مسعود دلخواه

مسعود دلخواه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

مونتاژی سلطه طلبانه در تئاتر مشارکتی: یوجنیو باربا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تئاتر مشارکتی مونتاژ یوجنیو باربا داراماتورژی مونتاژ کارگردان - محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 502 تعداد دانلود : 827
همه ی مصنوعات فارغ از هر دیدگاهی، از طریق مونتاژکه ابزاری در جهت تولید فرم است ساختارمند می شوند. هنرهای اجرایی نظیر تئاتر نیز از این قاعده مستثنا نیستند. این مقاله در پی آن است تا ضمن تایید و بررسی تعاملات و کارگروهی در شیوه ی اجرایی یوجنیو باربا، پاسخ کاملی به چگونگی نمود مونتاژی سلطه طلبانه و کارگردان-محور در آثار این کارگردان ارائه دهد. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، حضور تاثیرگذار یوجنیو باربا و نقش تعیین کننده ی مونتاژ او، مفهوم مشارکت را در اودین تئاتر به زیر یک علامت سوال می برد. این پژوهش کیفی با تکیه بر منابع کتابخانه ای نظیر کتاب ها و مقالات، منابع صوتی و تصویری اعم از فیلم اجراها، مصاحبه های یوجنیو باربا و اعضای گروه اودین انجام گرفته است. تحقیقات متعددی پیرامون مونتاژ در تئاتر، نظرات و شیوه ی اجرایی یوجنیو باربا وجود دارد. در این راستا می توان به فرم و معنا در کولاژ و مونتاژ پیشرو نوشته ی ماگدا داراگو(2020 )، ا بزار خلاق جهانی، مطالعه ای بینارشته ای نوشته ی لودمیلا کوروتکوا، خلق اجرا به قلم النا ماسوئر(2004)، و تبیین دراماتورژی بازیگر در فضای دینامیک تئاتر پست مدرن بر اساس نظریه یوجنیو باربا نوشته ی محسن حکیمی و حمیدرضا افشار(1396) اشاره کرد. اما جنبه ی نوین این پژوهش ارائه ی تعریفی نو از مونتاژ در یک تئاتر «مشارکتی» است. در ادامه ی این پژوهش به دلیل حضور پراهمیت مونتاژ در زیبایی شناسی و شیوه ی اجرایی روبرتو کاستلوچی و رابرت ویلسون بررسی رویکرد مونتاژی این دو کارگردان پیشنهاد می شود.
۲.

تفاوت های هدایت بازیگر در تئاتر و سینما با تاکید بر روش های هدایت بیان و بدن بازیگر

تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 885
کارگردانی و هدایت بازیگر در تصویر نسبت به نمایش، از اندازه کمتری برخوردار است و متفاوت است. در حقیقت به دلیل نوع برخورد با مخاطب که گستره ارائه آن هاست با یکدیگر اختلاف ایجاد می کنند. برای تحقیق در این گستره باید هر دو (نمایش، تصویر) جداگانه بررسی شده تا به تفاوت ها پی برده شود و این در بدن و بیان و کادر شکل می گیرد و هدایت آن ها در جاهایی یکسان و در بسیاری متفاوت است. آموزش و شناسایی جایگاه های برخورد این دو گستره نیازمند دانش و تجربه ی فراوان و تحلیل و چالش و کاوش است تا بتوان در این دو گستره به خطا نرفت.
۳.

دستِ نامرئی: ارتباطِ میانِ صدای بازیگر و دینامیکِ درونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دینامیک درونی صدا و بیانِ بازیگر وحدت بدن و صدا کشف صدا دینامیک بازیگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 10 تعداد دانلود : 892
این پژوهش، جُستاری در بابِ چگونگیِ شکل گیریِ صدای انسان، در ارتباط با نیروهای مؤثر بر حرکت های جسمانی است که با بهره گیری از دستاوردهای علوم مرتبط و نیز آموزه های تئاتری و مقایسه تطبیقی با تعدادی کتاب و سایت مراکزِ مطرحِ صدا در دنیا، فراهم آمده و در چند کارگاه ِ ویژه، نتایجِ عینیِ دریافت ها مشاهده گردیده است؛ صدای بازیگر که ابزارِ حرفه ای ِ او نیز هست، نیازمند تربیت و مراقبت است، اما نه به تنهایی، چرا که با دیگر عناصرِ حیاتیِ او، ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ «حواس، افکار، بدن، صدا» ترکیبی چهارگانه می سازند که حذفِ هر بخش از این ترکیب و یا آشفتگی در کارکردِشان، کارِ بازیگر را با مشکل روبرو خواهد ساخت؛ برآیندِ این کاوش، ضرورتِ بازنگری در این ارتباطِ جدایی ناپذیر میان بدن-گفتار است و نشان می دهد تمرین های نادرست در کلاس های عمومیِ «فنِ بیان» یا «صداسازی» چگونه سببِ آسیب رساندن به اندامِ ظریفِ آوایی و روانِ هنرجویان می شوند؛ فرآیندِ "پرورشِ صدا" زمان بر، پایان ناپذیر و نیازمند آگاهی و شناختِ دوطرفه ی بازیگر-مربی است؛ ضروری است درک شود، هر هنرجو براساسِ ویژگی های متفاوتِ شخصی، صدایی منحصر به فرد دارد و باید به جست و جوی تمرین هایی مناسب خود بپردازد تا برای دستیابی به تواناییِ خلقِ شخصیت های متفاوت، با پرهیز از صداسازیِ مصنوعی- ابتدا با شناختِ وضعیت خود، سپس وضعیتِ نقش- صدای مناسب را در طول تمرین کشف و بازآفرینی نماید.  
۴.

بررسی تطبیقی تولیدات سینمای دفاع مقدس حوزة هنری در دهه 60 با نظریه های سید مرتضی آوینی (جستاری در مدیریت سینمای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سینمای جنگ حوزة هنری آوینی نظریه پردازی سینما دهه 60 شمسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مدیریت و پژوهش ارتباطات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مدیریت و پژوهش ارتباطات مدیریت در تولید
تعداد بازدید : 642 تعداد دانلود : 881
امروز با گذشت نزدیک به چهل سال از انقلاب اسلامی، اختلاف دو تهیه کننده اصلی سینمای ایران؛ یعنی حوزة هنری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ را باید «پاشنه آشیل سینمای ایران» دانست. حوزة هنری در وضعیت متضادی که داعیه دار سینمای فاخر و ارزشی است، تولیدات و مجوزهای صادره وزارت ارشاد را رد می کند. به نظر بسیاری آثار تولیدی این ارگان با تعریف اثر فاخر همسانی ندارد. جداکردن صفت ابدی از ناهنجاری مذکور، قبل از آنکه قهر مسئول با سینما به قهر تماشاگر از سینما دامن بزند و جذابیت های سینمای بیگانه، ابتکار عمل را به طورکل از ما بگیرد؛ الزامی است. در این مقاله با گزینش درون سازمانی ارکان مقاله (شامل آثار، کارگردانان و مبانی نظری) از بطن حوزة هنری، به دنبال تبیین وضعیتی هستیم که در آن نتایج صریح و الزاماً مورد قبول امروز قطب منتقد قرار گیرد. دفاع مقدس تنها بستر مقبولی است که می تواند در این تنگنا راه گشا باشد. آثار حاتمی کیا و ملاقلی پور به مثابه اسطوره های فیلم ساز دفاع مقدس، شهریار بحرانی به منظور طلایه دار سینمای فاخر، ردپایی بر شن و چشم شیشه ای هم به منزلة آثار صاحب سبک در دهه شصت از تولیدات حوزه گزینش شده اند. آوینی دراصل از زمان شروع به کارش در اداره تلویزیون و سپس با تأسیس مجله سوره در حوزة هنری شروع به تدوین جدی آرای خود کرد. اگر در بحث تطبیقی مقاله تردیدی وجود نداشته باشد، این مقاله باید نقطه پایانی بر شکست های قبلی و آغاز نگاه جدید به تعریف اخلاق و ارزش در سینما شود. نتایج مقاله نشان می دهد که آثار تولیدی حوزة هنری با آرای آوینی هماهنگی غیرقابل ملاحظه ای دارد. مهاجر، ردپایی برشن و چشم شیشه ای به طور قابل ملاحظه ای با آرای آوینی تطبیق دارد و در مقابل سه اثر هراس، گذرگاه و بلمی به سوی ساحل؛ دیدگاه های شهید آوینی ناهماهنگ هستند. بنابراین، بررسی تطبیقی حاضر نشان می دهد که تضاد درون سازمانی مذکور اثبات شده است.
۵.

تبیین ساختارگرایانه قوانین مردسالار حاکم بر جریان ادبیات نمایشی مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات نمایشی مقاومت جایگاه زن حاکمیت مردانه ساختارگرایی مردسالاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 155 تعداد دانلود : 346
با آن که جایگاه زن در ادبیات نمایشی مقاومت، همواره از طرف پژوهشگران و نقادان این جریان تئاتر در کشور، مورد نقد واقع شده؛ اما تاکنون هیچ تغییری در رویکرد نویسندگان و یا سیاست گذاری مشخص صورت نگرفته است. گویی پژوهشگران و نویسندگان با وجود یافتن مشکل، در مرحله مقابله با آن و عوض کردن شرایط با سردرگمی مواجه شده اند. علت اصلی، ناآگاهی از ماهیت جریان مردسالاری است که قوانین بیان نشده و غیر قابل تغییر را به صورت الواح دست نیافتنی بر ادبیات نمایشی دیکته می کند. این مقاله در پی کشف قوانین مردسالاری حاکم بر جریان و اثبات آن ها با هدف تبیین دقیق موضوع برای خروج از حصار تنیده شده موجود با تمرکز بر هفت اثر به نام های آواز پر جبرئیل (تشکری، 1384)، آن سوی رؤیاهای من (آریان فر، 1384)، میهمان سرزمین -خواب (یثربی، 1379)، زوخ (اشرف نژاد، 1367)، تکرار (خانیان،1384)، آذر (پوررضائیان، 1387)، اهل اقاقیا (تشکری، 1384) است. خروج از حالت نانوشتگی و بیان روشن قوانین مذکور، در نقض آن ها و عبور از وضعیت قبلی، نقش اساسی را ایفا می نماید. در این مقاله که در حیط? تحقیقات ساختارگرا قرار می گیرد با روش تطبیقی، از خلال بررسی تصویر زن در نمایشنامه های مقاومت، قوانین مردسالار و ضد زن آثار استخراج شده و موارد مشابه برای استدلال و اثبات به عنوان فاکت در ذیل هر قانون مرتب گردیده است. تدوین قوانین مردسالار حاکم بر جریان و همچنین ارائه روش های اصلی و کاربردی برای نقض این قوانین، از نتایج مقاله است. این پژوهش می تواند در بیان وضعیت کنونی زن در ادبیات نمایشی به صورت روشن و به دور از هرگونه کلی گویی نقش مؤثری داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان