نرگس قدسی

نرگس قدسی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

جداشدگی اجتماعی- فضایی در ایران: مرور نظام مند و فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جداشدگی اجتماعی - فضایی مرور نظام مند فراتحلیل کیفی مقاله های پژوهشی فارسی جدایی گزینی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 30 تعداد دانلود : 317
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروه ها به خدمات، فعالیت ها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل می گردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهش ها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سال های 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی و چگونگی) در قالب پنج محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی _ فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی _ اقتصادی، کالبدی _ فضایی و سیاسی _ مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی) و همچنین  شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن است. در این صورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیق تر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
۲.

سنجش جداشدگی گروه های شغلی و تحصیلی در محله های شهر اصفهان با استفاده از روش های اندازه گیری تک گروهی و چند گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جداشدگی اجتماعی- فضایی گروه های عمده شغلی و تحصیلی روش های اندازه گیری تک گروهی و چندگروهی جدایی گزینی شهری شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 724 تعداد دانلود : 847
یکی از زمینه های بروز پدیده جداشدگی در سطح شهرها، تمایزهای اجتماعی- اقتصادی است که در اثر تخصیص ناعادلانه منابع، فرصت ها و خدمات شکل می گیرد. بررسی و سنجش میزان جداشدگی در سال های گذشته، بر اساس شاخص ها و متغیرهای مختلف، بارها مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته تا بتوانند ضمن بررسی و تحلیل این پدیده، پیامدهای منفی آن را کاهش دهند. هدف این پژوهش، سنجش میزان جداشدگی در میان گروه های عمده شغلی و تحصیلی در محله های شهر اصفهان است؛ بدین منظور میزان جداشدگی مطابق ابعاد معرفی شده مسی و دنتون (1988)، یکبار با استفاده از 13 شاخص تک گروهی و بار دیگر با استفاده از 7 شاخص چندگروهی و با به کارگیری نرم افزار Geo-Segregation Analyzer، بر اساس داده های سرشماری نفوس و مسکن سال1390، برای دو متغیر گروه های شغلی و تحصیلی محاسبه شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از شکل گیری میزان بالای جداشدگی در میان تمامی گروه های شغلی و تحصیلی در محله های شهر اصفهان است. شاخص ضریب مکانی برای گروه های عمده شغلی نشان دهنده تجمع فضایی گروه شغلی پایین در محله های حاشیه و دور از مرکز شهر و در نتیجه جداشدگی بیشتر آنها در مقایسه با دو گروه شغلی دیگر است. این شاخص در میان گروه های تحصیلی، نشان دهنده تجمع فضایی گروه تحصیلی بالا در محله های جنوبی شهر و دو سمت حاشیه زاینده رود و در نتیجه جداشدگی بیشتر آنها در مقایسه با دو گروه تحصیلی دیگر است.
۳.

شناسایی پهنه های مستعد توسعه میان افزا در نواحی نا کارآمد مراکز شهرها (نمونه موردی: منطقه یک اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه میان افزا نواحی ناکارآمد پهنه های مستعد توسعه تحلیل گر مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 883 تعداد دانلود : 763
بخش زیادی از مراکز شهرهای کشور ما را نواحی فرسوده و ناکارآمد تشکیل داده اند. استفاده بهینه از این نواحی می تواند منجر به تجدید حیات مراکز شهرها شود. توسعه میان افزا که بخش اساسی انگاره رشد هوشمند شهری است، راهکاری عملی برای توسعه زمین های خالی و متروکه داخل مناطق شهری است. چگونگی شناسایی پهنه های مستعد بارگذاری این نوع توسعه از جمله دغدغه های برنامه ریزان در سال های اخیر بوده است. لذا هدف از این پژوهش تعیین معیارها و شاخص های مناسب برای شناسایی پهنه های مستعد توسعه میان افزا در نواحی مرکزی شهرها است. در پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی معیارها و شاخص های شناسایی پهنه های مستعد توسعه میان افزا در مراکز شهرها مشخص شده اند. این معیارها شامل سه معیار سطح برخورداری از امکانات و تسهیلات شهری، دسترسی به شبکه های حمل و نقل (شامل دو زیر معیار دسترسی به شبکه های ارتباطی و دسترسی به ایستگاه های حمل و نقل عمومی) و دسترسی به تأسیسات زیربنایی موجود ( شامل سه زیر معیار دسترسی به شبکه های آبرسانی، دسترسی به شبکه های جمع آوری فاضلاب و دسترسی به شبکه های انتقال گاز) است. سپس این معیارها در منطقه یک شهرداری اصفهان که دارای حدود 6/27 درصد نواحی فرسوده و حدود 9 درصد زمین های رها شده شهری است، با روش های تاپسیس، تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل مکانی و با به کارگیری نرم افزارهای Arc GIS، Water Gem, EPANETو Sewer Cad، اولویت بندی و تلفیق شده و پهنه های دارای قابلیت توسعه تعیین گردیدند. شناسایی پهنه های مستعد توسعه در این منطقه می تواند فرصت مناسبی را برای توسعه زمین های رها شده در درون خود ایجاد کند و از این طریق به توسعه نواحی فرسوده و ناکارآمد مرکزی و جلوگیری ازگسترش پراکنده شهر اصفهان، کمک نماید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که، بخش های شرقی، جنوبی و قسمتی از بخش مرکزی منطقه یک اصفهان که شامل محلات درب کوشک، عباس آباد، خلجا، صائب و شاهزاده ابراهیم هستند، بیشترین پهنه های مستعد توسعه میان افزا را دارند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان