ابوالفضل طغرایی

ابوالفضل طغرایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

تبیین نقش طراحی شهری در بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی

کلید واژه ها: طراحی شهری بازآفرینی شهری پایداری اجتماعی فضاهای عمومی شهری پروژه های محرک توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 168 تعداد دانلود : 428
سیاست ها و برنامه های بازآفرینی شهری، برای مداخله در محلات ناکارآمد، نیازمند توجه به الزامات پایداری اجتماعی هستند؛ چه آنکه بعد اجتماعی در کانون تعریف محلات قرار دارد. از سوی دیگر طراحی شهری به عنوان اصلی ترین رشته و حرفه متوجه کیفیت های محیط شهر و محلات آن، برای نقش آفرینی کارآمد در فرایند بازآفرینی نیازمند فهم روشنی از جایگاه خود خصوصا معطوف به پایداری اجتماعی است. این مقاله تحلیلی-تبیینی به دنبال ارائه پاسخی در جهت این فهم روشن است. پس از بخش نظری، نوع نقش طراحی شهری در تحقق مولفه های بازآفرینی شهری و پایداری اجتماعی محلات شهری مورد بحث قرار گرفته است. سپس حوزه های عمل طراحی شهری در بازآفرینی محلات معطوف به پایداری اجتماعی تشخیص داده شده و در انتها مبتنی بر نمایانگرهای طراحی شهری یک چارچوب سیاستی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین جایگاه طراحی شهری را باید در بعد محرک توسعه بازآفرینی محلات و درجهت ارتقای دسترسی برابر، حس مکان، نشاط و شادی، تنوع، تعاملات اجتماعی و ایمنی و امنیت جستجو کرد. چارچوب سیاستی ارائه شده در این جهت می تواند راهنمای طراحان شهری باشد. همچنین یافته های مقاله که نوعی مقایسه میان نقش سه تخصص شهری را نیز در خود دارد می تواند در تهیه برنامه های بازآفرینی محله ای یاری گر برنامه ریزان و مدیران شهری نیز باشد.
۲.

تبیین جایگاه فضای عمومی شهری در دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تولید اجتماعی فضا مصرف فرهنگی فضای عمومی شهری زندگی روزمره نظریه انتقادی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 848 تعداد دانلود : 497
بیان مسئله: نگرش انتقادی به هژمونی سرمایه بر روابط انسانی در جامعه امروز آنگاه که با فضا پیوند می خورد، وارد محدوده مطالعات شهری شده و موردتوجه واقع می شود. از این منظر در مطالعه شهری فضا، به عنوان مفهومی مناقشه انگیز (پروبلماتیک)، دو دسته ادبیات تولید (اجتماعی) و مصرف (فرهنگی) فضا قابل تشخیص هستند که به نظر می رسد بیش از همه ذیل دو دیسیپلین مطالعات فرهنگی و اقتصاد سیاسی مورد بسط قرارگرفته اند. همچنین فضای عمومی که در کانون مطالعات طراحی شهری قرار دارد، طی سال های اخیر با نوعی فهم انتقادی آمیخته شده است. اینجاست که ماهیت میان رشته ای طراحی شهری، آن را ناگزیر از توجه توأمان به ادبیات تولید و مصرف فضا برای فهم عمیق تر تحول فضاهای عمومی در میانه تنازع نیروهای قدرت و مردم نموده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف توسعه فهم انتقادی از فضای عمومی خصوصاً ذیل دانش طراحی شهری به کمک تطبیق ترکیبی دو انگاره نظری تولید اجتماعی و مصرف فرهنگی فضا برآمده است. روش: این جستار نظری با بررسی سلسله مراتبی از ریشه های فلسفی تا بروندادهای ملموس حاصل از مفاهمه دو انگاره فوق الذکر، تلاش می کند تصویری خوانا از جایگاه فضاهای عمومی شهری در قالب یک منظومه نظری ارائه نماید. یافته ها : یافته های مقاله چگونگی ارتباط مفاهیم موردتوجه سه دسته ادبیات تولید اجتماعی فضا، مصرف فرهنگی فضا و مطالعات انتقادی طراحی شهری را در سه سطح پارادایمی، نظری و عینی نشان می دهد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد عرصه زندگی روزمره کانون مفاهمه دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا است؛ عرصه ای که بخش نمایانی از آن در فضاهای عمومی به عنوان میدان عمل طراحی شهری و میدان تبلور دائمی تولید و مصرف جاری است. بر این مبنا دانش طراحی شهری می تواند زندگی روزمره را از دریچه مفهوم همگن شدن فضا مورد خوانش قرار دهد؛ جایی که نیروهای بالادستی تولید انتزاعی در دیالکتیکی با نیروهای پایین دستی مصرف عینی، در حال تحول فضاهای شهری معاصر هستند
۳.

بهره گیری از دیوارنگاری در جه ت ارتق ای کیفی فضاهای عمومی شهری بر پایه ترجیحات مردمی (نمونه موردی: شهر قزوین)

کلید واژه ها: هنر عمومی دیوارنگاری فضای عمومی شهری ترجیحات مردمی قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 915 تعداد دانلود : 665
هنرهای عمومی یکی از کم هزینه ترین، و در عین حال مؤثرترین ابزارها برای خلق و ارتقای کیفی فضاهای شهری است. همچنین در جوامع دموکراتیک امروز هنرهای عمومی از جنبه سفارشی و زیبایی شناختی صرف فاصله گرفته است و در کنار تحولات فناورانه موجود، به عنوان ابزاری مهم برای ارتقای کیفیت فضاهای شهری مود توجه قرار دارند. در این بین، دیوارنگاره ها یکی از ملموس ترین انواع هنری عمومی است که در چرخه ای دیالکتیکی، از تمایلات و ترجیحات مردمی، یا حداقل قشر روشن فکر، اثر گرفته و در طول زمان بر ادراک و ارزش های فرهنگی آنها اثر می گذارد. هدف این پژوهش که کشف ترجیحات مردمی در حوزه دیوارنگاره های شهری و استفاده از آن برای تدوین یک چارچوب اولیه طراحی شهری برای دیوارنگاری ها در شهر قزوین است؛ را می توان ذیل رویکردهای قدرتمند مشارکتی به طراحی و ساماندهی فضاهای عمومی در شهرسازی امروز قلمداد کرد. مقاله حاضر مبتنی بر رویکردی تحلیلی-تجویزی، از روش های جمع آوری اطلاعات بر پایه مطالعات اسنادی، پیمایش میدانی و مصاحبه بهره می گیرد و می کوشد در سه گام به مرور مبانی نظری متأخر پیرامون دیوارنگاری، اخذ ترجیحات شهروندان قزوینی و در نهایت تفسیر داده ها و ارائه تجویزی راهبردی بپردازد. یافته های پژوهش بر مبنای ترجیحات مردمی نشان می دهد شهروندان قزوینی از حیث موضوع و محتوا، به گونه های طبیعت محور و حماسی- اساطیری و از حیث سبک و طرح به کاشی نگاری و دیوارنگاری های نورپردازانه تمایل دارند. هم چنین بر پایه توجه توأمان به کاستی ها و قابلیت های موجود چارچوبی راهبردی برای اقدام تدوین شده که مشتمل بر اهداف کلان سه گانه، شاخص های یازده گانه و راهبردهایی برای خلق فضاهای شهری مطلوب تر با استفاده از دیوارنگاری در قزوین است.
۴.

تدوین مدلی نظری از فرایند نئولیبرالیزه شدن شهر معاصر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناوری قدرت نئولیبرالیسم‏ اقتصاد سیاسی حکمروایی شهری زندگی روزمره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 962 تعداد دانلود : 47
سال ها است که شهرها به نقاط استراتژیک بروز سیاستهای نئولیبرال در بعد جغرافیایی و مکانی تبدیل گشته اند. علارغم ظاهر جهانی، سیاست های نئولیبرالیسم، به عنوان هژمونی غالب فضای اقتصاد سیاسی دهه های اخیر، هیچ گاه به یک شیوه واحد در اشکال شهری تبلور نیافته اند. زمینه ی اقتصادی-سیاسی موجود و شیوه های تولید، تعیین کننده ی نحوه ی بروز نئولیبرالیسم هستند(نئولیبرالیسم به واقع موجود). از طرف دیگر، نئولیبرالیسم به شدت "روش مند" است و با فرایندی کاملا برنامه ریزی شده شکل شهر را به منظور جانمایی، باز آرایی و جابجایی بنگاه های اقتصادی خویش متحول می گرداند. این دو ویژگی شکل دهنده ی "پروژه بازسازی نئولیبرال" هستند. درک شکل شهری از خلال فرایند بازسازی نئولیبرال، هدف این مقاله را تشکیل می دهد. در این راستا، پس از تعریف چارچوب نظری براساس دو رویکرد متمایز و درعین حال درهم تنیده ی مطرح در ادبیات موضوع(راجر کیل، و برنر و تئودر)، سه لایه ی کارکردی پروژه بازسازی نئولیبرال در شهر تشخیص داده شده است: لایه عملکردی، لایه ساختاری و لایه تحول حس مشترک؛ سپس شاخص های ساختاری نئولیبرالیسم در شهر، در دو مرحله مجزا از فرایند نئولیبرالیزه شدن، یعنی مکانیزم جهان-محلی شدن و مکانیزم شهرگرایی نئولیبرال، در سه گروه کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی و سیاسی- اقتصادی در قالب ماتریس شاخص ها تبیین گشته اند. ماتریس حاصله، ابزاری اولیه برای تحلیل فرایند نئولیبرالیزه شدن مکان های جغرافیایی و شهری در سه مقیاس محلی، ملی و جهانی است، و نشان می دهد نئولیبرالیسم از طریق تحول اقتصاد سیاسی در مقیاس جهانی، دخالت در فناوری های قدرت در مقیاس ملی، و تغییر در کیفیت زندگی روزمره در مقیاس محلی بر شهر اثر می گذارد.
۵.

تحلیل گونه شناسانه عوامل مؤثر بر خوانایی نشانه های شهری (مطالعه موردی: خیابان ولیعصر(ع) تهران محدوده میدان ونک تا میدان تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شهری معنای نشانهای معابر ساختاری تصویر ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 580 تعداد دانلود : 282
نوشتار حاضر پس از ارائه یک دسته بندی از نشانه های شهری به طور عام، درصدد پاسخگویی بهاین سوال است که اولا کدام گونه از نشانه ها در خوانایی معابر ساختاری شهری نقش پررنگ تری ایفا میکنند؛ و ثانیا سه مؤلفه کالبدی-بصری، عملکردی و معنایی نشانهها هر یک چه نقشی دربهیادسپاری آنها دارند. بدین منظور دراین پژوهش کیفی پس از مرور ادبیات موضوع و جمعبندی آن و تدوین یک چارچوب مفهومی از انواع نشانههای شهری؛ در گام اول به شناسایی نشانه های شهری )دریکی از معابر ساختاری شهر تهران( با استفاده از تحلیل نقشه های ذهنی، و در گام دوم به استخراج و تحلیل مؤلفه هایی که سبب شاخصشدن عناصر فوق شده اند، پرداخته شد. یافته های این مقاله نشان می دهند که به ترتیب مؤلفه های عملکردی و کالبدی؛ و متغیرهای نوع استفاده، شدت استفاده و نمایانی بیشترین اثرگذاری را بر خوانایی نشانهای عناصر شهری دارا می باشند. همچنین غالبترین گونه های نشانه های شهری، نشانه های عملکردی، کالبدی و کالبدی-عملکردی هستند.
۶.

تحلیل ابعاد انتقادی شهر پست مدرن در سینمای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پست مدرنیسم شهر رویکرد انتقادی نظریه نئوفورمالیستی فیلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 452 تعداد دانلود : 395
پست مدرنیسم حاصل تلاقی ای است که در بافت فضا و زمان، میان چرخش فلسفی در ماهیت زیبایی شناسی و جریان رو به رشد رسانه به وجودآمد. می توان گفت رسانه علتی برای وجود پست مدرنیسم است و در عین حال معلول آن. از سوی دیگر، رسانه ها نیز به شیوه ای مستقیم یا غیرمستقیم تداعی و تحول پدیده ها را نشان می دهند. بنابراین، رسانه به عنوان یک ابزار انتقادی قدرتمند، می تواند همه چیز (حتی خودش را) به چالش بکشاند. رسانه با ابزار و خصوصیات تصویرگرانه خویش در به نمایش درآوردن شرایط خاص، قابلیت به منصه ظهور رساندن نیازهای زیبایی شناختی فلسفه پست مدرن را در ایجاد توهم واقعیت و تولید فراواقعیت ها دارد. هدف این پژوهش بررسی چگونگی استفاده از رسانه سینما در راستای نمایش ناکامی های پست مدرنیسم در حیطه شهر است. برای نیل به این مهم، ماتریس هایی دوبُعدی طراحی شده اند که یک بُعد آن را ابعاد فرمال انتقادی شهر پست مدرن و بُعد دیگر آن را اصول فرمال فیلم تشکیل می دهد. دستاوردهای پژوهش که ریشه در تحلیل 23 فیلم دارند نخست، در قالب یک ماتریس نهایی، نوعی درک تصویری را از مضامین شهر پست مدرن ارائه داده و ابعاد انتقادی شهر پست مدرن را در قالبی سینمایی به صورتی نظام مند به تصویر می کشد؛ دوم، نشان می دهد که دو بُعد تخیل و تجارت، بیش از ابعاد دیگر در سینمای منتقد شهر پست مدرن نمایانده شده اند و نقش اصول فرمال کارکردی، ریتمیک و تباین، بیش از دیگر اصول فرم فیلم بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان