محمدسعید ایزدی

محمدسعید ایزدی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه طراحی شهری، دانشکدة هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۹ مورد.
۱.

ارائه یک مدل ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت مکانی مدل دیماتل مدل تاپسیس فرایند تحلیل شبکه مدل ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 351 تعداد دانلود : 377
با تغییر و تحولات شدید جمعیتی، اقتصادی و کالبدی- فضایی در دهه های اخیر هویت شهرها نیز دچار تغییرات زیادی شده است. با توجه به اینکه هویت مکانی تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، کالبدی، معنایی، کارکردی و طبیعی است که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متعدد با روابط درونی پیچیده می باشد؛ سنجش و ارزیابی آن مسئله ای اساسی و پیچیده است؛ بنابراین هدف این پژوهش «ارائه مدلی ترکیبی جهت سنجش هویت مکانی در فضاهای شهری» است. برای تحقق این هدف از روش های کمی استفاده شده است بدین صورت که ابتدا پرسشنامه خبرگان با حجم نمونه 19 نفر در قالب ترکیب مدل های دیماتل و فرایند تحلیل شبکه تحلیل شده و در ادامه پرسشنامه استفاده کنندگان از فضا با حجم 384 نمونه در 12 فضای شهری توسط مدل تاپسیس آنالیز شد. نتایج نشان می دهد که بازار تهران به عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی تهران علی رغم افت هویت در دهه های اخیر هنوز از سطح قابل قبولی برخوردار است اما هر چه فاصله از بازار بیشتر شود، ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، کارکردی، طبیعی و معنایی هویت با افت مواجه می شوند. همچنین از بعد روش شناختی می توان گفت که مدل ترکیبی DANP-TOPSIS برای سنجش ابعاد مختلف هویت مکان به صورت یکپارچه، مدل مناسبی است.
۲.

تبیین نقش طراحی شهری در بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی

کلید واژه ها: طراحی شهری بازآفرینی شهری پایداری اجتماعی فضاهای عمومی شهری پروژه های محرک توسعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 167 تعداد دانلود : 854
سیاست ها و برنامه های بازآفرینی شهری، برای مداخله در محلات ناکارآمد، نیازمند توجه به الزامات پایداری اجتماعی هستند؛ چه آنکه بعد اجتماعی در کانون تعریف محلات قرار دارد. از سوی دیگر طراحی شهری به عنوان اصلی ترین رشته و حرفه متوجه کیفیت های محیط شهر و محلات آن، برای نقش آفرینی کارآمد در فرایند بازآفرینی نیازمند فهم روشنی از جایگاه خود خصوصا معطوف به پایداری اجتماعی است. این مقاله تحلیلی-تبیینی به دنبال ارائه پاسخی در جهت این فهم روشن است. پس از بخش نظری، نوع نقش طراحی شهری در تحقق مولفه های بازآفرینی شهری و پایداری اجتماعی محلات شهری مورد بحث قرار گرفته است. سپس حوزه های عمل طراحی شهری در بازآفرینی محلات معطوف به پایداری اجتماعی تشخیص داده شده و در انتها مبتنی بر نمایانگرهای طراحی شهری یک چارچوب سیاستی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین جایگاه طراحی شهری را باید در بعد محرک توسعه بازآفرینی محلات و درجهت ارتقای دسترسی برابر، حس مکان، نشاط و شادی، تنوع، تعاملات اجتماعی و ایمنی و امنیت جستجو کرد. چارچوب سیاستی ارائه شده در این جهت می تواند راهنمای طراحان شهری باشد. همچنین یافته های مقاله که نوعی مقایسه میان نقش سه تخصص شهری را نیز در خود دارد می تواند در تهیه برنامه های بازآفرینی محله ای یاری گر برنامه ریزان و مدیران شهری نیز باشد.
۳.

تبیین روابط علی- معلولی و اولویت بندی مؤلفه های هویت مکانی با استفاده از مدل ترکیبی DANP (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت مکانی فرایند تحلیل شبکه مدل دیماتل مدل ترکیبی DANP تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 768 تعداد دانلود : 142
با توجه به تغییرات عمیق و گسترده در جوامع کنونی و گذار از دوران سنتی به دوران مدرن و پستمدرن، هویت ثابتمدار و پیشساخته قدیم به امری پویا و برساخته که مدام در حال بازیابی است؛ تبدیل شده است که تحت تأثیر شبکه پیچیده ای از روابط علی و معلولی در زمینه های مختلف کالبدی، کارکردی، اجتماعی، معنایی و طبیعی قرار دارد. این مسئله در بعد مکانی هویت و به ویژه در بافتهای تاریخی به سبب تغییرات شدید اقتصادی و کالبدی اهمیت مضاعفی دارد چراکه این بافتها در حقیقت مهم ترین عنصر هویتی شهرها محسوب می شوند. بدین ترتیب بافت تاریخی شهر تهران به علت اهمیت مضاعف مولفههای اقتصاد سیاسی که موجب به حاشیه راندن عوامل فرهنگی و هویتی است؛ مورد بررسی قرار میگیرد.بر این اساس هدف این پژوهش تعیین روابط علی- معلولی و اولویت بندی مؤلفه های هویت مکانی است. به منظور تحقق این هدف ابتدا با استفاده پرسشنامه خبرگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و متوالی و حجم نمونه 19 نفر، بر مبنای منطق مدل دیماتل در قالب یک ماتریس 32*32 روابط بین متغیرها تعیین می گردد و در ادامه با استفاده از مدل ترکیبی دیماتل و فرایند تحلیل شبکه اهمیت هر یک از آن ها مشخص می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که معیار «اجتماعی» دارای بالاترین درجه اهمیت می باشد و پس ازآن معیارهای «معنایی» و «کالبدی» قرار دارند همچنین شاخص های «میزان سازگاری فضا با اقلیم»، «میزان خاطره انگیزی فضا»، «میزان جذابیت بصری»، «میزان وقوع رویدادهای خاص و منحصربه فرد» در مکان دارای بالاترین درجه اهمیت در شبکه بوده اند.با توجه به خروجی های مدل می توان این مدل ترکیبی را ابزاری مناسب جهت تحلیل مولفه های هویت مکانی دانست.
۴.

بررسی نقش معناشناسانه خیابان مداری بر بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی از منظر ادراک ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکونتگاه غیررسمی بازآفرینی خیابان خیابان مداری ادراک ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 742 تعداد دانلود : 667
امروزه سکونتگاه های غیررسمی به شکل رایجی از سکونت در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. این محدوده ها با کمبودها و ضعف های بسیاری مواجه است که یکی از آن ها، کمبود فضاهای باز عمومی در دسترس است. نقش فضاهای عمومی در این مناطق بسیار شاخص تر از سایر نواحی شهری است. مهمترین فضای باز در این محدوده ها خیابان است. خیابان ها در این نواحی نقشی پررنگ در زندگی ساکنین دارند. اخیراً بنیاد اسکان بشر سازمان ملل رویکرد جدیدی به نام خیابان مداری را مطرح نموده است که به نقش و اهمیت خیابان در این نواحی تأکید کرده و راه نجات این محدوده ها را ارتقا و ساخت خیابان می داند. با توجه به این امر، پژوهش حاضر به بررسی تأثیرات خیابان مداری در این محدوده ها پرداخته و میزان تأثیر خیابان مداری را در شکل گیری رضایت ذهنی ساکنین دنبال می کند. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و تکنیک منتخب پژوهشگر مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. در این روش مدل اثرگذاری درک از خیابان مداری بر بازآفرینی ذهنی ساکنان منطقه غیررسمی مورد مطالعه قرار گرفت و به وسیله ورود داده های پرسشنامه ای در نرم افزار smartpls و استفاده از مدل ذکر شده تحلیل شد. نتایج حاصل نشان می دهد که فاکتورهای اقتصادی بیشترین تأثیر را در شکل گیری رضایت ذهنی از طریق تحقق خیابان مداری خواهد داشت و در مقابل فاکتورهای متمدنانه کیفیت زندگی در شکل گیری این رضایت مندی بی تأثیر خواهند بود.
۵.

تدوین سازوکارهای ارتقای توزیع و دسترسی به خدمات تجاری محله ای در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدمات تجاری محله ای توزیع خدمات دسترسی پیاده مداری ضوابط و دستورالعمل ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 892 تعداد دانلود : 321
آنچه در طرح های توسعه شهر تهران ذیل خدمات محلی بررسی می شود، صرفاً محدود به خدماتی است که با عنوان خدمات هفتگانه مستقیماً توسط نهادهای عمومی و دولتی تأمین می شود. همین امر باعث شده است که در برخی محلات شهر تهران، پراکندگی خدمات تجاری محله ای به درستی صورت نگیرد و بخشی از جمعیت محله دسترسی مناسب به ویژه به صورت پیاده به خدمات تجاری محله ای نداشته باشند. بر این اساس، لازم است مداخلاتی توسط شهرداری در فرآیند توزیع و دسترسی (به ویژه به صورت پیاده) به خدمات تجاری محله ای در سطح محلات شهر تهران صورت گیرد. بر این اساس، این پژوهش با هدف تدوین برنامه راهبردی توزیع مکانی مناسب خدمات محله ای (با تاکید بر خدمات تجاری محله ای) مبتنی بر پیاده مداری در محلات شهر تهران صورت گرفته است. برای انجام این پژوهش که ذیل پژوهش های کاربردی قرار می گیرد، از رویکرد ترکیبی با غلبه روش کیفی استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده از روش های اسنادی، داده های ثانویه، مشاهده غیرمشارکتی، مصاحبه عمیق و پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل آماری، تحلیل محتوای کیفی و تحلیل تطبیقی صورت گرفته است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که ارتقای توزیع خدمات محله ای مبتنی بر پیاده مداری نیازمند تدوین و اجرای برنامه هایی در سه بازه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت است. در کوتاه مدت، لازم است دستورالعمل هایی مرتبط با توزیع خدمات تجاری محله ای، دسترسی به خدمات تجاری محله ای و نیازسنجی خدمات تجاری محله ای در برنامه توسعه محلات شهر تهران ذیل اسناد فرادست مربوطه تصویب و ابلاغ شوند. برنامه ها و اقدامات میان مدت جهت ارتقای توزیع خدمات محله ای مبتنی بر تعریف جایگاه شهرداری در فرآیند توزیع خدمات محله ای (از طریق صدور پروانه کسب یا تأمین فضای مورد نیاز این خدمات) در نظر گرفته شده است. برنامه ها و اقدامات بلندمدت نیز بر تغییر قوانین فرادست جهت تثبیت شهرداری به عنوان یکی از مراجع صدور پروانه کسب متکی هستند. 
۶.

نقش عوامل مؤثر بر شکل گیری و گسترش مناطق حاشیه نشین (مطالعه موردی: سکونتگاه های غیر رسمی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکان غیررسمی مناطق حاشیه ای مهاجرت بدمسکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 103 تعداد دانلود : 923
فراگیری پدیده ی اسکان غیررسمی در پی نابرخورداری قشر ضعیف جامعه شهری از مزایای قانونی کالبد شهر بوجود می آید. از این رو، با توجه به متنوع بودن دلایل حاشیه نشینی در شهرهای مختلف، شناخت عوامل مؤثر در پیدایش و توسعه این مناطق بیش از پیش لازم و ضروری به نظر می رسد. ازدیاد جمعیت در رشت به عنوان یکی از کلانشهرهای مهاجرپذیر، موجبات گسترش افقی شهر به صورت ناموزون را فراهم نموده است. لذا شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری این مناطق و گسترش آن جهت تأمین حقوق شهروندی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان این مناطق، اهمیت می یابد. معیارهای مورد سنجش در ارتباط با این موضوع شامل مؤلفه های اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و قانونی، مدیریت شهری و زیست محیطی است. در این راستا، این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و روش تحقیقی موردی، سعی در بازشناسی عوامل مؤثر در شکل گیری و گسترش چهار سکونتگاه های غیررسمی شهر رشت شامل مناطق پاسکیاب، نخودچر، جماران و عینک را دارد. از این رو، در بخش کمّی پس از استفاده از ابزار پرسشنامه، به منظور اولویت بندی یافته های حاصل از آن، از روش عاملی اکتشافی استفاده شده است. این روش به بررسی همبستگی درونی مابین گویه های متعدد پژوهش می پردازد و در نهایت آن ها را در قالب عامل های کلی محدودتری دسته بندی می نماید. همچنین، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 عدد محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش نیز، از ابزار مشاهده غیرمشارکتی، تصاویر و نقشه ها استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش زیرمعیارهای قومیت، میزان ارتباط ساکنین این مناطق با خویشاوندان و همسایگان خویش و فقدان عدالت اجتماعی در ارتباط با معیار اجتماعی- فرهنگی به عنوان مؤثرترین معیار در شکل گیری و گسترش این مناطق به شمار می روند. پس از آن زیرمعیارهای قیمت ارزان زمین (مسکن) و میزان اجاره بهای پایین در ارتباط با معیار اقتصادی بیشترین سهم را در شکل گیری این مناطق برعهده دارند. در نهایت اجرای پروژه های بهسازی جهت تأمین فضاهای عمومی و قانونمند شدن ساخت و سازها در ارتباط با معیار مدیریت شهری که ناشی از سوء مدیریت یکپارچه در شهرستان رشت به شمار می رود، کمترین تاثیرگزاری را در شکل گیری و گسترش مناطق حاشیه نشین داراست. بر این اساس، معیارهای اجتماعی-فرهنگی با یک سوم واریانس کل به عنوان شاخصه اصلی در پیدایش و گسترش اسکان غیررسمی در مناطق ذکر شده در شهر رشت مطرح می شود.
۷.

بررسی تأثیرپذیری مفهوم خانه از تحولات زمینه در دوران معاصر (مطالعه موردی: معماری مسکونی بافت میانه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم خانه تحولات زمینه بافت میانه شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 143 تعداد دانلود : 840
علی رغم باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری، شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های اساسی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. بستری که بنا در آن ساخته می شود، از مهم ترین عوامل موثر بر یک اثر معماری است. ویژگی های بستر فارغ از موضوع، تأثیر مستقیم بر ماهیت یک اثر معماری می گذارند. این مقاله، ضمن بررسی رویکردهای مختلف در عرصه زمینه گرائی در معماری، به بررسی تحولات خانه در شهر شیراز ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای می پردازد. خانه، که در ساختار تاریخی شهرهای ایران، با مفاهیمی فراتر از کالبد مواجه بود، در دوران معاصر اصولی متفاوت یافته است. اصولی که با نگاهی دقیق تر ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای بوده و در هر دو بعد کالبد خانه و شیوه سکونت آن تغییر ایجاد کرد. در این ساختار برای درک بهتر این تغییرات، پس از پرداختن به مفهوم زمینه و عوامل زمینه ای تأثیرگذار بر مفهوم خانه، به روشی کیفی از طریق تحلیل محتوا و به صورت بررسی نمونه موردی، مفهوم تحولات خانه معاصر شهر شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد اصلی این پژوهش، رویکردی کیفی است؛ که تلاش می کند تا با به کارگیری مباحث نظری در مبحث مفهوم زمینه و مفهوم خانه، به درک بهتر و نیز نحوه تعامل این دو بپردازد. همچنین نحوه برهم کنش مؤلفه های مختلف زمینه بر خانه، سبب می شود که راه مناسب برای فهم آن، رهیافت کل نگر باشد. این پژوهش جست و جویی تجربی است که پدیده ای معاصر را در متن زندگی واقعی مورد بررسی قرار می دهد، به ویژه زمانی که مرز میان پدیده و زمینه آن کاملا واضح نباشد. در این پژوهش، با بررسی های انجام شده در دو نوع تیپولوژی خانه رایج در دوره پهلوی اول و تطابق شاخصه های خانه با اصول زمینه گرائی، می توان گفت تغییراتی که در فرم، ساختار فضائی و تزئینات خانه های شیراز در محدوده بافت میانه شهر با آن روبرو هستیم، علیرغم اینکه باعث دگرگونی چهره بناها شده است، اما در بسیاری از موارد همچون هماهنگی در جنس و رنگ مصالح، ارتفاع و تناسبات حجمی، تقارن و هندسه فضائی، ارتباط با طبیعت، تعدد بازشوها، تفکیک های فضائی، مرکزیت گرائی، وجود ایوان ها، تاکید بر سادگی فرم، از اصول هم پیوندی با زمینه به لحاظ کالبدی تبعیت می کند.
۸.

ارزیابی بازنمایی فضاهای شهری در آثار منتخب سینمای ایران با تمرکز بر فضاهای عمومی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سینما شهر طراحی شهری فضای شهری تحلیل محتوا تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 465 تعداد دانلود : 562
سینما بستری بدیع برای بازخوانی رابطه کالبد و روانِ شهر معاصر است. ارتباط مستمر شهر و سینما بر اهمیت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری توأمان بر شهرسازی و معماری افزوده است. با فرض کم توجهی به فضاهای شهریِ موفق، انسان مدار و مکان مند در سینمای ایران و از طرفی اهمیت نقش کارگردان در بهره گیری از معیارهای صحیح بازنمایی فضاهای شهری انسان مدار، این پژوهش اهداف 1_ بررسی ابعاد مختلف آثار منتخب سینمای داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357، 2_استخراج معیارهای خلق فضای شهری در آثار سینمای داستانی و 3_ پیشنهاد بازنمایی تصویر فضای انسان مدارتر شهری در سینمای ایران را دنبال می کند. چارچوب نظری پژوهش براساس روش اسنادی گردآوری شده و معیارهای نهایی مورد استفاده در تحلیل فیلم به ترتیب پنج مورد شامل دیدگاه فیلم ساز، کیفیت های پرداخت شده فضای شهری در فیلم، تنوع در استفاده از فضاهای شهر، نحوه پرداخت مکان، انواع فضاهای شهری و نوع پرسوناژ است. در انتخاب فیلم ها از روش دلفی، مصاحبه با اصحاب سینما و اساتید دانشگاه کمک گرفته شد و بر این اساس 53 فیلم داخلی منتخب در سینمای داستانی پس از انقلاب اسلامی، گزینش شد. در تحلیل فیلم ها از دو روش تحلیل محتوا براساس موضوع و فاعل بازنمایی و روش تحلیل محتوای ساخت گرایانه براساس نشانه شناسی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سینمای ایران به فضای شهری اجازه حضور نداده است. بنابراین لازم است، حرکت از سینما به شهر آغاز شود تا هم سینما با مردم ارتباط بیشتری برقرار کند و هم به شهر و فضاهای شهری در درک بهتر توسط شهروندان کمک شود. بر این اساس پیشنهاداتی برای خلق سکانس های انسانی تر و بازنمایی بهتر از شهر در سینمای ایران ارائه می گردد.  
۹.

پایداری فضاهای بازعمومی در بازآفرینی سکونتگاه های غیر رسمی مبتنی بر اولویت های ساکنین (مطالعه موردی: محله خط چهار حصار، شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکونتگاه غیر رسمی ارتقاء کیفیت محیطی فضای باز عمومی خط چهار حصار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 419 تعداد دانلود : 61
مبسوط پیشینه و هدف: در سال های اخیر توجه به سکونتگاه های غیر رسمی و معکوس کردن چرخه زوالی آنها، به موضوعی جدی و محوری تبدیل شده و سازمان ها و جوامع علمی را به تکاپو در راستای بازآفرینی و ساماندهی این بافت های شهری واداشته است. در رویکرد حاضر ارتقاء پایداری فضاهای عمومی از جایگاه ویژه ای برخوردار است چرا که تنزل شاخص های کیفیت فضاهای عمومی یکی از بزرگترین معضلاتی است که بافت های مذکور با آن دست به گریبان هستند. این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط برنامه بهبود شاخص های پایداری فضاهای عمومی در سکونتگاه غیر رسمی، با برنامه بازآفرینی محله در زمینه فضاهای باز عمومی آنها و پایداری محیطی، مدلی نظری متشکل از شاخص ها و معیارهایی جهت دستیابی به فضاهای باز عمومی با کیفیت در  محدوده محله مورد مطالعه ارائه داده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی از نوع توصیفی-تحلیلی است. در بخش نخست، با استفاده از روش کتابخانه ای، مطالعه اسناد و مبانی نظری، به کند و کاو و شناسایی شاخص های کیفیت محیط و سپس استخراج الگوهای رفتاری مطلوب در فضاهای باز عمومی اقدام شد. شیوه ارزش گذاری سؤالات پرسشنامه مبتنی برروش طیف 5 گزینه ای لیکرت طراحی و براساس فرمول کوکران 368 نفر از جمعیت 9012 نفری محله به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که 60 درصد از پاسخگویان را گروه مردان و ما بقی گروه زنان هستند. نتایج حاکی از وجود رابطه معناداری بین معیارها و شاخص های واقع در مدل سنجش فضاهای باز عمومی با متغیرهای وابسته پایداری محیطی است. یافته ها و بحث : فضاهای باز عمومی در محلات ناکارآمد غیر رسمی این شانس را به مردم می دهند که در اوج تنش ها و تنگناهای محیط زندگی با گروه های دیگر معاشرت کنند و به شهر پیوند بخورند. این بررسی نشان داد که شاخص های «راحتی، آسایش و قابلیت اجتماع پذیری»، «قابلیت دسترسی درونی و بیرونی فضاها»، «زیبایی و منظر فضاها» و «قابلیت انجام فعالیت ها» مواردی هستند که باید نقطه تمرکز برنامه های پایداری فضاهای عمومی سکونتگاه های غیر رسمی و محلات کم درآمد شهری را به خود اختصاص دهند. همچنین نتایج نشان داد که در نمونه های تحقیق، افزایش قابلیت انجام فعالیت ها، میزان دسترسی های درونی و بیرونی فضاها، توانایی اجتماع پذیری فضاها و در نهایت ارتقاء زیبایی و کیفیت منظر فضاهای باز عمومی محله حصار بالا، به ترتیب اولویت های ساماندهی فضاهای باز عمومی محله از منظر ساکنان آن است. لذا توجه به تأمین کیفیت های برتر فضاهای عمومی مبتنی بر نیاز سنجی و ترجیحات کاربران فضا  امر مهمی است که متخصصان  نباید از آن غافل شوند. نتیجه گیری: نتایج بررسی های آماری بیانگر این است که فضاهای باز عمومی محله مورد نظر از سطح پایین کیفیت محیطی رنج می برند و با تحلیل های آماری نظرات ساکنین محله، سطح پایداری کاربری و فعالیت، دسترسی، راحتی و اجتماع پذیری و در نهایت منظر فضاهای باز عمومی، به ترتیب اولویت های در دستور کار مدیریت شهری کرج جهت ساماندهی این فضاها هستند. همچنین، ایجاد اختلاط و مطلوبیت در کاربری ها، سازگاری عملکردی، تقویت آسایش و راحتی در پاتوق های رفتاری، تقویت ایمنی محیط و ساماندهی منظر ذهنی از اهم راهکارهای آتی برای ساماندهی فضاهای باز عمومی محله حصار بالا هستند.
۱۰.

برنامه ریزی حفاظت و توسعه یکپارچه فضاهای شهری بر مبنای مؤلفه های منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میراث ملموس و ناملموس شهر تاریخی منظر شهری فرهنگی - تاریخی فضاهای شهری حفاظت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 646 تعداد دانلود : 614
رویکرد متأخر، حفاظت را به عنوان «مدیریت اندیشمندانه تغییر» تعریف می کند و یک رویکرد مبتنی بر چشم انداز را نسبت به مدیریت میراث فرهنگی توصیه می کند. توصیه یونسکو (۲۰۱۱) در ارتباط با منظر شهری تاریخی Historical Urban Landscape ( HUL ) رهنمودهایی را درخصوص رویکرد مبتنی بر چشم انداز در سطح بین المللی ارائه کرد که در حال حاضر تا حدی توسط دولت های ملی و محلی اجرا می گردد. پژوهش حاضر با هدف توسعه یک چارچوب ارزیابی نسبت به تبیین تفاوت ها و شباهت هایی بین سیاست های موجود محلی و شیوه های مدیریت و توصیه شوندگان توسط روش منظر شهری تاریخی، برای چهار متغیر تعریف شده شامل صفات (چه)، ارزش ها (چرا)، ذی نفعان (چه کسی) و استراتژی ها (چگونه) صورت گرفته است. چارچوب ارائه شده در این مقاله آشکار می کند که چگونه میراث فرهنگی در چارچوب سیاست تعریف شده، هم از جنبه میراث ملموس و ناملموس و هم در ترکیب آنها بررسی شده است و انتظار می رود تا میزان انحراف از جوانب مختلف را مانند سطح اجرا رویکرد HUL و مانند آن تبیین کند. این فرایند به منظور حفاظت و کنترل تحولات منظر شهری تاریخ در قالب اقدامات شش گانه شامل انجام بررسی های جامع و نقشه برداری از منابع شهری، رسیدن به اجماع با متصدیان، بررسی آسیب پذیری منابع شهری، یکپارچه سازی ارزش های میراث شهری، بررسی میزان آسیب پذیری آنها در چارچوب توسعه گسترده شهری، اولویت بندی اقدامات حفاظت و توسعه و ایجاد همکاری مطلوب در چارچوب های مدیریت محلی پیشنهاد شده است. این چارچوب با استفاده از روش های مطالعات موردی می تواند آزمایش شده و در مقیاس گسترده تر به عنوان یک ابزار نظارت، برای نظارت بر تغییرات در سطح برنامه ای برای مدیریت حفاظت و توسعه شهری ملاک عمل قرار گیرد.
۱۱.

منظر قدسیِ شهرهای زیارتی به روایتِ سفرنامه های تاریخی

کلید واژه ها: مکان مقدس منظر آئینی منظر زیارتی منظر قدسی حریم بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 879 تعداد دانلود : 194
منظر شکل یافته از مکان های متبرکه شهرهای زیارتی، جزو اصلی در شناسایی شاخصه های کالبدی و معنایی آن ها به شمار می رود. این مناظر ضمن گسترشِ کلیتی یکپارچه در ابعاد زمانی و مکانی، آئین ها و مراسم مذهبی وابسته به خود را در یک چهارچوب روایی متحد می سازند. بدیهی است جانِ متصل به این مناظر، روح انسان است؛ پس هرآن چه منجر به برهم زدگی و آشفتگی این ارتباط گردد، نه تنها اصالتِ این اماکن مقدس و یکپارچگی بافت های بلافصل آن را مخدوش می سازد؛ بلکه اثرات منفی غیرقابل انکاری بر امرِ زیارت برجای خواهد گذاشت. از آنجاکه این فضاها همواره مرکزِ توجه مجاوران، زائران و حتی سیاحان بوده است، اسناد مکتوب و مصورِ آن ها می تواند در بازنمایی وجوه عینی و ذهنی مناظرِ فوق الذکر موردِ مداقه قرار گیرد. درهمین ارتباط پژوهشِ حاضر با طرح این پرسش که در طولِ اعصار پیشین، ساختارِ کالبدی و معنایی مناظرِ یادشده چه وجوهی را دربر می گرفته است؟ درصدد یافتنِ ابعادِ پیدا و پنهانِ این گستره با هدفِ بازنمایی ویژگی های اصلی منظرِ شهرهای زیارتیِ مذهبِ تشیّع و نقشِ بقاعِ متبرکه آن ها بوده است. از این حیث با تکیه بر روش تفسیری-تاریخی و تحلیلِ مضمون، رویکردی استنتاجی را انتخاب نموده و به بررسی متون و تصاویر 29 سفرنامه نگارش شده در فاصله زمانی قرن ششم تا چهاردهم هجری قمری، پرداخته است. یافته ها حکایت از آن دارد که اماکن مذکور به عنوانِ «نماد و شاخصه شهر زیارتی»، همواره «متمایز از محیط پیرامونِ» خود و در عینِ حال با «انسجامی یکپارچه» در بسترِ طبیعی شهر، منظری را به شکلِ مجموعه ای واحد انتظام می داده که تمامی روابط، رویدادها، آداب و آئین های بومیِ مرتبط با خود را شامل می شده است. نتیجه حاصل گویای آن است که منظر مقدسِ این اماکن شبکه ای معنوی و زنجیره ای از ارزش ها و عناصر ملموس و ناملموس بوده، که توجه بیش از پیش به حفاظت از حریمِ بصری آن ها و بازنگری در طرح ها و اقدامات جاری را ایجاب می نماید.
۱۲.

تبیین نقش خرده فروشی های موقت در کیفیت محیطی پیاده راه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت محیطی پیاده راه ها فضاهای شهری خرده روشی موقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 296 تعداد دانلود : 139
بیان مسئله: امروزه شاهد گسترش مال ها و مگامال ها و مراکز خرید بزرگی هستیم که علی رغم هزینه های هنگفتی که ساخت این دست فضاها به شهر تحمیل می کند، در بسیاری موارد به دلیل شرایط اجتماعی، فرهنگی و... عملاً در جذب مخاطب موفق نبوده و از رونق چندانی برخوردار نیست. این در حالی است که  بررسی کیفیت محیطی ناشی از وجود خرده فروشی موقت در فضاهای شهری و به خصوص فضای پیاده، پدیده ای است که امروزه از منظر اقتصادی و اجتماعی مورد بحث و بررسی زیادی قرار گرفته است. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی استقرار خرده فروشی های موقت از نگاه ذی نفعان و ذی نفوذان در تغییرات کیفیت محیطی محورهای پیاده شهری است.روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی و با بهره گیری از نظریه زمینه ای انجام شده است. بر این اساس، با استفاده از تکنیک مشاهده مستمر و با انجام 47 مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با کاربران، رهگذران، کسبه دائمی خیابان، شاغلین خرده فروشی موقت، متخصصان و مدیران شهری در یکی از پیاده راه های شهری معروف در شهر تاریخی اصفهان در ایران، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری، بازگردآوری شده و از بطن آن ها مقولاتی استخراج گردید.نتیجه گیری: یافته های این مطالعه 33 کد محوری و هفت مقوله هسته ای در مطالعه خرده فروشی در قالب الگوی نظری بر مبنای نظریه گراندد تئوری ارائه کرده است. نتایج پژوهش به هفت مقوله هسته ای در قالب شبکه مضامین شامل تعاملات اجتماعی، سنخیت فعالیتی، تحرک اقتصادی خردمقیاس، ادراکات چندلایه، ترکیب بصری موزون، تناسب زیست محیطی و کنترل هدفمند در بررسی نقش خرده فروشی موقت در کیفیت فضاها و پیاده راه های شهری تأکید می کند.
۱۳.

تبیین مدل همساختی رفتار و معماری در محیط یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همساختی رفتار محیطی معماری مدرسه محیط های یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 640 تعداد دانلود : 747
در این پژوهش برای بررسی چگونگی همساختی میان رفتار انسان در محیط یادگیری برای رده سنی مشخص، با نگارش مقدمه ای در مورد متغیرهای مربوط به عنوان تحقیق و بررسی پیشینه تحقیق انجام شده مرتبط با موضوع در سال های اخیر، ادبیات موضوع و مبانی نظری شامل مباحث مربوط به ازدحام انسانی، تراکم در مکان، مقیاس سراسیمگی – دلمردگی، نگرش به محیط و بازخورد رفتاری، استانداردهای معماری دخیل در طراحی، نظام خرد و کلان آموزشی، عوامل نمادین، متغیرسازمان دهی فضای معمار، نقش مولفه های اجتماعی، اصول و اهداف سازماندهی فضائی، شیوه ساختن معماری، عوامل فیزیکی، عوامل روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته است تا با چارچوب نظری به دست آمده برای تحقیق و با توجه به هدف اصلی پژوهش در طی مراحل تحقیق و با استفاده از راهبردهای دوگانه مبتنی بر فرضیه پژوهش و با استناد به اطلاعات مربوط به نمونه دانش آموزان، با مطرح کردن مقیاس مشخصی از نمونه برداری از طریق پرسشنامه برگرفته از راهبردهای پژوهش پیش رو، بتوان به پرسش تحقیق پاسخ داد و اهمیت پرداختن به موضوع تحقیق را با توجه به نمونه های موردی معرفی شده از طریق بررسی توصیفی و استنباط داده ها نشان داد. برای بررسی توصیفی و استنباطی داده ها مبتنی بر همساختی معماری و رفتار، براساس اولویت دهی به نظرات دانش آموزان به واکاوی ضریب همبستگی شاخص های معرفی شده در ادبیات موضوع و مقایسه این شاخص ها با منحنی هنجار پرداخته شده است. عوامل موثر در ادراک فضایی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت از طریق تحلیل کواریانس حس تراکم مکانی – ازدحام انسانی به یافته های مرتبط با موضوع تحقیق رسیده ایم.
۱۴.

تحلیلی بر ساختار کالبدی-فضایی خانههای بافت میانه شهرها در تبیین مفهوم همپیوندی با زمینه بر پایه نظریه نحو فضا (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمینه هم پیوندی خانه نحو فضا شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 361 تعداد دانلود : 45
ارتباط بین معماری و زمینه آن ارتباطی نقش گرفته از یک تأثیرپذیری متقابل است. نبود چارچوب نظری بومی برای بازشناخت مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری باعث گردیده است، روز به روز معماری و شهرسازی از هم نشینی با زمینه فاصله گرفته و تأثیرات این عدم تعامل مناسب زمینه و معماری را می توان در سیمای امروزی شهرهای ایران مشاهده کرد. هرچند باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری وجود داشته، لکن شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های بنیادی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. همواره مفهوم زمینه با پیچیدگی هایی همراه است که نیازمند تعریف و بررسی این مفهوم در بستر بومی معماری شهرها است. یکی از روش هایی که کالبد فضا را از منظر مطلوبیت عملکردی و ساختار کالبدی-فضایی مورد بررسی قرار می دهد، تکنیک نحو فضا است. این رویکرد که بیش از هر چیز به بررسی ساختار چیدمان فضا می پردازد، میزان راندمان یک ریز فضا بر پایه ساختار کالبدی پلان معماری را در یک نظام پیکره بندی فضایی معرفی می کند. در این پژوهش که هدف آن بررسی ساختار کالبدی خانه های بافت میانه شیراز در تبیین مفهوم هم پیوندی با زمینه است؛ به صورت نمونه موردی ساختار فضایی پنج خانه بافت میانه شهر شیراز در نرم افزار نحو فضا (<em>Deptmap ) مورد بررسی قرار گرفته است. مفاهیمی همچون خوانایی و ارتباط فضایی که از عوامل زمینه گرایی کالبدی محسوب می شود از طریق روش نحو فضا قابل بررسی بوده، لذا می توان شاخصه های هم پیوندی با زمینه کالبدی را در خانه های مورد نظر تحلیل نمود. به عبارتی، مطالعات نحو فضا، خوانایی یک پلان معماری را مولود سازمان فضایی آن در نهایت قرارگیری فضاها در مجموعه فضایی پیکره بندی شده می داند. به طور خلاصه می توان گفت، هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از بررسی ساختار کالبدی-فضایی خانه های بافت میانی شهر شیراز در کنش متقابل با زمینه با استفاده از روش چیدمان فضا است. یافته های پژوهش گویای نقش پیکره بندی فضایی در بازیابی تأثیرات اصول هم پیوندی با زمینه در فرهنگ سکونتی به لحاظ مبانی کالبدی است.
۱۵.

تداوم ارزش های جغرافیای طبیعی در عرصه حفاظت از میراث معماری شهر(مورد پژوهی: میراث معماری شهر تاریخی چغازنبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش های مکانی جغرافیای طبیعی میراث شهری شهر دوراونتاش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 921 تعداد دانلود : 310
توجه به تأثیرگذاری جغرافیای طبیعی بر اندیشه انسان برای خلق کالبد معماری،که ارزش های مکانی را شکل می دهند، در عرصه حفاظت از میراث معماری شهر ضروری است و باید در برنامه ریزی های شهری نیز به آن توجه شود. ضعف در شناخت و تبیین این ارزش ها، سبب از دست رفتن محیط طبیعی اثرگذار و یک پارچگی میراث معماری با زمینه اش می شود. از سوی دیگر، برای حفاظت از میراث معماری شهر، علاوه بر شناسایی تمامی ارزش های مرتبط، تداوم این ارزش ها در بستر زمان نیز ضروری است که تاکنون علی رغم تأکید پژوهش گران حفاظت بر اهمیت آن، به شناخت و چگونگی آن پرداخته نشده است. این پژوهش با هدف ارتقاء دانش ارزش گذاری و توسعه نگاه ارزش محور در عرصه حفاظت از میراث معماری، به دنبال احصاء ارزش های مکانی برای تکمیل طبقه بندی موجود و شناسایی مؤلفه های مفهوم «تداوم» برای دست یافتن به چگونگی استمرار این ارزش ها است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و راهبرد استدلال منطقی و به روش موردپژوهی، ابتدا با بازخوانی متون و نظریه های مرتبط، به تدقیق مفاهیم «ارزش های مکانی» و «تداوم» در میراث معماری پرداخته است و سپس با تحلیل داده ها، مؤلفه های «تداوم»، «شاخص های ارزش مکانی» و ابعاد احصاء آن ها را به عنوان یافته های پژوهش استخراج و برای تدوین چارچوب مفهومی به کار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط میان سه شاخص «جغرافیای طبیعی»، «اندیشه ساخت» و «کالبد ساخته شده»، ارزش های مکانی را شکل می دهد که می توان آن ها را در چهار بعد منظر، ساختار، عملکرد و معنا شناسایی نمود.
۱۶.

خوانش ترجیحات استفاده کنندگان در تجربه فضاهای عمومی تجاری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه شهری ترجیحات محیطی منظر عینی منظر ذهنی منظر ذهنی ارزیابانه اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 713 تعداد دانلود : 274
«محیط شهری» فضایی است مادی، با ابعاد اجتماعی و روان شناختی به منظور جریان یافتن زندگی روزمره و بستری برای تجارب متنوع. درعین حال، فضای عمومی به ما این امکان را می دهد که حضور مردم، تجربه و درک شود و شناخت دیدگاه ها را فراهم می کند. بررسی ترجیحات استفاده کنندگان از فضاهای شهری رویکردی درجهت دستیابی به تجارب شهری جمعی است؛ درحالی که مسئله پیشِ رو در جهان مدرن، جایگزین شدن تجربیات جمعی با تجربیات آنی در فضای شهری و بی توجهی به ترجیحات محیطی استفاده کنندگان فضایی است. هدف از این پژوهش، خوانش ترجیحات استفاده کنندگان فضاهای تجاری شهر اصفهان است و درپی پاسخگویی به این هدف، مقایسه ای تطبیقی بین ترجیحات استفاده کنندگان از فضاهای تجاری سنّتی و فضاهای تجاری نوظهور برمبنای نظریه تکاملی انجام گرفته است. روش این پژوهش در تبیین و تکمیل شاخص های بررسیِ تجربه و ترجیحات استفاده کنندگان، روش کِیفی بوده و رویکرد پدیدارشناسی تفسیری مد نظر است و با استفاده از تکنیک افتراق معنایی در پنج فضای شهری هم مقیاس (شهری-فراشهری) اصفهان با کارکرد تجاری (میدان نقش جهان، میدان امام علی، مجموعه سیتی سنتر، ارگ جهان نما، مجتمع پارک) ارزیابی شده است. در این پژوهش، سه بُعد اساسیِ تجربه در مدل ترجیحات مکان (بُعد منظر عینی، بُعد منظر ذهنی و بُعد منظر ارزیابانه) در نظر گرفته شده است که درنهایت می توان نتایج حاصل از بررسی شاخص های سه گانه ترجیحات شهروندان را در ابعاد تجربه مکان موردسنجش قرار داده و بر این مبنا فضا های شهری را در یک مقایسه تطبیقی بررسی کرد. جمع بندی صورت گرفته از یافته ها و مقایسه شاخص ها در هر فضا و در مقایسه با سایر فضاها نشان می دهد که از میان ابعاد مطرح شده، شاخص های مطرح در بُعد ارزیابانه فضا (ازجمله شاخص امنیت) منجر به ترجیح فضا می شود؛ هرچند شاخص های منظر ذهنی (ازجمله شاخص خوانایی) و شاخص منظر عینی (ازجمله شاخص وجود عناصر طبیعی و سبز) نیز لازمه ترجیح یک فضای شهری است.
۱۷.

تبیین مدلِ محله فرهنگی در بافت های تاریخی برای توسعه اقتصاد و حضور صنایع خلاق (مورد پژوهشی: خیابان لاله زار، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ صنایع خلاق محله فرهنگی توسعه اقتصادی بافتهای تاریخی لالهزار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 666 تعداد دانلود : 907
بیان مسئله: با توجه به اینکه محله های تاریخی به عنوان موجودیتی منسجم، تلاش های فرهنگ بومی را برای پاسخگویی به نیازهای گذشته به بهترین شکل نشان می دهند، انطباق پذیری آنها با نیازهای زمان حال و شناخت فرصت های موجود در آنها، به عنوان ظرف پذیرنده عملکردهای فرهنگی و مولد اقتصاد، امری در خور توجه است. مهم ترین مسئله این پژوهش بهره گیری از روش های خلاق برای انطباق پذیری بافت های تاریخی با اقتصاد و شرایط جدید، از طریق تمرکز بر سرمایه های فرهنگی، به عنوان ابزاری برای احیای محله های تاریخی، و ایجاد فعالیت های جدید اقتصادی با هدف جایگزینی کاربری هایی است که رو به انحطاط هستند یا از منطقه محو شده اند. استفاده از سیاست های نوآورانه و راهبردهای مبتنی برخلاقیت برای حضور بافت ها و محله های تاریخی کشورمان در عرصه های رقابت، با هدف توسعه و رشد اقتصادی فرهنگی و تجدید حیات محله، رویکردی است که فقدان آن، هم در حوزه نظری و هم در حوزه کاربردی بافت های تاریخی، قابل توجه است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش ایجاد شرایط تبدیل محله های تاریخی به مولد اقتصاد و فراهم آوردن امکان حضور آن ها در عرصه صنایع خلاق است که از طریق اتخاذ سیاستی خلاق و سنجش میزان قابلیت های موجود در بافت های تاریخی، و تبیین شاخص های چندگانه محله فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی انجام شده است و یافته ها با استفاده از پرسش نامه و مشاهدات میدانی استخراج شده اند. نهایتاً، با استفاده از یافته های پژوهش، تحقق پذیری یک محله فرهنگی در نمونه لاله زار با استفاده از روش کمّی معادلات ساختاری ارزیابی و در نتیجه مدلی از محله فرهنگی تاریخی، براساس اولویت اقدامات تبیین شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش راهکارها و اقدامات لازم را براساس ترتیب اولویت در مدل محله فرهنگی تاریخی، پیشنهاد می کند و اهمیت این روابط را به لحاظ تجربی نیز به اثبات می رساند.
۱۸.

شناخت تحولات ریخت شناختی کلیساهای ارمنی جلفای نو در تعامل با معماری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ریخت شناسی گونه کلیساهای ارمنی جلفای نو جلفای اصفهان معماری دوره شاه عباس اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 109 تعداد دانلود : 377
بیان مسئله: کشور امروزی ارمنستان، که بخشی از اورارتوی باستانی است، اولین سرزمینی است که مسیحیت را به طور رسمی پذیرفت، قدیمی ترین کلیساها را ساخت و معابد قدیمی را به کلیسا تبدیل کرد. با کوچ ارامنه و همزمان با برپایی جلفای اصفهان در دوره شاه عباس اول، بنای کلیساها با برخورداری از تجربه های کهن و با فرمان عدم تعارض با ابنیه پایتخت به شکل دیگری به منصه ظهور رسیدند. به نظر می رسد در سابقه پژوهش های محققان درباره کلیساهای جلفای نو، به معماری و مناسبات فرهنگی بستر جدید توجه کافی نشده است. شناخت روند نزدیک شدن معماری مذهبی ارامنه جلفا به معماری اصفهان و بهره گیری از نتایج آن در طرح های مرمت شهری خصوصاً در محله جلفا ضرورت این پژوهش است. هدف: پژوهش، با هدف شناخت ساختار کالبدی-فضایی و تحولات ریختی بنای اصلی کلیساهای جلفای نو در تعامل با معماری اصفهان، در جست وجوی پاسخ به این پرسش است که تحولات ریخت شناختی ساختمان اصلی کلیساهای جلفای نو چگونه بوده است؟ کدام گونه مولد و آغازگر پیشرفت طرح های بنای کلیسایی بود؟ در روند تحولات ریختی کلیساها، چگونه معماری ساختمان اصلی کلیساها به معماری اصفهان نزدیک شد؟ روش: پژوهش با روش تفسیری-تاریخی انجام شد و داده ها، با توجه به مدارک و اسناد موجود و برداشت های میدانی، گردآوری شده اند. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاکی از الزام به رعایت گونه ای محدودیت در فرم تبیین شده بنای کلیساهای ارمنی است. وجود گونه مولد و تأثیرپذیری از تکنیک های معمارانه دوره شاه عباس اول در سیر تحولات ریختی تأیید می شود. در مقایسه با معماری شاخص اصفهانِ این دوره، تحولات ریخت شناختی ساختمان اصلی کلیساها نشانه گرایش به ایرانی شدن سبک معماری دارد. کلیسای گئورگ مقدس اولین بنای کلیسایی با ویژگی های معماری ایرانی است که امکان تحولات کالبدی-فضایی بعدی را فراهم کرد. ساختار کالبدی-فضایی کلیساهای مریم مقدس و بتخهم مقدس با مساجد شیخ لطف الله و جامع عباسی قابل مقایسه است و بخشی از چگونگی تحولات در گونه مولد را به خوبی نشان می دهند.
۱۹.

شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری گورستان های تاریخی (با تأکید بر گورستان های تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گورستان تاریخی منظر فرهنگی پارادایم های سازنده نظریه زمینه ای (داده بنیاد)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 641 تعداد دانلود : 578
بیان مسئله:گورستان های تاریخی محملی برای اجتماع نشانه ها به شمار می روند و تاریخ، فرهنگ، هویت و حافظه جمعی سکونت گاه های انسانی را در خود جای داده اند. علی رغم تأکید پژوهشگران علوم انسانی بر اهمیت وجودی این عرصه ها و انجام برخی مطالعات پایه، نه تنها تعریف مشخصی از مفهوم گورستان تاریخی در کشور وجود ندارد، بلکه به واسطه ضعف در شناخت این عرصه ها، سیاست مدونی در مواجهه با آنها دیده نمی شود؛ به گونه ای که این امر در کنار مرگ گریزی انسان معاصر، تصویب قوانین شهری مخرب و مداخلات غیرمسئولانه، توسعه شتابان سکونت گاه ها، وندالیسم و انفعال علوم حفاظت، شهرسازی و مدیریت شهری سبب از بین رفتن گورستان های تاریخی کشور شده است. هدفپژوهش: هدف این پژوهش، شناخت ماهیت گورستان تاریخی و ارائه تعریف بومی از این عرصه های ویژه است. از همین رو، پژوهش می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که مفهوم گورستان تاریخی چیست و چه پارامترهایی بر شکل گیری ساختار این محوطه های تاریخی مؤثر است؟ روشپژوهش:با توجه به کمبود منابع دردسترس که امکان شناخت متغیرهای پژوهش را دشوار ساخته است، پژوهش حاضر، چیستی گورستان های تاریخی را به مثابه متن قابل قرائت موضوع مطالعه خود دانسته و با بهره گیری از روش تحقیق نظریه زمینه ای (گراندد تئوری) و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به آنالیز داده های محیطی حاصل از بررسی گورستان های تاریخی ابن بابویه، امام زاده عبدالله، ارامنه دولاب و ظهیرالدوله در شهر تهران و انطباق آنها با اسناد کتابخانه ای پرداخته است. نتیجه گیری:کدگذاری ها و آنالیز داده ها مشخص نموده است که می توان پارامترهای سازنده گورستان ها را در دو طبقه پارادایم های بیرونی و درونی و در شش مقوله بستر، بافت، ساختارهای فرهنگی-اجتماعی، تاریخ، کالبد و منظر مورد بررسی قرار داد. نتایج مطالعات نشان می دهد: گورستان های تاریخی به عنوان گونه ای از مناظر فرهنگی انسان ساخت، عرصه های تدفینی نشانه دار با قدمت بیش از 100 سال هستند که محدوده آنها مشخص بوده و دارای دوره های توسعه و گسترش هستند. ویژگی بارز این محوطه ها، ارتباط ساختاری محیط پیرامون و چیدمان درونی آنهاست که در منظرپردازی های طبیعی و انسان ساخت گورستان تجلی یافته و با نظام مشخصی از یادمان ها و نشانه های انتزاعی غنی شده اند. این گورستان ها، دارای جنبه های مختلف دینی- مذهبی، فرهنگی- اجتماعی و یادمانی بوده و به واسطه دفن مشاهیر جامعه مورد احترام شهروندان و محل رجوع آنها هستند.
۲۰.

باز زنده سازی منظر رودهای شهری با رویکرد تعامل سازنده بین انسان و محیط طبیعی؛ (مورد واکاوی نهر "شهررود" آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باز زنده سازی استخوان بندی تاریخی شهر منظر رودهای شهری نهر «شهررود» آمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 886 تعداد دانلود : 906
باز زنده سازی فضای شهری و استخوان بندی اصلی آن فراهم کننده زمینه رشد و به مثابه اهرمی برای توسعه شهر است. عناصر طبیعی بخشی از منظر طبیعی هستند که در نتیجه ی همپوشانی و تعامل میان انسان و طبیعت پدید می آیند. از آنجایی که عناصر طبیعی کارکردی چندگانه از جمله ایجاد فضاهای جمعی، غنای بصری و زیست محیطی، ایجاد حس تعلق به مکان، مطبوعیت محیطی  و نظایر این را دارند، لذا احیاء و باز زنده سازی مناظر طبیعی در شهر از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. اهمیت این موضوع در خصوص رودهای شهری واقع در مناطق شمالی کشور به دلیل نقش و کارکردهای ویژه آن دوچندان می باشد. نهر شهررود آمل که از دل محلات تاریخی شهر آمل می گذرد یکی از بارزترین منابع طبیعی شهر تاریخی آمل است که نقش مؤثری بر شکل گیری شهر تاریخی آمل و محلات ایفا می کند. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به اصول، راهبردها و راهکارهایی جهت باز زنده سازی منظر طبیعی رودهای شهری به ویژه در خصوص مورد مطالعاتی یعنی نهر شهررود آمل است، به گونه ای که بتواند در ابعاد کالبدی، عملکردی و محیط زیستی تعاملی سازنده را بین استفاده کنندگان و محیط طبیعی برقرار سازد. تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی به انجام رسیده است که در آن برای جمع آوری اطلاعات از اسناد کتابخانه ای و برداشت از محدوده به روش میدانی (بهره برداری از عکس ها و تصاویر ماهواره ای و غیره) شده و ارزیابی و بهره گیری از تجارب موفق داخلی و خارجی نیز در روند پژوهش مورد توجه بوده است. نتایج حاصل نشان می دهد در صورتی که بتوان با باز زنده سازی فضاهای غیرقابل استفاده مسیر و جداره های نهر شهررود آمل را به عنوان کمیتی مؤثر بر کیفیت منظر شهری بدان نقش داد، می توان از این محوری که از شمال به جنوب شهر گسترده است برای پاسخگویی به فعالیت ها و نیازهای مردم شهر بهره مند گردید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان