جعفر مرادحاصلی

جعفر مرادحاصلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

چپ ایرانی از منظر بین المللی

نویسنده: مترجم:
تعداد بازدید : 143 تعداد دانلود : 725
این مقاله در پی آن است که نشان دهد تاریخ ایران معاصر را نمی توان بدون پرداختن به نقش و تأثیر جنبش چپ فهم کرد. به زعم نگارنده این مقاله، چپ ایرانی در سه زمینه ملی، منطقه ای و بین المللی شکل گرفته و دگرگون شده است. در زمینه ملی، چپ ایرانی در چهار دوره مختلف عصر مشروطه، سال های پس از جنگ جهانی اول، دوره بین سقوط رضاشاه تا کودتای ۲۸ مرداد و سال های پیش از و در پی انقلاب اسلامی بر مخالفان و هواداران خود تأثیرگذار بود. در زمینه منطقه ای، تاریخ چپ ایران به تاریخ جنبش سوسیالیستی روسیه و جنبش های چپ خاورمیانه و آسیا پیوند خورده است. سرانجام، زمینه بین المللی چپ ایرانی نیز ترکیبی از موقعیت ژئواستراتژیک مجاورت با مرزهای شوروی و سرسپردگی ایدئولوژیک به الگوهای خارجی بود. در هر یک از این زمینه ها عواملی وجود داشت که در پیوند با عواملی نظیر تکرار تحلیل های بین المللی زمانه بدون تأمل یا درگیری انتقادی با جامعه، جزم اندیشی و فرقه گرایی و دنباله روی از مارکسیسم ارتدوکس شوروی موجب شکست نهایی چپ ایرانی شد.
۲.

ماهیت گفتمان انقلابی چپ در ایران عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هویت انقلابی الگوی گفتمانی عناصر مضمونی ایران معاصر تغییر بنیادی خشونت ترور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 771 تعداد دانلود : 10
چکیده ماهیت گفتمان انقلابی چپ در ایران عصر مشروطه (پس از استقرار مجلس دوم) ظهور اشکال گوناگون هویت یکی از پدیده های مهم تاریخ ایران معاصر محسوب می شود. در میان این هویت های نوظهور هویت انقلابی از جمله اشکال هویت های سیاسی جدید است که تأثیراتی ماندگار و عمیق بر جامعه ی ایران به جا نهاده است. در واقع، گفتمان هویت انقلابی در بستر زمینه ها و عوامل داخلی از جمله برخوردها و درگیری های بین احزاب و گروه های سیاسی مجلس دوم شورای ملی پدید آمد و ایدئولوژی های خارجی مانند مارکسیسم-لنینیسم ایدئولوژی و ابزارهای سازماندهی آن را فراهم آوردند. پرسش اصلی این مقاله این است که الگوی گفتمانی هویت انقلابی در ایران دوره ی مشروطه چگونه ساخته شد و مهم ترین عناصر مضمونی آن کدام بود؟ از خلال متون برجای مانده از انقلابیون اولیه ی ایرانی، که به شکل اساسنامه و مرامنامه ی حزبی، اعلامیه، روزنامه، خاطرات و مانند این ها نوشته شده است، و با تکیه بر روش تحلیل تاریخی گفتمان می توان مجموعه ای از مضامین محوری را مورد شناسایی قرار داد که در دوره ی مجلس دوم مشروطه الگوی گفتمانی هویت انقلابی را پی افکندند. این الگو در پیرامون منظومه و عناصری معنایی شامل تغییر بنیادی، درک زیربنایی تاریخی ، حزب گرایی و فعالیت مخفی، اولویت سیاست، بین الملل گرایی، مشروطه ستیزی و مخالفت با پارلمانتاریسم و خشونت و ترور ساخته شد. در تاریخ معاصر ایران هرگاه هویت انقلابی سربرآورده است می توان حضور تمامی این عناصر مضمونی یا دست کم تعدادی از آن ها را در کانون منظومه های هویتی شان ملاحظه کرد. [A1] [A1] پرسش، روش و یافته های تحقیق در چکیده گنجانده شود. Abstract The Nature of the Revolutionary Left Discourse in Iran in the Constitutional Era (After the Establishment of the Second Majlis) The emergence of various forms of identity is one of the important phenomena of contemporary Iranian history. Among these emerging identities, revolutionary identity are among the forms of new political identities that have had lasting and profound effects on Iranian society. Indeed, the discourse of revolutionary identity emerged in the context of internal factors, including clashes between political parties and groups in the Second National Assembly and provided external ideologies such asMarxism-Leninism ideology and the means of organizing it.The main question of this paper is how the discourse model of revolutionary identity was constructed in Iran during the constitutional period and what were its most important themes? Through the surviving texts of the early Iranian revolutionaries, written in the form of party statutes and charters, leaflets, newspapers, diaries, and so on, relying on the method of historical analysis of discourse,It is possible to identify a set of central themes that in the course of the Second Constitutional Assembly developed the discursive pattern of revolutionary identity.This model was built around the system and semantic elements including radical change, understanding of historical underpinnings, partisanship and covert activity, policy priorities, internationalism, constitutionalism, and opposition to parliamentarianism and violence and terror. In the contemporary history of Iran, whenever there is a revolutionary identity, all these themes, or at least some of them, can be found in the focus of their identity systems.
۳.

مکتب آنال، فرنان برودل و جامعه شناسی تاریخی

نویسنده: مترجم:

کلید واژه ها: مکتب آنال جامعه شناسی تاریخی فرنان برودل نظریه ی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ فلسفه تاریخ
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ نگاری
تعداد بازدید : 196 تعداد دانلود : 796
مسأله اصلی این مقاله، بررسی تأثیر سنت فرانسوی جامعه شناسی بر تاریخ نگاری و جامعه شناسی تاریخی است. نویسنده اعتقاد دارد که نقش این سنت در بحث جامعه شناسی تاریخی و تاریخ نگاری تا حد زیادی مغفول واقع شده است و به سنت های فکری دیگر اروپا مانند سنت آلمانی بیشتر اهمیت داده شده است. از این رو، او نقطه ی عزیمت بحث خود را امیل دورکیم، جامعه شناس بزرگ کلاسیک فرانسوی (1857-1917)، قرار می دهد که هم علاقه ای خاص به تاریخ داشت و هم بینش های ژرف او امکانات و قلمروهایی تازه به روی مورخان گشود. دورکیم نه به رویدادهای تاریخی، که او آن ها را «نمودهای سطحی و ظاهری» پدیده های تاریخی تلقی می کرد، بلکه به ساختارهای اجتماعی تاریخی علاقه مند بود و صورت بندی دقیق او از مفهوم امر اجتماعی و مفهوم جامعه بر نگرش های جامعه شناسان دلمشغول تاریخ و مورخان تأثیراتی عمیق و تعیین کننده به جا گذاشت. این تأثیرگذاری بیش از همه در مکتب آنال و پژوهش های تاریخی اعضای آن تبلور یافت و مورخان برجسته ای همچون مارک بلوخ و فرنان برودل در تقابل با تاریخ نگاری اثبات گرای رویدادمحور مبتنی بر اسناد زمانه ی خویش، که سیاست و رویدادهای سیاسی را موضوع اصلی بررسی های خود قرار داده بود، از «جامعه ی فئودالی»، روندهای بلندمدت، ساختارهای تاریخی و ذهنیت های جمعی سخن به میان آورند. فرنان برودل رویکرد کل نگرانه و تعمیم بخش جامعه شناسی را به کار گرفت و سبک تاریخ نگاری خود را تاریخ کلی یا تاریخ تام نامید، اما در مسیر تمرکز بر ساختارها و نادیده انگاشتن رویدادها تمرکز جامعه شناسان بر زمان حال یا زمان کوتاه مدت را نیز به نقد کشید و تقسیم بندی جدیدی از «زمان اجتماعی» در قالب سه زمان کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت ارائه کرد. به زعم نویسنده رویکرد برودل را می توان از دو جنبه رویکردی جامعه شناسانه برشمرد. نخست این که برودل نه به زمان حاضر بلکه به مقیاس های کلی و روندهای بلندمدت تاریخی پرداخت. نویسنده مدعی است که تقسیم بندی برودل از زمان در بحث تغییر اجتماعی بر آثار جامعه شناسان تأثیرات مهمی به جا گذاشته است. دوم آن که برودل به لحاظ موضوعی به سرمایه داری پرداخت، یعنی موضوعی تحقیقی که از ابتدای شکل گیری جامعه شناسی دغدغه ی اصلی بسیاری از نظریه پردازان اجتماعی بوده است.
۴.

نیچه و مشکل تاریخ

کلید واژه ها: فلسفه تاریخ تاریخ نیچه مشکل تاریخ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ فلسفه تاریخ تعاریف و کلیات
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ نگری
تعداد بازدید : 896 تعداد دانلود : 516
فریدریش نیچه (1844-1900)، فیلسوف آلمانی، یکی از بزرگترین و شناخته شده ترین چهره های فلسفی قرن نوزدهم است. افکار و آثار او در طول قرن بیستم همواره، از دیدگاه های مختلف، کانون توجه و تحقیقات اندیشمندان گوناگونی قرار گرفته و تأثیرات گسترده ای به جای گذاشته است. یکی از آثار نیچه تأملات نابهنگام است که از چهار بخش تشکیل شده است: داوید اشتراوس، سودمندی و ناسودمندی تاریخ برای زندگی، شوپنهاور به مثابه ی آموزگار، و ریشارد واگنر در بایرویت. نیچه در بخش سودمندی و ناسودمندی تاریخ برای زندگی بحث جالب خود درباره ی تاریخ را با تمایزی بین انسان و حیوان، از منظری تاریخی، آغاز می کند، و غیر تاریخی زیستن را برای انسان بزرگ ترین سعادت می داند. او تاریخ را به سه نوعِ یادبودی، باستانی و انتقادی تقسیم و هر سه نوع را در مطالعه ی گذشته ضروری می داند. نیچه بر این باور است که افراط در مطالعه ی تاریخ خطرناک و زیان بخش است، در حالی که زندگی مقدم بر تاریخ است، اما اکنون تاریخ بر زندگی مقدم شده و، بنابراین، زندگی بیمار است. نیچه علت این بیماری را افراط در توجه به تاریخ می داند که در عصر نیچه به اوج خود رسیده بود، افراطی که از آن با عنوان کشف قاره ی تاریخ یاد می کنند. در این مقاله مارک سینکلر، صورت بندی نیچه از مشکل تاریخ را مطرح و تأثیر بحث نیچه را بر فیلسوفان قرن بیستم مورد بررسی قرار می دهد.
۵.

تاریخ و جهان بینی علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 649 تعداد دانلود : 103
جهان بینی ها بر رفتار انسانی اثر می گذارند، و اینکه ما چگونه رفتار می کنیم و بر جهان پیرامونمان تأثیر می گذارد. آنیمیسم و ادیان به اصطلاح بزرگ جهان بینی های بانفوذی باقی مانده اند؛ اما جهان بینی علمی به نسبت مهم است، و طی قرن بیستم در معرض تغییر اساسی قرار گرفته است. کمال مطلوب دقت ریاضی و پیش بینی پذیری علوم فیزیکی، همان گونه که توسط گالیله، نیوتون، و وارثان آن ها بسط و گسترش یافت، در قرن بیستم دستخوش دگرگونی حیرت انگیزی شد؛ هنگامی که کیهان شناسی انفجار بزرگ عالم رو به گسترش و بی ثباتی را جایگزین ماشین جهان نیوتونی کرد. در نتیجه، به نظر می رسد تلاقی عظیمی از علوم گرداگرد این بینش تکاملی که چگونه ابعاد جدید واقعیت از سطوح جدید پیچیدگی به وجود می آید، مثل اتم های سنگین، که در کوره های ستارگان ساخته شد، مولکول های زنده که در دریاهای ابتدایی زمین به وجود آمد، و نظام های نمادین که جوامع انسانی احتمالا حدود چهل هزار سال پیش ابداع کردند، در حال پدید آمدن باشد. تاریخ، قبلا یک عضو به طرز مأیوس کننده ای کند و تنبل میان علوم، ممکن است حتی تا حدودی به الگویی برای رشته های دیگر تبدیل شود، چرا که تاریخ به پیچیده ترین سطوح واقعیت که از آن آگاهیم، به عبارت دیگر، جهان معانی مورد توافق که تعامل ما را با یکدیگر و با جهان زیستی، شیمیایی، و مادی پیرامونمان هدایت می کند، می پردازد.***

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان