مریم سلطانی کوهانستانی

مریم سلطانی کوهانستانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

تحلیلی بر اتوس اخلاق نگار در هنر ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو اتوس هنر اخلاق نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 521 تعداد دانلود : 652
اصطلاح اتوس نخست در قرن ۵ پ.م، در معنای «سرشت»، «عادت» و «عرف»، در شخصیت قهرمانان متجلی شد. این واژه به تدریج جای خود را در آرای فیلسوفانی همچون افلاطون و ارسطو به توصیه ها و دستورات اخلاقی ای داد که هدفش ترغیب جامعه پذیری افراد بود. ارسطو هنرمندان را به رعایت فضیلت در آثارشان فرامی خواند و این گونه هنرمندان را اخلاق نگار می نامد. اتوسِ اخلاق نگار ارسطویی نه تنها به عنوان معیاری برای نقد هنر به کار می رود، بلکه به وحدت میان هنرهای تجسمی و غیرتجسمی می انجامد و از طریق آن است که هنرمند می تواند با مخاطب ارتباط برقرار کرده و بر وی تأثیر گذارد و امکان بازشناسی دیدگاه ها ی گوناگون را به او بدهد. اتوس اخلاق نگار، عملکرد هنر را از حیطه محدود سوژه- ابژه فراتر برده و به آن نقشی با کارکردی اجتماعی می دهد و به این طریق به محیط مادی اش حیات می بخشد و درکِ مفاهیمِ دست نیافتنی هستی شناسی را هم در بُعد مکانی و هم در بُعد انسانی امکان پذیر می سازد و به توافقی عام و همگانی می انجامد.
۲.

اتوس و تحول معنایی آن در آرای هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتوس هایدگر لوگوس آشکارگری هراکلیتوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 484 تعداد دانلود : 946
واژه یونانی اتوس (ἦθος) نخست در آثار شعرا و هنرمندان قرنهای هشتم تا پنجم پ.م، بهمعنای «سرشت و عادت» و «ارائه محسوسِ کیفیاتِ شخصیتی و روحی» و سپس در آرای برخی از فلاسفه و بیش از همه در آرای هراکلیتوس، افلاطون و ارسطو با معانی متفاوت بهکاربرده شده است. هایدگر، با انتقاد از تلازم اتوس و انضباطِ اخلاقی افلاطون و ارسطو که بهزعم او، به سلب قدرت آشکارگری هستی و دور شدن انسان از جایگاهش در هستی و سکنیگزینی غیراصیل میگردد و با تأسی از هراکلیتوس، منش مبتنی بر تفکر اصیل انسان را در رابطه با فوزیس، بهمعنای کلیت هستندهها، اتوس مینامد. او برای تبیین اتوس خود، با عاریه گرفتن خصیصههایی از لوگوسِ هراکلیتوسی به تقویت لوگوس و اتوس ارسطویی پرداخته و نشان میدهد انسان بهعنوان «شبان هستی» باید شیوه سکنیگزیدنی را انتخاب نماید که در لوگوس کیهانی به آن ارجحیت دادهشده است؛ زیرا لوگوس، بر اساس اتوس اصیل خود را بر انسان آشکار میسازد و در صورت فقدانِ بروز اتوس مناسب، هستی از انسان روی برمیگرداند و انسان بیخانمان میشود. بهزعم هایدگر، چون اتوس او از خصلت آشکارگری و نه اخلاقی برخوردارست به یمن هستی متجلی شده و انسان را در جوار خدایان سکنی میدهد که البته تلقی او در این خصوص کاملاً قابلقبول نیست؛ زیرا هرچند که هایدگر نظام فلسفی خود را مبرا از هرگونه گرایشهای اخلاقی و مذهبی میداند ولی التزام دازاین برای دستیابی به ذات اصیل و نخستین، سکنیگزینی و همبودیاش با دیگر هستندهها و طبیعت بهعنوان یک کل را غایتی متعهدانه و مسئولانه میتوان انگاشت.
۳.

نقد و بررسی کتاب هایدگر و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 260 تعداد دانلود : 239
نوشتار حاضر بررسی ای از ترجمه فارسی کتاب «هایدگر و مسیحیت» (Heidegger and Christianity) حاصل سخنرانیهای جان مک کواری در سال های1994- 1993 در دانشگاه آکسفورد است که در سال 1994 میلادی توسط انتشارات کانتینیواِم نیویورک و در ایران نیز در سال 1397 شمسی، با ترجمه فارسی شهاب الدین عباسی توسط انتشارات بنگاه ترجمه، چاپ شده است. در این بررسی، پس از مقدمه ای بر کتاب و معرفی صوری و محتوایی اثر، به نقد سه تن از پژوهشگران برجسته جهان بر هایدگر و مسیحیت پرداخته شده و سپس امتیازات و کاستیهای اثر از لحاظ صوری و محتوایی مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه اجمالی نوشتار حاضر حاکی از آن است که ترجمه فارسی، صرف نظر از نمونه هایی که محل تجدید نظر هستند، به دلیل ترجمه ای روان، قابل فهم، رعایت امانت داری علمی، پیراستگی متن از غلط های چاپی و دقت حداکثری در انتخاب معادل های فارسی برای اصطلاحات هایدگر، برای خوانندگان ایرانی جهت آشنایی با برداشت مک کواری از رابطه هایدگر با مسیحیت سودمند است؛ اما همان طور که برخی منتقدان هایدگر و مسیحیت نیز بدان اشاره داشته اند، علی رغم تلاش مک کواری در توضیح ارتباط هایدگر با مسیحیت، این کتاب از نظر محتوا برای خواننده تصویری شفاف از رابطه هایدگر با مسیحیت ارائه نمی دهد.
۴.

Transformation and Transcendence of Artistic Form in Plato's Aesthetic Theory(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Artistic form Ethical form ethos Mimesis Plato

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 853 تعداد دانلود : 451
Nowadays, although our aesthetic ideas are based on modern theories and perspectives that have pervaded the art, the root of western tradition of art dates back to Greek and Roman art tradition. Theory of form in art tries to emphasize the materiality of artistic object, though in later theories, it has been more flexible and proposes issues such as content and function, as well as attributing concepts such as composition, color, technique etc. to the artwork. Plato by proposing mimesis theory and expanding its scope considered a pattern and framework for attitudes and thoughts in static arts such as painting, literature and dynamic performance arts such as drama and music, and managed to regulate and organize them. For Plato, in this process, ēthos functions as a determinant factor.  This present study is an attempt to discuss this question with descriptive-analytical approach: “will artistic form in Plato's theories be important after proposing the representational attitude toward art?” The results demonstrated that Plato's samples of beauty, in addition to descriptions and implications about the features of artistic form in some conversations can be considered equal to artistic form and due to the reflective theory in its revolution process, artistic form development into transcendence ethical form.
۵.

کارکردهای تفسیر انسان به انسان در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفسیر انسان به انسان تفسیر انسان به طبیعت تفسیر انسان به مثابه خدا اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 857 تعداد دانلود : 242
نسان شناسی از اهم مسائل فلسفی و بستری برای مباحث اخلاقی تلقی می گردد. در این پژوهش برای تبیین ماهیت انسان، سه تفسیر بیان شده است: «تفسیر انسان به طبیعت» که در دوره مدرنیسم جریان داشت و طبق آن انسان موجودی هم رتبه با طبیعت است؛ «تفسیر انسان به مثابه خدا» که برآمده از تحولات تکنولوژیکی دوره پست مدرنیسم است و حاکی از فرارَوی انسان از محدودیت های مادی و تحقق آرمان جاودانگی است و «تفسیر انسان به انسان» که مستخرج از اندیشه اسلامی می باشد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با هدف تبیین جایگاه تفسیر انسان به انسان در کنار دو تفسیر دیگر و تعیین کارکرد این تفسیر در حوزه اخلاق، نگاشته شده است. یافته ها حاکی است با مبنا قرار دادن تفسیر انسان به انسان، مغالطات تفاسیر دیگر آشکار می شود و با رجوع انسان متشابه به انسان محکم، این مغالطات رفع می گردد. همچنین با این مبنا می توان لزوم اخلاقی بودن را استنباط کرد و میان فهم اخلاقی و وجوبِ عمل اخلاقی، لازمه ای برقرار کرد.
۶.

تحلیل معنای اتوس در آرای هراکلیتوس (مطالعه موردی: قطعه 119ب هراکلیتوس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اتوس هراکلیتوس دایمون حکمت لوگوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 85 تعداد دانلود : 850
واژه اتوس (ethos) که نخست درآثار هنرمندان قرن های هشتم تا پنجم پ.م در معنای جایگاه عادت، سرشت، شخصیت و شخصیتی فریبکار به کار رفته است، در آرای فلاسفه آن زمان و بیش از همه در آثار هراکلیتوس نیز دیده می شود اما معنای اتوس نزد هراکلیتوس، همواره محل اختلاف محققان بوده است و این اختلاف، بیش از همه در قطعه 119ب دیده می شود. با تحلیل دو اصطلاح کلیدی این قطعه، «دایمون» و «اتوس» می یابیم، «دایمون» در معنای «والاترین مرتبه هستی انسانی» و اتوس در معنای «سرشت الهی» است؛ سرشتی که کانون ربط و پیوند میان دایمون، حکمت و لوگوس است. از منظر هراکلیتوس، علی رغم تفاوت فاحش مرتبه اتوس و دایمون در تبعیت از حکمت که خود جزئی از نظام لوگوس است و فضیلت شمرده می شود، این امکان وجود دارد که انسان به مرحله دایمون در حد دنیوی عروج نماید؛ اما نیل به سرشت کامل الهی در دنیا منتفی است.
۷.

نقد و بررسی ترجمه فارسی کتاب هایدگر در چهارچوبی جدید: شرح مفاهیم اصلی هایدگر برای هنرمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 451 تعداد دانلود : 516
هایدگر در چهارچوبی جدید: شرح مفاهیم اصلی هایدگر برای هنرمندان ترجمه فارسی مهتاب کلانتری از کتاب انگلیسی Heidegger Reframed:Interpreting Key Thinkers for the Arts اثر باربارا بولت است که در آن کوشش شده است تا هنر معاصر جامعه تکنوکرات برمبنای طرد چهارچوب بندی یا ساختارگشایی هایدگری واکاوی شود. در مقاله حاضر، پس از مقدمه ای بر متن اصلی اثر، مشخصات صوری آن ازجمله وِیژگی های کتاب شناختی و شکلی متن اصلی و نیز ترجمه فارسی را معرفی خواهیم کرد؛ سپس محتوای اثر براساس متن ترجمه فارسی، فصل به فصل، به اختصار، هم راه با معادل گذاری عناوین فصول در متن، بررسی خواهد شد. درادامه به امتیازها و کاستی های کتاب ازمنظر صوری نگریسته می شود و بعدازآن، اثر مذکور ازمنظر محتوا در دو قسمت جداگانه امتیازها و کاستی های ترجمه و امتیازها و کاستی های متن اصلی بررسی می شود.
۸.

مسأله هنر نزد افلاطون با تأکید بر شهود مثال خیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون هنر مثال خیر معرفت شهود آفرینندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 947 تعداد دانلود : 392
خود را در هنر نیز آشکار می سازد. در تفکر افلاطون اولاً فلسفه یک کموا نظری در حد طاقت بشری است؛ ثانیاً راه نشان دادن این معرفت نظوری بوه اخلاق سیاست و هنر این است که هم برای حکیم و هم برای آحاد جامعوه یک کما عملی باشد. افلاطون غایت حکمت را شووود ماوا خیور و ایون شوود را شرط انجام هر کار شخصی یا اجتماعی دانست از این رو هر چیو ز از جمله هنر تابع غایت تحقق ماا خیر است. به اعتقاد افلاطوون هروونوه هنری که به حقیقت بیاعتنوا باشود فاقود ارزس اسوت؛ زیورا خیوری در آن نیست و هر اندازه هنوری بوه حقیقوت نزدیوک تور باشود بوه هموان نسوبت ارزشمند است. هرچند در آثار افلاطون چنین مطلبی به صراحت ذکر نشوده است؛ اما می توان وفت نفسِ هنرمندی که به مقام شوود ماوا خیور رسویده است با خلق اثر هنری مظور و جلوه صفاتی نظیور خلاواق مبودب بودیع و مصوّر میشود و با فعل هنری خود به مبدأ عالم شباهت مییابد.
۹.

بررسی فلسفه غایت گرایی در اندیشه کارل ریتر (با تأکید بر عصر روشنگری و مکتب رمانتیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارل ریتر غایت گرایی نیوتن مکانیسم کانت مکتب رمانتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 310 تعداد دانلود : 892
جغرافی دانان سده های هجده و نوزده میلادی، عموماً متأثر از فیزیک نیوتنی که با مرتبط کردن فیزیک با نظام تغییرات و تضعیف ضرورت غایتمندی برای تبیین پدیده های طبیعی باب نوینی برای نفی غایت شناسی به عنوان دیدگاهی فاقد موضوعیت علمی گشوده بود، تنها تفسیری مکانیکی از طبیعت پدیداری عرضه کردند و بدین سان، درک مفاد غایتمندی طبیعت در جغرافیا به شکل چشمگیری از بین رفت. کارل ریتر، جغرافی دان آلمانی، بر اساس اعتقادات مذهبی خود و با تأسی از آرای فیلسوفانی چون کانت و مکتب رمانتیسم، تحلیل های جغرافیایی مبنی بر مکانیسم را ناقص دانسته و بر آن است که چنین تحلیلی، علاوه بر اینکه علم جغرافیا را فاقد اعتبار کلی و ضروری معرفی می کند، از تبیین طبیعت به عنوان کلی هدفمند و دارای غایت ناتوان است؛ از این رو، ریتر، غایتمندی طبیعت را به عنوان یکی از مهم ترین مبادی شناخت طبیعت در جغرافیا ضروری دانسته است و تلاش می کند در عین توجه به فیزیک نیوتنی، به منظور تبیین غایتمندی طبیعت و ضرورت توجه به این اصل در جغرافیا، آن را تبیین و این اصل را احیا کند که در جغرافیای مدرن به شکلی کنار گذاشته یا تضعیف شده بود. نوشتار حاضر، نظر به نیازمندی جغرافیا به گسترش حوزه معرفتی خویش، به روش توصیفی - تحلیلی و پس از معرفی تصویر نیوتنی از طبیعت، نقش فلسفه غایت گرایی را در اندیشه کارل ریتر بررسی می کند و در پی پاسخ گویی به این سؤال است که چرا جغرافی دانی همچون کارل ریتر مطابق سایر جغرافی دانان عصر خویش برای تفسیر طبیعت، صرف اکتفا به فیزیک نیوتنی را کافی ندانسته و نظام طبیعت را نظام هدفمندی دانسته است؟
۱۰.

خویشتن داری و نقش آن در آرامش نفس از منظر افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون خویشتن داری اضطراب آرامش نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 597 تعداد دانلود : 923
پژوهش حاضر درجهت حل معضل ناآرامی و اضطراب انسان معاصر، با تکیه بر آرای افلاطون، نشان می دهد، ازجمله راه های تحقق آرامش نفس، پای بندیِ آدمی به فضایل و در رأس آنها خویشتن داری است. افلاطون پس از ترسیم منزلت انسان در هستی به عنوان موجودی بهره مند از قوه ی عاقله و مستقر در شبکه ی خویشاوندی مثل، به تحلیل و نقد درک عامیانه ی خویشتن داری پرداخته و آن را بازاندیشی می کند. به زعم او، برداشت عامه از مفهوم خویشتن داری در معنای مالکیت فرد بر نفس خویش، ضمن تناقض ذاتی و کارکرد صرفاً شخصی آن، به استتار عملکرد واقعی عقل می انجامد؛ زیرا خویشتن داری همان نظام مندی و هارمونی نفس است که در نتیجه ی حاکمیت عقل بر قوای محکوم نفس حاصل شده و بدین وسیله فرد را به ثبات نفس و نوعی مصونیت و استقامت دربرابر انواع هیجانات سوق داده، آرامش او را تأمین می کند. ازاین رو به زعم افلاطون، آرامش آدمی بر امری درونی استوار است و همواره در نظم حاکم بر نفس تعیّن می یابد. براین اساس می توان گفت، مهم ترین عامل ناآرامی انسان معاصر، بحران معرفتی او از خود و نیروی درونی خویش است؛ فلذا برای حل این بحران، باید ماهیت الهی نفس و نظم حاکم بر آن را به او یادآوری کرد؛ امری که در فلسفه ی افلاطون در فضیلت خویشتن داری، صورت بندی می شود
۱۱.

خانواده و عوامل تحکیم آن با تکیه بر آرای ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل خانواده ازدواج ابن سینا عشق تحکیم خانواده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : 714 تعداد دانلود : 657
به باور ابن سینا، تشکیل خانواده متضمن تولید نسل، دلیل روشنی بر اثبات خداوند، نمود کرامت انسان و تربیت فرزندان است که همه به صیانت از دین منجر می شود. در ساختار حکمی سینوی کرامت انسان بستر ظهور و بروز روابط سالم انسانی بر پایه خردورزی و محبت بوده و تربیت به عنوان امر درجه دوم مأخوذ از آن است. ابن سینا با اشاره به لزوم حفظ کرامت انسان، ضرورت وفای به عهد، خردورزی و محبت پیشگی، وجود عقل سلیم در عقد و فسخ ازدواج و ترسیم چارچوبی معقول از نقش زن، مرد و فرزندان، درصدد تبیین اهمیت حفظ کانون خانواده بر مبنای اساسی ترین نیاز عقلانی و عاطفی انسان است. بر این اساس ابن سینا پس از ترسیم منزلت انسان در هستی، به تحلیل جایگاه عقل در وجود آدمی و خواص عنصر محبت در معنابخشی روابط آدمیان، بالأخص در خانواده می پردازد. اتخاذ این شیوه توسط ابن سینا متأثر از چهار رویکرد اصلی وی به حیات آدمی است: هماهنگی با فطرت، کارکرد فلسفه در زندگی، تناظر عشق و عقل و حاکمیت اخلاق که ترکیب این چند عنصر در کنار هم، حکمت منزلی سینوی را در عصر حاضر به مجموعه نسبتاً قابل قبولی از قواعد عقلی و شواهد قلبی برای تشکیل خانواده تبدیل می کند.
۱۲.

اشراق و شهود از نگاه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهود معرفت افلاطون یادآوری دیالکتیک رؤیت مثال خیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 59 تعداد دانلود : 36
وجود معرفت شهودی و معنای آن همواره محل نزاع در بین مفسّران افلاطون بوده است؛ برخی اصلاً قائل به چنین شناختی نزد افلاطون نبوده و عده ای که آن را پذیرفته اند، در عقلانی یا عرفانی بودن آن اختلاف نظر دارند. این نوشته می کوشد تا نشان دهد، معرفت از نگاه افلاطون به استدلال عقلی منحصر نبوده و فراتر از آن، متضمن نوعی رؤیت عقلی نیز هست؛ زیرا نزد افلاطون از یک سو، درک عقلی امور به معنای درک ویژگی های مشترک اشیا است که در قالب قضایا و احکام ارائه می گردد. از سوی دیگر، اگر تبیین همه چیز به صورت تبیین عقلی و معلّل ساختن آنها به مثل و تبیین خود مثل در تعلیل آنها به علت فاعلی و غایی خیر است، دیگر چنین تعلیلی در خصوص خود مثال خیر مطرح نخواهد بود؛ زیرا او خیر و زیبایی بالذات است؛ لذا معرفت وی بدین اعتبار فراتر از درک عقلی در قالب احکام کلی و مفهومی خواهد بود؛ شناختی بی واسطه از نوع رویارویی و رؤیت که در قالب قضایا درنمی آید. این شهود، هرچند معرفتی است ناگهانی و کوتاه؛ اما به زعم افلاطون ثابت و راسخ است و بر سیری دیالکتیکی تکیه دارد. درباره ی متعلَّق آن نمی توان چیزی گفت و نگاشت؛ بلکه فقط می توان با وجودِ راهنما، از طریق اشراق مستقیم، آن را تجربه کرد؛ خاص فیلسوف است، نه هر فردی؛ زیرا فقط فیلسوف است که توانسته است نفس خود را سراسر مطیع عقل- یعنی همان پاره ی الهی روح و خویشاوند مثل- گرداند و در نتیجه استحقاق چنین تجربه ای را پیدا کند.
۱۳.

نقش تهذیب نفس در معرفت شناسی سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عبادت ابن سینا معرفت عقلی عقل فعال تزکیه نفس تشبه به عقول

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 771 تعداد دانلود : 815
ابن ­سینا معرفت را غایت حکمت می­ داند و بر این باور است که معرفت حقیقی، بدون تزکیه نفس و پاک کردن قلب از آلودگی ها میسر نیست. تزکیه­ نفس، آدمی را مستعد می­ کند تا ضمن اتصال با عقل فعال، معرفت را از او دریافت کند. از نظر وی تعلم، تحصیل استعداد برای اتصال به عقل فعال است؛ یعنی نفس آدمی پیش از تعلم دارای استعدادی ناقص است و بعد از تعلم، این استعداد، تام می شود؛ به گونه ای که با عطف توجه به موضوع عقلی، نفس آدمی به عقل فعال متصل شده و آن معقول را از وی دریافت می­ کند. با وجود این، تعلم صرف موجب وصول آدمی به معرفت حقیقی نیست؛ زیرا در معرفت حقیقی لازم است که آدمی تشبه به عقول قدسی و پاک یابد و این تشبه، بدون تزکیه نفس امکان پذیر نیست. به علاوه، تزکیه است که موجب می­شود نفس آدمی از توجه به بدن و خواهش های نفسانی که جنبه حیوانیت آدمی و مانع کمال است، دور شود و در نتیجه، قوه عاقله، حاکم بر وجود انسان شود. هدف از این پژوهش بررسی نقش تزکیه نفس در معرفت شناسی سینوی است و این که چگونه نفس با تزکیه اش، قابلیت اشراق عقل فعال را پیدا می­ کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان