سید مهدی بیابانکی

سید مهدی بیابانکی

مدرک تحصیلی: استادیار دانشکده اهل البیت علیهم السلام دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

تحلیل و نقد فلسفی مدل استاندارد در علوم شناختی دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم شناختی دین مدل استاندارد ابزارهای ذهنی ابزار کشف عامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 825 تعداد دانلود : 551
«علوم شناختی دین» شاخه ای نوظهور از علوم شناختی است که با استفاده از یافته های علوم شناختی به مطالعه باورها و رفتارهای دینی می پردازد. اغلب محققین این حوزه معتقدند که باورها و رفتارهای دینی، محصولات فرعی معماری شناختی ذهن ما انسان ها هستند. بر اساس این رویکرد غالب که اصطلاحاً «مدل استاندارد» نامیده می شود، ذهن انسان یک سیستم پردازش یکپارچه نیست، بلکه دارای ابزارهای اختصاصی متعدد برای پردازش اطلاعات ورودی به ذهن است. این ابزارهای ذهنی، در فرآیند تکامل، سوگیری هایی پیدا نموده اند که روی اطلاعات ورودی به ذهن تأثیر می گذارند و آن ها را به نحو سیستماتیک جهت دهی می کنند. ازنظر مدافعان مدل استاندارد، این ابزارهای ذهنی و سوگیری های شناختی آن ها، در شکل گیری بسیاری از باورهای ما ازجمله باورهای دینی نقش اساسی ایفا می کنند. ما در این مقاله، از منظر فلسفه علم، سه شاخص اصلی برای نشان دادن اعتبار این رویکرد را موردبررسی قرار می دهیم: شواهد تجربی در دفاع از آن، قدرت تبیینی و ساختار نظری آن و همچنین پیش فرض های روش شناختی آن. ما در این مقاله نشان می دهیم که مدل استاندارد به لحاظ شواهد تجربی، نامتعیّن؛ به لحاظ قدرت تبیینی، ضعیف؛ و به لحاظ پیش فرض های روش شناختی، دچار چالش است.
۲.

محدودیت های علوم شناختی دین در تبیین فرایند طبیعی شکل گیری و تقویت باورهای دینی

کلید واژه ها: علوم شناختی دین . ابزارهای ذهنی باورهای غیرتأملی ضدشهودی حداقلی باورهای دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 229 تعداد دانلود : 972
علوم شناختی دین یک رویکرد «علمی» به مطالعه دین است که می کوشد تبیین های علّی در خصوص باورها و رفتارهای دینی ارائه دهد. مدافعان علوم شناختی دین می کوشند با توسل به ویژگی های طبیعی ذهن انسان و تبیین نحوه ی عملکرد آن، فرایند شکل گیری، تقویت و شیوع باورهای دینی را تبیین کنند. ازنظر آن ها، ابزارهای ذهنی انسان طوری شکل گرفته اند که از مفهوم خدا (و دیگر مفاهیم اساسی دین) حمایت ویژه ای می کنند. این ابزارهای ذهنی، در جهت پذیرش باورهای دینی سوگیری های پردازشی چشمگیری دارند که درنهایت به شکل گیری، تقویت و شیوع باورهای دینی منجر می شود. هدف ما در این مقاله آن است که ضمن تبیین فرایند طبیعی شکل گیری و تقویت باورهای دینی از منظر علوم شناختی دین، محدودیت های تبیینی این رویکرد را نشان دهیم. در این مقاله نشان می دهیم که علوم شناختی دین با دو نوع محدودیت تبیینیِ اساسی مواجه است؛ نوع اول، از بی توجهی به ابعاد فراطبیعی و اجتماعی پدیده های دینی ناشی می شود و نوع دوم، از محدودیت های تبیینیِ سازوکار های شناختی ارائه شده نشأت می گیرد.
۳.

تمایز میان نظریه تکامل به عنوان نظریه ای علمی و طبیعت گرایی تکاملی به عنوان رویکردی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه تکامل طبیعت گرایی طبیعت گرایی تکاملی داروینیسم انتخاب طبیعی داوکینز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 921 تعداد دانلود : 590
از منظر طبیعت گرایی تکاملی، شواهد تکامل، جهان بدون طراحی را نمایان می کنند و نظریه تکامل باور به وجود هویات و علل فراطبیعی را طرد می کند. اما به نظر می رسد باید میان نظریه تکامل به عنوان نظریه ای علمی و «طبیعت گرایی تکاملی» به عنوان دیدگاهی فلسفی تمایز بگذاریم. طبیعت گرایانی همچون داوکینز ادعا می کنند که «شواهد تکامل، یک جهان بدون طراحی را نمایان می کند»؛ اما تنها با پیش فرض گرفتن طبیعت گرایی هستی شناختی است که می توان چنین نتیجه ای از نظریه تکامل گرفت. البته با پذیرش طبیعت گرایی هستی شناختی نیازی به نظریه تکامل نیست تا جهان بدون طراحی به ما ثابت شود. طبیعت گرایی هستی شناختی با هر چیز دیگری هم جمع شود، این نتیجه را خواهد داشت. در این مقاله نشان خواهیم داد استدلال طبیعت گرایان نمی تواند نشان دهد که هویات و علل فراطبیعی وجود ندارند و ازاین رو طبیعت گرایان نمی توانند امکان ورود چنین هویات و عللی را به تبیین های در خصوص ویژگی های جهان طبیعی، رد کنند؛ مگر اینکه به نحو پیشینی و براساس یک رویکرد فلسفی اجازه ورود چنین هویاتی را ندهند.
۴.

سوگیری های شناختی ذهن انسان در پذیرش باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم شناختی دین سوگیری شناختی باورهای دینی شهودی باورهای دینی تأملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 24 تعداد دانلود : 265
علوم شناختی دین حوزه ای نوظهور از علوم شناختی است که بینش هایی را از شاخه های مختلف علمی گرد می آورد تا تبیین کند انسان ها چگونه باورهای دینی را کسب می کنند و انتقال می دهند. از نظر محققان علوم شناختی دین، مکانیزم های ذهنی و شناختی انسان دارای جهت گیری ها و سوگیری های خاصی هستند که او را مستعد پذیرش و انتقال باورهای دینی می کنند. در این مقاله، ضمن بررسی مشخصه ها و ویژگی های این سوگیری ها و نحوه عملکرد آنها، نشان می دهیم که گرچه تمایلات شناختیِ ذاتی انسان ذهن های ما را پذیرای دین به طور کلّی می کند، اما آنها به خودی خود ظهور و موفقیت باورها و اعمال دینی را که مختص یک فرهنگ خاص هستند تبیین نمی کنند. به علاوه نشان خواهیم داد که هرچند مدافعان تبیین های شناختی مطالعه دین را به عنوان پدیده ای «طبیعی» در دستور کار خود قرار داده و می کوشند علل طبیعی شکل گیری، پذیرش، تقویت و شیوع باورهای دینی را کشف کنند، تلاش های آنها به معنای کاستن از اعتبار باورهای دینی و همچنین نفی تبیین های «غیرطبیعی» از باورهای دینی نیست.
۵.

خداباوری و یافته های علوم شناختی دین:سازگاری یا ناسازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم شناختی دین خداباوری ابزار بسیار حسّاس کشف عامل طبیعی فراطبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 304 تعداد دانلود : 293
اوایل قرن بیست و یکم، شاخه جدیدی از حوزه علوم شناختی به نام «علوم شناختی دین» توجه محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. محققان در این شاخه به دنبال بررسی مکانیزم های   شناختی هستند که باورهای دینی را در انسان تولید یا تقویت می کنند. نظریه ها و همچنین شواهد تجربی علوم شناختی دین ، پرسش های فلسفی و الهیاتی بسیاری را به دنبال داشته است. یکی از مهم ترینِ این پرسش ها این است که آیا این یافته ها نشان می دهند که باور به وجود خدا ، باوری ناموجّه است؟ پاسخ برخی از فلاسفه به این پرسش مثبت است. به اعتقاد آنها مکانیزم های شناختی مورد مطالعه در این حوزه ، تهدیدی علیه خداباوری اند. دلایل آن ها در این خصوص عمدتاً بر مستعدّ خطا  بودن مکانیزم های شناختی و همچنین غیرحسّاس  بودن این مکانیزم ها نسبت به صدق استوار است. هدف ما در این مقاله این است که نشان دهیم که حتی با فرض پذیرش نظریه ها و شواهد تجربی علوم شناختی دین ، هیچ یک از این گونه دلایل نمی توانند ناموجّه  بودن باورهای دینی و به   ویژه ناموجّه  بودنِ باور به خدا را نشان دهند. استدلال ما در این زمینه ، بر مانعه الجمع نبودن تبیین های طبیعی و فراطبیعی و همچنین محدودیت اساسی مکانیزم های شناختی استوار است.
۶.

تحلیلی انتقادی از نظریه های تکاملی در خصوص شیوع باورهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری شیوع باورهای دینی نظریه انتخاب گروهی نظریه تکامل نظریه محصول فرعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 893 تعداد دانلود : 71
این که «چرا باورها و فعالیت های دینی در فرهنگ های مختلف بشری و در همه زمان ها شیوع گسترده ای داشته و دارد؟» مسئله ای است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از فلاسفه و دانشمندان مرتبط با حوزه دین قرار گرفته است. نظریات تکاملی می کوشند با مطالعه دین به عنوان یک پدیده طبیعی، به این پرسش پاسخ دهند. دو دسته نظریه تکاملی در خصوص این مسئله وجود دارد که عبارت اند از نظریه محصول فرعی و نظریه انتخاب گروهی. ما در این مقاله ضمن تحلیل و بررسی دو نظریه فوق، نشان می دهیم که این دو نظریه در پاسخ به پرسش فوق چندان موفق نیستند. تحلیل ما نشان می دهد که این دو نظریه در چهار محور اساسی با چالش مواجه هستند: (1) ابهام در مفهوم «سازگاری تکاملی دین»، (2) تلقی و تعریف محدود و ناقص از دین، (3) محدودیت ها و شکاف های تبیینی، و (4) عدم تمایز میان بنیان های طبیعی و عقلانی باورهای دینی.
۷.

رابطه متافیزیک و علوم شناختی: نقدی بر متافیزیک طبیعی شده آلوین گولدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متافیزیک متافیزیک علمی علوم شناختی آلوین گولدمن متافیزیک طبیعی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 22 تعداد دانلود : 702
علوم شناختی دانشی میان رشته ای است که به مطالعه چیستی ذهن و نحوه عملکرد آن می پردازد. در مقابل، دلمشغولی متافیزیک، مطالعه و کشف ساختارهای عینی واقعیت است. به غیر از «متافیزیک ذهن» که نقطه اشتراک این دو حوزه به شمار می آید، ارتباط چندانی میان آن ها متصور نیست. با اینحال، گولدمن -فیلسوف معاصر- معتقد است هر چند مطالعه ذهن تنها بخشی از متافیزیک به شمار می رود، اما در جریان هر تحقیق متافیزیکی نقش ایفا می کند. از نظر او، مطالعه ذهن بخشی از هر تحقیق متافیزیکی است، حتی آن دسته از تحقیقات متافیزیکی که پرسش از ذهن و حالات ذهنی هدف آن ها نیست. او پروژه اش را «متافیزیک طبیعی شده» می نامد و بر اساس آن، می کوشد نشان دهد که یافته های علوم شناختی، نقش اساسی در پذیرش یا رد یک نظریه متافیزیکی ایفا می کنند. هدف ما در این مقاله، تحلیل و بررسی رابطه متافیزیک و علوم شناختی بر مبنای متافیزیک طبیعی شده آلوین گولدمن است. بر این اساس، نشان خواهیم داد که هر چند یافته های علوم شناختی می توانند نقش قابل توجهی در متافیزیک ذهن و متافیزیک های مفهوم گرا داشته باشند، اما نقش آن ها در متافیزیک های واقع گرا محل تردید است. بعلاوه، نشان خواهیم داد که یافته های علوم شناختی به تنهایی و بدون بهره گیری از یک پیش زمینه متافیزیکی نمی توانند در داوری های متافیزیکی نقش آفرینی کنند.
۸.

امکان خوانش توحیدی از نظریه های علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متافیزیک علم نظریه های علمی خوانش توحیدی هستی شناسی توحیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 585 تعداد دانلود : 234
مقصود از خوانش توحیدی از یک نظریه ی علمی این است که آن نظریه را در بستر یک متافیزیک توحیدی تفسیر کنیم. براین اساس لازم است نشان دهیم که نظریه های علمی واجد نوعی متافیزیک هستند که در پرتوی آن متافیزیک، امکان تفسیرهای مختلف از آن نظریه فراهم می شود. به علاوه باید نشان دهیم که متافیزیک مذکور می تواند متافیزیکی مبتنی بر یک هستی شناسی توحیدی باشد. برخی از فلاسفه چنین خوانشی از نظریه های علمی را ناممکن می دانند، چراکه ازنظر آن ها چنین تلاشی با چهار چالش اساسی مواجه است: چالش تبیینی، منطقی، روشی و علمی. هدف ما در این مقاله آن است که نشان دهیم هیچ یک از چالش های یادشده نمی توانند نشان دهند که خوانش توحیدی از نظریه های علمی ناممکن است. براین اساس می توان متافیزیک علم را مبتنی بر یک هستی شناسی توحیدی شکل داد و نظریه های علمی را در بستر چنین متافیزیکی تفسیر کرد.
۹.

امکان طبیعت گرایی در علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طبیعت گرایی طبیعت گرایی هستی شناختی (متافیزیکی) متافیزیک علم روش علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 130 تعداد دانلود : 170
طبیعت گرایی علمی آموزه ای مشتمل بر دو جزء هستی شناختی و روش شناختی است. بر اساس جزء روش شناختی، روش علمی تنها منبع برای کسب شناخت معتبر (راجع به طبیعت) است و بر اساس جزء هستی شناختی، همه آنچه وجود دارد (علی الاصول) می تواند بوسیله علم مورد پژوهش قرار گیرد. برخی از فلاسفه طبیعت گرا معتقدند که جزء هستی شناختی، یعنی طبیعت گرایی هستی شناختی (یا متافیزیکی)، یک اصل فلسفیِ ضروری یا ساختاری برای علم است، به این معنا که اگر از متافیزیکِ علم زدود شود، آنچه حاصل می گردد دیگر علم نخواهد بود. در مقابل، بسیاری از منتقدین طبیعت گرایی معتقدند که طبییعت گرایی هستی شناختی، آموزه ای خارج از متافیزیک علم است و تنها طبیعت گرایی روش شناختی است که (نه یک اصل متافیزیکی بلکه) یک اصل نظم دهنده یا روش شناختی برای علم به شمار می رود. در این تلقی، طبیعت گرایی تنها به عنوان یک پیشفرض پراگماتیک برای عمل علمی دانشمندان به کار می رود. در این مقاله نشان خواهیم داد هیچ یک از دو رویکرد فوق در خصوص نسبت طبیعت گرایی و علم صحیح نیست؛ و ما مجاز نیستیم بر اساس یک پیشفرض متافزیکی یا پراگماتیک، راه ورود هویات و علل فراطبیعی را به قلمرو علم سد نماییم، و متافزیکی از عالم طبیعت را برای علم پیشفرض بگیریم که از آغاز خالی از چنین هویات و عللی است
۱۰.

مشخصه های اساسی طبیعت گرایی در فلسفه معاصر غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طبیعت گرایی علم گرایی ماوراءالطبیعه طبیعتگرایی روش شناختی طبیعت گرایی هستی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 550 تعداد دانلود : 932
طبیعت گرایی، یک رویکرد فلسفی درون سنت فلسفه تحلیلی است، که در طول سه دهه آخر قرن بیستم یکی از جهت گیری های غالب در فلسفه تحلیلی به شمار می آید. از نگاه بسیاری از طبیعت گرایان، طبیعت گرایی نه تنها رویکردی فلسفی، بلکه در عین حال، به عنوان یک «ایدئولوژی» و عامل جهت دهنده به کل سنت فلسفه تحلیلی نیز به شمار می آید. اما با این وجود، پاسخ به این سؤال که «طبیعت گرایی چیست؟» با چالش های بسیاری همراه بوده است. برخی از فلاسفه، تلاش برای صورت بندی طبیعت گرایی و تعریف آن را بی فایده می دانند و می کوشند تا طبیعت گرایی را در بستر دیالوگ های صورت گرفته میان فلاسفه طبیعت گرا و ضد طبیعت گرا در زمینه های مختلف صورت بندی کند. در مقابل، برخی دیگر، طبیعت گرایی را یک آموزه فلسفی منسجم نمی دانند، بلکه آن را برنامه ای پژوهشی می دانند که مرکب از مجموعه ای از رویکردهای روش شناختی یا شیوه هدایت پژوهش است. هر دو رویکرد فوق با کاستی های مواجه بوده است. هدف ما در این مقاله این است که طبیعت گرایی را بر اساس مشخصه های اساسی آن صورت بندی کنیم. بر اساس این صورت بندی، طبیعت گرایی آموزه ای مرکب از دو مشخصه کلان است که عبارتند از علم گرایی و اجتناب از فراطبیعت. علم گرایی، روح معرفت شناختی طبیعت گرایی، و اجتناب از فراطبیعت، مشخصه هستی شناختی آن به شمار می رود.
۱۳.

رویکرد طبیعت گرایانه و معرفت شناسانة هیوم در خصوص رابطة علیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علیت عادت طبیعت گرایانه شناخت شناسانه فرآیند تداعی علیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 612 تعداد دانلود : 907
دیدگاه فلسفی هیوم در باب علیت را می توان با چهار نگرشِ متمایز از هم تحلیل و بررسی کرد: طبیعت گرایانه، شناخت شناسانه، معناشناختی، و هستی شناختی. نگرش طبیعت گرایانه به بررسی مبدأ یا منبع چیزهایی که ذهن را اشغال کرده اند و فرایند های مربوط به آن می پردازد. این نگرش با این پرسش ها متمایز می شود: فرایند ذهنی ای که با آن معلول ها را از علت ها استنباط می کنیم چیست؟ منشأ تصور رابطة ضروری چیست؟ نگرش شناخت شناسانه به پرسش از چیزهایی که با قاطعیت می توانند شناخته شوند و این که ادعاهای علّی و ادعاها در خصوص آینده چگونه توجیه می شوند می پردازد. نگرش معناشناختی به این مسئله می پردازد که وقتی می گوییم یک چیز علت چیز دیگر است چه منظوری داریم؟ طبیعت و سرشت علیت نیز در نگرش هستی شناختی مورد توجه قرار می گیرد، یعنی چیستی علیت در جهان، مستقل از باورهای ما. دغدغة اصلی هیوم در درجة نخست، طبیعت گرایانه و سپس شناخت شناسانه است؛ در حالی که اختلاف نظر مفسران در خصوص نظریة علّی هیوم عمدتاً به حوزه های معناشناختی علت، و هستی شناسی علیت مربوط می شود. بر این اساس هیوم در پی آن است که با شناخت ساختار و عملکرد ذهن انسان و ارائة تحلیلی مبتنی بر طبیعت آدمی، علیت را توجیه کند. عناصری که او از آن ها بهره می گیرد عبارت اند از: تداعی، عادت، و باور که همگی از خصایص ذهن آدمی و وابسته به طبیعت بشری اند. هدف این مقاله معرفی و نقد رویکرد طبیعت گرایانه به مسئلة علیت است.
۱۴.

مدل سازی روابط هستی شناختی و معرفت شناختی علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم دین معرفت شناسی هستی شناسی مدل سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 864 تعداد دانلود : 409
کاوش در چیستی و چگونگی رابطة علم و دین و مدل سازی این رابطه هدف اصلی این مقاله است. دیدگاه هایی که درصدد تبیین رابطة علم و دین برآمده اند (دیدگاه های تمایز، تعارض، تلاقی و تأیید، و دیدگاه مکملیت) هریک فقط به یک جنبه از این ارتباط پرداخته اند و همگی در این نقص سهیم اند که عمدتاً بر جنبه های عملی و کاربردی تعامل میان علم و دین تأکید می کنند و مدل نظری مشخصی را، در خصوص رویارویی گزاره های علمی و گزاره های الاهیاتی و نحوة رابطة آن ها با یک دیگر، ارائه نمی دهند. در مسیر ارائة چنین مدلی و با نگاهی دقیق به دو مقولة علم و دین و به تبع آن، رابطة میان آن ها، می توان چهار رویکرد متمایز، هرچند مرتبط با هم، را در این خصوص از یک دیگر تمییز داد: رویکردهای هستی شناسانه، معرفت شناسانه، معناشناسانه، و تکوینی. در این مقاله ضمن تبیین رابطة علم و دین در دو حوزة هستی شناسی و معرفت شناسی، دو مدل در خصوص تبیین این رابطه در دو حوزة مذکور ارائه می شود. برای مدل سازی و تبیین رابطة هستی شناختی علم و دین، از نمای مکانیکی مولکول DNA بهره می گیریم و سپس مدل را بر اساس سه مفهوم حقایق دینی، حقایق طبیعی، و نقاط انطباق ارائه می کنیم؛ مدلی که برای تبیین رابطة معرفت شناختی گزاره های علمی و گزاره های الاهیاتی ارائه می شود بر مبنای تفکیک میان هستة سخت نظریات علمی و الاهیات دینی از کمربند محافظ آن ها استوار است. پس از ارائة مدل های مذکور، سعی می کنیم تا انسجام منطقی آن ها را نشان دهیم.
۱۵.

تعامل علم و دین بر مبنای روش شناسی برنامه های پژوهشی لاکاتوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم دین اصل آنتروپیک. کمربند محافظ روش شناسی برنامه های پژوهشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 66 تعداد دانلود : 846
علم و دین به لحاظ نظری دو جنبه متفاوت از فهم انسان و به لحاظ عملی دو مشغله بنیادی او به شمار میآیند. از آنجا که علم و دین، هر دو درباره حقیقت اظهار نظر میکنند، به ناچار پرسش در خصوص ارتباط میان آنها مطرح میشود. دیدگاه های تمایز، تعارض تلاقی و تأیید و مکملیت هر کدام به یک دغدغه اصیل از نحوه ارتباط میان علم و دین توجه کرده و در عین حال حاوی نقاط ضعف و اشکالات اساسی میباشند. روش شناسی برنامه های پژوهشی لاکاتوش، مدل مناسبی برای تبیین نظری نحوه ارتباط میان علم و دین به شمار میآید. با تعدیل در برنامه پژوهشی لاکاتوش میتوان نظریات علوم تجربی را به برنامه های علمی– فلسفی و الهیات ادیان توحیدی را به برنامه های دینی فلسفی مبدل ساخت. با ارائه رهنمودهای ایجابی و سلبی در این خصوص، رابطه میان علم و دین را به یک گفتگوی سازنده و غنا بخشی متقابل تبدیل کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان