آتوسا آفاق پور

آتوسا آفاق پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

ارائه چارچوبی تحلیلی برای سنجش الگوی شبکه معابر: مقایسه تطبیقی محدوده های خودسازمان یافته شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی شبکه معابر پیکره بندی ریخت شناسی ساخت خودسازمان یافته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 677 تعداد دانلود : 477
فرم شهری نمایانگر ویژگی های کالبدی شهر و فرایندهای غیر کالبدی (اقتصادی، اجتماعی و سیاسی) نمود یافته در کالبد است و شبکه معابر یکی از اجزای مهم و پایدار آن محسوب می شود. این مقاله درصدد آن است تا با ارائه یک چارچوب تحلیلی و معرفی شاخص های مناسبی که وجوه مختلفی از الگوهای شبکه معابر را هدف قرار می دهند، امکان بازشناسی روش مند این الگوها را فراهم آورد و در این فرایند، سه بُعد پیکره بندی، ترکیب بندی و ساخت (که به این ترتیب با شاخص های توپولوژیک، ریخت شناسی و متریک متناظرند) را به کار گرفته است. نوآوری پژوهش را نیز می توان در دو جنبه به کارگیری رهیافت شبکه در مدل سازی (در مقابل توصیفات کیفیِ متداول در پژوهش های داخلی) و تولید چارچوب تحلیلی با انباشت مجموعه شاخص های متفاوت و متناسب با اطلاعات در دسترس، برشمرد. پژوهش پیشرو به تحلیل الگوهای شبکه معابر (که به دودسته خود سازمان یافته و از پیش طراحی شده تقسیم بندی می شود) در محدوده های خود سازمان یافته که بدون هیچ طرح از پیش اندیشیده شده ای طی زمان به وجود آمده اند (و عموماً بی نظم، تودرتو و پرپیچ وخم توصیف می شوند) می پردازد و ویژگی ها و قاعده مندی های مشترک حاکم بر آن ها و وجوه تشابه و تفاوت آن ها را ردیابی می نماید. به کارگیری چارچوب تحلیلی در پانزده محدوده مطالعاتی خود سازمان یافته در شهر تهران نشانگر آن است که نه تنها الگوی پیکره بندی شبکه معابر در تمامی محدوده ها با یکدیگر مشابه و از نوع T-tree است، بلکه تحلیل های تری پلات انجام شده هم مؤید تشابه الگوی ترکیب بندی و ساخت شبکه معابر در این محدوده ها علی رغم وجود برخی تفاوت ها است که از وجود نظمی مشابه اما پیچیده و پنهان در آن ها حکایت دارد.
۲.

مقایسه تطبیقی رتبه بندی کارکردی کلان شهرهای ایران بر اساس داده های صفتی و رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهیافت شبکه مبنا رهیافت صفت مبنا کلان شهرهای ایران مطالعه تطبیقی نظام شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 925 تعداد دانلود : 558
در مطالعه نظام های شهری دو رهیافت صفت مبنا و شبکه مبنا قابل تمایز است؛ رهیافت نخست صفات منتسب به شهرها را ناظر اصلی بر اهمیت نسبی آن ها می داند و معطوف به سطح تمرکز فعالیت ها یا کارکردها در نقاط شهری است؛درحالی که رهیافت دوم بر اساس تعاملات بین شهرها و با استفاده از داده های جریانی جایگاه هر شهر را در نسبت با موقعیت قرارگیری آن می سنجد. اگرچه بنیان های نظری هر دو رهیافت به خوبی مستند شده، از یک سو ماهیت ارتباط بین این دو تاکنون به طور وسیعی نامشخص باقی مانده و از سوی دیگر در مطالعه تعاملات بین نواحی تفاوت جغرافیایی انواع مختلفی از جریان ها کمتر موردتوجه بوده است. ازاین رو، هدف از پژوهش پیش رو سنجش و رتبه بندی جایگاه کلان شهرهای کشور مبتنی بر هر دو رهیافت صفتی و تعاملی با استفاده از داده های رابطه ای جریان هوایی و زمینی افراد، مقایسه میزان همبستگی نتایج به دست آمده از هر یک با یکدیگر، و تشریح شباهت ها و اختلافات ممکن بین این دو است. نتایج نشان داد نه تنها رتبه بندی کارکردی کلان شهرهای ایران مبتنی بر رهیافت تعاملی با استفاده از دو جریان هوایی و زمینی افراد اختلافات آشکاری نسبت به یکدیگر دارند، بلکه میزان پشتیبانی رتبه بندی کلان شهرها در رهیافت اندازه مبنا و شبکه مبنا نیز باهم متفاوت است؛ به طوری که ضریب تعیین رتبه بندی تعاملی مبتنی بر جریان هوایی افراد و رتبه بندی صفتی برابر 85/0 درصد به دست آمده که نشان دهنده پشتیبانی این دو از یکدیگر است؛درحالی که همبستگی نهایی دو رهیافت مبتنی بر جریان زمینی افراد (36 / 0) از ضعف چنین حمایتی حکایت دارد. این تفاوت مؤید آن است که تعاملات بین شهری که در قالب جریان هوایی افراد روی می دهد بیش از دیگر انواع جریان ها ناشی از کارکردهای درونی شهرهاست و می تواند سازمان یابی فضایی شهرها را در سطح کلان منعکس کند.
۳.

عقلانیت معرفتی و نظری نوین حاکم بر سازمان فضایی سیستمهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 32 تعداد دانلود : 740
در بررسی دیدگاه های نظری مرتبط با حوزه سازمان فضایی و سیستم های شهری به مثابه موضوعی میان رشته ای، دو پارادایم اندازه مبنا و شبکه مبنا قابل تمایز است. پارادایم نخست بر تعریف سیستم شهری به مثابه مجموعه ای از نقاط شهری که بر اساس ویژگی های درونی خود استوار است و در تفسیر مرکزیت فضایی شهرها به سطح تمرکز جمعیت، فعالیت ها و یا کارکردهای یک مکان معطوف است. در حالی که از چند دهه گذشته، با تعریف مجموعه ای از شهرها به مثابه یک سیستم، برخلاف گذشته، عنصر «رابطه» در تعریف سیستم شهری هر چه بیشتر مهم تلقی شد و جایگاه هر شهر در سیستم شهری در نسبت با موقعیت قرارگیری آن، تابع جریان هایی است که میان شهرها در حال گردش است و در نتیجه از ارتباط با دیگر محل ها به وجود می آید. این پارادایم با تأکید بر داده های رابطه ای، به روابط میان شهرها در قالب روابط افقی و غیرمحلی می نگرد و فرایندهای فضایی را در سازمان فضایی هدف قرار می دهد. از این رو به منظور درک، تبیین و کاربست هر دو پارادایم، به مرور سیر تحول رویکردهای نظری حاکم بر سازمان فضا در سیستم های شهری و تبیین عقلانیت معرفتی و نظری نوین حاکم بر آنها پرداخته شده و ویژگی ها و مؤلفه های دو پارادایم، دسته بندی و مقایسه شده است تا با پر کردن خلاء نظری و معرفتی در این زمینه، راه برای تحقیقات کاربردی و پیمایشی باز شود. بر این اساس، این مقاله از حیث هدف، از نوع بنیادین و برحسب رویکرد توصیفی و مبتنی بر مطالعه داده های متن پایه است تا با بررسی سیر تحول نظریه های موجود، به بررسی تطبیقی محتوای نظری و مبانی هستی شناختی پارادایم های سنتی در برابر پارادایم های نوین بپردازد.
۴.

سازمان فضایی در نظام شهری ایران با استفاده از تحلیل جریان هوایی افراد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان قضایی تعاملات بین شهری جریان هوایی افراد رهیافت شبکه مبنا نظام شهری ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 723 تعداد دانلود : 875
مطالعه سازمان فضایی نظام های شهری و به طور خاص روابط بین شهری، در زمینه برنامه ریزی شهری و علوم منطقه ای، مدت مدیدی است که جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. اغلب پژوهش ها در این خصوص، برخاسته از رهیافت اندازه مبنا، معطوف به سطح تمرکز فعالیت ها در یک مکان است، درحالی که رهیافت تعاملی و شبکه مبنا در چهارچوب نگرش های نوین، پیوستگی و ارتباطات متقابل بین مکان ها را در مطالعه سازمان یابی فضا مورد توجه قرار داده و ایده پردازی روابط متقابل بین شهرها را در تقابل با پذیرش چیدمان سلسله مراتبی از فضا قرار می دهد که در نظریه های سنتی پذیرفته شده بود. از این رهگذر، سازمان یابی شهرها را متأثر از آرایش فضایی روابط آنها در فضای جریان ها می داند، درحالی که اغلب پژوهش های صورت گرفته در مطالعه ساختار نظام شهری کشور، به استفاده از ویژگی های مکانی نقاط معطوف بوده و توجه کمتری به استفاده از داده های جریانی در چهارچوب رهیافت شبکه مبنا و سازمان یابی ارتباطی شده است. به همین دلیل در این پژوهش کوشش شده تا با بهره گیری از جریان هوایی افراد در سال 1385 و ابزار تحلیل شبکه، سازمان و پیکره بندی فضایی حاکم بر نظام شهری کشور تعریف و نتایج به دست آمده از آن با سلسله مراتب شهری مبتنی بر رهیافت اندازه مبنا (ناشی از تعداد جمعیت شهرها در سال 1385) مقایسه شود. نتیجه به دست آمده از تحلیل تعاملات فضایی در قالب پنج مؤلفه، حاکی از آن است که ساختار فضایی حاکم بر نظام شهری کشور، به سبب شدت تمرکز و تسلط شهر تهران و محدودیت سازمان یافتگی و تعدد شهرها در سطوح فضایی بالاتر، تک مرکزی، ناهمبسته، متمرکز و متقارن است؛ به طوری که تنها دو سطح، یکی مشتمل بر تهران و دیگری مشتمل بر شهرهای پیرامونی قابل ردیابی است. همچنین مقایسه سلسله مراتب تحلیل شبکه مبنا و اندازه مبنا از ناهمخوانی نتایج این دو رهیافت با یکدیگر حکایت دارد.
۵.

تحلیلی بر سازمان یابی فضایی سیستم شهرهای نواحی ساحلی جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نخست شهری تعادل فضایی تمرکز شهری سازمان یابی فضایی سیستم شهری شهرهای نواحی ساحلی جنوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 114 تعداد دانلود : 451
هدف مقاله حاضر آن است که با بررسی و تحلیل نحوه توزیع فضایی جمعیت در نظام شهرهای نواحی ساحلی جنوب ایران، روند تحولات آنها را در چهل سال گذشته با کاربرد الگوها و تکنیک های رایج در این زمینه شناسایی کند. این پژوهش قصد اثبات ارتباط مستقیم بین مطلوبیت شاخص های به کار رفته و نیروهای اقتصادی - اجتماعی را ندارد، بلکه کاربرد الگوهای رایج در زمینه تحلیل نظام سکونتگاهها در راستای توصیف و تحلیل شرایط و روند تغییرات شبکه شهری ساحل جنوب کشور، مورد توجه است. الگوهای به کار رفته در این پژوهش مشتمل بر سه دسته شاخص های نخست شهری (شاخص نخست شهری جفرسون، شاخص دو شهر، شاخص چهار شهر کینزبرگ، شاخص چهار شهر مهتا و شاخص موماو و الوصابی)، شاخص های تمرکز (شاخص تمرکز هرفیندال، هندرسون، و شاخص تقوایی) و در پایان شاخص های توزیع متعادل (منحنی لورنز و ضریب جینی فضایی، ضریب آنتروپی، توزیع رتبه - اندازه و ضریب پارتو وروش کرنل) است. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل شهرهای ساحلی استان های خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان است. نتایج به دست آمده این پژوهش نشان می دهد شاخص های نخست شهری و تمرکز هر دو در سال 1355 در بیشترین مقدار خود در مقایسه با هر زمان دیگری بوده اند. در مقابل، شاخص های تعادل در این سال بیانگر نامتوازن ترین وضعیت اند. شاخص های نخست شهری از سال 1355 تا سال 1375 همواره رو به کاهش بوده، اما در سال 1385 افزایش داشته اند. شاخص های تمرکز و تعادل به طور مشابه طی سال های 75-1365 نشان دهنده کاهش تمرکز و افزایش تعادل هستند، اما در سال 1385با شدت بسیار کمتری در مقایسه با شاخص های نخست شهری از افزایش تمرکز و کاهش توزیع متوازن جمعیت در منطقه حکایت دارند، که نشان دهنده ظهور مجدد قطبی شدن در منطقه است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان