جواد طلوعی آذر

جواد طلوعی آذر

مدرک تحصیلی: استادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه ارومیه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

تأثیر تمرینات ورزشی با شدت کم، متوسط و زیاد بر شاخص های آپوپتوز بافت بیضۀ موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات ورزشی بافت بیضه مسیر داخلی آپوپتوز موش صحرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 232 تعداد دانلود : 224
مقدمه: تأثیر تمرینات ورزشی با شدت های مختلف بر القا و یا مهار فرایند آپوپتوز وابسته به میتوکندری در بافت بیضه تاکنون ناشناخته مانده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تداومی با شدت کم (LICT)، متوسط(MICT) و زیاد (HICT) بر فرایند آپوپتوز در بافت بیضه موش های صحرایی بود. روش پژوهش: بدین منظور، 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به چهار گروه LICT، MICT، HICT و کنترل تقسیم شدند. گروه LICT با شدت 50-60 درصد حداکثر سرعت ، گروه MICT با شدت 65-70 درصد حداکثر سرعت  و گروه HICT با شدت 80-85 درصد حداکثر سرعت  تمرین کردند. بیان پروتئین و ژنBax ، Bcl-2، کاسپاز 3 با روش وسترن بلات و PCR کمی اندازه گیری شد. داده های پژوهش با آزمون آماری ANOVA و آزمون تعقیبی توکی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که در گروه LICT و MICT بیان Bcl2، Bax و کاسپاز 3 تغییر معناداری در مقایسه با گروه کنترل نداشت (05/0P>). در گروه HICT بیان Bcl-2 کاهش معنادار (01/0P=) و بیان Bax و کاسپاز-3 افزایش معناداری (05/0P=) داشت. همچنین تعداد سلول های آپوپتوتیک در LICT و MICT تغییر معناداری را نشان نداد، ولی در گروه HICT افزایش معناداری داشت (001/0P=). نتیجه گیری: به نظر می رسد هشت هفته تمرین LICT و MICT هیچ تأثیر معناداری در بروز یا القای فرایند آپوپتوز وابسته به میتوکندری در بافت بیضه ندارد. درحالی که گروه HICT با کاهش بیان Bcl2 و افزایش بیان Bax و کاسپاز 3، فرایند آپوپتوز را القا می کند و تعداد سلول های آپوپتوتیک را در بافت بیضه افزایش می دهد. 
۲.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی، استقامتی و موازی بر مقادیر سرمی CTRP-12، فورین، KLF-15، پروفایل لیپیدی و مقاومت به انسولین در مردان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تمرین استقامتی تمرین موازی CTRP-12 فورین KLF-15

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 525 تعداد دانلود : 540
آدیپوکاین ها و بیومارکرهای التهابی، تسهیل کننده اثرات تخریبی چاقی نظیر مقاومت به انسولین هستند که در القای بیماری متابولیکی تقش بسزایی دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ۸ هفته تمرین مقاومتی، استقامتی و موازی بر مقادیر سرمی CTRP-12، فورین، KLF-15 و مقاومت به انسولین در مردان چاق غیر فعال بود.40 مرد چاق غیرفعال (45 30 سال، BMI≥30) به طور تصادفی در 4 گروه، تمرین مقاومتی، تمرین استقامتی، تمرین موازی و کنترل تقسیم بندی شدند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته به تمرینات ویژه پرداختند. مقادیر سرمی CTRP-12، فورین و KLF-15 با استفاده از کیت به روش ELISA اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری t همبسته و ANOVA در سطح معنا داری (05/0 ≥p) استفاده شد. نتایج آزمون t همبسته نشان داد که مقادیر KLF-15 گروه های تمرین هوازی (p=0.006) و موازی (p=0.036) به طور معناداری افزایش یافت. در حالی که، مقادیر فورین در این دو گروه کاهش معنا داری نشان داد (به ترتیب: p=0.001 p=0.044). مقادیر CTRP-12 نیز تنها در گروه تمرین موازی افزایش معنا داری (p=0.023) داشت. تمرین هوازی (p=0.009) و موازی (p=0.006) به طور معناداری مقاومت به انسولین را کاهش دادند. در بررسی بین گروهی تمرین هوازی تغییرات معنا داری در KLF-15 (p=0.039 و F=3.090) و فورین (p=0.031 و p=3.297) نسبت به گروه کنترل ایجاد کرد. به نظر می رسد استفاده از تمرینات هوازی و به ویژه تمرینات موازی تاثیرات بهتری بر پروفایل لیپیدی و همچنین آپریگولیشن آدیپوکاین های ضد التهابی جدید نظیر KLF-15 و CTRP-12 و همچنین دانرگولیشن آدیپوکاین التهابی فورین داشته باشد.
۳.

تأثیر تمرین هوازی و مقاومتی بر برخی عوامل انعقادی (PAI-1، فیبرینوژن، PT، PTT) و فیبرینولیزی (tPA، پلاسمینوژن، دی دایمر) در زنان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: PAI-1 tPA انعقاد خون تمرین مقاومتی تمرین هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 341 تعداد دانلود : 346
چاقی سبب به هم خوردن تعادل بین عوامل انعقادی (افزایش) و فیبرینولیزی (کاهش) می شود و در القای ترومبوز مؤثر است. فعالیت ورزشی در کنترل آسیب های ناشی از چاقی نقش دارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و هوازی بر PAI-1، فیبرینوژن، PT، PTT، tPA، پلاسمینوژن و دی دایمر بود. 30 زن کم تحرک (30-25 سال، نمایه توده بدن 30 کیلوگرم بر متر مربع) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی، 3 جلسه در هفته، هر جلسه 45-30 دقیقه با شدت 85-60 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا شد. تمرین مقاومتی نیز براساس RM 10 با رعایت اصل اضافه بار به مدت 8 هفته انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با آزمون آماری ANOVA و آزمون T همبسته انجام گرفت (5/0P<). تمرین هوازی سبب افزایش معنا دار tPA نسبت به گروه کنترل و تمرین مقاومتی شد (001/0P=). هر دوی تمرین مقاومتی و هوازی سبب افزایش معنا دار زمان پروترومبین (PT)، پلاسمینوژن، D دایمر و PAI-1 نسبت به گروه کنترل شدند (001/0P=). تمرین هوازی به افزایش معنا دار (001/0P=) و تمرین مقاومتی به کاهش معنا دار (003/0P=) فیبرینوژن نسبت به گروه کنترل منجر شد. زمان نسبی پروترومبوپلاستین (PTT) در گروه تمرین مقاومتی افزایش (03/0P=) و گروه تمرین هوازی کاهش (001/0P=) نسبت به گروه کنترل نشان دادند. تمرین هوازی تأثیر بهتری بر عوامل فیبرینولیزی مهم از جمله t-PA دارد، درحالی که تمرین مقاومتی کنترل بهتری بر برخی متغیرهای مهم انعقادی از جمله فیبرینوژن دارد.
۴.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی بر مقادیر سرمی IL-15، IL-6، TNF-α و مقاومت به انسولین در مردان سالمند دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی دیابت نوع2 سالمندی مایوکاین های التهابی. 2

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 260 تعداد دانلود : 378
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر مقادیر سرمی IL-15، IL-6 ، TNF-α و مقاومت به انسولین در مردان سالمند دیابتی نوع 2 بود. بدین منظور، 20 مرد سالمند مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 97/4±45/72 سال، وزن 57/12±70/79 کیلوگرم، BMI 07/91±4/27 کیلوگرم) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تمرین مقامتی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هر هفته، 8 حرکت را 3 ست با 10 تکرار با 70 درصد 1RM اجرا کردند. از آزمون ANCOVA و T همبسته برای تحلیل داده ها استفاده و سطح معنا داری 05/0 درنظر گرفته شد. در حالت پایه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونه های خون جمع آوری و مقادیر سرمی IL-15، IL-6، TNF-α، انسولین، گلوکز به روش الایزا اندازه گیری شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که 8 هفته تمرین مقاومتی به طور معناداری مقادیر سرمی IL-15 را افزایش و مقادیر انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین را کاهش داد. با این حال، تأثیر معناداری بر مقادیر سرمی IL-6 و TNF-α نداشت. براساس نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد که تمرین مقاومتی می تواند با افزایش مقادیرIL-15 به بهبود مقاومت به انسولین در مردان سالمند دیابتی نوع 2 منجر شود.
۵.

مقایسه تأثیرات هشت هفته تمرینات ترکیبی و مکمل گیری HMB بر سطوح IL-15، کورتیزول و برخی متغیرهای فیزیولوژیکی و عملکردی بسکتبالیست های مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: IL-15 تمرینات ترکیبی کورتیزول مکمل HMB

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 271 تعداد دانلود : 845
بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیریک اسید (HMB) قادر به تنظیم مثبت عوامل آنابولیک و تنظیم منفی عوامل کاتابولیکی است و می تواند بر مزایای ناشی از فعالیت ورزشی تأثیرگذار باشد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرینات ترکیبی و مکمل HMB بر IL-15، کورتیزول، پروفایل لیپیدی، ترکیب بدن و عملکرد بسکتبالیست های مرد بود. به این منظور 40 نفر از بازیکنان بسکتبال باشگاهی به طور تصادفی در چهار گروه 10 نفری، شامل 1. گروه کنترل، 2. گروه مکمل (HMB)، 3. گروه تمرین ترکیبی و 4. گروه تمرین + مکمل (HMB) قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 5/1 ساعت با شدت 60 تا 80% 1RM انجام گرفت. مقادیر سرمی IL-15، کورتیزول، پروفایل لیپیدی یک روز قبل و 48 ساعت بعد از اجرای پروتکل تمرینی در حالت ناشتا از ورید آرنجی گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T همبسته و تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شد (05/0P<). با توجه به نتایج تحلیل واریانس دوراهه، اثر اصلی تمرین، در تمام متغیرها به جز کورتیزول معنا دار بود. اثر اصلی مکمل HMB نیز تنها در دو متغیر پرتاب توپ مدیسن ( 02/0=p، 08/11=F) و پرش عمودی (001/0=p، 22/62=F) معنا دار بود. تمرینات ترکیبی به همراه مصرف مکمل HMB بیشترین اثر را بر افزایش پاسخ آنابولیکی (افزایش IL-15)، کاهش پاسخ کاتابولیکی (کورتیزول) و شاخص لیپیدی دارد. بنابراین، به نظر می رسد استفاده از این مکمل با مدالیته تمرین ترکیبی در بهبود شرایط فیزیولوژیک و تقویت قدرت انفجاری و توان ورزشکاران رشته های سرعتی مانند بسکتبال مؤثر است.
۶.

تاثیر 10 هفته تمرین هوازی تداومی و مکمل سزامین بر سطوح سرمی اینترلوکین-6 و اینترلوکین-1 بتا در مردان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 370 تعداد دانلود : 682
زمینه و هدف : فعالیت ورزشی بسته به شدت و مدت تمرین، در اختلال یا بهبود سیستم ایمنی موثر است و استفاده از مکمل های گیاهی در کنار تمرین ورزشی، ترشح سایتوکاین های پیش و ضد التهابی را تنظیم کرده و بر سیستم ایمنی تاثیر مثبت دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 10 هفته تمرین هوازی تداومی و مکمل سزامین بر سطوح سرمی اینتر لوکین-6 (IL-6) و اینتر لوکین-1 بتا (IL-1β) در مردان تمرین کرده بود. روش تحقیق : چهل آزمودنی مرد تمرین کرده (25 – 20 سال) به طور تصادفی در چهار گروه (هر گروه 10 نفر) شامل گروه دارونما، تمرین هوازی، تمرین هوازی + سزامین و سزامین قرار گرفتند. پروتکل تمرین هوازی هر جلسه 35-30 دقیقه، 4 روز در هفته و به مدت 10 هفته اجرا شد. مکمل سزامین به مقدار 50 میلی گرم در هر هفته به صورت کپسول ژلاتینی به گروه های دریافت کننده مکمل سزامین داده شد. همچنین، گروه دارونما کپسول حاوی نشاسته مصرف نمود. اندازه گیری IL-6 و IL-1β با روش الایزا انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس (ANCOVA) استفاده شد و سطح معنی داری 0/05>p در نظر گرفته شد. یافته ها : نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تنها تمرین هوازی سبب کاهش معنی دار IL-6 (p=0/008، F=7/98) وIL-1β  (p=0/04، F=4/23) شد، اما اثر مکمل و اثر توام تمرین هوازی و مکمل بر این متغیرها، معنی دار نبود (0/05<p). نتیجه گیری : به نظر می رسد، در افراد تمرین کرده مصرف مکمل سزامین تاثیرات قابل توجهی بر سیستم ایمنی نداشته باشد. در مقابل، سازگاری ناشی از تمرین بهتر از مکمل سزامین در کنترل عوامل پیش التهابی نظیر IL-6 و IL-1β موثر است. با وجود این، به تحقیقات گسترده تر با بررسی سایر عوامل نیاز است تا به نتایج قطعی برسیم.
۷.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی تناوبی بر مقادیر سرمی GLP-1، NRG-1 و IL-33 در زنان با دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت تمرین هوازی تناوبی تمرین مقاومتی مقاومت به انسولین NRG-1 GLP-1 IL-33

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 193 تعداد دانلود : 471
با توجه به اهمیت تنظیم تعادل گلایسمیک در پیشگیری از عوارض قلبی-عروقی دیابت، کنترل گلوکز خون و مقاومت به انسولین بسیار اهمیت دارد. ازجمله عوامل محافظتی در مقابل آسیب های ناشی از گلوکز خون بالا، پپتید شبه گلوکاگون-یک (GLP-1)، نوروگلین-یک (NRG-1) و اینترلوکین-33 (IL-33) است که تحت تأثیر تمرینات ورزشی نیز قرار می گیرند؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی تناوبی بر مقادیر عوامل حفاظتی GLP-1، NRG-1 و IL-33 در زنان با دیابت انجام شد. 30 زن با دیابت (09/5 ± 9/51 سال) به طور تصادفی در سه گروه (10 نفری)، تمرین مقاومتی، تمرین هوازی تناوبی و کنترل داوطلب انجام پژوهش شدند. تمرین هوازی تناوبی با شدت 75-60 درصد MHR و تمرین مقاومتی با شدت 75-30 درصد 1RM به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد. مقادیر GLP-1، NRG-1 و IL-33 با استفاده از روش ELISA اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری ANCOVA استفاده شد (0.05 > P). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل (0.007P =) باعث افزایش معنا داری GLP-1 شد.تمرین هوازی(0.037P =) و مقاومتی (0.001P =) نسبت به گروه کنترل و تمرین مقاومتی نسبت به تمرین هوازی (0.008P =) باعث افزایش معنا داری IL-33 شد؛ درحالی که تغییرات NRG-1 در دو گروه تمرینی معنا دار نبود. به نظر می رسد تمرین مقاومتی با تنظیم مثبت GLP-1 و IL-33 تأثیر بهتری بر کنترل گلایسمیک، گلوکز خون و درنهایت، بهبود شرایط قلبی-عروقی در زنان با دیابت نوع دو داشته باشد.
۸.

تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر پروتئین های FSTL-1، NDNF، VEGF و تغییرات عروق عضله قلبی رت های نر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی FSTL-1 NDNF VEGF رت های نر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 630 تعداد دانلود : 782
در شرایط پاتولوژیک، پروتئین های FSTL-1 ، NDNF و VEGF نقش تنظیمی کلیدی ای در عملکرد سیستم قلبی عروقی دارند. پژوهش های محدودی در زمینه نقش این عوامل با تمرین ورزشی انجام شده اند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر مقادیر FSTL-1 ، NDNF ، VEGF و تغییرات عروق عضله قلبی رت های نر بود. تعداد 10 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به دو گروه (تعداد = پنج) کنترل سالم و تمرین ورزشی تقسیم شدند. تمرین ورزشی استقامتی به مدت شش هفته، پنج روز در هفته، هر جلسه 30 دقیقه و با شدت متوسط (65 – 55 درصد VO2max ) انجام شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی رت ها بی هوش شدند و بافت قلب آن ها خارج شد. برای سنجش مقادیر FSTL-1 ، NDNF و VEGF از روش الایزا و برای بررسی تغییرات عروق بافت قلب از رنگ آمیزی ( H & E ) استفاده شد. از آزمون آماری تی مستقل و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد ( P < 0.05 ). یافته ها نشان داد که شش هفته تمرین استقامتی مقادیر FSTL-1 را به طور معناداری افزایش داد ( P = 0.002 ) و NDNF را به طور معناداری کاهش داد ( P = 0.001 ). قطر عروق در گروه تمرین ورزشی کاهش معناداری داشت ( P = 0.073 ). شش هفته تمرین استقامتی سبب افزایش مقادیر FSTL-1 عضله قلب می شود که به نظر می رسد در پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی بسیار مؤثر است. با توجه به نتایج VEGF و هیستولوژی عروق نیز تأثیرات فیزیولوژیک NDNF بر القای آنژیوژنز قلب آزمودنی های سالم با تمرین ورزشی، به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
۹.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر عوامل آنژیوژنیکی( VEGF ) و آنژیوستاتیکی ( ES ) در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز اندوستاتین تمرین مقاومتی تمرین هوازی زنان غیرفعال فاکتور رشد اندوتلیال عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 658 تعداد دانلود : 328
آنژیوژنز فرایندی حیاتی در رشد و توسعه بافتی به ویژه بافت عضلانی محسوب می شود که تحت تأثیر انقباض عضلانی قرار می گیرد. مدالیته های تمرینی مختلف می توانند بر تعادل عوامل آنژیوژنیکی و آنژیوستاتیکی تأثیر داشته باشند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و اندوستانین (ES) در زنان غیرفعال بود. 30 زن غیرفعال به طور تصادفی در سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته و با 3 ست 10 تکراری با شدت 60 تا 70 درصد 1RM برای نه حرکت، تمرین هوازی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه انجام گرفت. 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرینی در شرایط ناشتا، خون گیری از گروه های پژوهش انجام شد. مقادیر VEGF و ES با استفاده از کیت به روش ELISA اندازه گیری شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماری t همبسته و ANOVA در سطح معناداری (05/0>P) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج درون گروهی پژوهش حاضر نشان داد برنامه تمرین هوازی و مقاومتی به طور معناداری مقادیر سرمی VEGF را افزایش و ES را کاهش داد. همچنین، نتایج آزمون ANOVA و آزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد بین تمرین هوازی و مقاومتی در مقادیر VEGF و ES تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0
۱۰.

تاثیر هشت هفته تمرین هوازی منتخب در آب بر سطوح لیپوکالین 2، شاخص های گلیسمیک و پروفایل لیپیدی در مردان میانسال اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروفایل لیپیدی تمرین هوازی در آب شاخص های گلیسمیک لیپوکالین-2 مردان میانسال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 579 تعداد دانلود : 30
لیپوکالین 2، آدیپوکاین جدیدی است که از بافت چربی ترشح می شود و با التهاب خفیف، چاقی، مقاومت انسولینی و سندروم متابولیک ارتباط نزدیکی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین منتخب در آب بر سطوح لیپوکالین 2، شاخص های گلیسمیک و پروفایل لیپیدی در مردان میانسال دارای اضافه وزن بود. بدین منظور 24 مرد دارای اضافه وزن (Kg/m<sup>2</sup>25BMI≥) 45 تا 55 ساله به صورت فراخوان عمومی، از میان 70 داوطلب به منظور شرکت در این مطالعه، به طور تصادفی انتخاب شدند و پس از دارا بودن شرایط لازم به دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی در آب با شدت 45 تا 65 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 8 هفته بود. نمونه های خونی پیش و پس از تمرین به منظور اندازه گیری متغیرهای تحقیق گرفته شد. یافته ها نشان داد در مقایسه بین گروه های کنترل و تجربی با استفاده از آزمون t مستقل تفاوت معناداری در متغیرهای لیپوکالین-2، شاخص مقاومت انسولینی، کلسترول، تری گلیسرید و LDL-C مشاهده شد (05/0>P)، درحالی که تغییرات متغیرهای گلوکز، انسولین و HDL-C معنادار نبود (05/0P>). نتایج نشان داد یک دوره تمرینات هوازی در آب توانست تأثیرات مثبتی بر کاهش برخی عوامل خطرزای قلبی عروقی در مردان میانسال دارای اضافه وزن داشته باشد. بنابراین، این تمرینات می تواند جهت توصیه تمرینی توسط متخصصان ورزش و سلامت در این افراد استفاده شود.
۱۱.

تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا بر مقادیر سرمی عامل رشد فیبروبلاست 21، مقاومت به انسولین و پروفایل لیپیدی در زنان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروفایل لیپیدی تمرین تناوبی با شدت بالا زنان چاق غیرفعال مقاومت به انسولین FGF21

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 867 تعداد دانلود : 678
عامل رشد فیبروبلاست 21 (FGF21) از هورمون های متابولیسمی بدن است که از بافت های مختلف ترشح می شود و در متابولیسم کربوهیدرات و لیپید نقش دارد و به بهبود همئوستاز گلوکز، پارامترهای چربی و کاهش وزن منجر می شود. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر مقادیر سرمی FGF21، پروفایل لیپیدی و مقاومت به انسولین زنان چاق غیرفعال بود. 20 زن چاق غیرفعال (میانگین سن 96/2 ± 15/30 سال و BMI 27/1 ± 34/30 Kg/m2) به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری HIIT و کنترل، داوطلب شرکت در پژوهش حاضر شدند. برنامه تمرین HIIT به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و با شدت 90 درصد ضربان قلب هدف اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماریt  همبسته وt  مستقل در سطح معناداری 05/0P
۱۲.

تاثیر 12 هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره چای سبز بر بیان کاسپاز-3 بافت قلبی رت های نر مسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیری تمرین هوازی چای سبز کاسپاز-3

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 24 تعداد دانلود : 442
هدف: بروز نارسایی قلبی در اثر پیری افزایش می یابد. آپوپتوز سلول قلبی در پاتوژنز نارسایی قلبی نقش دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره چای سبز بر بیان کاسپاز-3 بافت قلبی رت های نر مسن بود. روش شناسی: 32 سر رت نر مسن به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی کنترل، تمرین، مکمل و تمرین+ مکمل تقسیم شدند. گروه های تمرینی 12 هفته و 5 روز در هفته فعالیت هوازی با شدت 60 تا 75 درصد اوج اکسیژن مصرفی انجام دادند، در همین مدت گروه های دریافت کننده مکمل، مکمل عصاره چای سبز دریافت کردند. برای اندازه گیری بیان کاسپاز-3 از روش ایمنوهیستوشیمی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری ANOVA و آزمون تعقیبی توکی آنالیز شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بیان کاسپاز-3 به صورت معنی داری در گروه های تمرین (18 درصد)، مکمل (13 درصد) و تمرین تمرین+ مکمل (43 درصد) نسبت به گروه کنترل کاهش داشت (05/0p≤). همچنین، بیان کاسپاز-3 به صورت معنی داری در گروه تمرین + مکمل نسبت به گروه-های تمرین (30 درصد) و مکمل (34 درصد) کاهش داشت (05/0p≤). نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر می توان گفت که ترکیب 12 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط با مصرف مکمل عصاره چای سبز نسبت به تمرین هوازی و مصرف مکمل چای سبز به تنهایی می تواند بیان کاسپاز-3 در بافت قلب رت های نر مسن را کاهش دهد.
۱۳.

تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی با شدت متوسط و مصرف عصاره چای سبز بر بیان کاسپاز 3 و محتوای آنزیم تلومراز بافت قلبی رت های نر مسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیری بافت قلب تمرین مقاومتی چای سبز کاسپاز- سه محتوای تلومراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 36 تعداد دانلود : 704
با افزایش سن، شیوع، بروز و عوارض بیماری های قلبی افزایش می یابد. آپوپتوز سلول قلبی در پاتوژنز نارسایی قلبی نقش دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی و مصرف عصاره چای سبز بر بیان کاسپاز- سه و محتوای آنزیم تلومراز بافت قلبی رت های نر مسن بود. 20 سر رت نر مسن به طور تصادفی به چهار گروه پنج تایی کنترل، تمرین، مکمل و تمرین به اضافه مکمل تقسیم شدند. گروه های تمرینی 12 هفته و پنج روز در هفته فعالیت مقاومتی انجام دادند. در همین مدت، گروه های دریافت کننده مکمل، مکمل عصاره چای سبز دریافت کردند. برای اندازه گیری بیان کاسپاز- سه از روش ایمنوهیستوشیمی و برای اندازه گیری محتوای تلومراز از روش ساندویچ الایزا استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری آنوا و آزمون تعقیبی توکی آنالیز شدند. نتایج نشان داد که بیان کاسپاز- سه در گروه های تمرین ( P = 0.011 )، مکمل ( P = 0.001 ) و تمرین به اضافه مکمل ( P = 0.000 ) نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری دارد. بیان کاسپاز- سه در گروه تمرین به اضافه مکمل نسبت به گروه تمرین ( P = 0.004 ) و گ روه م ک مل ( P = 0.031 ) کاهش معناداری دارد. محتوای آنزیم تلومراز در گروه های تمرین ( P = 0.043 )، مکمل ( P = 0.015 ) و تمرین به اضافه مکمل ( P = 0.005 ) نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری دارد. براساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که انجام تمرین مقاومتی و مصرف عصاره چای سبز با کاهش بیان کاسپاز- سه و افزایش محتوای آنزیم تلومراز می تواند از پیری سلولی در بافت قلب رت های مسن جلوگیری کند.
۱۴.

بررسی نقش پیش التهابی رزیستین و پروتئین واکنشگر C (CRP) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2: اثر فعالیت های ورزشی هوازی و مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع 2 پروتئین واکنشگر C رزیستین بیماری های قلبی-عروقی تمرینات ورزشی هوازی و مقاومتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 224 تعداد دانلود : 207
نقش زیست نشانگرهای التهابی بیماری های قلبی-عروقی در افراد دیابتی در پی اجرای تمرینات ورزشی نامشخص است، ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیش التهابی رزیستین و CRP به دنبال اجرای تمرینات هوازی و مقاومتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بود. 40 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع 2، به طور تصادفی در گروه های تمرین هوازی (14 نفر)، مقاومتی (13 نفر) و کنترل (13 نفر) قرار گرفتند. گروه هوازی (تمرین هوازی را هر جلسه 50 -20 دقیقه، با شدت 70-50 درصد حداکثر ضربان قلب)، گروه مقاومتی (تمرین مقاومتی را در 3 مرحله10 تکراری، با شدت 60-40 درصد یک تکرار بیشینه) سه جلسه در هفته و به مدت دوازده هفته انجام دادند. گروه کنترل طی این مدت بدون تمرین بود. نمونه های خونی به منظور بررسی متغیرهای مورد مطالعه در مراحل پیش و پس آزمون جمع آوری شدند. تحلیل آماری نتایج با نرم افزار spss صورت گرفت. با توجه به نتایج، رزیستین و CRP در دو گروه تمرینی به ترتیب افزایش و کاهش، وزن، BMI، درصد چربی بدن، نسبت دور کمر به باسن تنها در گروه هوازی، مقاومت انسولینی تنها در گروه مقاومتی و مقادیر گلوکز، هموگلوبین گلیکوزیله در هر دو گروه تمرینی کاهش یافتند (05/0P≤). رزیستین تنها با CRP در پس آزمون گروه مقاومتی رابطه معکوس معناداری داشت (05/0P≤). با توجه یافته ها به نظر نمی رسد رزیستین موجب مقاومت انسولینی و عامل پیشگویی کنندة بیماری های قلبی- عروقی باشد.
۱۵.

تأثیر هشت هفته برنامه تمرین هوازی ناپیوسته (10×3 دقیقه) بر نشانگرهای زیستی خطرزای قلبی ـ عروقی در زنان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیبرینوژن اینترلوکین 6 هموسیستئین پروتئین واکنشی C تمرین هوازی ناپیوسته عامل نکروز تومور آلفا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 764 تعداد دانلود : 507
در بیشتر تحقیقات انجام گرفته از تمرینات هوازی پیوسته استفاده شده است و درمورد تأثیر تمرین هوازی ناپیوسته بر نشانگرهای زیستی خطر بیماری قلبی ـ عروقی اطلاعات کاملی وجود ندارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته برنامه تمرین هوازی ناپیوسته (10×3 دقیقه) بر نشانگرهای زیستی خطرزای قلبی ـ عروقی در زنان چاق غیر فعال بود.20 زن چاق غیر فعال با Kg/m230 BMI ≥ انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 10 نفری تمرین هوازی ناپیوسته و کنترل داوطلب شرکت در پژوهش تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته، هفته ای سه جلسه، هر جلسه 3 بار، هر بار به مدت 10 دقیقه و با فاصله استراحتی 5 دقیقه میان هر وهله با60 تا 65 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا شد. از گروه تمرین هوازی ناپیوسته و کنترل قبل و بعد از اتمام برنامه تمرینی در شرایط ناشتا برای سنجش مقادیر متغیرهای پژوهشی با استفاده از روش آزمایشگاهی آنزیم ایموانسی (ELISA) نمونه گیری خونی به عمل آمد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماریt همبسته و t مستقل در سطح معناداری (05/0P<) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد برنامه تمرین هوازی ناپیوسته به طور معناداری مقدار HCY، FIB،TNFα، IL-6 وCRP زنان چاق را کاهش می دهد (05/0P<). نتایج آزمون t مستقل نیز نشان داد، بین دو گروه تمرین هوازی ناپیوسته و کنترل در متغیرهای پژوهشی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). یافته ها نشان داد تمرین هوازی ناپیوسته موجب کاهش پلاسمایی مقادیر نشانگرهای زیستی خطر بیماری قلبی ـ عروقی در زنان چاق می شود، چنانکه این کاهش می تواند در پیشگیری، کنترل و کاهش بروز بیماری قلبی ـ عروقی مؤثر واقع شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان