محمد قمری

محمد قمری

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۷ مورد.
۱.

مقایسه کیفی ازدواج های پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در زوج های نابارور

کلید واژه ها: ازدواج رضایت زناشویی زوجین ناباروری کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 810 تعداد دانلود : 417
زمینه و هدف: ناباروری در سراسر جهان و در همه فرهنگ ها به عنوان یک تجربه استرس زا و بحرانی و تهدیدکننده برای ثبات فردی، زناشویی، خانوادگی و اجتماعی شناخته شده است و علاوه بر مشکلات جسمانی، با مجموعه ای از علائم روانی نیز همراه شده است. هدف از پژوهش مقایسه ی کیفی ازدواج پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در زوج های نابارور بود. روش پژوهش: این پژوهش با شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، مشارکت کنندگان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری درنهایت 18 زوج نابارور دارای ازدواج رضایتمند و پایدار و 15 زوج نابارور در ازدواج همراه با نارضایتی مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و داده ها با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. یافته ها: ماحصل مرحله ی کدگذاری باز، رسیدن به 202 کد اولیه، 84 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی و یک مقوله ی مرکزی بود. مقوله ی مرکزی در این پژوهش ناباروری: پویشی برای تجربه ی عشق اصیل و متعهدانه در ازدواج و یا نارضایتی و فروپاشی آن است. تحلیل داده ها نشان داد که عوامل محافظت کننده و خطرساز مؤثر بر ازدواج پایدار رضایتمند و ازدواج های همراه با نارضایتی در سه حیطه ی عوامل درون فردی، عوامل بین فردی و زوجی و عوامل مرتبط با منظومه ی خانواده تعریف شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، رسیدن به پذیرش ناباروری و تجربه ی عشق اصیل و متعهدانه در ازدواج یا نارضایتی و فروپاشی آن، در زوجین نابارور اتفاقی نیست بلکه با انتخاب و اقدام سازنده و فعالانه و یا به کارگیری راهبردهای غیر مؤثر ایجادشده و فرایندی است فردی، خانوادگی و تعاملی که زوجین نابارور می توانند با تلاش آگاهانه جهت رشد و تعالی ازدواج و مراقبت از آن، همراهی، اتحاد زوجی و کسب مهارت های زوجی و راهبردهای کارآمد در راستای سلامت و شادکامی اقدام کرده و درنهایت رضایت و پایداری در ازدواج را کسب نمایند و مانع ایجاد نارضایتی و فروپاشی ازدواجشان گردند.
۲.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و آموزش شفقت به خود در تاب آوری و کاهش آسیب پذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری (خواندن و نوشتن)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 583 تعداد دانلود : 475
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و آموزش شفقت به خود در تاب آوری و آسیب پذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری خواندن و نوشتن صورت گرفت. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به کلینیک پیوند آموزش و پرورش شهرستان ملارد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می دادند. تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و آزمون SCL- 25 دراگوتیس و همکاران(1963) بود. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد تفاوت بین درمان هیجان مدار با آموزش شفقت به خود در متغیرهای تاب آوری و آسیب پذیری روانی- بدنی مادران معنی دار است؛ به این معنی که درمان هیجان مدار بیشتر از آموزش شفقت به خود بر تاب آوری و آسیب پذیری روانی-بدنی موثر است. با توجه به نتایج به دست آمده می تون از هر دو رویکرد به ویژه درمان هیجان مدار جهت بهبود تاب آوری و آسیب پذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری و به تبع آن افزایش کیفیت زندگی آنان استفاده نمود.
۳.

تدوین الگوی مفهومی ازدواج پایدار رضایتمند در زوجین متقاضی فرزند خواندگی : مطالعه ی کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج پایدار رضایتمند زوجین نابارور فرزند خواندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 610 تعداد دانلود : 597
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی مفهومی ازدواج پایدار رضایتمند در زوجین متقاضی فرزند خواندگی بود. روش پژوهش: این پژوهش با شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، مشارکت کنندگان با توجه به معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت 18زوج دارای ازدواج رضایتمند و پایدار مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرارگرفتند و داده ها با استفاده از روش استراوس وکوربین تحلیل شدند. یافته ها: ماحصل مرحله ی کدگذاری باز، رسیدن به 112کد اولیه، 23 مقوله فرعی و 9 مقوله اصلی و یک مقوله ی مرکزی بود. مقوله ی مرکزی در این پژوهش پذیرش ناباروری: پویشی برای تجربه ی عشق اصیل و متعهدانه در ازدواج است و مقوله های سیستم زوجی کارآمد، تلاش آگاهانه جهت رشد و تعالی ازدواج و مراقبت از آن جزء شرایط علی و مقوله های ارتباط سازنده ی زوج با خانواده های اصلی و اجتماع، حمایت گری راهبردی اطرافیان شرایط مداخله گر و مقوله ساختار شخصیتی و تربیتی زوجین شرایط زمینه ایی و زوجین از راهبردهای سازنده برای حل تعارض های زوجی و خانوادگی و رویارویی مذهبی به عنوان راهبردهای سازنده استفاده کردند و پیامد نهایی رضایت از زندگی، پذیرش همراه با شفقت و تعهد نسبت به همسر بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، رسیدن به پذیرش ناباروری و تجربه ی عشق اصیل و متعهدانه در ازدواج زوجین نابارور که پیامد اصلی آن رضایتمندی است اتفاقی نیست با انتخاب و اقدام سازنده و فعالانه میسر بوده و فرایندی است فردی خانوادگی و تعاملی که زوجین با تلاش آگاهانه جهت رشدو تعالی ازدواج و مراقبت از آن، همراهی، اتحاد زوجی و کسب مهارتهای زوجی و راهبرد های کارآمد در راستای سلامت و شادکامی اقدام کرده و در نهایت رضایت و پایداری در ازدوا ج را کسب می نمایند
۴.

مقایسه اثربخشی هنردرمانی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر اضطراب کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب هنردرمانی بازی درمانی شناختی - رفتاری کودکان پیش دبستانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 359 تعداد دانلود : 564
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی هنردرمانی و بازی درمانی شناختی -رفتاری بر اضطراب کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 6-5 سال که از اواسط مهر تا اواسط بهمن سال 1401 به کلینیک مشاوره ندای آرامش روان منطقه 2 شهر تهران مراجعه کردند بود؛ که 45 کودک به صورت در دسترس انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. سپس کودکان گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب طی 10 و 12 جلسه تحت مداخله ی هنر درمانی و بازی درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفتند. برای جمع آوری دادها از فرم والدین مقیاس اضطراب کودکان پیش دبستانی (PAS) (اسپنس و همکاران، 2001) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون در سه گروه هنر درمانی، بازی درمانی شناختی-رفتاری و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>P)، اما بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P>). بطورکلی می توان نتیجه گرفت با بکارگیری هر یک از روش های مداخله هنر درمانی و بازی درمانی شناختی- رفتاری گام مهمی در کاهش پیامدهای منفی ناشی از اضطراب در کودکان برداشت.
۵.

نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین فراشناخت با اضطراب کرونا در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 453 تعداد دانلود : 975
زمینه: مطالعات متعدد نشان داده است که رابطه ی پایداری بین فراشناخت و تاب آوری با اضطراب سلامتی رابطه دارند؛ از سویی زنان به عنوان بیشترین قشر آسیب پذیر در طول حوادث و بلایا هستند و شیوع اضطراب در آن ها بیش از مردان است. بااین وجود پژوهش راجع به نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین فراشناخت با اضطراب کرونا در زنان مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین فراشناخت با اضطراب کرونا انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شبکه بهداشت شهرستان شمیرانات در بازه زمانی 15 فروردین تا 15 خرداد سال 1400 بود. 250 نفر از زنان واجد شرایط به صورت در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی انتخاب و به صورت آنلاین به پرسشنامه های فراشناخت و فراشناخت مثبت (بئر، 2011) اضطراب کرونا ویروس (علی پور و همکاران، 1399) و مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای 25-SPSS و 3Smart PLS- استفاده شد. یافته ها: بین تاب آوری با اضطراب کرونا رابطه منفی معناداری (0/01 P<) و بین فراشناخت با تاب آوری رابطه مثبت معنی داری (0/01 P<) وجود دارد. تاب آوری در رابطه ی بین فراشناخت با اضطراب کرونا نقش میانجی گری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت تغییر فراشناخت و آموزش کارآمد تاب آوری می تواند در پیشگیری از ایجاد و تداوم و تشدید اضطراب به ویژه اضطراب ناشی از کرونا در زنان مفید باشد. شماره ی مقاله: ۶
۶.

رابطه دلبستگی به والدین و ادراک سندرم ترومای عشق: نقش میانجی طرحواره های ناسازگارانه حوزه طرد و بریدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره طرد و بریدگی سندرم ترومای عشق دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 966 تعداد دانلود : 308
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش دلبستگی به والدین و ادراک ترومای عشق با میانجی گری طرحواره های ناسازگارانه حوزه طرد و بریدگی بود. این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد مجردی بودند که با تجربه شکست عاطفی به مراکز مشاوره دانشگاه های علوم پزشکی ایران، تهران و آزاد اسلامی رودهن در سال 1399 مراجعه کردند که به شیوه در دسترس 200 نفر به عنوان نمونه مشارکت داشتند. جمع آوری داده ها با استفاده از نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (YSQ-SF) (یانگ، 1998)، پرسشنامه دلبستگی والدین و همسالان (IPPA) (آرمسدن و گرینبرگ، 1987) و پرسشنامه ضربه عشق (LTI) (راس، 1999) انجام شد. روش تحلیل این پژوهش، مدل معادلات ساختاری بود. پس از اصلاح مدل و حذف روابط غیرمعنادار، نتایج نشان داد که ارتباط با والدین بر ادراک ترومای عشق اثر منفی دارد. همچنین اعتماد به والدین و بیگانگی از والدین بر طرحواره های حوزه طرد اثر مستقیم و معنادار دارند (05/0>P). طرحواره های حوزه طرد بر ادراک ترومای عشق اثر مثبت و معنادار دارند. همچنین نتایج نشان داد که اعتماد به والدین و بیگانگی از والدین با میانجی گری طرحواره های حوزه طرد بر ادراک ترومای عشق به ترتیب اثر منفی و مثبت معنادار دارند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ادراک ترومای عشق تحت تاثیر دلبستگی به والدین و طرحواره های حوزه طرد بود، بنابراین اجرای مداخلات درمانی با هدف بهبود این عوامل پیشنهاد می شود.
۷.

مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی آدلری و رفتار درمانی دیالکتیک در سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر ناموفق کنکور

کلید واژه ها: مشاوره گروهی آدلری رفتار درمانی دیالکتیک سرزندگی تحصیلی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 580 تعداد دانلود : 772
زمینه و هدف: پژوهش های مختلفی در این باره صورت گرفته است ولی پژوهش حاضر به مقایسه دو روش مشاوره گروهی آدلری و رفتاردرمانی دیالکتیک در سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر ناموفق کنکور می پردازد که در نوع خود نادر است. پژوهش حاضر با مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی آدلری و رفتار درمانی دیالکتیک در سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر ناموفق کنکور شهر زنجان به صورت عملی انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضرکاربردی بوده و روش آن به صورت نیمه آزمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 587 نفر دانش آموزدبیرستانی پسر ناموفق در کنکور سال 1399 می باشد.که تعداد 45 نفر از این دانش آموزان به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره (یک گروه گواه و دو گروه آزمایش) قرار گرفتند. در گروه اول مداخله بر اساس پروتکل مشاوره گروهی آدلری علیزاده و هاشمی (۱۳۸۷) و در گروه دوم مداخله بر اساس پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی میلر و همکاران (2007) انجام گرفت و گروه سوم به عنوان گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های مورد نیاز در سه بازه زمانی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جمع آوری گردید. ابزارهای این پژوهش در هر سه مرحله از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و چاری، 1391) با الگوگیری از مقیاس سرزندگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2006) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار SPSS-24 انجام گرفت. یافته ها: اثرگذاری روش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر سرزندگی تحصیلی (52/99=F، 001/0>P) دانش آموزان بیشتر از روش مشاوره گروهی آدلری بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای ایجاد مجدد سرزندگی تحصیلی در دانش آموزانی دارای تجربه شکست تحصیلی هستند، می توان از رفتاردرمانی دیالکتیکی استفاده نمود.
۸.

مقایسه تأثیر رویکرد درمان یکپارچه توحیدی و رویکرد هیجان مدار بر بهبود احساسات مثبت زنان متأهل نسبت به همسر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: احساسات مثبت رویکرد یکپارچه توحیدی رویکرد هیجان مدار گروه درمانی زنان متأهل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 743 تعداد دانلود : 821
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه میزان اثربخشی گروه درمانی با رویکرد یکپارچه توحیدی و درمان هیجان مدار بر بهبود احساس مثبت زنان متأهل نسبت به همسرانشان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری ۳ ماهه بود. نمونه پژوهشی را ۴۵ نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده پیوند انجمن اولیا و مربیان شهرستان نقده تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و با گمارش تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره درمان یکپارچه توحیدی، هیجان مدار و گواه جای گرفته بودند؛ سپس اعضای گروه های آزمایشی در جلسات گروه درمانی شرکت کردند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه احساسات مثبت به همسر بود که در سه نوبت قبل، بعد و سه ماه پس از پایان مداخله اجرا شد. یافته ها: تحلیل واریانس دوراهه نشان داد میزان احساسات مثبت اعضای هر دو گروه آزمایشی به همسرانشان به طور معناداری افزایش یافته است (۰۱/۰>p). نتیجه گیری: می توان ادعا کرد که درمان یکپارچه توحیدی دست کم به اندازه درمان هیجان مدار می تواند احساس مثبت زنان متأهل به همسرشان را بهبود بخشد.
۹.

اثربخشی واقعیت درمانگری بر تمایزیافتگی و تحمل پریشانی در مادران کودکان با ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 350 تعداد دانلود : 327
زمینه: تحقیقات به اثرات مثبت واقعیت درمانگری بر اختلالات خلقی و عاطفی اشاره دارد که به افراد آموزش می دهد تا از نیازهای اساسی خودآگاهی یافته و بر مواجهه با واقعیت، مسئولیت پذیری و ارزشیابی رفتارهای درست و نادرست تأکید کرده اند. اما در زمینه کاربرد این روی آورد بر تمرکز و کنترل روابط خود و شناسایی و تغییر تحریف های شناختی و استرس در جامعه تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی واقعیت درمانگری بر تمایزیافتگی و تحمل پریشانی مادران کودکان ناتوانی هوشی انجام شد. روش: بر اساس طرح شبه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، 30 نفر از تمامی مادران کودکان ناتوانی هوشی (آموزش پذیر) در مدارس استثنایی دوره ابتدایی منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 99-98، با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی به صورت در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش در جلسات مداخله واقعیت درمانگری شرکت داده شدند، در مقابل گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت (2003) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: بین دو گروه در تمایزیافتگی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود داشت (0/0001 P<). مقایسه میانگین ها در دو گروه مداخله و گواه نشان داد که واقعیت درمانگری موجب افزایش تمایزیافتگی و کاهش تحمل پریشانی شده است. نتیجه گیری: از یافته های فوق می توان دریافت که واقعیت درمانگری با بهره گیری از فنونی چون آشنایی با مسئولیت های خویش، کمک به پذیرش و افزایش مسئولیت پذیری، همچنین کم اهمیت جلوه دادن گذشته در رفتار کنونی و تأکید بر کنترل درونی موجب می شود به واسطه مسئولیت شخصی هویت موفقی کسب کنند، و درنتیجه تمایزیافتگی و تحمل پریشانی مادران دارای کودک ناتوان افزایش یابد.
۱۰.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: روابط فرازناشویی زوج درمانی گروهی راه حل محور زوج درمانی گلاسری کیفیت جو عاطفی همسران آسیب دیده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 450 تعداد دانلود : 941
هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین دارای روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در محدوده زمانی اسفند 98 تا اردیبهشت 99 بوده اند. نمونه پژوهش شامل 45 زوج مراجعه کننده بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخلات پرسشنامه کیفیت جو عاطفی را تکمیل کردند. گروه های آزمایش مداخلات زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری را دریافت کردند. در نهایت از  هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد در همه مؤلفه های کیفیت جو عاطفی بین دو گروه زوج درمانی و گروه گواه تفاوت معنیداری مشاهده شد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد در متغیر کیفیت جو عاطفی، زوج درمانی راه حل محور نسبت به زوج درمانی گلاسری اثربخش تر است. نتیجه گیری : بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، استفاده از روش های زوج درمانی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری در جو عاطفی همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، روان شناسی و سلامت از این درمان ها می تواند کمک کننده باشد.
۱۱.

مدل یابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی با رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان: نقش میانجی گر تحمل پریشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 618 تعداد دانلود : 716
زمینه: خودآسیب رسانی مکانیسمی است که نوجوانان برای محافظت از خود شکننده شان در کنار آمدن با فشارهای دوره نوجوانی از آن استفاده می کنند و اغلب موجب آسیب جدی جسمی و روانی به خود می شوند. مطالعات متعدد نشان داده است که شناخت اجتماعی در انواع مشکلات رفتاری و اختلالات روانی دخیل است؛ از سویی تحقیقات نقش میانجی گر تحمل پریشانی را در گرایش نوجوانان به رفتارهای خودآسیب رسان مشهود دانسته اند. اما وجود پژوهشی که بصورت همزمان نقش میانجی گر تحمل پریشانی را در رابطه بین شناخت اجتماعی با رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بررسی نماید مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط ساختاری شناخت اجتماعی با رفتارهای خودآسیب رسان با میانجی گری تحمل پریشانی نوجوانان انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان 16-14 سال که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی شهر کرج مشغول به تحصیل بودند، که 247 نفر به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی به صورت در دسترس با استفاده از پرسشنامه های شناخت اجتماعی (نجاتی و همکاران، 1397)، رفتار خودآسیب رسان (کلونسکی و گلن، 2009)، و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS23 و Smart PLS3 استفاده شد. یافته ها: اثرمستقیم و منفی شناخت اجتماعی بر رفتارهای خودآسیب رسان معنادار بود (0/05>P)، اما اثرغیرمستقیم شناخت اجتماعی بر رفتارهای خودآسیب رسان معنادار نبود. اثر مستقیم و منفی تحمل پریشانی بر رفتارهای خود آسیب رسان معنادار بود (0/01 >P). نتیجه گیری: براساس یافته ها، می توان نتیجه گرفت تحمل پریشانی و شناخت اجتماعی از عوامل مهم اثرگذار بر رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان است، بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود. شماره ی مقاله: ۵
۱۲.

پیش بینی دلزدگی زناشویی بر مبنای ذهن آگاهی، بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره

کلید واژه ها: دلزدگی زناشویی ذهن آگاهی بهزیستی روانشناختی انعطاف پذیری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 375 تعداد دانلود : 720
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی دلزدگی زناشویی بر مبنای ذهن آگاهی، بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی بود. طرح پژوهش همبستگی بود جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره، شهر تهران منطقه 16، به تعداد 1000 نفر، در سال 99-1400 بود. با توجه به جدول مورگان نمونه پژوهش حاضر را 275 نفر از زوجین شهر تهرانبود، که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. ابزار مورداستفاده در پژوهش مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز(CBM)، پرسشنامه پنج وجه ی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2009)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بود جهت تجزیه وتحلیل داده ها از کلموگراف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد بین ذهن آگاهی با دلزدگی زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین بهزیستی روانشناختی با دلزدگی زناشویی رابطه رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین انعطاف پذیری با دلزدگی زناشویی رابطه رابطه منفی و معنادار وجود دارد همچنین ذهن آگاهی، بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی پیش بینی کننده48/ درصد از واریانس دلزدگی زناشویی می باشد.
۱۳.

نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین سبک های مقابله ای با کیفت زندگی و خشونت خانگی علیه زنان در دوران قرنطینه کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری خشونت خانگی علیه زنان سبک های مقابله کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 254 تعداد دانلود : 882
مقدمه: خشونت خانگی علیه زنان یک مشکل جدی و نگرانی عمده برای سلامت عمومی است که بر اساس گزارش ها به دنبال شیوع ویروس کرونا و ایجاد قرنطینه خانگی به یک اپیدمی دنباله دار تبدیل شده است. مرور نظام مند پژوهش ها نشان می دهد، رابطه پایداری بین تاب آوری و سبک های مقابله ای با کیفیت زندگی و خشونت خانگی وجود دارد. اما تاکنون پژوهشی روابط این متغیرها را در قالب یک مدل جامع بررسی نکرده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین سبک های مقابله ای با کیفیت زندگی و خشونت خانگی علیه زنان در دوران قرنطینه کرونا ویروس انجام شد. روش: طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهر کرج در بازه زمانی اول مهر تا پایان آبان ماه 1399بود که 241 نفر به صورت اینترنتی بوسیله پرسشنامه های سبک های مقابله ای بلینگز و موس، کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، خشونت علیه زنان حاج یحیی و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: سبک های مقابله ای و تاب آوری و خشونت خانگی علیه زنان دارای همبستگی مثبت معنادار (01/0>P) و سبک های مقابله ای و کیفیت زندگی دارای همبستگی منفی (05/0>P) و تاب آوری و کیفیت زندگی دارای همبستگی مثبت (01/0<P) معناداری هستند. همچنین تاب آوری در رابطه بین سبک های مقابله ای و کیفیت زندگی نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: سبک های مقابله ای و تاب آوری از عوامل مهم اثرگذار بر کیفیت زندگی و خشونت خانگی علیه زنان است و باید در برنامه های پیشگیری و درمانی مورد توجه متخصصان زوج و خانواده قرار گیرد.
۱۴.

The Impact of Brief Imago-based skills training on Self-Compassion, Life Quality and Marital Commitment of Women Who Filed for Divorce in Neishabour City(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Imago-based skills training Self-compassion quality of life Marital commitment

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 270 تعداد دانلود : 545
The objective of the present study was to investigate the effect of brief imago-based skills training on self-compassion, quality of life and marital commitment of women who filed for divorce. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest and follow-up design. The population included all women who filed for divorce, either referring or were referred to the psychological and counseling centers under the supervision of Welfare Organization in Neishabour. The sample was selected purposively. Then, 30 women were randomly assigned to the experimental and the control groups (i.e., each group included 15 participants). Data collection instruments included Neff’s Self-Compassion Scale (2003), World Health Organization’s short form of Quality of Life Scale (1989) and Adams and Jones’ Marital Commitment Questionnaire (1997). Data analysis was performed through multiple analyses of variance using SPSS software (version 25). The results showed that brief imago-based skills training positively affected self-compassion, quality of life, and marital commitment of women who filed for divorce. Furthermore, the effectiveness of imago-based skills training in self-compassion, quality of life, and marital commitment of women who filed for divorce was sustained. As a result, this treatment can be used by psychologists, counselors, and clinicians in psychological interventions related to self-compassion, quality of life, and marital commitment of women who filed for divorce.
۱۵.

اثربخشی آموزش مدل چهار عاملی ذهن آگاهی و خود دلسوزی بر رضایت از زندگی و تاب آوری زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی خود دلسوزی رضایت از زندگی تاب آوری سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 661 تعداد دانلود : 370
هدف : با توجه به افزایش جمعیت سالمندان ، مسائل سلامت و کیفیت زندگی این گروه سنی وخیم تر از هر سنی دیگر است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدل 4 عاملی ذهن آگاهی و خود دلسوزی بر رضایت از زندگی و تاب آوری زنان سالمند بود. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 473 از زنان سالمندی بود که در سال 1399 در آسایشگاه های سالمندان گیلان ساکن بودند. نمونه ای با حجم 45 نفر به شیوه هدفمند و با توجه به معیار های ورود و خروج انتخاب شد و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفری به ترتیب گروه آزمایشی ذهن آگاهی، گروه آزمایشی خود دلسوزی و گروه کنترل دسته بندی شدند. برای گروه آزمایشی اول 8 جلسه 2 ساعتی آموزش ذهن اگاهی بر اساس بسته کابات-زین و برای گروه آزمایشی دوم 8 جلسه 2 ساعتی آموزش خود دلسوزی بر اساس بسته گیلبرت، اجرا گردید(هر هفته یک جلسه) و در گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه های رضایت از زندگی دینر و همکاران، و تاب آوری کونور و دیوید سون، مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل 4 عاملی ذهن آگاهی و خود دلسوزی باعث بهبود رضایت از زندگی و تاب آوری زنان سالمند گردید (05/0 > p )، و این تاثیر در مرحله پیگیری ماندگار بود(05/0 > p ). نتیجه گیری: بنا براین می توان از این مداخله به عنوان بخشی از مداخلات درمانی به طور موثر در مراکز سالمندان استفاده نمود.
۱۶.

مقایسه اثربخشی آموزش شفقت خود و درمان هیجان مدار در کاهش آسیب پذیری روانی- بدنی مادران کودکان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 950 تعداد دانلود : 58
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و درمان هیجان مدار در کاهش آسیب پذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک ناتوان یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی   با طرح پیش آزمون، پس آزمون و یک پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان ناتوان یادگیری مراجعه کننده   به مرکز مشاوره پیوند   در سال تحصیلی 1399-1400 در شهرستان ملارد بودند. 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در یک گروه آزمایش 15 نفره تحت برنامه آموزش شفقت خود، یک گروه آزمایش 15 نفره تحت درمان هیجان مدار و یک  گروه 15 نفره کنترل جایگزین شدند. چک لیست علائم SCL-25  دراگوتیس و همکاران (1974) روی  سه گروه و برنامه های آموزش شفقت خود گیلبرت (2014) برای یک گروه آزمایش   و درمان هیجان مدار گولدمن و گرینبرگ (2015) برای گروه آزمایش دیگر اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش شفقت خود و درمان هیجان مدار آسیب پذیری روانی- بدنی را کاهش می دهند (01/0P<). درمان هیجان مدار تاثیر بیشتری دارد و این تاثیرات در مرحله پیگیری پایدار بودند. از آن جایی که آموزش شفقت خود و درمان هیجان مدار احتمالا منجر به تغییر، تجربه و پذیرش هیجان ها می شوند، آسیب پذیری مادران را کاهش می دهند. بنابراین می توان از این روش های کارآمد برای بهبود سلامت مادران کودکان ناتوان یادگیری استفاده کرد.
۱۷.

اثربخشی درمان مبتنی برخانواده در تصویربدنی و سبک های هویت نوجوانان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بی اشتهایی عصبی تصویر بدنی درمان مبتنی برخانواده سبک های هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 492 تعداد دانلود : 971
پژوهش حاضر با ه دف بررسی اثربخشی و تداوم اثر درمان مبتنی برخانواده در تصویربدنی و سبک های هویت نوجوانان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی انج ام شد. ط رح پ ژوهش، از ن وع نیم ه تجرب ی، پیش آزم ون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، نوجوانان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی در سال تحصیلی99-1400شهر کرج بودند. به منظور انجام پژوهش، 30نفر از دانش آموزان به همراه خانواده هایشان انتخاب و با گم ارش تص ادفی در گروه های آزم ایشی و کنت رل قرارگرفتند. گروه آزمایش در 10جلسه، مداخله درمان مبتنی برخانواده را دریاف ت نمودند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه نگرش های خوردن گارنر و گرفینگل، پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی و پرسشنامه تصویربدنی کش و پروزینسکی ب ود. داده ه ا ب ا تحلیل کواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس آمیخته بررسی شدند. نتایج نشان داد درمان مبتنی برخانواده برای بی اشتهایی عصبی ، منجربه پیدایش تصویربدنی مثبت و کسب هویت متعهدانه در دانش آموزان می شود.  همچنین پیگیری نشان داد که اثربخشی مداخله ماندگاراست. باتوجه به یافته ها، می توان نتیج ه گرف ت درمان مبتنی برخانواده برای بی اشتهایی عصبی ، منجربه پیدایش تصویربدنی مثبت و سبک هویت متعهدانه در نوجوانان دختر می شود. بنابراین روانشناسان و مشاوران می توانند درمورد دانش آموزان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی از این درمان استفاده کنند.
۱۸.

طراحی مدل پیش بینی عملکرد خانواده، سبک های مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی، بر اساس تحلیل روند تغییرات دورهای تحولی خانواده در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دورهای تحولی خانواده طلاق عملکرد خانواده سبک مقابله با تعارض زناشویی انعطاف پذیری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 710 تعداد دانلود : 244
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل پیش بینی عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی بر اساس تحلیل روند تغییرات دور های تحولی خانواده در زوجین متقاضی طلاق است. روش پژوهش، علمی- مقایسه ای بوده که بر اساس تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون منحنی درجه دوم است. جامعه آماری این پژوهش، زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در شش ماه اول سال 1397 در استان آذربایجان شرقی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، 200 تن از زوجین (400 نفر)، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه است که عملکرد خانواده بنا بر الگوی مک مستر، سبک های مقابله با تعارض زناشویی پرسشنامه رحیم (ROCI-II) و انعطاف پذیری شناختی پرسشنامه (دنیس و وندروال، 2010) تدوین شده است. داده ها با استفاده از روش تحلیل روند، تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون منحنی درجه دوم با نرم افزار  Spssتحلیل شدند. نتایج تحلیل روند حاکی از آن بود که تغییرات عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در مراحل گوناگون دورهای تحولی خانواده زوجین متقاضی طلاق معنادار است. بیشترین میزان عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در مراحل عقد و بدون فرزند می باشد. عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی زوجین با ورود اولین فرزند کاهش می یابد و معمولاً کمترین مقدار متغیرها در دوره نوجوانی فرزند است و در مرحله آشیانه خالی دوباره افزایش می یابد (P<0.01). نتایج پژوهش نشان می دهد عملکرد خانواده، سبک مقابله با تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی زوجین از مراحل دورهای تحولی خانواده تبعیت می کند. لذا پیشنهاد می شود زوجین به آموزش مهارت های اجتماعی مناسب به نوجوان توجه کنند و بعد از دوره نوجوانی فرزند، مجدداً روابط خود را با اطرافیان بازسازی کنند.
۱۹.

رابطه دین داری و تاب آوری با بهزیستی روانی در همسران جانبازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بهزیستی روانی تاب آوری دین داری همسران جانبازان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 691 تعداد دانلود : 131
سابقه و هدف: جنگ معمولاً پیامدهای گسترده فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که تأثیر بسیاری بر مشکلات جسمی و روانی می گذارد. ازاین رو، هدف از این پژوهش تعیین رابطه دین داری و تاب آوری با بهزیستی روانی در همسران جانبازان شهر کرج بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری 3750 نفر از همسران جانبازان شهر کرج بود که از میان آنان نمونه ای به تعداد 249 نفر در سال 1398 با توجه به فرمول کوکران به روش دردسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه دین داری سراج زاده و همکاران، پرسش نامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بین مؤلفه های دین داری با بهزیستی روانی رابطه مثبت و معنی داری در مقدار 01/0 وجود داشت. همچنین از بین پنج مؤلفه مربوط به تاب آوری، تنها بین سه مؤلفه تأثیرات معنوی، تحمل عاطفه منفی و پذیرش مثبت با بهزیستی روانی رابطه خطی معنا داری وجود داشت و متغیّرهای شایستگی فردی و کنترل، در تبیین بهزیستی روانی همسران جانبازان نقشی نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه متغیّرهای دین داری و تاب آوری پیش بینی کننده های معناداری برای بهزیستی روانی هستند، می توان با ایجاد ظرفیت هایی در موقعیت های آموزشی، بهزیستی روانی همسران جانبازان را ارتقا بخشید.
۲۰.

نقش واسطه ای احساسات مثبت نسبت به همسر در رابطه بین خودکنترلی و اعتیاد به اینترنت در زنان فعال در شبکه های اجتماعی

کلید واژه ها: احساسات مثبت همسر خودکنترلی اعتیاد به اینترنت زنان متأهل شبکه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 752 تعداد دانلود : 413
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای احساسات مثبت نسبت به همسردر رابطه بین خودکنترلی واعتیادبه اینترنت در زنان فعال درشبکه های اجتماعی انجام شد.این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه موردمطالعه آن شامل کلیه زنان متأهل فعال در شبکه اجتماعی اینستاگرام وعضو پیج های دردسترس بود،که دربازه زمانی تیرتا مردادماه 1398،عضواین پیج ها بودند.به همین منظور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند،تعداد 299 نفر از زنان متأهل عضو این پیج دربازه زمانی مذکور،انتخاب شده وبه پرسشنامه های اعتیادبه اینترنت،خودکنترلی واحساسات مثبت،پاسخ دادند. سپس داده ها بااستفاده ازنرم افزارآماریSPSS نسخه 22 وبه کمک ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه موردتجزیه وتحلیل قرارگرفتند.نتایج نشان دادند،هریک ازابعادخودکنترلی شامل خودکنترلی اولیه(05/0P<و 454/0- =β)ومؤلفه خودکنترلی منع کننده(05/0P<و 317/0-=β) می تواننداعتیادبه اینترنت درزنان را پیش بینی نموده وهمچنین ضرایب استاندارد و غیراستانداردرگرسیون چندگانه به روش همزمان نیز بیانگرآن بودکه احساس مثبت نسبت به همسر(05/0P<و 399/0- =β) می تواند اعتیاد به اینترنت درزنان راپیش بینی کند. نتایج نشان دادکه خودکنترلی ازطریق احساسات مثبت نسبت به همسر با اعتیاد به اینترنت رابطه غیر مستقیم دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تقویت احساسات مثبت نسبت به همسر می تواند میزان خودکنترلی افراد را بالا برده ودرنتیجه به صورت غیرمستقیم ازمیزان اعتیاد به اینترنت درزنان بکاهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان