ابراهیم بنی طالبی

ابراهیم بنی طالبی

مدرک تحصیلی: استادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه شهرکرد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

تدوین و به روز رسانی نُرم ملی آمادگی جسمانی مردان و زنان 60-18 سال شهر شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تدوین نورم آمادگی جسمانی استان چهارمحال و بختیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 833 تعداد دانلود : 114
هدف از پژوهش حاضر تدوین و به روز رسانی نورم آمادگی جسمانی زنان و مردان شهر شهرکرد بود. روش تحقیق کاربردی از نوع توصیفی بود و جامعه ی آماری شامل زنان و مردان 18 تا 60 سال ساکن شهر شهرکرد بود. روش نمونه گیری به صورت سیستماتیک و حجم نمونه شامل 384 نفر بوده که برای رفع خطای احتمالی در جمع آوری داده ها تعداد 400 نمونه در شهر شهرکرد انتخاب شدند. نتایج نشان داد مردان و زنان به ترتیب میانگین وزن 37/80 و 84/66 کیلوگرم، قد 68/176 و 29/167 سانتی متر، درصد چربی 41/23 و 35/ 32، WHR (نسبت دور کمر به دور لگن) 87/0 و 84/0 و شاخص توده ی بدن (BMI) 44/25 و 94/23 کیلوگرم/متر مربع، استقامت قلبی-تنفسی 30/28 و 92/30 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه، انعطاف پذیری 97/34 و 93/30 سانتی متر، مجموع قدرت پنجه ی دو دست 21/96 و 83/63 کیلوگرم، استقامت عضلات کمربند شانه ای (شنای سوئدی) 63/39 و 28/31 تکرار، استقامت عضلات شکم (دراز و نشست) 06/43 و 29/34 تکرار، است. به نظر می رسد مردان به لحاظ شاخص توده بدن در مرز بین وزن طبیعی و اضافه وزن قراردارند و زنان دارای وزن طبیعی هستند، درصد چربی مردان نسبت به نورم استاندارد چاق نشان داده شده اند و در وضعیت خوبی قرار ندارند و زنان دارای درصد چربی زیاد هستند. در شاخص نسبت دور کمر به دور لگن با طبقه بندی کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد در موقعیت متوسط قرار دارند. در مورد توان هوازی مردان و زنان در وضعیت ضعیفی قرار دارند.
۲.

بررسی تأثیر مداخله های فعالیت ورزشی مختلف بر جنبش پذیری و عملکرد تعادل پویای زنان و مردان سالمند ایرانی " مرور نظام مند و فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمندی ورزش تعادل عملکردی تعادل ایستا تعادل پویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 336 تعداد دانلود : 974
تحقیقات زیادی تأثیر فعالیت بدنی مختلف را بر تعادل سالمندان بررسی کرده اند. هدف اصلی از پژوهش حاضر ، بررسی تأثیر تمرینات مختلف بر تعادل سالمندان به صورت یک مرور نظام مند و فراتحلیل بر مطالعات داخل ایران بود. برای انجام پژوهش حاضر، پایگاه های اطلاعاتی SID, ISC، Magiran و Google Scholar از سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹9، همراه با کلمات کلیدی جستجو شد. بعد از غربالگری اولیه، متن کامل مقالات ارزیابی گردید و مقالاتی که معیار ورود به پژوهش داشتند آنالیز شدند. تعداد 191 مقاله مورد بررسی اولیه قرار گرفتند و از این میان ۱۷ مقاله معیار برای تعادل عملکردی، ۳۳ مقاله معیار ورود برای تعادل پویا و ۱۱ مقاله معیار ورود برای تعادل ایستا ورود به مرور سیستماتیک و فراتحلیل را کسب کردند. بر این اساس ۲۴۷۲ نفر فرد سالمند که به دو گروه کنترل و گروه تجربی به ترتیب تعداد ۱۲۲۴ و ۱۲۳۶ نفر تقسیم می شدند که ۱۲۱۷ (زن) و ۱۱۷۱ (مرد) بودند. میانگین سنی آزمودنی ها در پژوهش حاضر ۶۶ سال بود. نتایج متاآنالیز نشان داد که تمرینات مختلف ورزشی موجب بهبود تعادل عملکردی، تعادل پویا و تعادل ایستا در سالمندان می گردند. نتایج متاآنالیز نشان داد، تمرینات مختلف، اثر بالا و معنی داری بر تعادل عملکردی (0=ES، 46/45=z، 001/0=p) و زمان برخاستن و رفتن (0=ES، 96/11=z، 001/0=p) و اثر معنی داری بر تعادل ایستا (0=ES، 77/6=z، 001/0=p) داشتند. نتایج این تحقیق نشان داد که تمرینات مختلف ورزشی، در بهبود تعادل عملکردی، پویا و ایستا در سالمندان تأثیرگذار است.
۳.

مقایسه آثار تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی بر فاکتورهای گلیسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو: مرور نظام مند و فراتحلیل مقالات داخل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گلوکز انسولین مقاومت به انسولین تمرینات تناوبی تمرینات تداومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 28 تعداد دانلود : 626
پژوهش های زیادی تأثیر فعالیت ورزشی را بر عوامل مرتبط با بیماری دیابت   بررسی کرده اند . هدف اصلی از انجام شدن پژوهش حاضر، مقایسه آثار تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی بر فاکتورهای گلیسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، به صورت مرور نظام مند و فراتحلیل مطالعات داخل ایران بود. در پژوهش حاضر، پایگاه های اطلاعاتی Science Direct ، PubMed ، Scopus ، Web of Science ، SID ، Magiran و Google Scholar از سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸، همراه با کلمات کلیدی جست وجو شدند. بعد از غربالگری اولیه، متن کامل مقالات ارزیابی شد و مقالاتی که معیارهای ورود به پژوهش داشتند، تحلیل شدند. تعداد ۲۳1 مقاله بررسی اولیه شدند و از این میان 25 مقاله معیارهای ورود به مرور سیستماتیک و فراتحلیل را داشتند؛ براین اساس ۹۰۸ فرد دیابتی که به دو گروه تجربی و گروه کنترل به ترتیب تعداد ۴۹۴ و ۴۱۴ نفر تقسیم شدند، در گروه تجربی (30۵ زن، 189 مرد) و در گروه کنترل (۲۷۸ زن، ۱۳۶ مرد) قرار گرفتند. میانگین سنی آزمودنی ها در پژوهش حاضر ۵۰ سال بود. نتایج متاآنالیز نشان داد که تمرینات تناوبی و تداومی هر دو موجب بهبود شاخص های گلیسمی می شوند. تمرینات استقامتی تداومی و تمرینات تناوبی موجب کاهش معنادار سطوح گلوکز ( (P=0.001; SE=0.18, 95% CI= -1.24 - 0.86, Z=-10 و انسولین ( (P=0.001; SE= 0.18, 95% CI= -1.62 - 0.917, Z=-7 و مقاومت به انسولین ( P=0.001; SE= 0.05, 95% CI= -0.34 - 0.13, Z=-4.52 ) شدند. بین تمرین تداومی و تناوبی در سطوح گلوکز و انسولین اختلاف معنادار مشاهده شد ( P=0.002 ، P=0.0001 )، اما این اختلاف در مقاومت به انسولین مشاهده نشد ( P=0.42 ) . تمرینات استقامتی تداومی و تناوبی موجب بهبود سطوح گلوکز خون، انسولین و   مقاومت به انسولین می شوند و تمرینات تناوبی در بهبود عملکرد شاخص های گلیسمی مؤثرتر هستند؛ اگرچه در این زمینه به انجام دادن مطالعاتی بیشتر و با کیفیت بهتر نیاز است .
۴.

مقایسه تأثیر تمرین استقامتی کم شدت و تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن Hig2 و محتوای تری گلیسیرید چربی احشایی رت های مبتلا به کبد چرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت چربی احشایی تمرین تناوبی شدید پروتئین القاء کننده هیپوکسی 2 تری گلسیرید کبد چرب غیر الکلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 18 تعداد دانلود : 165
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر هشت هفته تمرینات LIET و HIIT بر میزان بیان ژن HIG2 و محتوایTG بافت چربی احشایی موش های صحرایی نر مبتلا به NAFLD بود. این پژوهش بر روی 40 سر موش نر نژاد ویستار مبتلا شده بهNAFLD انجام شد. موش ها به گروه های ده تایی کنترل سالم و گروه های کنترل LIET و HIIT (رژیم غذایی پر چرب) تقسیم شدند. مصرف رژیم غذایی پرچرب پس از گذشت 16 هفته تا پایان دوره تمرین ادامه داشت. پروتکل تمرینHIIT باشدت 90 % و پروتکل تمرینی LIET شامل دویدن باشدت 45% حداکثر سرعت بیشینه بود. سنجش بیان ژن HIG2 با استفاده از تکنیک Real-time PCR و سنجش TG بر روی دستگاه اتو آنالیزور (مدل BT3000) انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری در میزان بیان ژن HIG2 بین گروه های تمرینی در مقایسه با گروه کنترل وجود ندارد (05/0P>). افزایش معنی داری در میزان بیان ژن HIG2 صرفاً در گروه کنترل (039/P=0) نسبت به گروه شم مشاهده شد. تفاوت معنی داری در میزان محتوایTG بافت چربی احشایی بین گروه کنترل و تمرین استقامتی کم شدت (001/P=0) و بین گروه کنترل و تمرین تناوبی شدید (001/P=0) و بین تمرین استقامتی کم شدت و تمرین تناوبی شدید (003/P=0) مشاهده شد.مشاهده شد. علاوه براین، می توان چنین نتیجه گرفت که ادامه رژیم پرچرب در طول تمرین و نیز تاثیر تمرینات بر میزان TG بافت چربی احشایی و عدم تاثیر بر بیان ژن HIG2، به نظر می رسد که هر دو نوع تمرین مستقل از مسیر HIG2 بر محتوای چربی احشایی در رت های مبتلا بهNAFLD تاثیر داشتند.
۵.

تأثیر تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن PPARγ و میزان TG کبدی در رت های مبتلا به بیماری کبد چرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیماری کبد چرب تمرین تناوبی شدید گیرنده فعال تکثیر پرواکسیزوم گاما تری گلیسرید کبدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 287 تعداد دانلود : 298
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن PPARγ و محتوای تری گلیسیرید کبدی رت های مبتلا به کبد چرب غیرالکلی انجام شد.در این پژوهش تجربی 30 سر رت نر ویستار به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول (20 سر)، 16 هفته غذای پرچرب با هدف بروز کبد چرب مصرف کرد و گروه دوم (کنترل) (10 سر) در این مدت غذای استاندارد مصرف کرد. پس از تأیید کبد چرب به وسیله اندازه گیری سطح سرمی آنزیم ALT  در گروه اول و تقسیم تصادفی آن ها به دو گروه NAFLD و NAFLD+HIIT (هر گروه 10 سر)، گروه NAFLD+HIIT تمرین فزاینده ای براساس درصدی از حداکثر سرعت را  (75 تا 90 درصد) به مدت هشت هفته انجام داد و گرو ه های NAFLD و کنترل تنها رژیم غذایی قبل خود را مصرف کردند و در هیچ تمرین ورزشی شرکت نکردند. در پایان هشت هفته تمرین، میزان بیان ژن PPARγو محتوای کبدی تری گلیسیرید اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد میزان بیان ژن PPARγدر گروه NAFLD+HIIT در مقایسه با گروه NAFLD به طور معناداری افزایش یافت (P = 0.001). همچنین میزان تری گلیسیرید کبدی گروه NAFLD+HIIT کاهش معناداری داشت (P = 0.001). میانگین وزن رت ها در گروه NAFLD+HIIT نیز تغییر معنا داری نداشت (P = 0.054)، اما میانگین وزن گروه کنترل و NAFLD در طی این دوره افزایش معنا داری پیدا کرد (P = 0.001). به نظر می رسد تمرین های تناوبی شدید با افزایش بیان PPARγو تأثیر بر تنظیم بیان ژن های مؤثر در متابولیسم چربی، به طور مستقل از کاهش وزن باعث کاهش تری گلیسیرید کبدی و بهبود بیماری کبد چرب می شوند.
۶.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید و متوسط بر بیان miR-1 و miR-206 عضلانی و IGF-1 سرمی در موش های صحرایی نر سالمند نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: miR-1 miR-206 IGF-1 سارکوپنیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 483 تعداد دانلود : 178
یکیازپیامدهایمهم وشایعدرافرادسالمند،آتروفیعضلانی وابستهبهسنیاهمانسارکوپنیاست.سارکوپنیاباکاهش چشمگیردرقدرتوتودهعضلانیهمراه است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر تمرین مقاومتی شدید و متوسط بر بیان miR-1، miR-206 بافت عضله و IGF-1 سرم موش های صحرایی نر سالمند نژاد ویستار بود. 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (23 ماه) به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و یک گروه کنترل شامل گروه تمرین مقاومتی با شدت متوسط (تعداد = نُه)، تمرین مقاومتی با شدت زیاد (تعداد = هشت) و گروه کنترل (تعداد = هشت) قرار گرفتند. تمرین مقاومتی شامل هشت هفته تمرین مقاومتی نردبان با شدت زیاد (80 درصد از MVCC) و شدت متوسط (60 درصد از MVCC) و پنج روز در هفته بود. بعد از دوره تمرین، بیانmiR-1 و miR-206 به روش RT–PCR در عضلات نعلی و خم کننده دراز شست پا و IGF-1 در سرم اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آزمون آنوای یک طرفه با سطح معنا داری (P < 0.05) انجام شد. نتایج نشان داد که بیان miR-1 و miR-206 در دو گروه مقاومتی شدید و مقاومتی متوسط نسبت به گروه کنترل پایین تر و غلظت IGF-1 در دو گروه مقاومتی شدید و مقاومتی متوسط نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری بیشتر بود (P < 0.05). تمرین مقاومتی شدید در عضله خم کننده دراز شست پا در هر دو متغیر miR-1 و miR-206 تأثیر بیشتری داشت و در متغیر IGF-1 نیز تأثیر مداخله قدرتی شدید بیشتر از مداخله دیگر بود. به نظر می رسدتمرین مقاومتیبا شدت های متوسط و زیاد می تواند باعث تغییر در سطوح استراحتی برخی میکروRNAهای مرتبط با آتروفی عضلانی (miR-1 و miR-206) و سطوح سرمی پروتئین هدف آن ها (IGF-1) و احتمالاً جلوگیری از سارکوپنیا در افراد سالمند شود.
۷.

تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی با باند های کشی بر شاخص های عملکردی و چاقی زنان سالمند مبتلا به چاقی استئوسارکوپنیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی استئوسارکوپنیک تمرین مقاومتی سالمند زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 469 تعداد دانلود : 971
چاقی استئوسارکوپنیک نتیجه فرآیندهایی است که منجر به تحلیل عضله و استخوان و افزایش بافت چربی می شود . هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر 12 هفته تمرین مقاومتی با باند های کشی بر شاخص های عملکردی و شاخص چاقی استئوسارکوپنیک در زنان سالمند مبتلا به چاقی استئوسارکوپنیک بود. در این کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 49 زن سالمند (سن 3/68 ± 64/13 سال، درصد چربی 6/56 ± 45/4 درصد، شاخص توده بدنی 3/71 ± 33/1 کیلوگرم بر مترمربع و نمره T چگالی استخوان 1/42 ± 1/86-) به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (22 نفر) و تمرین (27 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته تمرینات مقاومتی با باند های کشی را برای همه گروه های عضلانی اصلی انجام دادند. یافته ها: مقایسه های بین گروهی نشان دهنده افزایش معنی دار در عملکرد جسمانی کوتاه مدت ( SPPB ) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل (0/024 P= ) و نمره Z چاقی سارکوپنیک (0/041 P= ) و تفاوت غیر معنی دار کیفیت عضلانی (0/200 P= ) و خطر شکستگی (0/259 P= ) بین گروه تمرین و کنترل بود. 12 هفته تمرین مقاومتی با باندهای کشی سبب بهبود عملکرد جسمانی کوتاه مدت و نمره Z چاقی سارکوپنیک در زنان سالمند مبتلا به چاقی استئوسارکوپنیک می شود، اما احتمالاً برای تأثیرات بیشتر بر سایر شاخص های چاقی استئوسارکوپنیک دوره تمرینی طولانی تری لازم است.
۸.

تأثیر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و استقامتی بر بیان microRNA-133a و دو فاکتور نسخه برداری استئوژنز و آدیپوژنز Runx2 و PPARγ در مغز استخوان موش های صحرایی نر سالمند نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: mir-133a Runx2 PPARγ تمرین استقامتی و مقاومتی متابولیسم استخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 640 تعداد دانلود : 584
هدف از انجام مطالعه حاضر، تأثیر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و استقامتی بر بیان microRNA-133a ( mir-133a )، RUNX2 و گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما ( PPARγ ) در مغز اس تخوان موش های صحرایی نر سالمند نژاد ویستار بود. 40 سر موش صحرایی نر سالمند (میانگین سنی: 23 ماه، میانگین وزن: 27/438 گرم) نژاد ویستار به پنج گروه مساوی هشت تایی شامل تمرین های مقاومتی و استقامتی با شدت متوسط و شدید و گروه کنترل به طور تصادفی تقسیم شدند. تمرین های مقاومتی متوسط و شدید به ترتیب با شدت 60 درصد و 80 درصد حداکثر ظرفیت حمل ارادی با استفاده از نردبان مقاومتی، تمرین استقامتی با شدت متوسط 70-60 درصد سرعت بیشینه و تمرین استقامتی با شدت شدید 110-80 درصد سرعت بیشینه، با استفاده از تردمیل جوندگان انجام شدند و هر دو نوع تمرین پنج روز در هفته به مدت هشت هفته انجام شدند. بعد از پایان دوره تمرین، بیان mir-133a ، RUNX2 و PPARγ در بافت مغز استخوان تیبیا به روش RT–PCR اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آزمون کروسکال والیس در سطح P ≤ 0.05 انجام شد. این پژوهش نشان داد که میزان بیان mir-133a 0.197) = P )، Runx2 ( 0.960 = P ) و PPARγ 0.872) = P ) در گروه های تمرینی با شدت بالا و متوسط در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت؛ بنابراین، به نظر می رسد که تغییرات سلولی متابولیسم استخوان پس از انجام چنین تمرین هایی به دوره های طولانی تر تمرین ورزشی یا اندازه گیری های دیگری به ویژه در سطح پروتئومیکس نیاز دارد که باید در پژوهش های آینده بررسی شود.
۹.

بررسی هشت هفته تمرین استقامتی تناوبی و تداومی بر MicroRNAs های مرتبط با انتقال معکوس کلسترول در موش های سالمند نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: miR-33a miR-144 ABCA1 تمرین استقامتی تداومی و تناوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 785 تعداد دانلود : 939
سالمندی با تغییراتی در کلسترول خون و به دنبال آن، بیماری های قلبی- عروقی همراه است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر دو نوع تمرین تناوبی و تداومی بر MicroRNA های مرتبط با انتقال معکوس کلسترول در موش های سالمند بود. تعداد 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار مسن (23 ماه) با میانگین وزنی 75/441 گرم به صورت تصادفی در دو گروه تمرینی و یک گروه کنترل شامل گروه تمرین تداومی (تعداد = 10)، تمرین تناوبی (تعداد = 10) و گروه کنترل (تعداد = 10) قرار گرفتند. تمرین تداومی و تناوبی شامل هشت هفته تمرین روی تردمیل و پنج روز در هفته بود که گروه تداومی تمرین را با 60 درصد سرعت بیشینه و به مدت 16 دقیقه در هفته اول شروع کردند و با 70 درصد سرعت بیشینه و مدت 45 دقیقه از هفته چهارم به بعد ادامه دادند. گروه تناوبی تمرین را با شدت 40 تا 80 درصد سرعت بیشینه از هفته اول شروع کردند و با30 تا 110 درصد سرعت بیشینه از هفته چهارم به بعد ادامه دادند. بعد از دوره تمرین، بیان miR-33a و miR-144 و بیان ژن ABCA1 به روش RT –PCR اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آزمون آنوا با سطح معنا داری P < 0.05 انجام شد. نتایج نشان داد که بیان miR-33a و miR-144 در دو گروه تداومی و تناوبی نسبت به گروه کنترل کاهش داشتند؛ اما این کاهش در هر دو گروه نسبت به گروه کنترل تنها درمورد miR-33a معنا دار بود ( P < 0.001 ). بیان mRNA ژن ABCA1 در گروه تداومی و تناوبی پس از هشت هفته تمرین نسبت به گروه کنترل افزایش داشت؛ بااین وجود، این افزای ش تن ها در گ روه تناوبی نس بت به گ روه کنت رل م عن ادار ب ود ( P = 0.002 ). بین تأثیر تمرین تناوبی و تداومی بر بیان miR-33a و miR-144 تفاوت معنا داری وجود نداشت؛ اما درمورد بیان mRNA ژن ABCA1 تفاوت معنا داری در دو گروه تداومی و تناوبی مشاهده شد ( P = 0.028 ). با توجه به نتایج این مطالعه، به نظر می رسد که هر دو تمرین استقامتی تناوبی و تداومی می توانند باعث کاهش بیان miR-33a و به دنبال آن، افزایش بیان mRNA ژن ABCA1 شوند؛ اما این افزایش در تمرین تناوبی نسبت به تمرین تداومی بیشتر است.
۱۰.

مقایسة تأثیر سه شیوة تمرین ترکیبی بر غلظت تستوسترون، کورتیزول و قدرت عضلانی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت کورتیزول تستوسترون تمرین ترکیبی نسبت تستوسترون به کورتیزول

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 731 تعداد دانلود : 761
هدف این مطالعه مقایسه تأثیر سه شیوه تمرین ترکیبی بر غلظت تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول و قدرت عضلانی زنان سالمند بود. به این منظور 40 نفر از زنان سالمند (دامنه سنی 82/0±34/60 سال) به طور تصادفی ساده در یکی از چهار گروه تمرین استقامتی+ قدرتی (E+S) (n=9)، قدرتی+ استقامتی (S+E) (n=10)، ترکیبی چرخشی (ACT) (n=12) و کنترل (n=9) قرار گرفتند. برنامه های تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام گرفت. برنامه تمرین استقامتی شامل کار روی دوچرخه ثابت و برنامه تمرین قدرتی شامل چندین تمرین منتخب بالاتنه و پایین تنه بود. از آزمون تی وابسته و آزمون آنالیز واریانس یکطرفه به منظور تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد 8 هفته تمرین تغییری در میزان تستوسترون گروه S+E و ACT نداشت، اما کاهش معناداری در میزان تستوسترون در گروه E+S مشاهده شد (007/0=P). نتایج نشان دهنده وجود اختلاف معنادار در میزان تستوسترون بین گروه های E+S و ACT بود (01/0=P ). علاوه بر این، در میزان کورتیزول و نسبت تستوسترون به کورتیزول (T/C) پس از تمرین تغییر معنا داری مشاهده نشد. همچنین، افزایش معنادار قدرت بالاتنه فقط در گروه های E+S و ACT و قدرت پایین تنه در همه گروه های تمرین مشاهده شد. با توجه به عدم تغییر شایان توجه در سطح پایه هورمون ها در سه گروه تمرین ترکیبی، این افراد وضعیت کاتابولیکی مزمنی را تجربه نکردند و از آنجا که قدرت در همه گروه ها افزایش یافته است، به نظر می رسد بین وضعیت هورمونی و کسب قدرت در این مطالعه رابطه ای وجود ندارد.
۱۱.

تأثیر فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد با و بدون مصرف ویتامینC بر غلظت سرمی عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مردان غیرفعال عامل نروتروفیک مشتق از مغز فعالیت ورزشی پلیومتریک ویتامین c

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 109 تعداد دانلود : 263
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد با و بدون مصرف ویتامینc بر غلظت سرمی عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF)مردان غیرفعال بود.در این مطالعه نیمه تجربی 36 مرد غیرفعال به طور تصادفی به چهار گروه (مکمل+ فعالیت ورزشی، مکمل، فعالیت ورزشی و کنترل) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های ترکیبی و گروه فعالیت ورزشی برنامه منتخب پلیومتریک را اجرا کردند. همچنین در دوره پژوهش، مکمل ویتامینc، روزانه به مقدار 500 میلی گرم، به صورت کپسول و به مدت یک هفته توسط آزمودنی های گروه ترکیبی و مکمل مصرف شد. خون گیری از افراد پیش و پس از برنامه تمرینات به منظور اندازه گیری BDNF به عمل آمد. سطوح BDNF با استفاده از کیت آزمایشگاهی و روش الایزا اندازه گیری شد. از آزمون های T مستقل و واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی تفاوت بین گروه ها استفاده شد. سطوح سرمی BDNF پس از مصرف ویتامینc همراه با فعالیت ورزشی پلیومتریک حاد در مقایسه با گروه کنترل تغییر معناداری یافت. همچنین مصرف ویتامینc بدون تمرین سبب افزایش معنادار BDNF سرم شد. اما فعالیت ورزشی پلیومتریک به تنهایی نتوانست تغییر معناداری در غلظت سرمی BDNF ایجاد کند. به نظر می رسد انجام فعالیت ورزشی پلیومتریک همراه با مصرف ویتامینc برای گسترش فواید شناختی و عملکردی مغز مفید باشد.
۱۲.

تأثیر ترتیب تمرین ترکیبی (قدرتی و استقامتی) بر سطوح سرمی میوستاتین، فولیستاتین و نسبت فولیستاتین بر میوستاتین زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میوستاتین ترتیب تمرین فولیستاتین نسبت فولیستاتین بر میوستاتین سارکوپنیا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 958 تعداد دانلود : 492
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر ترتیب تمرین ترکیبی (قدرتی و استقامتی) بر سطوح سرمی میوستاتین، فولیستاتین و نسبت فولیستاتین بر میوستاتین زنان سالمند بود. تعداد 40 نفر از زنان سالمند (با دامنه سنی 82/0±34/60 سال؛ قد 01/0±155 سانتی-متر؛ وزن 89/1±72/71 کیلوگرم و BMI 63/0±45/29 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی ساده در یکی از 4 گروه تمرین استقامتی + قدرتی (E+S) (n=9)، قدرتی + استقامتی (S+E) (n=10)، ترکیبی چرخشی (ACT) (n=12) و کنترل (n=9) تقسیم شدند. برنامه های تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. برنامه تمرین استقامتی شامل کار بر روی دوچرخه کارسنج (با شدت 80-60% (MHR و برنامه تمرین قدرتی شامل چندین تمرین منتخب بالاتنه و پایین تنه ( با شدت 75-40% 1RM، 18-8 تکرار) بود. نتایج نشان داد میزان فولیستاتین و میوستاتین پس از 3 نوع ترتیب تمرین، تغییر معنی داری نیافت (0.05≤P). نسبت فولیستاتین به میوستاتین در گروه E+S افزایش یافت، هرچند معنی دار نبود (0.05≤P)؛ ولی این نسبت در گروه S+E کاهش معنی داری را نشان داد (0.04=p) و پس از تمرین، ACT تغییری نیافت (0.05≤P). همچنین، 8 هفته تمرین ترکیبی، به افزایش معنی دار قدرت بالاتنه در گروه های تمرین ترکیبی E+S و ACT و قدرت پایین تنه در همه گروه های تمرینی منجر شد (0.05>p). بر اساس یافته های این مطالعه به نظر می رسد ترتیب تمرین می تواند بر سازگاری های عملکردی ناشی از تمرین تأثیرگذار باشد. همچنین، به نظر می رسد با توجه به افزایش نسبت فولیستاتین بر میوستاتین در گروه E+S و کاهش این نسبت در گروه S+E، ترتیب استقامتی + مقاومتی، به محیط آنابولیک تر و ترتیب مقاومتی + استقامتی، به محیط کاتابولیک تری منجر شود.
۱۳.

مقایسه تاثیر تمرینات سنتی و تمرینات با حمایت وزن (BWST) بر تراکم استخوان افراد پاراپلژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تراکم استخوان تمرینات با حمایت وزن پاراپلژی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : 789 تعداد دانلود : 48
هدف از این پژوهش مقایسهتأثیر تمرینات سنتی و تمرینات با حمایت وزن بر تراکم استخوان و بیومارکرهای سرمی متابولیسم استخوان در افراد پاراپلژی است. تعداد 17 نفر ضایعه نخاعی پاراپلژی (طبقه بندی مقیاس B,C انجمن ضایعه نخاعی آمریکا) با میانگین ابتلا 14 ماه، سن 80/1±53/32 سال، قد 66/1±71/175 سانتی متر، وزن 44/2±59/71 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 83/0±18/23 کیلوگرم بر مترمربع به طور دسترس و داوطلبانه به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. این آزمودنی ها به گروه تمرین با حمایت وزن (10 نفر) و گروه تمرین سنتی (7 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها در یک دوره 12 هفته ای، 4 جلسه 60 دقیقه ای در هفته شرکت کردند. تمرین با حمایت وزن شامل 15 دقیقه گرم کردن روی دوچرخه ثابت و سپس 45 دقیقه تمرین با 50% وزن بدن روی دستگاه نوار گردان و در آخر 10 دقیقه تمرینات سردکردن بود و در هر هفته 10% به وزن تحمل شده اضافه می شد. تمرینات سنتی شامل یک زمان 15 دقیقه ای گرم کردن روی دوچرخه ثابت و 45 دقیقه تمرینات کششی و تمرینات قدرتی، راه رفتن با پارالل و 10 دقیقه سردکردن بود. داده ها نشان دادکه تفاوت معناداری در میزان آلکالین فسفات، استئوکلسین، میزان تغییرات محتوای استخوان گردن ران، تراکم استخوان گردن ران، میانگین محتوای استخوان مهره های کمری و میانگین تراکم استخوان مهره های کمری، بین گروه با حمایت وزن و گروه تمرینات سنتی وجود داشت. تمرین با حمایت وزن می تواند منجر به کاهش پوکی استخوان در افراد پاراپلژی گردد و به عنوان یک مداخله مؤثر جهت درمان پوکی استخوان در این افراد تجویز گردد.
۱۴.

اسفنگوزین - 1- فسفات : یک عامل رشدی در هایپرتروفی به دنبال تمرینات مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی MyoD گیرندةS1Pا S1P میوژنین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 170 تعداد دانلود : 713
اسفنگوزین-1-فسفات(S1P) یک اسفنگولیپید بیواکتیو مشتق از پلاکت ها می باشد که در تنظیم، تکثیر، تمایز، هایپرتروفی، مقابله با مرگ برنامه ریزی شدة سلولی و فعال سازی سلول های ماهواره ای نقش دارد. هدف این تحقیق بررسی اسفنگوزین-1-فسفات(S1P) به عنوان یک فاکتور رشدی در پاسخ به تمرین مقاومتی در موش صحرایی نر نژاد ویستار است. در این تحقیق از 12 موش صحرایی 8 هفته ای نر نژاد ویستار (250-190گرم) استفاده شد. بعد از یک هفته آشناسازی، حیوانات به صورت تصادفی به گروه های کنترل(12N=) و تجربی (12N=) تقسیم شدند. نردبان مقاومتی یک متری با فاصلة میله های 2 سانتی متری با شیب 85 درجه به عنوان وسیلة تمرین مقاومتی و وزنه های متصل شده به دم حیوان به عنوان مقاومت استفاده شد. مقدار S1P در لایه کلروفرم به وسیلة دستگاه HPLC اندازه گیری شد. به منظور بررسی بیان ژن از تکنیک Real-Time PCR استفاده شد. بیان ژن های S1P1، S1P2، S1P3، MyoD، Myogenin در عضله تندانقباض تاکنندة بلند انگشت پا (FHL) و عضلة کندانقباض نعلی (SOL) بررسی شد. نتایج نشان داد تمرین مقاومتی محتوای S1P پلاسما (001 /0=p) را در مقایسه با گروه کنترل افزایش داد. به علاوه، تمرین مقاومتی موجب افزایش بیان ژن گیرندة S1P1 در عضلة FHL (001 /0=p) و SOL (000 /0=p) ، S1P2 در عضلة FHL (000 /0=p) و SOL(603 /0=p) ، S1P3 در عضلة FHL (021 /0=p) و SOL (009 /0=p) ، MyoD در عضلة FHL (000 /0=p) و SOL (001 /0=p) ، میوژنین در عضله FHL (000 /0=p) و SOL (000 /0=p) گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل شد. همبستگی مثبت معناداری بین مقدار S1P پلاسمایی گروه تمرین کرده و بیان ژن MyoD مشاهده شد. همبستگی معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P1 و بیان ژن MyoD در هیچ یک از گروه ها و عضلات مشاهده نشد(05 /0p>)، اما همبستگی مثبت و معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P1 و بیان ژن میوژنین مشاهده شد. همبستگی مثبت و معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P2 و بیان ژن MyoD وجود دارد. همبستگی مثبت و معناداری بین بیان ژن گیرندةS1P3 و بیان ژن MyoD مشاهده شد. تمرین مقاومتی می تواند مقدارS1P در سطح پلاسما و گیرنده های سطح سلولی آن را افزایش دهد. با توجه به نقش ساختاری و عملکردی این اسفنگولیپید و گیرنده هایش و افزایش آنها به دنبال یک دوره تمرین مقاومتی، شاید یکی از مسیرهای سیگنال دهی در سازگاری عضلانی محسوب شود.
۱۵.

تأثیر مصرف کوتاه مدت ترکیب مکمل HMB ( بتا- هیدروکسی- بتا متیل بوتیرات) و کراتین بر عملکرد بی هوازی و شاخص های آسیب عضلانی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد بی هوازی آسیب عضلانی کراتین مکمل HMB

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 661 تعداد دانلود : 952
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مصرف مکمل HMB ( بتا- هیدروکسی - بتا متیل بوتیرات) و ترکیب آن با کراتین بر عملکرد بی هوازی و شاخص های آسیب عضلانی بازیکنان فوتبال است. بدین منظور 24 بازیکن فوتبال دسته یک با میانگین سن70/0±72/20 سال، قد 50/4±33/173 سانتی متر و وزن 41/5±60/58 کیلوگرم انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه مصرف HMB (n=8)، مصرف HMB و کراتین (n=8) و دارونما (n=8) تقسیم شدند. پیش آزمون و پس آزمون شامل اندازه گیری متغیرهای بدنی، آزمون دویدن سرعت بی هوازی (RAST) و شاخص های آسیب عضلانی (CK و LDH) بود. دوره مکمل سازی به مدت 6 روز انجام شد. گروه HMB، مکمل HMB را به میزان 3 گرم در روز مصرف کردند. گروه ترکیب HMB و کراتین، 3 گرم HMB و 3 گرم کراتین و گروه دارونما 6 گرم کربوهیدرات مصرف کردند. برای بررسی اختلاف میانگین متغیرهای اندازه گیری شده در هر گروه در پیش آزمون و پس آزمون، از t همبسته استفاده شد. همچنین به منظور مقایسه اختلاف میانگین فاکتورهای مورد نظر در بین سه گروه، در پیش آزمون و پس آزمون از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. در صورت مشاهده اختلاف معنی دار از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد پس از مصرف مکمل کراتین و HMB و کراتین اوج توان هر دو گروه افزایش می یابد؛ با این حال، این افزایش فقط در گروه ترکیب مکمل HMB و کراتین معنی دار است (P= 0.002). مقایسه گروه ها نیز نشان می دهد تفاوت معنی داری بین گروه ترکیب مکمل HMB و کراتین و گروه مکمل کراتین (P= 0.036) وجود دارد. میانگین توان هر دو گروه، پس از مصرف ترکیب مکمل کراتین و HMB و مکمل کراتین افزایش می یابد؛ با این حال، این افزایش فقط در گروه ترکیب مکمل HMB و کراتین معنی دار است (P= 0.014). شاخص خستگی نیز در هر سه گروه تغییرات اندکی داشت، ولی این تغییرات در هیچ کدام از گروه ها معنی دار نبود. میانگین CK و LDH سرم در دو گروه، پس از مصرف ترکیب مکمل کراتین و HMB و مکمل کراتین کاهش یافت؛ با این حال، این کاهش در هیچ کدام از گروه ها معنی دار نبود. درمجموع نتایج نشان می دهد با توجه به افزایش نسبی عملکرد بی هوازی بازیکنان فوتبال در این تحقیق، مکمل HMB و ترکیب آن با کراتین می تواند عملکرد بی هوازی را افزایش دهد.
۱۶.

تاثیر یک دوره فعالیت بدنی 12 هفته ای بر برخی عوامل آمادگی جسمانی، آنتروپومتریکی و لیپیدهای پلاسمایی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان