لطفعلی بلبلی

لطفعلی بلبلی

مدرک تحصیلی: دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه محقق اردبیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲ مورد.
۱.

اثر ۸ هفته تمرین مقاومتی با الگوی باردهی هرمی دوگانه و مسطح بر قدرت عضلانی اندام فوقانی و تحتانی هندبالیست های بی تمرین و دارای اضافه وزن

کلید واژه ها: الگوی تمرین مقاومتی بی تمرینی هندبالیست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 161 تعداد دانلود : 800
هدف: چاقی و اضافه وزن امروزه به یک معضل جهانی تبدیل شده است. تمرینات مقاومتی بالاترین اثرگذاری را بر قدرت عضلانی را دارد که می تواند منجر به ارتقای کیفیت زندگی افراد گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ۸ هفته تمرین مقاومتی با الگوی باردهی هرمی دوگانه و مسطح بر قدرت عضلانی اندام فوقانی و تحتانی هندبالیست های بی تمرین و دارای اضافه وزن بود. مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون–پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل هندبالیست های زنجان که حداقل 6 ماه تمرینات ورزشی نداشتند. نمونه آماری این مطالعه از بین 36 ورزشکار به روش تصادفی انتخاب شد و در سه گروه 12 نفره (گروه هرمی دوگانه، گروه هرمی مسطح و کنترل) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه های هرمی مسطح و دوگانه به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام شد. برای گروه کنترل هیچ برنامه ای در نظر گرفته نشد و فعالیت خاصی نداشتند. از آزمون آماری Shapiro-wilk برای نرمال بودن توزیع داده ها استفاده شد. برای بررسی تفاوت درون گروهی و بین گروه ها به ترتیب از آزمون های آماری تی همبسته و آنووا استفاده شد. همه آنالیز های آماری با استفاده از نرم افزار spss ورژن 22 و نرم افزار EXELL ورژن 2010 استفاده شد. یافته ها: قدرت عضلانی اندام فوقانی و تحتانی ورزشکاران بی تمرین و دارای اضافه وزن در طی هشت هفته تمرین مقاومتی با الگوی باردهی هرمی دو گانه و مسطح افزایش معنی داری را نشان داد (001/0=P). نتایج آزمون T گروه های همبسته نشان داد که هشت هفته تمرین مقاومتی با الگوی هرمی دوگانه بر قدرت عضلانی اندام تحتانی ورزشکاران بی تمرین و دارای اضافه وزن تاثیر معنی داری داشته است (001/0=P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد تمرینات قدرتی با الگوی باردهی هرمی دوگانه و مسطح در بهبود قدرت آزمودنی های ورزشکار بی تمرین موثر بوده است. به نظر می رسد که تمرینات هرمی دوگانه نسبت به تمرینات از نوع مسطح در افزایش قدرت و یا حجم عضلانی برتری داشته است.
۲.

تاثیر تمرین تناوبی شدید و مکمل کورکومین بر بیان ژن miR-133 و miR-1 بطن چپ موش صحرائی مدل انفارکتوس میوکارد ناشی از ایزوپروترنول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید کورکومین بیان ژن miR-1 و miR-133 انفارکتوس میوکارد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 708 تعداد دانلود : 224
زمینه و هدف : عدم تعادل برخی میکرو -ریبونوکلئیک اسیدها و آپوپتوزیس ناشی از آن ها، نقش مهمی در انفارکتوس میوکارد  دارد. با توجه به نقش مکمل کورکومین و تمرینات تناوبی شدید (HIIT) بر این عوامل، هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر HIIT و کورکومین بر بیان ژن miR-133 و miR-1 بطن چپ موش های صحرائی نر مدل انفارکتوس میوکارد ناشی از ایزوپروترنول بود. روش تحقیق : تعداد 40 سر موش صحرائی نر پس از القای انفارکتوس میوکارد از طریق تحت تزریق درون صفاقی ایزوپرترنول (با دوز 100 میلی گرم/کیلوگرم وزن بد  در دو روز متوالی)، به طور تصادفی در چهار گروه HIIT، کورکومین، HIIT + کورکومین و کنترل تقسیم شدند. HIIT شامل هشت هفته متشکل از پنج جلسه تمرین در هر هفته بود که هر جلسه شامل 10 وهله چهار دقیقه ای دویدن با سرعتی در حد 85 تا 90 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (vVO2max) و دو دقیقه بازگشت به حالت اولیه فعال با شدت 50 تا 60 درصد vVO2max در بین وهله ها بود. کورکومین روزانه 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ خورانده شد. بیان ژن های miR-1 و miR-133 با استفاده از روش Real-Time PCR بررسی گردید و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0/05>p تحلیل شدند. یافته ها : در هر سه گروه مداخله شامل HIIT، کورکومین و مداخله توام، بیان miR-1 کاردیومیوسیت ها به طور معنی دار کمتر (0/001=p) و بیان miR-133  (p=0/001) بیشتر از گروه کنترل بود. با این حال، بیان ژن در هر دو متغیر مورد بررسی پس از HIIT + مکمل نسبت به مکمل تنها، با تغییر معنی دار بیشتری (به ترتیب با 0/006=p و 0/01=p) همراه بود. نتیجه گیری : احتمالا تجویز مکمل کورکومین به همراه HIIT پس از انفارکتوس میوکارد، با بهبود عملکرد قلبی همراه می باشد؛ اما به دلیل محدودیت های تحقیق، به تحقیقات بیشتری نیاز است.   
۳.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین تداومی و تناوبی بر شاخص های سرمی محور هورمون رشد/فاکتور رشد شبه انسولین-1 و عملکرد هوازی مردان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی هوازی عامل رشد شبه انسولینی-1 مردان جوان هورمون رشد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 138 تعداد دانلود : 146
تحقیق حاضر به بررسی تأثیر 8 هفته تمرین تداومی و تناوبی شدید بر شاخص های سرمی محور GH/IGF-1 و عملکرد مردان جوان فعال می پردازد. در این مطالعه نیمه تجربی، 20 مرد جوان (18-25 ساله) انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه همگن تمرین تداومی (10= n) و HIIT (10= n) جایگزین شدند و در یک دوره تمرینی هشت هفته ای شرکت کردند. فعالیت اصلی گروه تمرین تداومی شامل 30 تا 50 دقیقه دویدن تداومی با شدت 50-70 درصد ضربان قلب ذخیره (HRR) بود. تمرینات گروه HIIT سه دوره با چهار تکرار و 15-30 ثانیه دویدن با شدت 85-95 درصد HRR در هر تکرار بود. خون گیری از تمام آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، بلافاصله پس از جلسه اول و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین انجام گرفت. بررسی ها نشان داد که پس از یک جلسه تمرین تداومی یا HIIT مقدار IGF-1 تام به طور معناداری در هر دو گروه کاهش یافته (0001/0=P، ، 63/21= 2،36 F)، درحالی که غلظت سرمی GH به طور معنا داری در هر دو گروه افزایش یافته است (04/0=P). افزون بر این پس از 8 هفته، هیچ یک از شیوه های تمرینی تغییری در غلظت IGF-1 تام ایجاد نکرد (78/0=P)؛ اما غلظت GH در هر دو گروه افزایش یافت (001/0=P). همچنین غلظت IGF-1 آزاد پس از 1 جلسه و 8 هفته تمرین در هر دو گروه به صورت معناداری افزایش یافت (001/0=P). در مقابل، ALS در آزمون مرحله سوم در هر دو گروه کاهش معنا داری داشته است (001/0=P) و مقادیر IGFBP3 در هیچ یک از دو گروه تغییر نکرد (64/0=P). همچنین افزایش VO 2max در هر دو گروه معنا دار بود (001/0=P)، ولی این افزایش در گروه HIIT بیشتر بود (032/0=P، 49/5= 1،17 F). نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از هر دو شیوه تمرینی تداومی و تناوبی می تواند سازگاری های مثبتی در راستای بهبود استقامت قلبی-عروقی و تندرستی فرد ایجاد کند، ولی با در نظر گرفتن مواردی مثل افزایش IGF-1 آزاد و VO 2max، تمرینHIIT روش مناسب تری است.
۴.

تاثیر هشت هفته پیاده روی سریع و مکمل آسکوربیک اسید بر برخی شاخص های فیزیولوژیکی در دانشجویان سیگاری چاق و دارای اضافه وزن

کلید واژه ها: پیاده روی آسکوروبیک اسید دانشجویان سیگاری چاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 951 تعداد دانلود : 84
هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر هشت هفته پیاده روی سریع و مکمل آسکوربیک اسید بر برخی شاخص های فیزیولوژیکی در دانشجویان سیگاری چاق و دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: در این مطالعه نیمه تجربی که در سال 1401 در دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد، 40 دانشجوی سیگاری چاق و دارای اضافه وزن با دامنه سنی 21 تا 26 سال و BMI بالای 25 کیلوگرم بر متر مربع به روش نمونه گیری انتخابی در دسترس و هدفدار انتخاب شدند؛ سپس آزمودنی ها به طور تصادفی در 4 گروه 10 نفره شامل گروه پیاده روی سریع، گروه مکمل آسکوربیک اسید، گروه ترکیب پیاده روی و مکمل آسکوربیک اسید و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه پیاده روی سریع به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه به مدت 60-45 دقیقه با شدت 75-65 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه به پیاده روی سریع پرداختند. گروه مکمل آسکوروبیک اسید در همین بازه ی زمانی با حفظ رژیم غذایی خود، به مقدار 100 میلی گرم قبل از هر جلسه تمرین آسکوروبیک اسید مصرف می کردند. حداکثر اکسیژن مصرفی، شاخص توده بدنی و درصد چربی، دانشجویان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پروتکل تمرینی سنجیده و برای مقایسه معنی داری چهار گروه در متغیرهای وابسته از آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه و هم چنین برای مقایسه معنی داری جفت گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: 8 هفته پیاده روی همراه با مصرف آسکوروبیک اسید موجب کاهش معنی دار وزن، شاخص توده بدن و درصد چربی بدن شد. همچنین پیاده روی سریع منجر به افزایش معنی دار درحداکثر اکسیژن مصرفی شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد ترکیب پیاده روی با مصرف آسکوروبیک اسید روشی مناسب برای دانشجویان چاق و سیگاری باشد. از این رو این روش یک استراتژی غیردارویی ارزشمند می باشد.
۵.

تدوین و به روز رسانی هنجار آمادگی جسمانی مردان و زنان 60-18 سال استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجاریابی آمادگی جسمانی استان اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 255 تعداد دانلود : 120
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین و به روز رسانی هنجار آمادگی جسمانی مردان و زنان 60-18 سال استان اردبیل بود. در این پژوهش، تعداد 400 مرد با میانگین سنی 07/29 سال و تعداد 400 زن با میانگین سنی 16/28 سال از 4 شهرستان استان اردبیل به شیوه خوشه ای و تصادفی انتخاب و به طبقات سنی مختلف تقسیم شدند. در پژوهش حاضر، شاخص توده بدن (BMI)، نسبت دور کمر به لگن (WHR)، درصد چربی، آمادگی قلبی- تنفسی، قدرت عضلانی ایزومتریک پنجه دست با نیروسنج دستی، استقامت عضلانی کمربند شانه با آزمون شنا، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی شکم اندازه گیری شد. از آمار توصیفی برای دسته بندی داده ها، میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر متغیّرها مورد سنجش قرار گرفت و در قسمت آمار استنباطی هم برای توزیع نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف-اسمیرنف و برای بررسی تفاو های بین گروهی از آزمون آماری T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین استقامت قلبی- عروقی مردان 13/44 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، و برای زنان هم 83/39 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه،درصد چربی مردان برابر با 29/14 و زنان 94/21، شاخص توده بدنی مردان 8/24 کیلوگرم بر مترمربع، زنان 2/24 کیلوگرم بر مترمربع، استقامت عضلانی شکم مردان برابر با 89/36 و زنان 20/28، انعطاف پذیری مردان 41/29 و انعطاف پذیری زنان 11/29 سانتی متر بود. با توجه به نتایج بدست آمده، وضعیت آمادگی جسمانی زنان و مردان استان اردبیل در شرایط مطلوبی هست که یافته های منتج از پژوهش حاضر می تواند به عنوان مرجعی برای پژوهش های آینده در حوزه سلامتی در سنین مختلف مورد استفاده قرار بگیرد.
۶.

تأثیر 8 هفته تمرینات پلایومتریک بر چابکی، سرعت، استقامت و توان انفجاری تکواندوکاران

کلید واژه ها: پلایومتریک چابکی سرعت استقامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 487 تعداد دانلود : 171
هدف: هدف ازمطالعه حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرینات پلایومتریک بر چابکی، سرعت، استقامت و توان انفجاری تکواندوکاران بود. روش تحقیق: نمونه پژوهش 20 نفر از تکواندوکاران با میانگین سنی 8/1 ±1/20 سال، قد 50/70±175 سانتی متر و وزن 40/6±20/60 کیلوگرم شهر اردبیل بودند که داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. پس از انجام پیش آزمون، آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی، به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) به انجام تمرینات منتخب پلایومتریک پرداختند. گروه کنترل، تمرینات عادی خود را دنبال می کردند. در پایان دوره تمرینی، پس آ زمون گرفته شد. روش های آماری: از آزمون کلوموگروف- اسمیرنوف برای نرمال بودن داده ها و از آزمون t استودنت در گروه های مستقل و وابسته برای مقایسه میانگین پیش آزمون و پس آزمون متغیر ها در گروههای تجربی و کنترل استفاده گردید. یافته ها: تمرینات پلایومتریک به طور معناداری باعث افزایش توان انفجاری پاها، سرعت، چابکی و انعطافپذیری عضلات کمر و ران تکواندوکاران گردید. نتیجه گیری: تمرینات پلایومتریک سبب افزایش سرعت، استقامت و توان انفجاری می شود، به نظر می رسد افزایش سرعت و کاهش زمان دویدن تکواندوکاران در اثر تمرینات پلایومتریک احتمالاً در اثر سازگاریهای عصبی- عضلانی و تغییرات سرعت در مرحله انقباض برونگرا و درونگرا باشد.
۷.

شناسایی واریانت های جدید در ژن های مرتبط با قدرت عضلانی در یک وزنه بردار نخبه با استفاده از روش توالی یابی کل اگزو: یک گزارش موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت جسمانی قدرت عضلانی وزنه بردار هیپرتروفی عضلانی ژن AGT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 712 تعداد دانلود : 692
فاکتورهای ژنتیکی نقش مهمی در عملکرد ورزشی و فنوتیپ های مرتبط با آن مانند قدرت، توان و ظرفیت هوازی دارند. توالی یابی کل اگزوم پتانسیل زیادی برای شناسایی وایانت های مولکول دئوکسی ریبونوکلئیک اسید (DNA) مرتبط با عملکرد جسمانی دارد. اما با این وجود در تحقیقات ژنتیک ورزشی هنوز از این تکنیک جدید استفاده نشده است. بنابراین هدف از نگارش مقاله حاضر گزارش واریانت های جدید در ژن های درگیر در قدرت عضلانی در یکی از قهرمانان وزنه برداری جهان با استفاده از روش توالی یابی کل اگزوم بود. پس از اخذ رضایت نامه کتبی از یکی از ورزشکاران عضو تیم ملی وزنه برداری مردان، 5 سی سی خون دریافت شد و پس از استخراج DNA از نمونه خون، با استفاده از روش توالی یابی کل اگزوم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج توالی یابی کل اگزوم جهش های بدمعنی (230845794A>G و (230845977G>A در ژن آنژیوتانسین (AGT) و همچنین جهش های (148206440G>A و (148206473G>C را در ژن گیرنده بتا-2 آدرنرژیک (ADRB2) نشان داد. نتایج تجزیه و تحلیل توالی یابی کل اگزوم واریانت-های جدیدی را در ژن های مرتبط با قدرت و توان در این ورزشکار نشان داد. تحقیقات بیشتر با حجم نمونه زیاد جهت بررسی ارتباط این واریانت ها با عملکرد ورزشکاران قدرتی مورد نیاز است.
۸.

تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر بیان ژن miR-208، miR-499 و HSP60 کاردیومیوسیتهای موشهای نر مدل سکته قلبی مواجهه با ایزوپروترنول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورکومین تمرین تناوبی شدید سکته قلبی میکروRNA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 264 تعداد دانلود : 941
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین هوازی تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر بیان ژن miR-208، miR-499 و HSP60 کاردیومیوسیتهای رت های نر مدل سکته قلبی حاد ناشی از ایزوپروترنول انجام شد. تعداد 40 سر موش صحرایی نر شانزده هفته ای با وزن 200 تا 250 گرم نژاد ویستار با تزریق درون صفاقی ایزوپروترنول (با دوز 100 میلی گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن در دو روز متوالی) دچار آنفارکتوس میوکارد (تأیید از طریق شاخص های آسیب قلبی: CK، LDL و CTnI) شدند. سپس به طور تصادفی به چهار گروه (هشت سر موش در هر گروه) تمرین، کورکومین، توأم (تمرین + کورکومین) و کنترل تقسیم شدند. تمرین HIIT به مدت هشت هفته (پنج روز در هفته) شامل 60 دقیقه دویدن تناوبی(چهار دقیقه دویدن با شدت 85-90 درصد VO2max و دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 50-60 درصد) انجام شد. کورکومین روزانه 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ خوراکی استفاده شد. بیان ژن های miR-208، miR-499 و HSP60 با استفاده از روش Real-Time PCR انجام شد. هر سه مداخله شامل تمرین، کورکومین و توام موجب افزایش معنا دار بیان ژنی miR-499 و HSP60 و همچنین بهبود حداکثر اکسیژن مصرفی شدند؛ درحالی که بیان ژن miR-208 کاهش یافت (P = 0.001 در همه موارد). همچنین بیان  miR-208در گروه توأم به طور معنا داری کمتر از گروه های HIIT (P = 0.03) و کورکومین (P = 0.049) بود. هر سه مداخله احتمالاً با تغییر بیان میکروRNAها با کاهش عوارض حاصل از سکته قلبی از جمله استرس اکسایشی، آسیب ایسکمی/تزریق مجدد و بازسازی بافتی مرتبط هستند، ولی شاید کاهش بیشتر بیان miR-208 در گروه توأم به وجود خطر کمتر مرگ ومیر یا سکته مجدد یا بازسازی ساختاری بهتر قلب به دنبال سکته اشاره دارد و بر کسب نتایج بهتر در تجویز هم زمان کورکومین با تمرینات HIIT تأکید می کند؛ بااین حال به دلیل اندازه گیری مستقیم نشدن بسیاری از متغیرها و محدودیت های پژوهش به بررسی های بیشتر نیاز است. 
۹.

آیا عمق غواصی می تواند پاسخ های دستگاه هموستاز خونی را تحت تأثیر قرار دهد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غواصی تعداد پلاکت ها انعقاد خون فیبرینولیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 569 تعداد دانلود : 635
هدف مطالعه حاضر، بررسی پاسخ های دستگاه هموستازی به غواصی تفریحی در اعماق نه و 18 متری آب های آزاد بود. تعداد 20 غواص مرد با میانگین سنی 2/3 ± 5/24 سال، داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. در هر جلسه غواصی، تعداد 10 نفر در عمق نه متری و تعداد 10 نفر دیگر نیز در عمق 18 متری به فعالیت غواصی می پرداختند که انتخاب آنان به روش تصادفی ساده بود و در جلسه بعدی، جای آنان عوض می شد. غواصی به مدت 30 دقیقه به طول انجامید. خون گیری بلافاصله قبل و بعد از فعالیت غواصی انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین تعداد پلاکت ها، زمان پروترومبین ( PT ) و زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده ( aPTT )، به دنبال فعالیت غواصی در هر دو عمق نه و 18 متر کاهش یافتند ( 0.05 ≥ P )؛ درحالی که مقادیر فیبرینوژن به دنبال فعالیت غواصی در هر دو عمق نه و 18 متر و فعالیت فعال کننده پلاسمینوژن بافتی ( tPA ) تنها در عمق 18 متر در مقایسه با حالت پایه افزایش یافتند ( 0.01 > P ). همچنین، به دنبال غواصی در عمق 18 متر، تعداد پلاکت ها و PT کمتر بودند ( 0.05 ≥ P ) و مقادیر فیبرینوژن و فعالیت tPA در مقایسه با غواصی در عم ق نه مت ر بیشتر ب ودن د ( 0.01 > P ). به نظر می رسد که فعالیت غواصی در آب های آزاد می تواند دستگاه هموستاز به ویژه انعقاد خون را مختل کند. به علاوه، عمق غواصی و به دنبال آن، ارتفاع رفع فشار پاسخ های هموستازی را تحت تأثیر قرار می دهد.
۱۰.

تاثیرتمرین هوازی حاد با دو شدت متفاوت بر تغییرات شاخص های آسیب میوکارد در مردان میانسال غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی آسیب میوکارد ایزوآنزیم کراتین کیناز MB تروپونینI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 970 تعداد دانلود : 213
زمینه و هدف: نشانگرهای قلبی شاخص هایی هستند که در تشخیص آسیب بافت قلب و انفارکتوس حاد میوکارد استفاده می شوند. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تاثیر یک وهله تمرین هوازی با دو شدت متفاوت بر تغییرات شاخص های آسیب میوکارد شامل تروپونینI (CTnI) و کراتین کیناز MB (CK-MB) در مردان میانسال غیرورزشکار بود. روش تحقیق: شانزده مرد میانسال غیرورزشکار و سالم (با میانگین سنی 71/6±20/41 سال، قد 77/5±96/176 سانتی متر و وزن 17/8±07/74 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب و به روش همگذر با فاصله 14 روز در مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها ابتدا به طور تصادفی در یکی از دو گروه تجربی (هر کدام 8 نفر) تمرین با شدت متوسط (MI) تمرین با شدت بالا (HI) قرار گرفتند. گروه MI با شدت 60% حداکثر اکسیژن مصرفی و گروه HI با شدت 75% حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت 30 دقیقه بر روی نوارگردان دویدند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و 4 ساعت بعد از فعالیت گرفته شد. از آزمون های آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و t مستقل جهت تحلیل آماری داده ها استفاده شد. سطح معنی داری برابر 05/0>p بود. یافته ها: افزایش معنی داری در میزان CK-MB بلافاصله و 4 ساعت بعد از تمرین نسبت به حالت پایه در هر دو گروه MI (001/0p<) و HI (001/0p<) مشاهده شد، درحالی که افزایش میزان cTnI فقط 4ساعت بعد از تمرین در هر دو گروه نسبت به حالت پایه و بلافاصله بعد معنی دار بود (001/0>p). به علاوه، میزان افزایش CK-MB (003/0p=) و CTnI (001/0p=) در گروه HI نسبت به گروه MI، 4 ساعت بعد از تمرین به طور معنی داربیشتر بود. نتیجه گیری: بنابر نتایج تحقیق هر دو شدت متوسط و بالا باعث افزایش نشانگرهای آسیب قلبی می شوند، ولی به نظر می رسد تمرین با شدت بالا آسیب بیشتری به بافت میوکارد قلبی می زند.
۱۱.

بررسی اثر تمرین هوازی بر سطوح هورمون آدیپونکتین، نیمرخ لیپیدی و hs-CRP پلاسمایی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین تمرین هوازی HbA1c HS-CRP مقاومت به انسولین دیابت نوع دو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 781 تعداد دانلود : 769
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر نیمرخ لیپیدی، هموگلوبین گلیکوزیله، گلوکز خون ناشتا، hs-CRP ، مقاومت به انسولین و هورمون پپتیدی آدیپونکتین در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود . 22 زن غیرفعال و چاق مبتلا به دیابت (سن 2/3 ± 9/45 سال، شاخص توده بدنی 67/0 ± 7/30 کیلوگرم/متر مربع، سابقه بیماری 9/2 ± 4/5 سال و گلوکز خون 05/15 ± 7/152 میلی گرم/ دسی لیتر) انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم گردیدند. گروه آزمایش به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته، جلسه ای 60 دقیقه) تمرین هوازی را با شدت 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه به صورت دویدن در بخش اصلی تمرین اجرا کردند. دو روز قبل و بعد از دوره تمرینی نمونه گیری خونی انجام شد. HbA1c به روش الکتروکمی لومینسانس، آدیپونکتین و انسولین سرم، hs-CRP با روش الایزا، گلوکز، HDL-C و TG ، LDL-C با روش مستقیم و همچنین، کلسترول تام با روش آنزیمی اندازه گیری شدند. نتایج پژوهش با استفاده از آزمون تی همبسته و آزمون تی مستقل نشان داد که پس از مداخله، سطوح گلوکز خون ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین، HbA1c ، hs-CRP ، کلسترول، تری گلیسرید، LDL-C ، وزن، BMI و درصد چربی بدن، کاهش یافتند و هورمون آدیپونکتین افزایش معناداری در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل داشت. ارتباط معکوس و معنادار سطوح سرمی آدیپونکتین با گلوکز، کلسترول تام، تری گلیسرید، وزن بدن و درصد چربی بدن مشاهده شد. طبق یافته های پژوهش حاضر کاهش در چربی احشایی و سطوح لیپیدی ناشی از تمرین هوازی، احتمالاً بر عملکرد آدیپونکتین و کاهش مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی اثرگذار است.
۱۲.

مقایسه واکنش اندوتلیالی و عصبی سمپاتیکی شریان بازویی وزنه برداران نخبه با گروه کنترل همسن کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شریان بازویی عملکرد اندوتلیالی وزنه برداران نخبه واکنش عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 635 تعداد دانلود : 915
هدف مطالعه حاضر مقایسه پاسخ های اندوتلیالی و عصبی سمپاتیکی شریان بازویی به محرک های اتساع و انقباض عروقی در وزنه برداران نخبه و گروه کنترل همسن کم تحرک است. هفت وزنه بردار نخبه (سن 2/2±5/23سال) و هشت آزمودنی سالم کم تحرک (سن 12/2±3/24 سال)  داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. برای تعیین اندازه های شریان بازویی در حالت استراحت، پس از 5 دقیقه انسداد بازو (اتساع عروقی وابسته به جریان) و طی تحریک سمپاتیکی حاد (تست فشار سرما) از اولتراسوگرافی داپلر وضوح بالا استفاده شد. پاسخ های واکنش عروقی به ترتیب از اوج تغییرات اتساعی و انقباضی اندازه مجرای شریانی محاسبه شد و با استفاده از آزمون های آماری t مستقل و اندازه گیری مکرر در سطح معنا داری 05/0 ≥P تجزیه وتحلیل شد. اندازه مجرای شریان بازویی وزنه برداران به ترتیب در هر سه حالت پایه [میانگین تفاوت ها 5/0 میلی متر (001/0=P)]، اوج اتساع [میانگین تفاوت ها 57/0 میلی متر (002/0=P)] و اوج انقباض [میانگین تفاوت ها 498/0 میلی متر (003/0=P)] به طور معنا داری نسبت به گروه کنترل بزرگ تر بود. هرچند تفاوت معنا داری بین شاخص های اتساع عروقی وابسته جریان، انقباض شریانی وابسته به تون سمپاتیکی و دامنه عملیات فیزیولوژیک شریان بازویی وزنه برداران و گروه کنترل همسن مشاهده نشد (05/0 ≥P). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که واکنش عملکردی شریان بازویی لزوماً در وزنه برداران نخبه افزایش نمی یابد. هرچند، وزنه برداران نخبه از اندازه مجرای شریان بازویی بزرگ تری در مقایسه با گروه کنترل همسن سالم برخوردارند.
۱۳.

مقایسه دو و چهار هفته مکمل یاری کوآنزیم Q10 بر آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی ورزشکاران استقامتی مرد جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آستانه تهویه آستانه تنفسی جبرانی مکمل یاری کوآنزیم Q10

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : 250 تعداد دانلود : 50
هدف از این پژوهش نیمه تجربی، تعیین تأثیر دو و چهار هفته مکمل یاری کوآنزیمQ10 بر آستانه تهویه(VT) و آستانه تنفسی جبرانی(RCP) ورزشکاران استقامتی مرد جوان بود. جهت انجام پژوهش، 14 مرد جوان ورزشکار (با میانگین سنی 2/1 ± 4/22 سال، درصد چربی 4/4 ± 5/12 و توان هوازی 7/2 ± 3/53 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) به طور تصادفی در دو گروه مساوی (هفت نفره) قرار گرفته و در یک پژوهش دوسویه کور به مدت چهار هفته، کوآنزیمQ10 (گروه مکمل) و دکستروز (گروه کنترل) را به مقدار 60 میلی گرم در روز به صورت کپسول مصرف نمودند. درادامه، دو گروه به منظور تعیین آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی، آزمون بیشینه فزاینده ایلیف را در روزهای اول، چهاردهم و بیست و هشتم بر روی نوارگردان انجام دادند. شایان ذکر است که گازهای تنفسی با استفاده از دستگاه گازآنالیزور نفس به نفس جمع آوری گردید و مقادیرVO2 ،VCO2 وVE اندازه گیری شد. اکسیژن معادل با آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی نیز در فواصل زمانی 15 ثانیه ای برآورد گردید. همچنین، به منظور مقایسه متغیرها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرنی (درون گروهی) و تی مستقل (بین گروهی) استفاده شد (P<0.05 ). نتایج نشان می دهد که در گروه کوآنزیمQ10 ، میانگین اکسیژن مصرفی معادل با آستانه تهویه وVO2max افزایش معناداری داشته است؛ اما این افزایش نسبت به گروه کنترل اختلاف معنا داری ندارد(P>0.05 ). علاوه براین، در هیچ یک از گروه ها، آستانه تنفسی جبرانی در سه مرحله زمانی اختلاف معناداری را نشان نمی دهد (0.34 =P,1.19 = ( 2,12 )F ). به طورکلی، مکمل یاری کوآنزیمQ10 به مدت دو و چهار هفته، تأثیر معناداری بر آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی مردان جوان ورزشکار نداشته است؛ در نتیجه، مکمل یاری کوآنزیمQ10 به مقدار 60 میلی گرم در روز به مدت دو و چهار هفته، تأثیری بر آستانه تهویه و آستانه تنفسی جبرانی ورزشکاران استقامتی مرد جوان ندارد.
۱۴.

اثر دماهای محیطی مختلف بر سطوح سایتوکین های پیش التهابی و شاخص استرس اکسایشی در کشتی گیران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 741 تعداد دانلود : 265
زمینه و هدف: علاوه بر عوامل جسمانی، فیزیولوژیکی، روان شناختی و تکنیکی، عوامل محیطی از قبیل دما نیز بر اجرای ورزشکاران و به ویژه سلامت آن ها اثر گذارند. از این رو، در مطالعه حاضر سعی شد که تأثیر شرایط دمایی مختلف بر سطح شاخص های التهابی و استرس اکسایشی کشتی گیران نوجوان بررسی گردد. روش تحقیق: تعداد 21 نفر از کشتی گیران نوجوان باشگاه های استان کردستان (سن: 0/8±15/04 سال، وزن: 12/67±59/20 کیلوگرم، قد: 7/39±163/47 سانتی متر، چربی بدن: 3/39±10/03 درصد) در مطالعه حاضر شرکت کردند. بر اساس ویژگی های ترکیب بدن و آنتروپومتریکی آزمودنی ها به سه گروه تقسیم شدند. پس از ایجاد شرایط دمایی مورد نظر (دماهای 10، 18 و 30 درجه سانتی گراد) از آزمودنی ها خواسته شد که پروتکل تمرینی مبتنی بر فنون کشتی را انجام دهند. نمونه های خونی در زمان های قبل از فعالیت، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0/05>p استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که سطح اینترلوکین -6 (0/01=p) و عامل نکروز دهنده توموری آلفا (0/01=p) در گروه دمای بالا پس از فعالیت افزایش معنی داری دارد و تغییر معنی داری در سایر گروه ها مشاهده نشد. همچنین، میزان افزایش اینترلوکین -6 در گروه دمای بالا بیشتر بود و بین گروه دمای طبیعی و دمای بالا (0/001=p) و گروه دمای پایین و دمای بالا (0/001=p) تفاوت معنی داری مشاهده شد. علاوه بر این، تغییرات درون گروهی مالون دی آلدئید در هر سه گروه از نظر آماری معنی دار نبود (0/56=p). همچنین، بین تغییرات گروه ها اختلاف معنی داری مشاهده نشد (0/25=p). نتیجه گیری : نتایج نشان داد فشار گرمایی می تواند سبب تشدید التهاب و استرس اکسایشی در کشتی گیران نوجوان شود. از این رو، با توجه به حساس بودن دوره نوجوانی توصیه می شود که به دمای سالن های تمرینی و مسابقات این رده سنی توجه ویژه ای صورت گیرد.
۱۵.

تأثیر مکمل سازی طولانی مدت ال-کارنیتین به همراه تمرین استقامتی بر شاخص های چربی خون و سطوح پلاسمایی لیپوپروتئین لیپاز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی لیپوپروتئین لیپاز ال-کارنیتین شاخص های چربی خون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 382 تعداد دانلود : 605
این پژوهش که با هدف بررسی تأثیر مکمل سازی طولانی مدت ال-کارنیتین بر شاخص های چربی خون و سطوح پلاسمایی لیپوپروتئین لیپاز در تمرین استقامتی انجام گردید از نوع مطالعات نیمه تجربی می باشد که به منظور انجام آن، ۲۰ دانشجوی غیر ورزشکار به طور تصادفی به دو گروه مکمل (۱۰ نفر با میانگین سنی ۹/۰±۱/۲۰ سال، وزن ۵/۲±۲/۷۴ کیلوگرم و قد ۸/۴±۱/176 سانتی متر) و گروه کنترل (10 نفر با میانگین سنی 6/0±1/20 سال، وزن 6/4±7/67 کیلوگرم و قد 6/4±7/177 سانتی متر) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت شش هفته و هر هفته سه جلسه به تمرینات هوازی بر مبنای اصل اضافه بار پرداختند. شدتبرنامهتمرین درهرجلسه،65الی75 درصد ضربانقلببیشینه هرفردبود. در این مدت، گروه مکمل روزانه 13 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود مکمل ال-کارنیتین دریافت کرد و گروه کنترل نیز سه میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود نشاسته مصرف کرد. همچنین، پیش و پس از دوره تمرین، نمونه گیری خون به منظور اندازه گیری تری گلیسرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین پرچگال، لیپوپروتئین کم چگال، لیپوپروتئین بسیار کم چگال، عامل خطرساز بیماری های قلبی و لیپوپروتئین لیپاز انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس نسخه 20 و آزمون های تی هم بسته و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که مصرف مکمل سازی ال-کارنیتین موجب افزایش معنادار لیپوپروتئین پرچگال (0.05>P) و کاهش کلسترول تام و درصد چربی بدن در گروه مکمل شده است (0.05>P)؛ اما شاخص توده بدن، میزان تری گلیسرید، لیپوپروتئین بسیارکم چگال، لیپوپروتئین کم چگال، عامل خطرساز بیماری های قلبیو لیپوپروتئین لیپاز در هر دو گروه تغییر معناداری را نشان نمی دهد. این نتایج بیانگر این است که اگر افراد جوان در کنار تمرینات هوازی از مکمل ال-کارنیتین استفاده کنند ممکن است در افزایش لیپوپروتئین پرچگال و کاهش کلسترول تام و درصد چربی بدن آن ها تأثیر داشته باشد؛ اما بررسی تأثیر مکمل ال-کارنیتین همراه با تمرینات هوازی در شاخص های چربی خون و سطوح پلاسمایی لیپوپروتئین لیپاز نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
۱۶.

تاثیر مصرف امگا-3 و شرکت در فعالیت های هوازی بر sICAM-1 و سایتوکاینهای پیش التهابی در زنان سالمند چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سالمند sICAM-1 سایتوکاین های پیش التهابی بیماری قلبی- عروقی اسید چرب امگا-3

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 423 تعداد دانلود : 501
چکیده زمینه و هدف: چاقی به عنوان عامل فزاینده بیماری های قلبی- عروقی شناخته شده است. مولکول چسبان بین سلولی و سایتوکاینهای پیش التهابی به عنوان شاخص های التهابی جدید در پیش بینی و پیشگویی بیماری های قلبی- عروقی شناسایی شده-اند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، تاثیر مصرف امگا-3 و شرکت در فعالیت های هوازی بر sICAM-1 و سایتوکاینهای پیش التهابی در زنان سالمند چاق بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی- دوسویه کور بود. بدین منظور 40 زن چاق (30BMI≥) 55 تا 65 سال به صورت غیر تصادفی و آماده در دسترس، انتخابوبهطورتصادفیدر4 گروه10نفریورزش- دارونما، ورزش- مکمل، مکمل و دارونماقرارگرفتند. افراد در گروه مصرف کننده مکمل امگا-3 روزانه (صبح و شب) 2080 میلی گرم مکمل امگا-3 به مدت 8 هفته مصرف کردند. و گروه مصرف کننده دارونما نیز از دارونمای روغن آفتابگردان تولید شرکت زکریا استفاده کردند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی با شدت 45 تا 65 درصدضربانقلب بیشینه به مدت8 هفته، 1 ساعت و 3 جلسه در هفته بود. خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی در مراحل پیش آزمون و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین اخذ شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس دو راهه، t همبسته و تست تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>P استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون آماری نشان داد که sICAM-1 سرم نه تنها تحت تاثیر اثرات جداگانه مکمل و تمرین کاهش یافت بلکه مداخله توامان ورزش و مکمل اثر هم افزایی بر کاهش معنی دار غلظت این فاکتور التهابی در زنان سالمند چاق داشت(05/0>P ). از سوی دیگر اثر تمرین و اثر متقابل تمرین+مکمل موجب کاهش معنی دار غلظت TNF-α و IL-6 گردید(05/0>P ). این در حالی بود که اثر مکمل به تنهایی نتوانست موجب کاهش معنی دار این فاکتورها گردد(05/0
۱۷.

تأثیر فعالیت هوازی حاد بر پاسخ های فیبرینولیز جودوکاران در صبح و عصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت ورزشی ترومبوز تغییرات روزانه tPA PAI-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 978 تعداد دانلود : 900
هدف از این تحقیق مقایسه پاسخ های فیبرینولیزی جودوکاران به فعالیت هوازی حاد در صبح و عصر بود. برای این منظور 15 نفر جودوکار با میانگین سنی 37/1 ± 9/24 سال، دو جلسه فعالیت ورزشی زیر بیشینه با شدت 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) را روی دوچرخه کارسنج و به مدت 30 دقیقه در صبح و عصر و با فاصله حداقل 4 روز از یکدیگر اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری فعالیت فعال کننده پلاسمینوژن بافتی (tPA) و مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن نوع 1(PAI-1) در حالت استراحت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه جمع آوری شد. فعالیتtPA به دنبال فعالیت ورزشی در هر دو نوبت صبح و عصر افزایش یافت (001/0 ≥P) و بعد از دوره برگشت به حالت اولیه، به مقادیر پایه بازگشت (05/0 <p نسبت به مقادیر پایه). فعالیت tPA تنها در مرحله بلافاصله بعد از فعالیت ورزشی در نوبت عصر بیشتر از نوبت صبح بود (05/0 ≥P). فعالیت PAI-1 در اثر اجرای ورزشی تغییر نکرد (05/0 <p)؛ اما میزان فعالیت آن در هر سه مرحله استراحت، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه در نوبت صبح به طور معنی داری بیشتر از نوبت عصر بود (05/0 ≥P). نتایج مطالعه حاضر نشان داد فعالیت هوازی حاد می تواند باعث فعال سازی دستگاه فیبرینولیز شود. اما این افزایش در طول دوره برگشت به حالت اولیه سریعاً به مقادیر استراحتی افت می کند. بعلاوه، فعالیت خالص دستگاه فیبرینولیز در طول جلسه ورزشی نوبت عصر بیشتر از نوبت صبح بود.
۱۸.

مقایسه پاسخ های حاد سیستم انعقادی خون به فعالیت ورزشی در مردان فعال و غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعقاد خون حوادث قلبی- عروقی زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده زمان پروترومبین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 946 تعداد دانلود : 272
هدف: در این مطالعه تأثیر حاد فعالیت ورزشی بر پلاکت ها و سیستم انعقادی خون در افراد فعال و غیرفعال بررسی و مقایسه شد. مواد و روش ها: 15 مرد فعال با میانگین سنی 37/1±9/24 سال و 15 مرد غیرفعال با میانگین سنی 34/1±6/25 سال، فعالیت ورزشی زیربیشینه را با 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بر روی دوچرخه ارگومتر، بمدت 30 دقیقه اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری زمان پروترومبین(PT)، زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده(aPTT)، فیبرینوژن و تعداد پلاکت ها(PC) قبل، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه جمع آوری شد. یافته ها: 30 دقیقه فعالیت ورزشی باعث کاهش معنی دار PT و aPTT شد (001/0≥P). همچنین، نتایج آزمون مجدور اتا نشان داد که به ترتیب 712/0 و 737/0 از تغییرات PT و aPTT را می توان به فعالیت ورزشی نسبت داد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که فشار جسمانی منجر به افزایش تعداد پلاکت ها و تحریک سیستم انعقادی خون می شود که این مسئله ممکن است خطر تشکیل ترومبوز شریانی را، مخصوصاً در آزمودنی های غیرفعال افزایش دهد.
۱۹.

مقایسه و توسعه معادلات برآورد عامل آمادگی قلبی – عروقی نسبی در مردان کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی قلبی – عروقی نسبی مردان کم تحرک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 896 تعداد دانلود : 791
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سه پروتکل تمرینی زیربیشینه کم خطر بر آورد کننده عامل آمادگی قلبی – عروقی نسبی در مردان کم تحرک و توسعه معادلات جدید برای این سه پروتکل است. به همین منظور، 150 نفر از مردان کم تحرک به صورت داوطلبانه و به ترتیب با میانگین و انحراف معیار سن، قد، وزن و شاخص توده بدن 15/10 ± 19/45 سال، 62/7 ± 33/172 سانتیمتر، 27/11 ± 86/70 کیلوگرم و 15/3 ± 86/23 کیلوگرم بر مترمربع در این پژوهش شرکت کردند. به منظور برآورد مقادیر آمادگی قلبی – عروقی نسبی، آزمودنی ها 3 آزمون تمرینی زیربیشینه کم خطر شامل 3 دقیقه ای بالک و دو آزمون استاندارد قلبی – عروقی را اجرا کردند. مقادیر به دست آمده از 3 پروتکل منتخب با پروتکل 5 دقیقه ای بالک (پروتکل ملاک) مقایسه شد. تفاوت های روش شناختی میان این پروتکل ها با استفاده از روش آماری بلاند – آلتمن (1986) تجزیه و تحلیل شد. برای توسعه معادلات جدید از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر نشان می دهد که در 95 درصد محدوده همگرایی، هیچ یک از 3 پروتکل منتخب همگرایی زیادی با پروتکل ملاک ندارند. این در حالی است که پروتکل 3 دقیقه ای بالک با بیش تخمینی (میانگین و انحراف استاندارد تفاوت ها 16/4 ± 6/7) و دو پروتکل ترکیبی شامل آزمون A و B با کم تخمینی (میانگین و انحراف استاندارد تفاوت ها به ترتیب 9/4 ± 52/12 – و 2/4 ± 64/10-) بسیار زیادی مقادیر آمادگی قلبی – عروقی نسبی آزمودنی ها را نسبت به پروتکل ملاک برآورد می کنند (05/0 P<). از همین رو بر اساس اطلاعات به دست آمده از آزمودنی ها، معادلات جدیدی برای برآورد شاخص آمادگی قلبی – عروقی نسبی توسط 3 پروتکل منتخب توسعه یافت. نتایج این پژوهش نشان داد اگر چه هنجارهای توسعه یافته برای سه پروتکل منتخب اغلب برای برآورد آمادگی قلبی– عروقی نسبی مردان کم تحرک به کار می روند، اما معادلات جدید، ممکن است برآورد مناسب تری را در زیرگروه جمیتی مورد نظر ارائه دهند. هر چند انجام مطالعات و تحقیقات بیشتر در این زمینه ضروری به نظر می رسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان