علی اصغر رواسی

علی اصغر رواسی

مدرک تحصیلی: استاد فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۱ مورد.
۱.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی غیرتداومی بر عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و اندوستاتین سرم در رت های نر مبتلا به بیماری عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اندوستاتین بیماری عروق کرونر تمرین هوازی غیرتداومی عامل رشد اندوتلیال عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 686 تعداد دانلود : 471
مقدمه: تمرینات هوازی، شبکه مویرگی را در قلب و عضلات اسکلتی گسترش می دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی غیرتداومی بر عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و اندوستاتین (ES) سرم در رت های نر مبتلا به بیماری عروق کرونر است. روش پژوهش: آزمودنی ها30 سر رت نر ویستار سالم دوماهه بودند که به سه گروه تمرین هوازی غیرتداومی مبتلا به بیماری عروق کرونر، گروه کنترل مبتلا به عروق کرونر و گروه کنترل سالم تقسیم شدند. پس از بیمار کردن 20 سر از رت ها با داروی ایزوپروترنول، 10 رت گروه تجربی به مدت هشت هفته روی تردمیل تمرین هوازی غیرتداومی انجام دادند و گروه کنترل بیمار (10=n) و گروه کنترل سالم (10=n) هیچ تمرینی انجام ندادند. 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، به منظور اندازه گیری شاخص های عامل رشد اندوتلیال عروقی و اندوستاتین سرم از آزمودنی ها خون گیری به عمل آمد و از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه با آزمون تعقیبی شفه برای مقایسه میانگین متغیرها بین گروه های مورد بررسی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تمرین هوازی غیر تداومی توانسته عامل رشد اندوتلیال عروقی خون رت های مبتلا به بیماری را نسبت به گروه کنترل سالم و بیمار افزایش دهد (01/0=P)، درحالی که در میزان اندوستاتین گروه تمرین با گروه های کنترل تفاوتی مشاهده نشد ( P >0.05). نتیجه گیری: از نتایج حاضر می توان نتیجه گرفت از تمرین های هوازی غیرتداومی نیز می توان در توانبخشی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر استفاده کرد و در فرایند آنژیوژنز مؤثر است.
۲.

مقایسه تاثیر شش هفته فعالیت ورزشی هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر مقادیر پلاسمایی نسبت TNF-α/ IL-10 و شاخص مقاومت به انسولین در رت های نر ویستار دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 290 تعداد دانلود : 609
زمینه و هدف : یکی از عوامل مهم در بروز اختلال متابولیکی و دیابت، التهاب است. مطالعه انواع فعالیت ورزشی و یافتن بهترین نوع آن، به عنوان روشی برای کاهش التهاب مورد توجه قرار گرفته است. هدف تحقیق حاضر مقایسه تاثیر شش هفته فعالیت ورزشی هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر مقادیر پلاسمایی نسبت IL-10/TNF-α و شاخص مقاومت به انسولین در رت های نر ویستار دیابتی بود. روش تحقیق : تحقیق حاضر به صورت تجربی به اجرا درآمد. جامعه آماری رت های نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 130 تا 150 گرم بودند. بدین منظور، تعداد 40 سر رت نر نژاد ویستار هشت هفته ای تهیه شدند و به طور تصادفی به پنج گروه هشت تایی شامل گروه های تمرین مقاومتی (شدت حدود 60 درصد یک تکرار بیشینه)، تمرین هوازی (شدت60-50 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، تمرین ترکیبی، کنترل دیابتی و کنترل سالم غیر فعال؛ تقسیم گردیدند. رت ها به مدت شش هفته با تکرار سه جلسه در هر هفته، تمرین های مربوطه را انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه، خون گیری از قلب انجام و داده های خونی جمع آوری شد. شاخص های التهابی با روش الایزا و مقاومت به انسولین با روش HOMA-IR اندازه گیری شدند. سپس با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 0/05≥p نتایج استخراج گردید. یافته ها : نسبت IL-10/TNF-α در گروه های کنترل دیابتی (0/001=p)، تمرین استقامتی (0/02=p)، تمرین مقاومتی (0/003=p) و تمرین ترکیبی (0/003=p)؛ نسبت به گروه کنترل سالم کاهش معنی داری پیدا کرد. در گروه های تمرینی نسبت به کنترل دیابتی، این شاخص تغییر معنی داری نکرد (0/05<p). از طرف دیگر، شاخص مقاومت به انسولین در هر سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و ترکیبی (به ترتیب با 0/002=p=0/03=p و 0/01=p) نسبت به گروه کنترل دیابتی کاهش معنی داری پیدا کرد. هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های تمرینی مشاهده نشد. نتیجه گیری : اجرای تمرینات مقاومتی، هوازی و ترکیبی در طول شش هفته، دیابت نوع II را بهبود می بخشد؛ اما احتمالا پتانسیل کافی برای بهبود شرایط التهابی بدن را ندارد.
۳.

تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی کمرین و مقاومت به انسولین مردان جوان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید چاقی کمرین گلوکز مقاومت انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 715 تعداد دانلود : 724
عوامل میانجی بسیاری از جمله کمرین در روند اثرگذاری فعالیت های ورزشی بر چاقی نقش دارند. در این تحقیق اثر تمرینات تناوبی شدید (HIIT) بر سطوح سرمی کمرین و شاخص مقاومت به انسولین مردان جوان چاق بررسی شده است. بدین منظور 20 مرد جوان چاق داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10=n، سن 71/4± 91/19 سال، قد 21/12±51/179 سانتی متر، وزن 40/10±40/98 کیلوگرم) و کنترل (10=n، سن 24/2± 22/19 سال، قد 05/10±01/180 سانتی متر، وزن 60/11±90/98 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 6 هفته و هر هفته 4 جلسه تمرین تناوبی شدید را اجرا کردند. از آزمودنی ها پیش و پس از 6 هفته اجرای HIIT خون گیری به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری t مستقل و t همبسته نشان داد، وزن بدن آزمودنی ها، سطوح سرمی کمرین، انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین در گروه تمرین در مقایسه با پیش از تمرین و گروه کنترل کاهش معناداری داشت (05/0P <). به نظر می رسد تغییرات مشاهده شده در سطوح کمرین سرمی و شاخص مقاومت به انسولین، به دلیل کاهش وزن بوده است و پیشنهاد می شود از تمرینات تناوبی شدید به عنوان برنامه تمرینی جدید در افراد چاق برای کاهش وزن استفاده شود.
۴.

تأثیر 8 هفته تمرین تداومی بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسپروزین تمرین تداومی چاقی گلوکز پلاسما مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 139 تعداد دانلود : 66
مقدمه: آسپروزین یک هورمون پروتئینی است که به طور عمده توسط سلول های چربی ترشح و وارد جریان خون می شود. در پژوهش حاضر تأثیر 8 هفته تمرین تداومی بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های چاق بررسی شد.  روش پژوهش: در این زمینه، 32 سر رت نر نژاد ویستار (با میانگین وزن 7 ± 23/180 گرم) به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل سالم (8 سر)، کنترل چاق (8 سر)، تمرین سالم (8 سر) و تمرین چاق (8 سر) تقسیم شدند. گروه تمرین تداومی، 8 هفته پروتکل تمرین را اجرا کردند و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی، رت ها بی هوش و کشته شدند. متغیرهای موردنظر در رت ها (سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین) اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون کروسکال والیس در سطح معناداری، 05/0≥P استفاده شد.  یافته ها: بین میانگین سطوح سرمی آسپروزین (p<0/001)، انسولین (p<0/001)، گلوکز ناشتا (p<0/001) و مقاومت به انسولین (p<0/001)، گروه های کنترل سالم، کنترل چاق، تمرین سالم و تمرین چاق، تفاوت معناداری وجود داشت.  نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد چاقی تأثیر معناداری در افزایش سطوح آسپروزین و تمرین تداومی تأثیر معناداری در کاهش سطوح آسپروزین دارد. بنابراین تمرین تداومی می تواند به عنوان راهبردی مهم در جهت کاهش سطوح آسپروزین و وزن استفاده شود. 
۵.

تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و استقامتی تداومی بر بیان ژن mir-1 و IGF 1 در کاردیومیوسیت رت های نر دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ورزشی کاردیومیوپاتی IGF-1 microRNA-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 120 تعداد دانلود : 300
هدف از مطالعه حاضر مقایسه یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن mir-1 و IGF 1 در کاردیومیوسیت رت های دیابتی بود. 21 سر رت نر نژاد ویستار، پس از القای دیابت به صورت تصادفی به سه گروه هفت تایی (کنترل، استقامتی تداومی و تناوبی شدید) تقسیم شدند، برنامه تمرینی 5 روز در هفته به مدت 8 هفته بود، هر جلسه تمرین استقامتی 30 دقیقه دویدن با شدت 60 درصد VO2max و هر جلسه گروه تناوبی چهار تناوب سه دقیقه ای با شدت 90 درصد VO2max و یک دقیقه ریکاوری با شدت 30 درصد VO2max بین هر تناوب بود. بیان ژن IGF-1 و mir-1 از بافت بطن چپ، به وسیله روش qRT PCR  سنجیده شد. نتایج نشان داد هر دو نوع تمرین سبب کاهش معنادار بیان ژن mir-1 نسبت به گروه کنترل شده است ، اما این کاهش در گروه تناوبی شدید نسبت به گروه استقامتی بیشتر بود (05/0P≥)؛ همچنین بیان ژن IGF-1 در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری یافته بود که این افزایش در گروه تناوبی شدید نسبت به گروه استقامتی بیشتر بود (05/0P≥). به نظر می رسد تمرین تناوبی شدید با سرکوب mir-1 می تواند مداخله مؤثری برای کاهش عوارض کاردیومیوپاتی دیابتی باشد.
۶.

اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر تغییرات ضخامت انتیما-مدیای شریان های مرکزی و محیطی مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن تمرین تناوبی شدید شریان مرکزی و محیطی ضخامت انتیما - مدیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 989 تعداد دانلود : 102
ارزیابی ضخامت انتیما –مدیای شریانی (IMT) روشی مناسب جهت پیش بینی اولیه آترواسکلروز است. هدف تحقیق، تعیین اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر تغییرات ضخامت انتیما-مدیای شریانی مردان دارای اضافه وزن بود. تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی با طرح پیش – پس آزمون بود. آزمودنی ها 18 مرد دارای اضافه وزن (نمایه توده بدنی 2/4 ± 9/27 کیلوگرم/متر مربع) بودند که پس از انتخاب، آزمون حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه انجام گرفت و آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی شدید (12 نفر) و کنترل (6 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه HIIT  هشت هفته و 3 جلسه در هفته، 20 تکرار 30 ثانیه ای (با 13 ثانیه استراحت بین هر تکرار) را با شدت 85 الی 90 درصد VO2peak تا انتهای هفته چهارم و 90 الی 95 درصد VO2peak تا انتهای هفته هشتم، انجام دادند. پس از ارزیابی ترکیب بدن (با استفاده از  دستگاه مقاومت زیستی الکتریکی) و ضخامت انتیما-مدیا (شریان های کاروتید و فمورال با استفاده از اولتراسوند و روش B-Mode)، تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از روش آنوای دو طرفه و سطح آلفای کمتر از 05/0 انجام شد. درصد چربی بدن آزمودنی ها در گروه تمرین تناوبی شدید به طور معناداری کاهش یافت(041/0=p). همچنین، کاهش معناداری در IMT شریان فمورال افراد با ضخامت کمتر از 9/0 میلی متر مشاهده شد(026/0=p). نتایج تحقیق بیانگر کاهش IMT شریان های مرکزی و محیطی متعاقب هشت هفته HIIT در مردان دارای اضافه وزن بود. همچنین این احتمال می رود که HIIT تنها باعث کاهش پلاک آترواسکلروزی در افراد با IMT کمتر از 9/0 میلی متر گردد.
۷.

تأثیر تمرین ورزشی بر غلظت سرمی فاکتور رشد فیبروبلاستی 21(FGF-21) در بزرگ سالان دارای اختلالات متابولیکی: یک مطالعه فراتحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسران چاق آدیپونکتین تمرین تناوبی شدید آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز آلکالین فسفاتاز آلانین آمینو ترانسفراز ترانسفراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 178 تعداد دانلود : 88
مقدمه و هدف. اثر تمرینات ورزشی بر نارسایی های متابولیک از طریق دست کاری عامل رشد فیبروبلاستی-21 (FGF-21) متناقض است. بنابراین، هدف تحقیق تعیین اثر کمّی تمرینات ورزشی بر FGF-21 سرم بزرگ سالان دارای اختلالات متابولیک بود. روش شناسی. ابتدا جستجوی پایگاه های اطلاعاتی PubMed و Google Scholar برای استخراج مقاله های فارسی و انگلیسی منتشره شده تا اردیبهشت 1400، انجام شد و اندازه اثر (SMD) با مدل اثرات تصادفی محاسبه شد. یافته ها: 14 مطالعه شامل 19 مداخله(شامل تمرین هوازی(3=n)، تمرین مقاومتی(3=n)، تمرین تناوبی شدید(4=n) و تمرین ترکیبی(4=n)) دربردارنده اطلاعات 503 آزمودنی(دارای اضافه وزن یا چاقی و یا مبتلا به دیابت دو، سندرم متابولیک و کبد چرب)، واجد شرایط ورود به فراتحلیل شدند. اما به دلیل وجود ناهمگونی، درنهایت اثر کمی 16 مداخله به صورت کاهش FGF21 سرم پس از تمرین[001/0p=، (22/-0 الی 65/0CI: -) 44/0-SMD=] به دست آمد که با سن(10/0=P) و شاخص توده بدن(50/0=P) آزمودنی ها همبستگی نداشت. بحث و نتیجه گیری: تمرینات بدنی بی اعتنا به سن یا وضعیت وزنی، ابزار کارآمدی برای کاهش قابل ملاحظه FGF21سرم بیماران متابولیک هستند که انتظار می رود به بهبود بیشتر اختلالات متابولیکی منجر شود. با این حال، هنوز هم نیاز به کارآزمایی های بالینی بیشتر با در نظر گرفتن نقش مؤلفه های تمرینی از جمله شدت و نوع تمرین در این زمینه باقی است.
۸.

تأثیر حاد تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر بیان ژن های FNDC5 و PGC-1α در رت های نر دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیان ژن FNDC5 بیان ژن PGC-1α تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) رت های دیابتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 924 تعداد دانلود : 769
بیان PGC-1α  ناشی از فعالیت ورزشی به افزایش بیان FNDC5 در عضله منجر می شود، این پروتئین غشایی  هورمون تازه شناسایی شده ایرزین را ترشح می کند که سبب افزایش انرژی مصرفی، بهبود حساسیت انسولینی و تحمل گلوکز می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر حاد تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر بیان ژن های FNDC5 و PGC-1α رت های نر دیابتی است. در این مطالعه 18 سر رت نر دیابتی (12 هفته سن و با وزن 240-220 گرم) به سه گروه تقسیم شدند: تمرین تناوبی با شدت بالا بلافاصله (HIIT0)(6سر)، تمرین تناوبی با شدت بالا 2 ساعت بعد (HIIT2) (6سر) و کنترل (C) (5سر). هر دو گروه HIIT با سرعت vo2max90-95% در 12 تناوب 1 دقیقه ای با فواصل استراحتی 1 دقیقه ای به فعالیت روی نوار گردان پرداختند. برای بررسی بیان نسبی mRNA ژن های FNDC5 و PGC-1α بافت عضلانی از روش Real time PCR استفاده شد. از آزمون ANOVA و تست تعقیبی توکی برای تحلیل داده ها استفاده و سطح معنا داری 05/0 درنظر گرفته شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین گروه های تحقیق در بیان ژن های FNDC5 و PGC-1α تفاوت معنا داری وجود دارد (01/0P≤). نتایج آزمون توکی نشان داد، بیان ژن های FNDC5 و PGC-1α در هر دو گروه تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT0-HIIT2) نسبت به گروه کنترل افزایش معنا داری داشتند (01/0P≤). بنابراین، نتایج این تحقیق نشان داد که یک جلسه تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIIT) با القای PGC-1α به تحریک بیان ژن  FNDC5 در رت های دیابتی منجر می شود.
۹.

تاثیر تمرینات مقاومتی بر سطوح آدیپولین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در زنانِ چاق عنوان کوتاه: آدیپولین و تمرینات مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات مقاومتی آدیپولین مقاومت به انسولین زنان چاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 640 تعداد دانلود : 317
آدیپولین (CTRP12) آدیپوکاینی است نوظهور با خاصیت ضدالتهابی که عمدتاً در بافت چربی بیان و سنتز می شود. آدیپولین ضمن بهبود حساسیت به انسولین، در کاهش سطح گلوکز خون نیز نقش دارد. پژوهش حاضر تاثیر تمرینات مقاومتی بر سطوح آدیپولین و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) را در زنان چاق مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور 20 زن چاقِ یائسه و غیرفعال (شاخص توده بدنی> 30 کیلوگرم بر مترمربع، 65-50 سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در 12 هفته تمرینات مقاومتی (سه دوره با 12-8 تکرار در شدت 60-40 درصد یک تکرار بیشینه)، 45-15 دقیقه در هر جلسه، سه جلسه در هفته شرکت کردند. سطوح آدیپولین، انسولین و گلوکز ناشتا و شاخص های آنتروپومتری قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، تی زوجی، تی مستقل و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05/0>P انجام گرفت. نتایج نشان دادند اجرای تمرینات مقاومتی موجب تغییر معنی دار آدیپولین سرم (05/0<P) در گروه تجربی نشد ولی با کاهش معنی دار سطوح انسولین (032/0=P) و ارزش های مقاومت به انسولین (031/0=P) و درصد چربی بدن (002/0=P) همراه بود. هم چنین، تنها تغییرات بین گروهی مقاومت به انسولین (021/0=P) و نسبت محیط کمر به لگن (002/0=P) معنی دار بود. بنابر نتایج آزمون همبستگی پیرسون ارتباط معنی داری بین سطوح اولیه و تغییرات آدیپولین با سطوح اولیه و تغییرات شاخص های خونی و شاخص های آنتروپومتری پس از اجرای تمرینات مقاومتی وجود نداشت. بنابراین، تمرینات مقاومتی به عنوان یکی از راهکارهای درمانی در بهبود حساسیت به انسولین در زنان چاقِ یائسه و غیرفعال پیشنهاد می شود، اما انجام تحقیقات بیشتر جهت تعیین مکانیسم مولکولی با میانجی گری آدیپولین ضروری به نظر می رسد.
۱۰.

تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل بی کربنات سدیم بر عملکرد بی هوازی و پاسخ لاکتات مردان سالم تمرین کرده

کلید واژه ها: بی کربنات سدیم عملکرد ورزشی کمک های ارگوژنیک مردان سالم تمرین کرده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 876 تعداد دانلود : 380
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت بی کربنات سدیم (BS) بر عملکرد بی هوازی و پاسخ لاکتات مردان سالم تمرین کرده بود.روش شناسی: در پژوهشی نیمه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل دارونما، 10 مرد سالم تمرین کرده پس از شرکت در جلسه اول جهت اندازه گیری ویژگی های آنتروپومتری، مقادیر استراحتی لاکتات و عملکرد بی هوازی پایه، در یک جلسه پلاسبو (محلولی حاوی 2 درصد دکستروز) و سپس یک جلسه مکمل (3/0 گرم BS به ازای هرکیلوگرم از وزن بدن) شرکت کردند. پلاسبو یا مکمل 60 دقیقه قبل از جلسات آزمون مصرف می شد. نمونه خونی از سیاهرگ بازویی نیز یک ساعت قبل از جلسه اول و 5 دقیقه بعد از جلسات دوم و سوم توسط اخذ شد. توان بی هوازی اوج و میانگین نیز با آزمون بی هوازی رست مورد سنجش قرار گرفت. نهایتا داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس مکرر و بونفرونی در سطح معناداری 05/0 بررسی شدند.نتایج: مصرف کوتاه مدت BS در مقایسه با پلاسبو به کاهش معنادار پاسخ لاکتات به فعالیت ورزشی ( 0/008˂ ϼ)و افزایش توان بی هوازی میانگین (0/006˂ ϼ) منجر می شود. با این حال، مصرف BS در مقایسه با پلاسبو، اثر معناداری بر توان بی هوازی اوج ( 0/32= ϼ) ایجاد نکرد.نتیجه گیری: به نظر می رسد مصرف کوتاه مدت BS می تواند به کاهش پاسخ لاکتات به فعالیت ورزشی و افزایش توان بی هوازی میانگین کمک کند، ولی بر توان بی هوازی اوج اثر معناداری ندارد.
۱۱.

بررسی آثار فعالیت بدنی طولانی مدت بر سطوح آدروپین سرم و بهبود مقاومت به انسولین در زنان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدروپین زنان چاق کم تحرک شاخص مقاومت به انسولین فعالیت ورزشی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 253 تعداد دانلود : 860
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ۱۶ هفته فعالیت هوازی بر سطوح آدروپین سرم و شاخص مقاومت به انسولین در زنان چاق کم تحرک بود. بدین منظور، ۲۰ نفر از زنان چاق (سن ۵۳/۴±۴۰/۴۱ سال؛ وزن ۱۴/۶±۶۹/۷۶ کیلوگرم)، در این پژوهش شرکت کردند و  به طور تصادفی به دو گروه فعالیت ورزشی هوازی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی ۱۶ هفته ای گروه فعالیت هوازی شامل 90 دقیقه فعالیت ایروبیک و دویدن بر روی تردمیل با میانگین مدت زمانی ۶۳/۵±۱۸/۱۵ دقیقه؛ هفته ای ۴ جلسه با شدت معادل 7 مت، بود. قبل و پس از مداخله، خون گیری به منظور اندازه گیری آدروپین سرم، انسولین و گلوکز ناشتا انجام گرفت. در این پژوهش از آزمون آماری تی زوجی و تی مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که BMI، WHR و HOMA-IR در گروه فعالیت ورزشی هوازی، نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت. سطوح آدروپین سرم به طور معناداری در گروه فعالیت ورزشی هوازی نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. بین تغییرات آدروپین با تغییرات BMI، HOMA-IR و WHR همبستگی معناداری مشاهده شد (۰۵/۰P<). با توجه به رابطه آدروپین با مقاومت به انسولین و تأثیرپذیری آنها از تمرین هوازی ممکن است آدروپین، نقش ویژه ای در کنترل وزن و پیشگیری از دیابت نوع دو ایفا کند.
۱۲.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر عوامل آنژیوژنیکی( VEGF ) و آنژیوستاتیکی ( ES ) در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز اندوستاتین تمرین مقاومتی تمرین هوازی زنان غیرفعال فاکتور رشد اندوتلیال عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 194 تعداد دانلود : 507
آنژیوژنز فرایندی حیاتی در رشد و توسعه بافتی به ویژه بافت عضلانی محسوب می شود که تحت تأثیر انقباض عضلانی قرار می گیرد. مدالیته های تمرینی مختلف می توانند بر تعادل عوامل آنژیوژنیکی و آنژیوستاتیکی تأثیر داشته باشند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و اندوستانین (ES) در زنان غیرفعال بود. 30 زن غیرفعال به طور تصادفی در سه گروه تمرین هوازی، مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته و با 3 ست 10 تکراری با شدت 60 تا 70 درصد 1RM برای نه حرکت، تمرین هوازی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 30 دقیقه با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه انجام گرفت. 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرینی در شرایط ناشتا، خون گیری از گروه های پژوهش انجام شد. مقادیر VEGF و ES با استفاده از کیت به روش ELISA اندازه گیری شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماری t همبسته و ANOVA در سطح معناداری (05/0>P) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج درون گروهی پژوهش حاضر نشان داد برنامه تمرین هوازی و مقاومتی به طور معناداری مقادیر سرمی VEGF را افزایش و ES را کاهش داد. همچنین، نتایج آزمون ANOVA و آزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد بین تمرین هوازی و مقاومتی در مقادیر VEGF و ES تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0
۱۳.

پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی و هورمون کورتیزول به یک جلسه فعالیت تناوبی شدید و ارتباط بین سطوح سرمی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز شبکه مویرگی فاکتور رشدی فعالیت تناوبی هورمون کورتیزل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 683 تعداد دانلود : 686
VEGF قوی ترین میتوژن مخصوص سلول های آندوتلیال، فاکتور اصلی در رخداد فرایند آنژیوژنز است. ازاین رو هدف از تحقیق حاضر، بررسی پاسخ فاکتور رشدی آندوتلیال عروقی (VEGF) و هورمون کورتیزول سرمی، به یک جلسه فعالیت تناوبی شدید و تعیین ارتباط بین سطوح سرمی آنهاست. به همین منظور 11 مرد غیرورزشکار (میانگین سنی 80/23 سال) داوطلبانه انتخاب شدند و به اجرای یک جلسه فعالیت تناوبی شدید پرداختند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرای فعالیت گرفته شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری (Repeated Measures) و آزمون همبستگی پیرسون برای آنالیز داده ها استفاده شد. بلافاصله بعد از اجرای فعالیت، کاهش سطح VEGF سرمی به صورت غیرمعنادار مشاهده شد (74/10 درصد). سطح VEGF سرمی دو ساعت پس از اجرای فعالیت افزایش یافت و به مقداری بالاتر از سطح استراحتی رسید (20/13 درصد). سطوح کورتیزول سرمی بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرا کاهش یافت که این کاهش فقط در مرحله 2 ساعت بعد از اجرای فعالیت نسبت به سطح استراحتی معنادار بود. علاوه بر این، هیچ ارتباط معناداری بین سطوح VEGF و کورتیزول سرمی در مراحل قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از اجرای فعالیت ورزشی مشاهده نشد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که اجرای یک جلسه فعالیت تناوبی شدید، احتمالاً تأثیرات معناداری بر سطوح VEGF سرمی ندارد و از طرفی می تواند موجب کاهش هورمون کورتیزول آزاد سرمی شود.
۱۴.

تاثیر4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بربیان ژن کانال کلسیمی گیرنده های رایانودین(RyR2) ، SERCA2a و فسفولامبان قلب رت های نر دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاردیومیوپاتی دیابتی RyR2 SERCA2a PLB

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 843 تعداد دانلود : 384
هدف:هدف از این مطالعه تاثیر4 هفته تمرین تناوبی باشدت بالا بر بیان ژن کانال کلسیمی گیرنده های رایانودین(RyR2) ،SERCA2a و فسفولامبان قلب رت های نر دیابتی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع تجربی و بدین منظور 24 سر رت نر نژاد ویستار به دو گروه کنترل بی تحرک و تناوبی با شدت بالا HIIT)) تقسیم شدند. به هر دو گروه از طریق تزریق درون صفاقی محلولSTZ دیابت القاء شد.24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها تشریح شدند و بطن چپ استخراج گردید. برای بررسی میزان بیان ژن RyR2 ، SERCA2a و فسفولامبان از روش Real Time-PCR استفاده شد. جهت مقایسه دو گروه از آزمون t مستقل در سطح آلفای 05/0 استفاده شد. نتایج: در پایان، نتایج نشان داد 4 هفته تمرین تناوبی خیلی شدید، بیان ژن RyR2 در بطن چپ قلب گروه HIIT را در حد معناداری 03/0 P= افزایش داد و بیان ژن SERCA2a و فسفولامبان علی رغم افزایش، دارای تفاوت معناداری نبود. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گیری کرد 4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا می تواند با افزایش بیان ژن RyR2 در قلب رت های دیابتی، بد تنظیمی های ایجاد شده در این دو پروتئین موثر در چرخه انقباض قلبی را جرح وتعدیل کند
۱۵.

تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر تودة عضله و شاخص های اکسایشی – ضداکسایشی در بافت عضلة موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس اکسایشی تمرین مقاومتی دیابت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 229 تعداد دانلود : 609
هدف این پژوهش بررسی تأثیر یک دوره تمرین مقاومتی فزاینده بر توده عضله و شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی عضلانی موش های صحرایی دیابتی بود. طی یک مطالعه تجربی تعداد 24 سر رت ویستار به دو گروه تمرین مقاومتی (12=n) و کنترل (12=n) تقسیم شدند. دیابت از طریق تزریق تک دوز استرپتوتوزوسین (50 میلی گرم/ کیلوگرم وزن بدن، درون صفاقی) حل شده در بافر فسفات القا شد. گروه تمرین مقاومتی سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته تمرین کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، حیوانات بی هوش شدند و خون گیری از قلب انجام گرفت. سپس عضله خم کننده دراز انگشتان پا (FHL) از اندام تحتانی حیوان جدا شد. برای مقایسه گروه ها از آزمون آماری تی مستقل استفاده شد. در گروه تمرین مقاومتی وزن عضله FHL و نسبت وزن عضله FHL/وزن بدن به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (به ترتیب 033/0= P و 002/0=P). میزان مالون دی آلدئید (MDA) عضله FHL در گروه تمرین مقاومتی ۲/۱۲ درصد بیشتر از گروه کنترل بود، اما تفاوت بین گروه ها به لحاظ آماری معنا دار نبود (176/0=P). همچنین، میزان پروتئین کربونیل (PC) عضله FHL در گروه تمرین مقاومتی 26 درصد کمتر از گروه کنترل بود، اما تفاوت بین گروه ها معنا دار نبود (062/0=P). به علاوه، یافته ها نشان داد محتوای گلوتاتیون تام (T-GSH) عضله FHL در گروه تمرین مقاومتی (به میزان ۸/۳۶ درصد) بیشتر از گروه کنترل بود (0001>P). افزایش مشاهده شده در وزن عضله در کنار بهبود ایجادشده در محتوای T-GSH و PC نشان می دهد که تمرین مقاومتی موجب کاهش میزان استرس اکسایشی عضلانی می شود و می تواند آثار ضدآتروفی مفیدی در دیابت داشته باشد.
۱۶.

تأثیر فعالیت ورزشی هوازی و محدودیت کالریک بر سطوح آدروپین و شاخص مقاومت به انسولین در زنان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت ورزشی هوازی شاخص مقاومت به انسولین آدروپین محدودیت کالریک زنان چاق کم تحرک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 973 تعداد دانلود : 210
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه آثار فعالیت هوازی و محدودیت کالریک بر سطوح آدروپین سرم، شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) و شاخص های آنتروپومتریک در زنان چاق کم تحرک بود. بدین منظور، ٣٠ نفر از زنان چاق کم تحرک (با میانگین سنی ٤/٥±3/٤٠ سال؛ وزن ١/٧±9/٧٧ کیلوگرم) در پژوهش شرکت نمودند و به طور تصادفی به سه گروه محدودیت کالریک (گروه تجربی یک)، فعالیت هوازی به همراه محدودیت کالریک (گروه تجربی دو) و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی یک از یک رژیم غذایی با ٢٥ درصد محدودیت کالریک به مدت ١٦ هفته استفاده نمود. آزمودنی های گروه تجربی دو نیز از یک برنامه تمرینی شامل: فعالیت هوازی و دویدن بر روی تردمیل به مدت ٣٤/٥±٨٥/٦٦ دقیقه به صورت هفته ای سه جلسه به همراه 50 درصد محدودیت کالریک از برنامه رژیم غذایی گروه تجربی یک به صورت ترکیبی استفاده نمودند (٥/١٢ درصد افزایش هزینه انرژی و ٥/١٢ درصد محدودیت کالریک). قبل و پس از ١٦ هفته، خون گیری به منظور اندازگیری آدروپین سرم انجام شد. داده ها نیز با استفاده از آزمون آماری تی زوجی و آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معناداری (P
۱۷.

تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید، بر تعداد لکوسیت ها و پلاکت های خون مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم ایمنی فعالیت هوازی لکوسیت فعالیت تناوبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : 392 تعداد دانلود : 116
هدف مطالعه حاضر مقایسه تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید بر تعداد لکوسیت ها و پلاکت های خون مردان غیرورزشکار بود. در این مطالعه 11 مرد جوان غیرورزشکار به اجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و یک جلسه فعالیت تناوبی شدید پرداختند. قبل، بلافاصله و دو ساعت پس از اجرای فعالیت، تعداد لکوسیت ها، نوتروفیل ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها و پلاکت ها شمارش شد. از آزمون های آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری، تعقیبی LSD و t مستقل استفاده شد. شمار لکوسیت ها بلافاصله پس از اجرای هر دو فعالیت افزایش یافت (05/0P≤). شمار نوتروفیل ها بلافاصله پس از هر دو نوع فعالیت افزایش یافت (05/0P≤). تعداد لنفوسیت ها نیز بلافاصله پس از هر دو نوع فعالیت افزایش یافت و دو ساعت پس از اجرا با کاهش، به پایین تر از سطوح استراحتی رسید (05/0≤ P). شمار مونوسیت ها و پلاکت ها بلافاصله پس از اجرای هر دو فعالیت افزایش یافت (05/0P≤).به نظر می رسداجرای یک جلسه فعالیت هوازی پیشرونده و تناوبی شدید، می تواند موجب افزایش معنادار مقادیر سلول های سیستم ایمنی و گردش خون شود و اختلاف معناداری بین این دو نوع فعالیت در میزان تحریک سلول های سیستم ایمنی وجود ندارد.
۱۸.

تأثیر یک جلسه تمرین هوازی بر سطوح سرمی آدیپولین و برخی عوامل التهابی در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان یائسه TNF-α متابولیسم ورزشی آدیپولین فورین TGF-β1 یک جلسه تمرین هوازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 19 تعداد دانلود : 563
در پژوهش حاضر، تأثیر یک جلسه تمرین هوازی بر سطوح سرمی آدیپولین، فورین، فاکتور رشد تغییر دهنده بتا1 (TGF-β1)، فاکتور نکروز کننده تومور آلفا (TNF-α) و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در زنان یائسه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، 18 زن چاق یائسه و غیر فعال (با شاخص توده بدنی 2/7±30/2 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین سنی 4±57/8 سال ) به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 30 دقیقه در یک جلسه دویدن روی تردمیل با شدت 70 60 درصد ضربان قلب بیشینه شرکت نمود و سطوح سرمی آدیپولین، فورین، TGF-β1، TNF-α، انسولین و گلوکز ناشتای آن ها پس از پایان جلسه تمرین اندازه گیری شد . تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون تی زوجی، تی مستقل و آزمون هم بستگی پیرسون در سطح معناداری (P<0.05) انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که اجرای یک جلسه تمرینات هوازی به ترتیب موجب کاهش و افزایش معنا دار سطوح آدیپولین (P=0.049) و فورین (P=0.001) شده است، اما تغییر معنا داری در سطوح TGF-β1، TNF-α، انسولین، گلوکز و HOMA-IR مشاهده نمی شود (P>0.05). قابل ذکر است که تنها تغییرات آدیپولین بین دو گروه تجربی و کنترل معنا دار می باشد (P=0.046). علاوه براین، پس ازیک جلسه تمرین هوازی، بین تغییرات آدیپولین با تغییرات انسولین ارتباط منفی و معنا داری مشاهده می شود (P=0.001). چنین به نظر می رسد که تغییرات نیم رخ التهابی و متابولیکی نمی تواند علت اصلی تغییرات آدیپولین در پاسخ به یک جلسهتمرین هوازی با شدتمتوسط در زنان چاق یائسه و کم تحرک باشد و انجام مطالعات بیشتر جهت درک سازوکار درگیر، ضروری می باشد.
۱۹.

تأثیر دوازده هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی واسپین و پروتئین واکنشگرC در مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی پروتئین واکنشگر C مردان میانسال واسپین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 904 تعداد دانلود : 32
واسپین به عنوان یک آدیپوسایتوکاین، دارای تأثیرات حساسیت انسولینی است. با وجود تأثیرات ورزش بر هموستاز انرژی و تغییرات بافت چربی، مطالعات کمی به بررسی تأثیر ورزش بر میزان واسپین پرداخته اند. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر تمرین مقاومتی بر سطح سرمی واسپین و CRP پرداخته است. بدین منظور 20 مرد چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، وزن و شاخص توده بدنی (1/2 ± 1/50 سال، 8/5 ± 6/92 کیلوگرم، 4/1 ± 3/30 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه فعالیت ورزشی (10نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین بود. مرحله اول خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی و مرحله دوم خون گیری 48 ساعت پس از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. سطح سرمی واسپین و CRP در گروه تجربی پس از 12 هفته تمرین به ترتیب 8/8 و 5/2 درصد کاهش یافت (05/0>P). وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر به ترتیب 7/0-، 8/0-، 08/2 - و 01/1- درصد و گلوکز خون و مقاومت انسولینی به ترتیب 4/4 و 01/5 درصد کاهش معنا داری داشت (05/0>P). بین تغییرات واسپین با شاخص های آنتروپومتریکی، مقاومت انسولینی و CRP رابطه معنا داری مشاهده نشد.
۲۰.

تأثیر شانزده هفته تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر سطوح پلاسمایی آمیلین رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی رژیم غذایی پرچرب آمیلین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 109 تعداد دانلود : 355
هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر 16 هفته تمرین استقامتی و رژیم غذایی پرچرب بر وزن و سطوح پلاسمایی آمیلین رت های نر ویستار بود. بدین منظور، 24 سر رت نر جوان نژاد ویستار (با دامنه سنی 50 تا 60 روز و میانگین وزنی 10±160 گرم) به سه گروه هشت نفره شامل: گروه پایه، گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی تقسیم شدند. رت های گروه تمرین استقامتی به مدت 16 هفته و به شکل پنج روز در هفته، هر جلسه 15 تا 65 دقیقه با سرعت 15 تا 30 متر در دقیقه (پیش رونده) روی تردمیل بدون شیب دویدند، گروه کنترل طی شانزده هفته تمرین نداشتند و گروه پایه برای خون گیری اولیه انتخاب شدند. شایان ذکر است که رژیم غذایی پرچرب در دسترس دو گروه کنترل و تمرین شامل: 60 درصد چربی، 24 درصد کربوهیدارت و 16 درصد پروتئین بود. خون گیری نیز 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین با 12 ساعت ناشتایی انجام شد. درادامه، داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند (0.05>P). یافته ها نشان می دهد که مقادیر آمیلین گروه کنترل نسبت به گروه پایه در حد معناداری بیشتر بود (0.0001>P). درمقابل، غلظت آمیلین گروه تمرین نسبت به گروه کنترل (بدون تمرین) در حد معناداری کم تر بود (0.0001>P) و نسبت به گروه پایه تفاوت معناداری نداشت (0.47=P). علاوه براین، وزن رت های کنترل و تمرین پس از 16 هفته تمرین افزایش معناداری را نشان داد (0.0001>P)، اما در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل در حد معناداری کم تر بود (0.795=P)؛ لذا، مصرف طولانی مدت رژیم غذایی پرچرب منجر به چاقی و هایپرآمیلینمی می شود و اضافه کردن برنامه تمرین استقامتی به این رژیم غذایی از ابتلای به این وضعیت جلوگیری می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان