مرتضی بحرانی

مرتضی بحرانی

مدرک تحصیلی: عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
۱.

تحلیلی بر «فلسفه امروزین علوم اجتماعی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 140 تعداد دانلود : 993
کتاب فلسفه امروزین علوم اجتماعی تالیف برایان فی، مدعی نگاهی تازه به این بخش از دانش بشری است. مطالب کتاب، عالمانه و حاصل مطالعه ای درازمدت و در نتیجه مصون از نقد لحظه ای. با این حال نکات زیر حاصل نگاه تاملی و انتقادی به دعوی محوری آن کتاب است. بدین معنا که فی با تاکید فراوان و مداوم بر ضرورت رفع تمایزات و دو گانه اندیشی ها، در واقع آن را به بهترین نحو بازتولید می کند و با تبیین مطلوبیت آموزه چند فرهنگی، مفروضات نهفته آن را – که بیش از دو دهه مورد نقد و چالش بوده – آشکار می کند. این نوشته نقدی بر پیامدها و استلزامات سیاسی و اجتماعی دعوی فی در عصر جدید – و به ویژه در بعد بین المللی آن – است. دعوی تعاملی فی در علوم اجتماعی، با استمرار ثنویت خود و دیگری، اولی را سوژه و دومی را ابژه معرفی می کند. بنابراین شناخت تعاملی دیگر بیش از هر چیز و نهایتا برای سلطه بر وی است.
۲.

فرد مدنی و فردگرایی فلسفی در فلسفه سیاسی مسلمانان(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: فارابی ابن سینا ابن باجه فرد مدنی فردگرایی فلسفی فلسفه سیاسی مسلمانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 582
ظاهراً فارابی با نوشتن درحوزه فلسفه سیاسی، تدبیر المدینه (جامعه) را مد نظر داشته و در مقابل، ابن باجه تدبیر المتوحد (فرد) را اساس کار خود قرار داده است؛ به همین دلیل، گفته شده که فارابی، جمع گرا و ابن باجه، فردگرا است. برای فارابی، نقطه عزیمت، مدینه فاضله و برای ابن باجه، نقطه عزیمت، مدینه غیرفاضله است. فارابی و ابن باجه از این جهت که نقطه عزیمت بحث و تحلیل شان متفاوت است، جدا و بلکه در نقطه مقابل هم قرار می گیرند، اما بررسی و تحلیل محتوای آثارشان، معرف آن است که هر دو به اصالت فرد، توجه داشته و فردگرا هستند؛ و فردی که آنها در مقام فاعل شناسا به معرفی آن می پردازند، دو ویژگی مهم دارد: 1. آنها و همه فیلسوفان مسلمان با تمایزی خواسته و یا ناخواسته، میان فرد فیلسوف و دیگر افراد جامعه، نوعی فردگرایی فلسفی شدید را دنبال می-کرده اند؛ 2. این فرد، مدنی الطبع نیست. در این نوشتار، آرای این دو و تضمّنات سیاسی هر کدام مورد بحث قرار خواهد گرفت. هم چنین، به آرای ابن سینا در این خصوص نیز، اشاره خواهد شد. در واقع فلسفه ورزی اینان در خصوص فرد و رابطه آن با جامعه، حکایت از سه گزینه گریزناپذیر از موضع فرد فلسفی دارد: 1. فدا شدن جامعه برای فرد فلسفی نزد فارابی؛ 2. ابن سینا و خروج فرد فلسفی از جامعه و 3. رأی ابن باجه، مبنی بر هم زیستی فرد فلسفی با جامعه موجودِ غیرفاضله. آن چه مهم است، این که تمایز میان فرد فلسفی و مدنی، پیمودن مسیری به نام دموکراسی را با صعوبت و تأمل، مواجه می کند.
۴.

رشته، میان رشته و تقسیم بندی علوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روش شناسی هستی شناسی طبقه بندی علوم میان رشته رشته معیارهای طبقه بندی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی علم و معرفت و تکنولوژی جامعه شناسی معرفت
  2. حوزه‌های تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
تعداد بازدید : 523 تعداد دانلود : 693
به نظر می رسد تمرکز و تاکید بر رشته و میان رشته در حوزه علوم و معارف، با تقسیم بندی علوم و روابط اجتماعی و فرهنگی دانش پیوند داشته باشد. تاریخ طبقه بندی علوم حکایت از آن دارد که معیار تقسیم بندی یا هستی شناختی و اخلاقی بوده است یا روش شناختی و معرفت شناختی. مبنای وجودشناختی بر پایه این امر شکل گرفته است که وجود دارای سلسله مراتب است؛ مبنای اخلاقی نیز به میزان اثربخشی و فایده علوم در رفع احتیاجات زندگی عملی فردی یا اجتماعی مربوط است. در مقابل، مبنای روش شناختی بر این واقعیت مبتنی است که روش های کشف حقیقت و اثبات دیدگاه درست، بسیار متنوعند. بنابراین، روش کسب معرفت در برخی از علوم از بقیه متفاوت و کامل تر تلقی شده است. بر همین قیاس، هر شاخه و رشته از علم بر مبنای معرفت شناختی، بر نظام حقیقت تاکید داشته است. این که کدام معیار، معیار اصلی طبقه بندی علوم باشد، گرایش دارندگان علوم به سمت رشته یا میان رشته را نیز تعیین می کند. حسب این تمایز، «میان رشته ای»، در وهله اول، با عطف توجه به معیار هستی شناختی و اخلاقی، مطرح شده است و در مقابل، «رشته» با عطف توجه به معیار روش شناختی و معرفت شناختی به دست آمده است. در دوران مدرن، به دلیل غلبه تقسیم بندی ناشی از معیارهای روش و صدق، «رشته» مبنای آموزش و پژوهش قرار گرفت، اما به دلیل خدشه در این معیار، بار دیگر به معیارهای هستی شناختی و اخلاقی توجه شده و میان رشته ای در کانون توجه قرار گرفت. سیالیت معیار «روش» در مقام مقسّم علوم، مرزبندی های موجود را دچار چالش کرده است و توجه به فایده مندی علوم از جنبه حل المسائلی، افق همکاری های میان رشته ای را نوید داده است. از این نظر، این مطالعه به بررسی این نسبت سنجی می پردازد.
۵.

قدرت در «تسلای فلسفه»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قدرت سعادت فلسفه سیاسی قرون وسطی بوئتیوس تسلای فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 628 تعداد دانلود : 459
بوئتیوس، فیلسوف بزرگ رومیمسیحی قرن ششم میلادی، رسالهیی مهم در فلسفه سیاسی به نام تسلای فلسفه دارد. او در این رساله از مقولات متعدد فلسفی سخن گفته است که یکی از این مقولات، قدرت است. او این مقوله را در آستانه سده های میانه و با رهیافتی فلسفی و در هالهیی از عقاید دینی به بحث گذاشته است. وی ضمن تفکیک میان مؤلفه های درونی و برونی انسان، قدرت را از مؤلفه های سعادت انسانی میداند و از آنجا که سعادت امری درونی است، بنابرین نمیتواند با عوامل بیرونی کم و زیاد شود. قدرت در شکل بیرونی آن، عامل و ضامن مناسبی برای ایجاد و بقای سعادت نیست. بوئتیوس قدرت بیرونی بویژه در شکل سیاسی آن را برسمیت میشناسد اما نگاهش به قدرت بالمجموع است و از اینرو هر شکلی از اشکال قدرت بنحو مستقل و بتنهایی نمیتواند سعادتبخش انسان باشد بلکه چه بسا بسان نشانهیی بر عدم سعادت نیز تلقی میشود. این فیلسوف بخشی از ناکامی فلسفه را متوجه همین قدرتهای متجزی میداند.
۶.

سیالیت مرز اندیشه سیاسی شیعه و سنی در عصر جدید ؛ بازخوانی توفیق الشاوی از نظریه ولایت فقیه امام خمینی (ره)

نویسنده:

کلید واژه ها: دموکراسی شورا ولایت فقیه امام خمینی (ره) سیاست اسلامی توفیق الشاوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی حکومت اسلامی امور خارجی و روابط بین الملل
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه ادله ولایت فقیه
تعداد بازدید : 234 تعداد دانلود : 138
به رغم وجوه اساسی متفاوت در اندیشه سیاسی شیعه و اهل سنت ، در روش و موضوع ، شباهتهایی نیز میان آنها وجود دارد . در مقاله حاضر تلاش شده است تا خوانش اهل سنت از نظریه ولایت فقیه امام خمینی (ره) در اندیشه توفیق الشاوی ارائه شود . براساس این خوانش ، نظریه ولایت فقیه با عنایت به عناصر مهمی چون نقش مردم و حضور عنصر شورا در تصمیم گیریها معرفی شده است . به زعم الشاوی عناصر مذکور دلالت بر همگرایی اندیشه سیاسی جدید اهل سنت با مبادی سیاست اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) دارند ؛ چراکه در اندیشه سیاسی اهل سنت شاهد فاصله گرفتن از تغلب و در اندیشه سیاسی شیعی شاهد جداسازی نصب خاص از نصب عام میباشیم ...
۷.

بررسی زبانی نسبت دوستی و ریاست در اندیشه سیاسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فارابی ریاست اندیشه سیاسی دوستی روش هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
تعداد بازدید : 642 تعداد دانلود : 896
"در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی زبانی آثار فارابی، رابطه میان ریاست و دوستی یا به بیان دیگر، میان شیوه حکومت (یعنی نوع نظام) و سبک روابط بین اشخاص، مورد بررسی قرار گیرد. دوستی از جمله مقولاتی است که در تاریخ اندیشه سیاسی، همواره جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. این مقوله از دیرباز در یونان با مقولات دیگری چون عدالت، برابری و برادری، جزء فضائل انسانی محسوب می شده است و در ساخت جامعه آرمانی مورد نظر اندیشمند سیاسی مورد توجه بوده است به نحوی که دوستی و پولیس با یکدیگر پیوندی تنگاتنگ داشته اند. همچنین، ریاست به معنای تدبیر و هدایت یک جمع براساس یک نظام از پیش تعریف شده است که غایت آن، رساندن افراد تحت رهبری به مقصدی است که بر سر آن تآمل فلسفی شده است با استفاده از روش هرمنوتیک مؤلف-زمینه اسکینر، در اندیشه سیاسی فارابی، می توان گفت که میان ریاست و محبت نسبت مستقیم و ارگانیک برقرار است. به دیگر سخن، ریاست مدینه فاضله وقتی می تواند کارآمد و موفق باشد که در بین اتباع، اعضاء و طبقات مدینه رابطه دوستی حاکم باشد. از این منظر، رابطه دوستی یک رابطه یک طرفه نیست دوستی رئیس نسبت به اتباع و به عکس و نیز دوستی اتباع نسبت به یکدیگر. "
۸.

اسلام و دموکراسی در اندیشه سیاسی یوسف القرضاوی

نویسنده:

کلید واژه ها: اسلام دموکراسی بیعت شوری قرضاوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 734 تعداد دانلود : 214
این مقاله در پی تبیین جایگاه دموکراسی در اندیشه سیاسی اسلام از نظر یوسف القرضاوی (از متفکران اسلامی میانه رو عرب) است. از نظر او اسلام قرنها جلوتراز غرب، پدیده دموکراسی و قواعد و معیارهای آن را معین کرده اما تبیین جزئیات آن را به اندیشمندان مسلمان واگذار کرده است. راهکارهایی چون امر به معروف و نهی از منکر، شورا، بیعت و مشارکت زنان در عرصه های سیاسی ـ اجتماعی از جمله این قواعد هستند. البته پذیرش دموکراسی به معنای کنار نهادن حاکمیت خداوند نیست زیرا اصل حاکمیت مردم که بنیان دموکراسی محسوب می شود، با اصل حاکمیت خدا در تضاد نیست بلکه حاکمیت خدا با حاکمیت فردی که اساس استبداد است در تضاد است. هدف از دموکراسی کنار نهادن حاکمیت طاغوت و ستمکاران است نه نفی حاکمیت خدا و بنابر این اجرای دموکراسی به منظور جلوگیری از استبداد و سلطه طاغوت گام نهادن در راستای تحقق حاکمیت خداوند است. از نظر وی استدلال به اینکه دموکراسی، حکومت اکثریت است و اکثریت هم در قرآن مذموم شمرده شده اند، استدلالی نابجاست که بر پایه یک مغالطه استوار است. زیرا فرض بر آن است که ما از دموکراسی در جامعه اسلامی سخن به میان می آوریم، جامعه ای که اکثریت آن دارای عقل و اندیشه اند.
۱۱.

همبستگی؛ پیوند صلح و دوستی

کلید واژه ها: صلح امنیت همبستگی دوستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 502 تعداد دانلود : 120
«دوستی» از جمله فضیلت های بنیادین در اندیشه سیاسی کلاسیک بوده است که حتی فضیلت های مهمی چون عدالت را نیز تحت الشعاع قرار می داد. با ظهور اندیشه مدرن و بروز گسست معرفت شناختی، دوستی به محاق رفت و مقولاتی چون امنیت و صلح محوریت یافتند. بر این اساس، انسان ها به مثابه «گرگ» یکدیگر، فضیلت های کلاسیک را به فراموشی سپردند. اما نقدهای معاصر بر اندیشه مدرن، ضرورت احیا و بازخوانی انتقادی مقولات سیاسی کلاسیک را نشان می دهد. در این میان، یورگن هابرماس، با بازگشت به اهمیت مقوله «دوستی» در اندیشه کلاسیک، آن را با مقوله مدرنِ «صلح» پیوند می دهد و با محوریت بخشیدن به مقوله «همبستگی» در پی تحقق همزمان آنها در جامعه است. بر این اساس، «همبستگی» منبع هنجارگذاری مشروع در اجتماع است.
۱۲.

«نسبت» فلسفه سیاسی فارابی با تفکر یونانی، باور دینی و بحران زمانه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: فارابی فلسفه سیاسی فلسفه یونانی دین اسلام بحران های زمانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 572 تعداد دانلود : 836
افزون بر بررسی های تاریخی، سه خوانش از اندیشه سیاسی فارابی صورت پذیرفته است: یکی در نسبت اندیشه این فیلسوف با تفکر یونانی، دوم در نسبت میان فلسفه و دیانت و به ویژه دین اسلام و سوم، توضیح اندیشه فارابی در نسبت با بحران( هایی) که فارابی با آن روبه رو بوده است. بر این سه خوانش دو نقد وارد است: خوانش اول و دوم، خوانش هایی تفسیری هستند که عنصر هویت و تمایز «خود و دیگری» بر وجه علمی آنها سایه افکنده است و در نتیجه، هر پژوهشگری متناسب با صبغه هویتی خود، از یک سو، در جهت تبیین و شرح غلبه جهان بینی یونانی بر آرای فارابی یا درنوردیدن فضای یونانی تلاش کرده است و از دیگر سو، به نسبت تعلق یا عدم تعلق خاطر پژوهشگر به دین و دینداری، کوشیده است نسبت فلسفه او با دین و به ویژه نبوت و امامت اثبات یا رد شود. خوانش هایی نیز که در پی توضیح اندیشه فارابی بر اساس نظریه بحران هستند، با این نقد جدی مواجه اند که به رغم زمینه محور بودن، داده هایی کافی برای استناد در اختیار ندارند و بیشتر در حد گمانه زنی علمی شمرده می شوند. در این مقاله به دیدگاه هایی می پردازیم که نسبت فلسفه سیاسی فارابی را با «یونان»، «اسلام» و «بحران اجتماعی زمانه اش» بسط داده اند. پژوهش حاضر نه جامع است و نه مانع؛ بلکه تنها، گریزی به این بحث است که چه بسا بتوان خوانش موجّه تر و منسجم تری از اندیشه های فارابی ارائه داد که کمتر ایدئولوژیک و کمتر هویت مند و در مقابل، بیشتر مستند و منسجم باشد. چنین خوانشی می تواند جهان اسلام را در مواجهه با مشکلات و چالش های پیشِ رو یاری رساند.
۱۳.

پارادایم شناسی تعامل اندیشه سیاسی و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ اجتماع اندیشه سیاسی هنجار پارادایم فرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 799 تعداد دانلود : 944
اندیشه سیاسی به مثابه معرفتی هنجارین، به دنبال ترسیم سامان نیک سیاسی است. هر پارادایم فکری نیز گونه ای وضعیت مطلوب اجتماعی و فردی را تجویز می کند که شکوفایی فرهنگی را متأثر می سازد. رابطه ای مستقیم و دوسویه وجود دارد میان مؤلفه های اندیشه سیاسی در پارادایم های مختلف و فرهنگی که در جامعه در جریان است و هر پارادایم فکری، مؤلفه های خاصی را به فرهنگ مستقر در جامعه تزریق می کند و هر بازخورد نیز از آن فرهنگ بازمی ستاند. پژوهش حاضر، با تفحص در آثار متفکران برجسته در پارادایم های مختلف اندیشه سیاسی در طول تاریخ، نقش آنها در تولید و شکوفایی فرهنگ را بررسی می کند. مطالعه این پارادایم ها نشان می دهد که آنها را می توان در یک خط سیر بررسی کرد که طی آن، هر پارادایم فرهنگ خاصی را به ویژه در بعد فرهنگ سیاسی، مورد اهتمام قرار داده اند. طی این خط سیر، اندیشه سیاسی به صورت پارادایمی، از شهروند دانستن انسان آغاز می کند و سپس با روی آوری به آموزه فردگرایی، تحولی در نسبت اندیشه سیاسی و شکوفایی فرهنگی ایجاد می شود. در دوران معاصر نیز پارادایم های موازی مانند مدرن انتقادی، پسامدرن و اجتماع گرا هریک به گونه ای بر فضای شکوفایی فرهنگی اجتماعات را اثر می گذارند
۱۴.

دوستی مدنی و نوع مدینه نزد فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فارابی مدینه فاضله غایت دوستی مدنی مدینه های غیرفاضله امر محبوب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در اسلام تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در اسلام
تعداد بازدید : 824 تعداد دانلود : 725
دوستی مدنی از جمله مقولاتی است که در فلسفه سیاسی فارابی جایگاه خاصی دارد. پرسش پژوهش حاضر این است که چه رابطه ای میان دوستی مدنی و نوع مدینه در اندیشه فارابی وجود دارد؟ با توجه به این سؤال و با تحلیل محتوای فلسفی آثار فارابی، آشکار می شود که نزد او دوستی مدنی به مثابه امری است که اعضای جامعه را به هم تألیف می دهد. دوستی در مدینه، دوستی بر سر چیزی (امر محبوب) است؛ هرچند در مدینه فاضله، دوستی بر سر چیزی، دوستی افراد نسبت به یکدیگر را به دنبال دارد. دوستی مدنی، شکل مدینه را نیز مشخص می سازد. در واقع پیوند میان معرفت اعضای هر مدینه و نوع سعادتی که به عنوان غایت زیست مدنی خود تعریف می کنند، خود را در چیزی می نمایاند که همان «امر محبوب» است؛ امر محبوبی که برای تحقق آن تعاون صورت می گیرد. مهم ترین دستاورد این پژوهش ارتباط ایجابی میان دوستی مدنی و شکل مدینه است؛ به گونه ای که اگر امر محبوب میان اعضای یک مدینه، امور و اعمال فاضله باشد، آن مدینه، مدینه فاضله خواهد بود و در صورتی که آن امر محبوب، اموری چون لذت، ثروت، قدرت، کرامت، و... باشد، انواع مدینه های جاهله (نذاله، کرامه، تغلب و...) شکل خواهد گرفت. با توجه به امر محبوبی که به مثابه نهایت و غایت عمل سیاسی در نظر گرفته می شود، هر یک از مدینه های فاضله و غیرفاضله، پیامدهای خاصی را در خصوص نحوه تعامل افراد نیز ایجاب می کنند و منشأ دوستی، نوع دوستی و وضع انسان مدنی نیز متفاوت خواهد بود.
۱۵.

«نوابت» در فلسفه فارابی و ابن باجه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 629 تعداد دانلود : 758
نوابت (استعاره ای از انسان های منفرد) از جمله مفاهیمی است که در فلسفه اسلامی کاربرد داشته است. هم فارابی و هم ابن باجه این مفهوم را در فلسفه خود به کار برده اند. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل فلسفی در پی پاسخ به این سؤال هستیم که اصطلاح نوابت در آرای فارابی و ابن باجه، چه مصداقی دارد. یافته مقاله حاکی از آن است که در تبیین هر دو فیلسوف، نوابت، انسان هایی منفرد هستند؛ اما مصداق نوابت برای یکی، فیلسوف و برای دیگری، غیر فیلسوف است. نوآوری مقاله در طرح این نکته است که حسب نگاه فلسفی و اجتماعی مدرن، در یکجا بحث از نوابت به «غیریت» کشیده می شود و در جای دیگر، بحث به «هویت» می انجامد. استفاده از این سنت فکری می تواند در بحث های کنونی درباره سیاست هویت و تمایز، افق هایی را پیش رو نهد.
۱۶.

وضع معرفتی فلسفه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه سیاسی اخلاقی امر سیاسی طبقه بندی دانش معرفت هنجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 311 تعداد دانلود : 896
می توان در پاسخ به این پرسش که جایگاه دانشی به نام فلسفه سیاسی در میان سایر دانش های انسانی کجاست، دوره های مختلفی را شناسایی کرد: در اندیشه سنتی که نگاهی هنجاری و فضیلت محور به انسان و جامعه دارد، فلسفه سیاسی که پیوند عمیقی با اخلاق دارد ذیل حکمت عملی قرار می گیرد و از سوی دیگر، گزاره های معرفتی خود را جهان شمول معرفی می کند. در دوران مدرن از یک سو هنجاری بودن فلسفه سیاسی مورد تشکیک قرار گرفت و از سوی دیگر موضوع فلسفه سیاسی تا حد زیادی به امور ممکن و در دسترس از جمله قدرت و امنیت تقلیل یافت. در دوران معاصر، و به دنبال تجزیه «علمی» دانش ها، تلاش های زیادی شد تا از موجودیت این معرفت در مقابل حملات پوزیتویستی دفاع به عمل آید؛ در نتیجه فلسفه سیاسی دست از بسیاری از مدعیات هنجاری و جهان شمول خود برداشت در دوران معاصر فلسفه سیاسی برای ادامه حیات و اثبات موجودیت و فایده مندی خود، بطور جدی به تامل در باب خاستگاه و جایگاه خود پرداخته است، درست به همان سان که طی چرخش زبانی، زبان هم زمان، ابژه و سوژه واقع شد؛ این امر توانست فلسفه سیاسی را اعتباری دیگر ببخشد. در نهایت این که «امر سیاسی» به مثابه مقوله ای بس مهم می تواند در تبیین جایگاه کنونی فلسفه سیاسی و تفسیر معنا و مقصود آن کارگر و حائز اهمیت باشد.
۱۸.

ترجمه به مثابه اقدامی میان رشتگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ترجمه زبان شناسی میان رشتگی مطالعات ترجمه موضوع ترجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 199 تعداد دانلود : 621
در باب ترجمه، از زاویه های مختلفی بحث شده است. عموماً بر این نکته اجماع وجود دارد که ترجمه، پدیده ای میان فرهنگی است؛ بدین معنا که مترجم در کار خود با بیش از یک فرهنگ سروکار داشته و دارد. در این مقاله، از زاویه ای دیگر، استدلال می شود که عمل ترجمه، علاوه بر میان فرهنگی بودن، از آغاز یک عمل میان رشته ای بوده است. بدین معنا که مترجمان برخلاف دانشمندان که به کسب یک رشته علمی خاص اکتفا نمی کردند بلکه جویای همه معارف بودند، و نیز برخلاف متخصصان رشته ای کنونی، موضوع کار خود را به گونه ای می یافته اند که نه به همه معارف نیازی داشته اند و نه می توانسته اند با تخصص در یک رشته علمی به کار خود ادامه دهند، بلکه ناگزیر علاوه بر دانش زبان به دانشی که با موضوع ترجمه ارتباط برقرار می کرد نیز نیازمند بوده اند. این مسئله، یعنی نیازمندی شناخت موضوع مورد ترجمه، از آغاز ترجمه را به معرفتی میان رشته ای تبدیل کرده است. استلزام دیگر این ادعا این است که میان رشته ای، تماماً مفهومی مدرن و امروزی نیست؛ بلکه از آغاز مصادیقی برای آن وجود داشته است که عمل ترجمه نمونه بارز آن است و این ویژگی خود را هنوز نیز از دست نداده است. امروزه نه تنها ترجمه، بلکه مطالعات ترجمه نیز، معرفتی میان رشته ای تلقی می شود. بررسی و تدقیق در تجربه میان رشتگی ترجمه به ویژه برای مللی که امروزه، به ضرورت، به میان رشتگی در حوزه های مختلف روی آورده اند می تواند می تواند پیامدهایی مفیدی را جهت فهم درست تر میان رشتگی به دست دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان