آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

خدمت رسانی از جمله اعمال صالحی است که، به عنوان اولین خصصیه‏ی اصل اعیان، در قرآن کریم مورد توجه و عنایت قرار گرفته است. از آنجا که خدمت رسانی به عنوان یک صفت عالی نفسانی نقش هدایت گری را در حیات آدمی دارد، فی نفسه سازنده‏ی اندیشه‏ی پاک آسمانی است، که در زندگی انسان آثار و برکات فراوان مادی و معنوی به جای می‏گذارد. به اعتقاد نویسنده، خدمت رسانی بر پایه‏ی اصولی استوار گردیده و دارای ارکانی می‏باشد که عبارتند از: 1 ) خداشناسی و درک حضور خداوند؛ 2 ) معاد و سرانجام‏شناسی؛ 3 ) علم و دانش.

متن

در آستانه‏ی سال 1382 ، و به مناسبت آغاز سال نو، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‏اللّه‏ خامنه‏ای پیامی خطاب به مردم شریف ایران و مسؤولین محترم صادر نمودند که ضمن تبریک این سال، سال 1382 را سالی برای ایجاد نهضتخدمت رسانی به مردم نامیدند.
حسن توجه و دقت نظر رهبر عزیز انقلاب، ما را به این نکته متوجه ساخت که اصول و ارکان ایجاد یک نهضت عظیم در جهت خدمت به آحاد مردم و نظام مقدس اسلامی چیست؟ چه علل و عواملی می‏توانند پایه‏های این نهضت را استوار گردانند و خدمت رسانی را در جامعه‏ی دینی نهادینه نماید. در این راستا عواملی چون ایجاد میدان صحیح رقابت، برنامه‏ریزی، پیگیری و تلاش خستگی ناپذیر، خدمت‏شناسی، خادم و مخدوم‏شناسی، تعامل و تعاون، درک و شناخت موانع و آفات، اعم از آفات فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، موقعیت‏شناسی، بررسی آمار داشته‏ها و توانایی‏های بالقوه و بالفعل و بسیاری دیگر باید مد نظر قرار گیرد. اما این عوامل، عواملی عمل کننده هستند که می‏توانند منشأ آثار وجودی فراوانی گردند، هر چند به عنوان عوامل اصولی و زیربنایی یا به عبارت دیگر نهایی، که در حقیقت عوامل هدایت‏گر و رهبر هستند، به شمار نمی‏آیند. ما در این بحث دنبال رسیدن به اصولی هستیم که در این زمینه بتوانند نقش هادی و نهایی را داشته باشند. اصولی که مورد توجه ماست، نقش دستوری ندارد، بلکه ما را به بحثی باوری و ایدئولوژیکی رهنمون می‏سازد. چنانچه به این اصول به طور همه جانبه و ژرف بنگریم و بتوانیم مقصود خود را دقیقاً تبیین و تشریح نماییم، نهضت خدمت رسانی را نهضتی باوری کرده و توانسته‏ایم به عنوان یک اندیشه‏ی پاک و عملی ارزشی، او را جزء باورهای فطری و عقلی خود قرار دهیم - که چنین هم هست - و از او آرمانی مقدس و اندیشه‏ای آسمانی بسازیم.
اصولی که خدمت رسانی براساس آنها استوار می‏گردد و در نظام آسمانی و در حکومت اسلامی برگرفته از اندیشه‏ی دینی و مکتبی است، سه اصل عمده به حساب می‏آید که عبارتند از :
الف) خداشناسی و درک حضور خداوند؛
ب ) معاد و سرانجام‏شناسی؛
ج ) علم و دانش.
قبل از بررسی این اصول و نقش آنها در ایجاد نهضت خدمت رسانی، به اختصار،به شرح نهضت و خدمت می‏پردازیم.
الف) نهضت
نهضت یک عمل همه جانبه‏ی عمومی است که در خود عناصری اساسی دارد. این عناصر تشکیل دهنده و ایجاد نهضت عبارتند از :
1 ) حرکت سریع و تصاعدی و رو به جلو و همواره ایستاده بودن، برای رسیدن به منظورهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی. سرعت، به تعبیر مرحوم شیخ طوسی، پیش‏گیری در چیزی است که سبقت در آن جایز و امری پسندیده شمرده می‏شود.
2 ) عزم بر استقامت و استواری در جهت انجام یک عمل؛
3 ) خشم نسبت به کوتاهی در انجام عمل، چه از ناحیه خویش و چه دیگران؛
4 ) با حرکت و برخاستن فردی در انجام عمل، اندیشه‏ی قیام همگانی آفریدن و از دیگران دعوت به حرکت کردن. به عبارت دیگر، دیگران را به سوی انجام یک عمل برانگیختن و ترغیب کردن؛
5 ) انگیزه‏ی لطیف احسان به دیگران و هم نوعان؛
6 ) عزم به دست یابی و رسیدن به اهداف.
اگر چنانچه عمل دارای این عناصر باشد، یک نهضت به حساب می‏آید. خدمت رسانی کاری با این خصوصیات و عناصر می‏طلبد. باید حرکتی سریع و رو به جلو و دائم، با عزم به استقامت تا رسیدن به غایت و دعوت همگان با انگیزه‏ی احسان و نیکوکاری، انجام داد، تا یک نهضت محسوب شود.
ب ) خدمت رسانی
خدمت عملی است که عامل، در آن، با اندیشه و انگیزه‏ی گره گشایی به رفع و فتق امور مربوط به مردم می‏پردازد. علاوه بر انگیزه‏ی یاوری و احسان به هم نوعان، در حد طاقت، خویش را مسؤول گره گشایی و رفع نیاز بندگان خداوند می‏داند.
خدمت رسانی از جمله اعمال صالح است که به عنوان اولین خصیصه‏ی اهل ایمان در قرآن کریم مورد توجه قرار دارد. در تعریف از اهل ایمان و معرفی آنان،خصیصه‏ی انجام عمل صالح، اولین و بارزترین نشانه است.
مراد ما از خدمت رسانی، عزم برای گره گشایی از مشکلات روزمره‏ی مربوط به مردم و رفع احتیاجات و نیازمندی‏های آنان و گشودن راه پیشرفت جامعه، با هدف و انگیزه‏ی یاوری و احسان به هم نوعان، در جهت عمل به وظیفه‏ای است که از ناحیه خداوند مورد توجه قرار گرفته است. در مجموع یعنی عمل به وظیفه چرا که ما خدمت رسانی را ایثار یا از خود گذشتگی نمی‏دانیم که موجب طلبکاری از مردم گردد.
خدمت رسانی می‏تواند آثار و فوائد بسیاری برای خادم دربرداشته باشد. از جمله آثار آن پاداش اخروی، مقبولیت عمومی و آرامش روحی است.
اصل اول:
خداشناسی و درک حضور خداوند
درک و احساس حضور خداوند در محدوده‏ی زندگی انسان، سازنده‏ی اندیشه‏ی سبز و پاکی است که انجام عمل صالح و تقید به خدمت رسانی را همراه دارد. ایمان به خداوند آدمی را متصف به اوصاف الهی می‏گرداند. در نتیجه معرفت و اتصاف بنده به اوصاف الهی، زندگی را شکوفا و سازنده در جهت محبت و خدمت به دیگران می‏نماید.
چرا خدمت رسانی، به عنوان نمونه و مصداقی والا از عمل صالح، مقید به ایمان و خداشناسی است؟
اولاً خدمت رسانی، به عنوان یک صفت عالی نفسانی، که نقش هدایت گری را در حیات آدمی ایفا می‏کند، فی نفسه سازنده‏ی اندیشه‏ی پاک آسمانی است و با ایجاد انگیزه و هدف والا و ارزشی او را به سوی پاکی‏ها سوق داده و از زندگی او آثار و برکات فراوان معنوی به جای می‏گذارد و عمل را خالص و پاکیزه می‏گرداند. در نتیجه عوامل و اسبابی که به تدریج موجبات تنبلی و بی مبالاتی، بی‏مهری و بی‏دقتی، کم لطفی و بی‏احساسی و عدم احساس وظیفه و قبول مسؤولیت و نهایتاً نگرش انتفاعی و منفعت جویی را فراهم می‏آورد، از اندیشه و انگیزه‏ی او رخت می‏بندد. عواملی همچون عجب و ریا و تظاهر، خودبینی و خودخواهی، تقلب و منت گذاری و خودمحوری.
به همین دلیل شاید انجام عمل صالح و تقید به خدمت رسانی ملازم و همراه با ایمان است. در آیات زیادی این موضوع ذکر شده است. از جمله؛ سوره‏ی مبارکه‏ی آل عمران آیه 57 ، سوره‏ی مبارکه‏ی مائده آیه‏ی 69 ، سوره‏ی مبارکه‏ی بقره آیه‏ی 62 و موارد بسیاری دیگر.
ثانیاً، به دلیل اینکه ایمان به مؤمن جهت می‏دهد، در ازای کار و خدمتی که انجام می‏دهد، توقع مزد و پاداشی از غیر خداوند - به جز آنچه در قبال وظیفه، به عنوان لازمه‏ی معیشت و زندگی خود، اخذ می‏کند - ندارد. این باور موجب می‏شود بی‏مهری‏ها و احیاناً ناملایمات و قدرناشناسی‏هایی که از ناحیه‏ی مخدومین صورت می‏گیرد، در روند حرکت نفّاع و سازنده‏ی انسان مؤثر نباشد و هیچ گاه تحت تأثیر این عوامل از عمل ارزشی خویش دست برندارد.
مؤمن می‏داند، عملش خیر و در جهت تقرب به خداوند است و هیچ گاه عملی که به فرمان و خواست و به رضای او است بی‏پاداش نمی‏ماند.
خداوند در قرآن می‏فرماید:
لانُضیعُ اَجْرَ مَنْ اَحْسَنَ عَمَلاً(1).
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْییَنَّهُ حَیوةً طِیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلوُنَ(2).
ثالثاً، عمل صالحی که در دنیا با ایمان همراه گردد، علاوه بر آثار اخروی فراوان، دارای برکات فراوان دنیوی نیز هست. از جمله برکات عمل صالح در سایه‏ی ایمان و خداشناسی، دوستی و عشق مردم به عامل و خادم خودشان است. کسی که در دنیا بتواند محبوب حق تعالی گردد، مهر و محبتش به جامعه‏ی انسانی نیز سرازیر شده، محبت خداوند موجب عشق و محبت دیگران نیز می‏گردد.
خداوند فرمود:
اِنَّ الَّذینَ امَنوُا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً
______________________________
1. سوره‏ی کهف، آیه‏ی 30 .
2. سوره‏ی نحل، آیه‏ی 97 .
______________________________
 (مریم/96) همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند، خدای مهربان آنان را «در نظر خلق و حق» محبوب گرداند».
ایمان آبشخور عمل، و عمل نیکو ثمره و نمود باورهای درونی انسان است.
مرحوم علامه‏ی طباطبایی قدس‏سره می‏فرماید:
ایمان زمینه ساز عمل و شرط لازم آن است و سهولت و دشواری عمل صالح ما به شدت و ضعف ایمان انسان بستگی دارد و متقابلاً عمل صالح و تکرار آن به تعمیق ایمان و افزایش آن مدد می‏رساند و این هر دو به نوبه‏ی خود به وجود آمدن ملکات اخلاقی که باعث صدور اعمال صالحه از فرد بدون تردید و تأمل می‏شود، کمک می‏کنند.(1)
خدمت رسانی در جهان بینی توحیدی
در جهان بینی توحیدی، انسان در میان موجودات از شرافت و کرامت مخصوص برخوردار است و وظیفه و رسالتی خاص دارد. انسان، با این جهان بینی، مسؤول تکمیل و تربیت خود و اصلاح جامعه‏ی خویش است. جهان، مدرسه‏ی انسان است و خداوند به هر انسانی، بر طبق نیت و کوشش صحیح و درستش، پاداش می‏دهد. جهان بینی توحیدی به حیات و زندگی معنی و روح و هدف می‏دهد، زیرا انسان را در مسیری از کمال قرار می‏دهد که در هیچ حدی متوقف نمی‏شود و همیشه رو به پیش است. به انسان نشاط و دل‏گرمی می‏بخشد، هدف‏های متعالی و مقدس عرضه می‏دارد و افرادی فداکار می‏سازد. جهان بینی توحیدی تنها جهان بینی است که در آن تعهد و مسؤولیت افراد در برابر یکدیگر مفهوم و معنی پیدا می‏کند؛ همچنان که تنها جهان بینی‏ای است که آدمی را از سقوط در دره‏ی هولناک پوچ‏گرایی و هیچ انگاری یا نیست انکاری نجات می‏دهد.
مدینه‏ی فاضله
فارابی که از شخصیت‏های بزرگ علم و فلسفه و از وارسته‏ترین دانشمندان ایران
______________________________
1. طباطبایی، محمد حسین، فرازهایی از اسلام، ص 238 .
______________________________
لامی است و به معلم ثانی ملقب است، مانند ارسطو انسان را مدنی بالطبع می‏داند؛ یعنی معتقد است که افراد بشر برای بقای خویش و برای رسیدن به سعادت و کمالات انسانی، حوائجی دارند که به تنهایی از عهده‏ی تدارک آنها برنمی‏آیند، بلکه تأمین نیازهای آنها در گرو تشکیل جامعه‏ای است که هر یک از اعضای آن عهده‏دار بخشی از این نیازها گردد. آدمی بالفطره گرایش به سوی اجتماع دارد. هدف از این اجتماع دست‏یابی به سعادت دنیا و آخرت است.
بر این اساس، بهترین مدینه‏ها، مدینه‏ای است که مردم آن به اموری مشغول و به فضایلی آراسته‏اند که نهایتاً آن مدینه را به سوی سعادت رهنمون می‏سازد.
فارابی مدینه‏ی فاضله را به بدن انسان تشبیه می‏کند، بدنی که سالم و استوار است و همه‏ی اعضای آن در حفظ حیات و سلامتی و در راه رشد آدمی وظایف خود را به نحو احسن انجام می‏دهند. همان طور که در بدن قلبی هست که بر همه‏ی اعضای بدن ریاست دارد و سوخت و ساز اعضا و دستگاه‏های بدن را به اندازه‏ی ظرفیت و نیاز به آنها می‏رساند. در مدینه‏ی فاضله نیز کسی هست که به دیگران ریاست می‏کند و ریاست او عین برقراری نظام عدل و توزیع عادلانه‏ی امکانات اجتماعی است.
پس مدینه‏ی فاضله شبیه به هیأت پیوسته و سازمان یافته‏ی بدن است، با این تفاوت که اعضای بدن طبیعی هستند و با قوای طبیعی خود عمل می‏کنند و پیوند آنها جنبه‏ی تکوینی دارد، ولی اعضای مدینه‏ی فاضله، فضایل و اعمال اکتسابی و ارادی دارند و هر کدام، برحسب استعدادهای خاص خود، موقعیتی در مدینه احراز می‏کنند که با نظام و سازمان مدینه هماهنگ باشد.
دیدگاه فارابی، درباره‏ی مدینه‏ی فاضله، از مبانی مابعدالطبیعه‏ی او الهام گرفته است. در حکمت مشائی، جهان دارای سلسله مراتبی است که در رأس آن ذات احدیت است.
درک حضور
درک حضور حق جل و علا از نتایج تفکر و اندیشه است. تذکر والاتر از تفکر است، لکن تفکر مقدمه‏ی تذکر است. از قول خواجه عبداللّه‏ انصاری گفته‏اند که :
التذکر فوق التفکر فان التفکر طلبٌ و التذکر وجودٌ
تذکر، از حیث مقام، بالاتر و والاتر از فکر است، چون آدمی در مرحله‏ی تفکر، حضور را طلب می‏نماید و چون به حضور برسد همواره متذکر است. پس تفکر مقدم بر تذکر و تذکر برتر از تفکر است.
در بحث حضور و درک ساحت مقدس پروردگار، آدمی همیشه خود را در محضر او می‏بیند، خداوند آنقدر به آدمی نزدیک است که او نسبت به خویش نیست.
فرمود :
فَاِذا سَئَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریبٌ.
وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لاتُبْصِرُونَ.
وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللّه‏َ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ.
یاد خداوند آثار فراوانی بر جای گذاشته و برکات معنوی عظیمی را همراه دارد. دل به یاد خداوند زنده و در نتیجه حیاتی نو می‏بخشد. پیمغبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:
بذکر اللّه‏ تحیی القلوب و بنسیانه موتها به یاد و ذکر خداوند قلب‏ها زنده می‏گردند و به فراموشی حضرت حق قلب‏ها می‏میرند.
دل را نشاط می‏بخشد و از سستی و ضعف می‏رهاند و به آینده امیدوار می‏سازد. فرمود :
مداومة الذکر قوة الارواح.
ذکر موجب جلب نظر الهی می‏گردد و زمینه‏های گناه و معصیت را مسدود می‏سازد.
موانع ذکر
غفلت از خداوند، به جهت موانع و حجاب‏های موجود، از جمله موانع ذکر است. نباید فراموش کرد که در رأس همه‏ی موانع و حجب، که موجب غفلت از خدا و حضور دائمی او می‏شود، چیزی جز اشتغال انسان به خود نیست. همه‏ی حجاب‏ها به حجاب عظیمی همچون خودبینی و در نهایت به خودخواهی و خودپرستی منتهی می‏شود.
اگر کسی آلوده و متصف به خودبینی شد، و در اسارت خود گرفتار آمد، دچارفاتی خواهد شد که کاملاً با روحیه‏ی خدمت رسانی و توجه به دیگران در تعارض و تضاد است.
رشد خودخواهی، تمایلات عالی و احساس‏های اخلاقی در درون انسان را منهدم می‏کند و انسان بریده از حق در دام این خود بیگانه دچار می‏آید و با نیازهای کاذب و امیال مجازی فراوان از قبیل شهرت‏طلبی، مقام پرستی، جاه و ریاست‏طلبی، غرور، تجمل پرستی، حرص و طمع و بسیاری از صفات رذیله‏ی دیگر، زمینه‏ی خدمت رسانی و توجه به دیگران از فکر و ذهن و درون او رخت برمی‏بندد.
نتایج خودخواهی
1 ) خودخواه نه تنها توانایی‏های خود را در اختیار دیگران قرار نمی‏دهد، بلکه استعدادهای دیگران را در خدمت خودخواهی خویش می‏خواهد.
2 ) خودخواه فاقد آزادی فکری است و جاهایی که پای منافع دیگران و خدمت به آنان پیش آید، نمی‏تواند آزادانه و از روی انصاف بیندیشد.
3 ) برای خودخواه، چیزی سخت‏تر و تلخ‏تر از مراعات حق دیگران نیست، چه رسد به اینکه بخواهد خدمت رسانی نماید و مصالح و منافع دیگران را مد نظر قرار بدهد.
4 ) قدرناشناسی و نگرش انتفاعی و عدم وفاداری از مباحث مهم منتج از خودخواهی است.
نتیجه
خداخواهی و درک حضور خداوند، با نشاطی که می‏آفریند، آدمی را در خدمت به خود و دیگران مقاوم می‏گرداند، در حالی که خودخواهی با ایجاد اندیشه‏های ناپاکی همچون نگرش انتفاعی و منفعت جویی، تنها منافع فردی را تقویت کرده و آدمی را از خدمت بازمی‏دارد.
ب ) معاد و سرانجام شناسی
نقش و اهمیت اعتقاد و اذعان به معاد، در ایجاد انگیزه برای فعالیت‏های اجتماعی وتلاش در جهت تأمین نیازها و خواسته‏های فردی و اجتماعی و در نهایت رسیدن به سعادت و کمال نهایی، بر کسی پوشیده نیست.
چگونگی و کیفیت کارها، به خصوص کارهایی که نتیجه و آثار آن عاید اجتماع و همه‏ی مردم می‏شود، بستگی به تشخیص و درک سرانجام زندگی و معاد است. معمولاً تلاش‏های ما با هدف رسیدن به مقصد نهایی است، همینطور که درک هدف و توجه به عاقبت کار به فعالیت‏های فردی و اجتماعی جهت بخشیده و انتخاب و گزینش آنان را باورانه می‏نماید.
بدیهی است اگر آدمی این چند روز زندگانی را با نگرش مادی و منحصر به عالم ماده سپری کند و بپندارد که زندگی او عاقبتی نداشته و از این عالم گذر نمی‏نماید، نگرش فردی پیدا کرده و همه‏ی تلاش و همتش در جلب رضایت نفس خویش و دست یابی به بهره‏های مربوط به همین زندگی مادی است. لکن اگر اندیشه‏ای فراتر یافته و نیازهای خویش را فراتر از پدیده‏های مادی و امیال نفسانی بداند، و با قبول حیاتی ورای این عالم، در پی کسب و تأمین خواسته‏های والاتر خواهد بود.
انسان معتقد به معاد، اعمال شایسته و کردار نیک را سبب انتقال از این جهان و رسیدن به حیات ابدی همراه با فلاح و رستگاری جاودانی می‏داند.
او دیگر خود را منحصراً در اینجا نمی‏بیند و برنامه‏ی زندگی اش را طوری تنظیم و اجرا می‏کند که علاوه بر ایجاد یک حیات مطلوب امروزی، سعادت ابدیش را نیز تأمین کرده و برای عاقبت او نیز سودبخش باشد.
اعتقاد به معاد، آدمی را به رعایت حقوق دیگران، ایثار و احسان به هم نوعان و تلاش در جهت رفع نیازمندی‏های آنان وامی‏دارد.
جامعه‏ی معتقد به معاد، جامعه‏ی زنده و پرتحرکی است که جهت کارها و خدمات را تأمین و پرداخت حقوق آحاد جامعه و برنامه‏ریزی در جهت جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران قرار می‏دهد، چرا که او خود را پاسخ‏گو و مسؤول می‏داند.
به دلیل اهمیت اعتقاد به معاد، در ایجاد زندگانی سعادتمند بشری، نزدیک به ثلث آیات قرآن، حتی شاید بیش از ثلث، به معاد مربوط است.
نباید نادیده گرفت که اعمال نیک انسان، که خدمت رسانی و تلاش برای رفع نیازدیگران در رأس آنهاست، دارای صورت‏های ملکوتی هستند و در عالم قیامت تجسم می‏یابند. در قرآن می‏خوانیم:
هر چیزی که خودتان پیش فرستید آن را نزد خدای متعال خواهید یافت.(1)
روزی که هر کس عمل خیری که انجام داده است را حاضر شده می‏یابد و دوست دارد میان او و هر عمل بدی که انجام داده است فاصله‏ی دوری باشد.(2)
روزی که شخص می‏نگرد که دستانش چه چیزی را پیش فرستاده‏اند.(3)
هر کسی به اندازه‏ی ذره‏ای کار خوب کند آن را خواهد دید و هر کس به اندازه‏ی ذره‏ای کار بدی انجام دهد آن را خواهد دید.(4)
آیا جزایی که به شما داده می‏شود جز همان اعمال است که انجام داده‏اید؟(5)
معاد
اولاً سازنده‏ی اندیشه‏ای است که همه‏ی عالم و پدیده‏های زمینی آن را با حرکتی منسجم و هماهنگ در جهت یک کمال حقیقی می‏داند. لذا بالضروره خود را با این اندیشه همراه و هماهنگ قرار می‏دهد و برنامه‏ریزی سازنده‏ای، در همراهی و خدمت به دیگران، تبیین و تنظیم می‏نماید.
از طرفی برای هماهنگی در ادامه‏ی حرکت، نمی‏توان زندگی دیگران را نادیده گرفت و نسبت به آنان بی‏تفاوت بود. در اندیشه‏ی معتقد به معاد آخرت منزل قرار و آرامش نهایی و ابدی است.
______________________________
1. سوره‏ی بقره، آیه‏ی 110 .
2. سوره‏ی آل عمران، آیه‏ی 30 .
3. سوره‏ی نباء، آیه‏ی 40 .
4. سوره‏ی زلزال، آیات 7 و 8 .
5. سوره‏ی نمل، آیه‏ی 90 .
______________________________
خداوند می‏فرماید:
وَ اِنَّ الاخِرَةَ هِیَ الدَّارُ الْقَرَارِ(1).
در روایت می‏خوانیم:
الیومُ عملٌ و لاحسابٌ و غداً حسابٌ و لاعمل(2).
دنیا محل گذر است و آخرت محل ثبات و قرار. همه‏ی تلاش آدمی باید در امروز «دنیا» باشد. ظرف زندگانی دنیا سببی است برای انجام کارهای شایسته و خیر.
یا اینکه:
الدنیا مزرعة الاخرة مزرعه‏ای مهیا و با امکانات ضروری در اختیار توست که برای زندگی ابدی خویش توشه برداری.
معتقد به معاد می‏داند، هیچ عملی در این عالم بدون نتیجه و هیچ حرکتی بی‏هدف نیست.
ثانیاً، به دلیل توجه به حکمت الهی، در امر خلقت، معتقد به معاد می‏داند این عالم عبث خلق نگردیده است.
اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ اَنَّکُمْ اِلَیْنا لاتُرْجَعُونَ فَتَعَالَی اللّه‏ُ الْمَلِکُ الْحَقُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَریمِ(3).
اصرار آیات به انجام عمل صالح و تصریح و تأکید روایات به خدمت و سازندگی حیات مادی و معنوی هم نوعان، بیانی است برای تبیین ارزشی عمل و خدمت رسانی. عمل صالح و خدمت نمی‏تواند بی اجر و پاداش و اثر بماند. این اندیشه به آدمی نیروی خلاق و سازنده می‏دهد تا بتواند خویش را مفید سازد و برای دیگران سودمند قرار دهد.
ثالثاً، معتقد به معاد، معاد را رحمتی از خداوند می‏داند. خداوند از باب لطف و رحمت عالمی پس از این عالم قرار داد تا اجر و پاداش کسی تضییع نگردد و هر کسی نتیجه‏ی عمل خود را ببیند. در این عالم برای بسیاری از اعمال مجال پاداش و اجر
______________________________
1. سوره‏ی غافر، آیه‏ی 39 .
2. نهج‏البلاغه، خطبه‏ی 42 .
3. سوره‏ی مؤمنون، آیات 115 و 116 .
______________________________
نیست. یعنی این عالم ظرف مناسب اجردهی نیست. لذا می‏گوییم انسان مرگ را می‏میراند نه مرگ انسان را. این اصل سازنده‏ی دو تفکر و اندیشه است:
اول اینکه معتقد به معاد می‏داند و باور کرده است که عمل صالح و خدمتی که انجام می‏دهد، بی‏مزد نمی‏ماند و خداوند، از باب لطف و رحمت خویش، پاداش می‏دهد.
دوم اینکه معتقد به معاد باور دارد، دیگرانی که در زندگی او دخیل هستند و با هم زندگی اجتماعی را می‏آفرینند باید با خدمت رسانی به آنان و تلاش در رفع نیازمندی‏هایشان، حقوق آنان را محترم شمارد و دین خود را نسبت به آنان ادا نماید.
رابعاً، عدالت الهی اقتضا می‏کند که افراد مؤمن و اهل عمل صالح به مثابه منحرفین و مفسدین در روی زمین نخواهند بود. باید اندیشه، عمل، حیات و ممات آنان چیزی غیر از اندیشه و عمل، حیات و ممات گنهکاران و تبهکاران باشد. [توجه کنید به آیه‏ی 27 سوره‏ی مبارکه‏ی ص و آیات 21 و 20 سوره‏ی مبارکه‏ی جاثیه]
اگر تبهکاران به چیزی جز خویش و تمایلات درونی خود نمی‏اندیشیدند، اهل ایمان و معتقد به معاد زندگی خود را در خدمت دیگران قرار می‏دهند و دیگران را با خود شریک می‏دانند و نمی‏توانند نسبت به آنان بی‏تفاوت باشند.
پاداش برآوردن نیاز و حاجت مؤمن
1 ) پیغمبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:
هر که نیاز برادر مؤمنش را برآورد خداوند هفتاد حاجت از حاجت‏های دنیا و آخرت او را تأمین می‏کند.(1)
2 ) امام صادق علیه‏السلام فرمود:
گام برداشتن مسلمان در راه حاجت مسلمان، بهتر از هفتاد طواف در خانه‏ی خداست.(2)
3 ) امام صادق علیه‏السلام فرمود:
______________________________
1. انوارالهدایه، ص 43 .
2. بحار، ج 74 ، ص 311 .
______________________________
یچ مسلمانی نیاز مسلمان دیگر را برنمی‏آورد، مگر اینکه خداوند به او ندا می‏دهد که پاداش تو برعهده‏ی من است و من به کمتر از بهشت برای تو راضی نخواهم شد.(1)
4 ) امام صادق علیه‏السلام فرمود:
کسی که در پی حاجت برادرش برود همانند کسی است که سعی صفا و مروه کند و به آورنده حاجت برادرش مانند کسی است که روز بدر و احد در راه خدا در خون خود غلطیده است.(2)
5 ) امام صادق علیه‏السلام فرمود:
خدای عز و جل فرموده است: مردم خانواده من هستند، پس محبوب‏ترین آنان نزد من کسانی هستند که با مردم مهربان‏تر و در راه برآوردن نیازهای آنان کوشاتر باشند.(3)
6 ) امام صادق علیه‏السلام درباره‏ی آیه‏ی شریفه‏ی «وَ جَعَلْنی مُبارَکاً اَیْنَما کُنْتُ» هر جا باشم مرا با برکت قرار ده، فرمود:
یعنی سودمند، «نفّاعاً»(4).
7 ) ملائکه برای فرد خدمت رسان دعا می‏کنند و برایش طلب آمرزش می‏نمایند.
8 ) برآوردن یک حاجت برادر مؤمن برابر با یک عمر عبادت خداوند است(5).
9 ) مهر پایان اعمال برآوردن نیازهای برادران دینی و نیکی کردن به آنان، در حد توان، است.
10 ) اعمال آدمی که به خدمت رسانی برادران دینی و نیکی به آنان پایان نیابد، پذیرفته نمی‏شود.(6)
______________________________
1. اصول کافی، ج 3 ، ص 279 .
2. بحار، ج 78 ، ص 281 .
3. کافی، ج 2 ، ص 199.
4. کافی، ج 2 ، ص 199 .
5. امالی طوسی، 481/1051 .
6. بحار، ج 75 ، صص 379/40 .
آثار خدمت رسانی
1 ) نیاز مردم به سوی هر کسی، از نعم الهی است.
2 ) برطرف ساختن اندوه مؤمنین موجب برطرف شدن اندوه خدمت گزار در روز قیامت است.
3 ) خشنودی مردم، موجب خشنودی خداوند است.
4 ) خدمت رسانی و کمک فکری و مالی به دیگران موجب تقرب به خداوند است.
5 ) هر کار پسندیده که موجب خدمت به دیگران گردد و دیگران را به کار نیک راهنمایی کند، صدقه‏ی جاریه و مداوم است.
6 ) کارهای پسندیده توشه‏ی آخرت است.
7 ) محبوب‏ترین مردم نزد خداوند سودمندترین آنان برای مردم است.
8 ) خدمت و نیکی به مردم سرانجامی نیکو داشته و موجب آسانی راه برای نیکوکار است.
9 ) خدمت رسانی محبت آفرین است.
10 ) خدمت رسانی موجب ایمنی از عذاب الهی است.
11 ) خدمت رسانی به برادر مسلمان چنانست که همه‏ی عمر به خداوند خدمت کرده است.
آداب خدمت رسانی
1 ) در خدمت رسانی کوتاهی نکند که پشیمان می‏شود.
2 ) در خدمت رسانی شتاب کند.
3 ) در خدمت رسانی، وقتی عزم و تصمیم بر خدمت رسانی گرفت، تأخیر نکند.
4 ) در خدمت رسانی هیچ گاه منت نگذارد.
5 ) در خدمت رسانی کار خود را بزرگ نپندارد و همواره اندیشه‏ی خدمت بیشتر به مردم داشته باشد.
6 ) در خدمت رسانی، بر توفیقی که نصیبش گردیده است، شکرگزار باشد.
7 ) در خدمت رسانی برنامه‏ریزی کرده و همیشه براساس دانش عمل کند.
8 ) مطمئن باشد خداوند اجر و پاداش خدمت او به بندگان را از یاد نمی‏برد، هر چند مردم قدر او را نشناسند و از او تقدیر ننمایند.
9 ) در خدمت رسانی اندیشه‏ای جز انجام وظیفه و قربت الهی نداشته باشد.
10 ) در خدمت رسانی مخدومین را احترام کرده و آنان را عزیز شمارد.
11 ) از رأی و نظر دیگران استفاده نماید و با اهل نظر مشورت کند.
12 ) نیت خود را در خدمت رسانی خالص گرداند.
ج ) علم و دانش
دو مسأله‏ی مهم و اساسی، در واگذاری مسؤولیت خدمت گذاری به افراد و یا قبول مسؤولیت و تقبل انجام خدمت از ناحیه هر کسی، تعهد و تخصص است.
باید برای هر دو طرف، یعنی واگذار کنندگان و قبول کنندگان، این دو خصیصه احراز شود. خدمت رسانی بدون این دو شرط اساسی، ضمن اینکه امکان ندارد، کم‏کم روند خدمت که یک ارزش است، را به ورطه‏ی ضد ارزش می‏کشاند و، آثار و نتایجی که به دنبال خواهد داشت، موجبات تضییع امکانات و ضرر و زیان فراوان برای جامعه و هدررفتن استعدادها و توانایی‏های اهل دانش نیز می‏گردد. در قرآن مجید این دو خصیصه به عنوان دو شرط ضروری و لازم مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در داستان حضرت یوسف که مفصل در سوره‏ی مبارکه‏ی یوسف علیه‏السلام آمده است:
وَ قالَ الْمَلِکُ ائْتُونی بِه اَسْتَخْلِصْهُ لِنِفْسی فَلَمّا کَلَّمَهُ قالَ اِنَّکَ الْیَومَ لَدِیْنا مَکینٌ اَمینٌ، قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الارْضِ اِنّی حَفیظٌ عَلیمٌ(1).
در داستان حضرت یوسف علیه‏السلام ، در بحث واگذاری مسؤولیت خدمت رسانی در حوزه‏ی امور مالی و دارایی جامعه و اداره‏ی زندگی معیشتی افراد، که از جمله مهم‏ترین مسؤولیت‏ها است و مسؤول باید هم پاسخ گوی آحاد جامعه و هم پاسخ گوی خداوند باشد، بر روی دو اصل تعهد و علم و تخصص تأکید شده است.
______________________________
1. سوره‏ی یوسف، آیات 54 و 55 .
______________________________
عهد و امانت داری، که در نتیجه‏ی دو اصل دیگر مورد بحث ما، یعنی «خداشناسی و معاد» شکل می‏گیرد و تثبیت می‏شود، به عنوان شرط اول فرمان خداوند است که فرمود:
اِنَّ اللّه‏َ یَأْمُرُکُمْ اَنْ تُؤَدُّوا الاَماناتِ اِلی اَهْلِها(1).
اصل تخصص و توانایی، که نتیجه‏ی دانش و فهم است و برای هر کسی در هر رشته‏ای می‏تواند با تلاش و جدیت و علم آموزی و تجربه اندوزی حاصل شود، در حوزه این بخش از بحث است.
در داستان حضرت لقمان وقتی فرشتگان او را مخاطب قرار دادند و گفتند: هان ای لقمان! برای چه مسؤولیت بزرگ و مقام پرشکوه دادگری و قضاوت را برنمی‏گزینی؟ پاسخ داد: برای اینکه مسؤولیت داوری و حکومت در جامعه سخت‏ترین کار و مشکل‏ترین مسؤولیت است، و تاریکی و ابهام از هر سو آن را فراگرفته و انسان بر لبه‏ی پرتگاه قرار دارد.
دلیل لقمان، در عدم پذیرش و قبول مسؤولیت، عدم معرفت و علم به جمیع زوایای مسؤولیت پیشنهادی است. او که به تعبیر پیغمبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله «کثیر التفکر» و بسیار اهل دانش است، دلیل عدم قبول خدمت رسانی را، که بسیار با اهمیت و ارزشمند است، ابهام و تاریکی می‏داند. یعنی اگر کسی خواست مسؤولیتی قبول کند، باید به همه‏ی زوایای کار آشنا بوده و علم و دانشش به روز باشد و دانش مربوط به آن فن و کار را دارا باشد.
امیرمؤمنان علی علیه‏السلام ، در دستور حکومتی خود به مالک اشتر، شایسته سالاری را مد نظر قرار می‏دهد و از جمله شرایطی که برای یک کارگزار ذکر می‏کند، دور اندیشی و مدیریت در کارها و مسایل عمیق و ژرف خدمت رسانی است.
و ابلغ فی عواقب الامور نظراً(2)
قطعاً و بدون تردید لازمه‏ی دورنگری و ژرف اندیشی، دانش و احاطه‏ی علمی به مسأله است. به عبارت دیگر دوراندیشی چیزی جز برنامه‏ریزی علمی و همه جانبه، از
______________________________
1. سوره‏ی نساء، آیه‏ی 58 .
2. نهج البلاغه، عهد نامه‏ی مالک اشتر .
______________________________
تدای شروع کار تا نقطه غایی و نهایی، که بهره‏مندی می‏آفریند، چیز دیگری نیست.
امروزه در دنیا رسیدن به آینده‏ای مترقی و پویا و تقویت بنیه‏های امور زیربنایی جامعه، مثل مسایلی چون اقتصاد، امنیت و اخلاق، مرهون سه اصل اساسی است. صاحب نظران و حاکمان این سه را با وسواس مورد کنکاش و بررسی قررا می‏دهند و در جهت دست یابی به آنها تلاش می‏کند؛ این سه عبارتند از :
1 ) رسیدن به آخرین دستاوردهای علمی و فن آوری؛
2 ) برنامه ریزی؛
3 ) کنترل و مهار و جلوگیری از حوادث احتمالی و آثار ناشی از آن، با کنکاش جامع و نگرشی علمی و استدلالی، با استفاده از داده‏های آماری و تجربی، و دوراندیشی ذهن‏های خلاق و اندیشمند در این زمان برای تهیه و آمادگی لازم در رویارویی پدیده‏های احتمالی در آینده.
این اصولی است که بیان گر ضرورت واگذاری مسؤولیت و اداره‏ی جامعه به اهل فن و دانش است. چنانچه کار به کاردان واگذار شود و کارگزاران به علم و دانش روز و آخرین دستاوردهای علم و تکنولوژی جدید، در هر زمینه، مجهز و مسلح شوند:
1 ) خدمت رسانی نهادینه شده و زمینه‏های ترقی و رشد همه جانبه‏ی کشور فراهم می‏شود.
2 ) از اتلاف وقت، سرمایه‏ها و ابزار جلوگیری می‏شود.
3 ) تجربه‏ی گذشتگان و دیگران مورد استفاده قرار می‏گیرد.
4 ) با کمک دانش و فن آوری از کمترین امکانات و داشته‏ها، بیشترین استفاده‏ها عاید مردم می‏گردد و با چاره‏اندیشی صاحبان فکر، کمترین ضایعات به ثروت ملی وارد می‏شود.
5 ) از کارهای مطالعه نشده، و یا تجربه شده‏ی فاقد نتیجه، پرهیز می‏شود.
6 ) با به کارگیری اهل علم و متخصص، از هدررفتن توانایی‏ها و استعدادهای افراد مناسب جلوگیری می‏شود.
7 ) کارها و برنامه‏های اجرایی با کمترین تغییرات و یا احیاناً شکست همراه است.
8 ) به دلیل نگرش علمی و همه جانبه از تضاد و تناقض در برنامه‏ها و احیاناًناسازگاری و تداخل آنها جلوگیری می‏شود.
9 ) کار علمی و برنامه‏ریزی شده می‏تواند الگوی دیگران در اجرا گردد.
10 ) از انتخاب خدمت رسان و کارگزار براساس بخشش‏ها، ملاحظه‏های سیاسی و گروهی و ملاحظات شخصی افراد، از قبیل فقر و تهیدستی، فنی، انتخاب برحسب دلخواه و ملاک‏های شخصی جلوگیری می‏نماید.
11 ) کار علمی با بالارفتن کیفیت موجب رضایت مردم می‏شود و مدیران متخصص و متعهد به دلیل کارایی بالا، مورد محبت و تفقد مردم قرار می‏گیرند و در نتیجه استقامت و پایداری آنان در باب خدمت رسانی افزون می‏گردد.
علامه طباطبایی قدس‏سره ، در تفسیر شریف المیزان، در ذیل آیه‏ی شریفه‏ی: وَ لاتَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ اوُلئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤوُلاً(1)می‏نویسد:
این آیه از پیروی و متابعت هر چیزی که بدان علم و یقین نداریم نهی می‏کند و، چون مطلق و بدون قید و شرط است، پیروی اعتقاد غیر علمی و همچنین عمل غیرعلمی را شامل شده، معنایش چنین می‏شود: به چیزی که علم به صحت آن نداری معتقد مشو، و چیزی را که نمی‏دانی مگو، و کاری را که علم بدان نداری مکن، زیرا همه‏ی اینها پیروی غیرعلم است، و این در حقیقت امضای حکمی است که فطرت خود بشر می‏کند و آن وجوب پیروی علم و اجتناب از پیروی غیرعلم است.
خاتمه
علی رغم همه‏ی توفیقات عظیم و دستاوردهای بزرگی که تاکنون، به برکت انقلاب اسلامی، نصیب کشور گردیده است، نباید کاستی‏ها و ظرفیت‏های موجود را در این مملکت نادیده گرفت. باید در نیل به قابلیت‏های بالقوه‏ی این مرز و بوم تلاش دو چندان نمود.
باید در جهت دست یابی به توسعه‏ی ماندگار و همیشگی، زمینه‏های رشد و
______________________________
1. سوره‏ی اسرا، آیه‏ی 36 .
______________________________
پیشرفت را در عرصه‏های مختلف فراهم نمود و با برنامه‏ریزی دقیق و علمی، رشد همه جانبه‏ی کشور را اعم از علمی، صنعتی و کشاورزی، رفاه عمومی، بهداشت و میزان امید به زندگی، آموزش و شاخص باسوادی، میزان تولید ناخالص داخلی و افزایش درآمد سرانه، مبارزه با تورم و بیکاری، ایجاد امنیت شغلی و اقتصادی، سرمایه گذاری، دست یابی به تکنولوژی و فن آوری جدید، به عنوان عمده‏ترین شاخص‏های توسعه، تضمین نمود و خدمت رسانی را، به عنوان وظیفه‏ی همگانی و عمومی در کشور، نهادینه و با یک کار علمی فاکتورهای شایسته سالاری و گزینش کارگزاران را مورد مطالعه قرار داد و، با ارائه و الزام به رعایت آن، روند توسعه‏ی پایدار را سرعت بخشیده و لااقل گام‏های اولیه‏ی ترقی همه جانبه را برداشت.
بدیهی است در میان همه‏ی فاکتورها و نشانه‏های شایسته سالاری، آن که درخشیده و حرف اول را می‏زند، توانایی و تخصص در عرصه‏ی خدمت رسانی و تعهد و اعتقاد خدمت گزار در نگرش به خدمت، به عنوان یک عبادت و وظیفه، است.

تبلیغات