آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

نحوه انتقال پیام های اخلاقی در ادبیات ایران و فرانسه‘ از پاره ای جهات با یکدیگر تشابه و از برخی جوانب نیز با هم تنافر دارند. تشابهات اصلی در فحوای پیام هاست و این که‘ در هر دو حوزه ادبی ‘ استناد به گفتمان استدلالی argumentatif discourse به منظور تثبیت هر چه بیشتر صحت پیام‘ اساس کار تلقی می شود. اما در کنار این نوع گفتمان ‘ گفتمان دیگری نیز حضور دارد که با تکیه بر استبداد نویسنده عمل می کند؛ حضور این گفتمان(dictatorial ( discourse باعث می شود تا خواننده خود را‘ از همان بدو امر‘ تابع نویسنده احساس کند. از سوی دیگر ‘ از دیدگاه روایت شناختی و نظام گزاره گزاری (enunciation ) بین این دو فرهنگ ادبی تفاوت هایی از حیث گزاره ها ‘ نحوه عملکرد گزاره گزارها و همچنین نوع مخاطب وجود دارد. در این مقاله تلاش شده است تا با اتکا بر این نکات‘ به بررسی دو نمونه (سعدی و لافونتن) در ادبیات اخلاق گرای ایران و فرانسه بپردازیم و روند گزاره گزاری و عملکرد انواع گفتمان را در این دو تبیین کنیم و ببینیم آیا راوی/ نویسندگا ن در پی باوراندن پیام خودند یا در اندیشه مجاب کردن خواننده.

تبلیغات