آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

مقالهء حاضر بررسى رویکرد فلسفى داستایفسکى نسبت به مسئله آزادى، دریافت او از وضعیت بشر و بعد مذهبى، تمثیلى و تحول عظیم فکرى وى در بازپسین نوشته هایش- از خاطرات زیر زمینى تا "افسانهء مفتش بزرگ "، بخش فلسفى برادرا ن کاراما زوف- است. فلسفه روسى آرمان طلب و نمادگرا، از سال هاى پسین قرن نوزدهم، این رمان نویس را به عنوان پدر فکرى خود برگزید. چگونه مى توان شیفتگى فلاسفه و ادبا را در برابر یک داستان نویس توجیه کرد؟ آیا انگاره هاى اصلى فلسفهء داستایفسکى از هنر داستانى او جدا است؟ این بررسى بر تحلیل هاى روشنگرانهء فیلسوفانى همچون لئون شستوف، نیکولا بردائوف و نظریات نرین میخاییل باختین در بارهء اهمیت آوا، گفتار و ابداع چندآوایى داستانى توسط داستایفسکى استوار است. افزون بر توجه به سویه هاى فلسفى آثار در قبال آزادى، که موضوع بخشى از مقاله است، بررسى تاثیر داستایفسکى بر برخى ادباى فرانسوى، از جمله آندره ژید و ناتالى ساروت نیز در اینجا مدنظر است.

تبلیغات