آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۵

چکیده

متن

بخش اول
از مهمترین ارکان جامعه اسلامی که بیشترین نگاهها معطوف به آن است و بیشترین انتظارها از آن می‏رود و در شرایط حاضر به لحاظ کارایی، برترین نقش را می‏تواند ایفا کند، روحانیّت است.همواره چنین دیدگاهی نسبت به حوزه‏ها و روحانیّت وجود داشته و جامعه با چنین انتظاری، برآوردن آنها را از حوزه‏ها جستجو می‏کرده است.پس از برپایی حکومت برآمده از اسلام، با توجّه به فقدان سابقه حکومتی در تاریخ، و ارائه تز حکومت اسلامی توسط روحانیّت، این انتظار مضاعف گشته و فراتر از سطح ملّی، هویتی بین المللی یافته است.بدین جهت در این قشر بزرگ اجتماعی، بایستگیهایی عملی می‏تواند برآیندی ارزشمند را به ارمغان آورد، تا در پرتو آنها، انتظارات ملّی و فراملّی از این قشر به مرحله بروز درآید.بدین منظور، عنوان مزبور را مطرح کرده‏ایم تا از منظری عام این رسالت را به کندوکاو بنشینیم و آن را معیار عمل قرار دهیم؛ان شاء اللّه.
ضرورتها در سازمان روحانیت
سازمان روحانیت، به طور کلّی بایستگیهایی دارد که در سه حوزه مطرح می‏باشد:
1.حوزه معرفت؛
2.حوزه روابط اجتماعی؛
3.حوزه هدایت جامعه؛
هر یک از این حوزه‏های سه‏گانه را در بحثی مستقل، پی خواهیم گرفت.
حوزه معرفت
حوزه معرفت، خود دو میدان بنیادین دارد:
1.حوزه معرفت دینی؛2.حوزه معرفت سیاسی.
منظور ما از حوزه معرفت دینی، درک و شناخت حقیقت دین در جنبه‏های مورد نیاز جوامع وکشف موارد ناشناخته و انتقال آنها به جامعه و بالا بردن سطح آگاهی جامعه از دین است.
این امر را در سه میدان فراهم شده در شرایط فعلی، بخوبی در می‏یابیم:الف:میدان پاسخ به نیازهای جهانی و بین‏المللی؛ب:میدان پاسخگویی به شبهات پر زرق و برق و جدید؛ج:میدان پاسخگویی به نیازهای جامعه اسلامی.ذیلا به هر یک از این مسائل باختصار اشاره می‏کنیم.
الف:نیازهای جهانی
هم‏اکنون در صحنه جهانی و بین‏المللی دو جریان نویدبخش و امید آفرین رخ نموده است که رسالتی نوین را به ما اعلام می‏دارد.
1.تقابل جهانی با سکولاریزم:سکولاریزم به معنای غیر دینی ساختن حکومت و اداره جامعه است و بنابراین حکومت سکولار، حضور دین را در حکومت، مشروع نمی‏داند و دین را در این حوزه، مبنای عمل قرار نمی‏دهد و از این رو، بهترین تعبیری که در باره سکولاریزم باید ارائه داد، «این جهانی ساختن»زندگی است.این جریان فکری و عملی، چهار قرن است که در اروپا، عملا دین را از صحنه زندگی خارج نموده و با فطرت خدامدار انسان به مخالفت برخاسته است و برخوردی این‏گونه با دین، سبب گشته که ته‏تنها دین از صحنه زندگی خارج شود، بلکه موجب گسیختگی رابطه افراد با دین و مسائل معنوی و اخلاقی شده است.این تلاش همچنان در غرب و توسط ایادی آنان در کشورهای اسلامی و شرقی فعالانه، دنبال می‏شود.نمونه روشن آن، نویسندگان لائیک هستند که با حجم زیاد و در سطوح گوناگونی به نشر اندیشه‏های سکولاریستی مبادرت می‏ورزند و اهتمام اصلی این نوشته‏ها نفی اساس دیانت و اعتقاد است.در همین رابطه در دنیای عرب افرادی همچون محمد آرگون و ابو زید، کتب و نوشته‏های فراوانی منتشر نموده‏اند.مفتی اعظم عربستان در لندن مؤسسه نشری به وجود آورده که در آن به انتشار چنین کتابهایی پرداخته می‏شود؛کتابهایی همچون:فشل الإسلام السیاسی(شکست اسلام سیاسی)، نوشته رواء اولیفیه؛ثابت و متحول نوشته اونیس؛الفکر الاسلامی، در نقد اجتهاد و تفکر دینی از محمد آرگون؛الأسس الفلسفیة للعلمانیه(مبانی فلسفی و لائیک)، نوشته عادل ظاهر؛المثقف و المناصل فی الاسلام المعاصر(روشنفکر و مبارز در اسلام معاصر)، نوشته ریچارد ویمبل؛العلمانیة و الدین(سکولاریسم و دین).
اینها و نمونه‏های بسیار دیگر، کتابهایی است که در برخی از کشورهای اسلامی توسط خودفروختگان وابسته ترویج شده، نشر می‏یابد.در داخل کشورها نیز مقالاتی در این باره منتشر شده است.
با وجود این و به رغم تلاشهایی چنین گسترده در سطح بین‏المللی و در جهان اسلام و اروپا، به سبب دروغگوییها و ناکامی اندیشه‏های سکولاریستی، نوعی تعارض با سکولاریسم در سطحی وسیع ایجاد شده و کم‏کم این اندیشه که دین و دولت و سیاست قلمرو مشترکی دارند و لزوما دین بایستی جزء برنامه زندگی انسان شود، میدان عمل یافته است.
2.پیدایش موج نو:هم‏اکنون در اروپا علاوه بر تقابل با سیاستهای ضد دینی، موجی جدید به نام مذهب گرایی پیدا شده و انسان اروپایی با اشتیاق فراوان به سوی فهم مذهب گام برمی‏دارد.این موج که بازتاب سرخوردگی‏های اجتماعی و عدم پاسخ به نیازهای درونی و روانی و فطری است، با پیدایش انقلاب اسلامی و انعکاس نقش مذهب در جوامع غربی، خصوصا در دهه اخیر، افزایش چشمگیری یافته است.این جریان درفرانسه، آلمان و بویژه کشور ترکیه که اسلام حضور بیشتری در آن دارد، نمودار شده است.پیروزی حزب رفاه ترکیه که گرایش اسلامی و مذهبی دارد، گواه مدّعاست.
همچنین اتحادیه اداره کننده نظام آموزش و پرورش فرانسه که در سلطه سی و سه هزار انجمن لائیک است، با این سؤال از سوی معلّمان مواجه می‏شود که ما در پاسخ پرسشهای فراوان و بی‏سابقه نوجوانان در خصوص مذهب چه کنیم؟این اتحادیه پس از رایزنی و مطالعه، پاسخ می‏دهد که به مذهب باید به دانش‏آموزان آموزش داده شود و چه مانعی دارد که قرآن و انجیل به عنوان دو کتاب باستانی، مورد بازبینی و مطالعه قرار گیرد.
نیز در یک نظر خواهی در آمریکا در پاسخ به این پرسش که آیا در برنامه‏های مدارس، برنامه نماز و نیایش گنجانده شود یا نه؟77%اولیاء پاسخ مثبت دادند و این یک بازگشت است؛بازگشتی که ریشه در عمق جان مردم دارد و دولتها را وامی‏دارد که به چنین تصمیم‏گیری‏هایی گردن نهند.
اجتماعات جوانان در کشورهای اروپایی همچون فرانسه، ایتالیا، انگلستان و سخن گفتن از مذهب و این‏که تمدّن صنعتی مانع عمده بر سر راه ارضای تمایلات عالی است، حکایت از پیدایش این موج جدید مذهبی می‏نماید.البته برخی از گرایشهای انحرافی و مدگرایی که در غرب پیدا شده و در ایران به شکل کورکورانه از آن پیروی می‏شود، نوعی گرایش شبه معنوی و گریز از مادیّت و وازدگی از تفکرات اومانیستی است.در این میان، بنیادگرایی و ضرورت مقابله با آن‏که امروزه توسط کشورهای غربی مطرح می‏شود، نشانه ترس و واهمه‏ای است که قدرتهای سلطه‏گر از گرایشات مذهبی و خصوصا گرایش به اسلام دارند.آنچه که تداعی کننده مفهوم بلند این آیه شریفه است:
«هو الّذی ارسل بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کلّه و لو کره المشرکون»
بنابراین، پاسخگویی به این نیاز جهانی و سیراب ساختن روح تشنه بشریت امروز در حیطه وظایف حوزه‏های معرفتی دنیای اسلام است که باید با زبان روز و طبق قوانین مترقی اسلام و مایه‏های سرشار مکتب و اجتهاد پاسخ داده شود و حوزه‏های علمیّه جلودار این قافله‏اند.
ب:پاسخگویی به شبهات
با توجّه به بستر مناسبی که مذهب و خصوصا اسلام در سطح ملّی و فراملّی پیدا کرده، ایجاد شبهه در اندیشه‏های گرویدگان به مذهب و متمایلان به آن، از شیوه‏های جدید بنگاههای فرهنگی استعمار است.
بررسی تاریخی جریان استعمار نشان می‏دهد که پس از پایان جنگ جهانی دوم، استعمار میدان فعالیت را از مداخله نظامی مستقیم، به مداخله فرهنگی مستقیم کشانده و با هدف قرار دادن فرهنگ اصیل، باورهای اجتماعی و اصول اعتقادی دینی جوامع، عمده‏ترین و مهمترین گام را برداشته و برمی‏دارد.
مهمترین این حرکتها طرح مجدّد سکولاریسم در داخل ایران است که مبنایی جز ایدئولوژی ستیزی ندارد.سکولاریسم داخلی حرکتی خزنده است که در ابتدا با القای شبهه به بعضی از آرا آغاز شد و سپس به آرای کلامی مرحوم استاد مطهرّی و علاّمه طباطبایی تسرّی داده شد و گفتند باید فلسفه صدرایی را تغییر دهیم.مشکل ایران را مشکل مذهب و علمای بزرگ مذهبی دانستند و شروع کردند به ایجاد شبهه که چند شبهه ذیل، نمونه آن است:
1.نفی رابطه بین جهان‏بینی و ایدئولوژی، زیرا جهان‏بینی یعنی دین، از هستهایی معنوی سخن می‏گوید که از دل آنها نمی‏توان بایدها و نبایدهای حکومتی و سیاسی مربوط به اداره نظام و مناسبات انسانی را کشف و استخراج نمود.به تعبیر دیگر، دین مربوط به آخرت است و انتظار این‏که دین بیاید قانون ازدواج، اقتصاد، قضاوت، تجارت و غیره درست بکند، روا نیست و اساسا نباید دین، ایدئولوژیک شود، زیرا دین«آن جهانی»است و«این جهانی»نیست.
2.این‏که گفته می‏شود دین از ولادت تا وفات انسان برنامه دارد، نادرست است. 3.تفکیک بین مدیریت علمی و مدیریت فقهی و این‏که فقه و مدیریت فقهی، قادر به رفع مشکلات امروزی بشر نیست.
4.ظهور روحانیت به جهت ایدئولوژیک شدن دین بوده و چون دین نباید ایدوئولوژیک شود، پس به روحانیت هم نیازی نیست.غافل از آن‏که روحانیان همیشه‏
مرزبان تفکر اصیل اسلامی و هویت دینی بوده‏اند و با مرزبانی خویش، هویت متعالی و بالنده دین را پاس داشته‏اند.
5.از همین رهگذر می‏گویند حوزه، ولایت سیاسی ندارد.
6.دین بایستی در مرحله آزمون، موفقیت و عدم موفقیتش به اثبات برسد.
و بسیاری دیگر از این شبهات که وظیفه سنگین روحانیت را در پاسخگویی به آنها، یادآور می‏شود.
ج:پاسخگویی به نیازهای جامعه اسلامی
با توجّه به پیدایش نیازمندیهای جدید و گسترش علوم و تغییرات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی که هم اکنون در جوامع بشری حاصل شده و تکامل اجتماعی بشر در این حیطه‏ها خود را نشان داده، توجه ننمودن به این واقعیتها باعث عقب‏ماندگی و از دست رفتن حفظ استقلال و موجودیت جامعه اسلامی خواهد شد.بدین سبب، جامعه اسلامی باید به واقعیات عصر آگاه باشد و حتی جلوتر از آنچه متداول است، حرکت نماید، زیرا توجّه نکردن به این واقعیات سبب می‏شود که نقشه‏های خائنان دشمنان انقلاب اسلامی کارسازتر واقع شود.
در این راستا نیازمندیهای گسترده دینی جامعه اسلامی مطرح است که ذیلا به برخی از آنها اشاره می‏شود:
حکم فقهی کنترل موالید، تشریح از دیدگاه اسلام، جرّاحی زنان، پیوند اعضاء، فروش خون، کالبد شکافی، تعزیرات حکومتی و مالی، مواد زکوی، احتکار، احیای موات، مجسمه‏سازی، بیمه، روابط فرهنگی با دولتهای غیر اسلامی، روابط تجاری، بیمه هنر و ضابطه‏های هنر اسلامی، دریافت خمس، مالیات و زکات و تعارض یا عدم تعارض آن دو، حکم اراضی دایر و بایر و موات و بسیاری از مسائل دیگر که متأسفانه هم اکنون پاسخی درخور و مناسب به آنها داده نشده است.
تا کنون به طور اجمال، بایستگیهای روحانیت در حوزه معرفت دینی را بیان داشتیم، حوزه معرفت سیاسی را نیز در ادامه فرارویتان خواهیم نهاد؛ان شاء اللّه.

تبلیغات