آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

یکی از اعتقادات مسلمانان این است که انسان پس از مرگ به عالم دیگری به نام «برزخ» وارد می‏شود و در آنجا باقی است تا زمانی که در «صور» دمیده شود و مردم از قبرها بیرون آیند، آنگاه به عالم قیامت وارد می‏شود.
برزخ به معنای فاصله است. فاصله‏ی بین دو خشکی یا دو آب یا دو چیز دیگر را برزخ گویند. عالمی که انسان پس از مردن در آنجا به سر می‏برد، فاصله‏ای است بین عالم دنیا و قیامت، از این رو آن را «عالم برزخ» گویند.
آنچه که وارد عالم برزخ می‏گردد، صورت مثالی(1) انسان است نه بدنی که در قبر قرار می‏گیرد. از ویژگی‏های صورت مثالی این است که ماده ندارد، امّا آثار ماده مانند شکل و صورت وحدّ وکمّ و کیف و اعراض فعلیه را داراست؛ یعنی مجرّد تام نیست. به عبارت دیگر، دارای اندازه و حدّ و رنگ و بو و مسرّت و غضب و نگرانی است. بنابراین، زنده است و دیده‏ی بصیرت و ادراکش افزون می‏گردد و مورد سوءال، موءاخذه، ثواب و عقاب برزخی قرار می‏گیرد.(2)
ما در این مقاله در صدد آن نیستیم که که بقای روح و استقلال و اصالت آن را ثابت کنیم؛ چرا که دلیل عقلی، آیات قرآن و روایات اسلامی همه گواهی می‏دهند که
_______________________________
1. به عالم برزخ، عالم مثال، عالم خیال و قیامت صغری نیز می‏گویند.
2. معاد شناسی، ج2، ص 185.________________________________________
روحِ ما همچنان باقی است و پوسیده شدن جسد، به آن لطمه‏ای وارد نمی‏کند و دانشمندانی که درباره‏ی معاد کتاب نوشته‏اند به این مطلب پرداخته‏اند.
هدف ما در این مقاله این است که کیفیت عذاب در عالم برزخ را بررسی کنیم و به سوءالاتی که در این زمینه مطرح می‏شود پاسخ گوییم.
سوءالاتی نظیر: آیا هنگام انتقال انسان به عالم برزخ، صفات و ملکات رذیله مانند تکبّر و حسد و... با او به آن عالم انتقال می‏یابد؟
اگر پاسخ مثبت است آیا عذاب او همین است که چون صفت رذیله دارد ناراحت است و حسرت می‏خورد و یا عذابی جداگانه دارد؟
در صورت نخست که حسرت خوردن، عذاب اوست چه فرقی با عالم دنیا دارد؟ قبل از پرداختن به پاسخ، کلام چند تن از دانشمندان اسلامی را مطرح می‏کنیم تا چشم انداز عذاب در عالم برزخ روشن‏تر گردد.
کلام چند تن از دانشمندان اسلامی پیرامون عذاب برزخی
1. ابن سینا
ایشان در کتاب ارزشمند «اشارات» می‏فرمایند:
«وقتی نفس مجرّد شد یعنی از بدن جدا گردید و از موانع و شواغلِ سرگرم کننده که در دنیا داشت فارغ گردید؛ از صفات رذیله‏اش تألّم و ناراحتی فوق العاده‏ای احساس می‏کند به طوری که این عذاب روحانی از عذاب جسمانی شدیدتر است.(3)
2. علاّمه مجلسی‏رحمه الله
ایشان در کتاب شریف بحارالأنوار می‏فرمایند:
عذاب برزخ و ثواب آن از جمله چیزهایی است که مورد قبول تمام مسلمانان و امت اسلامی بوده و هست مگر عدّه‏ی اندکی که آن را انکار نموده‏اند. و بیشتر پیروان ادیان دیگر هم آن را پذیرفته‏اند و احادیث فراوانی از شیعه و سنی درباره آن رسیده است که از نظر مضمون متواتر است.(4)
_______________________________
3.شرح اشارات، ج3، ص 350، نمط هشتم.
4. بحارالانوار ، ج6، ص 272.________________________________________
3. امام خمینی‏رحمه الله
ایشان می‏فرمایند:
«با آمدن مرگ توجه نفس از بدن سلب می‏شود و تمام امراض جسمانی و خلل‏های مادی از او مرتفع می‏شود و لیکن اگر دارای امراض روحیه و اسقام نفسیه باشد آغاز پیدایش امراض و اسقام باطنی است و همه آنها تا آن وقت مثل آتشی بوده که در زیر خاکستر پنهان بوده و هویدا می‏گردد».(5)
از مجموع عبارات این بزرگان استفاده می‏گردد که در عالم برزخ برای وجود برزخی انسان، عذاب‏هایی قرار داده شده است که بسیار شدیدتر از عذاب‏های دنیایی است.
امّا دلایل این ادعا چیست؟
برای اثبات کیفیت عذاب در عالم برزخ از دو دیدگاه می‏توان بحث نمود.
الف) از دیدگاه عقل.
ب) از دیدگاه نقل (آیات و روایات).
کیفیت عذاب برزخی از دیدگاه عقل
فیلسوفان اسلامی مانند ابن سینا و دیگران در بحث سعادت و شقاوت می‏گویند: لذت و الم (رنج) نوع خاصی از ادراک می‏باشند به این معنا که یک نوع ادراک و نیلی می‏باشند که از وصول به چیزی که نسبت به ادراک کننده خیر و کمال است یا شر و آفت است پیدا می‏شود.
بنابراین، لذت به دو چیز بستگی دارد: یکی رسیدن به واقعیتی که آن واقعیت، خیر و کمال است و دیگری درک همان معنا.
به عبارت دیگر لذّت به دو چیز بستگی دارد: یکی رسیدن به کمال و دیگری ادراک و احساس آن رسیدن، البته با ملاحظه‏ی دو شرط:
شرط اوّل این که ادراک کننده شاغل نباشد مانند آدم سیری که از خوردنی لذت نمی‏برد چون جهاز هاضمه، مشغول و سرگرم هضم غذای موجود است.
شرط دوم این که مانعی و عیبی برای قوه‏ی ادراک کننده نباشد، مثل بیماری که از غذا لذت نمی‏برد.
در مقابلِ لذت، الم و رنج قرار دارد که آن هم به دو چیز بستگی دارد:
_______________________________
5. معاد از دیدگاه امام خمینی، ص 166. توضیح بیشتر پیرامون اقوال علما در کتاب‏های اسفار، ج9، ص134 و المیزان، ج1 ص 287 آمده است.________________________________________
یکی رسیدن به شرّ و آفت و دیگری ادراک و احساس آن رسیدن، البته با همان دو شرط مذکور. وقتی لذت و الم از نوعِ ادراک شد شدّت و ضعف آن هم بستگی به شدّت و ضعف ادراک دارد و ادراک دو قسم است:
1. ادراک حسی
2. ادراک باطنی(غیر حسی)
ادراک باطنی هم اعم است از ادراک عقلی و غیر عقلی.
ادراک باطنی و عقلی از ادراک حسی قوی‏تر است، زیرا:
اوّلاً: در زندگی انسان مواردی وجود دارد که آدمی به خاطر یک لذت غیر حسی از لذت حسی چشم می‏پوشد که بعضی از آن موارد عبارتند از:
1. ترک خوردنی و امور جنسی به خاطر پیروزی در بازی‏ها و مسابقات و یا به خاطر عفت و یا ریا.
2. تحمّل گرسنگی و تشنگی به خاطر حفظ آبرو و کرامت نفس و همچنین تحمل مرگ برای فرار از شکست.
لذت‏های نامبرده که بر لذات حسی مقدمند لذات عقلی نیستند بلکه صرفاً باطنی‏اند؛ بنابراین لذت‏های عقلی به طریق اولی شدیدتر و کامل‏ترند و بر لذات حسی مقدم می‏باشند.
ثانیاً: ادارک عقلی از تصوّر مجردات کامل پیدا می‏شود، یعنی ذهن باید به مرحله‏ی تعقّل و تجرّد کامل برسد تا به آن لذت عقلی نایل گردد و ادراکات علمی چون ادراک کلی‏اند از این قبیل می‏باشند. بنابراین، لذتی که علما از ادراک قوانین کلی می‏برند لذت عقلی است و همچنین لذّتی که عابدان و عرفا از خلوت و حضور می‏برند از نوع لذّت عقلی است.
شب مردان خدا روز جهان افروز است
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
بنابراین، لذت منحصر در لذات حسّی که ما به الاشتراک حیوان و انسان است نیست، بلکه لذات باطنی و بالاترین آنها لذات عقلی نیز وجود دارند که به مراتب قوی‏ترند.
لذات معنوی که فرشتگان و انسان‏های کامل از آن بهره‏مندند با این لذات آمیخته به انواع نقایص طرف مقایسه نیست بلکه باید گفت: لذت و سعادت و جمال موجود در عالم طبیعت، پرتوی است از آنچه در جهان دیگر است و نمونه‏ی ناقص آنهاست.(6)
باده‏ی دُرد آلودتان مجنون کند
گر شود صافی ندانم چون کند
امّا چرا با این که لذت‏ها و رنج‏های عقلی قوی‏ترند ما از آن رنج نمی‏بریم و احساسی از آن نداریم؛ مثلاً چرا از جهالت و نادانی، وحشت و رنجی نداریم، علت چیست؟
علت آن است که:
اوّلاً: لذات و آلام عقلی را نچشیده‏ایم.
ثانیاً: موانع و شواغل بدنی و حسی نمی‏گذارند تا ما به آنها توجه پیدا کنیم مانند:بی حس بودن عضو بدن بر اثر تزریق آمپول که تا زمانی که اثر بی حسی هست درد ندارد امّا وقتی اثرش رفت درد و رنج برمی‏گردد.(7)
نتیجه‏گیری
در مجموع باید گفت: نفس انسان بر اثر اشتغالات دنیایی، هیأت و صفاتی برایش ایجاد می‏گردد که دو صورت دارد:
گاهی در بدن رسوخ می‏کند و ملکه‏ی نفس می‏گردد و گاهی راسخ نیستند.
در صورت اوّل همیشه این صفت‏ها همراه نفس‏اند حتّی بعد از مرگ هم وجود دارند.
امّا در هنگام حیات و زندگی دنیایی به واسطه‏ی تعلّق نفس(8) به بدن و سرگرمی به لذات بدنی و حسی، آن لذت‏ها و رنج‏های عقلی را که لایق مقام نفس است مورد غفلت قرار می‏گیرد؛ امّا اگر بین نفس و بدن جدایی حاصل شد و اسباب غفلت که همان توجه نفس به بدن بوده از بین رفت، نفس به آن صفات توجه پیدا می‏کند. مثلاً اعمال بدی را کسب نمود و به واسطه‏ی آن اخلاق رذیله‏ای در نفس ایجاد شد، این صفت رذیله همیشه همراه اوست و بعد از مرگ آن را درک می‏کند. و علاوه بر درک آن حسرت هم می‏خورد. حسرت از این که چرا به جای آن اخلاق رذیله، فضایل اخلاقی را در خود جمع نکرده است؟
_______________________________
6.مجموعه آثار شهید مطهری، ج7، ص 86 به بعد.
7.مجموعه آثار شهید مطهری، ج7، ص 76 به بعد.
8. مراد از نفس روح می‏باشد.________________________________________
و این حسرت آن قدر شدید است که با هیچ آتشی قابل مقایسه نیست؛ یعنی از عذاب‏های روحانی شدیدی است که از عذاب جسمانی شدیدتر است. همچنان که در همین دنیا وقتی انسان چیزی را از دست می‏دهد چنان حسرت می‏خورد که در آن هنگام سوزنی در بدن او فرو رود متوجه نمی‏شود چون حسرت، از درد سوزن شدیدتر است.
در نتیجه طبق دیدگاه عقل، عذاب در عالم برزخ روحانی است که البته شدیدتر از عذاب جسمانی می‏باشد.(9)
کیفیت عذاب برزخی از دیدگاه نقل
از مجموع آیات و روایاتی که درباره‏ی برزخ وارد شده است استفاده می‏گردد که در برزخ علاوه بر عذاب‏های روحی، عذاب‏های دیگری هم وجود دارد. نمونه‏هایی از این آیات و روایات عبارتند از:
الف) نمونه‏هایی از آیات
1.«وَلَوْ تَری اِذِ الظّالِمُونَ فی غَمَراتِ الْمَوت وَالمَلائِکَة باسِطُوا اگیدیهِمْ اگخْرِجُوا اگنفسکُمُ الْیَوم تُجْزونَ عَذاب الهُون بِما کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلی اللهِ غَیْر الحَقّ وَکُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ» ( انعام/93)
«و اگر ببینی هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفته‏اند و فرشتگان دست‏ها را گشوده، به آنان می‏گویند: جان خود را خارج سازید امروز در برابر دروغ‏هایی که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید مجازات خوار کننده‏ای خواهید دید(به حال آنها تأسف خواهید خورد)».
در آیه تعبیر«باسطوا أیدیهم» آمده که کنایه از این است که دست ملائکه برای عذاب باز است.
2.«فَوَقبهُ اللهُ سَیِّئاتُ ما مَکَرُوا وَحاقَ بِهِمْ بالَ فرعَون سُوء العَذاب النار یعرضُون علیها غُدّواً وعَشیّاً و یَوم تَقُومُ الساعة ادخلُوا آل فِرْعَون اگشدّ العَذاب». (غافر/46و 45)
«عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد(عذاب آنها) آتش است که هر صبح و شام بر آنها عرضه می‏شوند...».
چون در ادامه آیه می‏فرماید: روزی که
_______________________________
9.تلخیص از مباحث نمط هشتم اشارات، توضیح بیشتر : معاد از دیدگاه امام خمینی، ص 126.________________________________________
قیامت برپا شود آل فرعون را در سخت ترین عذاب‏ها وارد کنید. این قرینه است که عذاب قسمت اوّل آیه درباره‏ی برزخ است.
3.«فَاُولئِکَ مَاْویهُمْ جَهَنَّم وَساءَتْ مَصیراً». (نساء/97)
درباره کسانی که فرشتگان روح آنها را گرفته‏اند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند می‏فرماید: آنها جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدی است.
مراد از دوزخ، دوزخ برزخی است.
4.«وَلَوْ تَری اِذ یتوفّی الَّذینَ کَفَرُوا الْمَلائِکة یَضربُونَ وُجُوههم واگدبارهم وَذُوقُوا عَذاب الحَریق». (انفال/50)
«و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ) جانشان را می‏گیرند و بر صورت و پشت آنها می‏زنند و (می‏گویند) بچشید عذاب سوزنده را (به حال آنها تأسف خواهی خورد).
ب) نمونه‏هایی از روایات
1. امام علی‏علیه السلام می‏فرمایند: قبر یا باغی از باغ‏های بهشت و یا گودالی است از گودال‏های جهنم است.(10)
2. شخصی از امام صادق‏علیه السلام پرسید: ارواح کفار در کجا قرار دارند؟ فرمودند: در حجره‏هایی از جهنم برزخی هستند و از غذاها و نوشیدنی‏های جهنم می‏خورند و می‏گویند: پروردگارا قیامت را برای ما نیاور.(11)
3. امام صادق‏علیه السلام می‏فرمایند: هنگام زوال خورشید ارواح موءمن و کافر کنار خانواده‏اش می‏آیند و روح کافر وقتی می‏آید کنار خانواده‏اش و می‏بیند آنها اعمال صالح انجام می‏دهند، شدیداً حسرت می‏خورد.(12)
در این حدیث حسرت خوردن به عنوان یکی از عذاب‏های برزخی مطرح شده است که عذاب روحانی است. علاوه بر آیات و روایات مذکور آیات و روایات بسیاری دیگر وجود دارد که تصریح روشنی در تجسّم اعمال و عذاب‏های جسمانی در عالم برزخ دارند، مانند حدیث معراج که به طور
_______________________________
10.بحارالانوار، ج6، ص 218.
11. بحار الانوار، ج6، ص 234.
12. کافی، ج3، ص 230.________________________________________
ملموس آنها را بیان می‏کند مثل عذاب غیبت کنندگان و زناکاران و....(13)
به این معنا که «انسان معجونی است که از تمام غرایز و صفات در او به ودیعت نهاده شده است اگر به دنبال عقل رود و تمام غرایز و ملکات را مقهور عقل سازد به صورت حقیقی در عالم برزخ ظاهر می‏گردد و امّا اگر عقل را مقهور و منکوب نمود طبق تمایلات نفسانی به دنبال غضب و شهوت و قوای واهمه رفت به صورت همان حیوان محشور می‏گردد که آن صفت فصل ممیّز آن بوده است. بنابراین، با مرگ صفات و ملکات به شکل واقعی خود همراه انسانند نه به شکل دنیایی و ظاهری».(14)
از همین جا روشن می‏گردد که ملکات رذیله در برزخ با دنیا فرق دارند. در برزخ شکل واقعی آنها ظاهر می‏گردد که نوعی عذاب برای اهل برزخ است.
جمع‏بندی و نتیجه‏گیری
از مجموع آیات، و روایات و دلیل عقلی مذکور استفاده می‏گردد که در برزخ عذاب‏های مختلفی وجود دارد که گاهی به شکل عذاب‏های روحانی وحسرت است و گاهی به شکل عذاب‏های جسمانی مانند خوردنی‏ها و نوشیدنی‏های جهنّمی (جهنّم برزخی) و غیره که البته تمام این عذاب‏ها نتیجه‏ی اعمال انسان‏ها در دنیاست که در آنجا صورت باطنی آن ظاهر می‏گردد.
_______________________________
13. معاد شناسی، ج2، ص 326، به علاوه آیات 34و 35 و 110 نساء درباره‏ی تجسم اعمال می‏باشد.
14. معاد شناسی، ج 2، ص 18 و ص 312.

تبلیغات