آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

چندی است که «پلورالیسم» با پسوندهای مختلف دینی، سیاسی، اقتصادی وغیره عرصه‏ی مطبوعات و مجلات را جولانگاه خود قرار داده، وارباب نظر و قلم را به خود مشغول ساخته است. گویا این مسئله در آغاز به صورت یک بحث جدی و رسمی در جهان غرب مطرح گردیده و به تدریج به مناطق دیگر نیز نفوذ کرد. این اصطلاح که از ریشه ) Plural( به معنی «کثرت» گرفته شده است، بر مرام و آیین کثرت‏گرایی دلالت می‏کند. و طبعاً غرض و هدف آن پذیرش کثرت به عنوان یک واقعیت در عرصه‏های مختلف عقیده و عمل نیست، بلکه موجّه و مشروع بودن آنها را نیز در نظر دارد. بدین صورت پلورالیسم در حوزه‏ی دین و مذهب در پی آن است که کثرتهای موجود در این دو حوزه را توجیه و تبیین نماید.
اساساً در مبحث پلورالیسم دینی سه مسئله در خور بحث و بررسی است:
1. از جنبه‏ی نظری و اعتقادی. یعنی می‏توان همه‏ی ادیان و مذاهب موجود در جهان را حق و استوار و صائب و صادق دانست یا نه؟
2. هرگاه پاسخ پرسش پیشین مثبت باشد، بالطبع پیروی از هر یک از ادیان و مذاهب، سالک خود را به نجات و رستگاری خواهد رساند، ولی اگر پاسخ منفی باشد، و تنها یک دین و مذهب به عنوان حق پذیرفته شود، این پرسش مطرح می‏شود که آیا پیروان ادیان دیگر، ممکن است در عین پیروی از آیین غیر حق، به نجات و سعادت دست یابند؟
3. با توجه به تفاوتهایی که میان ادیان و مذاهب در مناسک، عبادت، و احکام و قوانین زندگی وجود دارد، آیا ممکن است پیروان چند آیین در یک جامعه بدون هرگونه برخورد خصومت آمیز مذهبی زندگی کنند، و در صورتی که پاسخ مثبت است، راه حل عملی آن چیست؟ وراهکارهایی که ادیان و مذاهب مختلف در این زمینه ارائه کرده‏اند چیست؟
اینها مسایل اصلی و محوری در بحث « پلورالیسم» است که شایسته است متفکران وصاحب نظران خصوصاً زبدگان حوزه‏های علمیه آنها را به شایستگی تحقیق و تبیین نمایند و راه رشد و صواب را بر تشنگان و جویندگان حقیقت روشن سازند. و این جاست که جایگاه و اهمیت علم کلام بر ارباب بصیرت روشن و نمایان می‏گردد، و مسئولان و بزرگان حوزه‏های علمیه را به اهتمام بیشتر نسبت به این علم اصیل اسلامی بر می‏انگیزد.
ما فکر می‏کنیم در پرتو تعالیم درخشان اسلام و بر پایه‏ی قواعد و اصول فلسفی و کلامی اسلامی که میراث قرنها تلاش ستایش برانگیز دانشمندان بزرگ اسلامی است، پاسخ به پرسشهای یاد شده چندان دشوار نبوده و محققان و متفکران اسلامی چنان مشکلاتی را که متفکران غربی در این باره داشته‏اند، نخواهند داشت، هر چند به جهدی بلیغ و همتی والا نیاز دارد که بحمد الله آن هم موجود است.
شاید بتوان گفت که پلورالیزم لا اقل در حوزه عقیده و نظر ریشه در آیین تثلیث دارد، چرا که تثلیث کثرت و وحدت را در عرض یکدیگر پذیراست، و همان گونه که می‏دانیم تثلیث از آموزه‏های اصلی آیین مسیحیت است که از فرهنگهای شرک آلود قدیم در آن نفوذ کرده و به صورت یک باور اصیل در آمده است، پس طرفداری از پلورالیسم دینی از کسانی چون جان هیک (متکلم مسیحی معاصر) چندان شگفت آور نیست، شگفت آور پذیرش آن از سوی برخی از عزیزانی است که شعارشان «قُلْ هُوَ اللهُ احد» و «لا تَقُولُوا ثَلاثَة انْتَهُوا» است!
شاید بتوان گفت «پلورالیزم» در حوزه دوم که همگان را اهل نجات می‏داند ریشه در پدیده «إرجا» دارد که فقط به عقیده اهمیت می‏داد، نه به عمل و کردار، و این مکتب در اواخر قرن نخست و دوم اسلامی در میان مسلمانان پدید آمد.
انتظار ما از محققان اسلامی که پیرامون این اندیشه سخن می‏گویند، این است که محورهای سه‏گانه را از هم جدا سازند، آنگاه نظر بدهند و سرانجام شعار آنان این آیه مبارکه باشد.
«وَأنَّ هذا صِراطی مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذلِکُمْ وَصّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (انعام/153).

تبلیغات