آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

برخى از محققان و اندیشمندان در بیان علل گسترش و تشدید دین پژوهى در قرن نوزدهم، این علل و عوامل را بدین ترتیب برشمرده‏اند: 1. گسترش فتوحات استعمارى، 2. انتشار نظریه‏ى داروین، 3. پیشرفتهاى مردم شناسى، 4. پیشرفتهاى باستان شناسى و زبانشناسى، 5. پیدایش نظریات جدید در باب منشا دین. (1)
نوشتار حاضر نیز در راستاى کلى پاسخ به پرسش اصلى یعنى علل گسترش دین پژوهى در صدد آن است تا تاملى در ریشه‏یابى گسترش دین پژوهى و عوامل تشدید آن در قرن بیستم داشته باشد.
قرن بیستم وارث قرن نوزدهم بود. عواملى که در قرن نوزدهم در باب تشدید دین پژوهى مؤثر واقع شده بود، اکثرا پا برجا بود و به حیات خود ادامه مى‏داد. لیکن در قرن بیستم وقایعى رخ داد و پدیده‏هایى ظهور کرد که به طور مستقل اسباب توجه دین پژوهان را به دین جلب کرده و زمینه‏ى پژوهشها و تحقیقات دامنه‏دارى را فراهم آورد. دین پژوهى در قرن بیستم هم از نظر کیفى و هم از نظر کمى تحولات چشمگیرى را به خود دیده است. یکى از متفکران در مورد عمق این تحول چنین مى‏نویسد:
«شیوه‏ى نگاه ما به مسایل تغییر کرده است، از این رو هنگامى که به مطالعه‏ى کتابى در باب موضوع پژوهش حاضر تفکر دینى که در اوایل این قرن نگاشته شده است، مى‏پردازیم، به نوعى با آن احساس بیگانگى مى‏کنیم. البته این‏که این تغییر را باید به فال نیک گرفت‏یا نه، به طور حتم نمى‏توان سخن گفت. لیکن در این نکته تردیدى نیست که تغییرى بالنسبه بنیادین روى داده است...» . (2)
عوامل مؤثر در گسترش، تشدید و تحول دین پژوهى را در قرن بیستم مى‏توان به طور کلى به عوامل «عملى‏» و عوامل «نظرى‏» تقسیم کرد. مراد از عوامل عملى، تحولات و پدیده‏هاى اجتماعى و سیاسى است و مراد از عوامل نظرى، پیدایش جریانهاى فکرى و مکاتب و اندیشه‏ها و آراى جدید و... مى‏باشد.
الف: عوامل عملى: اجتماعى و سیاسى
برخى از عوامل اجتماعى و سیاسى را که به نوعى در تحول و بسط دین پژوهى دخیل بوده‏اند مى‏توان بدین ترتیب نام برد:
1. جنگهاى جهانى اول و دوم
جنگهاى عظیم و ویرانگر جهانى اول و دوم، هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم، تاثیراتى را در امر دین پژوهى و دین شناسى به بار آورد. از میان مسایل و تاملات عدیده‏اى که پس از این دو جنگ به اذهان متفکران راه یافت و یا حتى در میان توده‏ى مردم مطرح گشت مسایلى از قبیل امکان خود بسندگى انسان، مساله شرور، نیروهاى مخرب درونى و بیرونى انسان، غایت زندگى و معناى آن و... بودند که هر یک به نوعى با مباحث دین شناسى مرتبط بوده و سبب ایجاد بحثها و تاملات دامنه‏دارى در این حوزه مى‏گردیدند.
از طرف دیگر یکى از تغییرهایى که در باب علل جنگ مطرح مى‏شد تهى شدن ارزشهاى دینى بود، همان که نیچه در بیان نمادین (سمبولیک) خود از آن با عنوان «خدا مرده است‏» نام برد. تفاسیرى از این دست زمینه را براى تاملات دین شناختى فراهم مى‏کرد.
از سوى دیگر هم، جنگهاى جهانى، با ایجاد زمینه براى پیدایش و ظهور یا تقویت مکاتب خاص فکرى و عملى از قبیل مکتب اگزیستانسیالیسم و... به طور غیر مستقیم حرکتها و جریانهایى را در عالم دین پژوهى به وجود آوردند.
2. به قدرت رسیدن مکاتب ضد دینى
از جمله‏ى عوامل تشدید و تحول دین پژوهى و از جمله‏ى حوادث بى‏نظیر تاریخ به قدرت رسیدن مکاتب ضد دینى، در سطح بسیار وسیع، در جهان بود. به قدرت رسیدن تفکر مارکسیستى در روسیه و نیز حاکم شدن تفکر مائوئیستى که گونه‏اى تفسیر خاص از تفکر مارکسیستى بود در چین و بسط این اندیشه‏ها در اروپاى شرقى و کشورهاى آسیاى جنوب شرقى وخاورمیانه و آفریقا و آمریکاى لاتین، زمینه‏ى رویارویى عظیمى را میان علاقمندان به دین و غیر دینداران فراهم آورده بود. یکى از صحنه‏هاى عظیم و پر برخورد و عمیق این رویارویى مربوط به چالشهاى عمیق نظرى میان این دو دیدگاه بود. چالشهایى که در طى سالهاى متمادى رخ داد سبب تحولات و گسترش قابل ملاحظه‏اى در امر دین پژوهى گردید. براى مثال در کشور خودمان که در معرض جدى‏ترین امواج ضد دینى قرار داشت مساعى عمده‏ى علماى دین و روشنفکران دینى معطوف به تحلیل دقیق دین و پاسخگویى به مشکلات نظرى‏اى بود که از طرف مارکسیستها مطرح مى‏شد. در همین عرصه‏ى برخورد و کشمکش‏هاى نظرى بود که کلام و الهیات و نیز روشهاى دین پژوهى غناى کیفى و گسترش کمى مى‏یافت. بهترین آثار و عمیق‏ترین آنها در حوزه‏ى مباحث دینى مانند اصول فلسفه و روش رئالیسم و... در همین دوره شکل گرفت. روشهاى دین پژوهى از حالت‏سنتى فراتر رفت، زبان الهى‏دانان از تعقید سنتى پیراسته شده، رویکردهاى نوینى به متون دینى صورت گرفت و .... کاملا روشن است که بنا به قاعده‏ى عرفت‏شناختى معروف که: «تعرف الاشیاء باضدادها او باغیارها» ، دینداران آن‏گاه که براى نقد تفکر مارکسیستى مجبور به شناسایى آن مى‏شدند و آنگاه پس از ابطال آن ره به سوى بیان آراى خود مى‏سپردند، راى خودى جایگاه، موقعیت و وضوح تازه‏اى به خود مى‏گرفت و زوایاى جدیدى از آن آشکار مى‏گردید و حتى گاهى این غیر خودى سبب اختلاف نظرهایى در میان خودى‏ها در باب نحوه‏ى تفسیر دیدگاه دینى مى‏گردید. عالم مسیحیت نیز چنین بود.
3. دخالت دین در عرصه‏ى تحولات و حرکتهاى اجتماعى و سیاسى
از نیمه‏ى دوم قرن نوزدهم به این طرف، حرکتها و جریانهایى در سطح اجتماعى و سیاسى به وقوع پیوست که عمدتا و اساسا به پشتوانه‏ى دین و با الهام از دین صورت مى‏گرفت. براى مثال حرکتهاى سید جمال الدین اسد آبادى در مصر، افغانستان و ایران و...، محمد عبده، قاسم امین، رشید رضا، حسن البنا، سید قطب و... در مصر، جنبش اسلامى در هند، لیبى، سوریه، پاکستان و... از این قبیلند. در سرتاسر این سالها ما شاهد نهضتها و حرکتهاى اجتماعى و سیاسى چشمگیرى بودیم که نشات گرفته از متن دین و یا الهام گرفته از شریعت‏بوده است‏براى مثال حادثه تحریم تنباکو، جریان مشروطیت و... از این قبیلند.
حرکتهاى اجتماعى و سیاسى ملهم از دین تنها به جهان اسلام اختصاص ندارد، بلکه در جهان مسیحیت نیز این وضع تکرار شده است. یکى از حرکتهاى چشمگیرى که در دامن مسیحیت صورت گرفته است‏با نام الهیات رهایى بخش Li bration TheolojyLi خوانده مى‏شود. این نهضتى است که در آمریکاى لاتین از متن کلیسا براى رویارویى با ظلم و بى‏عدالتى‏هاى جامعه‏ى آمریکاى لاتین ایجاد شده است. از جهتى در باب دیدگاه این جنبش باید گفت : در عین حال که این حرکت از شیوه‏ها و یافته‏هاى مکاتب بشرى وحتى الحادى مانند مارکسیسم سود مى‏برد لیکن این رویه تنها مربوط به حوزه‏ى عمل است و در مقام نظر و جنبه‏ى نظرى و اعتقادى کاملا صبغه‏ى دینى داشته و اساسا معتقد به باورهاى دینى است . این جنبش سوسیالیسم و... را صرفا یک نوع راه حل عملى براى حل معضلات اقتصادى و اجتماعى جامعه آمریکاى لاتین تلقى مى‏کند. (3)
قرن بیستم شاهد یک تحول قابل توجه سیاسى و اجتماعى دیگرى نیز که ملهم از دین بود، شد و آن به استقلال رسیدن هندوستان بود. مهاتما گاندى در هند توانست‏با تکیه بر شعارهایى دینى از قبیل «بى باکى‏» ، «حقیقت جویى‏» و «عدم خشونت‏» (4) و عمل بدانها، که محورهاى مهم دینى وى و هندى‏ها را تشکیل مى‏داد، تحول بزرگى در هندوستان ایجاد کند و حرکت عظیمى را رهبرى و به انجام رساند.
تحول اجتماعى و سیاسى شگرفى که به نام و با صبغه‏ى کاملا دینى در این قرن اتفاق افتاد، انقلاب اسلامى ایران بود که به دست امام خمینى رحمه الله رخ داد. به نظر مى‏رسد که در میان تحولات اجتماعى و سیاسى دینى، انقلاب اسلامى ایران بیشترین تاثیر را از دین پذیرفته باشد. انقلاب دینى ایران و پیامدهاى آن بیشترین تلاطم و حرکت و مساله آفرینى را در اذهان متفکران و دین پژوهان سبب گردیده است. براى مثال حتى متفکران و فلسفى اندیشان پست مدرنه چون میشل فوکو نیز به دنبال تحلیل و حل و تبیین ماجراى اجتماعى و سیاسى جدیدى بودند که با نام دین در ایران شکل گرفته بود. (5)
حاصل آن‏که تحولات اجتماعى و سیاسى که به نام دین و ملهم از آن صورت گرفته است، زمینه یا زمینه‏هاى مساعدى را براى پژوهشهاى عمیق و گسترده در باب دین فراهم آورده است. امروز دین پژوهان و دین شناسان با مقولات عدیده و متنوعى که مرتبط با دین مى‏باشند، مواجهند و در مورد آنها به تاملات درون دینى یا بیرون دینى جدى و عمیق اشتغال دارند. مسایلى مانند دین و سیاست، دین و حکومت، دین و اقتصاد، دین و تعلیم و تربیت، دین و حقوق بشر، دین و انقلاب و اصلاح، دین و دانشگاه، دین و فرهنگ، دین و ورزش، دین و سکولاریسم و ... از این قبیلند. بسیارى از این عناوین و موضوعات و مقولات دیگر تحت تاثیر دخالت دین در شؤون اجتماعى و سیاسى انسانها مطرح شده است و مورد تحقیق واقع مى‏گردند.
ب: عوامل نظرى: پیدایش مکاتب و نگرشهاى نوین
بخش دیگرى از عوامل بسط، تحول و پویایى دین شناسى مربوط به تغییر نگرشها و ایجاد مکاتب فکرى و عملى متعدد در قرن بیستم مى‏باشد.
پیدایش مکاتبى مانند پراگماتیسم، پوزیتیویسم، مارکسیسم، اگزیستانسیالیسم یا فلسفه‏ى وجودى، فلسفه‏ى تحلیلى و دیدگاههایى چون پدیدار شناسى و نگرشهاى نوین در لیبرالیسم از یک طرف و از طرف دیگر تحول و رشد روز افزون در علوم انسانى مانند جامعه شناسى، روانشناسى، اقتصاد، حقوق، تاریخ و... و نیز تحولات شگرفى که در علوم تجربى رخ داده است، به خصوص در فیزیک و زیست‏شناسى، زمینه‏هاى تحول و گسترش دین پژوهى را فراهم آورده است.
براى نمونه اگر چنان که نظرى به مکتب فلسفه‏ى وجودى یا اگزیستانسیالیسم بیفکنیم و تاثیرات آن را در مطالعات مربوط به دین جویا شویم خواهیم دید که این مکتب که خود در باب مقولاتى انسانى چون هستى اصیل، فهم، فرا فکنى، زبان، احساس، اختیار، تصمیم و انتخاب، مرگ، گناه و تقصیر، غربت وجدان، انسانیت‏حقیقى، تاریخ، جامعه، فرجام فرد و ... بحث مى‏کند، اثر قابل توجهى در دیدگاه‏هاى دین پژوهان و متکلمان و الهى دانان و ... گذاشته است، اثرى که زوایاى متعددى از دین پژوهى را، اعم از قالب، محتوى، روش و... تحت تاثیر قرار داده است. یکى از محققان در این باب مى‏نویسد:
«فلسفه وجودى در دهه‏هاى اخیر در واقع نوعى فلسفه‏ى پر نفوذ در میان متکلمان بوده است. شاید بتوان گفت که مقدار معتنابهى از مبتکرترین تفکر کلامى این قرن از مواجهه‏ى با فلسفه وجودى سرچشمه گرفته است‏» . (6)
علاوه بر چالشها و داد و ستدهایى که میان معرفت دینى و مکاتب فلسفى، علوم انسانى و علوم تجربى رخ داده و توجه دین پژوهان را با شدت و گستردگى تام به خود جلب نموده است، مسایل دیگرى نیز در قرن بیستم رخ داده است که به نظر مى‏رسد آن نیز در امر دین پژوهى مؤثر بوده است و توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده است:
1. قرن بیستم قرنى هست که مطلق بودن دانش تجربى رفته رفته به زیر سؤال برده شده است و این نگرش که دانش تجربى رمز پیشرفت مادى و معنوى است، تغییر یافته است و برخى صریحا ادعا مى‏کنند که:
«نمى‏توان گفت که امید به پیشرفت اخلاقى و عقلانى یا مادى در آینده [فقط] به موفقیتهاى دانش تجربى وابسته است‏». (7)
بدین ترتیب تامل در دیگر عناصر فرهنگ بشرى و از جمله دین، در این قرن، مورد توجه قرار مى‏گیرد و تحقیق در زوایاى آن و آشکار نمودن عناصر و مقولات ادیان، به جد و با روشهاى متعدد مورد عنایت قرار مى‏گیرد.
2. ظهور جریان پست مدرنیسم و طرح مباحثى چون نقد مدرنیسم، ایدئولوژیکى بودن خود مدرنیسم، نقد ناپذیرى و نا ارجحیت فرهنگها، گفتمانها و... ، طرح مساله عقلانیت و عقلانیت تاریخى، نفوذ ایدئولوژى در تمام عرصه‏ها اعم از دینى یا غیر دینى و ... سبب طرح مسایل جدید شده و علایق نو و چالشهاى بى سابقه‏اى را در عرصه‏ى دین پژوهى دامن زده است.
پى‏نوشت‏ها:
1. فنایى، ابوالقاسم، درآمدى بر فلسفه‏ى دین و کلام جدید، اشراق، سال 75، ص 21 25.
2. مک کوارى، جان، تفکر دینى در قرن بیستم، ترجمه‏ى بهزاد سالکى، امیرکبیر، سال 78، ص 26.
3. براى آگاهى بیشتر ر.ک: مصطفى کاشانى، لیلى، کلیاتى درباره‏ى الهیات رهایى بخش، مؤسسه بین‏المللى کتاب، سال 67.
4. لعل نهرو، جواهر، کشف هند، ج‏2، ترجمه‏ى محمود تفضلى، امیر کبیر، سال 61، ص 597 598، 604 605.
5. ر.ک: فوکو، میشل، ایرانیها چه رؤیایى در سر دارند؟ ، ترجمه حسین معصومى همدانى، هرمس، سال 77.
6. مک کوارى، جان، فلسفه‏ى وجودى، ترجمه‏ى محمد سعید حنایى کاشانى، هرمس، سال 77، ص 276.
7. همان، ص 34.

تبلیغات