آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

متن

قرآن
«قرآن»در اصل به معنی خواندن است و نیز«علم»است برای کتاب شریفی که آیات آن از جانب خداوند بر پیامبر(صلی الله علیه و آله)نازل شده، و به اعتبار آن که خواندنی است.زیرا قرآن کتابی است که باید آن را خواند و در آیات و معانی آن تدبر کرد.بعضی قرآن را در اصل به معنی جمع گرفته‏اند، زیرا اصل«قرء»به معنی جمع است.در این صورت می‏توان گفت، قرآن یعنی جامع حقایق و سخنان خداوند.ولی معنای اول را بهتر دانسته‏اند. (1)
ویژگی‏های قرآن
1.قرآن بزرگ و عظیم است:«و لقد آتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم» (2) :ما به تو سوره‏ی حمد و قرآن عظیم دادیم.
علی علیه السلام درباره‏ی قرآن کریم در کتاب شریف نهج البلاغه می‏فرماید:«و اعلموا انّ هذا القرآن هو النّاصح الّذی لا یغشّ، و الهادی الّذی لا یضلّ، و المحدّث الّذی لا یکذب، و ما جالس هذا القرآن احد الاّقام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فی هدی، او نقصان من عمی. و اعلموا انّه لیس علی احد بعد القرآن من فاقة، و لا لاحد قبل القرآن من غنی»: (3) :آگاه باشید! همانا این قرآن پند دهنده‏ای است که نمی‏فریبد و هدایت کننده‏ای است که گمراه نمی‏سازد و سخنگویی است که هرگز دروغ نمی‏گوید.کسی با قرآن همنشین نشد، مگر آن که بر او افزود یا از او کاست؛افزودن در هدایت و کاهش از کوردلی و گمراهی.آگاه باشید!هر کسی، با داشتن قرآن نیازی ندارد و بدون قرآن بی‏نیاز نخواهد بود.
2.قرآن امام و رحمت است:«افمن کان علی بیّنة من ربّه و یتلوه شاهد منه و من قبله کتاب موسی اماما و رحمة» (4) :آیا آن کس که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد و به دنبال آن شاهدی از سوی اوست و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود(گواهی بر آن می‏دهد، همچون کسی است که چنین نباشد)؟
علی علیه السلام در نهج البلاغه برای دور نشدن از قرآن کریم هشدار می‏دهد:«و انّه سیأتی علیکم من بعدی زمان لیس فیه شی‏ء اخفی من الحقّ و لا اظهر من الباطل و لا اکثر من الکذب علی اللّه و رسوله...فالکتاب و اهله فی ذلک الزّمان فی النّاس و لیسا فیهم، و معهم و لیسا معهم!لانّ الضّلالة لا توافق الهدی...کانّهم ائمّة الکتاب و لیس الکتاب امامهم، فلم یبق‏عندهم منه الاّ اسمه، و لا یعرفون الاّ خطّه و زبره» (5) :همانا پس از روزگاری بر شما فرا می‏رسد که چیزی پنهان‏تر از حق و آشکارتر از باطل و فراوان‏تر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد...
پس قرآن و پیروانش در میان مردمند، اما گویا حضور ندارند.با مردمند، ولی از آن‏ها بریده‏اند.زیرا گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نشوند؛گرچه کنار یکدیگر قرار بگیرند.گویی آنان پیشوای قرآن هستند و قرآن پیشوا و امام آنان نیست.پس از قرآن جز نامی نزدشان باقی نماند و آنان جز خطی از قرآن نشناسند.
3.قرآن أحسن الحدیث است:«اللّه نزّل احسن الحدیث کتابا متشابها مثانی تقشعرّ منه جلود الّذین یخشون ربّهم ثمّ تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر اللّه» (6) :خداوند بهترین سخن را نازل کرده است؛کتابی که آیاتش(در لطف و زیبایی و عمق و محتوا)همانند یکدیگرند.آیاتی مکرر دارد(با تکراری شوق انگیز)که از شنیدن آن‏ها لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان می‏ترسند افتد، سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا می‏شود.این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد، با آن راهنمایی می‏کند.رسول خدا فرمود:«فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل اللّه علی خلقه» (7) :برتری قرآن بر سایر کلام‏ها و سخنان، مانند برتری خداوند بر خلقش است.
4.قرآن در هر زمانی تازه است:علی علیه السلام در نهج البلاغه می‏فرماید:
«علیکم بکتاب اللّه، فانّه الحبل المتین، و النّور المبین، و الشّفاء النّافع و الرّأی النّاقع، و العصمة للمتمسّک، و النّجاة للمتعلّق، لا یعوج فیقام، و لا یزیغ فیستعتب، و لا تخلقه کثرة الرّدّ، و ولوج السّمع، من قال به صدق، من عمل به سبق» (8) :بر شما باد عمل کردن به قرآن که ریسمان محکم الهی و نور آشکار و درمانی سودمند است که تشنگی را فرو نشاند.نگهدارنده کسی است که به آن تمسک جوید و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آویزد، کجی ندارد تا راست شود، و گرایش به باطل ندارد تا از آن بازگردانده شود، و تکرار و شنیدن پیاپی آیات، کهنه‏اش نمی‏سازد و گوش از شنیدن آن خسته نمی‏شود.
کسی که با قرآن سخن بگوید، راست گفته است و هر کس بدان عمل کند، پیشتاز است.
5.قرآن شفاست:«یا ایّها النّاس قد جاءتکم موعظة من ربّکم و شفاء لما فی الصدّور و هدی و رحمة للمؤمنین» (9) :ای مردم!اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است و درمانی برای آنچه در سینه‏هاست(درمانی برای دل‏های شما)و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان.
علی علیه السلام می‏فرماید:«فانّ فیه شفاء من اکبر الدّاء، و هو الکفر و النّفاق، و الغیّ و الضّلال» (10) : پس درمان خود را از قرآن بخواهید و در سختی‏ها از آن یاری بطلبید که در قرآن درمان بزرگ‏ترین بیماری‏ها یعنی کفر و نفاق و سرکشی و گمراهی است.
6.در قرآن علم اولین و آخرین است:علی علیه السلام می‏فرماید:«فی القرآن نبا ما قبلکم، و خبر ما بعدکم، و حکم ما بینکم» (11) :در قرآن اخبار گذشتگان و آیندگان و احکام مورد نیاز زندگی‏تان وجود دارد.
و رسول خدا صلی الله علیه و آله می‏فرماید:«من اراد علم الاوّلین و الآخرین فلیقرا القرآن» (12) :هر کس خواهان علم اولین و آخرین است باید قرآن بخواند.
علاوه بر این‏ها، خداوند در قرآن کریم اوصافی برای آن ذکر کرده است که عبارتند از:لا ریب فیه هدی للمتّقین (13) ، هدی للنّاس (14) ، قرآن مبین (15) ، و القرآن العظیم (16) ، انّ هذا القرآن یهدی للّتی هی اقوم (17) ، شفاء و رحمة للمؤمنین (18) ، و القرآن الحکیم (19) ، بل هو قرآن مجید (20) ، انّه لقرآن کریم (21) ، لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل‏من حکیم حمید (22) ، ان هو الاّ ذکر للعالمین (23) ، تبیانا لکلّ شی‏ء (24) ، و انّه لکتاب عزیز (25) .
تلاوت قرآن
الف)اهمیت تلاوت قرآن
قرآن می‏فرماید:«انّ الّذین یتلون کتاب اللّه و اقاموا الصّلاة و انفقوا ممّا رزقناهم سرّا و علانیة یرجون تجارة لن تبور» (26) :کسانی که آیات الهی را تلاوت می‏کنند و نماز برپا می‏دارند و از آنچه به آنان روزی داده‏ایم پنهان و آشکار انفاق می‏کنند، تجارتی(پر سود و)بی‏زیان و خالی از کساد را امید دارند.
و نیز می‏فرماید:«فاقرئوا ما تیسّر من القرآن علم ان سیکون منکم مرضی و آخرون یضربون فی الارض بیتغون من فضل اللّه و آخرون یقاتلون فی سبیل اللّه فاقرئوا ما تیسّر منه» (27) :اکنون آنچه برای شما میسر است، قرآن بخوانید.او می‏داند به زودی گروهی از شما بیمار می‏شوند و گروهی دیگر برای به دست آوردن فضل الهی(و کسب روزی)به سفر می‏روند.و گروهی دیگر در راه خدا جهاد می‏کنند(و از تلاوت قرآن باز می‏مانند).پس به اندازه‏ای که برای شما ممکن است، از آن تلاوت کنید.
ب)آداب تلاوت قرآن
-پاکیزه کردن دهان:«رسول خدا(صلی الله علیه و آله)فرمود:طیّبوا افواهکم فان افواهکم طریق القرآن» (28) :دهان‏هایتان را پاکیزه کنید، زیرا دهانتان طریق قرآن است (شاید از این جهت باشد که کلمات قرآن، هنگام تلاوت از فضای دهان می‏گذرند.)
-استعاذه(به خدا پناه بردن از شر شیطان):«فاذا قرأت القرآن فاستعذ باللّه من الشّیطان الرّجیم» (29) :هنگامی که قرآن می‏خوانی، از شر شیطان مطرود، به خدا پناه ببر.
-به دقت خواندن قرآن:«و رتّل القرآن ترتیلا» (30) :و قرآن را با دقت و تأمل بخوان.
-تدبر در آیات قرآن:«کتاب انزلناه الیک مبارک لیدّبّروا آیاته و لیتذکّر اولوا الالباب» (31) : این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کردیم تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان متذکر شوند.
و نیز می‏فرماید:«افلا یتدبّرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» (32) :آیا آن‏ها در قرآن تدبر نمی‏کنند، یا بر دل‏هایشان قفل نهاده شده است؟
علی علیه السلام فرموده است:«الا لا خیر فی قراءة لیس فیها تدبّر.» (33) ؛در قرائتی که تدبر نباشد، خیری نیست.
خشوع در برابر قرآن:«الم یأن للّذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر اللّه و ما نزل من الحقّ» (34) :آیا وقت آن نرسیده است که دل‏های مومنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است، خاشع شوند.
-رعایت ادب در هنگام شنیدن قرآن:«و اذا قرئ القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلّکم ترحمون» (35) :هنگامی که قرآن خوانده می‏شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید، شاید مشمول رحمت خدا شوید.
زیرنویس
(1).قاموس قرآن، المیزان، مجمع البحرین.
(2).حجر، 87.
(3).نهج البلاغه، خطبه‏ی 176.
(4).هود، 17.
(5).نهج البلاغه، خطبه‏ی 147.
(6).زمر، 23.
(7).میزان الحکمة، ج 8.
(8).نهج البلاغه، خطبه‏ی 156.
(9)یونس، 57.
(10)نهج البلاغه، خطبه‏ی 176.
(11).نهج البلاغه، حکم 313.
(12).میزان الحکمة، ج 8.
(13).بقره، 3.
(14).بقره، 185.
(15).حجر، 1.
(16).حجر، 87.
(17).اسراء، 9.
(18).اسراء، 82.
(19).یس، 2.
(20).؟
(21).واقعه، 77.
(22).فصلت، 42.
(23).تکویر، 27.
(24).نحل، 89.
(25).فصلت، 41.
(26).فاطر، 29.
(27).مزمل، 20.
(28).میزان الحکمه، ج 8.
(29).نحل، 98.
(30).مزمل، 4.
(31).ص، 29.
(32).محمد صلی الله علیه و آله، 24.
(33).میزان الحکمه، ج 8.
(34).حدید، 16.
(35).اعراف، 204.
منابع
1.مکارم شیرازی، ناصر.ترجمه‏ی قرآن کریم.
2.مجتبوی، سید جلال الدین.ترجمه‏ی قرآن کریم.
3.قرشی، سید علی اکبر.قاموس قرآن.
4.عبد الباقی، فؤاد.معجم المفهرس.
5.اصفهانی، راغب.مفردات الفاظ قرآن.
6.طباطبایی، سید حسین.المیزان.
7.مکارم شیرازی، ناصر.تفسیر نمونه.
8.دشتی، محمد.ترجمه‏ی نهج البلاغه.

تبلیغات