آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۹

چکیده

ساختار نظام وابستگی متقابل پیچیده سبب شده است تا سیاست و دیپلماسی دولت ها از همان اصول و اهدافی پیروی کنند که ساختارهای نظام اقتصاد سیاسی جهانی تعریف و تدوین می کنند. در نتیجه، تأثیرگذاری عوامل و عناصر فرهنگی و سیاسی و به ویژه اقتصادی در سطوح داخلی و خارجی در عصر حاکمیت نیروهای فراملی بر ماهیت سیاست خارجی و سمت و سوی دیپلماسی یکی از مهم ترین واقعیت هایی است که باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، در این نوشتار و متأثر از رویکرد اقتصاد سیاسی به بیان این مهم می پردازیم که هرچند ساختار اقتصادی یک عامل بسیار مهم تعیین کننده و هدایت کننده رفتار سیاست خارجی و دیپلماسی کارآمد است، در عین حال، نباید تأثیرگذاری این عامل را از طریق روابطی که با سایر عوامل کلیدی از قبیل ایدئولوژی سیاسی حاکم، تعاملات و روابط گروه های اجتماعی و طبقاتی، کارکرد نهادی دولت و سرانجام، پیوند های گوناگون میان بازیگران داخلی با بازیگران خارجی برقرار می کند و در این راستا به ویژه از تأثیرپذیری از ساختار نظام اقتصاد جهانی در امان نمی ماند، را نادیده انگاشت. دیپلماسی کارآمد بدین ترتیب، در چارچوب وابستگی متقابل پیچیده و در واقع، نفع مشترک طرفین روابط اقتصادی، سیاسی و یا حتی نظامی- امنیتی را دنبال می کند که این امر البته به هیچ وجه فارغ از کشمکش های توزیعی میزان و سهم هر یک از طرفین منابع نخواهند بود. دیپلماسی کارآمد همچنین، با گسترش فعالیت خود و گذار از یک جانبه گرایی و دوجانبه گرایی به سمت چندجانبه گرایی بر همکاری دسته جمعی استوار است.

تبلیغات