چکیده

متن

 

در دوره کمونیسم ، دین در جامعه آذربایجان به عنوان یک نهاد روبنا شناخته می شد و به عنوان پدیده ای مباین با توسعه علمی، دنیوی شدن و نوسازی تلقی می گشت. تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز زیر بنا فرض شده، دین و اعمال دینی بسته به این ها دوباره تفسیر می شدند. در این چارچوب شمار سیاست مداران و علمای الهیات که تا اکتبر 1917 در میان مسلمان روسیه برای نوسازی دین و حتی اثبات نزدیکی آن با افکار سوسیالیسم تلاش می کردند، کم نبودند. مثلاً پان اسلامیست تاتار عبدالرشید ابراهیموف با بیان اینکه «سوسیالیسم مبتنی بر اسلام است» تلاش می کرد اسلام را پیشگام سوسیالیسم نشان دهد.
    در واقع علی رغم اینکه فرایند اصلاح دین دارای ابعاد چندجانبه ای همچون تغییراتی که به علت تضعیف دینداری، دوری از دین را موجب می شوند، نوسازی دینی مبتنی بر سکولاریزه کردن آن، ج) نوسازی عناصر دینی و از این طریق تحکیم و تقویت آنها، تفسیر مجدد ابعاد سنتی دینداری در راستای شرایط نوین، تثبیت ساختار سنتی دینداری، و) رهیافت هایی با خصوصیات مکاتب دئیست، و گسترش فعالیت های اسطوره ای که هیچ ربطی به دبن ندارد همچون ترویج پدیده زیارت اماکن مقدسه می باشد، اما پدیده اصلاح دین در آذربایجان مبتنی بر جهان بینی و وسازی سوسیالیستی بود. آنچه که امروزه مطرح می شود، احیای دوباره و گسترش تدریجی دینداری است که در نتیجه تغییرات جدید در حـوزه عقـاید دینـی ظهور کرده است.
   
    برای تعیین این وضعیت از نظریه روانکاری می توان استفاده نمود. بر اساس این نظریه در زمان تضعیف ممانعت های اجتماعی افکار نهفته در ضمیر ناخودآگاه به شکل قدرتمندی ظهور می کند همچنانکه در اتحاد جماهیر شوروی بعد از فروپاشی ایدئولوژی مارکسیست، دین برای انسان های سرکوب شده تنها به عامل امید تبدیل گردید. همچنین، می توان گفت که دین در این جوامع ساز و کاری برای پر کردن خلاء ناشی از فروپاشی اقتدار شوروی و نظامی برای تقویت احساس مسئولیت در انسان ها می باشد. در این چارچوب رجعت مردم به دین، ظهور مجدد اسلام در حوزه زندگی اجتماعی قابل توجه تر از هر حادثه ای است. بعد از استقلال، مردم برای اولین بار اعیاد دینی و ملی خود را آزادانه جشن گرفتند. در شهر و روستاها مساجد ساخته شد و از مناره ها صدای اذان شنیده شد. بسیاری از اوجاق ها، بیرها، زیارتگاه ها که برای سال ها نام و نشانی از آنها نبود دوباره شروع به فعالیت نمودند و هر روز مملو از زوار می شوند. در آذربایجان پدیده زیارت و آیین محرم به عنوان یکی از عینی ترین تظاهرات احیای دینی قابل توجه می باشد. در سال 1991 تعداد شرکت کنندگان در مراسم حج به 700 نفر افرایش یافت. جالب اینجاست که تعداد حاجیان ماورا قفقاز در کل 20 سال قبل از 1991 از تعداد حاجیان آن سال کمتر بود. این تحولات در تاریخ 7 ساله اخیر آذربایجان بی سابقه می باشد. احساس پیوند و احترام به ارزش های دینی بعد از استقلال افزایش بسیاری یافت است. این تحول تأثیر مثبتی نیز در حوادث اجتماعی به جا گذاشته است. برای مثال، مراسم حج از طریق وسایل ارتباطی به سمع مردم می رسد و بازگشت حاجیان از زیارت با شکوه و احتشام جشن گرفته می شود. یدین ترتیب، در جامعه نقش متحد کننده و ادغام کنندگی دین مجدداً محسوس گردیده است. مقامات دولتی و متولیان دینی در اعیاد دینی و ملی از طریق رادیو و تلویزیون عید را به مردم تبریک می گویند، سخنرانی هایی در ارتباط با آن روز برگزار می گردد و مراسم تفریحی ترتیب داده می شود. اعیاد قربان و رمضان، عید نوروز و عاشورا تعطیل رسمی اعلان شده است. بی شک همه این ها خواه درسطح مردم و خواه در سطح نهادهای دولتی تظاهر مجدد اسلام نهادی و دینداری بالقوه که سال ها به دنیای داخلی انسان ها فرو روفته بود، می باشد.
    این نکته نیز لازم به ذکر است که سرکوبی دین در دوره شوروی ازیک طرف موجب نزدیکی بین ادیان است و از طرف دیگر در آذربایجان که خودآگاهی مذهبی هر زمان زنده و فعال بوده است، امکانی برای هماهنگی و ادغام بین جوامع شیعه و سنی به وجود آورده است. اسلام شیعی که سنت مبتنی بر امامت را تمثیل می کند از نظر شکل عبادت و محل عبادت تفاوت های خاص خود را داراست. در چارچوب این نزدیکی عبادت سنی ها مساجد شیعیان طبیعی جلوه می کند و در سال های دهه 60 و 70 در اعیاد دینی شیعه و سنی مشترکاً عبادت خود را به عمل می آورند. امروزه نیز این اتحاد به صورت زنده ای دیده می شود. مثلاً، روز تولد پیغمبر اکرم از طرف شیعیان و سنیان به صورت مشترک جشن گرفته می شود و حتی در عمده ترین جشن های شیعه نیز منسوبین اهل تسنن به صورت گسترده ای شرکت م کنند. بدین ترتیب مشاهده می شود که اسلام فارغ از دغدغه های مذهبی رسالت یک عامل متحد کننده را به عهده گرفته است. بررسی تظاهر دین در حوزه های مختلف اجتماعی در آذربایجان و روابط آن با این حوزه ها برای مثال در چارچوب روابط دین و دولت، آموزش دینی، نهادهای دینی، نهادهای دینی و نشریات دینی، از نقطه نظر نشان دادن ابعاد احیای دین در دوره کوتاه که استقلال اهمیت بسیاری خواهد داشت.
    
    روابط دین و دولت
    به موجب قانون اساسی 1995 آذربایجان، دولت این کشور مبتنی بر سکولاریزم است و بر اساس ماده 18 آن دین از دولت جدا است. همه معتقدین به ادیان در برابر قانون برابرند. این اصل بنیان روابط دین و دولت محسوب می گردد. با این همه، دولت به مسائل مربوط به دین و مطالبات دینی شهروندان توجه دارد و از طریق نهادی مربوطه به رفع این مسائل اقدام می کند. در آذربایجان که مسکن و مأمن گروه های قومی مختلف، منسوبین به عقاید و زبان های مختلف می باشد، آزاد عقیده دینی اهمیت مضاعفی دارد.
    در آذربایجان دولت به واسطه دو نهاد به رفع نیازمندی ها و الزامات دینی شهروندان اقدام می کند. اولین نهاد اداره امور دین وابسته به هیأت دولت می باشد. این نهاد تا حدود زیادی موضع رسمی دولت در موضوع دین را منعکس می کند و با نظارت بر فعالیت های دینی اشخاص و نهادها در شکل دهی سیاست های دولت در قبال دین کمک می کند. دومین نهاد اداره دینی مسلمانان شیعه و سنی است که حوزه زسالت این نهاد حتی به ماورای مرز نیز می رسد. در رأس این اداره شیخ الاسلام قرار دارد و به موجب سنت رایج شیخ الاسلام شیعه و معاون مفتی وی سنی است.
    بر اساس اساسنامه اداره دینی مسلمانان قفقاز شیخ الاسلام از طرف اعضای شورای قاضیان که نمایان گروه های دین هستند انتخاب می گردد. اداره دینی از نظر مالی مسنقل از دولت است. قسمت اعظم درآمد آن از صندوق نذورات مساجد و زیارتگاه ها تأمین می گردد. همچنین بخش ها و کمک های مؤسسات خیریه دینی را تأمین مالی می کند. هیأت تفتیش اداره دینی بر هزینه و مخارج کارکنان مساجد و نهادهای دینی نظارت می کند (نظامنامه اداره روحانی مسلمانان قفقاز، ماده 7). همه کارکنان مساجد، پیرها و زیارتگاه ها (امام و روحانیون) وابسته به اداره دینی هستندد و مسئول برگزاری عبادات و مراسم میباشند. مراسمی همچون نکاح، طلاق، نامگذاری و همچنبن مراسم دفن و کفن توسط قاضیان، آخوندها و امامان به جا آورده می شود (ماده 10ـ9 نظامنامه). اداره دینی مسئول آموزش و تعلیمات دینی است. گشایش مدارس دینی، دوره های آموزش قرآن و نهادهای آموزش عالی دین و اعزام دانشجویان مستعد به دانشگاه های مختلف کشورهای اسلامی در حیطه کاری این نهاد است (ماده 22 نظامنامه).
    مؤسسات آموزشی و از جمله مؤسسات آموزشی دینی بی شک مهم ترین مؤسسات یک جامعه هستند. متأسفانه دنیوی بودن آموزش در آذربایجان، حتی آموزش سیستماتیک آموزه آتیسم توسط این مؤسسات موجب شد تا مدت های مدیدی امکانی برای آموزش جوانان و کودکان مورد تأکید قرار گرفته و از این طریق تلاش می کردند تا سیاست دولت درقبال تعلیمات و آموزش دینی تدوین گردد. در این چارچوب بر آموزشی تأکید می گردد که فرصت و امکان بروز دوباره اختلاف شیعه و سنی را ندهد و حتی از این نظر اقدام دولت سوسیالیست برای از بین بردن مناقشات مذهبی به عنوان یک اقدام مثبت ارزیابی می گردد. از طرف دیگر، به منظور پر کردن این خلاء مؤسسات بسیاری از کشورهای اسلامی و حتی غربی در آذربایجان مشغول فعالیت می باشند. این نیز اهمیت موضوع را نشان می دهد و مقامات دولتی را برای اتخاذ تدابیر عاجل فرا می خواند. امروزه تدریس دروس دینی در مؤسسات آموزشی ابتدایی و متوسطه آغاز شده است. برنامه ریزی در این مورد نیز ادامه دارد.
    وزارت آموزش و پرورش آذربایجان طی حکمی در 5 آوریل 1993 در همه دانشگاه ها تدریس در س معارف دینی را به اجرا گذاشت. این درس هم اکنون در رشته تاریخ فلسفه و دین در دانشگاه دولتی باکو تدریس می گردد. برای این منظور نیز برنامه ای برای تعیین محتوای این درس تدوین شده است. در این برنامه هدف این درس بررسی پدیده جهانی دین در حیات جامعه و انسان با استفاده از داده های تاریخی و تبیین ابعاد مختلف اسلام و ارائه یک چارچوب مفهومی برای تصفیه دین از یک سری تندروی ها،رجعت گرایی ها و عقاید پوچ و در عین حال جلوگیری از سیاسی شدن آن می باشد. بعد جالب کار این است که طرح برنامه درسی مذکور توسط همان اعضای هیأت علمی تدوین می گردد که در دوره کمونیسم دروس آتیسم را تدریس می کردند. از این نظر تدریس این درس ها در هاله ای از ابهام قرار دارد. با این همه، ذکر تفضیلات برنامه تدریس شده مفید به نظر می رسد. قبل از هر چیزی بر موضوعاتی همچون ماهیت دین، دین و جامعه،نسخ های تاریخی ادیان تأکید می شود و سپس به تاریخ عمومی ادیان پرداخته می شود. در بخش های بعدی تحت عنوان اسلام در تاریخ فلسفه، اندیشه و جامعه آذربایجان، ابعاد جامعه شناختی و تاریخی اسلام از آغاز تا کنون مورد بررسی قرار می گیرد.
    یکی دیگر از مؤسساتی که مشغول آموزش عالی در حوزه دین است دانشگاه اسلامی وابسته به اداره دینی مسلمانان قفقاز می باشد. دانشگاه مذکور که با حکابت مالی اداری دینی فعالیت می کند در مرحله اول و در پی تربیت کادر دینی است و بدین منظور نیز بخشی از دانشجویان خود را به کشورهای مختلف اسلامی فرستاده برای تربیت آنها تلاش می کند. به علاوه دانشکده الهیات دانشگاه دولتی باکو که بر اساس قرارداد اداره دیانت ترکیه و دانشگاه مذکور تأسیس شده مشغول فعالیت می باشد. اولین گروه از دانشجویان دانشکده مذکور در سال 1997 از این دانشکده فارغ التحصیل شدند. در دانشگاه قفقاز که از طرف گروه آموزشی چاغ تأسیس شده نیز دانشکده الهیات دایر است.
    علاوه بر این، در آذربایجان که با مشکلات بسیاری در دوره گذار و از جمله با مسئله انطباق با شرایط نوین اقتصادی و اجتماعی روبروست فعالیت مؤسسات خارجی در حوزه آموزش و تعلیمات دینی قابل توجه است، به گونه ای که حوزه وابعاد این فعالیت ها از مؤسسات اسلامی تا طرفداران کریشنا، بهائی ها و بسیاری از سازمان های داوطلبانه مسیحی گسترده است.
    فعالیت های تبلیغی از طرف مؤسسات داوطلبانه و با اشخاصی که از کشورهای اسلامی همچون ترکیه، ایران، عربستان سعودی، لیبی، قطر، امارات متحده و اردن آمده اند، انجام می گیرد. رسالت این مؤسسات چه آنهایی که از کشورهای اسلامی آمده اند و چه آنهایی که به کشورهای غربی وابسته اند، در درجه اول ارائه کمک های انسانی برای تخفیف مشکلات اجتماعی می باشد. به این منظور با زیارت بیمارستان ها، مدارس، خانه سالمندان، کودکستان، مؤسسات، معلولین و ایتام کمک های لازم به آنها ارائه می کنند. به خصوص مخاطب اصلی این مؤسسات خیریه آوارگانی هستند که توسط ارامنه از خانه و کاشانه خود رانده شده اند و در شرایط بسیار سختی به سر می برند. این مؤسسات تحت عناوینی همچون اهل بیت، نجات، امداد و سازمان کمک های اقتصادی در حوزه تشکیل دوره های آموزشی قرآن و آموزش دینی مردم نیز مشغول فعالیتند. حتی به تدریج اهداف دینی در حال تبدیل شدن به صفت تعیین کننده این مؤسسات می باشد. مؤسسات و موقوفه های متعلق به ترکیه در باکو و دبیرستان ترک باکو نیز به کار تعلیمات دینی می پردازد. به علاوه صندوق کمک به جوانان وابسته به موقوفه عزیز محمود خدایی برنامه فعالیت گسترده ای از کمک های انسانی تا فعالیت های آموزشی را به اجرا گذاشته است. اداره امور دیانت جمهوری ترکیه نیز برای فعالیت درآموزش قران و تربیت طلاب در آذربایجان روحانیونی به کشور اعزام داشته است. مساجدی که موقوفه دیانت ترکیه در آذربایجان احداث کرده و یا در حال احداث است به عنوان نشانه هایی از احیای دینی در نظر گرفته می شود.
    در مقابل، به علت آزادی عقیده دینی و به خصوص مهم تر از آن افزایش علاقه و توجه به این شاهد افزایش فعالیت میسیونری در آذربایجان می باشیم. اگرچه این فعالیت ها در آغاز گروه های غیر مسلمان این کشور را مخاطب قرار داده بودند ولی این گروه ها تحت عناوینی همچون «جمعیت لطف زندگی بخش» و «جمعیت انجیل باکو» به روش ها و اهداف گوناگکون تبلیغات گسترده مسیحی را انجام می دهد. به گونه ای که به منظور مبارزه با این فعالیت، شورای علمی ـ دینی متشکل از 23 نفر و وابسته به اداره دینی مسلمانان قفقاز تشکیل شده است.
    
    نشریات دینی
    تغییرات صورت گرفته در حوزه دین در آذربایجان، افزایش علاقه و توجه مردم به دین و منزلت یافتن ارزش و احترام ارزش ها و عقاید که تا دیروز موهومات خوانده می شدند، حادثه و تحول متعارفی نیست. این امر، عین حال برای مقایسه واقعیت دین در جامعه جدا شده از نظام کمونیست با جوامع دیگر نیز مهم می باشد. از این نظر تحلیل عمیق احیای دینی این کشورها نیاز به زمان طولانی و مطالعات تاریخی و جامعه شناختی بسیاری است.
    بی شک در آذربایجان که نسبت با سوادی بسیار بالاست و فعالیت های روشنفکری بسیار رایج است پدیده احیای دینی بیشتر از طریق نشریات صورت می گیرد. افزایش شمار نشریات دینی، رواج موضوعات دینی در سطح مردم و در سطح روشنفکران و فرآیند غنی سازی آن با ترجمه منابع شده است. در واقع، در دوره شوروی شمار نشریات دینی چندان هم نبود. ولی همه این نشریات در انتقاد از دین و مبتنی بر آموزه آتییسم بود. در این آثار شعرا، فلاسفه و علمای آذربایجان از نقطه نظر مادی گرایی مورد بررسی قرار گرفته و بدینگونه نیز معرفی می شد.
    ترجمه و نشر اولین قرآن کریم به زبان ترکی آذربایجانی در سال 1991 حادثه بسیار مهمی در تاریخ فرهنگی آذربایجان محسوب می گردد. زیرا ترجمه قرآن توسط ضیاء بنیادوف و واسیم محمد علییف صورت گرفته و با استقبال گسترده ای مواجه شد. کتاب «معلومات مختصر پیرامون اسلام» (1985) که قبل از دهه 90 منتشر گردید در مدت کوتاهی چندین بار تجدید چاپ گردید. آثاری همچون «اسلام در قفقاز» (1991) نوشته شیخ الاسلام الله شکور پاشا زاده، «تاریخ پیغمبران مقدس» (1993) نوشته آخوند عبدالاسلام آخوند زاده، »دین و مؤسسات دینی در اذربایجان» (1991) و «نوسازی اسلام در آذربایجان» (1995) نوشته عبدالله احدوف و «شرح و ماهیت اجتماعی آن» (1987) نوشته قاسم کریموف، «دیروز و امروز دینمان) (1996) نوشته موسی قلیزاده و «خدا موجود است و بر همه چیز قادر است» (1996) نوشته قارداش حسینوف نشان می دهد دین برای نشان دادن واقعیت خود را از طریق نشریات دینی دارای چه توان عظیمی است. همچنین به عنوان یک پدیده جامعه شناختی اشاره به آن مفید است که کتاب های جیبی کوچک تحت عنوان «کتابی که همه چیز را بیان کرده است»، «یاسین»، «کلمه شهادت»، «سخنان حضرت علی (ع)» و «نماز» بر توده خواننده گسترده ای خطاب می کند. این کتب برای احیای احساسات در میان مردم علاوه بر ارائه معلومات اساسی به مناقب نیز جای گسترده ای می دهند.
    

تبلیغات