چکیده

متن

 

خروج بی رویه و غیر قانونی افراد از کشورهای چین و روسیه، بیشتر مربوط به دهه 1990 یعنی همان سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی وکاهش نظارت دولتی چین است. تغییرات، امنیت اقتصادی مردم این کشورها را به خطر انداخت و رکود اقتصادی را به همراه آورد. کاهش نظارت بر مرزهای کشورها، تقاضای نیروهای کاری و جنسی ارزان، راه را برای خرید و فروش کالاهای انسانی که به طور غیر قانونی به کشورهای پیشرفته منتقل می شدند هموارتر کرد.
    اتحاد عمل بزه کاران سازمان یافته و افراد با نفوذ دولتی این حرکتهای توده ای مردم را سهل می کرد، حرکت هایی که اغلب نقض قانون و حاکمیت ملی کشورها را به دنبال دارد. روسیه در این تجارت، اغلب از زنان و دختران جهت بهره برداری های جنسی استفاده می کند، در حالی که چین هم از زنان و هم از مردان نواحی دور افتاده «فودزی» در این تجارت استفاده می کند. این تجارت پس از گذار از نظام کمونیستی ایجاد شد. این گذار در روسیه هم جنبه های مثبت و هم منفی داشت. سهم زنان در آموزش و ترقی، همزمان با اصلاحات اقتصادی که در جامعه رخ داد، کاملا از هم پاشید. منافع اجتماعی زنان با سپردن آنها به بوروکراتها و بزه کاری های سازمان یافته که مسلما توسط مردان اداره می شد، نادیده گرفته شد. اما در چین اشتیاق برای افزایش درآمدها از راههای مختلف باعث ترقی این کـشور شـد. تفـاوت عظیـم سطـح زندگی شهری و روستایی، باعث ایجاد این تجارت شد. قاچـاق و تجـارت انسان در روسیه و چین، علی رغم آنکه در هردو کشور از نظام کمونیستی ریشه گرفته، بسیار متفاوت است.چینی ها که همیشه بهترین تجارتها را داشته اند، قاچاق را مانند هر کار جدی دیگری دنبال می کنند و افزایش درآمد در آینده را نشانه گرفته اند. بزه کاری سازمان یافته در چین، تجارت انسانها را منبع ثروتی برای ترقی کشور خود تلقی می کند. اما روسیه که مثل گذشته منابع طبیعی خود را به فروش می رساند، به این تجارت به عنوان یکی از منابع بازاری نگاه می کند.
    در روسیه زنها را مانند کالاهای گران بهای دیگری چون نفت و گاز می دزدند هم قاچاق و هم تجارت انسان بارزترین نوع نقض حقوق بشر محسوب می شود. اما زمانی که بزه کاری سازمان یافته به این تجارت به عنوان یک کار همیشگی نگاه می کند، موضوع نقض حقوق بشر مراتب کم رنگتر می شود. به همین دلیل اکثر افرادی که توسط چینی ها قاچاق می شوند، تا زمانی که بتوانند هزینه انتقال سایر اعضاء خانواده را نیز فراهم کنند، زنده می مانند. در حالی که تجار روسی به به سرنوشت زنانی که در خانه های فساد خارج کشور فروخته می شوند، توجهی ندارند. در هر دو کشور، این تجارت غیر قانونی است. در چین این تجارت که به کمک بزه کاری سازمان یافته انجام می شود وسیله ای برای رشد اقتصادی کشور محسوب می شود، در حالی که در روسیه، غارتگری را تداعی می کنند. زمانی که چین سرمایه خارجی و برگشت پول به داخل کشور را به عنوان وسیله ای برای پیشرفت اقتصادی خود تلقی می کند، روسیه از سرمایه گذاری خارجی و منابع قانونی و حتی از تجارت انسانها، سرمایه اندکی را دریافت می کند.
    چین به خاطر ازدیاد جمعیت خود ممکن است که به اتلاف منابع بشری از طریق قاچاق تن دهد. اما روسیه به خاطر کاهش فاجعه آمیز جمعیت خود، با تجارت زنانی که در سن زاد و ولد هستند بزرگترین اشتباه ممکن را مرتکب می شود. این تجارت در چین رشد اقتصادی و در روسیه رکود اقتصادی را به دنبال دارد.چین و روسیه زمان زیادی از قرن 20 را با ایدئولوژی کمونیستی زندگی کردند. کمونیسم قصد داشت تولید را رونق بخشد. نظام کمونیستی روسیه و چین، با کنترل شدید مرزها از مهاجرت گسترده مردم جلوگیری می کردند.طی سالهای اخیر به دنبال تغییر در نظام کمونیستی چین و روسیه با تحولات عظیم اقتصادی و اجتماعی روبرو شدند. کاهش پشتیبانی اجتماعی و اختلاف شدید اقتصادی در بین مناطق، از ویژگی های بارز این تغییرات بود.
    پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه از نظارت های 70 ساله خود بر مردم دست کشید. اگر چه در چین هنوز حکومت کمونیستی حاکم است، اما هم زمان این تحولات در چین نیز رخ داد. در این کشورها کنترل و نظارت دولت به دنبال تضعیف حکومت مرکزی و فساد دستگاه های دولتی، کاهش یافت. با رفتن کمونیسم، شعار تساوی حقوق زن و مرد فراموش شد. تحولات اقتصادی در روسیه افسانه دفاع از حقوق زنان را نابود کرد و امکان کسب و ادعای مالکیت را از آنان گرفت. با خصوصی شدن اموال دولتی، سرمایه های اقتصادی به زیر دست مردان انتقال یافت و زنها بدون سرمایه و بدون پشتوانه مالی باقی ماندند. مالیات ها وصول نمی شدند در نتیجه امکان پرداخت حقوق کارکنان و بازنشستگان وجود نداشت. در زمان شوروی یکی از نظریه ها، نظریه کار برای همه بود. مبادرت ورزیدن به کار یکی از حقوق اجتماعی زنان محسوب می شد. به دنبال بحران اقتصادی در روسیه پس از فروپاشی، این نظریه با مشکل روبـه رو شد. تـعداد زنـان بیـکار در روسیه افزایش یافت. با توجه به اینکه 73% این بیکاران در نواحی فقیر نشین خاور دور روسیه حضور داشتند، بسیاری از آنان برای ادامه بقا به روسپی گری روی آوردند.
    در چین به دنبال دگرگونی های اقتصادی، مردم برای ادامه زندگی مجبور شدند خود را با شرایط وفق دهند. اما مردم فقیر کشاورز و ماهی گیر نواحی جنوب بیکار ماندند. بسیاری از مردم نواحی فودزی و گواندونگ به خاطر در اختیار نداشتن زمین کافی برای کشاورزی از امکان پیشرفت در کشور محروم شدند. در حالی که بسیاری توانستند در شرایط رشد سریع اقتصادی، ترقی کنند. این عدم تناسب امکانات اقتصادی در چین و رکود اقتصادی در روسیه، مهاجرت های غیر قانونی افراد را به دنبال داشت. در دو کشور، گروههای بزه کار با نفوذی تشکیل شدند که وابسته به تشکیلات کمونیستی بودند و به هنگام فقدان عملکرد صحیح از جانب دولت، کنترل تحولات اقتصادی و سیاسی را به دست می گرفتند. بسیاری از این گروهها هویت مشخصی ندارند و هنوز هم به صورت ناشناس به فعالیت های خود می پردازند.اما نکته قابل توجه اینجاست که در هر دو کشور تبانی این گروه ها با افراد با نفوذ دولتی راه را برای انجام فعالیت های آنها هموارتر کرده است. این گروه ها با دولتمردان سایر کشورها و گروه های بزه کار بین المللی همکاری های دو جانبه دارند.
    موفقیت تجارت در چین و روسیه بیش از همه مدیون افراد با نفوذ دستگاه های دولتی و گسترش روابط بین المللی آنها است. مناطق جنوبی چین و خاوردور روسیه مناطقی هستند که دولت مرکزی کمتر بر آنها نظارت دارد بنابراین، این مناطق محدوده مناسبی برای اجرای عملیات این گروه ها هستند. تجارت و قاچاق انسان بیشتر در این مناطق گسترش یافته است، اما آنها هرگز به این مناطق اکتفا نمی کنند. افراد زیادی در چین و روسیه وجود دارند که برای پیدا کردن کار و ساختن یک زندگی تازه، حاضرند به خارج از کشور بروند. مشکلاتی که بر سر راه اقامت های قانونی در کشورهای مهاجر پذیر وجود دارد، باعث شده است که افراد بسیاری از خروج قانونی ناامید شوند. مردم فقیر نشین فودزی و زنان روس هیچ کدام قادر نیستند هزینه مالی مهاجرت های قانــونی را متـقبل شوند. بنابراین این افراد به تجار انسان روی می آورند که قادرند آنها را به طور غیر قانونی به هر کجای دنیا که آنها بخواهند،انتقال دهند. بزه کاران سازمان یافته در چین، از زنان برای سوء استفاده های جنسی استفاده می کنند اما هدف اصلی آنها قاچاق مردان به خارج از کشور به عنوان نیروی کار است. این گروه ها بیش ازهمه، از مردان ناحیه فودزی استفاده می کنند که حاضرند کارهای فیزیکی سنگین را به عهده بگیرند. بررسی های سازمان های مدافع حقوق بشر آمریکا نشان داده است که 95درصد مهاجران غیر قانونی، مردانی هستند که قادرند بدترین شرایط را متحمل شوند. در نواحی جنوبی چین مانند فودزی و گواندونگ که مردان جوان قادر به تحصیل و همچنین حاضر به ادامه زندگی دشوار خود نیستند، به این نوع مهاجرت ها تمایل بیشتری دارند.در شرایطی که قاچاق چیان چینی قشر فقیر و بی سواد جامعه را هدف قرار داده اند تجار روسی در انتخاب زنان برای فروش از روش های دیگری استفاده می کنند. تحقیقات سازمان های مدافع حقوق بشر در سن پترزبورگ نشان می دهد که دلایل مشخصی برای خروج مردم از کشور در دست نیست.
    برخی از زنانی که به فروش می رسند، زنانی خودساخته هستند که برای یافتن کار حاضر به خروج از کشور شده اند حتی اگر مجبور شوند برای رهایی از شرایط سخت زندگی خود تن به خود فروشی دهند.تجار، زنان روس را از همه مناطق کشور، به خصوص از مناطق محرومی که محدودیت اقتصادی بیشتری دارند، جمع آوری می کنند. بیشتر زنان، مادران تنهایی هستند که توانایی نگهداری از فرزندان خود را ندارند. توجه تجار بیشتر به سمت زنانی است که در شرق دور روسیه و یا در نواحی فقیر نشین اورال و سیبری زندگی می کنند. مصاحبه با زنان خاور دور نشان داده است که بسیاری از این زنان تحصیلات متوسطه دارند و به خاطر فرار از آینده ای نامعلوم وزندگی غم بار نواحی محروم، به روسپی گری روی آورده اند.
    بی خانمان ها، کودکان خانواده های بدرفتار و دائم الخمر، کودکان بی سرپرست، همه اینها جزء کالاهای بالقوه تجار انسان محسوب می شوند. هدف دیگر تجار انسان استفاده از زنانی است که در زندگی زناشویی خود مورد بدرفتاری قرار می گیرند. زورگویی به زنان در روسیه تاریخچه ای طولانی مدت دارد اما با فروپاشی شوروی و بحران اقتصادی که به دنبال آن پیش آمد علاوه بر فشارهای جنسی، فشارهای خانوادگی را نیز به آن افزود. تجارت غیر قانونی و قاچاق انسان با عدم مسؤولیت پذیری خانواده ها ارتباط تنگا تنگ دارد. در چین بسیاری از پسر بچه ها نقش نان آور خانواده را بر عهده دارند، در مقابل در روسیه زنها تکیه گاه اصلی جامعه محسوب می شوند. در چین تمایل بیش از اندازه والدین برای داشتن فرزندان پسر(به دلیل غم خوار و پشتیبان بودن خانواده در زمان کهولت)، باعث افزایش تعداد مردان این کشور نسبت به زنان شده است. در شرایطی که هیچ نوع تضمینی از جانب دولت برای حمایت از مردمی که به سن کهولت رسیده اند وجود ندارد، اعضای خانواده به کمک های فرزندان پسر چشم می دوزند. بنابراین مردان در شرایطی که کشورشان حق یک زندگی متعادل را به آنها نمی دهد، برای کمک به خانواده های خود به خارج از کشور می روند.
    اما زنان روس همیشه در تاریخ، فرهنگ و ادبیات روس، امید و پشتوانه کشور بوده اند. کلمه مادر و وطن یک معنی را می دهند. اما پس از فروپاشی تغییر شرایطی که در زندگی زنان ایجاد شد آنها را با مشکلات زیادی روبه رو ساخت.زنان میان سال قادر به نگهداری فرزندان خردسال و حتی بزرگسال خود نیستند. زنان جوان هم که اغلب تنها هستند، مسئولیت عظیمی را بر عهده دارند زیرا باید هم از فرزندان و هم از والدین خود نگهداری کنند. در چنین شرایطی اغلب زنان با پیشنهادهای مالی از سوی تجار انسان، موافقت می کنند.این افراد اغلب به مقصد نهایی خود چندان اهمیت نمی دهند. چینی های نواحی فودزی و شانگهای برای استفاده های جنسی معمولا به آفریقا، کانادا، میامی، تایوان و آمریکا فروخته می شوند. دختر بچه های روسی عملاً به بیشتر کشورهای آسیایی، اروپا، آمریکا و حتی به کشورهای آمریکای لاتین فروخته می شوند. تعداد افرادی که به کشورهای اروپای غربی فروخته می شوند به ده ها و یا صدها هزار نفر می رسند.
    در خاور دور روسیه گروه های سازمان یافته با کشورهای ژاپن و کره همکاری می کنند. این دو کشور زنها را به چین، ژاپن، کره، تایلند و دیگر کشورهای مناطق اقیانوس آرام می فرستند . چنین ارتباطاتی برای گروههای روسی اهمیت بسیاری دارد زیرا ژاپنی ها در این زمینه تجربه چندین و چند ساله دارند.گروه هایی که در قفقاز فعالیت می کنند زنان را به خانه های فساد در ترکیه، قبرس و کشورهای خاور نزدیک می فروشند. زنان قزاقستان به بحرین فروخته می شوند جایی که رابط های مسلمان امکان تشکیل یک منطقه تجاری آزاد را برای این کار به تجار انسان می دهند. بیشتر زنان روسی به چین فروخته می شوند و بخشی نیز به کره جنوبی و ژاپن منتقل می شوند. البته این دو کشور به دلیل هزینه های بالای نقل و انتقال و همچنین تنظیم گذرنامه ها مورد استقبال قرار نمی گیرند. اما سازمان هایی وجود دارند که به طور قانونی اقدام به خروج افراد از کشور می کنند. آمار رسمی بخش امور داخلی منطقه خابارفسکی نشان می دهد طی یک سال گذشته 27 کمپانی به ثبت رسیده است که افراد را برای کار در خارج از کشور استخدام می کنند. معمولا این شرکت ها بیشتر به دختر بچه ها نیاز دارند. در 6 ماه اول سال 2000 بیش از 400 نفر از طریق این شرکت ها به خارج از کشور منتقل شدند. از بین آنان 240 نفر به کره جنوبی 160 نفر به ژاپن و 5 نفر به چین اعزام شدند. بسیاری از زنان روسی به طور غیر قانونی به چین فرستاده می شوند زیرا کنترل در مرز روسیه با چین از شدت کمتری نسبت به مرز روسیه با سایر کشورهای آسیایی برخوردار است.تجار انسان زنان اسلاوی را به بلژیک، ایتالیا، نیوزلند و آلمان که بیش از همه خواستار زنان بلوند هستند، می فرستند.محققان هلندی نشان داده اند که یک سوم از زنانی که به طور غیرقانونی به روسپی گری در نیوزلند مشغول هستند را زنان اکراینی و روسی تشکیل می دهند.
    تجار چینی کالاهای انسانی خود را به آمریکا، کانادا، اروپای غربی، آمریکای لاتین، ژاپن، تایوان و استرالیا می فرستند. انتقال این افراد به وسیله هواپیما صورت می گیرد اما از سال 1990 به طور عمده با کشتی حمل می شوند.گروه هایی که در چین و روسیه به قاچاق انسانها مشغول هستند، سیستم عملکردی متفاوتی دارند. گروه های چینی از روش های سنتی استفاده می کنند. شعبه های خود را در تمام نقاط دنیا گسترش داده اند. طبق آخرین بررسی های اینترپل، در اروپا هیچ گروه مستقلی وجود ندارد که به طور مجزا عمل کند، بلکه همه این گروه ها زیر نظر گروه اصلی در پکن سازمان دهی می شوند. بیشتر گروه های روسی در سال 1990 ایجاد شده اند و اغلب اعضای آن تبه کارانی هستند که در حال حاضر به تجارت زنان و قاچاق مواد مخدر می پردازند. تا کنون در آمریکا قانونی در رابطه با منع تجارت کالاهای زنده انسانی به تصویب نرسیـده است به همین دلیل هیچ اقدام قانونی برای قربانیان این عملیات، زنان ربوده شده، بازگرداندن آنها و دفاع از حقوقشان انجام نمی گیرد. در بیشتر کشورهای دنیا افراد قربانی انتظار هیچ گونه دفاعی از جانب کشوری که به آن پناهنده شده اند ندارند. کالاهای انسانی برای بزه کاران سازمان یافته بین المللی کالاهایی مهم و سود بخش محسوب می شوند و به طور مکرر سودآور هستند. تحقیقات گسترده متخصصین آمریکایی نشان می دهد که این گروهها 90درصد سود کامل از این تجارت کسب می کنند و بخشی از آن را به عنوان رشوه به کشور های مقصد می دهند، مثلا آمریکا که بیشتر مقصد نهایی این کالاهاست. در واقع این مبالغ به عنوان رشوه به کارمندان دولتی داده می شود تا برای جابجایی کالاهای انسانی مشکلی ایجاد نکنند.
    فرانسوی ها طی تحقیقات خود در سال 2000 به این نتیجه رسیدند که این گروه ها روزانه 750 هزار دلار سود دریافت می کردند و بین دو مرکز معادله 250 میلیون دلار پول شویی انجام می شد.تجارت زنان در روسیه با آنچه در چین انجام می شود بسیار متفاوت است. تجارت در چین مانند یک سازمان عمل می کند و بخشی از درآمدها در منطقه محروم فودزی سرمایه گذاری می شود. اما در روسیه این تجارت مانند سازمان عمل نمی کند آنها زنان را با کمترین قیمت به گروهک های دیگر در بیشتر کشورهای اروپای شرقی می فروشند به همین دلیل درآمد کمتری را نسبت به چینی ها دریافت می کنند. چینی ها ضمن سود آوری از طریق این تجارت برای آینده کشور خود، طرح ریزی می کنند. سود حاصل از این تجارت ها برای آبادانی کشور، ساخت کارخانه های بزرگ و کوچک مراکز خرید و غیره سرمایه گذاری می شود.
    

تبلیغات