چکیده

متن


مقدمه
    دهه آخر قرن بیستم شاهد تغییرات جدی در نقشه سیاسی دنیا بوده ایم. در این دوره شوروی از صحنه جهانی حذف گردید، دولتهای تازه به استقلال رسیده جای آن را گرفتند و مسائل نظامی و اقتصادی، امنیت منطقه ای را تهدید نمودند. آذربایجان نیز به عنوان یکی از کشورهای قفقاز جنوبی در این فرایند، استقلال خود را به دست آورد و برای ادغام در نظام سیاسی و اقتصادی بین الملل تلاش نمود. آذربایجان که بعد از استقلال با جنبش جدایی طلب قره باغ کوهستانی مواجه گردیده بود برای جلب حمایت جهانی تلاش نمود ولی به نتیجه مدنظر خود دست نیافت.
    در این مجال، خطوط اصلی جدال قدرت بین ایالات متحده، روسیه، ایران و ترکیه در قفقاز جنوبی و روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی ایالات متحده و آذربایجان مورد ارزیابی قرار گرفته است. اگرچه کشورهای قفقاز جنوبی از اوایل دهه 90 برای حفظ ثبات و امنیت منطقه دست به ابتکاراتی زده اند، ولی به نتیجه مشخص منجر نشده است. همچنین روابط فدراسیون روسیه با کشورهای منطقه و ظهور مسایل قومی، ورود و مداخله قدرتهای بزرگ در منطقه را از یک نظر محدود ساخته است.
    رقابت قدرتهای جهانی بر سر قفقاز جنوبی قفقاز جنوبی بعد از فروپاشی شوروی به دلیل موقعیت ژئوپولتیک و منابع طبیعی غنی، در کانون توجـه دولتهـای خارجـی قـرار داشتـه است. در این ارتباط، از کشورهای منطقه ترکیـه و ایـران دسـت به ابتـکارات منطقه ای زدند. اگرچه این کشورها قبل از ایالات متحده برای استقرار در منطقه تلاش کردند ولی به علت توان سیاسی و اقتصادی کم نتوانستد به تلاشهای خود ادامه دهند.
    کشورهای منطقه در سالهای اول استقلال، انتظارات زیادی از ترکیه و ایران داشتند. به خصوص، ایران در سال 1992 برای توقف عملیات نظامی بین ارمنستان و آذربایجان اقدام به میانجیگری نموده، در پی کسب جایگاه سیاسی و اقتصادی در این کشورها بود. ولی اقدام ارامنه در نقض آتش بس و اشغال اراضی آذربایجان موجب ادامه درگیریها و شکست این ابتکار گردید. در این دوره علاوه بر رقابت ایران و ترکیه بین روسیه و ترکیه نیز رقابت جریان داشت. اگرچه به نظر می رسد که روسیه از منطقه دور شده ولی کنترل مکانیسمهای سیاسی و اقتصادی منطقه را هنوز در دستهای خود داشت. در آموزه نظامی روسیه که در نوامبر 1993 به تصویب رسید جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع در حوزه توسعه مکانیسمهای دفاع جمعی در داخل، در الویت قرار گرفت. بر اساس این آموزه، روسیه در محیط نزدیک خود جغرافیای شوروی را به عنوان حوزه امنیت ملی خود محسوب می کند.
    یکی از دلایل توجه ایالات متحده به قفقاز، قرار گرفتن این منطقــه در تقاطع راههای ترانزیتی و منابع غنی انرژی آذربایجان می باشـد.
    ایالات متحده برای جلوگیری از تصاحب مجدد منابع مذکور توسط روسیه برای حفظ استقلال آذربایجان و ادغام آن در نظام بین الملل، آذربایجان را از نظر مالی و سیاسی مورد حمایت خود قرار داد. ایالات متحده در تلاش خود برای حل مسایل منطقه از توقف درگیریها استقبال نمود و برای استقرار در منطقه با توجه به نفوذ تاریخی ترکیه در منطقه با این کشور همکاری نمود. از این دوره، ایالات متحده، قفقاز را «منطقه منافع حیاتی» و ناتو نیز آن را «منطقه استراتژیک» اعلان نمودند. بدین ترتیب قفقاز جنوبی در چارچوب منافع استراتژیک قدرتهای مهمی همچون ایالات متحده، روسیه، ترکیه و ایران اهمیت عمده ای کسب نمود. قفقاز جنوبی به طور کلی از نقطه نظر غرب و به خصوص از نقطه نظر ایالات متحده برای مهار و محاصره ایران و روسیه، دسترسی به منابع انرژی منطقه، استفاده از آن به عنوان پایگاهی برای مبارزه با فعالیتهای تروریستی و سیاستهای جهانی خود در عین حال دسترسی به آسیای میانه به عنوان یک پل دارای اهمیت می باشد.
   
    جایگاه آذربایجان در ژئوپولتیک قفقاز جنوبی
    آذربایجان پرجمعیت ترین و ازنظر وسعت بزرگترین کشور منطقه قفقاز جنوبی است که به علت موقعیت ژئوپولتیکی اش در پروژه خطوط ترانزیت شمال و جنوب جایگاه مهمی دارد. همچنین منابع طبیعی و انرژی بر اهمیت ژئوپولتیک آذربایجان در دوره شوروی چندان مشخص نگردید ولی این خصوصیات بعد از استقلال توجهات را به خود جلب کرد. به خصوص، منابع غنی انرژی آذربایجان را در دوره بعد از استقلال در رقابت جهانی به کانون جاذبه تبدیل نمود. ضعف نظامی و اقتصادی اوایل استقلال موقعیت ژئوپولتیک آذربایجان را به یک عامل منفی تبدیل نمود. آذربایجان بر اثر وابستگی به شرکتهای نفتی بیگانه برای استخراج و دسترسی به بازارهای بین المللی مجبور گردید تا روابط خود را با دول منطقه بر تقاضاهای آنها مبتنی سازد.
    شورای عالی آذربایجان از اواخر دهه 80 برای استفاده از منابع غنی انرژی خود با شرکتهای خارجی مذاکرات خود را شروع کرد و سرانجام در 21 سپتامبر 1994 قرارداد نفتی موسوم به قرارداد قرن را امضا نمود. در نتیجه عدم دعوت ایران به علت فشار ایالات متحده و اعطای سهم پایین تر از حد انتظار آن کشور به روسیه، در سیاستهای این کشورها در قبال آذربایجان تغییرات عمده ای صورت گرفت.
   
    مسئله قره باغ و تبصره 907 قانون حمایت از آزادی
    ایالات متحده در سال 1991 قانون ویژه ای برای ارائه کمکهای اقتصادی به جمهوریهای جدید به تصویب رساند. این قانون اعطای کمکهای اقتصادی به آذربایجان را هم پیش بینی می کرد. ولی در نتیجه فعالیتهای تبلیغاتی لابی ارمنی در کنگره و سنای ایالات متحده با استناد به محاصره ارمنستان و قره باغ توسط آذربایجان محدودیتهای ویژه برای آذربایجان در نظر گرفته شد. تبصره 907 قانون حمایت از آزادی ارائه کمک به حکومت آذربایجان را ممنوع می ساخت.
    اگرچه آذربایجان در همه مذاکرات خود با ایالات متحده خواهان لغو تبصره 907 گردید، ولی تغییری صورت نگرفت. حیدر علی اف در سپتامبر 1993 نامه ای به رئیس جمهور وقت ایالات متحده بیل کلینتون، معاون رئیس جمهور آلبرت گور و رئیس کنگره توماس فولی نوشته و تبصره 907 را مانعی در راه توسعه روابط دوجانبه خوانده بود. معاون امور دولتهای تازه به استقلال رسیده وزارت امور خارجه ایالات متحده استروب تالبوت در دیدار خود با علی اف جواب نامه کلینتون را به وی تقدیم داشت. همچنین، مقامات کمیته امور مهاجرین ایالات متحده که در این اثنا از ارمنستان و آذربایجان دیدار می کردند در گزارش سفر خود به منطقه بر لزوم لغو تبصره 907 و یا ایجاد ترتیباتی برای تسهیل کمکها به آذربایجان تأکید نمودند.
    آذربایجان اگرچه در سالهای متوالی برای لغو تبصره 907 تلاش نمود ولی موفقیتی به دست نیاورد. بعد از آنکه ایالات متحده در اراضی خود طعم تروریسم را چشید تصمیم به لغو این تبصره گرفت و در 24 اکتبر 2001 سنا، در 14 نوامبر کمیسیون سازش دو جناح کنگره، در 19 دسامبر 2001 نیز مجلس نمایندگان تصمیم مربوط به الغای این تبصره تا پایان سال 2002 را تصویب نمودند. نکته منفی این تصمیم آن بود که برای یک سال بوده و از آن تاریخ تا سال 2004 هر ساله تمدید می گردد.
    از نظر آذربایجان ایالات متحده در اجرای پروژه اعطای کمکهای مالی به کشورهای تازه به استقلال رسیده نسبت به این کشور تبعیض قائل شده است. در حالی که از سال 1991 تا سال 2004 این کشور به ارمنستان 2/1 میلیارد دلار (سرانه 350 دلار) اعطا کرده است. همچنین ایالات متحده بر اساس این پروژه، قره باغ را به عنوان یک دولت مستقل به رسمیت شناخته و به این منطقه کمکهای وپژه ای اعطا نموده است. در نتیجه اعتراضات حکومت آذربایجان، پروژه کمک رسانی مذکور، به شرط آنکه منطقه قره باغ را نیز دربر گیرد به پروژه کمک رسانی به آذربایجان تغییر نام یافت.
   
    درخواست ایالات متحده از آذربایجان برای واگذاری پایگاه نظامی
    ایالات متحده تا اواخر دهه 90 برای استقرار سیاسی و اقتصادی در قفقاز جنوبی اهمیت قائل بود و بعد از 11 سپتامبر 2001 در چارچوب مبارزه با تروریسم بین الملل اقدامات خود را برای استقرار در منطقه افزایش داد. همچنین ایالات متحده از اواخر دهه 90 برای ایجاد پایگاه نظامی در آذربایجان و گرجستان دست به اقداماتی زده است.
    ایالات متحده از سال 2003 تا کنون مذاکراتی برای ایجاد پایگاه در آذربایجان آغاز نموده است. رئیس جمهور سابق آذربایجان حیدر علی اف سیاست موفقی برای ایجاد تعادل بین روسیه، ایالات متحده و ایران تعقیب نموده، با عدم جوابگویی صریح به این درخواست پایگاه از آذربایجان دوباره مطرح گردید.
    در دوره ای که موضوع درخواست ایالات متحده از آذربایجان برای واگذاری پایگاه مطرح می گردید الهام علی اف در اوایل آگوست 2004 قانون امنیت ملی آذربایجان را که استقرار نیروهای خارجی در اراضی آذربایجان را ممنوع می ساخت امضا نمود. بدین ترتیب نگرانیهای ایران و روسیه را تا حدود معینی کاهش داده و شرایط چانه زنی با ایالات متحده را دشوارتر ساخت.
    در دوره ای که ایالات متحده بعد از عملیات عراق فشارهای خود را بر ایران افزایش داده است مسافرت محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران که مکرراً به تأخیر انداخته شده بود، صورت گرفت. در جریان مسافرت مذکور پیامهای دلگرم کننده ای بین طرفین رد و بدل گردید و ایران ضمن آنکه ارمنستان را به اشغال اراضی قره باغ متهم نمود حمایت خود را از تمامیت ارضی آذربایجان اعلام داشت.
    ایالات متحده همیشه از نزدیکی ایران و آذربایجان احساس نگرانی کرده است. بلافاصله بعد از دیدار خاتمی، وزیر دفاع ایالات متحده دونالد رامسفلد از آذربایجان دیدار نمود. رامسفلد در این دیدار در زمانی که تخلیه نیروهای آمریکایی مستقر در آلمان و اروپا مورد بحث بود در چارچوب تأمین امنیت خطوط لوله باکو ـ تفلیس جیهان درخواست تأسیس پایگاه نظامی در آذربایجان را مجدداً مطرح نمود. در واقع، هرگونه عملیات تروریستی بر علیه خطوط لوله مذکور لزوم تأسیس پایگاه نظامی خواهد شد.
    در خصوص تخلیه نیروهای آمریکایی مستقر در اروپا به علت عدم حمایت آلمان و فرانسه از عملیات عراق خبرهای ضد و نقیضی منتشر شد. در بیانیه وزارت دفاع ایالات متحده اظهار شد که اکثریت 100 هزار نیروی آمریکایی مستقر در آلمان و اروپای غربی به کشور خود باز خواهند گشت و بخش دیگر در کشورهای اروپای شرقی که به عضویت ناتو درآمده اند (لهستان و بلغارستان) مستقر خواهند شد. همچنین، رامسفلد علاوه بر کشورهای اروپای شرقی از وجود پروژه ای برای تأسیس پایگاه در بعضی از جمهوریهای شوروی سابق خبر داد. ارزیابی کارشناسان نشان می دهد که منظور وی از این کشورها آذربایجان، قزاقستان و گرجستان می باشد. به نظر می رسد ایالات متحده با تأسیس پایگاه نظامی در این کشورها در پی تأمین امنیت خطوط لوله نفت و منابع انرژی، مبارزه با تروریسم و کنترل ایران و روسیه می باشد و با این اقدام فرصت «کنترل نزدیک» ایران را به دست خواهد آورد.
    معاون وزیر امورخارجه ایالات متحده در دیدار از آذربایجان با وزیر دفاع آذربایجان دیدار و در مورد مسئله تشکیل واحدهای موقت نظامی ایالات متحده در آذربایجان با وی گفتگو نمود. انتظار می رود این واحدهای نظامی در مناطق تحت اشغال ارمنستان در نواحی جبراییلی، زنگیلان و فصول مستقر گردند. روزنامه آذربایجانی زرکالو براساس اطلاعات ارائه شده توسط مقامات وزارت امورخارجه ایالات متحده ادعا نموده است که دو کشور در خصوص مسئله تأسیس پایگاه موقت نظامی به توافق رسیده اند و مذاکره در مورد جزئیات مسئله ادامه دارد. این امر موجبات نگرانی ارمنستان و ایران را فراهم آورده است. بزرگترین نگرانی ایران این است که نواحی فوق در همسایگی ایران قرارداد و با استقرار نیروهای آمریکایی در این نواحی ایالات متحده در مجاورت ایران قرار خواهد گرفت. ارمنستان نیز این اراضی خارج از قره باغ را به عنوان عنصر چانه زنی به کار می برد. اگر ایالات متحده بخواهد در این نواحی پایگاه تأسیس پایگاه در این نواحی علاوه بر به هم زدن موازنه قدرت در منطقه موجب توسعه روابط سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران، روسیه و ارمنستان نیز خواهد شد. این کشورها با طرح مسئله رژیم حقوقی دریای خزر و به منظور تحت فشار قرار دادن آذربایجان می توانند به نمایش قدرت بپردازند.
    رامسفلد در دیدار با وزیر دفاع روسیه سرگئی ایوانوف اظهار داشت که ایالات متحده در پی استقرار نیروهای خود در نواحی هم مرز با روسیه می باشند. اگرچه ایالات متحده در خصوص اینکه نیروهای آمریکایی در کدامیک از کشورهای نزدیک به مرز روسیه مستقر خواهند شد اظهار نظری ننموده ولی همه بر این اتفاقند که منظور وی از این کشورها، کشورهای بالتیک، آذربایجان، گرجستان و قزاقستان بوده است. ژنرال چالز والد از وزارت دفاع ایالات متحده در مصاحبه با روزنامهDefence News اظهار داشته است که فرماندهی ارتش ایالات متحده در اروپا در پی تقویت حضور نظامی این کشور در حوزه دریای خزر و آفریقا می باشد. والد ضمن بیان اینکه ایالات متحده در میان کشورهای حوزه خزر قبل از هرچیز خواهان تشکیل یک واحد موقت نظامی در آذربایجان می باشد اظهار داشت که این واحد مسئول حفظ امنیت خطوط لوله و منابع نفتی است. در این ارتباط ایالات متحده در آگوست 2003 و اوایل سال 2004 مانورهای نظامی مشترک با آذربایجان برگزار نموده است. در اواخر سال 2004 نیز دو کشور در چارچوب برنامه مشارکت برای صلح ناتو، مانور Cooperative Best Effort را در آذربایجان برگزار نمودند.
    روسیه از استقرار و تأسیس پایگاههای نظامی ایالات متحده در جمهوریهای شوروی سابق نگران می باشد و این نگرانی خود را به طرق گوناگون اظهار داشته است. به هنگام طرح درخواست ایالات متحده از آذربایجان برای واگذاری پایگاه نظامی، سفیر روسیه در آذربایجان اظهار داشت که در صورت تأسیس پایگاه ایالات متحده در منطقه آذربایجان، در حل مسئله قره باغ می تواند با مشکلات جدی مواجه گردد. او حکومت آذربایجان را تهدید نمود. همچنین، روسیه با طرح همکاری استراتژیک با ارمنستان اراده خود را برای توسعه روابط دوجانبه با ارمنستان نشان داد.
    نکته قابل تأمل دیگر این است که با وجود درخواست ایالات متحده از آذربایجان برای واگذاری پایگاه نظامی، این کشور اظهار نظری در مورد پایگاه شماره 102 روسیه در ارمنستان ننموده است. ارمنستان با اینکه قلعه روسیه در قفقاز محسوب می گردد نسبت به کشورهای آذربایجان و گرجستان بیشترین کمک را از ایالات متحده دریافت می دارد. ایالات متحده بعد ازرژیم صهیونیستی بیشترین کمک را در اختیار ارمنستان قرار می دهد. استقرار ایالات متحده در قفقاز جنوبی، روسیه را به افزایش حضور نظامی خود در منطقه سوق خواهد داد. به عبارت دیگر، در زمانی که ایالات متحده برای استقرار در منطقه تلاش می کند نمی تواند از روسیه رعایت محدودیت سلاح را تقاضا نماید.
   
    نتیجه
    برآوردن تقاضای ایالات متحده برای واگذاری پایگاه نظامی به این کشور در شرایط فعلی مشکل است. اما در کوتاه و میان مدت این کشور باید روسیه را اقناع نماید و در صورت اقناع روسیه، شاید اعتراضات ایران چندان مؤثر نشود. به هر روی دولت آذربایجان در مقابل واگذاری پایگاه به ایالات متحده موارد زیر را در نظر دارد:
   
    ـ جلوگیری از افزایش دیدگاههای ضد آذربایجانی در کنگره و سنای ایالات متحده در نتیجه فعالیتهای تبلیغاتی لابی ارمنی.
    ـ الغای اجرای تبصره شماره 907 که علیرغم اشغال هفت منطقه آذربایجانی خارج از قره باغ توسط ارمنستان آذربایجان را دولت مهاجم خوانده هرگونه کمک به آن را غیرقانونی اعلان کرده است.
   
    ـ ایالات متحده قره باغ را نباید یک واحد جداگانه ببیند و در این ارتباط نیز کمکهای این کشور به قره باغ باید در چارچوب پروژه کمک به آذربایجان صورت گیرد.
   
    ـ اعمال فشار به ارمنستان برای درپیش گرفتن سیاست سازش طلبانه.
   
    اگر قبل از آنکه ایالات متحده، روسیه را اقناع کند آذربایجان اقدام به واگذاری پایگاه به ایالات متحده بنماید، به ویژه در خصوص مسئله قره باغ کوهستانی، می تواند با مشکلات جدی مواجه گردد. نکته مهم دیگر اینکه به هنگام طرح این موضوع به نظر می رسد که ایالات متحده در برابر روسیه، آذربایجان را تنها گذاشته است. درواقع، از نقطه نظر آذربایجان، سیاست ایجاب می کند که آذربایجان مخاطب روسیه در این مسئله قرار نگیرد و بعد از اقناع روسیه، آذربایجان اقدام به واگذاری پایگاه کند. از ورود به بازی رقابت ایالات متحده ـ روسیه و ایالات متحده ـ ایران خودداری کند و برای تداوم و توسعه روابط دوجانبه با ایران و روسیه تلاش کند.
   

تبلیغات