چکیده

متن


کشورهای آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان در خشکی محصور بوده و برای راهیابی به دریای آزاد به همسایگان خود نیازمند هستند. لذا این جمهوری های تازه استقلال یافته برای انتقال نفت و گاز خود می باید از طریق لوله گذاری اقدام نمایند و با ایجاد خطوط لوله، نفت و گاز خود را به دریای آزاد رسانیده و از آنجا با نفت کش به کشورهای متقاضی ارسال نمایند.
    تنها مسیر کنونی همان راه روسیه است که از زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق دایر بوده است. اکنون با توجه به فرسوده شدن خطوط لوله قدیمی و برای بیرون آمدن از بن بست فعلی که استقلال این جمهوری ها را تهدید می کند احداث خطوط لوله جدید لازم به نظر می رسد. به طور کلی پنج مسیر برای انتقال نفت و گاز حوزه دریای خزر پیش بینی شده است. مسیرهای شمالی، غربی، شرقی، جنوب شرقی و جنوبی راههای مختلفی هستند که می توانند منابع نفت و گاز حوزه دریای خزر را به بازارهای جهانی هدایت نمایند. اکنون هر یک از این مسیرها را مورد برررسی قرار می دهیم.
    1ـ مسیر شمالی خط لوله قزاقستان ـ روسیه ـ بندر نوروسیسک
    خط مذکور که در قزاقستان به خط لوله روسیه نیز شهرت دارد در سال 1970 احداث گردیده و هم اکنون نیز فعال می باشد. طول این خط لوله1280 کیلومتر است که ظرفیت سالانه آن انتقال 30 میلیون تن نفت می باشد و برای ساخت مسیرهای جدید رقمی را بین 8/3 تا 5/4 میلیارد دلار تخمین زده اند. این خط از آذربایجان و قزاقستان شروع شده و با عـبور از روسیـه بـه بـنـدر نوروسیسـک در ساحــل دریای سیاه می رسد. از آنجا که نزدیک به 30 سال از عمر این خط لوله می گذرد کاملاٌ فرسوده گردیده است و این احتمال وجود دارد که خط لوله دیگری در مسیر فوق ساخته شود1. در حال حاضر خطوط قدیمی در اتحاد جماهیر شوروی سابق نفت آذربایجان و قزاقستان را به بازارهای جهانی منتقل می کنند. این خطوط لوله که هم اکنون به مسیرهای شمالی معروفند شامل:
   
    1) تنگیز ـ سامارا ـ اروپا
   
    2) تنگیز ـ ولگاگراد ـ نوروسیسک
   
    3) تنگیز ـ کومسومولسک ـ نوروسیسک
   
    4) باکو ـ گروزنی ـ نوروسیسک
   
    می باشد. مزیت مسیر اخیر که با عبور از داغستان و چچن به موازات کوههای قفقاز امتداد یافته و به ساحل دریای سیاه می رسد در آن است که طول آن از سایر مسیرها کوتاه تر است. طول مسیری که از چچن می گذرد 1400 کیلومتر است. 200 کیلومتر از این مسیر در آذربایجان بازساری شده است. مع الوصف به نظر می رسد این طرح انتقال به شکست خواهد انجامید چرا که این خطوط لوله در بسیاری از قسمتها تقریباً پوسیده است و هزینه تعمیر آن 300 میلیون دلار برآورد شده است و از طرف دیگر این خط لوله مورد حمله جدایی طلبان چچن نیز قرار می گیرد2. این مسیر از آنجا که کشورهای نفت خیز حوزه خزر را همچنان وابسته به روسیه نگه می دارد مورد توجه آنها قرار نگرفته است و استراتژیستهای روس صریحاً ضرورت حفظ سلطه روسیه بر بخش انرژی در جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع (CIS) و جلوگیری از نفوذ غرب را مورد تأکید قرار داده اند. از دیدگاه رهبران روسیه دو ملاحظه جدی در سیاستهای امنیتی وجود دارد: تضمین ادامه عرضه نفت و مواد اولیه روسیه به بازارهای آسیای مرکزی و قفقاز و تعهد نظامی روسیه به دخالت در بحرانهایی که در منطقه خارج نزدیک رخ می دهد3. از طرف دیگر ایالات متحده آمریکا که 50 درصد از نفت خود را از خارج وارد می کند مایل نیست که سرنوشت عرضه نفت و گاز حوزه خزر در دستان روسیه باشد. زیرا روسیه هر زمان که بخواهد می تواند جلوی عرضه نفت قزاقستان و آذربایجان را بگیرد.
    به عنوان نمونه در پی قرارداد شورون با قزاقستان مسکو ابتدا اجازه عبور نفت خام از طریق خطوط لوله اش را رد کرده بود اما بعداً محدودیتهایی که بر میزان نفتی می تواند از طریق خطوط لوله اش عبور کند را اعمال نمود و یک سری تعرفه های سنگین را تحمیل کرد. تمام این مانورها بدین دلیل بود که روسیه بتواند عضو کنسرسیوم خط لوله دریای خزر باشد که با هزینه 2 میلیارد دلار از قزاقستان به نوروسیسک ساخته خواهد شد4. گذشته از تمامی این موارد مشکلات اقتصادی، امنیتی و حتی زیست محیطی برای احداث خط لوله در این مسیر وجود دارد. در سال 1997 کنسرسیوم خط لوله دریای خزر بعد از مباحثات فراوان قراردادی برای احداث یک خط لوله از قراقستان به نوروسیسک منعقد نمود. طول این خط پیشنهادی تقریباً 1700 کیلومتر بود. این مسیر حدود 5/2 میلیارد دلار هزینه در بر دارد و به دنبال احداث آن لازم است پایانه صادراتی جدیدی در فاصله چند مایلی از پایانه موجود در نوروسیسک احداث شود. نفتی که از طریق این خطوط لوله منتقل خواهد شد در پایانه روسی نوروسیسک در نفتکش بارگیری شده و با عبور از تنگه های بسفروداردانل وارد مدیترانه می شود. با توجه به اینکه پهنای تنگه 31 کیلومتری بسفر تنها 800 تا 4400 متر است و در امتداد آن 12 پیچ تند وجود دارد. وقوع فاجعه های آکولوژیک در این تنگه در صورت افزایش ترافیک نفتکش ها بعید به نظر نمی رسد. لازم به ذکر است که هر سال حدود 52 هزار کشتی از تنگه بسفر عبور می کند6. این حجم وسیع از انتقال نفت با نفتکش از نظر زیست محیطی خطرناک و انتقال آن از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نمی باشد و برای اجرای این طرح حتماً باید مشکلات امنیتی در مسیرهای شمالی وجود نداشته باشد. در این محور تاکنون شاهد جنگ بین روسیه و چچن و نا آرامی های آبخازستان و گرجستان بوده ایم که این نزاع ها و جنگها در چارچوب تلاش روسیه جهت تضمین تسلط خود را بر این محور می باشد. در وضع کنونی با توجه به مشکلات سیاسی اقتصادی و بحران مالی، نقش کمتری برای روسیه قابل تصور است و به دلیل ضعف دولت مرکزی جمهوری های جنوبی اغلب از کنترل کامل خارج شده اند و نمونه بارز آن چچن است که با رشد وهابیت روبرو است و روسیه دیگر نمی تواند کنترل کاملی بر جریان نفت عبوری از این منطقه داشته باشد با توجه به همین مشکلات بود که طرح اولیه این خط لوله قرار بود در نوامبر 1999 آماده بهره برداری قرار گیرد اما عملاً به علت اختلاف در ماه آوریل 1998 اعلام گردید که خط لوله CPC تا بیش از سال 2001 آماده نخواهد شد6.
    هرچند اکنون خط لوله نفتی تنگیز قزاقستان با ظرفیت سالانه 38 تن نفت در حال فعالیت است. این مسیر از مزیت برتر به حهت مسائل مالی، زیست محیطی و امنیتی برخوردار نیست. هرچند لوله های نفتی از آذربایجان و قزاقستان به بندر نوروسیسک که از خاک روسیه گذشته و با عبور از داغستان و چچن به دریای سیاه می رسد و نیز خط لوله تنگیز آستاراخان به دریای سیاه دارای این مزیت است که مسیری کوتاه است ولی به دلایل ذکر شده که عمده آن مسائل امنیتی می باشد از اعتبار این خط کاسته شده است.
   
    2ـ مسیر شرقی خط لوله قزاقستان ـ چچن
    در توافقی که در 24 سپتامبر 1977 بین «لینگ» نخست وزیر وقت چین و مسئولین قزاقی به امضاء رسید مقرر گردید خط لوله ای به طول 3000 کیلومتر و با زمان بهره برداری 60 ماه و با هزینه 5/9 میلیارد دلار، نفت قزاقستان را به چچن انتقال دهد. این مسیر پرهزینه ترین خط لوله خواهد بود که تنها 2000 کیلومتر آن در قزاقستان می باشد. اما چینی ها آن را یک تصمیم استراتژیک می دانستند و خواهان اجرای آن بودند7. چینی ها هزینه اجرای این طرح را 5/3 میلیارد دلار برآورد کرده بودند که بدون تردید هزینه آن از این رقم بیشتر می باشد. این خط لوله می توانست سالانه 25 میلیون تن (روزانه 500 هزار بشکه) نفت خام قزاقستان را به چین منتقل نماید. از طرف دیگر وزارت نفت ترکمنستان بدنبال احداث خط لوله گاز از این کشور به چین و ژاپن بوده است. این خط لوله که 8000 کیلومتر طول دارد بیش از 22 میلیارد دلار هزینه در بر دارد8. واضح است که این مسیر تنها برای کشورهای جنوب شرق آسیا مخصوصاً چین دارای مزیت استراتژیک می باشد و هرگز از نظر اقتصادی قابل برابری با مسیرهای دیگر نمی باشد. طولانی بودن زمان اجرای طرح در این مسیر، هزینه های هنگفت، مسیر بسیار طولانی خط لوله، مناطق کوهستانی و صحرایی صعب العبور که دارای زمستانهای بسیار سخت و تابستان های گرم می باشد، هزینه نگهداری تجهیزات و وسایل پمپاژ را بسیار بالا می برد و چه بسا در زمستانها موجب قطع جریان گاز و نفت شود. ارتفاعات فلات تبت علاوه بر آنکه مشکلات فنی به دنبال خواهد آورد، هزینه ایجاد خطوط لوله نفت را شدیداً افزایش می دهد تنها دولت چین در صورت قبول پرداخت کلیه هزینه های این طرح و نیز دادن امتیازات دیگر گامی در جهت عملی نمودن انتقال نفت خواهد برداشت.
    اکنون از میان تمامی طرحهای بزرگ و کوچک دیگر تنها خط لوله قزاقستان به چین موسوم به آتاسوـ آلانتانکو که قریب به 1000 کیلومتر (960 کیلومتر) می باشد و از سپتامبر 2004 آغاز گردید در 15 دسامبر 2005 (24 آذر 1384) به بهره برداری رسیده است. این خط لوله در ابتدا 10 میلیون تن (روزانه 210 هزار بشکه) نفت قزاقستان را به چین انتقال می دهد9. هزینه احداث این خط لوله انتقال نفت که به طور مشترک از سوی شرکت نفتی چینی نشنال پترولیوم (CNPC) و شرکت دولتی نفت قزاقستان (کازونیا گاز) تأمین شد 700 میلیون دلار بوده است. این خط لوله هزار کیلومتری حوزه نفتی آتاسو در قزاقستان را به منطقه آلاشانکو در استان شین جیانگ در غرب چین متصل می کند10.
   
    3ـ مسیر غربی (باکو ـ تفلیس ـ جیهان)
    ایالات متحده آمریکا برای ایجاد یک پلورالیسم ژئوپلیتیکی جهت انتقال نفت و گاز حوزه دریای خزر تلاش می نماید نفت آذربایجان و بدنبال آن نفت قزاقستان را به بستر دریای خزر از طریق گرجستان به شمال ترکیه و از آنجا به بندر سوپسای گرجستان و سپس از طریق کشتی از مسیر دریای سیاه و تنگه بسفر به اروپا برساند. از آنجا که ترکیه معتقد است از تنگه های بسفر و داردانل نفتکشهای سنگین نمی توانند عبور کنند به جای آن پیشنهاد شد یک لوله از باکو به بندر جیهان واقع در سواحل مدیترانه ای ترکیه ایجاد شود.
    از سال 1991 یعنی زمانی که فعالیتهای آمریکا برای عمل کردن نقشه کنار گذاردن ایران و روسیه از بازی نفتی خزر و با کشف یکی از بزرگترین مخازن نفت آذربایجان در منطقه (کاشاقان ـ چراغ) در سال 1994 به اوج خود رسید. ابتدا ایران و روسیه آمادگی خود را برای انتقال این نفت از خاک خود به سوی اروپا اعلام کردند. اما کاخ سفید به دنبال بازی بدون حضور این دو بود و سرانجام نیز با رایزنی و اعمال فشار توانست شرکت های نفتی اروپایی سرمایه گذار را متقاعد کند که مسیر کنونی خط لوله قابل اجرا است. به هرحال با عملی شدن این نقشه ها در منطقه اولین کلنگ طرح در سال 2003 یعنی هشت سال پیش پس از تصویب طرح با حضور ادوارد شواردنادزه و حیدرعلی اف رؤسای جمهور وقت گرجستان و آذربایجان و احمد نجدت سزر رئیس جمهور ترکیه بر زمین خورد11. نخستین بخش خط لوله 1760 کیلومتری انتقال نفت باکو ـ تفلیس ـ جیهان در خرداد ماه 1384(ژوئن 2005) افتتاح گردید. از کل مسیر 1762 کیلومتری این خط لوله 1076 کیلومتر آن در خاک ترکیه، 443 کیلومتر آن در خاک جمهوری آذربایجان و 286 کیلومتر بقیه در خاک گرجستان قرار دارد. قرار است در ابتدا افتتاح خط لوله باکو ـ تفلیس ـ جیهان، سالیانه 50 میلیون تن و در مراحل بعد 60 و سپس 80 میلیون تن نفت از این خط لوله انتقال یابد و این در حالی است که آذربایجان سالیانه فقط قادر به تولید 20 میلیون تن است و برای تکمیل ظرفیت این خط لوله به نفت قزاقستان نیاز دارد. مجالس قزاقستان و جمهوری آذربایجان قصد دارند پیش نویس سند الحاقی قزاقستان به این خط لوله را تصویب کنند، در مرحله نخست صدور 7 میلیون تن و در آینده 20 میلیون تن نفت خود را سالانه از طریق این خط صادر خواهند کرد. قزاقستان ابتدا نفت خود را به وسیله کشتی های نفت کش و پس از ساخت لوله زیر بستر دریای خزر از طریق آن نفت خود را صادر خواهد کرد12. هزینه ساخت این خط لوله 6/3 میلیارد دلار بوده است و بدین ترتیب این خط لوله به یکی از پرهزینه ترین پروژه های نفتی تبدیل شده است. حامی اصلی این پروژه شرکت نفت بریتیش پترولیوم بود که مدیرعامل آن براون از مشاوران نزدیک تونی بلر نخست وزیر انگلیس است. پروژه ساخت این خط لوله از طریق کنسرسیومی متشکل از شرکت (BP) بریتیش پترولیوم،Unocall) ) یونوکال آمریکا و شرکت نفت ترکیه و چند شریک دیگر به انجام می رسد13.
    آمار و شواهد به خوبی نشان می دهد که احداث چنین پروژه ای با این هزینه گزاف و مشکلات دیگر یک تصمیم سیاسی و استراتژیک برای گسترش ژئوپلیتیکی حوزه خزر به سوی غرب می باشد. طراحان و سرمایه گذاران این پروژه مدعی آن هستند که این خط لوله می تواند عرضه انرژی به آمریکا و اروپا را برای 50 سال آینده تضمین کرده و وابستگی این کشورها به برترین تولید کننده نفت دنیا، یعنی عربستان را کاهش می دهد. ساموئل بادمن وزیر انرژی آمریکا در این خصوص می گوید: «وما افتتاح این خط لوله را به منزله گام مهمی به سوی امنیت عرضه انرژی در این منطقه تلقی می کنیم» و الهام علی اف پیش از این با ابراز خرسندی از پیشرفت در کار این پروژه معتقد بود: «تمامی کشورهای منطقه به این خط لوله نیاز دارند. این خط لوله می تواند گشایش جدی در کار کشورهای نفت خیز منطقه بوجود آورد14.
    علی رغم اظهارات ذکر شده کارشناسان انجام چنین پرژه ای را غیر اقتصادی می دانند. مسئله ذخایر پایین نفت و گاز آذربایجان، مسائل زیست محیطی و امنیتی از آن جمله هستند. اولاً حفاریهای انجام شده در سواحل باکو با موفقیت همراه نبوده است. همین مسئله باعث شد که شک و تردیدهایی در مورد صحت میزان ذخایر انرژی در منطقه بروز نماید. دیگر کسی ذخایر نفت آذربایجان را با ذخایر نفت منطقه خلیج فارس که هم اکنون 25 تا 30 درصد نیاز جهانی را تأمین می کند مقایسه نمی کند. همچنین مقایسه ذخایر نفت آذربایجان با ذخایر نفتی غرب آفریقا که حدود 8 درصد نفت جهان را تولید می کند بسیار اغراق آمیز به نظر می رسد. اخیراً ذخایر نفتی آذربایجان بیشتر با ذخایر دریای شمال مقایسه می شود. گفتتی است حدود 3 درصد نیازهای نفتی جهان از این منطقه تأمین می شود. از طرف دیگر برای اکتشاف و انتقال نفت آذربایجان مشکلات تکنیکی نیز وجود دارد. بعضی از منابع در عمق 6 کیلومتری هستند که از نظر مهندسی پیچیده و حفاری آن گران تمام می شود که حفر هرکدام 30 میلیون دلار آمریکا هزینه دارد. 11 طرح نفتی در آذربایجان وجود دارد که 6/14 میلیارد بشکه نفت در آن یافت می شود که برای استحراج آن 2/30 میلیارد دلار آمریکا سرمایه نیاز دارد. کوچکترین این طرحها 300 میلیون بشکه و بزرگترین آنها 5/4 میلیارد بشکه نفت دارد15. وانگهی اگر قزاقستان نتواند به خط لوله باکوـ جیهان بپیوندد 20 میلیون تن فعلی مقرون به صرفه نخواهد بود و اگر هم قزاقستان از طریق خط لوله یا نفتکش به خط لوله باکوـ جیهان نفت تزریق کند فاجعه زیست محیطی در دریای خزر را باید انتظار کشید. اکنون برخی از مناطق خزر تا 11 برابر بیشتر از حد قابل تحمل برای موجودات زنده به مواد نفتی آلوده است. بر اثر آلودگی های زیاد دریای خزر حیات گیاهی و جانوری آن با مرگ دسته جمعی هزاران ماهی در سواحل قزاقستان به شکل نگران کننده ای بروز کرده است و ادامه آلودگی خزر به بروز مسایل بسیار جدی و خطرناک زیست محیطی در منطقه منجر خواهد شد. از طرف دیگر محیط زیست شکننده این پهنه آبی مواجه با اقدام حیرت آور بعضی از کشورهای ساحلی آن می باشد. گذراندن خط لوله نفت و گاز از بستر این دریای بسته حتی اگر زمین لرزه های طبیعی کف دریای خزر را هم مدنظر نگیریم که اتفاقاً موضوعی بسیار قابل تأمل است، باز هم دست کم در دراز مدت به افزایش بیشتر آلودگی آب این دریا منجر خواهد شد. در حال حاضر مناطقی از دریا بخصوص بستر آن از نفت و لایه های نفتی پوشیده شده است. فقط در طی دهه 70 شمسی حدود 100 میلیون نفت از بستر دریای خزر استخراج شده که از آن حدود یک میلیون تن با آب دریا مخلوط شده است. با همین مقدار آلاینده ها و به علت آلودگی آب، سواحل نفت داشلاری (سنگهای نفتی) خلیج باکو و سومگائیت به نواحی مرده تبدیل شده اند16. آلودگی های نفتی در دریا آثار زیانباری بر کشاورزی، آبزیان دریا، بهداشت و سلامتی انسانها دارد و مانع جدی برای توسعه پایدار می باشند. زیرا محیط زیست را با خطر مواجه می سازند. تغییرات آب و هوایی در نواحی ساحلی کاهش سطح جنگل ها، ماهیگیری و شیلات و دیگر موارد از جمله بحران های زیست محیطی دریایی است. همچنین درباره امنیت این خط لوله باید گفت: تداوم بحران قره باغ از دیگر عوامل ایجاد نا امنی در مسیر عبور این خط لوله است. علاوه بر این اوضاع امنیتی دیگر مناطق که این خط لوله از آن عبور می کند نیز به علت نقش های قومی عادی نیست. گرجستان دچار بیشترین بی ثباتی داخلی ناشی از ادعای استقلال مناطق خود مختار آبخازیا و اوستیا است.
    همچنین ترکیه نیز گرچه نه همچون سالهای دهه 80 و 90 ولی همچنان با مشکل بی ثباتی در مناطق کرد نشین که خط لوله از آنجا عبور می کند روبرو است. به غیر از موارد ذکر شده نمایندگان مرکز علوم گرجستان، حزب سبزها و چندین تشکل مدنی و غیر دولتی از اساتید دانشگاه و طرفداران محیط زیست معتقدند دره ارزشمند بارژومی که دارای منابع طبیعی منحصر به فرد است و محل مهمی برای گردشگری می باشد در معرض خطر است. عبور لوله ها از این دره به دلیل عوامل طبیعی همچون رانش زمین و رطوبت هوا و پوسیدگی لوله ها و عملیات خرابکارانه می تواند باعث وقوع فاجعه زیست محیطی در این منطقه شود17.
   
     4ـ مسیر جنوبی: ایران ـ خلیج فارس
    ایران رابط میان دریای خزر و خلیج فارس می باشد و در مرکز 75 درصد از ذخایر نفت و گاز جهان واقع شده است و خود 10 درصد از ذخایر نفت و 15 درصد از ذخایر گاز جهان را دارا می باشد. این کشور با صرفه ترین مسیر برای احداث خطوط لوله های نفت و گاز منطقه قفقاز و آسیای مرکزی به بازارهای انرژی جهان است. در رابطه با مشکلات صادراتی مواد نفتی و گاز طبیعی جمهوری های جدید در کرانه دریای خزر، کشور ایران به عنوان یکی از کشورهای عضو جامعه خزر با ویژگی اقلیمی متنوع واقع بین دریای خزر در شمال و آبهای آزاد خلیج فارس در جنوب و داشتن بیش از 1550 کیلومتر مرز خشکی با ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان و مجاورت با دریای خزر بطول قریب به 650 کیلومتر، دارای موقعیت ژئوپلتیکی بی رقیبی جهت کمک به رفع مشکلات صادراتی این کشورها می باشد. مضافاً اینکه ایران بلحاظ دارا بودن تعلقات و روابط بسیار دیرینه نژادی، قومی دینی و فرهنگی عمیق با جمهوریه های آسیای مرکزی و قفقاز و داشتن تجربیات ارزشمند در زمینه های مختلف صنایع نفت، نسبت به دیگر کشورهای منطقه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. با توجه به موقعیت جغرافیایی بسیار ممتاز ایران نه تنها کوتاهترین راه برای صدور نفت و گاز از دریای خزر به ژاپن و خاور دور در اختیار می گذارد بلکه تجربه نودساله در صنعت نفت، وجود پالایشگاهها و شبکه لوله های نفتی و گازی موجود امکانات چشمگیری را در اختیار صادر کنندگان نفت و گاز منطقه خزر قرار می دهد.
    وانگهی لوله های موجود گاز ایران به جمهوری آذربایجان وصل است و در فاصله نسبتاً کوتاهی به جمهوری ترکمنستان واقع شده است. خط لوله ای که جمهوری قزاقستان و ترکمنستان را به شبکه وصل می کند دست کم چهار برابر کوتاهتر و ارزانتر از هریک از خطوط لوله ای است که پیشنهاد شده است و به دریای سیاه و مدیترانه کشیده می شود18. از طرف دیگر عبور خط لوله از مسیرهایی به جز ایران بسیار گران تمام خواهد شد. در حالی که هزینه انتقال نفت از خلیج فارس 3 تا 5 دلار و از دریای شمال 10 دلار است این میزان برای کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز آن هم از مسیر بستر خزر و باکو ـ جیهان از مرز 18 دلار نیز خواهد گذشت19. این در حالی است که پایانه های ایران در جنوب ظرفیت صادراتی تا پنج میلیون بشکه در روز را دارند. مسیر ایران می تواند با کمترین هزینه منابع انرژی دریای خزر را را راهی بازار جهانی نماید. باید در نظر داشت ایران مرزهای مشترکی با ترکیه و پاکستان دارد که هردو کشور در سالهای آتی از وارد کنندگان بزرگ گاز خواهند بود. شبکه خطوط گازی ایران در حال حاضر از خلیج فارس در جنوب ایران به دریای خزر در شمال ایران گسترده است. در واقع می توان گفت خطوط انرژی ایران گستره شرقی و غربی دارد. در منطقه شرق که با ترکمنستان هم مرز است و در ارومیه واقع در منطقه غربی ایران که همجوار با ترکیه می باشد. این شبکه خطوط گازی در حدود 4 هزار کیلومتر است که لوله های این خطوط در حدود 20 الی 56 سانتیمتر قطر دارند و متجاوز از ده هزار کیلومتر خطوط با فشار قوی است که ظرفیت آن متجاوز از 60 میلیون متر مکعب در سال است. شبکه گاز ایران نیز به ترکمنستان متصل شده است. با مطالعات انجام گرفته می توان 30 میلیون متر مکعب گاز ترکمنستان از طریق ایران به ترکیه صادر شود. از طرفی با احداث کمتر از 150 کیلومتر خطوط لوله گاز از شمال دوحه از میدانهای گازی دوحه به یکی از بنادر جنوب ایران، قطر نیز به خصوص لوله ایران متصل خواهد شد20. با این توصیف می توان به نقش بی مانند جغرافیایی ایران که دریای خزر با به خلیج فارس متصل می کند پی برد.
    جهت انتقال نفت و گاز حوزه دریای خزر از مسیر ایران روشهای زیر وجود دارد:
   
    الف) معاوضه یا سوآپ
    از آنجا که عمده تولیدات نفت و گاز ایران در جنوب کشور است و عمده مصرف در مناطق شمالی می باشد جمهوری اسلامی ایران می تواند نفت و گاز کشورهای حوزه دریای خزر را خریداری کرده و در شمال کشور به مصرف برساند و معادل آن را از خلیج فارس به کشورهای اروپا و خاورمیانه دور صادر نماید که این روش به نفع کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز خواهد بود و هزینه های انتقال را بسیار پایین خواهد آورد. از طرف دیگر خریداران نفت مجبور نیستند از نظر فنی به جهت ورود نفت جدید به بازار (نفت حوزه خزر) در پالایشگاههای خود تغییری ایجاد نمایند. با توجه به امکاناتی که در ایران وجود دارد عملیات معاوضه یا سوآپ به راحتی صورت خواهد گرفت. به همین جهت خط لوله کراس (نکا ـ ری) در اردیبهشت سال 1383 با حضور آقای خاتمی رئیس جمهور وقت احداث گردید. این خط با هزینه 330 میلیون دلار احداث شده است. در مرحله اول روزانه 120 تا 150 هزار بسکه نفت خام سه کشور روسیه، قزاقستان و ترکمنستان به وسیله نفتکش به بندر نکا انتقال می یابد و از طریق خط لوله به پالایشگاه های ری و تبریز هدایت می شود. مرحله های دوم و سوم نیازی به خط لوله قزاقستان و ترکمنستان به نکا و همچنین ساخت کشتی ها با ضریب بالا در دستور کار است21.
    پایانه نکا یک میلیون و 500 هزار بشکه ظرفیت دارد. با احداث 312 کیلومتر خط لوله 32 اینچ امکان افزایش ظرفیت تا 500 هزار بشکه فراهم است و امکان احداث خط موازی و رسانیدن این ظرفیت تا یک میلیون بشکه هم فراهم است22.
    اکنون هرتن سواپ از این خط 11 تا 16 دلار برای ایران درآمد خواهد داشت که هر بشکه 5/1 تا 2 دلار خواهد شد که سالانه 90 میلیون دلار ارزیابی شده است. بر اساس قراردادها 80 هزار بشکه نفت روسیه، 30 تا 40 هزار بشکه نفت قزاقستان و 10تا 20 هزار بشکه نفت ترکمنستان سوآپ می شود23.
    از دیدگاه اقتصادی هزینه انتقال از مسیر ایران آن هم به طریقه سواپ به مراتب ارزانتر از دیگر مسیرهاست. برآوردها نشان می دهد که با صرف کمتر از 100 میلیون دلار هم می توان اتصال به خط شمال ـ جنوب ایران را برقرار نمود. به دلیل ارزانی سرمایه گذاری کشورهای مختلف از جمله انگلیسی و آمریکایی درخواست همکاری نموده اند. شرکت های آمریکایی به دلیل تحریمهای کشورشان نتوانسته اند سهم شوند. به عنوان مثال شرکت موپیل در صدر این بوده است. سهم نفت خود را که در ترکمنستان سرمایه گذاری کرده است از طریق معاوضه با ایران به بازارهای جهانی صادر نماید. و این ظرفیت در ایران کاملاً وجود دارد به نحوی که ایران می تواند روزانه 5/1 میلیون بشکه نفت و 20 میلیون متر مکعب گاز را برای مصارف داخلی خود خریداری نماید و از این طریق هم نیاز به آن نخواهد داشت که از جنوب ایران نفت را به شمال بیاورد و از طرفی کشورهای حوزه خزر هم نیاز به آن نخواهند داشت نفت و گاز خود را تا پایانه های نفتی خلیج فارس برسانند. بر اساس آمارهای کل صادرات منطقه حوزه خزر تا سال 2001، 3/2 میلیون بشکه در روز خواهد بود. این در حالی است که پیش بینی های بدبینانه و متوسط به ترتیب رقم 51 و 8/1 میلیون بشکه را اعلام نموده اند. مقداری از این صادرات از طریق مسیرهای لوله گذاری و مابقی از طریق معاوضه یا سواپ قابل انتقال است.
   
    ب) کشیدن خط لوله
    با توجه به امنیت فوق العاده ای که در ایران وجود دارد و نیز به دلیل نزدیکی خزر به خلیج فارس و دریای آزاد و همچنین عدم وجود موانع طبیعی و استعداد بالا در صنایع نفتی، بهترین راه برای لوله گذاری خطوط نفت و گاز جهت انتقال مواد هیدروکربنی حوزه خزر به دنیا مسیر ایران می باشد. بعد از عملیاتهای فازهای اول و دوم و فاز سوم با بهره برداری کامل از پالایشگاههای شمال، می توان نفت دریای خزر را با ایجاد خطوط لوله جدید مسـتقیماً به پایانه هـای نفـتی جنـوب منتـقل
    نمود. در فاز سوم ایران و ترکمنستان می توانند یک معاهده مشترک را باهم داشته باشند و بر طبق آن یک تصفیه خانه در شمال ساخته شود و و متجاوز از 100 هزار بشکه در روز از نفت ترکمنستان در آنجا تصفیه شود و معادل آن از جزیره خارک بابت ترکمنستان صادر شود25.
    مزیت مسیر ایران به خلیج فارس انتقال نفت و گاز به بازارهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی است. در حالی که انتقال نفت از سواحل مدیترانه تنها جهت استفاده بازارهای اروپایی است. بر اساس آمارهای ارائه شده توسط کارشناسان مرکز مطالعات بین المللی انرژی در هفتمین همایش آسیای مرکزی و قفقاز تقاضای اضافی تا سال 2010، 10 تا 12 میلیون بشکه خواهد بود. که نیاز اروپا 700 هزار بشکه و آسیا 6 میلیون بشکه برآورد شده است. در حالی که اگر ارزش نفت خام ایران در اروپا دو دلار کمتر از ارزش در بازار آسیاست26. لذا با توجه به پیش بینی رشد اقتصادی مطلوب در جنوب شرقی آسیا و چین در آغاز قرن بیست و یکم و نیاز این کشورها به نفت و گاز و قیمت های بهتر در این بازارها و از طرفی وجود مسیر امن، ارزان و کوتاه ایران جهت انتقال انرژی از طریق لوله یا سواپ، عدم گزینش مسیر ایران به ضرر کشورهای نفت خیز حوزه خزر و شرکتهای سرمایه گذار در آن تمام خواهد شد.
   
   
    1- حمید چیت چیان «چالشها و راه حلهای معمای نفت و گاز حوزه خزر با تأکید بر نقش جمهوری اسلامی ایران» ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللی نفت و گاز خزر (تهران 16 آبان 1377) ص4
    2- همان
    3- «پیامدهای زئوپلیتیکی بهره برداری از نفت دریای خزر» فصلنامه راهبرد، شماره 12 (بهار 1276) ص25
    4- کنستانتین آروا نینوبولوس، «ژئوپلیتیک نفت در آسیای مرکزی، ترجمه غلامرضا هاشمی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 21 (بهار 1377) ص143
    5- حمید چیت چیان، پیشین، ص5
    6- رضا اصغری، «نفت دریای خزر و نقش ژئواکونومیک ایران در بازار جهان انرژی»، اطلاعات سیاسی اقتصادی، (فروردین و اردیبهشت 1378) شماره های 139-140، ص159
    7- کنستانتین آروانتینو پولوس، پیشین، ص143
    8- حمید چیت چیان، پیشین، ص6
    9- www.bbc persian.com
    10- wwww.jamejam online (جمعه 25 آذر 1384)
    11- تقسیم کوهنورد، «کیک حط لوله باکو ـ جیهان» روزنامه ایران (سه شنبه 17 خرداد 1384) صفحه ایران اقتصادی
    12- محمود آقا کثیری، «مشکلات فراروی خط لوله باکو ـ تفلیس ـ جیهان، روزنامه ایران ( پنج شنبه 19 خرداد 1384) صفحه دیپلماتیک
    13- انقلاب «ژئوپلیتیک و خط لوله های نفت» ترجمه نیما چیت ساز، روزنامه همشهری دیپلماتیک (18 تیر 1384 شماره 55)
    14- www.shan.com (شبکه اطلاع رسانی نفت و گاز و انرژی)
    15- The cospian on of the global hot – spots، International and gas (winter 1998 – 99) p.75
    16- جلیل روشندل، «دریای خزر گرایش برخاسته از فقدان رژیم حقوقی» فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 32، (1377) ص16
    17- کثیری، پیشین
    18- پیروز مجتهدزاده، «دورنمایی از سیاست های ایران در خزر و آسیای مرکزی»،روزنامه اطلاعات
    19- روزنامه اطلاعات، شماره 21372، (10/4/77)
    20- نرسی قربان، «خطوط لوله نفت و گاز از طریق خزر»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 21
    21- رضا زندی، روزنامه شرق، (12 اردیبهشت 1383، سال اول، شاره 177)
    22- همان
    23- همان
    24- خطوط لوله نفت و گاز از طریق خزر، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 20 (بهار 1377) ص 171
    25- برگرفته از سخنرانی محمد سوری معاونت وقت وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفتکش ایران در هفتمین همایش آسیای مرکزی و قفقاز، (تهران: دفتر مطالعات بین المللی وزارت امورخارجه، تیرماه 1378)

تبلیغات