آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

متن

اعتقاد به وجود دوازده جانشین برای پیامبر اکرم(ص) از سخنان صریح و بی­پرده خود آن بزرگوار پدیده آمده است و لذا این عقیده، عقیده­ای اسلامی است و نه مذهبى. در مقاله­ای که فصلنامه انتظار موعود در شماره 25 و 26 خود منتشر کرده است و ما آن را ضمن تشکر از ناشر محترم و نویسنده گرانقدرجناب آقای غلام­حسین زینلی که به کند و کاوی پژوهشگرانه در این مقوله پرداخته است در چند شماره تقدیم حضور خوانندگان ارجمند می­نماییم:
بخش یکم
صاحبان صحاح اهل سنت در منابع خود، از رسول خدا(ص) حدیثی نقل کرده­اند که آن حضرت جانشینان خود را دوازده تن نامیده و برای آن­ها، اوصافی برشمرده است. نمونه­های آن عبارت است از:
1. بخارى: حافظ بزرگ اهل سنت؛ محمدبن اسماعیل بخارى در کتاب صحیح خود از طریق جابربن سمرة؛ صحابی رسول خدا(ص) از آن حضرت نقل کرده که فرمود: پس از من، دوازده امیر خواهند بود؛ سپس سخنی فرمود که آن را نشنیدم. پدرم گفت: رسول خدا فرمود: همه آنان، از قریش هستند.([1])
بخارى، در اثر دیگر خود التاریخ الکبیر نیز، حدیث مورد نظر را با سند دیگر چنین آورده است: همواره امر خلافت استوار و پابرجاست، تا آن که دوازده امیر وجود داشته باشند.([2])
بخارى در تاریخ خود، حدیث فوق را از طریق ابوجحیفه؛ صحابی دیگر پیامبر اعظم(ص) چنین نقل کرده است: همواره امر خلافت و امامت، میان امتم به نحو شایسته­ای ادامه دارد، تا آن­که دوران خلافت دوازده خلیفه سپری شود که همه آنان، از قریش­اند.([3])
2. مسلم: مسلم­بن حجاج قشیری نیشابوری نیز حدیث مورد نظر را هشت بار با سندهای گوناگون در کتاب صحیح خود آورده است. در یکی از نقل­های مسلم، به نقل از جابربن سمرة آمده است که رسول خدا(ص) فرمود: همواره دین خدا استوا و پا برجاست، تا آن­که قیامت به پا شود، یا دوازده خلیفه برای شما وجود داشته باشد که همگی آنان از قریش­اند.([4])
3. ترمذى: وی نیز حدیث جابربن سمرة را در سنن خود از دو طریق نقل کرده است. در یکی از نقل­ها آمده است: پس از من، دوازده امیر وجود خواهد داشت که همه آنان، از قریش­اند.([5])
4. ابوداوود سجستانى: وى، حدیث یاد شده را از سه طریق نقل کرده است. وى از جابربن سمرة نقل می­کند که گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که می­فرمود: همواره دین خدا استوار و پابرجاست تا آن­ که دوازده نفر خلیفه برای شما وجود داشته باشد که همگی آنان از قریش­اند.([6])
5 . احمدبن حنبل: وى نیز حدیث یاد شده را سی و دو بار در مسند خود با الفاظ و تعابیر مختلف نقل کرده است. در یکی از این نقل­ها آمده است: برای این امت، دوازده خلیفه وجود خواهد داشت که همه آنان از قریش­اند.([7])
به جز افراد یاد شده، بسیاری دیگر از دانشمندان اهل سنت حدیث فوق را با سند صحیح در آثار خود ثبت کرده­اند. از آن جمله؛ حاکم نیشابورى، جلال الدین سیوطى، خطیب بغدادى، ابونعیم اصفهانى، بیهقى، ابوالقاسم سلیمان­بن احمد طبرانى، ابن حجر عسقلانی و ناصرالدین البانى.([8])
سند حدیث
حدیث یاد شده، مورد اتفاق فریقین است. در بررسی­های انجام شده، به موردی بر نخوردیم که کسی به هر دلیل، در تضعیف حدیث سخنی گفته، یا مطلبی نوشته باشد، بلکه همه­ی محدثان و دیگر دانشمندان اهل سنت، حدیث یاد شده را ‌ در آثار خود نقل نموده و بر صحت آن تأکید کرده­اند.
بررسی­های صورت گرفته، نشان می­دهد که رجال سند حدیث، همگی از محدثان و فقهای طراز اول عصر خویش به شمار می­روند؛ برای نمونه ترمذى در صحیح پس از نقل حدیث می­گوید: حدیث نیکو و صحیحی است([9]) و ناصر الدین البانی می­نویسد: سند حدیث، سند نیکویی است و رجال آن، مورد اعتمادند.([10])
پیشینه حدیث
حدیث مورد نظر، سالیانی دراز، پیش از آن که غیبت صغرا در سال 260 ه . ق آغاز شود، بین مردم رایج بود و در کتب حدیث اهل سنت ثبت گردید.
قبل از شهادت امام جعفر صادق(ع)، محدث مصریمتوفای 175 ه ق؛ لیث­بن سعد، این حدیث را در کتاب امالی خود ثبت کرده است. ([11])
پیش از پایان قرن دوم و آن هنگام که شمار امامان طاهر: از هشت تن نگذشته بود که ابوداوود و طیالسیمتوفای 204 ه . ق آن را در مسند خود و سپس نعیم­بن حمّاد متوفای 228 ه . ق در کتاب فتن، و دیگران در آثار خود ثبت کردند.
بنابر اجمال، در آثار دانشمندان شیعه که تا اواخر قرن سوم هجری به رشته تحریر درآمده است، اثری از این حدیث دیده نمی­شود؛ اگرچه سایر احادیث امامان أثناعشر را نقل می­کرده­اند؛ به همین دلیل، کسی نمی­تواند ادعا کند که شیعیان، این حدیث را در تأیید نظر خود درباره شمار امامان، جعل کرده­اند.
نکته دیگری که اهمیت و قطعی بودن این حدیث را اثبات می­کند، تأکید مکرّر رسول خدا(ص) بر مسأله خلفای أثنا عشر است؛ چنان­که آن حضرت، در مواضع متعدد این بشارت را بیان فرمود و به سمع و نظر مردم رساند؛ به وىژه آن که رسول اعظم(ص) این موضوع را در اجتماع بزرگ حجة الوداع با حضور صحابه در عرفات و منا و مدینه به مردم ابلاغ فرمود. ([12]) اصرار و پافشاری آن حضرت9 نشانگر آن است، که این مسأله، نه یک سخن معمولى، بلکه بشارت مهم الهی است. ادامه دارد...
پی­نوشت:
[1]. یکون أثنا عشر أمیر فقال کلمة لم أسمعها فقال أبی أنّه قال: کلّهم من قریش؛ بخارى، صحیح، کتاب احکام، باب 51 و ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 1، ص 153، و احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 95 90 و بیهقى، دلایل النبوة، ج 6 ، ص 569 و طبرانى، معجم کبیر، ج 2، ص 277.
[2]. لایزال الأمر قائماً حتّی یکون أثنا عشر امیر؛ التاریخ الکبیر، ج 3، ص 185 و ج 8 ، ص 411.
[3]. لا یزال أمر أمّتی صالحاً حتی یمضی أثنا عشر خلیفةً کلّهم من قریش؛ همان.
[4]. شامگاه روز جمعه­ای که اَسلَمی در آن روز رجم شد، از رسول خدا(ص) شنیدم که می­فرمود: لایزال الدین قائماً حتی تقوم الساعة، أو یکون علیکم أثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش؛ مسلم، صحیح، کتاب أماره، باب 1، ح 10.
[5]. یکون من بعدی أثنا عشر أمیراً، کلّهم من قریش؛ ترمذى، سنن، کتاب الفتن، باب 46، ح 2223 و طبرانى، معجم کبیر، ج 2، ص 214 و احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 99.
[6] . لا یزال هذا الدّین قائماً حتّی یکون علیکم أثنا عشر خلیفة ... کلّهم من قریش؛ ابوداوود، سنن، کتاب المهدى، ح 1 و سیوطى، تاریخ الخلفا، ص 18.
[7]. یکون لِهذهِ الامّة أثنا عشر خلیفة .... کلّهم من قریش»؛ احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 106 و متقی هندى، کنزالعمال، ج 12، ص 33.
[8] . حاکم نیشابورى، مستدرک، ج 3، ص 618 و جلال­الدین سیوطى، تاریخ الخلفا، ص 10 و خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، ج 14، ص 353 و ج 6 ، ص 263 و ابونعیم اصفهانى، حلیة الاولیاء، ج 4، ص 333 و بیهقى، دلایل النبوة، ج 6 ، ص 520 و ابوالقاسم سلیمان­بن احمد طبرانى، معجم کبیر، ج 2 ، ص 195 و ابن حجر عسقلانى، فتح البارى، ج 13، ص 211 و ناصرالدین البانى، سلسلة الصحیحة، ج 3، ص 63 ، ح 1075.
[9]. ترمذى، سنن، کتاب الفتن، باب 46.
[10]. ناصرالدین البانى، سلسلة الصحیحة، ج 3 ، ص 63 ، ح 1075.
[11]. ابن شهرآشوب، متشابة القرآن، ج 2، ص 56 .
[12]. احمدبن حنبل، مسند، ج 5 ، ص 99 90 و طبرانى، معجم کبیر، ج 2، ص 196 و 197.

تبلیغات