آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

متن

آیین مقدّس اسلام در چهارده قرن قبل ضمن برنامه های جامع و سعادت بخش خود توجّه مخصوصی به نسل جوان معطوف داشته و جوانان را از نظر مادّی و معنوى، روانی و تربیتى، اخلاقی و اجتماعى، دنیوی و اخروی و ... تحت مراقبت کامل قرار داده است.
اولیای گرامی اسلام، جوانی را یکی از نعمت های پر ارج الهی و از سرمایه های بزرگ سعادت در زندگی بشر شناخته اند و این موضوع را با عبارات مختلفی به مسلمین خاطرنشان نموده اند:
حضرت علی(ع)می فرماید: «شَیْئانِ لایَعْرفُ فَضْلُهُما إلاّ مَنْ فَقَدَهُما: الشَّبابُ وَالْعافِیَةُ؛دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمی شناسند؛ مگر کسی که آن دو را از دست داده باشد، یکی جوانی و دیگری تندرستی و عافیت».
در این حدیث امیرالمؤمنین(ع) نعمت جوانی را در ردیف بزرگ ترین نعمت های الهى؛ یعنی صحّت و سلامت آورده است و به اندازه ای آن را مجهول القدر دانسته که پی بردن به ارزش آن را تنها هنگام فقدان آن میسر می داند.
به پیری خاک بازیگاه طفلان می کنم بر سر که شاید بشنوم زآنخاک بوی نوجوانی را
رسول اعظم(ص) نیز فرمود: «إذا کان یوم القیامة لَم تزِلَّ قَدَمَ عبدٍ حتّی یسألَ عن أرْبَعٍ عن عُمْرِهِ فیمَ أفنَاهُ و عن شَبَابِه فیمَ أبلاهُ؛در قیامت هیچ بنده ای قدم از قدم بر نمی دارد تا به این پرسش ها پاسخ دهد: یکم آن که عمرش را در چه کار فانی نموده است، دوّم جوانی اش را چگونه و در چه راه تمام کرده است».
شناختن ارزش واقعی جوانی و توجّه به زشت و زیبای آن، شرط اساسی سعادت جوانان و راه بهره برداری صحیح از نیروی فّعاله ی آنان است. مربّیان جامعه باید در کمال واقع بینی از یک طرف متوجّه کمال جوانی باشند و از نیروی انسانی جوانان به صورت شایسته به نفع ملّت و مملکت استفاده کنند، و از طرف دیگر باید متوجّه نقایص طبیعی دوران شباب باشند و با راهنمایی های صحیح و طرح برنامه های عالمانه و عاقلانه، جوانان را برای نیل به مدارج عالی تر مجهّز نمایند و با تعدیل تمایلات عاطفی آنان، از سرکشی و طغیانشان باز دارند.
برای آن که در تشخیص حدّ‌ واقعی جوانان به راه خطا نرویم و با قضاوت نابه جای خویش دچار افراط و تفریط نگردیم، برای آن که با واقع بینی درباره ی ارزش حقیقی جوانان قضاوت نماییم و از راه حقیقت منحرف نشویم، برای آن که از طرفی جوانان درباره ی خود و از طرف دیگر مردم درباره ی جوانان گمراه نشوند، لازم است تعالیم الهی را در این موضوع مهمّ، معیار نفی و اثبات خود قرار دهیم و از راهنمایی های واقعی رهبران عالی قدر اسلام استفاده نماییم.
اولیای گرامی اسلام در شیوه ی تربیتی خود از تمایل خودآرایی و تجمّل دوستی جوانان در حدود مصلحت حمایت می کنند؛ به همین جهت حضرت علی(ع) جامه ی بهتر را به قنبر جوان داد تا او را از پوشیدن آن لباس، شادمان و مسرور کند، و بدین وسیله تمایل زیبا پسندی اش را ارضا نماید.
بی تردید پاسخ به تمایل خودآرایی و تجمّل ـ که یکی از خواهش های فطری است ـ به تکامل ذوق و شکفتن احساسات جوانان کمک می کند و آنان را به راه تعالی روحی و پیشرفت های عاطفی سوق می دهد؛ به همین جهت آیین مقدّس اسلام این امر را با نظر موافق و مؤکّد به پیروان خود توصیه کرده است، ولی باید توجّه داشت که جوانان در این کار به زیاده روی و افراط نگرایند و از حدّ شایسته، تجاوز نکنند.
تجمّل پرستی و زیاده روی در زینت و خودآرایى، عوارض نامطلوبی در بر دارد و دختران و پسران جوان را به راه های غلط سوق می دهد و مایه ی تیره روزی و بدبختی آنان می گردد.
توجّه به خودآرایی بیش از اندازه منشأ وسواس شده، و رفته رفته مایه ی اختلالات روحی خواهد شد. توجّه بیش از اندازه به خودآرایی برای جلب توجّه دیگران، خوی ناپسند ریاکاری و خودپرستی را موجب می شود و آدمی را منفور و مردود جامعه می نماید. توجّه بیش از اندازه به خود آرایى، شخص را از فعّالیت های ثمربخش زندگی باز می دارد و عمر عزیز را که سرمایه ی سعادت بشر است در راه های غیر مفید و حتی مضر، مصروف می گرداند.
نکته ی مهمّی که باید اذهان همه ی مردم؛ به خصوص جوانان به آن معطوف گردد؛ این است که در نظر اولیای گرامی اسلام، زیبایی بشر منحصر به جمال طبیعی و تجمّل مصنوعی نیست، بلکه جمال معنوی و اخلاقی نیز یکی از مهم ترین ارکان اساسی زیبایی بشر است؛ به عبارت دیگر زیبایی جامع و کامل برای انسان آن است که سیمای جسم و جان و شکل صورت و معنا هر دو زیبا و جمیل باشند.
جمال طبیعی و تجمّل مصنوعى، ظاهر مردم را زیبا می کند، ولی جمال علم و اخلاق که عالی ترین زینت و درخشان ترین زیور اختصاصی انسان است به آدمی زیبایی روحانی و جمال معنوی می بخشد.
اگرچه جمال و تجمّل ظاهری آدمی را محبوب و دل خواه مردم می کند، ولی بهترین جمال شایسته ی مقام بشری که او را به کمال حقیقی و عزّت واقعی می رساند؛ جمال علم و اخلاق و زیبایی صفات حمیده و سجایای انسانی است.
حضرت علی(ع) می فرماید: «مَیْزَةُ الرَّجُلِ عَقْلُهُ وَجَمالُهُ مُرُوَّتُهُ؛ امتیاز مرد به عقل او و جمال و زیبایی اش به مردانگی و فضایل اخلاقی او است».
امام صادق(ع) از جدّ گرامی اش امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده است که فرمود: «خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد، و هم چنین دوست دارد که اثر نعمت های خود را در مردم مشاهده نماید».
بدون تردید جمال در مورد خداوند بزرگ به معنی زیبایی طبیعى، یا تجمّل مصنوعی نیست، بلکه مراد از جمال الهی صفات جمالیه و کمالات معنوی است که در ذات لایزال الهی به نحو اتمّ و اکمل موجود است. او خیر مطلق، کمال مطلق و جمال مطلق است و در ذات منزّه از عیب و نقصش، چیزی جز کمال و جمال نیست:
«اللّهمَّ إنّی أسْألُکَ مِنْ جَمالِکَ بِأجْمَلِه وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ. أللّهُمَّ إنّی أسْألُکَ بِجَمالِکَ کُلِّه».
علم،‌ قدرت، رحمت، حلم، جود، وفای به عهد، عیب پوشى، قبول عذر، عفو از گناه کار و عدل صفاتی است که حق تعالی برای خود برگزیده است، و این صفات جمیله پایه ی اساسی جمال معنوی است. خداوند دوست دارد که بندگانش نیز به این صفات پسندیده متّصف گردند و به زیبایی های معنوی مزیّن شوند

تبلیغات