آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

متن

شکی نیست که قرآن و روایات دریایی ژرف و اقیانوسی کران ناپیدا و گنجینه­ای تمام نشدنی از معارف والا و حکمت­ها و آموزش­های متعالی هستند. ما همواره نه تنها از سوی قرآن کریم, بلکه از جانب ائمه معصومین: توصیه به تدبّر در قرآن شده­ایم. حکایت >نامه­ی اعمال< به عنوان یک حقیقت ناشناخته از موضوعات مهم این کتاب مقدّس و روایات ائمه معصومین: است.
چرا که از یک سو به عنوان یکی از مباحث مهم اعتقادی ما مسلمان­ها می­باشد که با تفسیر و تبیین صحیح آیات و روایات, این حقیقت ناشناخته روشن گردیده و سبب بیداری وجدان­های خفته و شکوفا شدن احساس مسؤولیت در قبال آن خواهد شد و آثار تربیتی فراوانی که منشأ تهذیب نفس و تکامل روح و تقویت مبانی اخلاق و تقوا می­باشد را در پی خواهد داشت, و از سوی دیگر به سؤالات بسیاری از قبیل:
ز کجا آمده­ام, آمدنم بهر چه بود به کجا می­روم آخر, ننمایی وطنم
که ناشی از روحیه­ی کنجکاوی و کاوشگری انسان است, پاسخ مناسب داده خواهد شد.
وجود نامه­ی اعمال
پس از فرمان حیات بخش الهی و نفح صور دوم, تمام آدمیان حیاتی دوباره می­یابند و در پیشگاه الهی اجتماع می­کنند: )... و نفخ فی الصّور فجمعناهم جمعاً(﴿[1]﴾ ؛ >و در صور دمیده شود همه­ی آنان را گرد خواهیم آورد.<
براساس آیات و احادیث متعدد, این حشر همگانی مقدمه­ای برای تشکیل دادگاه عدل الهی و حسابرسی به اعمال انسان­هاست. از نخستین مراحل و مواقف شدیده­ی روز قیامت و حسابرسی >موقف نامه­ی اعمال و گشودن و خواندن آن< است. نامه­ی اعمال از گواهان روز محشر است که در آن خوبی­ها و بدی­ها منعکس می­باشد و در آیات و روایات با تعبیرات مختلفی بیان شده است:
الف. کتاب؛
1. )و وضع الکتاب فتری المجرمین مشفقین ممّا فیه...(﴿[2]﴾ ؛ >و کتاب و کارنامه­ی [عمل شما در میان] نهاده می­شود, آن­گاه بزه­کاران را از آن­چه در آن است, بیمناک می­بینی...<
علامه طباطبایی1 در ذیل این آیه می­فرماید: >ذکر اشفاق آنان, خود دلیل بر این است که مقصود از کتاب, >کتاب اعمال< و یا >کتابی است که اعمال در آن است.< ﴿[3]﴾
2. )وتری کلّ امّة جاثیة کلّ امّة تدعی الی کتابها...(﴿[4]﴾ ؛ >و هر امّتی را به زانو درآمده می­بینی؛ هر امّتی به سوی کارنامه­ی خود فراخوانده می­شود.<
همچنین آیات 14 و 17 اسراﺀ, 19 و 25 الحاقه, 7 و 10 انشقاق, 28 و 29, جاثیه, اشاره به >نامه­ی اعمال< دارند. علاوه بر این تعبیرات دیگری از ماده­ی کتاب در آیات مختلف آمده است که اشاره به >نامه­ی اعمال< دارد. همچون؛ )... و انا له کاتبون(﴿[5]﴾ ؛ >و ماییم که به سود او ثبت می­کنیم....<
ب. >زبر<؛
)و کلّ شیﺀ فعلوه فی الزّبر(﴿[6]﴾ ؛ >و هرچه کرده­اند در کتاب­ها [ی اعمالشان درج] است.<
راغب در مفردات می­گوید:
>کلّ کتاب غلیظ الکتابة یقال له زبور﴿[7]﴾ ؛ هر نامه­ای که با خطوط درشت نگاشته شود, به آن زبور گفته می­شود. <
از این تعبیر استفاده می­شود که >زبور< هر کتابی نیست, بلکه عظمت و استحکام آن­ها نیز در آن شرط است و انتخاب این تعبیر برای >نامه­ی اعمال,< انتخابی پر معنا و بیانگر استحکام و صراحت نامه­ی اعمال است. ﴿[8]﴾
ج. طائر؛
)وکلّ انسان الزمناه طائره فی عنقه و نخرج له یوم القیامة کتاباً یلقاه منشوراً(﴿[9]﴾؛ >ما طائر هر انسانی را بر گردنش قرار داده­ایم, و روز قیامت کتابی برای او بیرون می­آوریم که آن را در برابر خود گشوده می­بیند.<
>طائر< در اصل به معنی پرنده است ولی در این­جا منظور >عمل خیر و شرّ< هر انسانی است که مانند پرنده­ای بال می­گشاید و از او جدا می­شود.﴿[10]﴾
علامه طباطبایی1 در این­باره می­فرماید: >آن­چیزی که سعادت و شقاوت را به دنبال خود برای آدمی خواهد آورد, همواره در گردن اوست, و این خداست که سرنوشت آدمی را چنین لازم ولاینفک او کرده است, و این سرنوشت همان عمل آدمی است.<﴿[11]﴾
هم­چنان که گردن عضو جدا نشدنی بدن انسان است و بدون آن زندگی امکان ناپذیر خواهد شد, زیرا محل اتصال سر به بدن بوده و هر آن­چه که بدان آویخته شود, در معرض چشم دیگران خواهد بود. ﴿[12]﴾
امام صادق7 در معنای >طائر< می­فرمایند:
>یقول خیره و شره معه, کانّ لایستطیع فراقه حتی یعطی کتابه بما عمل﴿[13]﴾ ؛ خیر و شر انسان هر جا باشد همراهش است و نمی­تواند ازآن جدا شود تا آن زمانی که نامه­ی عملش را در روز قیامت به دستش بدهند. <
تعبیر >طائر< در آیه مورد بحث به همراه >الزمناه< و >فی عنقه< دلیل بر این است که نتیجه­ی اعتقادات و اعمال انسان در دنیا و آخرت از او جدا ناشدنی است. کارهای خوب نیکوکاران مانند گردنبندی زینتی و نشانه­ی جمال و شرافت و محبوبیّت اوست, و کارهای زشت بدکاران نشانه­ی ذلّت و خواری و بدبختی آن­ها است.
به طور کلّی اعمال, رمز سعادت و شقاوت انسان است. خود او پیوسته مسؤول و عهده­دار آن­ها است. علّت دیگری که نامه عمل را >طائر< می­گویند آن است که >خدای متعال در قیامت نامه­های اعمال را از محلّ اصلی نزد عرش _ علییّن و سجّین _ که مرکز جمع آوری آن­هاست, بر سر اهل محشر به پرواز در می­آورد و هر نامه­ای بر سر صاحبش خواهد نشست بدون آن­که اشتباهی رخ دهد, مانند ارواح که در قیامت به بدن­های خودشان بر می­گردند و مانند زنبور عسل که در شب تاریک هر یک داخل خانه­ی خود شده با آن­که خانه­هایشان همه مسدس و شبیه یکدیگر هستند و پا به فراش غیر نخواهند گذاشت.< ﴿[14]﴾
د. صحف؛
)و اذا الصّحف نشرت(﴿[15]﴾ ؛ >و آن­گاه که نامه­ها از هم بگشایند.<
مراد از >صحف< نامه­های اعمال می­باشد.
علاوه بر تعابیر مذکور آیات فراوانی حکایت از وجود نامه­ی اعمال دارد. به عنوان مثال آیاتی که در آن­ها سخن از >نویسندگان نامه­ی اعمال< است و تعبیر به >رقیب<, >عتید<, >رسولان پروردگار<, >کراماً کاتبین< یا >متلقیان< شده است, که هر یک از این تعبیرات پیام تربیتی خاص خود را دارند.
ماهیت کتابت در نامه­ی اعمال؛
بدون شک نامه­ی عمل انسان در آخرت, از جنس دفتر و کتاب دنیوی نیست که خطوطی بر اوراق آن نقش بسته باشد و ثبت و ضبط رفتارهای آدمی در آن, از طریق کتابت صورت پذیرفته باشد. بلکه نقوشی است گویا و غیر قابل انکار, که هیچ­کس را یارای نفی آن نمی­باشد _ حال آن­که خطوط و نقوش معمولی در این دنیا قابل رد و انکار است _ چنین کارنامه­ای مایه­ی رسوایی بدکاران و افتخار نیکوکاران است. علاوه بر آن از آیات و روایات به خوبی استفاده می­شود که اعمال آدمی در آن چنان ثبت است که با یک نگاه می­توان بر آن واقف شد. ﴿[16]﴾
خداوند متعال در قرآن کریم می­فرماید:
)فمن یعمل من الصّالحات وهو مؤمن فلا کفران لسعیه و إنا له کاتبون(﴿[17]﴾ ؛ >پس هر که کارهای شایسته انجام دهد و مؤمن [هم] باشد, برای تلاش او ناسپاسی نخواهد بود, و ماییم که به سود او ثبت می­کنیم. <
اگر معنای >کتابت< نوشتن باشد؛ خاطرات, نیّت­ها, خلوص­ها, یا شرک­ها و مانند آن چگونه یادداشت می­شوند؟ پس معنای >کتابت اعمال<؛ >ثبت خود عمل< است, چون نوشتن یکی از مصادیق ثبت کردن است.
بنابراین؛ عین هر عمل ثبت و ضبط می­شود, آن­گاه انسان عین عمل خویش را در قیامت می­بیند.
حال این پرسش مطرح می­شود که حقیقت این کتاب چیست؟
علامه طباطبایی1 در تفسیر المیزان با استفاده از آیه 30 سوره آل عمران:
)یوم تجد کلّ نفس مّا عملت من خیر مّحضرا وما عملت من سوﺀ...( ؛ >روزی که هر کسی آن­چه کار نیک به جای آورده و آن­چه بدی مرتکب شده, حاضر شده می­یابد...<
می­فرماید: >کتاب مزبور در بردارنده­ی حقیقت اعمال و نتایج خیر و شر آن­هاست, نه این که مانند کتاب­های معمولی عبارت از خطوط و رسم­ها بوده باشد, پس آن کتاب عبارت است از همان اعمالی که خداوند آن را به انسان نشان می­دهد که دیگر جای حاشا و تکذیب نماند, چون هیچ دلیلی محکم­تر از مشاهده و دیدن نیست.<﴿[18]﴾
به عبارت دیگر, در کتاب به جای خط و نقش, خود عمل دیده می­شود و پاداش و کیفر هم خود عمل است. همچنان­که خداوند فرموده است:
)... لاتعتذرو الیوم انما تجزون ماکنتم تعملون(﴿[19]﴾ ؛ >... عذر نیاورید, در واقع به آن­چه می­کردید, کیفر می­یابید.<
همچنین علامه با توجه به آیه­ی:
)... و وجدوا ما عملوا حاضراً ...(﴿[20]﴾ ؛ >... آن­چه را انجام داده­اند, حاضر می­یابند...<
نتیجه می­گیرد که: آن­چه را حاضر نزد خود می­یابند؛ خود اعمال است که هر یک به صورت مناسب خود مجسم می­شود نه نوشته شده­های آن­ها و جمله­ی >ولایظلم ربّک احداً< که در دنباله­ی آیه مذکور می­آید, مؤید این مطلب است که ظلم نکردن بنابر تجسم اعمال روشن­تر است زیرا وقتی پاداش انسان خود کرده­های او باشد و احدی در آن دخالت نداشته باشد, دیگر ظلم معنا ندارد. ﴿[21]﴾
در حدیثی از امام صادق7 نقل شده است:
>اذا کان یوم القیامة رفع الإنسان کتاب ثمّ قیل له اقرﺀ قلت فیعرف ما فیه فقال7 انه یذکره فما من لحظة ولا حکمة ولانقل قدم ولاشیﺀ فعله الاذکره, کانه فعله تلک الساعة, ولذلک قالوا یا ویلتنا ما لهذا الکتاب لایغادر صغیرةً ولا کبیرةً الاّ احصاها ؛ ﴿[22]﴾ هنگامی که روز قیامت می­شود, نامه اعمال آدمی را به دست او می­دهند, سپس گفته می­شود بخوان. راوی این خبر می­گوید: عرض کردم آیا آن­چه را که در این نامه است می­شناسد و به خاطر می­آورد؟ امام7 فرمود: همه را به یاد می­آورد, هیچ لحظه و هیچ کلمه­ای, هیچ گامی و هیچ عمل دیگری انجام نداده؛ مگر آن­که با خواندن آن کتاب همه را به یاد می­آورد. به طوری که گویا همان لحظه آن را انجام داده است! به همین جهت می­گویند: وای بر ما این چه کتابی است که از هیچ کوچک و بزرگی ﴿از اعمال ما﴾ چشم پوشی نکرده, و همه را بر شمرده است.<
علامه در بیان این روایت می­فرماید:
>به طوری که ملاحظه می­کنید آن­چه از کتاب شناخته می­شود, عین آن­ چیزی دانسته که در کتاب نوشته شده است و باید هم همین­طور باشد, زیرا اگر عمل آدمی در آن­جا حاضر نباشد, حجت تمام نگشته و امکان انکار هست.<
خداوند متعال در قرآن کریم می­فرماید:
)اقرﺀ کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیباً(﴿[23]﴾ ؛ >نامه­ات را بخوان کافی است که امروز حسابرس خود باشی.<
در این آیه >اقرﺀ< چه مفهومی دارد؟
تعبیر >خواندن< مفهوم وسیعی دارد که هرگونه مشاهده را در بر می­گیرد. همچنان­که گاهی در تعبیرات روزمره می­گوییم از چشم­هایش این مطلب را خواندم و یا این که از همان اول خواندم که او چه می­خواهد. همچنین تعبیر به خواندن, در مورد عکس­هایی که از بیماران می­گیرند. از این رو خطوط و نامه­ی عمل به هیچ­ وجه قابل انکار نیست, زیرا که آثار واقعی و تکوینی خود عمل است, درست مانند صدای ضبط شده­ی انسان و یا عکسی که از او گرفته­اند و یا اثر انگشت او. ﴿[24]﴾
به طور خلاصه می­توان گفت:
افعال نیک و بد در روح انسان اثر می­گذارد ولی به سبب اشتغالات مختلف دنیوی از درک آن­ها غافل می­ماند, هنگام قیامت که پرده­ی اسرار بالا می­رود و همه چیز آشکار می­گردد, زمان درک اعمال گذشته نیز فرا می­رسد و این همان دریافت نامه­ی عمل است.
فلسفه­ی نامه­ی اعمال؛
عقیده به عالم پس از مرگ و بقای اثر اعمال آدمی, می­تواند از >عوامل بازدارنده قوی< در برابر گناه و خطاکاری و نیز به عنوان >عامل محرک نیرومند< برای تشویق سرمایه­گذاری مادی و معنوی در راه خدمت به خلق خدا و نیکی­ها گردد.
اثراتی که این اعتقاد می­تواند در اصلاح افراد فاسد و منحرف, و تشویق افراد فداکار و مجاهد و لایق داشته باشد, به مراتب بیش از اثرات >دادگاه­ها و کیفرهای معمولی< و بیش از پاداش­ و تشویق­های عادی است. چرا که ویژگی­های >دادگاه رستاخیز< منحصر به فرد است.
به عبارتی می­توان گفت: کیفر و پاداش در آن عالم از جهات زیادی شبیه به آثار و خواص طبیعی است و همچون >داروی شفابخش< یا >سم کشنده< در تأثیر خود خطا و اشتباه نمی­کند.
بدون شک مؤمنی که به چنین جهانی معتقد باشد, در اصلاح خود و انجام اعمال گوناگون, دقیق و ساعی و موشکاف است. چنان­که فرد مطلع از خواص داروهای شفابخش و سموم کشنده, نسبت به اوّلی فوق العاده علاقه­مند و از دوّمی گریزان و فراری است. همواره از درون خویش تحت یک مراقبت دایمی و دقیق قرار دارد و در برابر جنایات و تبه­کاری­ها و گناهان کنترل می­شود.
از مجموع نکات مطرح شده درباره­ی صحنه­ی قیامت و نامه­ی عمل بندگان می­توان گفت:
روزی که همه­ی مردم در صفوف منظم به دادگاه عدل پروردگار عرضه می­شوند, دست­های آن­ها از همه چیز تهی, تمام تعلّقات دنیا را پشت سر افکنده­اند, در عین جمعیت تنها, و در عین تنهایی در جمع هستند, نامه­های عمل گسترده می­شود, نامه­هایی که نه تنها کلیّات اعمال, بلکه جزئیات و سخنان و نیّات, در آن درج شده است.
اقسام نویسندگان نامه­ی اعمال؛
الف. نویسندگان شب و روز:
در تفسیر آیه: )...انّ قرآن الفجر کان مشهودا(﴿[25]﴾ ؛ >... زیرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور [فرشتگان] است.<
آمده است که نماز صبح مورد مشاهده­ی ملائکه شب و روز است, زیرا در آغاز صبح فرشتگان شب که مراقب بندگان خدا هستند, جای خود را به فرشتگان روز می­دهند, و چون نماز صبح در همان آغاز طلوع انجام می­گیرد, هر دو گروه آن را مشاهده کرده و بر آن گواهی می­دهند و دو مرتبه ثبت می­شود.﴿[26]﴾
ب. نویسندگان اعمال خاص:
علاوه بر فرشتگان مذکور, فرشتگان دیگری نیز مأمور ثبت می­باشند. پیامبر اکرم9 می­فرماید:
>إذا کان یوم الجمعة کان علی باب من أبواب المسجد ملائکه یکتبون الأول فالأول, فإذا جلس الإمام طووا الصحف و جاؤوا یستمعون الذکر؛ هنگامی که روز جمعه می­شود, بر هر دری از درهای مسجد فرشتگانی می­نشینند که نام اشخاص را یکی بعد از دیگری به ترتیب می­نویسند, و هنگامی که امام >بر منبر< می­نشیند, قبل از شروع خطبه­ها, آن­ها نوشته­های خود را جمع کرده و برای استماع ذکر خدا می­آیند.<﴿[27]﴾
فلسفه وجود نویسندگان نامه­ی اعمال
در >احتجاج طبرسی< آمده است که شخصی از امام صادق7 پرسید:
علّت وجود فرشتگان مأمور ثبت اعمال نیک و بد انسان­ها چیست؟ در حالی که می­دانیم خداوند >عالم السرّ وما هو اخفی< است یعنی هر چیزی را که مخفی­تر از آن وجود ندارد, می­داند؟!
امام7 در پاسخ فرمود:
خداوند این فرشتگان را به عبادت خود دعوت کرد و آن­ها را شهود بر بندگانش قرار داد, تا بندگان به خاطر مراقبت آن­ها, بیشتر مراقب اطاعت الهی باشند, و از عصیان او بیشتر ناراحت شوند, و چه بسیار بنده­ای که تصمیم بر گناه دارد سپس به یاد آن دو فرشته می­افتد و خودداری می­کند, می­گوید: پروردگارم مرا می­بیند و فرشتگان حافظ اعمال نیز گواهی می­دهند, علاوه بر این خداوند به لطف و رحمتش این­ها را مأمور بندگان کرده, تا به فرمان خدا شیاطین سرکش را از آن­ها دور کند و همچنین جانوران زمین و آفات بسیار را که آن­ها نمی­بینند, تا آن زمان که فرمان خدا و مرگ آن­ها فرا رسد, دور کند.﴿[28]﴾
آری خداوند خداوند سبحان به جهت اتمام محبّت بر بندگان خود شهود و رقبایی قرار داد, مثل زمان, مکان, اعضاﺀ و جوارح و نیز ملائکه شب و روز و رقیب و عتید >نویسندگان اعمال< که همگی در روز قیامت شهود و بیّنه اعمال و رفتار انسان­ها هستند.
اگر در قرآن می­بینیم که یک پدیده در عین انتساب به خدا به غیر او نیز نسبت داده شده است, مثل نوشتن نامه­ی اعمال که در یک آیه می­فرماید: )... والله یکتب ما یبیّتون...(﴿[29]﴾ ؛ >و خدا آن­چه را که شبانه در سر می­پرورند, می­نگارد.<
و در آیه دیگر آن را به فرشتگان نسبت داده, می­فرماید:
)أم یحسبون أنا لانسمع سرّهم و نجواهم بلی و رسلنا لدیهم یکتبون(﴿[30]﴾ ؛ >آیا می­پندارند که ما راز آن­ها و نجوایشان را نمی­شنویم؟ چرا, و فرشتگان ما پیش آنان [حاضرند و] ثبت می­کنند.<
نباید تصوّر کرد که این دو نسبت از یکدیگر مجزاست, بلکه هر دو نسبت از واقعیت خاصی برخوردار است, چرا که عالم بیش از یک مد بر اصیل و مستقل ندارد و نویسندگی نامه­­ی اعمال از آن خداوند است. امّا همچنان که سازمان هستی براساس نظام علّت و معلول و اسباب و مسبّبات استوار است, وجود فرشتگان و ملک الموت به عنوان مأموران الهی بدیهی است. به عبارت دیگر دادن این کار به خداوند و فرشتگان از این نظر است که یکی اصیل و بالذات است و دیگری وابسته و غیر مستقل.
پس می­توان گفت: انواع پدیده­ها و آثار طبیعت از آن خداوند است و پدیده­های امکانی فقط به حول و قوه­ی الهی منشأ یک رشته آثار و افعال هستند و هیچ گونه استقلالی از خود ندارند و در واقع فعل مخلوقات الهی, از یک نظر فعل خداوند نیز هست.
این بحث را با عباراتی زیبا و لطیف از دعاهای معروف امام سجاد حضرت علی­بن الحسین7 پایان می­دهیم:
>پروردگارا کار ما را بر فرشتگان بزرگواری که اعمالمان را می­نویسند آسان گردان, و نامه­ی اعمال ما را از حسنات ما پر نما, و ما را نزد آن­ها به خاطر اعمال بدمان رسوا مگردان... خداوند بر محمد و آلش درود فرست و آخرین مطلبی را که نویسندگان اعمال ما می­نویسند, توبه قبول شده­ای قرارده.<﴿[31]﴾
اقسام نامه­ی اعمال؛
آیات قرآن سه نوع کتاب یا نامه عمل را بیان می­فرماید: اول: کتابی که برای هر انسانی جداگانه موجود است و تمام جزئیات اعمال او در آن منعکس می­باشد که گاه به دست راست و یا چپ داده می­شود.
)وکلّ انسان ألزمْنٰه طائره فی عنقه ونخرج له یوم القیامة کتاباً یلقاه منشوراً اقرأ کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیباً(﴿[32]﴾؛ >و کارنامه­ی هر انسانی را به گردن او بسته­ایم, و روز قیامت برای او نامه­ای که آن را گشاده می­بیند, بیرون می­آوریم نامه­ات را بخوان؛ کافی است که امروز خودت حسابرس خود باشی.<
تعبیر به >کل انسان< و همچنین >کتابک< اشاره­ی روشنی به این نامه­ی اعمال اختصاصی دارد. همچنین جمله )...هاؤم اقرﺀوا کتابیه(﴿[33]﴾ و جمله )...یالیتنی لم أوت کتابیه(﴿[34]﴾
دوم: نامه اعمال امت­ها که مجموعه­ی اعمال یک امت در آن جمع است نیز گواه این معنا است.
)...کلّ امّة تدعی الی کتابها...(﴿[35]﴾ ؛ >... هر امتی به سوی کارنامه­ی خود فرخوانده می­شود.<
تعبیر >کتاب< به صورت مفرد, آن هم برای یک امت, مؤید این قسم از نامه­ی عمل می­باشد. ﴿[36]﴾
سوم: کتاب واحدی که اعمال همه از اولین تا آخرین در آن ثبت است, و در حقیقت دفتر کلّی, همگانی و مرکزی محسوب می­شود. همچنان­که در آیه 49 سوره کهف به این نامه عمل اشاره شده است:
)و وضع الکتاب فتری المجرمین مشفقین ممّا فیه ...( ؛ >و کارنامه­ی [عمل شما در میان] نهاده می­شود, آن­گاه بزهکاران را از آن­چه در آن است, بیمناک می­بینی...<
ذکر کلمه­ی کتاب به صورت مفرد می­تواند اشاره به نامه عمومی تمام انسان­ها باشد. ﴿[37]﴾
این کتاب؛ >نامه­ی جامع و عمومی< لوح محفوظ است که نه تنها اعمال همه­ی انسان­ها از اوّلین و آخرین, بلکه همه­ی حوادث جهان در آن یک جا ثبت است, و گواه دیگری در آن صحنه­ی بزرگ بر اعمال آدمی است.
نحوه­ی ارایه­ی نامه اعمال به بندگان؛
در آیات قرآن کریم آمده است که نامه­ی اعمال نیکوکارها به دست راست و نامه اعمال بدکارها به دست چپ آن­ها داده می­شود.
)فامّا من أوتی کتابه بیمینه ... ... وامّا من اوتی کتابه بشماله...( ﴿[38]﴾ ؛ >امّا کسی که کارنامه­اش به دست راستش داده شود, .... ... و امّا کسی که کارنامه­اش به دست چپش داده شود...<
در سوره انشقاق به جای دست چپ آمده است: )... اوتی کتابه وراﺀ ظهره(﴿[39]﴾ ؛ >و امّا کسی که کارنامه­اش از پشت سرش به او داده شود.<
و در سوره­ی اسراﺀ از کسانی یاد می­شود که کور و گمراهند:
) ... فمن أوتی کتابه بیمینه ... و من کان فی هذه أعمی فهو فی الاخرة أعمی و أضلّ سبیلا(﴿[40]﴾ ؛ >... پس هر کس کارنامه­اش را به دست راستش دهند, ... و هر که در این [دنیا] کور [دل] باشد در آخرت [هم] کور [دل] و گمراه­تر خواهد بود.<
همچنین در جایی دیگر از تکذیب کنندگان گمراه یاد می­شود:
)وأمّا إن کان من أصحاب الیمین فسلام لک من اصحاب الیمین و أمّا إن کان من المکذّبین الضّالین فنزل مّن حمیم ( ﴿[41]﴾ ؛ >و امّا اگر از یاران راست باشد از یاران راست بر تو سلام باد و امّا اگر از دروغزنان گمراه است پس با آبی جوشان پذیرایی خواهد شد.<
شاید بتوان استفاده کرد که مراد از دست راست و چپ در آیات کریمه سعادت و شقاوت است. پس اصحاب یمینه؛ دارندگان یُمن و سعادت و اصحاب مشئمه؛ دارندگان شقاوت و شئامتند.﴿[42]﴾
صحنه شادی و غم:
گویی با تقسیم نامه­ی عمل, اوضاع و احوال هر یک از دو گروه روشن می­شود و هر کدام بیش و کم به آینده­ی خویش واقف می­گردند؛ به خصوص این که محتوای کتاب­های اعمال به قدری روشن و آشکار است که صاحب نامه در نگاه اول به سرنوشت خویش پی می­برد.
آیات متعددی در بیان اوصاف و احوال بندگان نازل شده است که از آن جمله است:
1. )وامّا من أوتی کتابه بیمینه فسوف یحاسب حساباً یسیراً و ینقلب الی اهله مسروراً و امّا من اوتی کتابه وراﺀ ظهره فسوف یدعوا ثبوراً و یصلی سعیراً(﴿[43]﴾ ؛ >امّا کسی که کارنامه­اش به دست راستش داده شود به زودی مورد حسابی بس آسان قرار گیرد و شادمان به سوی کسانش بازگردد و امّا کسی که کارنامه­اش از پشت سرش به او داده شود زود باشد که هلاک [خویش] خواهد و در آتش افروخته, درآید.<
2. )فامّا من اوتی کتابه بیمینه فیقول هاؤم اقرﺀوا کتابیة ... و امّا من اوتی کتابه بشماله فیقول یالیتنی لم اوت کتابیه(﴿[44]﴾؛ >امّا کسی که کارنامه­اش به دست راستش داده شود, گوید: بیایید و کتابم را بخوانید. ... و امّا کسی که کارنامه­اش به دست چپش داده شود, گوید: ای کاش کتابم را دریافت نکرده بودم.<
بعید نیست که این سؤال مطرح شود که آیا کسانی که راغب به خواندن نامه­ی عملشان توسط دیگرانند, گناه ثبت شده­ای ندارند؟
پیامبر اکرم9 می­فرمایند: >خداوند در قیامت نخست از بندگان خود اقرار بر گناهشان می­گیرد و سپس می­فرماید من این گناهان را برای شما مستور ساختم و امروز هم آن را می­بخشم سپس فقط نامه­ی حسناتشان را به دست راست آنان می­دهد.<﴿[45]﴾
جایگاه نامه­ی اعمال نیک­ها و بده
در سوره مطفّفین آمده است:
)کلاّ انّ کتاب الفجار لفی سجین و ما أدراک ما سجّین کتاب مرقوم (﴿[46]﴾ ؛ >نه چنین است [که می­پندارند], مسلماً کارنامه­ی بدکاران در >سجّین< است و تو چه دانی که >سجّین< چیست؟ کتابی است نوشته شده.<
سپس می­فرماید:
)کلاً انّ کتاب الابرار لفی علّیّین و ما ادراک ما علّیّون کتابٌ مرقوم(﴿[47]﴾؛ >سپس [به ایشان] گفته خواهد شد: این همان است که آن را به دروغ می­گرفتید. نه چنین است, در حقیقت, کتاب نیکان در >علّیون< است و تو چه دانی که >علّیون< چیست؟<
>سجّین< و >علیّین<
در این آیات سخن از >سجین< و >علیّین< است که نامه­ی اعمال نیکان و بدان در آن نگه­داری می­شود.
امام باقر7 می­فرماید:
>السجین الارض السابعة وعلیون السماﺀ السابعة؛ >سجین< زمین هفتم و >علیّین< آسمان هفتم, اشاره به پایین­ترین و برترین مکان دارد.<﴿[48]﴾
از روایات چنین استفاده می­شود که اعمال غیر لایق قرب الهی, سقوط می­کند و در سجین قرار می­گیرد. چنان­که علی­بن ابراهیم از پدرش و او از امام صادق7 نقل کرده که, پیامبر اکرم9 فرمود: >گاهی می­شود که فرشته, عمل بنده­ای را با خوشحالی و سرور به آسمان بالا می­برد, هنگامی که حسنات او را بالا برد؛ خداوند عزوجل می­فرماید: آن را در سجین قرار دهید که او هدفش جلب رضای من نبوده است.<﴿[49]﴾
در مجموع می­توان گفت: مراد از پست بودن مکان سجین و بلند بودن علیین معنای کنایی آن است. >سجین< کنایه از درکات بُعد از رحمت رحیمیه و نور و هدایت الهی است. به عبارتی >سجین< بُعد از خداوند و تمایل به شیطان و باطل است و >علیین< جانب قرب الهی و عالم ملائکه و حق است. وقتی انسان از شیطان اطاعت کند و گناهی از او سر می­زند؛ در >سجین< است و بعد که توبه و استغفار می­کند در >علیین< است, پس علیین جانب الهی و سجین جانب شیطان و غیر خداست که برای تقریب به فهم از آن­ها به مکان پست و یا بلند تعبیر شده است.
پی­نوشت:
[1]. کهف ﴿18﴾ : 99.
[2] . همان, 49.
[3] . سید محمدحسین طباطبایی, تفسیر المیزان, ترجمه موسوی همدانی, ج 13, ص 451.
[4] . جاثیه ﴿45﴾ : 28.
[5] . انبیاﺀ ﴿21﴾ : 94.
[6] . قمر ﴿54﴾ : 52 .
[7] . راغب اصفهانی, مفردات الفاظ قرآن, ص 377.
[8] . ناصر مکارم شیرازی, پیام قرآن, ج 6, ص 87 و 88 .
[9] . اسراﺀ ﴿17﴾ : 13.
[10] . مفردات راغب, ص 529, چاپ مشترک دارالعلم دمشق و دارالشامیه بیروت.
[11] . همان, تفسیر المیزان, ج 13, ص 74.
[12] . همان, تفسیر المیزان, ج 13, ص 93. ﴿با تلخیص﴾
[13] . محمدباقر مجلسی, بحارالانوار, ج 7, ص 312 و ج 5 , ص 119.
[14] . سید ابوالفضل نبوی قمی, سی جلسه درس سخنوری در اصول عقاید, ج 2, ص 293.
[15] . تکویر ﴿81﴾ : 10.
[16] . همان, پیام قرآن, ج 6 , ص 104.
[17] . انبیاﺀ ﴿21﴾ : 94.
[18] . همان, تفسیر المیزان, ج 13, ص 75.
[19] . تحریم ﴿66﴾ : 7.
[20] . کهف ﴿18﴾ : 49.
[21] . همان, تفسیر المیزان, ج 13, ص 452.
[22] . تفسیر نورالثقلین, ج 3, ص 267 و تفسیر عیاشی, ج 2, ص 328.
[23] . اسراﺀ ﴿17﴾ : 14.
[24] . ر.ک؛ همان, تفسیر المیزان, ج 6 , ص 553 و فروغ السادات رحیم پور, معاد از دیدگاه امام خمینی1 , ص 301.
[25] . اسراﺀ ﴿17﴾ : 78.
[26] . محمدبن الحسن حر عاملی, وسایل الشیعه, ج 2, ص 850 .
[27] . ابی الحسن­­بن حجاج, قشیری نیشابوری, صحیح مسلم, ج 2, ص 587 , ح 850 .
[28] . عبدعلی العروسی الحویزی, تفسیر نورالثقلین, ج 5, ص 522 .
[29] . نساﺀ ﴿4﴾ : 81 .
[30] . زخرف ﴿43﴾ : 80 .
[31] . جعفر سبحانی, منشور جاوید, ج 9, ص 230 و محمد سعیدی مهر, آموزش کلام اسلامی, ص 287.
[32] . اسراﺀ ﴿17﴾ : 13 و 14.
[33] . الحاقه ﴿69﴾: 19.
[34] . همان, 25 .
[35] . جاثیه ﴿45﴾ : 28 .
[36] . ناصر مکارم شیرازی, پیام قرآن, ج 6 , ص 110.
[37] . همان.
[38] . الحاقه (69) : 19 و 25.
[39] . انشقاق ﴿84﴾ : 10.
[40] . اسراﺀ ﴿17﴾ : 71 و 72.
[41] . واقعه ﴿56﴾ : 93 _ 90.
[42] . تفسیر المیزان, ج 19 , ص 243 ﴿با تلخیص﴾ و محسن قرائتی, معاد, ص 195.
[43] . انشقاق ﴿84﴾ : 12 _ 7.
[44] . الحاقه ﴿69﴾ : 19 و 25.
[45] . سید قطب, تفسیر فی ظلال القرآن, ج 8 , ص 6 25.
[46] . مطففین ﴿83﴾ : 9 _ 7 .
[47] . همان, 19 _ 17.
[48] . همان, تفسیر نورالثقلین, ج 5, ص 530, ح 15.
[49] . همان, حدیث 19, و اسماعیل طبرسی نوری, کفایة الموحدین, ج 4, ص 29.
آن­چیزی که سعادت و شقاوت را به دنبال خود برای آدمی خواهد آورد, همواره در گردن اوست, و این خداست که سرنوشت آدمی را چنین لازم ولاینفک او کرده است, و این سرنوشت همان عمل آدمی است.
افعال نیک و بد در روح انسان اثر می­گذارد ولی به سبب اشتغالات مختلف دنیوی از درک آن­ها غافل می­ماند, هنگام قیامت که پرده­ی اسرار بالا می­رود و همه چیز آشکار می­گردد, زمان درک اعمال گذشته نیز فرا می­رسد و این همان دریافت نامه­ی عمل است.
عقیده به عالم پس از مرگ و بقای اثر اعمال آدمی, می­تواند از >عوامل بازدارنده قوی< در برابر گناه و خطاکاری و نیز به عنوان >عامل محرک نیرومند< برای تشویق سرمایه­گذاری مادی و معنوی در راه خدمت به خلق خدا و نیکی­ها گردد.
روزی که همه­ی مردم در صفوف منظم به دادگاه عدل پروردگار عرضه می­شوند, دست­های آن­ها از همه چیز تهی, تمام تعلّقات دنیا را پشت سر افکنده­اند, در عین جمعیت تنها, و در عین تنهایی در جمع هستند, نامه­های عمل گسترده می­شود, نامه­هایی که نه تنها کلیّات اعمال, بلکه جزئیات و سخنان و نیّات, در آن درج شده است.
پروردگارا کار ما را بر فرشتگان بزرگواری که اعمالمان را می­نویسند آسان گردان, و نامه­ی اعمال ما را از حسنات ما پر نما, و ما را نزد آن­ها به خاطر اعمال بدمان رسوا مگردان... خداوند بر محمد و آلش درود فرست و آخرین مطلبی را که نویسندگان اعمال ما می­نویسند, توبه قبول شده­ای قرارده.
پیامبر اکرم9 فرمود: >گاهی می­شود که فرشته, عمل بنده­ای را با خوشحالی و سرور به آسمان بالا می­برد, هنگامی که حسنات او را بالا برد؛ خداوند عزوجل می­فرماید: آن را در سجین قرار دهید که او هدفش جلب رضای من نبوده است.
وقتی انسان از شیطان اطاعت کند و گناهی از او سر می­زند؛ در >سجین< است و بعد که توبه و استغفار می­کند در >علیین< است, پس علیین جانب الهی و سجین جانب شیطان و غیر خداست که برای تقریب به فهم از آن­ها به مکان پست و یا بلند تعبیر شده است.

تبلیغات