آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

متن

رؤیاهای صالحه و راهکارهایی برای دیدن آن­ها
انسان, موجود پیچیده­ای است که لایه­های متعدد درونی دارد و شناخت تمام زوایای وجود او تاکنون میسّر نشده است. از موارد ناشناخته­ی وجود انسان می­تواند به «روح» و «خواب» اشاره کرده که از ابتدای آفرینش انسان, اندیشه­ی او را به خود مشغول کرده و هنوز رازهای موجود در آن­ها, شناخته نشده است. در مورد «روح», آیه­ی شریفه­ی )یسئلونک عن الروح, قل الرّوح من أمر ربّی و ما أوتیتم من العلم الاّ قلیلاً(([1]) صریح­ترین سخن را بیان نموده است. حقیقت روح چنان عمیق و ژرف است که هرگز انسان­ها به آن دست نخواهند یافت و علم و دانش بشری حتی اگر دوردست­ترین نقاط کره­ی زمین و اجرام آسمانی را کشف کند, باز در شناخت و کشف روح خود که نزدیک­تر از هر چیز به اوست عاجز خواهد بود. «خواب» و «رؤیا» نیز از مسایل ناشناخته­ی بشری است که هنوز نکات مهم بسیاری از زوایای آن شناخته نشده است. درنوشتارحاضر بر آن شده­ایم تا به انواع رؤیاها که در واقع نمایانگر انواع شخصیت­های انسانی است بپردازیم و با ارایه راه­کارهایی _ به ­تناسب بضاعت ناچیز خویش _ زمینه­ی ایجاد رؤیاهای صادقه و صالحه را فراهم آوریم.
بدیهی است که خواب هر فرد جز برای خود او نمی­تواند حجت و برهان آشکار جهت اثبات یک قضیه باشد, اما راهنمای مناسب و برجسته­ای است؛ برای شناخت شخصیت فردی وی. انسان­های ­خود ساخته ­و وارسته, خواب­هایی حقیقت نما و به اصطلاح رؤیاهای صادقه می­بینند و افرادی که دچار روزمرگی­ها شده و افق فکری آنان سطحی و محدود به ظواهر و مادیات است, در رؤیاها نیز این سطحی­نگری را دارند و اضغاث احلام نصیب آنان خواهد شد.
رؤیا از دیدگاه معصومان:
در کلام نورانی پیامبر گرامی اسلام و ائمه­ی معصومین: حقایق بلند و ارزشمندی را در مورد رؤیا می­یابیم که ما را به اهمیت این بخش وجودی انسان آگاه می­سازد.
در ذیل آیه­ی شریفه­ی )لهم البشریٰ فی الحیوة الدنیا(([2]) آمده است:
ابن بابویه مرسلاً قال: أتی رسول­الله9 رجلٌ من أهل البادیة له حشم و جمال. فقال یا رسول­الله اخبرنی عن قول اللهU الذین آمنوا و کانوا یتقون لهم البشری فی الحیوة الدنیا و فی الاخرة قال9: أما قوله لهم البشری فی الحیوة الدنی فهی الرؤیا الحسنة یراها المؤمن فیبشربها فی دنیاه و أما قول الله عزوجل وفی الاخرة فانها بشارة المؤمن عند الموت یبشر بها عند موته ان الله قد غفرلک ولمن یحملک الی تبرک. ([3] ) و نیز:
محمدبن یحیی عن احمدبن محمد عن معمربن خلاد عن الرضا7؛ قال: ان رسول­الله9 إذا أصبح قال لأصحابه؛ هل من مبشّرات؟ یعنی به الرؤیا. ([4])
وعن احمدبن محمدعن ابی فضال عن ابی جمیله عن جابر عن ابی جعفر7 قال: قال رجلٌ لرسول الله9 فی قول­الله U )لهم البشریٰ فی الحیوة الدنیا( قال: هی الرؤیا الحسنة یری المؤمن فیبشّربها فی دنیاه.([5])
حضرت امیرالمؤمنین7 نیز می­فرمایند: «ما أنقض النوم لعزائم الیوم»([6]) چقدر اتفاق می­افتد که خواب اراده­های قوی را ازکار می­اندازد و بی­اثر می­کند.
راز رؤیاه
هنگامی که انسان در بیداری به سر می­برد, حواس پنج­گانه­ی او پیام­هایی را از جهان بیرون به مغز وی ارسال کرده و نفس را مشغول مسایل بیرونی می­کنند. تصاویر ذهنی او حاصل مشاهدات بیرونی است که از طریق چشم می­بیند و مسموعات او حاصل امواجی است که ازطریق گوش به قوه­ی ادراکی او ارسال می­شود. طعم و مزه­ی آن­چه می­خورد از طریق حس­های چشایی و بویایی, مدتی نفس را مشغول کرده و به لذت بردن از این واردات­ می­پردازد. به کمک حس لامسه و بساوایی نیز به شناسایی اجسام می­پردازد. بدیهی است که حواس پنجگانه, همچون دیگر نعمت­های الهی انسان را برای رساندن به کمال انسانی یاری می­کنند. امّا گاه تمام همّت فرد برای کسب و جلب لذت از طریق این حواس است و از نیروهای معنوی خویش غافل می­شود. از این رو «جمال» در شریعت ما امری مطلوب و پسندیده است امّا «تجمّل گرایی» که به معنای توقّف در جمال است, ناپسند و مذموم است.
در هر حال, به هنگام بیداری, نفس انسانی مشغول گیرنده­های حسی ظاهری خود و تجزیه و تحلیل و استفاده از واردات وجودی است و فرصت و فراغتی برای پرداختن به خود ندارد. در حالت خواب, این حواس ظاهری که رابط انسان و جهان خارج هستند, تعطیل می­شوند و ارتباط انسان با جهان خارج از خود قطع می­گردد. این تعطیلی و قطع ارتباط, موجب ایجاد فراغت و زمینه­ای می­شودتا نفس­وقوه­ی درّ اکه­ی انسان به درون پرداخته و پیام­های درونی را دریافت کند و براساس آیه­ی شریفه­ی )الله یتوفّی الاٴنفس حین موتها و الّتی لم تمت فی منامها...(([7]) رابطه­ی او و الله نزدیک و نزدیکتر گردد. و پیام­های درونی را از خداوند متعال که علم بی­انتها و قدرت بی­نهایت دارد, دریافت می­کند. در آیه­ی دیگر آمده است )وهوالذی یتوفاکم باللیل ویعلم ما جرحتم بالنهار(([8])
اکنون این انسان گسسته ازخارج و پیوسته به­درون,مشاهداتی دارد امّا نه با چشم بیرونی, و اصواتی را می­شنود امّا نه با گوش سر. گیرنده­های او درونی می­شوند و پیام­هایی را نیز که دریافت می­کند, متفاوت است. البته درخواب به تناسب شخصیت و نوع پیام­هایی­که­ در حالت­ بیداری ­می­گیرد, دریافت­ خواهد داشت.
تفاوت در نوع خواب دیدن و ارتباطهای درونی به خاطر تفاوت در اشخاصی است که خواب می­بینند, از این رو در نوشتار حاضر به انواع انسان­ها ونوع خواب­هایی­که می­بینند, می­پردازیم:
الف. افراد عادی و معمولی؛
در طول روز و در حالت بیداری کلیه­ی دریچه­های وجودی آن­ها نسبت به جهان خارج باز بوده و از طریق حواس ظاهری هرگونه پیامی را دریافت کرده و چارچوب مشخصی برای دریافت­های خویش ندارند. این افراد در خواب نیز همان خاطرات روزانه و تصاویر ذهنی حاصل از مشاهدات خویش را به صورت نامنظم و پراکنده می­بینند که گاه هیچ ارتباطی هم با هم ندارند. این گونه خواب­ها را «اضغاث احلام» می­نامند که قابلیت تعبیر ندارند و در واقع مرور یافته­های روزانه است. شاید بتوان گفت: خواب­های این افراد یک نوع «فلاش بک» یا بازگشت به لحظات گذشته­ی آن­ها در بیداری است.
ب. افراد متعالی و وارسته؛
به هنگام بیداری برای­دریافت­ها و پیام­هایی که می­گیرند, برنامه دارند و حواس ظاهری خود را در جهت صحیح به کار می­برند و همواره برای رسیدن به حق و حقیقت تلاش دارند که در خواب نیز با واقعیت مربوط می­شوند. آن­ها در بیداری به ملکوت اشیا یعنی ارتباط هرچیز با آفریننده­ی آن نظر دارند, اگرچه توسط حواس ظاهری تصویری و حالتی از ملک و جلوه­ی مادی, هر چیز را دریافت می­کنند. بدیهی است کسی که در بیداری و با چشم و گوش سر به ملکوت راه می­یابد؛ در خواب و با ابزاری چون چشم و گوش دل سریع­تر و آشکارتر به ملکوت سر می­زند و با انوار مقدس و ذوات مقدسه ارتباط برقرار می­کند.
این گونه افراد به فرموده­ی مفسر معاصر, آیة­الله جوادی آملی با عالم مثال منفصل([9]) که از سوی خداوند متعال ترسیم شده و بافته­ی ذهن بشر نیست, مرتبط می­شوند و از این رو برخی از حوادث و اتفاق­هایی که در آینده رخ خواهد داد, درخواب می­بینند. خواب­های این­گونه افراد نیاز به تعبیر ندارد و رؤیای صادقه است. رؤیای حضرت ابراهیم7 که به فرزند خویش فرمود:
)... یا بنّی إنی أریٰ فی المنام أنی أذبحک فانظر ماذا تریٰ...(؛([10]) مصداق بارزی بر این نوع رؤیاها است. در واقع نقطه­ی آغاز امتحان عظیم این پیامبر الهی در مورد فرزند عزیزش رؤیای صادقه بود و چه زیبا در آیه 104 و 105 همان سوره _ صافات _ می­فرماید: ).... یا إبراهیم قد صدقتَ الرؤیا إنا کذلک نجزی المحسنین(
رؤیای حضرت یوسف7([11]) نیز اگرچه در دوران نوجوانی اتفاق افتاده, امّا مصداقی دیگر برای رؤیاهای صادقه و از سنخ­ خواب­های حقیقت نما است. رؤیای رسول­گرامی اسلام در آستانه­ی نبرد «بدر»([12]) و ورود به مکه برای انجام مناسک­عمره([13]) نیز نمونه­های دیگری است.
تأثیر اشتغالات ذهنی بر رؤیاه
از مطالب پیشگفته, دانستیم که کیفیت حالات انسان در بیداری نقش بسیار مهمی در رؤیاهای او دارد. زمانی که اشتغالات ذهنی افراد در طول روز پراکنده و متشتت باشد, تصاویر ذهنی پراکنده و حتی گاه نامربوط برای آنان ایجاد می­شود و سایه­ی این تصاویر نامنظم بر رؤیاهای او سنگین می­شود.
نکته­ی مهم این است که گاه اشتغالات علمی و مطلوب نیز ما را از دیدن رؤیاهای صادقه و صالحه محروم می­کند. اگرچه علم و کسب دانش در درجه­ی والایی قرار دارد و توجه به امور دیگران و رفع مشکلات آن­ها و امور خیریه بسیار پسندیده و قابل تحسین است امّا اگر همین امور برای فردی به عنوان مشغله­ی ذهنی در آید و تمام دغدغه­ی او این امور باشد, بازهم مانعی جهت ارتباط با ملکوت و دیدن رؤیاهای صادقه می­شود. بدیهی است که یک انسان وارسته در حالی که به تعلیم و تعلم می­پردازد و خود را به زینت صالحان یعنی احسان و تعادل و نیکی می­آراید و زینت متقین, ادای واجبات و ترک محرمات را در خویش نهادینه می­کند, باید زمانی برای تفکر و ایجاد آرامش درونی و فراغت از امور گوناگون اختصاص دهد, در این صورت است که به هنگام خواب با واقعیت­ها سر و کار دارد نه با تصاویر نامنظم و آشفته.
نکته­ی دیگر تعدد و تفاوت موضوعاتی است که در حال بیداری درگیر آن هستیم. پراکندگی ذهنی و خستگی از این تشتت در خواب دیدن ما تأثیر زیادی می­گذارد.
رؤیاهای صالحه و امانت در گفتار و کردار
انسان­ها در رابطه با قول و فعل خویش به دو دسته تقسیم می­شوند که این انقسام, در رؤیاهای آنان ­هم تأثیر می­گذارد:
الف. افرادی که در گفتار و کردار امانت­دار هستند و به نقل­های خود از دیگران کاستی و افزونی ندارند, در رفتارشان نیز آن­گونه هستند که می­اندیشند, رؤیاهایشان هم امین است و مطابق با واقعیت. آن­ها چیزی را در خواب می­بینند که عیناً در واقع محقق می­شود. نظم و انضباط و امانتداری در قول و فعل, موجب منظم و امین بودن رؤیاهای آنان می­شود. شوپنهاور معتقد است که هرکس در طی رؤیا, گفتار و کرداری دارد که درست مطابق منش اوست. ([14]) از این رو می­توان توسط تحلیل­ خواب­های افراد به شخصیت آن­ها پی برد.
ب. افرادی که نسبتاً امانتدار هستند و گاه از گزافه گویی و غلو و مبالغه و نیز کاستی می­پرهیزند, امّا گاهی هم به این آلاینده­های اخلاقی آلوده می­شوند. این افراد از آن­جا که امین محض نیستند و در آرا و نظریات آنان حق و باطل راه می­یابد و رفتارهایشان نیز گاه منطبق بر حق است و گاه بر باطل؛ در رؤیاهای خود نیز واقعیت را به همین شکل می­بینند. از این رو رؤیاهای آن­ها نیاز به تعبیر دارد و مستقیماً نمی­توان تطابق آن با واقع را دریافت.
اگر این حالات نفسانی متضاد به میزان زیادی در وجود آن­ها باشد و پراکندگی قولی و فعلی آن­ها بسیار باشد؛ فاصله­ی بین رؤیای آن­ها و واقعیت زیاد می­شود و معبّر سردرگم و متحیر می­گردد و در اکثر مواقع به تعبیر نمی­پردازد. زیرا معبّر باید از صورت به معنا عبور کند و به نقطه­ی اصلی یعنی واقعیت و حقیقت برسد و بدیهی است که درجات معنوی معبّر نیز در این حرکت به سوی واقعیت تأثیر فراوانی دارد. اگر دخل و تصرف کمتری داشته و در نقل­ها کم و زیاده­گویی آن­ها محدود باشد خواب­هایشان قابل تعبیراست و معبر زودتر به نتیجه می­رسد.
ج. افرادی که در گفتار و کردار امین نیستند و به هنگام نقل وقایع و یا حتی رؤیاهای خود به کم و زیاده گویی روی می­آورند و بسیار دخل و تصرف دارند و پراکنده­گو هستند. این افراد, رؤیاهایشان نیز صادق نیست و اصلاً قابلیت تعبیر هم ندارد, زیرا همان اصغاث احلام بوده و تصویری از رفتارهای نامناسب و خاطرات ناموزون روزانه را در خواب می­بینند. مرحوم علاّمه طباطبایی; در این مورد می­نویسد: «این رؤیاها بیش از یک انتقال یا واسطه خورده, گاه انتقال پس از انتقال و تصرف بعد از تصرف می­یابد به گونه­ای که معبر, توان برگرداندن به اصل و حقیقت ماجرا را ندارد و چنین خواب­ها را «پریشان» و ... گویند که هیچ تعبیری نخواهد داشت.»([15])
از میان سه گروه مذکور, رؤیاهای گروه اول فوق تعبیر و دقیقاً عین واقعیت است. رؤیاهای گروه دوم در صورتی که افراد, کمتر اهل غلو و گزافه و کمی و کاستی باشند, تعبیر دارد و معبر بدون زحمت و به آسانی آن­ها را تعبیر خواهد کرد و در صورتی که زیاد اهل دخل و تصرف و کاستی و زیاده گویی باشد بازهم تعبیر دارد امّا معبّر به زحمت افتاده و معلوم نیست همیشه بتواند این فاصله­ی زیاد بین صورت و معنا را طی کرده و تعبیر صحیحی ارائه دهد. امّا رؤیاهای گروه سوم دون تعبیر است و قابل­ اعتبار و ارزش نیست. این تقسیم­بندی را می­توان در جدول زیر ارایه نمود:
نوع افراد
برنامه­ی بیداری
نوع رؤیاه
وضعیت تعبیر
معمولی با ذهن آشفته
حواس ظاهری آماده­ی دریافت هرگونه پیام بیرونی بدون محدودیت و چارچوب مشخص انسانی و الهی
تصویری از خاطرات و دریافت­های روزانه­ = اضغاث احلام
فاقد تعبیر
(دون تعبیر)
متوسط
1. گاهی امین هستند و گاه حق و باطل را در فعل و قول مخلوط می­کنند و بیشتر اهل دخل و تصرف و گزافه هستند.
2. گاه امین هستند و گاه غیر امین امّا کمتر اهل دخل و تصرف در قول و فعل هستند.
رؤیاهایی که نامنظم و پراکنده بوده که گاه مطابق با واقعیت و گاه مخالف آن است.
رؤیاهای آن­ها منظم­تر بوده امّا بازهم با واقعیت فاصله داشته و نیاز به تعبیر دارند.
قابل تعبیر
منتهی معبّر به زحمت از صورت به معنا و واقعیت می­رسد.
قابل تعبیر
معبّربا ­سرعت بیشتری می­تواند رؤیای آن­ها را تعبیر کند.
عالی و متعالی
در قول و فعل امین بوده و نظم و انضباط در دریافت­های حسی ظاهری دارند و پیام­های بیرونی را براساس تقوایی که دارند, می­گیرند.
رؤیاهای آن­ها مطابق باواقعیت بوده و در خواب با عالم مثال منفصل مرتبط می­شوند.
فوق تعبیر
بنابر آن­چه بیان شد, می­توان گفت:
«انسان­های خوب و وارسته رؤیاهای خوب و برجسته می­بینند.»
روایت زیبایی در متون اهل سنت و شیعه وجود دارد که این هماهنگی بین شخصیت افراد و رفتارهای انسانی آن­ها با رؤیاها را بسیار زیبا ترسیم نموده است. پیامبر گرامی اسلام می­فرماید:
«أصدقکم رؤیاً أصدقکم حدیثاً؛»([16])
صادق­ترین ­شما در قول­ و فعل, صادق­ترین هستند از نظر رؤیا. به­ عبارت دیگرمی­فرماید رؤیای صادقه برخاسته از صداقت و راستی در گفتار (حدیث) و رفتار(مایحدث) است. البته ­این ­روایت ­به­ صورت «أصدقکم ­حدیثاً صدقکم رؤیاً»([17]) نیز آمده است و پس ازآن رؤیاها به ­سه ­بخش­ تقسیم شده است: الف. رؤیای صالحه و نیک که از ناحیه­ی خداوند متعال است «الرؤیا الحسنة بشریٰ من الله عزوجل»
ب. رؤیاهایی که ساخته و پرداخته­ی نفس بشر است «والرؤیا یحدث بها الرجل نفسه»
ج. رؤیاهایی که از ناحیه­ی شیطان است «والرؤیا تحزینٌ من الشیطان»
از این رو گفته شده است که رؤیای مؤمن جزیی از چهل جزء یا هفتاد جزء نبوت است و این اختلاف در عدد به علت اختلاف دردرجات ایمانی افراد است که تأثیر مستقیم در سطح رؤیاهای آنان دارد. بررسی رؤیاهای انسان­های وارسته و فرهیخته, این مسأله را کاملاً روشن می­کند.
رسول گرامی اسلام رؤیاهایی به وضوح و روشنی صبح می­دیدند چنان که در روایتی آمده است:
«لایری رؤیا الا جاءت (یأتیه) مثل فلق الصبح؛»([18]) همچون شکاف صبح رؤیاها نزد آن حضرت آشکار می­شدند.
به نظر می­رسد همین پیام­های بلند و آشکاری که آن حضرت از عالم رؤیا دریافت می­کردند, باعث می­شد که هر صبح از اصحاب بپرسند: «هل من مبشّرات؟»؛([19]) آیا رؤیاهای بشارت دهنده­ای دارید؟
و در روایت دیگری آمده است که از پیامبر در مورد معنای مبشرات می­پرسند وحضرت می­فرماید: «رؤیای صالحه.»([20])
رؤیاهای صادقه­ی رسول خدا در جریان نبرد «بدر» و ورود به مکه جهت انجام اعمال عمره و جریان شجره­ی ملعونه و خواب پیامبرکه­ دیدند میمون­هایی ازمنبرآن­حضرت بالامی­روند و به عبارتی نزول آیه­ی 60 سوره­ی شریفه­ی اسراء,([21]) از جمله رؤیاهایی است­که درگزاره­های فراوان­دیده­می­شود.
شیخ الرئیس, بوعلی سینا رؤیای صادقه را نتیجه­ی ارتباط روح با ملکوت یا ملأ اعلی به هنگام خواب و دریافت وحی یا الهام از خداوند می­داند و خواب­های آشفته را ناشی از تأثیر احساسات­جسمی­درروح آدمی می­داند.([22]) شهید مطهری; بر این باور است که در خواب اگرچه از نظر جسمی و ظاهری قوای طبیعی تعطیل می­شوند, امّا از نظر روحی و نفسی نوعی گریز و رجوع به باطن و ملکوت در انسان به وجود می­آید. ([23])
راهکارهای عملی جهت دیدن رؤیاهای صالحه
از مجموع آیات و روایات می­توان به یک جمع­بندی جامع و کامل دست یافت و مواردی را به عنوان راهکارهای عملیاتی و کاربردی ارائه داد:
1 . صداقت در گفتار و کردار در طول روز و به هنگام بیداری.
2 . نظم و انضباط در امور زندگی و پرهیز از پراکندگی در کارهای روزانه.
3 . تعدیل و محدود کردن­ مشغله­های ذهنی و ایجاد آرامش روحی و روانی.
4 . منطقی کردن ارتباطات و توجه به اولویت­ها و ضرورت­ها در رابطه­ها.
5 . پرهیز از گزافه گویی, تعارفات و تعریف­های ­غیر ضروری و سخنان بی­معنا.
6 . کنترل قوای واهمه و خیال و تحت فرمان قوه­ی عاقله درآوردن آن­ها.
7 . توجه به واردات قلبی و درونی چه در زمینه­ی مطالعات و چه دیدن تصاویر تلویزیونی و غیره. ([24])
8 . ارتباط متعالی با آن­چه دارای علوّ مرتبه است همچون ارتباط با قرآن و ائمه معصومان: از طریق سیره و سخن آن­ها و مهم­تر از همه این که عقربه­ی ذهن خویش را متوجه امام زمان خویش کند.
9 . مراقبه در طول روز, محاسبه­ی شبانه و در صورت لزوم معاقبه­ی نفس برای گناهان. ([25])
10. توجه به عبادات و انجام آن­ها در حدّ کمال و الگوگیری از وارستگان در امور عبادی.
پی­نوشت:
[1]. اسراء (17) : 85 .
[2]. یونس )10( : 64 .
[3]. تفسیر البرهان, ج 2 , ص 190 و نورالثقلین, ج 3, ص 223.
[4]. تفسیر نورالثقلین, ج 3, ص 225 و روضة الکافی, ج 8 , ص 90, ح 59 .
[5] . تفسیر البرهان, ج 2, ص 190 و روضة الکافی ج 8 , ص 90 , ح 60 .
[6] . نهج البلاغه, حکمت 440 و خطبه­ی 241.
[7] . زمر (29) : 42 ؛ خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز می­ستاند و ‍‍]نیز] روحی را که در [موقع] خوابش نمرده است [قبض می­کند], ...
[8] . انعام (6 ) : 60 .
[9] . مثال منفصل: نوعی از عالم مثال است که خارج از حیطه­ی نفس بشر بوده و ارتباط مستقیم با خداوند متعال درآن صورت می­گیرد, از این رو وقتی کسی با آن مرتبط شود با واقعیت محض در ارتباط است برخلاف عالم مثال متصل که دستبافت نفس و درون انسان است. (برگرفته از درس تفسیر آیةالله جوادی آملی 9 / 10 / 1383)
[10] . صافات (37) : 102 ؛ ... ای پسرک من! من در خواب [چنین] می­بینم که تو را سر می­بُرم, پس ببین چه به نظرت می­آید؟ ...
[11] . یوسف (12) : 4 ؛ [یاد کن] زمانی را که یوسف به پدرش گفت: « ای پدر, من [در خواب] یازده ستاره را با خورشید و ماه دیدم. دیدم [آن­ها] برای من سجده می­کنند.
[12] . انفال (8) : 43 ؛ اذیرکهم الله فی منامک قلیلاً, [ای پیامبر ما یادکن] آن­گاه را که خداوند آنان [= سپاه دشمن] را در خوابت به تو اندک نشان داد.
[13] . فتح (48) : 27؛ حقّاً خدا رؤیای پیامبر خود را تحقق بخشید [که دیده بود].
[14] . محمدرضا رضوان طلب, رؤیا از نظر دین و روان شناسی, ص 192.
[15] . محمدحسین طباطبایی, تفسیر المیزان, ج 11, ص 187.
[16] . احمدبن حنبل, مسند, ج 2, ص 268 و صحیح مسلم, ج 7, ص 52 و کنزالعمال, ج 15, ص 371.
[17] . طبرانی, معجم الوسیط, ج 1, ص 123.
[18]. مسند, احمدبن حنبل, ج 6 , ص 153و صحیح البخاری, ج1, ص3 وابن حیان, الثقات, ج1, ص49.
[19] . الکافی, ج 8 , ص 90.
[20] . ر.ک؛ محمدباقر مجلسی, بحارالانوار, ج 58 , ص77, به نقل از روضة الکافی, ص 90.
[21] . ر.ک؛ فخر رازی, تفسیر کبیر و مجمع البیان طبرسی و المیزان ذیل آیه­ی 60 سوره­ی اسراء.
[22] . محمدعثمان نجاتی, الادراک الحسی عند ابن سینا, ص 217.
[23] . مرتضی مطهری, زندگی جاوید یا حیات اخروی, ص 18.
[24] . گاهی با دیدن سریال­های متعدد تلویزیونی با موضوعات متفاوت و به ویژه طنزهای شبانه ذهن افراد چنان شلوغ و پر هیاهو می­شود که جایی برای دیدن رؤیاهای صالحه نمی­ماند.
[25] . علامه حسن زاده آملی.

تبلیغات