آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

متن

ثقة الاسلام «کلینی» درجلد دوم کتاب گرانسنگ «کافی» از میان ابواب کتاب « الایمان والکفر» بابی را به نام «باب دعائم الاسلام» نام­گذاری کرده که مشتمل بر پانزده روایت است. گذری هر چند کوتاه بر روایات این باب، روشنایی­بخش دل و دیده­ی مؤمنان خواهد بود، چرا که گویایی، زیبایی و ژرفایی این روایات به غایت شگفت­انگیز می­باشد. از آن­جا که «غدیر» جلوه­گاه ولایت و امامت و استمرار نبوت است؛ ضرورت آشنایی با جایگاه «ولایت» نیازی به توضیح ندارد. احادیث باب «دعائم الاسلام» نوعاً گویای این حقیقت­اند که اسلام بر پنج پایه بنا گردیده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و در میان این ارکان پنج­گانه، هیچ رکنی همانند ولایت مورد توجه و اهتمام شارع مقدس قرار نگرفته است. سومین حدیث از این مجموعه، حدیثی است که تنها عامل فرق گذارنده میان عامه و خاصه (شیعیان) را، همین رکن ولایت برمی­شمارد. فضیل بن یسار از امام باقر7 نقل می­کند که فرمود: اسلام بر پنج ستون پایه­گذاری شده است: نماز، زکات، روزه حج و ولایت، هیچ یک همانند ولایت مورد عنایت قرار نگرفته است، اما مردم (عامه) چهار رکن نماز، زکات، روزه و حج را گرفتند و رکن رکین ولایت را رها نمودند.
در هشتمین حدیث نیز فضیل از امام باقر7 این­گونه گزارش می­کند: اسلام بر پنج ستون پایه­گذاری شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. هیچ یک از اهمیتی همسنگ با پیام ولایتی که در روز غدیر اعلام گردید بر خوردار نمی­باشد.([1])
ششمین حدیث که مبسوط­ترین و در عین حال مهم­ترین حدیث با سندی در نهایت اتقان و استحکام می­باشد، روایت صحیحه­ی زراره از امام پنجم7 است که فرمود: اسلام بر پنج چیز بنا گردیده است، نماز، زکات، حج، روزه و ولایت. پرسیدم: کدامیک رکن برتر است؟ فرمود: ولایت برتر است. زیرا ولایت کلید ورود به ارکان دیگر است و این «والی» است که منحصراً صلاحیت راهنمایی به نماز، زکات، حج و روزه را دارا می­باشد.([2] ) آن­گاه حضرت در پاسخ به سؤال زراره به ترتیب اهمیت از نماز، زکات، حج و روزه نام می­برد. در بخش پایانی سخنان حضرت این جملات نورانی است:
«بالاترین مرتبه­ی دین، کلید دین، مدخل همه چیز و خرسندی خداوند در شناخت امام و اطاعت از اوست. آگاه باشید اگر فردی شب زنده­داری و روزه­داری نماید، همه­ی ثروت خویش را انفاق کند، همه­ی عمر به خانه­ی خدا رود ولی معرفت به ولایت ولیّ خدا نداشته باشد تا از او پیروی نماید و اعمال خویش را با راهنمایی او انجام دهد، هیچ حقی از ثواب الهی ندارد و اساساً در شمار مؤمنان قرار نمی­گیرد.([3]) بدین ترتیب معلوم می­گردد که نماز بی ولایت بی­نمازی است. اسلام واقعی را باید در اسلامی جست و جو نمود که نبوت را با امامت و ولایت گره زده است. این است که اسلام ناب محمدی، اسلامی که گوهر شب چراغ آن، روح آن ولایتی است که در نماز، زکات، روزه و حج معنا می­بخشد. نماز، با ولایت است که جان می­گیرد. حج، با ولایت است که عالی­ترین مظاهر عبودیت را به تصویر می­کشد. سمت و سوی اسلام را «ولایت» تعیین می­کند.
«غدیر» گرچه تجلی­گاه ولایت بود اما پیروان اسلام راستین می­دانند که ولایت همزاد نبوت است.
محمد تا نبوت را برانگیخت ولایت را به کام شیعیان ریخت
نکته­ی بسیار مهمی که از صحیحه­ی زراره، می­توان استفاده نمود، معنای ولایت است. ولایت گرچه در لغت به معنای قرب و نزدیکی بوده و به تدریج با توجه به همین معنا در قرب معنوی به معنای محبت و دوستی نیز به کار رفته است و گرچه با همین معنا و مفهوم؛ «تولی و تبری» از فروع دین به شمار می­روند، اما مطمئناً آن­چه در روایت امام باقر7 مورد توجه قرار گرفته است، ولایت به معنای محبت نمی­باشد، زیرا در کنار تعبیر به ولایت، تعبیر به «والی» شده است. «والی» کسی است که زمام امور به دست اوست. امام تصریح می­کند که تمامی ارکان چهارگانه که همه از فروع دین­اند باید در سایه­ی راهنمایی ولیّ خدا انجام پذیرند و این ولایت است که بر همه­ی فروع دین سایه می­افکند و راه را از بی­راهه می­نمایاند. این ولایت چیزی جز امامت و پیشوایی دینی نمی­باشد که نه فرعی از فروع دین، بلکه از اصول دین است. اینک دلیل جایگاه ممتاز و بی بدیل آن نیز در مقایسه با ارکان چهارگانه­ی دیگر روشن می­گردد. بی­جهت نیست که در نهمین حدیث از احادیث دعائم الاسلام، امام صادق7 در پاسخ به سؤال یکی از اصحاب خویش در مورد پایه­های اسلام می­فرماید: شهادت بر وحدانیت خداوند و رسالت پیامبرش، اعتراف به آن­چه پیامبر از سوی خدا آورده است، حقی که از زکات در اموال مردمان است و ولایت آل محمد که خداوند بدان فرمان داده است. به راستی پیامبر فرمود: هر کس که بمیرد و امام خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.([4]) خداوند فرموده است: )اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منکم ...( زمین جز با وجود امام به صلاح نمی­رسد.
سلام بر غدیر که هویت­بخش ماست و سپاس خدای بزرگ را که در چنین روزی دین خویش را کامل و نعمتش را بر ما تمام نمود. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین والائمة:.
در یک جمع­بندی به طور خلاصه می­توان از آن­چه گفته آمد؛ موارد زیر را فهرست نمود:
1. ارکان اسلام عبارتند از نماز، زکات، حج، روزه و ولایت.
2. چهار رکن اول از فروع دین، ولی «ولایت» از اصول دین است.
3. ولایت از آن جهت که اصلی از اصول دین است، بر فراز ارکان دیگر ایستاده است.
4. اسلام بی ولایت همچون جسم بی­جان و کالبد بی­روح است، اسلام ناب محمدی، اسلام با ولایت است.
5. غدیر ظرف اعلام و تحقق ولایت است.
پس سلام بر غدیر و سلام بر ولایت .
پی­نوشت:
[1] . بُنی الاسلام علی خمس: الصلوة والزکاة والصوم والحج والولایة ولم یُناد بشیﺀ کما نُودیَ بالولایة یوم الغدیر.
[2] . قلت و ایّ شیء من ذلک افضل؟ فقال: الولایة افضل، لأنها مفتاحهنّ والوالی هو الدلیل علیهنّ.
[3] . ذُروة الامر وسنامه و مفتاحه و باب الاشیاء و رضا الرحمن، الطاعة للامام بعد معرفته امّا لو انّ رجلا قام لیله و صام نهاره و تصدق بجمیع ماله و حجّ جمیع دهره ولم یعرف ولایة ولی الله فیوالیه ویکون جمیع اعماله بدلالته الیه ما کان له علی الله جلَّ و عزّ حقّ ٌ فی ثوابه و لاکان من اهل الایمان.
[4] . من مات و لایعرف امامه مات میتةً جاهلیةً.

تبلیغات