چکیده

متن

مشاوره و تربیت
رسانه هاى گروهى
بى شک، رسانه هاى گروهى همانند دیگر اختراع هاى بشرى براى بهره بردارى مطلوب انسان ساخته شده است. در این میان، نیازهاى گوناگون و روزافزون انسان، وى را بر آن داشته است تا روز به روز بر کمیّت و کیفیت رسانه ها بیافزاید. رسانه هاى گروهى همانند: کتاب، مجله، رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، مى تواند دو کاربرد داشته باشد; ممکن است تیغى در دست پزشکى متعهد و دلسوز یا خنجرى در کف انسانى قاتل و خون آشام باشد. برنامه هاى گوناگون رسانه هاى گروهى صرف نظر از کارکردهاى پژوهشى براى افزایش اطلاعات عمومى و کارآ، به گذرگاهى براى تبلیغ نابهنجارى تبدیل شده است تا جایى که از آن عنوان به بحران جهانى یاد مى شود. این وضعیت خطرناک، بسیارى از جامعه شناسان و کارشناسان فرهنگى را برآن داشته است تا براى مصونیت جامعه ى انسانى به ویژه نهاد خانواده از هجوم سیل آساى برنامه هاى تخریبى رسانه ها چاره اندیشى کنند. در این قسمت به بخشى از این مشکلات اشاره مى شود.
پى آمدهاى دیدن بازى هاى رایانه اى خشونت زا
پى آمدهاى دیدن بازى هاى رایانه اى خشونت زا چیست؟ با توجه به این که فیلم هاى خارجى و بازى ها، پیام هاى زیان بار و منفى دارند، چه باید کرد؟
محمد صادق شجاعى
این پرسش دو بخش دارد:
1ـ پى آمدهاى دیدن بازى هاى رایانه اى خشونت زا.
2ـ راهنمایى جستن درباره ى تماشاى فیلم هاى خارجى.
در پاسخ باید گفت یکى از پى آمدهاى اصلى دیدن بازى هاى رایانه اى و نتیجه ى فیلم هاى تلویزیونى خشونت زا، افزایش سطح خشونت در کودکان و تقلید رفتارهاى پرخاش گرانه در آن ها است.[1] نتایج بیش از 20 سال پژوهش هاى آزمایشگاهى و میدانى نشان مى دهد که دیدن صحنه هاى خشونت آمیز بر رفتارها و باورهاى کودکان خردسال، پى آمدهاى منفى قطعى دارد.[2]در بررسى جنبه هاى گوناگون این مسأله، به نکته هایى باید اشاره کرد که بدین قرار است:
1. چون کودکان بیشتر رفتارها را با دیدن و الگوپذیرى، یاد مى گیرند، هنگام تماشاى بازى هاى رایانه اى نیز مى خواهند از رفتار پرخاش گرانه ى قهرمانى تقلید کنند که پرتحرک و برافروخته است با چهره اى پرخاش گر، با حریف خود مقابله به مثل مى کند. بدین ترتیب، تماشاى پرخاش گرى و خشونت، رفتارهاى خشونت آمیز تازه اى را به مجموعه رفتارهاى کودک مى افزاید.[3] افزون بر این، هنگامى که یک قهرمان در برابر رفتارهاى خشونت آمیز خود، پاداش دریافت مى کند یا به عنوان فردى موفق معرفى مى شود، کودکان با الگوگیرى از آنان، به پرخاش گرى و خشونت بیشترى روى مى آورند.
2ـ دومین پى آمد دیدن بازى هاى رایانه اى خشونت زا، افزایش سطح برانگیختگى کودکان است. کودکان با دیدن صحنه هاى خشونت زا، مجذوب آن مى شوند و پس از چند لحظه، سطح هیجان پذیرى آنان افزایش مى یابد. بدین ترتیب، احساسات و افکار پرخاش گرا و خشونت آمیز نسبت به دیگران در فرد، درونى مى شود. کودکانى که ذاتاً پرخاش گر هستند، احتمال دارد به دلیل برانگیختگى شدید ناشى از محرک هاى تصویرى، به رفتارهاى پرخاش گرانه ى آشکار دست بزنند.[4]
3ـ تماشاى پرخاش گرى در بازى هاى رایانه اى، بر باورها و ارزش هاى کودکان تأثیر مى گذارد. کودکانى که چنین صحنه هاى خشونت آمیزى را بارها در تلویزیون یا رایانه مى بینند، به این باور مى رسند که رفتار پرخاش گرانه، روشى پذیرفتنى براى حل تعارض ها است. به همین دلیل، در برخورد با پدر و مادر، اطرافیان و هم سالان خود، رفتارهاى پرخاش گرانه از خود نشان مى دهند.
4 ـ ممکن است برخى کودکان با دیدن برنامه هاى رایانه اى خشونت زا، انجام رفتار خشونت آمیز را از دیگران انتظار داشته باشند; یعنى با تماشاى اعمال خشونتورزانه بر روى فردى در صحنه هاى بازى، خود را به جاى او مى پندارند و در صحنه هاى واقعى و برخوردهاى اجتماعى نیز انفعال و درماندگى از خود نشان مى دهند.
5 ـ یکى دیگر از پى آمدهاى منفى دیدن بازى هاى رایانه اى و صحنه هاى تلویزیونى خشونت زا این است که احتمال دارد نگرش کودکان را نسبت به جهان، منفى سازد و آنان با دیدن افراد مورد خشونت، دنیا را مکانى خطرناک بپندارند.[5]
6 ـ استفاده ى افراطى از بازى هاى رایانه اى و تماشاى صحنه هاى خشونت آمیز، به اختلال فیزیولوژیک و روان شناختى همانند: التهاب عصبى، خستگى، کاهش شنوایى، بى خوابى، کم خوابى، بى اشتهایى و سردردهاى مزمن خواهد انجامید.[6]
در پاسخ به بخش دوم پرسش، باید گفت:
1 ـ باید دیدن بازى هاى رایانه اى خشونت زا و فیلم هاى خارجى را که پى آمد منفى دارند، محدود کرد و با انتخاب برنامه هاى مناسب یا جاى گزین کردن فعالیت هاى دیگر به جاى بازى هاى رایانه اى و تماشاى فیلم هاى خارجى، از پى آمدهاى منفى آن ها پیش گیرى کرد. نمى توان به کلى کودکان را از تماشاى چنین برنامه هایى منع کرد، ولى باید با هشیارى کارى انجام داد که کودکان، از تماشاى برنامه هاى پرخاش گرانه بکاهند.
2 ـ باید کودکان را تشویق کرد که از میان برنامه هاى تلویزیونى، دست به انتخاب بزنند. باید آنان را افزون بر فیلم ها و سریال هاى تلویزیونى، با اخبار ویژه، برنامه هاى علمى و برخى اخبار و رویدادهاى روزانه آشنا ساخت.
3 ـ درباره ى فعالیت هاى دیگر که کودکان مى توانند به جاى دیدن بازى هاى رایانه اى و تماشاى فیلم هاى خارجى انجام دهند، باید با آنان سخن گفت تا زمینه ى مناسب براى بازى، تفریح و دیگر سرگرمى هاى سودمند و مورد علاقه ى کودکان فراهم شود.
4 ـ مى توان براى چند دقیقه در بازى ها و سرگرمى هاى کودکان شرکت کرد و بر اعتماد به نفس آنان افزود.
5 ـ اگر یک برنامه ى تلویزیونى ـ اعم از فیلم هاى خارجى یا سریال هاى ایرانى ـ با سن کودک تناسب ندارد یا محتواى آن زننده است، از نوارهاى ویدیویى مناسب با سن کودکان استفاده شود.[7]
پیامد های محدودیت ماهواره و اینترنت براى تربیت اجتماعى جوانان
آیا محدودیت ها و برخوردهاى فیزیکى مانند جمع آورى ماهواره یا محدود کردن اینترنت، براى تربیت اجتماعى جوانان، پى آمدهاى منفى ندارد؟
محمد صادق شجاعى
«راه کارهاى مقابله با تهاجم فرهنگى» یکى از مهم ترین موضوعات فرهنگى کشور است. مسؤولان فرهنگى از دیرباز بدان توجه داشته اند، ولى این کار به دلایل گوناگون در اجرا ناکام مانده است.
باید دانست رسالت اصلى مسؤولان فرهنگى، ایمن سازى افراد به ویژه جوانان و نوجوانان در برابر هجوم بیگانگان و افزایش قدرت مقاومت آنان است نه محدودیت آفرینى و برخوردهاى فیزیکى. ایمن سازى نیز تنها با برنامه ریزى هم آهنگ و درازمدت براى فرهنگ سازى دینى، گسترش شناخت معارف الهى و تنومند ساختن باورهاى اصیل مذهبى در جامعه، میسور است که مى تواند با گذشت زمان افراد جامعه را به خودآگاهى و خودباورى برساند.[8] به دیگر سخن، نوجوانان باید به گونه اى تربیت شوند که آگاهانه و با اختیار کامل، از آلودگى و گناه بپرهیزند. از برخوردهاى فیزیکى و محدودیت آفرینى در استفاده از ماهواره و اینترنت و.... نیز تنها باید به عنوان برنامه ى تکمیلى و یکى از راه هاى ایمن سازى، بهره برد. به یقین، اگر به برخوردهاى فیزیکى و محدودیت آفرینى ها به عنوان حربه ى اصلى در اصلاح و تربیت جامعه نگریسته شود، نتیجه بخش نخواهد بود. به کار بستن این روش ها نه تنها جوانان را از فحشا و منکر باز نمى دارد، بلکه بر حساسیت ها مى افزاید.
همین مسأله سبب شده است گروهى، اصل محدودیت آفرینى و برخوردهاى فیزیکى با ناهنجارى هاى اجتماعى را زیر سؤال ببرند. باید دانست اگر در تدوین و اجراى برنامه هاى کلان فرهنگى کشور همه ى نهادهاى فرهنگى با یکدیگر هم آهنگ و هم سو شوند و تلاش اصلى براى ایمن سازى و تقویت باورهاى دینى باشد، به کاربستن برخوردهاى فیزیکى و برنامه هاى کوتاه مدّت نیز نتیجه بخش خواهد بود.[9] اینک چند نکته را مى آوریم تا همه زاویه هاى مسأله آشکار شود:
1ـ جمع آورى ماهواره و محدود کردن اینترنت در شرایط کنونى، لازم و ضرورى است، ولى کافى نیست. رسالت اصلى مسؤولان، فرهنگ سازى دینى و تربیت جوانان و نوجوانان است.
2 ـ مبارزه با ناهنجارى هاى اجتماعى و بهره گیرى هاى نامشروع از ماهواره و اینترنت، به تدوین و تصویب قوانین متقن و استوار نیاز دارد. تا این خلأ قانونى برطرف نشود و فعالیت نیروهاى مبارزه با منکر و فحشا با پشتوانه ى محکم قانونى همراه نگردد، توفیق به دست نخواهد آمد. بدیهى است قوانین مبارزه با انحراف باید فراگیر باشد و براى همه ى موارد کوچک و بزرگ خلاف کارى، مجازات هاى لازم پیش بینى شود.[10]
3ـ پس از برطرف شدن خلأ قانونى و تصویب قوانین فراگیر، سامان دهى ساختارى نیرومند براى اجراى این قوانین، ضرورى است.
4 ـ یکى از آفت هاى بزرگ مبارزه با انحراف ها و جلوه هاى تهاجم فرهنگى، فصلى و دوره اى بودن مبارزه با این پدیده ها است. اگر قرار باشد هر چند یک بار به دلیل شدّت یافتن فساد و گناه در جامعه، هشدارى بدهیم و در مواردى محدودیت ایجاد کنیم، سپس دست از فعالیت بکشیم و تماشاگر شکل گیرى دوباره ى کانون هاى فساد باشیم، هیچ گاه نتیجه اى به دست نخواهد آمد، بلکه این کار بیش از پیش جوانان و نوجوانان را به سوى فرهنگ غربى مى کشاند.
تجربه نشان داده است که مترقى ترین قوانین و مقررات آن گاه که مجرى مناسب، متعهد و مقید نداشته باشد، شکست مى خورد. بنابراین، مسؤولان فرهنگى کشور در انتخاب مجریان قانون و نیروهاى مبارزه با منکرهاى اجتماعى باید دقت و وسواس افزونى نشان دهند تا این تلاش هاى فرهنگى براى افراد جامعه، پى آمدهاى مناسبى داشته باشد.
مأموران اجرایى باید از آموزش و آگاهى لازم براى تحقق فرهنگ دینى و پیش گیرى از انحراف هاى اجتماعى برخوردار شوند. ماهیت آموزش ها و برنامه هاى توجیهى باید به گونه اى باشد که مجرى قانون، هیچ امرى را بر اجراى درست آن ترجیح ندهد.
5ـ همراه و همگام با قانون نیرومند، بازوى اجرایى مطمئن و ساختار نظام مند نظارت باید رسیدگى قضایى نیز به درستى انجام پذیرد. دستگاه قضایى باید براساس قوانین مصوب، عوامل فساد را به سرعت محاکمه کند و پرونده هاى فساد را بلاتکلیف نگذارد; زیرا اهمیت این کار کمتر از اهمیت رسیدگى به پرونده هاى مواد مخدر نیست. همان گونه که اعتیاد به مواد مخدر، ویران گر بنیادهاى اخلاقى و خانوادگى و اجتماعى است، استفاده از برنامه هاى مخرب ماهواره اى نیز ارزش هاى اخلاقى و خانوادگى و اجتماعى را به شدت تهدید مى کند. بسیارى از جوانان، زمان زیادى از شبانه روز را به تماشاى برنامه هاى ضد اخلاقى ماهواره و اینترنت اختصاص مى دهند و از همین راه به انحراف هاى گوناگون، آلوده مى شوند. به یقین، اگر در چند مورد، با متخلفان برخورد جدى صورت بگیرد، براى دیگران نیز پندآموز خواهد بود.[11]
6ـ در کنار مبارزه ى قاطع و همیشگى با انحراف هاى اجتماعى مانند استفاده غیر مجاز از ماهواره و اینترنت، باید براى رشد فرهنگ اسلامى در جامعه تلاش شود. در این راه از روش هاى زیر مى توان بهره گرفت: عمل به ارزش هاى مکتبى و ملى از جانب مسؤولان نظام، برداشتن محدودیت هاى غیر ضرورى در زمینه هاى گوناگون تا آن جا که به رواج ضد ارزش ها نیانجامد، تهیه ى فیلم هایى با موضوع هاى متناسب با تعلیم و تربیت اسلامى، ارایه ى برنامه هاى مناسب از تلویزیون، تهیه ى نوارهاى ویدئویى مجاز و... .
اگر محدودیت آفرینى در استفاده از برنامه هاى ماهواره و اینترنت، بدون جاى گزین کردن برنامه هاى سازنده و مورد علاقه ى جوانان باشد، به نتیجه نخواهد رسید و جوانان به انحراف ها و مشکلات دیگرى دچار خواهند شد.[12]
جایگاه تبلیغ دوره ای
با توجه به تلاش گسترده ى رسانه هاى مهاجم، براى تبلیغ دوره اى چه جایگاهى قایل هستید؟ آیا بهتر نیست براى پرورش اساسى اجتماع به جاى تبلیغات دوره اى، به برنامه هاى درازمدت روى آوریم؟
محمدصادق شجاعى
در پاسخ باید به نکته هایى اشاره شود:
1. با وجود رسانه هاى زیان بار نه تنها از ضرورت و جایگاه تبلیغ دوره اى کاسته نمى شود، بلکه ضرورت آن بیش از هر زمان دیگرى احساس مى شود. هر چند تبلیغ دوره اى، کار اساسى و زیربنایى نیست، ولى پى آمدهاى سریع و قابل توجهى به همراه دارد و به همراه تبلیغ درازمدت، در فرهنگ سازى دینى نقش دارد.[13]
2. در اصل کارآمد بودن تبلیغ دوره اى، تردیدى نیست، ولى مسؤولان فرهنگى نباید برنامه هاى فرهنگى و تبلیغى را به برنامه هاى دوره اى منحصر سازند و باید تلاش خویش را بیشتر براى تدوین برنامه هاى بلندمدت و زیربنایى به کار گیرند.[14]
3. اگر در استراتژى مقابله با تهاجم فرهنگى و خنثى کردن نقش رسانه هاى غربى، تنها به برنامه هاى بلندمدت بسنده شود، موج تهاجم بیگانه اثربخشى این گونه تبلیغات را از میان خواهد برد; زیرا برنامه ى تهاجمى غرب بسیار گسترده و شتابنده است.[15]
4. برنامه ى تبلیغى بلندمدت چون بیان گر یک ایده و اندیشه ى کلى است، قابل اجرا نخواهد بود. در صورتى مى توان برنامه ى درازمدت را به اجرا درآورد که به اهداف جزیى تر و دوره اى تقسیم شود. پس برنامه ى تبلیغى دوره اى خود بخشى از برنامه ى تبلیغى درازمدت و تغییر شکل یافته ى آن است.
5. برنامه ى تبلیغى، دو هدف اساسى دارد: الف ـ فرهنگ سازى; ب ـ فرهنگ ستیزى.
فرهنگ سازى بدان معنا است که باور، اندیشه، رفتار و اخلاق همه ى افراد جامعه به ویژه جوانان و نوجوانان را با گسترش زمینه هاى شناخت معارف الهى و زنده کردن باورهاى اصیل مذهبى، اصلاح کنیم[16] و خودآگاهى و رسیدن به هویت مذهبى را هدف خویش قرار دهیم. این کار با برنامه ریزى درازمدت و اصولى امکان پذیر است. فرهنگ ستیزى نیز به معناى مقابله ى منطقى و متناسب با فرهنگ غیرخودى و خنثى ساختن تبلیغات رسانه هاى غربى است. نقش اساسى تبلیغ دوره اى بیشتر در این حوزه از کار روشن مى شود و با این شیوه بسیارى از توطئه هاى دشمن را مى توان خنثى کرد.
6. ویژگى اصلى پدیده هاى اجتماعى، تغییرپذیرى و دگرگونى است. روابط سیاسى، اجتماعى و دگرگونى هاى سریع جهان، اوضاع داخلى کشور را نیز دست خوش دگرگونى هاى اساسى مى سازد و موضع گیرى هاى متفاوتى را مى طلبد. تبلیغ دوره اى در این گونه موارد، نقش بسیار مهم و اساسى دارد. تا زمانى که وضعیت خاصى بر جامعه حاکم است، موضع گیرى ها و شعارهاى تبلیغاتى متناسب با آن از سوى دستگاه هاى تبلیغاتى به افراد جامعه رسانیده مى شود. سپس با تغییر اوضاع سیاسى ـ اجتماعى و روابط خارجى، دستگاه هاى تبلیغاتى هم گام و هم سو با آن به تبلیغ موضوع هاى دیگرى مى پردازند که گاه ممکن است با شعارهاى تبلیغاتى پیشین، مخالف باشد. این گونه انعطاف پذیرى در برنامه هاى تبلیغاتى که با اصول زیربنایى نظام مخالف نباشد، یکى از رمزهاى کام یابى سازمان تبلیغات کشور به شمار مى رود.
7. در پایان باید دانست تبلیغ یکى از مصداق هاى امر به معروف و نهى از منکر است. امر به معروف و نهى از منکر وظیفه و مسؤولیتى همگانى است که باید در هر شرایطى انجام شود.[17]
درباره ى ضرورت و جایگاه امر به معروف و نهى از منکر به سخن پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)باید توجه کرد که مردم را در جامعه مانند جماعتى مى دانست که در کشتى نشسته اند. اگر کسى بخواهد جاى خود را در کشتى سوراخ کند و مدعى شود من به دیگران کارى ندارم و تنها جاى خود را سوراخ مى کنم، آیا دیگران مى توانند ساکت بنشینند و تماشا کنند؟ به همین ترتیب، در جامعه نیز مردم نباید در برابر زشت کارى ها بى اعتنا بمانند; زیرا پى آمدهاى منفى خلاف اجتماعى که از کسى سر مى زند تنها به خود او محدود نمى شود. بلکه همانند آبى که از سوراخى وارد کشتى شود، همه جا را فرا مى گیرد و همه را غرق مى کند.
امروزه نیز اگر با بى اعتنایى، دست روى دست بگذاریم و تماشاگر گسترش فسادهاى اجتماعى مانند: بدحجابى، تجمل گرایى، موسیقى حرام، فیلم هاى مبتذل و روابط دختر و پسر و... باشیم و به امر به معروف و نهى از منکر زبان نگشاییم، همانند سرنشینان کشتى خواهیم بود که با سکوت خویش در برابر سوراخ شدن کشتى، با پاى خود به دام مرگ و نابودى مى رویم. آیا چنین سکوتى، ستم به خود و نسل آینده نخواهد بود؟ آیا هیچ اندیشیده اید که چرا پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به عنوان هشدار تکان دهنده مى فرماید: «زمانى که امت من امر به معروف و نهى از منکر را ترک کنند، باید منتظر بلاهاى الهى باشند»؟[18]
اثرگذارى کدام یک از رسانه ها در تربیت امروزى بیشتر است؟
محمدصادق شجاعى
به طور کلى نمى توان رسانه ى خاصى را به عنوان بهترین و کارآمدترین وسیله ى تربیتى در همه ى شرایط و نسبت به همه ى مخاطبان و در فرهنگ هاى گوناگون معرفى کرد. در ایران، تلویزیون از میان رسانه هاى گروهى موجود بیشترین نقش را در تربیت فرهنگى و اجتماعى جوانان و نوجوانان و خانواده ها دارد; زیرا از قابلیت ها و کارکردهاى ویژه اى برخوردار است که در دیگر رسانه هاى گروهى وجود ندارد.
شرایط فرهنگى حاکم بر جامعه ى ما به گونه اى است که دیگر وسایل ارتباطى در شکل دهى رفتار اجتماعى به اندازه ى تلویزیون نقش فراگیر ندارند. رادیو به عنوان وسیله ى ارتباط جمعى در سطح بسیار گسترده اى رواج دارد و از جامعه پذیرى و نفوذ ویژه اى نیز برخوردار است،[19] ولى به دلیل خالى بودن جاى نقش، تصویر و حرکت در آن، از ارتباط دیدارى با مخاطبان محروم است. کتاب و مطبوعات نیز در دانش افزایى مخاطبان و ارایه ى آگاهى هاى سیاسى، اجتماعى و فرهنگى نقش مؤثرى دارند[20] و مى توانند زمینه ى تربیت فرهنگى جوانان، نوجوانان و خانواده ها را فراهم آورند، ولى به دلیل گسترش نیافتن فرهنگ مطالعه و کتاب خوانى در ایران، کارآیى این ابزارها بسیار زیاد نیست. گفتنى است براى برخى افراد جامعه که از دانش و سواد کافى برخوردارند، نقش تربیتى کتاب، مجله و روزنامه و... از دیگر ابزارها حتى تلویزیون بیشتر است. در نظر این قشر، کتاب و مجله به عنوان منبع اطلاعاتى دقیق، بازتاب دهنده ى دست آوردهاى علمى جهان است، ولى برنامه هاى تلویزیون بیشتر جنبه ى سرگرم کننده دارد. سخنرانى نیز یکى از ابزارهاى تبلیغى و وسیله ى ارتباط جمعى است که در تربیت، نقش سازنده اى دارد. با این حال، یکنواختى، محدودیت مخاطب و محدودیت زمانى و مکانى از اثرگذارى آن مى کاهد.
اینترنت یکى دیگر از وسایل ارتباط همگانى است که در چند سال اخیر به عنوان ره آورد فن آورى نوین مورد توجه فراوانى قرار گرفته است. توانایى رایانه ها و امکانات بى مانند اینترنت، جاى تردید باقى نگذارده است که دنیا شاهد دگرگونى هاى فراوانى در عرصه ى آموزش و پرورش خواهد بود. اینترنت، سیستمى چند منظوره است که افزون بر داشتن منابع اطلاعاتى فراوان بر مسایل فرهنگى جامعه اثر مى گذارد. به همین دلیل، برخوردهاى آگاهانه و ناآگاهانه اى در بهره گیرى از این پدیده صورت پذیرفته است و نگرش هاى گوناگونى درباره ى بهره بردارى از این شبکه وجود دارد. برخى افراد بهره گیرى از این شبکه را بسیار ضرورى مى دانند و گروهى دیگر، این شبکه را مانند مراکز اشاعه ى فساد عامل اصلى تهاجم فرهنگى غرب مى شمارند.
هر چند اینترنت، خاستگاه غربى دارد، ولى یکى از دست آوردهاى بزرگ بشر است که باید با داشتن استراتژى درست از آن بهره گرفت. در این میان، مشکل اصلى آن است که فرهنگ بهره بردارى درست از اینترنت در ایران،خوب جا نیافتاده است و متأسفانه گاهى از آن براى رفتارهاى ناپسند استفاده مى شود. یکى از کارشناسان درباره کاوش از اینترنت مى گوید: 80 درصد اطلاعات اینترنت مطالب مفید و علمى است و تنها 20 درصد از مطالب آن را موضوعات ضد اخلاقى تشکیل مى دهد. حال آن که 80 درصد کاربران اینترنتى از همان 20 درصد استفاده مى کنند و فقط 20 درصد استفاده کنندگان از موضوعات و مطالب علمى و مفید آن بهره مند مى شوند.[21]بنابراین، مهم ترین مسأله در زمینه ى بهره گیرى از اینترنت برخورد منطقى، کارشناسانه و آشنایى کافى با این پدیده است تا فرهنگ بهرهورى درست از اینترنت گسترش یابد. بنابراین، شایسته است مدیران و برنامه ریزان امور کلان جامعه با تبیین اصول درست گسترش و بهره بردارى از قابلیت هاى اینترنت، زمینه ى به کارگیرى درست این رسانه را در عرصه ى تعلیم و تربیت، فراهم آورند.[22]
در این میان، تلویزیون تنها وسیله اى است که افزون بر دارا بودن قابلیت هاى دیگر رسانه ها از مزایاى بیشترى نیز برخوردار است.[23] اینک به مهم ترین ویژگى هایى مى پردازیم که تلویزیون را از دیگر ابزار اطلاع رسانى متمایز ساخته است و در تربیت و الگودهى جوانان و نوجوانان و خانواده ها بهترین نقش را دارد. این ویژگى ها بدین قرار است:
1. استعداد آموزشى بالقوه (سمعى ـ بصرى);
2. نفوذ اجتماعى گسترده;
3. بهره مندى از حرکت، تصویر و کلام;
4. گونه گونى برنامه ها;
5. فراگیرى مخاطب.
به باور همه ى صاحب نظران علم ارتباطات، قابلیت تکنولوژیک تلویزیون چنان است که این رسانه مى تواند درون مایه هایى نزدیک تر به زندگى واقعى ارایه کند.[24] از همه مهم تر این که تهیه و ساخت برنامه هاى تلویزیونى بیشتر در داخل کشور انجام مى شود. به همین دلیل، رعایت نکات مثبت تربیتى در آن امکان پذیر است.
با برنامه هاى تلویزیونى مى توان الگوهاى رفتارى واقعى مانند: مهر، صفا، صمیمیت و صداقت را در قالب جذاب ترین برنامه هاى آموزشى و تفریحى به مخاطب آموخت. چون فطرت زیبایى پسندى و کمال خواهى، موهبتى الهى است که در سرشت انسان ها به ودیعت نهاده شده است، همه ى انسان ها در همه ى زمان ها و مکان ها با هر پایگاه اجتماعى و شرایط سنى، زیبایى را دوست دارند. در این میان، کودکان و نوجوانان بیش از دیگران از زیبایى هاى ظاهرى لذت مى برند و از لطافت آن بهره مند مى شوند. در ساختار آموزش و پرورش نوین با درک ضرورت توجه به این نیاز عاطفى و روانى کودکان و نوجوانان، بر گسترش زیبایى و بهره مندى از فعالیت هاى هنرى، تأکید مى شود. تلویزیون مناسب ترین رسانه ى فرهنگى است که با بهره مندى از هنر و جذابیت آفرینى در مخاطبان در تربیت نسل جدید، نقش بسزا خواهد داشت.
بررسى وضعیت کنونى و روند چندین ساله ى صدا و سیما نشان مى دهد که از برنامه هاى تلویزیونى مى توان براى الگودهى ارزش هاى مذهبى بهره بردارى کرد و پیام هاى مهم آموزشى و پرورشى را در قالب فیلم، داستان، گزارش و خبر به جوانان و نوجوانان رساند.[25]
دیدن عکس هاى نامناسب در اینترنت براى اخلاق اجتماعى چه پى آمدهایى دارد؟
هادى حسین خانى
درباره ى عکس هاى مبتذل و سکسى باید گفت چون دیدن چنین عکس هایى نوعاً مفسده انگیز است، جایز نخواهد بود. حکم حرمت، حکم فقهى مسأله است، ولى درباره ى جنبه ى اخلاقى مسأله نیز باید توجه داشت که دیدن این گونه عکس ها کم کم انسان را معتاد مى کند، به گونه اى که اگر فرد روزى به سراغ اینترنت و عکس هاى مبتذل آن نرود، در زندگى خود احساس کمبود مى کند و حالت کسالت به او دست مى دهد.
تماشاى صحنه هاى مبتذل، ذهن و اندیشه ى انسان را تسخیر مى کند و آدمى به طور ناخودآگاه این گونه صحنه ها را همیشه و همه جا پیش روى خود مجسم خواهد کرد. فردى که خود را به دیدن این گونه تصویرها، عادت داده است، به کار و فعالیت سازنده ى اقتصادى بى رغبت مى شود. به همین دلیل هر گاه بخواهد فکر خود را روى مسأله اى مهم و حساس متمرکز کند، به یاد آوردن آن صحنه ى مبتذل، توان تمرکز را از او مى گیرد. چنین فردى در برخورد با انسان ها به جاى آن که به انسانیت آنان توجه کند به جنسیت آنان ـ آن هم به گونه اى که در تصویر دیده است ـ توجه مى کند. این رفتار افزون بر سلب کردن آرامش فرد، او را از پیشرفت باز مى دارد.
بلوغ زودرس از دیگر پى آمدهاى دیدن چنین تصویرهایى به شمار مى رود. به طور طبیعى، اگر نوجوان یا جوانى که چنین صحنه هایى را مى بیند، شرایط ازدواج و تشکیل زندگى زناشویى را نداشته باشد، خواهد کوشید عطش کاذب خود را از راه هاى دیگر فرو نشاند. این جاست که مشکلات اخلاقى دیگرى مانند روابط نادرست با جنس مخالف و موافق، خودارضایى و... پدید مى آید. استفاده ى بى رویه از این گونه تصویرها در رسانه هاى تصویرى کشورهاى غربى یکى از عوامل سستى فزاینده ى نظام خانواده به شمار مى آید و سبب شده است جوانان از تشکیل خانواده و پذیرش تعهدهاى مربوط به آن، سرباز زنند و نیازهاى جنسى خود را از راه تماشاى تصویر و فیلم هاى مبتذل یا روابط جنسى نامشروع برآورده سازند.
بنابراین، براى پیش گیرى از پى آمدهاى نامطلوب دیدن صحنه هاى مبتذل بهتر است هیچ گاه به سراغ آن ها نرویم و ذهن و جان خود را اسیر هواهاى نفسانى سازندگان این گونه برنامه ها نسازیم; زیرا اگر از آغاز چنین صحنه هایى را نبینیم، به آن ها عادت نمى کنیم. آوردن هر گونه دلیل توجیهى براى دیدن چنین صحنه هایى سرانجام آدمى را به جایى خواهد کشاند که دیگر راه برگشتى براى آن نیست. پس بهتر است با سپرى از تقوا، چشم خویش را از گزند آلودگى ها در امان داریم و دل را از اسارت هواها آزاد کنیم.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. رشد شخصیت کودک، پاول هنرى ماسن و همکاران، برگردان: مهشید یاسایى، تهران، نشر مرکز، 1377، چ 2، ص 431.
[2]. ماه نامه ى تربیت، سال 14، ش 10، صص 44 ـ 45.
[3]. روان شناسى رشد، على مصباح و همکاران، سمت، ج 1، ص 502.
[4]. همان، صص 252 ـ 256.
[5]. ماه نامه ى تربیت، سال 14، ش 10، ص 47.
[6]. نشانه هاى آموزشى مناسب، ص 111.
[7]. براى آگاهى بیشتر نک: کودک و تلویزیون، مجید درخشان، صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران، 1371; تلویزیون و کودکان، امه دور، برگردان: رستمى، سروش، 1374; تلویزیون در زندگى کودکان ما، ویلبر شرام، برگردان: محمود حقیقت کاشانى، صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران، 1377.
[8]. فرهنگ و مقاومت فرهنگى، مهدى نوید، فلق، 1374، ص 84.
[9]. ویدئو; کارکردها و راه حل ها، معاونت پرورشى اداره کل آموزش و پرورش خراسان، 1371، صص 29 ـ 31.
[10]. اشاعه ى فساد و فرهنگ پوچ گرایى، رضا فتح آبادى، نشر بلیغ، 1371، ص 79.
[11]. شبیخون فرهنگى، منصور میرزایى، تبریز، احرار، 1377، ص 188.
[12]. براى آگاهى بیشتر نک: ستیز با تهاجم فرهنگى غرب، دفتر عقیدتى سیاسى فرماندهى معظم کل قوا، رامین، 1375; ویدئو، کارکردها و راه حل ها، معاونت پرورشى اداره ى کل آموزش و پرورش خراسان، 1371; شبیخون فرهنگى، منصور میرزایى، تبریز، احرار، 1377، فصل 6.
[13]. اشاعه ى فساد و فرهنگ پوچ گرایى، رضا فتح آبادى، نشر بلیغ، 1371، صص 85 ـ 86.
[14]. ستیز با تهاجم فرهنگى غرب، دفتر عقیدتى سیاسى فرماندهى کل قوا، رامین، 1375، فصل 7 (چه باید کرد).
[15]. امر به معروف و نهى از منکر از دیدگاه امام خمینى(رحمه الله)، معاونت پژوهشى مؤسسه ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى(رحمه الله)، 1377، صص 18 ـ 20.
[16]. آل عمران، 104 و 110.
[17]. توبه، 71; آل عمران، 104 و 110; اعراف، 75 و 199; بحارالانوار، ج 100، صص 72 و 96.
[18]. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 11، ص 394. براى آگاهى بیشتر نک: شیوه هاى صحیح امر به معروف و نهى از منکر، در دادسراى انقلاب اسلامى سازمان تبلیغات اسلامى، 1369; نظارت ملى یا امر به معروف و نهى از منکر، على زاده حسن آبادى، ناشر: نویسنده، 1371; امر به معروف و نهى از منکر از دیدگاه امام خمینى، مؤسسه ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى(رحمه الله)، 1377; ستیز با تهاجم فرهنگى غرب، دفتر عقیدتى سیاسى فرماندهى کل قوا، رامین، 1375.
[19]. فصل نامه ى رسانه، سال اول، ش 2، 1369، ص 51.
[20]. همان، ص 49.
[21]. گفت و گوى دکتر غلام على افروز با بخش خبرى شبکه ى 2 صدا و سیما، سال 1380.
[22]. براى آگاهى بیشتر نک: اینترنت; جنبه هاى نظرى و کاربردى آن، ابراهیم افشار زنجانى و همکاران، نشر کتابدار، 1378، صص 229 ـ 257.
[23]. فصل نامه ى رسانه، سال دوم، ش 8، 1370، ص 72.
[24]. تلویزیون و کودکان، امه دور، برگردان: على رستمى، سروش، 1374، ص 4.
[25]. براى آگاهى بیشتر نک: فصل نامه ى رسانه، سال اول، ش 2 و سال دوم، ش 8، مقاله ى «رادیو، تلویزیون، سینما»، صص 70 ـ 76; تلویزیون در زندگى کودکان ما، ویلبر شرام، صدا و سیما، 1377; تلویزیون و کودکان، امه دور، برگردان: على رستمى، سروش 1374; ستیزبا تهاجم فرهنگى غرب، دفتر عقیدتى سیاسى فرماندهى کل قوا، رامین، 1375، فصل 7.

تبلیغات