آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

متن

علوم حدیث : از وقتى که در اختیار ما قرار دادید، متشکریم. لطفاً به گوشه هایى از زندگى، آثار و تحصیلات خودتان اشاره فرمایید.
استاد کورانى: بسم الله الرحمن الرحیم. این جانب على کورانى عاملى، در سال 1945م. در جنوب لبنان (جبل عامل)، روستایى نزدیک صور متولد شدم. روستاى ما محل تبلیغ مرحوم سیدعبدالحسین شرف الدین بود، که من به برکت ایشان طلبه شدم و به نجف رفتم. در آن جا تقریباً ده سال، در درس هاى آیة الله خوئى و شهید صدر شرکت کردم. در ایام تبلیغى، ماه مبارک رمضان و محرم، در داخل عراق مشغول تبلیغ بودم. بعداً، به عنوان وکیل آیة الله حکیم و سپس وکیل آیة الله خویى در کویت بودم. بعد از آن به لبنان برگشتم، براى فعالیت هاى اجتماعى، تبلیغ و تدوین نوشته ها و یاد داشت هایى که از حدود سى سال قبل تهیه کرده بودم، از جمله: عصر ظهور و معجم احادیث امام مهدى(ع) و اخیراً، مشغول کتاب «تدوین القرآن» در ردّ شبهات مطرح شده علیه شیعه در باره قرآن بودم. و دراین مورد، در منابع فعلى اهل سنت، اسنادى پیدا کردیم که این نسخه موجود قرآن را نسخه قرآن امیرالمومنین (ع) مى داند.
بعد از انقلاب اسلامى به جمهورى اسلامى ایران آمدم و در تهران با دوستان مان در زمینه حرکت هاى انقلابى در عراق و لبنان فعالیت داشتیم، بعداً به قم آمدم و حدود پانزده سال است که در قم مشغول فعالیت هاى تحقیقى هستم.

علوم حدیث : از چه زمانى و با چه علل و انگیزه هایى به پژوهش هاى حدیثى روى آوردید؟
استاد کورانى: الحمدالله از طفولیت علاقه مند بودم که راجع به امام مهدى (عج) بدانم و هنگامى که نجف بودم، مکتب امام امیرالمؤمنین(ع) تازه تأسیس شده بود، کلید آن را مى گرفتم و شب براى مطالعه مى ماندم و تمام کتاب هایى که مربوط به حضرت بود، مطالعه کردم. مسئله امام مهدى(عج) و انتظار فرج او، یک مسئله اعتقادى و مشترک بین شیعه و اهل سنت است. در کویت با مرحوم سید عباس مهرى، مؤسس مکتب امام امیرالمؤمنین(ع) دوست بودم. ایشان وقتى که این مؤسسه را تأسیس کرد، گفت: مى خواهم یک کار خوبى بشود. من پیش نهاد کردم که این موضوع کار بشود و ایشان پذیرفت و در این مؤسسه در باره موضوع امام مهدى(عج) کار شد.
بعداً انقلاب مبارک و اسلامى ایران و زمینه ساز بودن آن در حرکت حضرت مهدى (عج) انگیزه اى دو چندان شد براى تحقیق در این موضوع و الحمدالله درباره حضرت مهدى کتابى نمانده مگر این که آن را خوانده ام.

علوم حدیث : در مدتى که با حدیث و کتاب هاى حدیثى سروکار داشته اید، چه تاثیر روحى خاصى در خود احساس مى کنید؟
استاد کورانى: از استادم در جبل عامل شنیدم که مى گفت: هر موقع که ناراحت مى شوم کتابهاى حدیثى را باز مى کنم و مى خوانم دلم آرام مى گیرد.
انس با احادیث اهل البیت(ع) اثر خاص وضعى در انسان دارد.
در نجف هم وقتى که با بعضى طلاب که اظهار ناراحتى مى کردند برخورد مى کردم، چند دارو براى آن ها تجویز مى کردم. یکى این که کتاب هاى حدیثى را باز کن و چند حدیث از ائمه(ع) را مطالعه کن. دوم این که قرآن را باز کن و قدرى از آن بخوان. سوم این که در صحن حضرت امیرالمؤمنین(ع) بنشین و به گنبد و بارگاه حضرت امیر(ع) نگاه کن این سه امر را اساتید اخلاق در نجف مى گویند.
انسان وقتى که احادیث اهل بیت(ع) را بخواند در قلب خود احساس نورانیت مى کند.

علوم حدیث : هم اکنون چه کارهایى را در دست پژوهش و تحقیق دارید؟
استاد کورانى: عقاید شیعه و سنى از کتاب و سنت نشات گرفته و اکنون به یک دوره اعتقادات مقارن نیاز داریم. معمولاً اعتقادات را یا به شیوه سخنرانى بیان مى کنند یا به شیوه کلامى و فلسفى. الان مشغول تهیّه یک دوره اعتقادات که بیش تر آن حدیث باشد هستیم و یک جلد آن را به اتمام رسانده ایم.

علوم حدیث : چه انگیزه اى بیش تر باعث شد که این تحقیق را شروع کردید؟
استاد کورانى: چون الان نیاز داریم به عقاید و مبانى آن، لذا من این شیوه مرحوم آیة الله بروجردى (قدس) را که در واقع نگاه تاریخى به مسائل است، بسیار دوست دارم. مثلاً مسئله رؤیت خداوند متعال که آیا به چشم قابل رؤیت هست یا نه؟ ریشه آن از کجا آغاز شده است؟ تسلسل تاریخى مسئله از آغاز تا عصر ما، این نگاه تاریخى به مسائل، روش بارز آقاى بروجردى بود.

علوم حدیث : اگر صلاح بدانید بعضى نکات جالب و مهم که در تحقیقات حدیثى به آن دست یافته اید نقل فرمایید.
استاد کورانى: در زمینه عقاید از آقاى بروجردى نام برده شد. ایشان نظریه اى در فقه دارند و مى گویند ما فقه را باید دو قسم کنیم: متلقاة و تفریعى، «فقه متلقاة» فقهى است که راویان، حدیث را به طور مستقیم از امام گرفته اند.این همان ثروتى است که اصحاب دست به دست از ائمه گرفته اند و به ما رسانیده اند. اما «فقه تفریعى» فقهى است که فقها بعدها امور و فروع مورد نیاز را تفریع کردند. این دو فقه مهم است مثلاً شهرت در فقه متلقاة حجت است. و در فقه تفریعى نه، و این خیلى مهم است و اثر عملى هم دارد. ایشان نظرش این بود که فقه متلقاة و تفریعى تا عصر محقق حلى محفوظ بود اما بعد از محقق حلى این دو فقه مخلوط شد.
این دو روش متلقاة و تفریعى را مى توانیم در عقاید هم مطرح کنیم. در این وادى یک مسئله متلقاة داریم و یک مسئله تفریعى و اجتهادى، در امور متلقاة مى بینیم که اعتقادات ما آن قدر احادیث آن شفاف و روشن و صحیح اعلایى است که شبهه اى در آن راه پیدا نمى کند؛ مثلاً در فقه چقدر خوشحال مى شویم که این سند اعلایى است و آن را مى بینیم، مثلاً روایتى که مى بینیم مسندش خوب است؛ مثلاً على ابن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابى عمیر عن هشام عن امام الصادق (ع) که نوع سند اعلایى است. در عقاید احادیث اعلایى بسیار زیادى داریم. در تفسیر هم من روایات با سند اعلایى دیدم، وقتى که ما در اعتقادات متلقاة این گونه روایات داریم، دیگر نیازى به خیلى از امور فلسفى و تفریعات نداریم. نیاز ما به تفریع در فقه بیش تر از نیاز ما به تفریع در عقاید است. البته اگر کلام و اعتقادات را به صورت مقارنه اى بخوانیم بهتر است، هم چنان که باز در فقه، نظر مرحوم آقاى بروجردى این بود که فقه باید مقارنه اى خوانده شود، چون فقه شیعه حاشیه تصحیحى برفقه سنّى هاست؛ چون دولت، قضات و حکومت دست سنى ها بود و ائمه(ع) جریات و احکام فقهى را تصحیح مى کنند. در اعتقادات هم ما مى بینیم که حرکات و جریانات اعتقادى مختلفى بعد از پیامبر اسلام(ص) رخ داده است و ائمه(ع) در مقابل آن ها ایستاده اند. پاسدارى اهل بیت(ع) از توحید و اعتقادات اسلامى از امیرالمؤمنین(ع) تا امام عسگرى(ع) بسیار روشن است.

علوم حدیث : اهمیّت و جاى گاه سنت را در تبین و معارف دینى چگونه ارزیابى مى فرمایید، هم چنین سنت در نسبت با قرآن از چه جاى گاهى برخوردار است؟
استاد کورانى: البته ما مقلد آن طرز تفکر نیستیم که مى گوید نیازى به سنت نداریم و قرآن کافى است، بلکه اعتقاد داریم که پیامبر(ص) فرمود: «انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى اهل بیتى».
عترت شامل دو معناست: رهبرى عترت و بیان عترت، بیان عترت یعنى سنت و لذا سنت حکم اهل اسلام است و قرآن تنها کافى نیست، قرآن مفسر مى خواهد و لذا اسلام دو رکن دارد: قرآن و سنت.

علوم حدیث : بیشتر توضیح دهید که رابطه سنت با قرآن چگونه است؟
استاد کورانى: خداوند متعال از آغاز ارسال انبیا و انزال کتب، مسئولیت بیان کتب الهى را به پیامبران و اوصیا آن ها سپرده است؛ بدان دلیل که خود مى فرماید: ان علینا جمعه و بیانه. یعنى خود خداوند است که مبین را مشخص مى نماید و آن را به عهده عامه مردم نگذاشته است، لذا در زمان حضور پیامبران این مسئولیت بر دوش آنهاست و پس از آن بر عهده اوصیاى آنها وائمه اطهار(ع) است. مى توان گفت که قرآن و سنت مثل اکسیژن و هیدروژن است که آب بدون یکى از این دو حاصل نمى شود، قرآن هم به تنهایى حجت نیست، بلکه سنت تکمیل کننده آن است.

علوم حدیث : قرآن را در واقع نمى توان بدون اهل بیت(ع) و سنت، فهم و تفسیر کامل کرد؟
استاد کورانى: بله، در غیر محکمات و نیز در مجموع محکمات و متشابهات قرآن را بدون اهل بیت(ع) نمى توان تفسیر کامل کرد، اما در محکمات مى توان. بعضى علما ـ قدس الله نفسه ـ گویند ظواهر قرآن حجیت ندارد. اما ما نمى گوییم ظواهر حجیت ندارد، بلکه مى گوییم، قرآن بدون روایات پیامبر و ائمه اهل بیت(ع) قابل استفاده نیست و نمى توان به آن عمل کرد. من تعجب مى کنم از آقایانى که در حوزه، کار تفسیرى و قرآنى مى کنند، اما کم تر روایات تفسیرى را مطالعه و بررسى مى کنند و حال آن که روایات تفسیرى زیاد است و حداقل صدهزار روایت تفسیرى داریم و از این مجموعه عظیم و گنج پربها کم استفاده مى شود. بعضى از مفسران نظریات صوفیه و عرفا را مى بینند، برخى، به روایات سنى ها و منابع تفسیرى آن ها، مانند فخر رازى و غیر آن رجوع مى کنند و یا دیدگاه هاى تفسیرى مفسران شیعه را از نظر مى گذرانند، اما به روایات کم توجه اند.

علوم حدیث : روایات مربوط به تفسیر قرآن و فضیلت سوره ها، روایاتى است که، مفسران به آن ها توجه خاصى نمى کنند. آیا به خاطر این نیست که سند آن ها متقن نیست؟
استاد کورانى : درست است. این نوع روایات را داریم، اما روایات با سند اعلایى در تفسیر قرآن، داریم، مثلاً در کتاب تفسیر برهان راجع به سوره یوسف تقریباً دو صفحه روایات به سند اعلایى هست.

علوم حدیث : دلیل حجیّت سنت پیامبر و ائمه(ع) از نظر قرآن چیست؟
استاد کورانى: در قرآن آمده است که: «ما آتیکم الرسول فخذوه و مانهاکم عنه فانتهوا»، «یا ایها الذین آمنوا اطعیوا الله و اطعیوا الرسول» دلالت این دو آیه براى تمام مسلمین است و مورد اجماع همه هم هست که اطاعت از رسول به دستور قرآن است.

علوم حدیث : به نظر حضرت عالى با توجه به اطلاعات و مطالعاتى که دارید، آیا حدیث در حوزه هاى علمیه جاى گاه خود را پیدا کرده است؟
استاد کورانى: الحمدالله رب العالمین بعد از انقلاب مبارک اسلامى، قدم هاى مهم و وسیع شروع شده، شیعه از اول به حدیث اهمیت داده است، حوزه هاى علمیه در قرون مختلف به حدیث اهمیت داده است به مضامین احادیث، به بررسى احادیث، چه از منابع شیعه و چه منابع سنیها. بعد از انقلاب اسلامى حرکت هاى مهمى در توجه به حدیث پیدا شد. مى توان گفت الان ما در اوایل راه هستیم. الان انواع کارهاى حدیثى شروع شده است، از جمله تأسیس دارالحدیث با بخش هاى گوناگون یا همین مجله پژوهشى شما در زمینه حدیث و حوزه هاى دیگر مربوط به حدیث.

علوم حدیث : چه پیش نهادى در خصوص بهره گیرى بیش تر از حدیث در حوزه و جامعه به نظر شما مى رسد؟
استاد کورانى: براى خود حوزه، در واقع ما بانک احادیث لازم داریم تا سؤال هاى گوناگون حدیثى را سریعاً پاسخ گوید. دیگر، یک معجم حدیثى جامع که هم لفظى باشد و هم موضوعى؛ همراه با ترجمه. اگر این کار انجام شود حوزه و مردم خیلى استفاده مى کند. الان خیلى از مردم، دوست دارند که بدانند آیا در فلان موضوع، حدیثى هست یا نه؟ و اگر هست ترجمه آن چیست؟

علوم حدیث : موقعیت کتب اربعه و صحاح سته را در جوامع شیعى و سنى چگونه ارزیابى مى کنید و چه ویژگى هایى در آن ها وجود دارد؟
استاد کورانى: جایگاه کتب اربعه در بین شیعه و صحاح سته در میان اهل سنت خیلى قوى و محکم است. ولى برادران ما از عامه، حاضر نیستند که در صحاح سته ـ خصوصاً بخارى ـ کمى بررسى علمى کنند، زیرا مى گویند: «بخارى کتاه معصوم من الجلد الى الجلد»و معناى صحاح سته و منابع معتبر این است که قابل مناقشه نیست و باید قبول کرد حتى اگر در آن ها تناقض هم باشد. اما کتب اربعه گرچه نزد ما معتبر است اما قابل بحث و بررسى است. و هر مجتهدى مى تواند بررسى کند و به نتیجه برسد که این سندش ضعیف است و آن دیگرى قوى. و لذا کتب اربعه نزد شیعه یک جاى گاه قوى و قابل بحث علمى دارد و صحاح سته نزد سنى ها جایگاهى قوى اما قابل بحث علمى نیست.

علوم حدیث : اگر ممکن است ویژگیهاى کتب اربعه و صحاح سته را هم بیان بفرمایید.
استاد کورانى: من ادعا مى کنم کتاب کافى دقیق ترین کتاب علوم حدیث، نزد شیعه و سنى، است. شما مى توانید کتاب کافى را با هر کتاب حدیثى از شیعه و سنى مقایسه کنید و آن گاه مى بینید که از چه عمقى برخوردار است. ما مى بینیم کتاب کلینى و بخارى در یک عصر تألیف شده و مؤلفان آنها معاصر هستند اما روش و دقت کارى کلینى نسبت به کلیه کتاب هاى قبل و معاصر او برتر است. بخارى در واقع پیش نویس بود و ماند، لذا خیلى از اوقات عنوان بابى را دارد اما ذیل آن حدیثى نیست یا حدیثى که تحت عنوان آمده با آن تطبیق ندارد و حدیث در موضوع دیگرى است، این گونه احادیث زیاد است.

علوم حدیث : در جریان منع کتابت که یکى از حوادث مهم تاریخ کتابت حدیث است، علل روى کرد خلفا به منبع حدیث و ضبط چگونه است؟
استاد کورانى: این به جریان انتقال قدرت به بعد از پیامبر برمى گردد، واقعیت این بود که براى عرب سنگین بود که بنى هاشم حاکم مطلق بشوند. پیامبر از بین بنى هاشم مبعوث شد و بعد از پیامبر هم بنى هاشم حاکم تمام قبایل قریش مى شدند و این امر براى آنان سنگین بود. لذا بعد از پیامبرنشستند و خلیفه دوم گفت: نبوت براى بنى هاشم کافى است و باید خلافت در قبایل قریش بگردد. اصل قضیه این بود که خودشان حکومت تشکیل دادند و حدیث پیامبر با این کار متناقض بود و ترسیدند اگر حدیث پیامبر از زبان پیامبر تدوین شود براى شان دردسر آفرین باشد و خلافت شان زیر سؤال برود، لذا تصمیم گرفتند اول اکتفا به قرآن کنند، چنان که در زمان مریضى پیامبر(ص) وقتى که خواست وصیت کند عمر گفت: قرآن، کافى است و حتى مفسر قرآن، از بنى هاشم هم، لازم نیست، خلیفه حق تفسیر قرآن دارد و این حق خلیفه است. وقتى که قرآن، کافى است و حق تفسیر قرآن با خلیفه باشد، دیگر نیازى به سنت پیدا نمى شود و خلیفه احادیثى را که مناسب است انتخاب مى کند.
آقاى رشید رضا به این نظریه که مى رسد مى گوید: صحابه نخواستند تمام سنت پیامبر را دین قرار بدهند لذا تدوین حدیث مشکلات زیادى براى آن ها داشت و مردم را منع کردند. اما مردم به این دستور خلیفه مقید نبودند، ائمه اهل بیت(ع) ایستادند، خود حدیث تدوین کردند و هم دستور دادند که تدوین حدیث
کنند.

علوم حدیث : به نظر شما چه کسانى در حفظ جاى گاه حدیث در مذهب تشیع نقش مهم و اصلى را داشتند؟
استاد کورانى: تعدادى در حضور ائمه(ع) بودند که اصحاب اجماع بودند، امام صادق(ع) فرمود: «لولا هؤلاء لدرست احادیثاً اهل البیت». این اصحاب اجماع احادیث را حفظ کردند. در غیبت صغرا بعد از حضور اهل بیت(ع) در درجه اول به اعتقاد من مرحوم کلینى ـ قدس الله نفسه الزکیه ـ است (از عجایب دنیاست که قبر مرحوم کلینى ـ رئیس محدثان شیعه ـ در بغداد در مسجد سنّى هاست و قبر بخارى در بخارا در مسجد شیعه هاست و این را مى توان نشان وحدت تلقى کرد).
پس مرحوم کلینى بالاترین نقش را بعد از حضور و زمان ائمه دارد و بعید نیست این کار او به توجیه مستقیم حضرت على(ع) باشد.

علوم حدیث :پس جا دارد که دارالحدیث و جاهایى که قدرت دارند «کلین» را رونق دهند.
استاد کورانى: اگر مرکز حدیث ایران «کُلِین» شود و دانشگاه حدیث در «کلین» باشد و قبر مرحوم پدر کلینى احیا شود و یک مسجد مفصل در آن جا ساخته شود خیلى مناسب است.

علوم حدیث : حدیث در میان شیعه و اهل سنت چه ادوارى را پشت سر گذاشته است؟
استاد کورانى: در عامه، اول منع مطلق حدیث، مرحله بعد به دستور عمر بن عبدالعزیز فرمان تدوین حدیث صادر شد.(برادران اهل سنت این مرحله را مهم مى دانند و تقریباً صد سال بعد از وفات پیامبر ـ ص ـ بود) پس حدیث در میان اهل سنت دو دوره داشته: یکى منع و دیگرى تدوین. دستور تدوین حدیث هم زیر نظر دولت ها و حکومت ها آن هم تدوین حدیث پیامبر و عمر با هم.
اما نزد شیعیان و اهل بیت(ع) مرحله منع تدوین حدیث نداریم. مى توانیم بگوییم مرحله تلقى احادیث که این از اصول اربعمائه شروع شده است. نحوه تدوین این اصل ها این گونه بوده است که مطالب را از امام(ع) مى شنیده و آن ها را در دفترهایى یادداشت مى کردند، پس اصول یعنى همان دفترچه هاى یادداشت از امام(ع) و اولین جمع موسوعى و آکادمى از مرحوم کلینى ـ قدس سره ـ است.

علوم حدیث : به نظر شما برجسته ترین کارى که تشیع و تسنن در حوزه حدیث، انجام داده اند چیست؟
استاد کورانى: در جهان اسلام و مراکز اسلامى کارهاى برجسته اى در زمینه حدیث انجام داده اند؛ مثلاً در حوزه قم، دارالحدیث، مؤسسه بزرگى است که به کار حدیث در جنبه هاى مختلف اشتغال دارد. برشمردن کارهاى همین مؤسسه حدیثى مى تواند حجم و عمق کار را نشان دهد.

علوم حدیث : به نظر شما کدام یک از شیعه و عامه در زمینه حدیث کارهاى جدید و قوى تر کرده اند؟ و کدام جلوترند؟
استاد کورانى: در حفظ و نشر حدیث و یاد دادن آن به مردم، سنىّ ها جلوترند. آنان احادیث بخارى را به مردم و بچّه ها یاد مى دهند، در پاکستان، هندوستان احادیث را مى خوانند و حفظ مى کنند. اما در تحقیق و تحلیل احادیث، شیعه جلوتر است.

علوم حدیث : عوامل و انگیزه هاى جعل روایات چه بوده است؟ آیا غیر از مسائل حکومت مسائل دیگرى هم در نظر بوده است؟
استاد کورانى: خیلى مسائل ممکن است نقش داشته باشد، اما اصلى ترین انگیزه براى جعل حدیث، انگیزه سیاسى بوده است، شروع این مسئله به زمان پیامبر اسلام (ص) برمى گردد، حضرت بالاى منبر تشریف بردند و فرمودند: «الا و من کذب على فلیتبوء مقعده من النار» این جریان ادامه پیدا کرد و نتیجه آن به نفع قبایلى تمام شد که در مقابل بنى هاشم صف آرایى کرده بودند. این انگیزه، سیاسى بود. انگیزه هاى غیر سیاسى هم براى جعل روایات و احادیث از عالِم گرفته تا غیر عالم و … در کار بود. ذهبى مى گوید دو نفر آمدند پیش یکى از راویان حدیث، راوى حدیث به یکى از آن ها رو کرد و گفت: مقدارى پول به عنوان هدیه به ما بده، گفت: ندارم، گفت مگر نشنیده اى این حدیث را … فلان از فلان از فلان … ( به این مضمون) که: «هیچ کس نباید دیگرى را رد کند و به او هدیه ندهد.» آن مرد از این حدیث جعلى مرتب و منظم شده خوشش آمد و درهمى به او داد.
راجع به احادیثى که در باره تعریف و یا مذمت اقوام آمده باید شک کرد، مثلا حدیثى که مى گوید: «لغة اهل الجنة عربیة» البته من بررسى نکردم ولى انسان باید احتمال جعلى بودن را بدهد.
یا روایات در مذمت و یا مدح فارس؛ یکى از آن ها این است: که «حملة العرش یتکلمون بالفرسیة».
همین طور احادیث راجع به شهرها و کشورها؛ مثلاً در تعریف شام یهودیان خیلى حدیث نقل کرده اند. بعضى از جاعلین حدیث، خود تصریح کرده اند که انگیزه جعل آن ها تشویق مردم به خواندن قرآن و دورى از حدیث بوده است.
ممکن است انگیزه جعل گاهى صرفا قومیّت و تعصب به اقوام و طوایف باشد، مثلا در نقد ابن ماجه، محدثین مى گویند: ابن ماجه در نقل این حدیث که در فضل قزوین از پیامبر نقل مى کند که: «… یرابطون فى قزوین …» از باب تعصب وى به شهر خودش قزوین بوده است. بنابراین مى توان گفت یکى از انگیزه هاى اصلى در جعل روایات مسائل سیاسى بود؛ البته انگیزه هاى دیگرى مانند مالى، قومى، ملى و … هم نقش داشته است.

علوم حدیث : علم رجال، درایه و امثال آن در ارزیابى حدیث چه اندازه نقش دارد؟
استاد کورانى: علم رجال نقش مهمى دارد، در این جا یک مبنایى وجود دارد که میزان رد و قبول احادیث، مقبوله، موثقه، و حسن بودن احادیث است و بهتر این که بگوییم فقه الحدیث یا بیوگرافى حدیث و این هم از برکات مرحوم بروجردى است که ایشان روایتى را مى دید که سند آن هم صحیح است و مورد قبول، به آن اکتفا نمى کرد. وى فرمود باید بررسى کرد تا چندین حدیث را بر یک مضمون یافت، و اطمینان حاصل کرد که چنین مضمونى از امام(ع) صادر شده است. روایات را هم باید از این طرف و آن طرف جمع کرد تا از مجموع آن ها به ضمیمه جریانات مختلف، اطمینان حاصل شود که این اصل صدور دارد و لذا فقه رجال حدیث و علم درایه خیلى مهم است و در عین حال، هم علم به شرایط احادیث و روایات و هم چنین شرایط دیگرى را که مربوط به احادیث است، باید از نظر دور نداشت.

علوم حدیث :آیا شارع راه خاصى را براى ارزیابى روایات پیش نهاد کرده است؟ یا راه همان روش عقلایى است؟
استاد کورانى: بله، میزان قرآن است، پیامبر (ص) و ائمه (ع) فرموده اند که: «یجب ان نعرض الحدیث على القرآن» اما برادران سنى معتقدند که اگر تعارض بین اخبار شد لازم است راهى اندیشیده شود و ما قبل از تعارض، دو چیز را باید ببینیم که آیا این روایت با قرآن تنافى و مخالفتى دارد یا نه. از اصول امامیه آن است که تمام احادیث پیامبر و ائمه ـ علیهم صلوات الله ـ اول باید با میزان قرآن سنجید، اگر مخالفتى با آن نداشت آن گاه سراغ سندش مى رویم و بررسى مى کنیم و اگر مخالفت داشت از اول به دور خواهیم ریخت، حال سندش درست باشد یا نه، لذا در مورد مسئله رؤیت خداوند متعال با چشم سر، «ابوقراء» وقتى خدمت امام رضا(ع) رسید از رؤیت خدا سؤال کرد، امام(ع) فرمود: مگر چه کسى به مردم فرموده است«لاتدرکه الابصار» جز پیامبر آن هم از لسان وحى، خوب، پس چطور مى پذیرید که پیامبر در یک جا فرمود باشد به من وحى شده که «لاتدرکه الابصار» و در جاى دیگر بگوید «تدرکه الابصار»، آیا این را هیچ عاقلى مى تواند قبول کند و به پیامبر نسبت دهد؟! زنادقه نتوانستند در گفتار پیامبر(ص) تناقض اثبات کنند حال آیا مى خواهى از این راه ثابت کنى؟! به امام عرض کرد آیا این احادیثى را که از پیامبر وارد شده تکذیب مى کنى؟ حضرت فرمود: بله، اگر مخالف قرآن باشد، پس مهم ترین معیار، عرضه روایات بر کتاب خدا است.

علوم حدیث : آیا شما شیوه هاى رایج در حوزه را براى بررسى احادیث، کافى مى دانید؟
استاد کورانى: شیوه اى که اکنون رایج است خیلى مفید و ضرورى است اما کافى نیست، زیرا باید شرایط مختلف را در نظر داشت، مثلاً اگردر جریان مربوط به حضرت صدیقه طاهره ـ سلام الله علیها ـ براى بعضى از حوادث روایت خاص پیدا نکنیم، اما شرایط کلى، امارات و مناسبت حکم و موضوع، دلالت بر بسیارى از چیزها دارد. اگر شیوه کار دولت با مخالفان در جزیرة العرب و برخورد مخالفان با حکومت آن عصر را همراه با قرائن مختلف مد نظر داشته باشیم در مى یابیم که جمیع این امور مکمل هم هستند. بنابراین لازم است در هر امر تنها به حدیث اکتفا نشود بلکه باید تمام اوضاع، شرایط وقراین مختلف آن عصر را بررسى کرد.

علوم حدیث : بهره گیرى از سنت با چه مشکلاتى روبه رو است؟
استاد کورانى: پیدا کردن حدیث و منابع مختلف آن بسیار مهم است. این که حدیث از چه کسانى روایت شده و تاریخچه و شأن نزول آن چیست، فقه الفاظ حدیث، فقه الفاظ مشابه یا الفاظ حدیثى که مورد نظر است و ترکیب کلمات حدیث مثلا الفاظ و کلمات پیامبر ترکیب خاص دارد؛ از باب نمونه روایتى وجود دارد که پیامبر هنگام مراجعت از تبوک، شنید که راجع به بنى هاشم حرف هایى زده مى شود فرمود: «مالى ارائکم اذا ذکر آل محمد کانى یفقع فى وجوهکم حب الرمان» که چهره هاى آنها در هم مى رفت، معلوم مى شود انار مدینه ترش بوده است و این از تعبیر «یفقع فى وجوهکم حب الرمان» استفاده مى شود. یا مثلا راجع به رؤیت خداوند متعال با چشم سر، ام المؤمنین عایشه این امر را رد کرد و گفته است «لاتدرکه الابصار» هر کس به شما گفت پیامبر خدا را دیده است او را تکذیب کنید: «من قال ان محمداً رأى ربه فقد اعظم الفریة على الله».
تا وقتى که این تعبیر را در جاهاى دیگر مى بینیم مى فهمیم از پیامبر است. پس تعبیرات و ترکیبات مخصوص حدیث در فهم معانى الفاظ حدیث خیلى کمک مى کند.

علوم حدیث : نقش حدیث را در مسائل کلامى به ویژه در جاهایى که میان حدیث و استنباط عقل مخالفتى وجود داشته باشد چگونه ارزیابى مى کنید؟
استاد کورانى: اگر مخالفت حدیث با ادراک عقلى قطعى باشد در حدیث باید توقف نمود و این خیلى کم است و اگر مخالفت با احتمالات و ظنون عقلى باشد در این جا حدیث مقدم است آن گاه که جامع شرایط باشد.

علوم حدیث : آیا تحقیق و شناخت احادیث عامه تأثیرى در فهم و درک احادیث شیعه دارد؟
استاد کورانى: اطلاع از احادیث عامه حتماً در فهم روایات خاصه موثر است، مشروط بر آن که ابتدا انسان اطلاع کامل از احادیث شیعه داشت باشد، زیرا گاهى مى شود که انسان مى خواهد با عینک اهل سنت نگاه کند، پس به طور کلى هرکس تسلط اش بر احادیث مذاهب مختلف بیش تر باشد قدرت درک او بیش تر خواهد بود.

علوم حدیث : معناى مخالفت و موافقت حدیث با قرآن چیست و حدود آن کدام است؟
استاد کورانى: مخالفت با قطعیات قرآن یعنى مخالفت با ظهورات قطعیه قرآن، هر آن چه که مخالف با ظهورات قطعیه قرآن باشد نمى توان آن را قبول کرد و مردود است.

علوم حدیث : آیا قواعد فهم تمام روایات یکسان است یا تفاوت مى کند؟
استاد کورانى: علم طب تفصیلاتى دارد و نمى توان نسخه یک مریض را به مریض دیگر داد و نمى توان حکم یک حالت را بر حالت دیگر تسرّى داد، در واقع مسئله فقه وحدیث و علوم اسلامى تفصیلاتش بیش تر از طب است و لذا نمى توان یک قاعده کلى بر فهم حدیث مشخص نمود.

علوم حدیث : شناخت تاریخ عصر پبامبر و ائمه(ع) چه نقشى در فهم حدیث دارد؟
استاد کورانى: خیلى مؤثر است، وضع سیاسى جهان و جزیرة العرب و وضع قبایل و یا فتوحات اسلامى در فهم حدیث، بسیار مؤثر و حتى دانستن آن ها ضرورى است.

علوم حدیث : به نظر حضرت عالى آیا فحص فقها در کتابهاى رایج حدیثى امروز مى توان مبناى اجتهاد در استنباط صحیح و جامع قرار گیرد، و آیا این کافى است؟
استاد کورانى: این جا دو سؤال است: یکى این که اگر فقیهى هزار فتوا داشته باشد و دو سال در دنیا بگردد ده فتوا از هزار فتواى او عوض مى شود آیا این علم اجمالى منجز مى شود یا نه؟ سؤال دوم این که اگر خودش کتب اربعه و وسائل و نیز کتب مختلف حدیثى سنى و شیعه را دید و کتب دیگر از اطلاعات عمومى و سیاسى و اجتماعى را هم مطالعه کرد از این هزار فتوا ده فتوا به نحو علم اجمالى عوض شود، این علم منجز است یا نه؟ اگر منجز باشد باید در فتواهایش توقف کند و فتوا ندهد. در باره این موضوع نزد شهید صدر زیاد بحث شد و اخیرا نوشته اى از ایشان دارم که در آن آمده است: تکلیف مجتهد به اندازه قدرت متعارف شخص او است.
الآن هم این را مى توان گفت که مجتهد از رایانه و غیره کمک بگیرد و تمام احادیث مربوط به موضوع را ببیند و تا تمام روایات را ندیده، فتوا ندهد.

علوم حدیث : جناب عالى چه نوع کتاب حدیثى را براى ترجمه به زبان هاى فارسى و غیره پیش نهاد مى کنید؟
استاد کورانى: اگر کتاب کافى به زبان هاى مختلف ترجمه شود خیلى خوب است.

علوم حدیث : چه تفاوت هایى میان ترجمه قرآن و حدیث وجود دارد؟ آیا لازم نیست در ترجمه حدیث هم مانند قرآن دقت شود؟
استاد کورانى: بله خیلى لازم است، خصوصا بیش تر احادیث ما عین الفاظ امام است و این از امتیازات احادیث شیعه است، احادیث عامه تقریباً نقل به معناست، لذا برخى از عامه به تعریض به ما مى گویند احادیث ما نسبت به احادیث شما زیباتر است، غافل از آن که غالب روایات شیعه نقل عین لفظ امام است. وقتى که مى خواهیم کافى یا کتاب هاى دیگر را ترجمه کنیم باید دقت کافى مبذول گردد.

علوم حدیث : تصحیح و تحقیق متون حدیثى از چه زمانى آغاز شد؟
استاد کورانى: تقریباً از اول این سیستم اجازاتى را داریم. تحقیقات مختلفى که در کتاب هاى فقهى است، خود باعث تصحیح و تحقیق دوباره حدیث هم مى شده است، این که کدام روایت صحیح تر است و بررسى تفاوت روایت ها که در کتب فقهى ما از زمان شیخ طوسى تا کنون مطرح است در واقع همه اش تحقیق در باره احادیث است. اگر شما نگاه کنید بحث هاى فقهاى ما در متن احادیث و سلسله اجازات، خودش کانال مهم در تحقیقات احادیث است.

علوم حدیث : بهترین روش در تصیح و تحقیق کتاب هاى حدیثى چیست؟
استاد کورانى: بهترین راه براى این کار پیش گرفتن روش اصول کافى است. در هنگام تصحیح باید نسخه هاى خطى مختلف گرد آورى و تفاوت نسخه ها یادداشت شود و از روایات کافى مطرح شده در کتاب هاى فقها و غیر آن از منابع استفاده شود که تمام نسخه هاى مختلف خطى مقابله شود، الآن در کتاب هاى مختلف مى بینیم حدیثى را به بخارى نسبت مى دهند در حالى که در بخارى وجود ندارد.

علوم حدیث : چه مقدار از کتاب هاى حدیثى هنوز تحقیق و تصحیح نشده است؟
استاد کورانى: شاید بشود گفت، از کتاب هاى خطى موجود 20% آن ها تحقیق و منتشر شده است.

علوم حدیث : برخى از متون کهن و شایسته پژوهش را معرفى کنید؟
استاد کورانى: القاضى القضاعى مصرى که تقریبا هم عصر شریف رضى است، مؤلفاتى دارد که بسیارى از خطبه ها و کلمات امیرالمؤمنین(ع) را مستقلا جمع آورى نموده است که تعداد زیادى از آن ها هنوز محفوظ است و منابع کوچک دیگرى که در لابلاى متون دیگر یافت مى شود. گرچه علماى اعلام مستدرکات نهج البلاغه را تهیه نموده اند ولى خیلى از آثار أمیرالمؤمنین(ع) در منابع مختلف باقى است.

علوم حدیث :از این که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، متشکریم.
________________________________________
ضمیمه گفتگو
* فهرست آثار چاپ شده حجة الاسلام على کورانى:
1 ـ امر به معروف و نهى از منکر، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،
2 ـ ملائکة الغیب قادمون، بیروت، الدار الاسلامیة،
3 ـ عصر الظهور، مکتب الاعلام اسلامى،
4 ـ تدوین القرآن، قم، دارالقرآن الکریم،
5 ـ طریقة حزب اللّه فى العمل الاسلامى، قم، دفتر تبلیغات؛ بیروت، حزب اللّه لبنان،
6 ـ فلسفة الصلاة، بیروت، دار الزهراء،
7 ـ به سوى ضیافت خدا، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى،
8 ـ معجم احادیث الامام المهدى(ع)، بیروت، مؤسسة المعارف الاسلامیة،
9 ـ مع الحبیب المصطفى ـ صلى اللّه علیه وآله وسلم ـ مختارات من أدعیة النبى(ص)، کویت،
10 ـ مکة فى ضمیر المسلم، بیروت، دارالفکر،
11 ـ الوهابیة والتوحید، قم، دارالقرآن کریم،
12 ـ الممهدون للمهدى(ع)، بیروت،
13 ـ الشباب والدین، کویت، مسجد التقى،
14 ـ حیاة ابن ابى عقیل العمانى وفقهه، قم، مرکز معجم فقهى.

تبلیغات