آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶۰

چکیده

متن

    برای شناخت صحیح و جامع ابعاد و مختصات (پیوست های فرهنگی) باید به فلسفه وجودی آن توجه نمود، پیوست فرهنگی برای طرح ها و پروژه های مختلف اجرایی یا این پیش بینی مطرح شده است که هر طرح و پروژه فنی، اقتصادی، اجتماعی، قضایی و... در ذات خود بافرهنگ جامعه تعامل دارد و لذا با درک آثار و نیازمندی های فرهنگی،این نوع طرح ها و پروژه ها را باید مبتنی بر یک نظام علمی اولویت گذاری نمود و از طرح و پروژه هایی شروع کرد که بیشترین تعامل فرهنگی را در بر دارد و در شناخت این آثار متقابل از چند بعد زاویه به موضوع توجه کرد.
   
    1. شناخت داده و ستاده فرهنگی طرح ها از جهت و سعت تاثیر
   
    اگر بخواهد نظام نامه تدوین پیوست فرهنگی آثار مثبت و پی آمدهای تحول ساز بر شمرده شده را داشته باشد، لازم است از هم اکنون درتعریف طرح، وسعت نظر پیدا نموده و از نظر عمق نیز به لایه های مختلف بحث توجه نمود. از نظر وسعت و محدوده طرح، لازم است درابتدا توجه کرد، عنوان (طرح) در ادبیات برنامه ریزی کشور به یک فعالیت منسجم هدفمند برای حل یک مشکل یا تحقق یک هدف ازقبل تعیین شده بکار می رود، اما این تعریف همه تصمیمات مهم کشوررا شامل نمی شود، این اولین مانعی است که می تواند در مسیر تحقق کامل فلسفه وجودی پیوست فرهنگی خودنمایی کند و لذا لازم است درتدوین نظام نامه تهیه پیوست فرهنگی، تعاریف بصورتی آورده شود که تصمیمات گسترده، موثر و بلندمدتی که در قوای سه گانه در نظر گرفته می شود را شامل شود.
        برای مثال :
    باید آثار فرهنگی اصلاحات ساختاری در شیوه دادرسی درون قوه قضائیه مدنظر قرار گیرد.
    باید آثار فرهنگی اصلاح قانون انتخابات در مجالس شورای اسلامی مورد توجه قرار گیرد.
    باید آثار فرهنگی سیاست های مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر را شامل شود.
    باید آثار فرهنگی طرح های مبارزه با اراذل و اوباش و برخورد بابدحجابی مدنظر قرار گیرد.
    باید آثار فرهنگی اجرای اصل 44 قانون اساسی در قالب تدوین پیوست فرهنگی مورد شناسایی، ارزیابی و اصلاح واقع شود.
    همانطور که باید آثار فرهنگی اجرای طرح های عظیم عمرانی وصنعتی در قالب پیوست فرهنگی مدنظر قرار گیرد.
        2. شناخت لایه بندی های عمقی داده و ستاده طرح ها
   
    هر طرح و تصمیم منسجمی که با هدفی آگاهانه آغاز می گردد تامسئله ای را حل کند، می تواند در چند لایه با فرهنگ جامعه تعامل ایجاد کند.
    لایه اول : تاثیرات فرهنگی آن فعالیت بر روی اعتقادات، ارزش های ذهنی و رفتارهای افرادی است که به عنوان نیروی انسانی در خود طرح به فعالیت می پردازند.
    لایه دوم : تاثیرات فرهنگی بر روی اعتقادات، ارزش های ذهنی مصرف کنندگان کالا و خدماتی که از آن طرح یا پروژه بهره مند می شوند.
    لایه سوم : تاثیرات غیرمستقیم فرهنگی بر روی افرادی است که به عنوان شاهد و افراد حاشیه ای در تعامل با دو گروه فوق تاثیر می پذیرند.
    برای روشن شدن مطلب چند مثال زده می شود:
    مثال اول :
    فرض کنیم موضوع بحث، تدوین پیوست فرهنگی برای احداث اتوبان تهران شمال است.
    لایه اول : مطالعه پی آمدهای فضای فرهنگی محیط کار روی طراحان،مهندسین، کارگران در طول زمان ساخت این پروژه می باشد که برمبنای تفکر و اندیشه اسلامی به انسان، می توان پیرامون آن مطالعه وتحقیق نمود و تمهیدات لازم را برای رفع آثار منفی و تقویت آثار مثبت آن پیش بینی نمود.
    لایه دوم : بررسی پی آمدهای فرهنگی تحولات فرهنکی در دو طرف مبداء و مقصد این گذرگاه عظیم و آثاری است که روی اهالی حاشیه ای این گذرگاه گذاشته می شود.
    لایه سوم : تجزیه و تحلیل پی آمدهای اجرایی این طرح است در تغییر وتحولات اجتماعی و فرهنگی کشور، چرا که می توان پیش بینی نمود که با توجه به امکان جابجایی جمعیت فعال شهر تهران در مدتی کمتر از1/30 ساعت به جای (7ـ6) ساعت و فراهم آمدن قطب ویژه ای که یکطرف آن محیط بزرگی از فعالیت های متنوع اقتصادی، سیاسی وفرهنگی است و طرف دیگر، امکان بهره گیری از یک قطب طبیعی وتفریحی برای پایان هفته می باشد، که در مجموع قطب متمرکزی فراهم می شود برای جذب بسیاری از نیروهای اهل ریسک و توانمند درعرصه اقتصادی و اجتماعی کشور و تخلیه سایر نقاط از این افراد که می توانند در یک اقتصاد بدون رانت، موتور محرکه ای باشند برای تولیدثروت با بهره گیری از تنوع منابع معدنی و طبیعی کشور و پتانسیل های متنوع نقاط مختلف جغرافیائی ایران.
   
    مثال دوم :
    فرض کنیم موضوع بحث تدوین پیوست فرهنگی اجرای اصل 44قانون اساسی است.
    بدلیل گستردگی و اهمیت این سیاست راهبردی، از ابتدا می توان دومحور کلی روی این بحث باز نمود.
    1. تغییر و تحولات لازم در فرهنگ عمومی جامعه برای موفقیت این طرح
    2. تاثیرات و پی آمدهای مثبت و منفی اجرای این طرح در فرهنگ جامعه ایرانی
    در مورد محور اول، یعنی تحولات لازم فرهنگ جامعه، بخش های مختلفی که باید تعیین تکلیف شود عبارت است.
    تغییر و تحولات در افکار عمومی نسبت به سرمایه گذاران بخش خصوصی
    تغییر و تحولات در افکار رفتار نیروی کار برای آمادگی بیشتر باکارفرمایان بخش خصوصی
    تغییر و تحولات لازم در افکار عمومی جامعه برای اصلاح قوانین موجود برای فعال سازی بخش خصوصی
    تغییر و تحولات لازم در نگرش مردم نسبت به جایگاه و رسالت های دولت در عرصه اقتصاد
    تغییر و تحولات لازم در افکار و اندیشه های صاحبان سرمایه ومدیران واحدهای اقتصادی، نسبت به منابع ملی، نیروی انسانی و اصول و مبانی اخلاقی در این رابطه
    تغییر و تحولات لازم در افکار و رفتار کارکنان دولت نسبت به کارکردبخش خصوصی
    در محور دوم، یعنی پی آمدهای فرهنگی اجرای اصل 44، لازم است آثار مثبت و منفی زیر بررسی شود:
    آثار مثبت اجرای این اصل در بهبود فرهنگ و کار و تلاش
    آثار مثبت اجرای این طرح، در ارتقاء علاقه و نگرش به جایگاه علم وفن آوری
    آثار مثبت اجرای این طرح، نسبت به اصلاح گرایشات و علائق نسل جدید به رشته های تحصیلی متناسب با نیازهای این مقطع از توسعه کشور
    آثار و پی آمدهای اجرای این طرح در تغییرات فرهنگ سیاسی جامعه
    آثار و پی آمدهای اجرای این طرح در تغییرات ارزشی جامعه
    آثار و تبعات فرهنگی افزایش قدرت نفوذ و چانه زنی نیروهای اقتصادی در تحولات فرهنگی و سیاسی جامعه.
    آثار و تبعات فرهنگی تغییر در روابط نیروهای اقتصادی، سیاسی وفرهنگی با یکدیگر
    آثار و تبعات اجرایی این اصل در قدرت و نفوذ حاکمیت در تحولات فرهنگی جامعه
    همانطور که ملاحظه می گردد، بسته به اینکه نوع طرح دارای چه ماهیت و چه ابعادی باشد، موضوع مورد بحث تغییرات گسترده ای خواهدداشت، اما آنچه مسلم است عملیاتی کردن و دسترسی به فهرست اقدامات اجرایی در این گونه مباحث، مستلزم هدایت و مدیریت یک جریان پیوسته ای از مرحله طرح سوالات مناسب از مراکز موثر دینی وعلمی، تا کاربردی کردن پاسخ های منطقی و قابل قبول آنها در قالب پیوست فرهنگی است.
    باید اذعان نمود در حال حاضر آمادگی لازم برای طرح درست سوال ودست یابی به پاسخی منسجم و کارساز وجود ندارد و لازم است به موازات طراحی فرایندهای مختلف برای این امر، نسبت به چگونگی دست یابی به این گونه سوالات و نحوه بدست آوردن پاسخ مناسب آن اقدام نمود.
   
    مثال سوم :
    پیوست فرهنگی برای طرح صنعتی عسلویه
   
    اینکه آیا مصلحت جامعه اسلامی از بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی چه نوع صنایعی را در چه ابعادی توصیه می کند مربوط می شود به تهیه پیوست فرهنگی برای طرح های جامع راهبردی در توسعه صنعتی کشور، که امیدواریم در این رابطه سیاست هایی تهیه شده باشد و اگرنشده است تهیه شود.
    اما فرض کنیم این طرح با رویکردی جامع با همین ابعاد مورد تصویب قرارگرفته است و مقرر گردیده برای آن پیوست فرهنگی تهیه شود،لایه های مختلفی که باید مدنظر قرار گیرد عبارت است از:
   
    لایه اول : تاثیرات فرهنگی روی نیروی انسانی که در متن این پروژه فعالیت می کنند، در اینجا نگرش تهیه کنندگان پیوست فرهنگی درتعریف این مسئله و ابعاد آن نقش تعیین کننده ای پیدا می کند، اینکه تهیه کنندگان بتوانند تاثیرات فرهنگی مجموعه نظامات داخلی یک سازمان، از جمله نظام گزینش، نظام ارتقاء، نظام پرداخت حقوق ودستمزد، سبک مدیریت و در مجموع فرهنگ سازمانی یک محیطصنعتی را از نگاه انطباق با اصول و مبانی ارزشی اسلامی درک کنند و باپیش بینی تمهیداتی فرایند نزدیکی تدریجی آن را در قالب روش های فرهنگی و کاملا اختیاری پیش بینی کنند، زمینه ساز خلق و معرفی مدیریت بومی مورد نیاز خواهد شد، اما اگر برخورد عوامانه با موضوع بشود، بدیهی است در ادامه روند گذشته و موجود، بحث با اعمال گزینش در استخدام ها و پیش بینی مراسم مذهبی خاص و ساخت چند فضای فرهنگی به اتمام می رسد.
   
    لایه دوم : پیش بینی تاثیرات این محیط، روی خانواده های کارکنان است که با توجه به ترکیب فرهنگ های مختلف و بهم ریختن قشربندی طبیعی جامعه بر این محیط، شرایط ویژه ای را ایجاد می کند و لازم است با انجام مطالعات جامع، راه حل های مناسب آن، ذیل دست یابی به یک محیط اسلامی مدنظر قرار گیرد.
   
    لایه سوم : تاثیرات حضور این مجموعه وسیع نیروهای فنی بافرهنگ های متفاوت در یک منطقه جغرافیایی توسعه نیافته وتضادهای اولیه ای که انتظار می رود در این محیط ایجاد شود وپیش بینی تمهیداتی برای کاهش حداکثری این تضادها و تبدیل یک تهدید به یک فرصت فرهنگ ساز در منطقه است که با یک نگرش جامع و علمی به فرهنگ فراهم می گردد. زیرا ممکن است در یک سوی طیف در تداوم نگاه حداقلی دولت های گذشته به موضوع فرهنگ وکارکرد آن، مسئله در حد پیش بینی امکانات سخت افزاری در پروژه های بزرگ صنعتی و عمرانی برای انجام فعالیت های دینی و هنری خلاصه شود، همانطور که ممکن است متاثر از اراده دولت موجود در استقرارارزش های اسلامی در همه عرصه های اجتماعی، این دستور مقام معظم رهبری تبدیل به حرکت تحول ساز و همه جانبه برای خارج سازی موضوع فرهنگ از انزوای دهه های اخیر گردد و از رهگذر یک فعالیت منسجم علمی و اجرایی، عامل پیوند طرح های اساسی چون مهندسی فرهنگی،تحول در نظام های آموزشی، طرح جامع علمی کشور و بالاخره (خارج سازی فرهنگ از مظلومیت) شود که در بیان مقام معظم رهبری بدان اشاره گردیده است.
    خلاصه اینکه، نگرش مدیران ارشد موجود می تواند موضوع را درطیفی با مختصات ذیل تعریف و عملیاتی نماید.
    اما اگر مبنا بر ایجاد تحولات اساسی در برخورد با موضوع پیوست فرهنگی باشد، لازم است ضمن توجه به اصول و پیش فرض های کلی زیر تدابیری خاص اندیشیده شود.
   
    ساز و کار اجرایی برای دست یابی به پیوست فرهنگی
   
    همانطور که از ماهیت مباحث گذشته روشن می گردد، ادامه حیات موفق این بحث بعد از طرح موضوع از طرف مقام معظم رهبری، به عواملی چون نحوه پی گیری دفتر مقام معظم له، اقدامات ریاست محترم جمهوری، پی گیری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و از همه مهمتر، تلقی و شناخت افراد تعیین شده در تدوین این نظامنامه از نقش فرهنگ و چگونگی مدیریت فرهنگی جامعه، بستگی دارد.
   
    اصول و پیش فرض های مقدماتی
    1. ماهیت فرهنگ و پیوستگی همه فعالیت های انسانی با جهان بینی و اعتقادات آنها، ایجاب می کند که بحث پیوست فرهنگی برای تمامی طرح ها و برنامه های قوای سه گانه مد نظر قرار گیرد.
   
    2. چون مبنای مباحث، تکیه بر اصول و مبانی دینی است، باید حضوراسلام شناسان و صاحبان اندیشه در پیوند با مدیران و کارشناسان اجرایی در یک سازمان منسجم مدنظر قرار گیرد.
   
    3. با توجه به اینکه فعالیت های قابل پیش بینی در پیوست های فرهنگی، عمدتا جنبه نرم افزاری داشته و ماهیتا به صورت مستمر وپیوسته باید دنبال شود، لازم است در ساماندهی امور، استقلال این فعالیت ها را از جابجایی های معمول مدیریتی متاثر از فعالیت های جناح های سیاسی دور نگه داشت.
   
    4. جامعیت طرح، نو بودن آن، اختلاف نظرهای طبیعی در مفاهیم ومحتواها، درگیر بودن قوای سه گانه در این امر، ضرورت بهره گیری ازظرفیت حوزه های علمیه، دانشگاه ها، بخش خصوصی و از همه مهمتربهره گیری مستمر از رهنمودهای مقام معظم رهبری در مراحل مختلف اجرایی، سازماندهی پویا و منعطف در اجرا و تمرکز در سیاست گذاری راطلب می کند.
    از این روی می توان به استناد مباحث فوق، پیشنهاداتی به شرح زیر رابرای شروع این حرکت مطرح کرد.
        الف : تشکیل یک سازمان علمی مستقل وابسته به دبیرخانه شورای عالی انقلاب اسلامی با شرح وظایف زیر:
    شفاف سازی تعاریف و استانداردسازی طرح های مشمول برای داشتن (پیوست فرهنگی)
    تصویب و تایید نهایی پیوست های فرهنگی تهیه شده برای طرح ها وفعالیت های قوای سه گانه
    تهیه و پیش بینی تمهیدات لازم برای ایجاد ضمانت اجرایی بعد ازتهیه پیوست فرهنگی
    تعریف چارچوب برای ساماندهی ظرفیت های بخش خصوصی به عنوان مشاورین تهیه پیوست های فرهنگی
    پیش بینی یک نظام آموزشی منسجم برای توسعه ظرفیت های موجودبرای کیفیت بخشیدن به مراحل طراحی و تصویب و اجرای طرح های پیوست فرهنگی
    ایجاد یک نظام تعاملی مستمر برای طرح سوالات بنیادین ودست یابی به پاسخ آنها بین حوزه، دانشگاه و اجرا ارزشیابی و نظارت کیفی بر روند عمومی تهیه پیوست های فرهنگی طرح ها و فعالیت ها درقوای سه گانه و تشویق و قدردانی از خلاقیت و ابتکاراتی که در این مسیرایجاد می شود.
   
    ب : از آنجا که اجرای طرح های مشابه مثل استاندارد سازی، حفظمحیط زیست، حفظ میراث فرهنگی متاثر از ماهیت این گونه مباحث وهمراه شدن آن با نارسایی ها و ضعف های درونی نظام بوروکراسی کشور،ذائقه منفی در جامعه ایجاد کرده است و این نگرش منفی می تواند روندموفقیت و تحول آفرینی طرح تدوین پیوست فرهنگی را با شکست روبرو سازد، لذا لازم است به موازات سازماندهی امور اجرایی این طرح،حرکت جامعی از سوی رسانه ها بویژه صدا و سیما برای آماده سازی افکارعمومی و همراهی آنها آغاز شود.
   
    ج : با توجه به پیوند این طرح ها با برنامه های پنج ساله توسعه ومحدودیت زمانی برای تدوین برنامه های پنج ساله پنجم، از هم اکنون ازطریق بخشنامه ریاست محترم جمهوری، کلیه وزراء و مسئولین سازمان های ملی موظف شوند با تشکیل هسته های فکری در داخل وزارتخانه ها، طرح ها و فعالیت های مشمول این طرح را، شناسایی ونشست های علمی لازم را برای شناخت موضوع در داخل وزارتخانه ها وسازمان ها تدارک نمایند.
    د: از آنجا که طرح پیوست فرهنگی باید در دو بعد آثار فرهنگی طرح هاو موانع فرهنگی موجود در مسیر موفقیت طرح ها و فعالیت ها، تهیه شوندتا همچون طرح های بهداشتی علاوه بر آثار فرهنگی توجیه اقتصادی هم داشته باشد و بتواند با منطق ذاتی خویش، بخش خصوصی و دولتی را در این مسیر بسیج نماید، لذا لازم است در آغاز حرکت، در بودجه های سالانه، یارانه هایی برای اقدامات اجرایی آن پیش بینی گردد و با نظارت سازمان یافته به هزینه گرفته شود، لذا از هم اکنون تمهیدات لازم برای این امر پیش بینی شود.
    در پایان لازم است توجه خواننده گرامی این سطور را به این امرمعطوف نمایم که اگر با درایت و احساس مسئولیت کامل دست اندرکاران این امر، موضوع تدوین و اجرای پیوست فرهنگی برای همه تصمیمات بزرگ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عملی شود، برکات و نتایج ارزشمندی بوجود خواهد آمد که اهم آن عبارت است از:
   
    1. رفع مظلومیت واقعی از جایگاه فرهنگ در تحولات کشور،برنامه ریزی ها و بودجه ریزی های سالانه
    2. دریافت اهمیت نقش اعتقادات و باورهای نیروی انسانی درتحولات جامعه از سوی مسئولین و مدیران
    3. درک اهمیت نظام های آموزشی کشور در حل معضلات ریشه ای کشور و لزوم حل مسائل اساسی آنها
    4. جابجاشدن مزیت های کشور از معادن زیرزمینی به نیروی انسانی جامعه
    5. رشد ظرفیت های فرهنگی، هنری و نرم افزاری کشور و صدور آن به کشورهای اسلامی و جهان و تعمیق پیوندهای فرهنگی و عاطفی بین جوامع اسلامی
    6. درک اهمیت میراث فرهنگی و جلوگیری از روند تخریبی آنها
    7. رفتن به سمت توسعه ای متوازن در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی و شکل گیری پایه های لازم برای برپائی تمدنی جدید مبتنی بر معنویت و اخلاق اسلامی
   

تبلیغات