آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

امام صادق(علیه السلام) علاوه بر سیره عملى خود که به تلاوت قرآن مجید در شبانه‌روز اهمیت می‌داد، به دیگران نیز سفارش می‌کرد که از این کتاب آسمانى غفلت نورزند. امام با بیان عظمت قرآن، دیگران را در شب و روز و پیش از خواب و همچنین در فرصت‌هاى پیش‌آمده، به تلاوت کتاب خدا دعوت می‌کرد. موارد زیر نشانگر این تشویق‌هاست.
1. روزى پنجاه آیه قرآن بخوانید
حریز از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «القرآن عهد الله الى خلقه فقد ینبغى للمرء المسلم أن ینظر فى عهده و أن یقرأ منه فى کل یوم خمسین آیة؛ قرآن برنامه‌اى است الهى پس بسیار شایسته است که هر فرد مسلمان در عهدنامه الهی‌اش به دقت نظر افکند و هر روز دست کم پنجاه آیه را با تدبیر تلاوت کند».[1]
2. درجات بهشت به تعداد آیات قرآن
مفضل بن عمر از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «علیکم بتلاوة القرآن فان درجات الجنة على عدد آیات القرآن، فإذا کان یوم القیامة قیل لقارئ القرآن اقرأ و ارقأ فکلّما قرأ آیة یرقى درجة؛ بر شما باد به تلاوت قرآن! زیرا که درجات بهشت با عدد آیات مساوى است. روز قیامت به قارى قرآن گفته می‌شود که: بخوان و بالا برو. و او هر آیه که می‌خواند، یک درجه بالا می‌رود».[2]
3. پیش از خواب قرآن بخوانید
امام صادق(علیه السلام) به فضیل بن یسار فرمود: «ما یمنع التاجر منکم المشغول فى سوقه اذا رجع إلى منزله أن لا ینام حتى یقرأ سورة من القرآن فتکتب له مکان کل آیة یقرؤها عشر حسنات و یمحى عنه عشر سیئات؛ چه مانعى دارد که یک تاجر در بازار که سرگرم داد و ستد است، وقتى به خانه آمد، پیش از آن که بخوابد، سوره‌اى از قرآن بخواند تا به هر آیه ده حسنه به او بدهند و ده گناه از او محو شود».[3]
4. در دل شب، قرآن بخوانید
آن حضرت فرمود: «در روز قیامت فردى را براى حساب صدا می‌کنند، پس قرآن در پیش روى او قرار می‌گیرد و می‌گوید: خدایا! من قرآنم و این بنده تو در راه تلاوت من خود را به رنج و تعب انداخت و در دل‌هاى شب مرا تلاوت کرد و قلبش روشن و اشکش جارى شد. پروردگارا! او را از من خشنود کن؛ همچنان که من از او خشنودم».
خداوند عزیز جبار می‌فرماید: «بنده من! دست راستت را بیاور. آنگاه آن را از رضوان و دست چپ او را از رحمت پر می‌کند و سپس به او می‌فرماید: این بهشت ماست، بخوان و بالا برو! پس او آیه می‌خواند و یک درجه ترفیع می‌شود».[4]
5. صد آیه در نماز شب بخوانید
اسحاق بن عمار از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که فرمود: «من قرأ مائة آیة یصلّى بها فى لیلة کتب الله عزوجل له بها قنوت لیلة. و من قرأ مائتى آیة فى غیر صلاة کتب الله له فى اللوح قنطاراً من الحسنات و القنطار ألف و مائتا أوقیه و الأوقیه أعظم من جبل اُحد؛ تلاوت صد آیه از قرآن در نماز شب، با قنوت یک شب مساوى است و کسى که دویست آیه در غیر نماز بخواند، یک قنطار حسنه برایش نوشته می‌شود و قنطار 1200 اوقیه است و هر اوقیه‌اى از کوه احد بزرگ‌تر است».[5]
6. در شب‌هاى جمعه، قرآن بخوانید
زید شحام گوید: حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) در شب جمعه‌اى در بین راه به من فرمود:
«إقرأ فإنها لیلة الجمعة قرآناً. فقرأت: ) إِنّ یَومَ الْفَصْلِ میقاتُهُمْ أَجْمَعینَ یَومَ لا یُغْنی مَولًى عَنْ مَولًى شَیْئًا و لا هُمْ یُنْصَرُونَ إِلاّ مَنْ رَحِمَ اللّه([6] فقال أبوعبدالله: نحن والله الذى یرحم الله و نحن والله الذى استثنى الله و لکنّا نغنى عنهم؛ قرآن بخوان که امشب شب جمعه است. پس این آیه را خواندم: روز جدایى ـ حق از باطل ـ وعده‌گاه همه آنهاست؛ روزى که هیچ دوستى کمترین کمکى به دوستش نمی‌کند و از هیچ سو یارى نمی‌شوند. مگر افرادى را که خداوند یارى کند. امام فرمود: به خدا سوگند! این ماییم که خداوند به ما رحم می‌کند و ما را پروردگار استثنا کرده است، و لکن ما به دوستانمان سود خواهیم رساند».[7]
7. جوانان قرآن بخوانند
امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید:
«من قرأ القرآن و هو شابّ مؤمن اختلط القرآن بلحمه و دمه و جعله الله مع السفرة الکرام البررة و کان القرآن حجیزاً عنه یوم القیامة یقول: یا رب إنّ کلّ عامل قد أصاب أجر عمله غیر عاملى فبلّغ به أکرم عطایاک.
فیکسوه الله حلتین من حلل الجنة و یوضع على رأسه تاج الکرامة ثم یقال له: هل أرضیناک فیه؟ فیقول القرآن: یا رب قد کنت أرغب له فیما هو أفضل من هذا. فیعطى الأمان بیمینه و الخلد بیساره ثم یدخل الجنة فیقال له: إقرأ و اصعد درجة.
ثم یقال له: هل بلّغنا به و أرضیناک؟ فیقول: نعم؛ هر جوان مؤمنى که قرآن تلاوت کند، قرآن با گوشت و خون او آمیخته می‌گردد و با سفراى گرامى خدا همنشین خواهد بود و همانا قرآن حائلى بین او ]و بین تیرگی‌ها[ در روز قیامت خواهد بود.
قرآن به محضر پروردگار می‌گوید: خدایا! هر کارگرى اجر و مزد کار خویش را دریافته، جز این جوان؛ پس بهترین عطایاى خود را به او برسان. خداوند دو لباس از لباس‌هاى بهشتى به او می‌پوشاند و بر سرش تاج کرامت را می‌گذارد. سپس به قرآن خطاب می‌شود که: آیا تو را درباره او راضى کردیم؟ قرآن کریم در پاسخ می‌گوید: خدایا! دوست می‌داشتم که بهتر از این کرامت‌ها را به او می‌دادی. پس در دست راست آن جوان، امان‌نامه و در دست چپش زندگى ابدى در بهشت می‌دهند. سپس وارد بهشت می‌گردد و به او گفته می‌شود: قرآن بخوان و یک درجه بالا برو. آن گاه به قرآن گفته می‌شود: آیا عطایا و کرامت‌هاى خود را به او رساندیم. آیا تو را راضى کردیم؟ قرآن در پاسخ می‌گوید: آری».[8]
8. پرتو افشانى خانه قرآنی
بسیارى از خانه‌هاى مسلمانان به دلیل برخى مسائل در آنها، ویژگی‌ خاصى دارند؛ از جمله در خانه‌اى که قرآن تلاوت شود، نورى می‌درخشد که آسمان نیز از این درخشش نورانى می‌شود. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «الدار إذا تُلى فیها کتاب الله لها نور ساطع فى السماء و تعرف من بین الدور؛[9] هنگامى که در خانه‌اى قرآن خوانده شود، براى آن، نور درخشانى خواهد بود که در آسمان بدرخشد و در بین خانه‌ها شناخته شود».
و فرمود: «إن البیت إذا کان فیه المرء المسلم یتلو القرآن یتراءه أهل السماء کما یتراءى أهل الدنیا الکوکب الدرّیّ فى السماء؛ اگر در خانه‌اى که مسلمانى در آن هست، قرآن خوانده شود، در آسمان‌ها چنان براى اهل آسمان جلوه کند که ستارگان درخشان و پرفروغ آسمان براى اهل زمین جلوه می‌کنند».[10]
رعایت آداب در تلاوت قرآن
امام صادق(علیه السلام) به رعایت آداب قرائت نیز اهتمام داشت که به برخى از آنها اشاره می‌کنیم:
1. رعایت اخلاص در تلاوت
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «خوانندگان قرآن، سه دسته هستند: عده‌اى براى نزدیک شدن به سلاطین و زورمندان و براى سلطه یافتن بر مردم قرآن می‌خوانند، که این دسته از اهل آتش‌اند. دسته دوم حروف قرآن را حفظ و حدود آن را ضایع کرده‌اند، این دسته نیز اهل آتش‌اند. دسته سوم قرآن می‌خوانند تا زیر پوشش آن قرار گیرند، به محکم و به متشابه آن اعتقاد دارند، فرایض قرآن را به جاى می‌آورند و حلال آن را حلال و حرام آن را حرام می‌شمارند و در مقام عمل، تسلیم قوانین قرآن‌ا‌ند. این دسته همان کسانى هستند که دست رحمت الهى آنان را از هر لغزشى نجات می‌دهد و آنان اهل بهشت‌اند و درباره هر که بخواهند، حق شفاعت دارند».[11]
2. براى خودنمایى نباشد
همچنین فرمود: «پاره‌اى از مردم قرآن را تلاوت می‌کنند که گفته شود: چه خوب می‌خواند! و برخى براى تأمین معاش قرآن می‌خوانند. در این دو دسته خیرى نیست.
ولى بعضى از مردم قرآن می‌خوانند که از راهنمایی‌هاى آن بهره‌مند شوند و در نماز و در هر حال، شب و روز از آیات الهام‌بخش قرآن بهره معنوى و فکرى بردارند».[12]
3. براى منافع مادى و دنیوى نباشد
و نیز فرمود: «کسى که بر سلطان جائرى وارد شود و براى رسیدن به پول و ثروت و آرزوهاى مادى و دنیوى قرآن بخواند، چنین کسى مورد لعن خداوند خواهد بود و به هر حرفی، ده لعنت و شنونده نیز به هر حرفى یک لعنت خواهد شد».[13]
4. قرآن از رو خوانده شود
امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «کسى که قرآن را از روى آن تلاوت کند، نور دیدگانش زیاد می‌گردد و بار گناه پدر و مادرش سبک می‌شود؛ هر چند که هر دو کافر باشند».[14]
همچنین فرمود: «خواندن قرآن از روى آن، موجب تخفیف عذاب از پدر و مادر می‌شود؛ گر چه کافر باشند».[15]
5. پیش از تلاوت، استعاذه شود
از امام صادق(علیه السلام) درباره استعاذه پیش از خواندن قرآن پرسیده شد، در پاسخ فرمود: «نعم فتعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ بله، از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر».[16]
6. قرآن را با خضوع و خشوع بخوانید
امام فرمود: «ان القرآن نزل بالحزن فاقرأه بالحزن؛ قرآن کریم با حزن نازل شد، پس شما نیز  آن را با حزن و خشوع بخوان».[17]
و فرمود: «کسى که قرآن بخواند، ولى قلبش خاضع نشود و احساس حزن در خود نکند، امر بزرگى را کوچک شمرده و زیان کرده است. پس تلاوت کننده قرآن به سه چیز نیاز دارد: 1. قلب خاشع، 2. فکرى فارغ، 3. موضعى آرام؛ زیرا قلب که خاشع شد، افکار شیطانى فرار می‌کند. و دل که فارغ گشت، به تمام وجود متوجه قرآن می‌شود و موجبات تفرقه فکر رخت بر می‌بندد و از نورانیت کلام خدا و آثار آن محروم نخواهد شد. و هر گاه جاى آرام و خلوتى انتخاب کند، با رعایت آن دو اصل پیشین، همانا روح و جان او با کلام خدا انس می‌گیرد و شیرینى حرف زدن با خدا را لمس می‌کند. همچنین الطاف پنهان الهى را احساس می‌کند؛ در نتیجه، حالت انس با قرآن را بر هر حالت دیگر ترجیح می‌دهد و بهترین وقت خود را در همین لحظه می‌بیند.
پس به دقت بنگر که منشور الهى را چگونه می‌خوانى و در برابر اوامر و نواهى آن چه موضعى دارى و در قبال حدود آن چگونه خواهى بود؛ زیرا قرآن، کتابى است که باطل در ساحت مقدس آن راه ندارد و از جانب خداوند حکیم است. پس به دقت تلاوت کن و در هر وعد و وعیدى توقف کن و در مثال‌ها و مواعظ آن تفکر کن. مواظبت کن که به موازات صحت قرائت، در اقامه حدود آن کوشا باشی».[18]
آن حضرت در همین زمینه از پیامبر مطلبى نقل فرموده که ذکر آن خالى از فایده نیست:
«رسول خدا(ص) با جمعى از جوانان ملاقات کرد و فرمود : می‌خواهم آیاتى از قرآن را براى شما بخوانم. هر که تحت تأثیر قرار گرفت و اشک ریخت، من بهشت را برایش ضمانت می‌کنم. و سپس آخر سوره زمر را تلاوت کرد. همه اشک ریختند، مگر یک جوان که گفت: یا رسول الله! من تباکى کردم، ولى اشکم جارى نشد. حضرت فرمود: من مجدداً می‌خوانم. هر که اشک ریخت، اهل بهشت خواهد بود. و سپس آیات را دوباره خواند و این بار همه در اثر انعطاف‌پذیرى اشک ریختند و همه شایستگى بهشت پیدا کردند».[19]
7. در آیات و مواعظ آن اندیشه کنید
در چهار روایت دیگر، امام صادق(علیه السلام) بر تفکر و تأمل در هر آیه‌اى که می‌خواند ـ به ویژه آیات بهشت و جهنم ـ امر فرموده تا تلاوت کننده، تجلى خداى را در قرآن به چشم دل ببیند. امام صادق(علیه السلام) در مقام دعا می‌فرمود:
«پروردگارا! عهدنامه خود را منتشر ساختی. پس نگاه مرا در آن عبادت قرار ده و قرائتم را تفکر و تفکرم را موجب عبرت. خدایا! قرائتم را قرائت بدون تفکر قرار مده و نظرم را در قرآن توأم با غفلت مگردان».[20]
و فرمود: «لقد تجلّى الله لخلقه فى کلامه و لکنهم لا یبصرون؛ خداوند در سخنان خود در قرآن براى بندگانش تجلى کرده است، ولى بسیارى از مردم این تجلى را نمی‌بینند».[21]
و نیز فرمود: «قرآن، مشعل فروزان هدایت و چراغ راه در تاریکی‌هاست. پس باید دیده خود را باز کنیم و براى کسب نور، چشم بصیرت را بگشاییم؛ زیرا تفکر، حیات قلب هر انسان آگاهى است».[22]
و در تفسیر آیه مبارکه‌ )یَتْلُونَهُ حَقّ تِلاوتِهِ ( فرمود: «الوقوف عند ذکر الجنة و النار؛ حق تلاوت قرآن، توقف و تفکر در هر آیه‌اى است که بهشت و جهنم را مطرح می‌کند».[23]
8. سکوت به هنگام شنیدن آیات قرآن
کتاب آسمانى و قرآن مجید آن قدر والا و ارزشمند است که بندگان خدا حتى به هنگام شنیدن آیات نیز باید سراپاگوش باشند و سکوت کنند. در این زمینه، هم خود قرآن مجید فرموده: «اگر قرآن خوانده شد، به آن آیات گوش دهید و سکوت کنید» و هم معصومان(علیهم السلام) از جمله امام صادق(علیه السلام) فرموده: «یجب الإنصات للقرآن فى الصلاة و غیرها و إذا قرأ عندک القرآن وجب علیک الإنصات و الإستماع؛ واجب است که به هنگام تلاوت قرآن چه در نماز و چه در غیر نماز، سکوت کنى و هر گاه در حضور تو قرآن خوانده شد، واجب است بر تو که سکوت کامل را رعایت کنی».[24]
9. با شتاب خوانده نشود
دستور دیگر امام صادق(علیه السلام) آن است که سعى شود به هنگام قرأئت قرآن، به سرعت و با شتاب آن را نخوانیم و در تفسیر آیه مبارکه )و رتل القرآن ترتیلا( فرمود: « هو أن تتمکث فیه و تحسّن فیه صوتک؛ با تأمل و تأنى بخوانى و در برخورد با هر آیه، درنگ کنى و آن را با صوت نیکو بخوانی».[25]
و فرمود: «قرآن با شتاب‌زدگى خوانده نمی‌شود، بلکه کلمه کلمه و با دقت خوانده می‌شود. پس به هر آیه‌اى که درباره بهشت می‌رسیم، باید مقدارى توقف کنیم و از خدا آن را بخواهیم و همچنین آیه‌اى که از جهنم سخن می‌گوید، باید به خدا پناه ببریم».[26]
امام صادق(علیه السلام) از امیرمؤمنان(علیه السلام) در معناى )و رتل القرآن ترتیلا( نقل کرده است که فرمود: «قرآن، بیانگر همه معارف است. در هنگام تلاوت، هدف شما تمام کردن سوره نباشد، بلکه با تأنى بخوانید تا قلب‌هایتان به نرمى و انعطاف گراید».[27]
10. با صداى بلند و نیکو بخوانید
به امام صادق(علیه السلام) عرض کردند: شخصى معتقد است که دعا وقتى اثر دارد و کارساز است که به صداى بلند خوانده شود. امام فرمود:
«ایرادى ندارد؛ زیرا على بن حسین(علیه السلام) بهترین صوت را در تلاوت قرآن داشت و بسیار بلند می‌خواند که تمام اهل خانه می‌شنیدند. و امام باقر(علیه السلام) نیز از همه مردم صوتش در تلاوت قرآن بهتر بود و شب‌ها که بر می‌خاست و قرآن می‌خواند، بلند می‌خواند، حتى رهگذران و مخصوصاً سقّاها می‌ایستادند و گوش می‌دادند».[28]
پی‌نوشت‌ها
_______________________________________
[1] . کافی، ج2، ص446.
[2] . وسائل الشیعه، ج2، ص842.
[3] . کافی، ج2، ص447.
[4] . همان، ص449.
[5] . همان، ص445.

[6] . دخان/ 40.

[7] . بحارالانوار، ج47، ص55.
[8] . کافی، ج1، ص441.
[9] . رجال کشی.
[10] . کافی، ج2، ص446.
[11] . خصال، صدوق، ج1، ص70.
[12] . عقاب الأعمال، ص44.
[13] . مستدرک الوسائل، ج1، ص291.
[14] . کافی، ج2، ص449.
[15] . همان، ص440.
[16] . وسائل الشیعه، ج2، ص848.
[17] . کافی، ج1، ص449.
[18] . همان ،ص83.
[19] . قرآن در احادیث اسلامی، ص59.
[20] . مصباح الانوار، ص141.
[21] . قرآن در احادیث اسلامی، ص63.
[22] . کافی، ج2، ص438.
[23] . مستدرک  الوسائل، ج1، ص288.
[24] . مجمع البیان، ج1، ص453.
[25] . همان، ج10، ص288.
[26] . کافی، ج1، ص452.
[27] . سرائر، ابن ادریس، ص476.
[28] . کافی، ج1، ص449.

تبلیغات