آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

ورزش در نگاه شریعت
ورزش از جهات مختلفی قابل بررسی است. یکی از این جهات، نقش دین در ورزش است. آشنایی با موضع و دیدگاه دین در این زمینه یکی از وظایف روحانیان و مبلغان است؛ زیرا از میان افراد جامعه، جوانان بیشترین اهتمام را به ورزش دارند. پس باید روحانیان نظر دین را در این مقوله برای ورزشکاران بیش از پیش تبیین کنند. گذشته از این، باید یک مبلّغ با سیره پیامبر خدا (ص) در باب میزان ارزش‌گذاری به ورزش آشنا باشد.
چند پرسش
1. آیا پیامبر خدا (ص) همه ورزش‌ها را می‌پذیرفت، یا برخی از آنها را رد می‌کرد؟
2. آیا حکم شرعی انواع ورزش‌های امروزی یکسان است؟
3. آیا وظیفه روحانیت یا رسانه‌های جامعه اسلامی در وضعیت کنونی کشور، ترویج ورزش است یا تقبیح،‌ تحدید و تفکیک آن؟
4. آیا تأیید پیامبر (ص) ، مخصوص ورزش‌های رزمی بود یا هر نوع ورزش؟
5. آیا به ورزش باید به صورت مقدّمی و ابزاری نظر داشت یا ارزش آن ذاتی و فی‌نفسه است؟
6. آیا این موضوع هم می‌تواند احکام پنج‌گانه واجب، حرام، مستحب، مکروه و یا مباح را داشته باشد؟
7. آیا نباید حساب ورزش‌های عمومی را که برای صحت و سلامتی همگان لازم است، از ورزش‌های حرفه‌ای و تخصصی جدا کرد؟‌
8 . آیا این روزها که آمار تدریس خارج فقه به شدّت در حال افزایش است، نباید به جای تکرار برخی مباحث فقهی، به موضوعات فراوانِ جدید و مورد نیاز جامعه پرداخته شود؟ ورزش یکی از ده‌ها موضوعی است که در شرایط کنونی به اجتهاد نوین و تحقیق جدید نیاز دارد.
9. با چشم پوشی از کرسی‌های درس عالی فقه، آیا مراکز مرتبط با ورزش و ارشاد جوانان، مثل تربیت بدنی، سازمان ملّی جوانان، شورای انقلاب فرهنگی، برنامه تحقیقاتی و کارشناسانه جامع و عمیقی در این بخش دارند؟
در هر حال، فرهنگ کوثر،‌ بر خود روا نمی‌داند که بحثی در این باب نداشته باشد.
ورزش را به دو بخشِ عمومی و حرفه‌ای می‌توان تقسیم کرد.
خوب بودن ورزش‌های عمومی و همگانی،‌ از مسلّمات است. اگر چه شاید به ندرت بتوان در سیره معصومان(ع)‌ مواردی پیدا کرد که آنان به‌طور روزانه یا هفتگی، لحظاتی را برای سلامتی و تندرستی به ورزش پرداخته باشند؛ زیرا انجام ساده‌ترین کارها وابسته به تلاش‌های جسمانی و تکاپوی اندام بوده است. به عنوان مثال، در بعضی از موارد، فراهم کردن آبِ خوردن، مستلزم پیاده‌روی بسیار بوده و بیشتر افراد به‌طور عادّی، روزانه به اندازه ساعت‌ها ورزش و کار سنگین بدنی می‌کردند.  صرف نظر از این نکته، برای تأیید شرعی ورزش همگانی،‌ می‌توان به بسیاری از آیات و روایات استناد کرد:
1. در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان آمده است: «اللّهمَّ قَوِّنِی فِِیهِ عَلی إقامَةِ أمرِک؛[1] خدایا! به من در این روز برای برپایی امرت (حکومت اسلامی و یا فرمانبرداری‌ات)، قوّت ببخش!»
2. پیامبر خدا(ص) می‌فرمایند: «إِنَّ اللّهَ یحِبُّ عبدَهُ القَوِیَّ؛[2] به‌درستی که خدا بنده نیرومندش را دوست می‌دارد».
3. قرآن کریم «اقتدار جسمانی» را در ردیف علم و امانت و از خصایل برجسته برخی پیامبران یا مدیران بلند پایه یاد کرده است؛ مثلاً هنگامی که بنی اسرائیل فرمانروایی طالوت را نپذیرفتند و بهانه آوردند که وی شایسته نیست و ما سزاوارتریم، پیامبرشان فرمود: )إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ(؛[3] «در حقیقت،‌ خدا او را بر شما برتری داده و او را در دانش و ]نیروی[ بدن بر شما برتری بخشیده است».
وقتی حضرت موسی(ع) گوسفندان حضرت شعیب(ع) را سیراب کرد، دختر شعیب به پدرش گفت: )اِنَّ خَیرَ مَنِ اسْتَئْجَرْتَ الْقَوِی الاَمِینُ(؛[4] «همانا بهترین کسی که او را به‌ کار بگیری، شخصیتی است که هم قوی و هم امین باشد».
شهید دکتر پاک نژاد، در توصیه‌ای به کارگزاران ورزشی می‌نویسد: « توجه اولیای امور به کیفیت ورزش در سطح کشور،‌ باید بیشتر از به دست آوردن چند مدال باشد. درست است که مدال‌های افتخار به دست آوردن، امتیاز ارزنده‌ای در جهان حاضر محسوب می‌شود، امّا در یک کشور چند میلیونی، چند نفر مدال داشته باشند و بقیه از ورزش و ضوابط و خواص آن بی‌خبر و دور، مایه تأسف است.
ورزش در سطح همگانی، آن‌چنان ارزشی دارد که گویا در کشوری همه دانشمندند ]امّا کشوری که ورزش همگانی در آن جایگاهی ندارد، مانند این است که[ چند نفر به علت نبوغشان ممتاز و قهرمان مدال‌دار و بقیه بی‌خبر از ورزش‌اند. ]همچنین[ چون کشوری است که همه جاهل‌اند و چند نفر نابغه‌ای که با همه فاصله دارند».[5]
آثار دوری از ورزش
ورزش سبب نشاط و نیرومندی و از بین برنده کسالت، تنبلی، تن‌پروری،‌ چاقی و... می‌باشد و روشن است که اسلام با این اوصاف منفی مبارزه می‌کند. به عنوان نمونه، به روایاتی اشاره می‌شود:
حضرت امام موسی بن جعفر(ع) می‌فرمایند:
 «إِنَّ اللَّهَ تَعَالی لَیبْغُضُ الْعَبْدَ النَوّامَ وَ إِنَّ اللَّهَ لَیبْغُضُ الْفارِغَ؛[6] همانا خداوند بنده پرخواب را دشمن می‌دارد و به راستی که خدا انسان بی‌کار را مبغوض می‌شمارد».
امام علی(ع) فرموده‌اند:
«إِنَّ الاَشْیاء لَمّا ازْدَوَجَتْ ازدَوَجَ الْکسَلُ وَالْعَجزُ فَنَتَجا بَینَهُمَا الْفَقر؛[7] هنگامی که هنوز موجودات با هم ازدواج نکرده بودند، تنبلی و ناتوانی با هم پیمان زوجیت بستند و فرزندی از آنها به نام فقر متولد شد».
انواع ورزش
ورزش‌های حرفه‌ای انواع و اصنافی دارند که هر کدام از زوایای متعدد قابل بررسی می‌باشند. از این‌رو، صحیح نیست که بدون توجه به شاخه‌های ورزشی، برای همه آنها یک حکم صادر کرد. از آنجا که ما از منظر دینی به این موضوع می‌پردازیم، ناگزیریم فروع را مشخص،‌ معیار و ملاک‌‌ها را روشن، اهداف و نیات را بررسی و حکم هر یک از کارگزاران،‌ ورزشکاران و تماشاگران را جداگانه بررسی کنیم.
تقسیمات گوناگون ورزشی
الف) ورزش‌های عصر اهل بیت(ع) و بعد از آن مثل: کشتی، تیراندازی، شنا، شمشیربازی، اسب‌سواری و ورزش‌های جدید مثل: دو میدانی، قایق‌رانی، فوتبال، فوتسال، والیبال،‌ پینگ‌پنگ، بسکتبال و.... .
ب) ورزش‌های باستانی که از قدیم الایام در ایران رایج بوده و هم‌اکنون نیز رواج دارد.
ج) ورزش‌های رزمی و غیر رزمی.
د) ورزش‌های حرام و غیر حرام.
پیامبر خدا(ص) با مسابقات و برد و باخت‌هایی که شرعاً حرام بود، سریعاً برخورد می‌‌فرمود و صریحاً نهی می‌کرد. امام صادق(ع) می‌فرماید: پیامبر خدا(ص) فرمودند:
«لا سَبَقَ إِلاّ فِی حَافِرٍ أو نصلٍ أو خفٍّ؛[8] مسابقه دادن جایز نیست مگر در تیراندازی یا (مسابقه با) حیوانات نرم ‌پا یا سُم‌دار».
و حضرت رضا(ع) هشدار می‌دهند که:
 «إِیاک وَالضَربَةَ بالصولجان فَاِنَّ الشَیطان یرکض مَعَک وَالْمَلائِکةَ تَنْفُر عنک وَمَنْ عَثُرَ دابَّتهُ فَماتَ دَخَلَ النّار؛[9] از گوی زدن با چوگان بپرهیز؛ زیرا که شیطان با تو گام بر‌می‌دارد و فرشتگان از تو فرار می‌کنند و هر که (در بازی چوگان) مرکبش بلغزد و بمیرد، وارد جهنّم می‌گردد».
ترویج و تجلیل افراطی
متأسفانه در سال‌های اخیر و در برخی از موارد به صورتی افراطی از ورزش‌ها تجلیل و از بسیاری از ارزش‌ها غفلت شده است. جا دارد که این موضوع با یک نظرسنجی علمی از جوانان بررسی شود؛ چرا که افکار جوانان ما، بهترین آینه تأثیرات این غفلت‌هاست. چندی پیش برخی از اساتید طی نظرسنجی‌هایی از جوانان، میزان آشنایی آنان را با شخصیت‌های برجسته‌ای چون: شهید چمران، امام موسی صدر، شهید مدرس، علامه حسن‌زاده وعلامه طباطبایی (ره) مورد مطالعه و بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که کمتر از سه درصد جوانان، این افراد را می‌شناسند، آن هم عمدتاً در این حد که نام یک خیابان یا مؤسسه به نام این افراد است. حال سؤال اینجاست که آیا یک هزارم آن اندازه‌ای که از ورزشکاران و احیاناً از برخی هنرمندان تجلیل می‌شود، ‌از مقام و منزلت افرادی چون: دکتر حسابی، دکتر محمد قریب (پایه‌گذار طب کودک در ایران)، شهدای اهل منبر مثل: شهید هاشمی‌نژاد، قهرمانان دفاع مقدس و یا محقّقان حوزوی مثل علامه امینی قدردانی و تجلیل می‌شود؟
اینک آثاری را که ممکن است برخی از تجلیل‌ها و تکریم‌های افراطی در ورزش در پی داشته باشند، مرور می‌کنیم:
1. غفلت از یاد خدا،‌ معاد، اهداف متعالی انبیا (ع) و فلسفه خلقت انسان؛
2. بی‌توجهی به نماز و  عدم حضور در مساجد یا مجالس معنوی؛
3. بازماندن از تحقیقات عمیق علمی و درس و بحث و مطالعه و تألیف؛
4. ایجاد دشمنی و درگیری‌های پوچ بین تماشاگران، به بهانه طرف‌داری از تیم‌های مختلف؛
5. سرگرم شدن به مسابقات و نتایج آنها و غفلت از نقشه‌ها، توطئه‌ها و جنایات کشورهای استعمارگر مثل آمریکا و انگلیس.
شایان ذکر است که اسرائیل غاصب، اغلب همزمان با مسابقات جهانی و المپیادهای ورزشی، اهدافش را پیش می‌برد و به مسلمانان حمله می‌کند تا اخبار جنایاتش تحت الشعاع قرار گیرد و بازتاب گسترده‌ای نداشته باشد؛
6. دور ماندن از کاروان علم و تمدن که به سرعت در حال پیشروی است.
 در پایان گفتنی است که اگر جوانان پرشور مسلمان، به صورتی صحیح جهت‌گیری کنند و سازماندهی شوند ، قادرند که در میدان رزم در کمال سرافرازی، جنگ فرسایشی هشت ساله با ابرقدرت‌ها را اداره کنند  و نیز در زمینه‌های علمی و تحقیقاتی، تا آنجا رشد کنند که در بیشتر المپیادهای علمی جهان، بهترین رتبه‌ها و مدال‌ها را کسب کنند. همچنین می‌توانند دانش دستیابی به سلول‌های بنیادین و غنی‌سازی اورانیوم را بومی کنند و جهانیان را متعجّب و متحیر سازند. در چنین وضعیتی، آیا سرگرم کردن آنان به تماشای برنامه‌های ورزشی و یا فیلم‌های پوچ و بی‌محتوا خیانت به کشور امام زمان (ع) و نیز کفران نعمت نیست؟ آیا اتلاف عمر، آنان در دوره جوانی که بهترین لحظات زندگی است، خیانت خواسته و ناخواسته نیست؟
پی¬نوشت‌ها
[1]. مفاتیح  الجنان، چاپ اسوه، دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان، روز چهارم، ص 423.
[2]. ورزش در اسلام، حسین صبوری، ص 98. همچنین برای مطالعه در زمینه نیرو و قوّت حضرت امیر المؤمنین(ع)،‌ حضرت مهدی (عج)،‌ حضرت داوود(ع)‌ و دیگر بزرگان دینی ر.ک: سفینة البحار، چاپ اسوه، ج 7، ص 388 به بعد، ذیل واژه «قوی».
[3]. بقره / 247.
[4]. قصص/ 26.
[5] . اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 1، ص 28.
[6] . وسائل الشیعة، ج 12، ص 37.
[7]. همان، ص 38.
[8] . بحار الانوار، ج 100، ص 190، ح 5.
[9] . همان، ص 191،‌ ح 8.

تبلیغات