آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

از آنجایی که قرآن کریم جایگاه خاص و بسیار رفیعی دارد، علی علیه السلام نسبت به این کتاب مقدّس احترام زیادی قائل بود. بدین جهت، هم خود اهتمام داشت و هم از دیگران می خواست به این کتاب آسمانی اهمیت بیشتری بدهند. چنانچه می خوانیم آن حضرت روی تعظیم قرآن و اهتمام به قرائت و تجوید و ترتیل و با طهارت بودن به هنگام قرائت و با خشوع و خضوع خواندن و نیز بر تدبّر در معانی آن، سفارش فراوانی داشت که در ذیل یادآوری می شود:
تعظیم و احترام به قرآن
از مهم ترین مواردی که علی علیه السلام بر احترام و تعظیم از این کتاب آسمانی تأکید داشت، این بود که به هنگام نام بردن قرآن کاملاً ادب رعایت شود و همانند برخی نام ها که تصغیر می شود، نسبت به قرآن چنین اهانتی نگردد.
امام صادق علیه السلام از پدرش، از جدّش، از امیرمؤمنان علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: «لاتقولوا رمضان و لایُسّمی المصحف مصیحف (1)؛ هیچ گاه نگویید رمضان و نیز به جای مصحف، مگویید مصیحف».
تشویق به قرائت قرآن
در سفارشی که امیرمؤمنان علیه السلام به فرزندش محمد بن حنفیه دارد، می فرماید:
«علیک بقراءة القرآن والعمل بمافیه، و لزوم فرائضه و شرائعه و حلاله و حرامه و أمره و نهیه والتّهجد به و تلاوته فی لیلک و نهارک، فإنّه عهد من الله تبارک و تعالی إلی خلقه، فهو واجب علی کلّ مسلم أن ینظر کلّ یوم فی عهده و لوخمسین آیة(2)؛ بر تو باد به تلاوت قرآن و برتو باد عمل به قرآن و التزام به فرایض و دستورات و تعهّد در برابر حلال و حرام و امر و نهی آن و نیز تلاوت آن در دل شب و هنگام روز؛ زیرا قرآن عهدنامه خداست در میان مردم، و هر مسلمانی باید در برنامه الهی در هر روز به آن نگاه کند، اگرچه پنجاه آیه باشد.»
1. تشویق به قرائت قرآن در منزل
مرحوم کلینی از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده که امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود و یاد خدا می شود، برکتش زیاد می شود و ملائکه در آن خانه حاضر و وارد می شوند و شیاطین از آن خانه دور می گردند. نور می دهد آن خانه برای اهل آسمان همچنان که نور می دهد ستارگان آسمان به اهل زمین. و اما آن خانه ای که در آن قرآن خوانده نمی شود و یاد خدا نمی شود، برکتش کم می شود و فرشتگان به آن خانه وارد نمی شوند و شیاطین در آن خانه حاضر می شوند.(3)
2. پاداش فراوان تلاوت
عاصم بن ضمره از امیرمؤمنان علیه السلام روایت کرده که فرمود: «انّ هذا القرآن حبل الله المتین، و هو النّور المبین والشّفاء النّافع ... فاتلوه فانّ الله یؤجرکم علی تلاوته بکلّ حرف عشر حسنات. أما إنّی لاأقول: ألم عشر، ولکن ألف عشر، و لام عشر، و میم عشر(4)؛ این قرآن ریسمان متین الهی است و نوری است آشکار و درمانی است سودمند ... پس تلاوت کنید آن را، زیرا در برابر هر حرفی، ده حسنه به شما پاداش می دهد، من نمی گویم: یک کلمه همانند «الم» ده حسنه دارد، بلکه می گویم: به هر حرفی مثلاً الف، ده حسنه و لام، ده حسنه و میم، ده حسنه است.»
3. بخوان و پرواز کن
همچنین قاریان قرآن را تشویق فرموده که: «یقال لصاحب القرآن: إقرأ وارقه، و رتّل کما کنت ترتّل فی الدّنیا، فانّ منزلتک عند آخر آیة تقرؤها(5)؛ به قاری قرآن گفته می شود: بخوان و پرواز کن، زیرا منزلت و درجه تو به آخرین آیه است که تلاوت می کنی.»
4. استماع به قرآن
آیات قرآنی آنقدر روحبخش است که هم خواننده و هم شنونده را تحت تأثیر قرار می دهد و امیرمؤمنان علیه السلام برای هریک اثرش را بیان فرموده، از جمله برای شنونده که در این خصوص می فرماید: «من استمع الی قاری ء یقرأها کان له قدر ما للقاری، فلیستکثر أحدکم من هذا الخیر(6)؛ کسی که تلاوت سوره حمد را از فردی بشنود، به اندازه ثواب تلاوت کننده را می برد، پس تا می توانید از این فرصت خیر، بهره برداری کنید.»
5. طهارت و وضو برای تلاوت قرآن
بدون شک آیات مبارکه، نور هستند و چه زیباست که با وضو بودن خواننده قرآن چشم و قلب و دل و اعضاء و جوارحش «نورٌ عَلی نُور» خواهد شد.
امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «لقاری ء القرآن بکّل حرف یقرؤه فی الصّلاة قائماً مائة حسنة، و قاعداً خمسون حسنة، و متطهّراً فی غیر صلاة خمس و عشرون حسنة، و غیر متطهّر عشر حسنات ...(7)؛ به هر حرفی که تلاوت کننده در نماز ایستاده می خواند، صد حسنه داده می شود و اگر نشسته بخواند، پنجاه حسنه و اگر با وضو و در غیر نماز باشد، بیست و پنج حسنه و اگر بدون وضو باشد، ده حسنه به او داده می شود ...»
6. تلاوت قرآن همراه با خشوع
در وصف متّقین، امیرمؤمنان علیه السلام آن گونه سخن می گوید که زیبنده است دیگران نیز با الگو قرار دادن آنها، آنچنان قرآن بخوانند که متّقین می خوانند. حضرت در نهج البلاغه می فرماید: «أما اللیل فصافّون اقدامهم، تالین لأجزاء القرآن، یُرتّلونه (یُرتّلونها) ترتیلاً، یُحزّنون به أنفسهم و یستثیرون به، فاذا مرّوا بآیة فیها تشویق رکنوا الیها طمعاً، و تطلّعت نفوسهم الیها شوقاً، و ظنّوا أنّها نُصْب أعینهم ...؛ پرهیزکاران در شب برپا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکّر و اندیشه می خوانند. با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را می یابند. وقتی به آیه ای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی آورند و با جان پرشوق در آن خیره شوند، و گمان می برند که نعمت های بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد و هرگاه به آیه ای می رسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن می سپارند و گویا صدای برهم خوردن شعله های آتش، در گوششان طنین افکن است. پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا بر خاک مالیده، و از خدا آزادی خود را از آتش جهنّم می طلبند.»(8)
7. استشفاء به قرآن
قرآن کریم نه فقط بیماری های روحی را درمان می کند، بلکه با بیان این که قرآن داروی شفابخش است و یا به فرموده رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم «کسی که قرآن را داروی شفابخش نشناسد، خدا او را از شفا محروم می سازد.» باید معتقد بود که قرآن کریم بیماری های جسمی را نیز درمان می کند. علی علیه السلام در این خصوص می فرماید: «ثلاثة یزدن فی الحفظ و یذهبن بالبلغم: قراءة القرآن والعسل واللبان (9)؛ سه چیز حافظه را تقویت می کند: قرائت قرآن، عسل و کندر.»
8. تدبّر در معانی قرآن
پیش از این گفته شد که علی علیه السلام در وصف پرهیزکاران فرمودند که آنان هنگام قرائت قرآن، این کتاب آسمانی را با دقّت و تأمّل و فکر و اندیشه در آیات تلاوت می کنند؛ چرا که در غیر این صورت، اثر گذار نخواهد بود. همچنین می فرماید: «ألا لا خیر فی قراءة لیس قیها تدبّر(10)؛ آگاه باشید که تلاوت بدون تفکّر در آن خیری نیست.»
9. دعا و نیایش برای ختم قرآن
معصومین علیهم السلام از جمله علی علیه السلام برای این توفیق الهی که یک قاری قرآن را موفّق به ختم قرآن کرده، نیایشی به درگاه احدیّت دارند و ما را نیز برآن تشویق کرده اند. امیرمؤمنان علیه السلام از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم نقل می فرماید که: آن حضرت دستور داد به هنگام ختم قرآن چنین گویم: «اللهمّ إنّی أسألک إخبات المخبتین، و إخلاص الموقنین و مرافقة الأبرار و استحقاق حقائق الایمان و الغنیمة من کلّ برّ و السّلامة من کلّ اثم و وجوب رحمتک و عزائم مغفرتک والفوز بالجنّة والنّجاة من النّار(11)؛ پروردگارا! خشوع خاشعین، و اخلاص یقین داران، و مرافقت خوبان، و رسیدن به حقایق ایمان، و غنیمت و نصیب وافر از هر خیر، و سلامتی و پیراستگی از کژی و گناه، و فرودآمدن رحمت، و آمرزیدن گناهان، و دستیابی به بهشت، و نجات از آتش جهنّم را از تو می خواهم.»
همچنین می فرمود: «اللهمّ اشرح بالقرآن صدری و استعمل بالقرآن بدنی، و نوّر بالقرآن بصری و أطلق بالقرآن لسانی، و أعنّی علیه ما أبقیتنی، فإنّه لاحول و لا قوّة إلاّ بک (12)؛ پروردگارا! به وسیله قرآن به من شرح صدر ده، و با دستورات قرآن اعضا و بدنم را به کار انداز، و با آیات قرآن دید مرا زیاد فرما، و با کلمات قرآن زبانم را گویا کن، و توفیق تلاوتش را تا زنده هستم، عنایت فرما؛ زیرا تمام نیروها و قدرت ها از آنِ توست.»
آموزش قرآن به دیگران
یکی از حقوق مسلّم فرزندان بر پدران این است که قرآن کریم را به آنها بیاموزند. رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم بر این حق، فراوان تکیه کرده و می فرماید: «حق فرزند بر پدر آن است که به او قرآن بیاموزد.»(13) بدین جهت، یکی از موارد سیره قرآنی امیرمؤمنان علیه السلام این بود که علاوه بر تشویق دیگران به تلاوت و اندیشه و تدبّر در قرآن، به فرزندان نیز سفارش می فرمود، بلکه از دیگران می خواست تا به آموزش این کتاب آسمانی به فرزندان و جوانان خود، بپردازند. به چند روایت دقّت کنید:
1. اصبغ بن نباته از علی علیه السلام نقل کرده که فرمود: «إنّ الله لیهمّ بعذاب أهل الأرض جمیعاً حتّی لا یحاشی منهم أحداً اذا عملوا بالمعاصی واجترحوا السّیّئات، فاذا نظر إلی الشّیب ناقلی أقدامهم الی الصّلوات والولدان یتعلّمون القرآن رحمهم فأخّر ذلک عنهم (14)؛ خداوند تصمیم می گیرد که تمام این زمین را به وسیله گناهان بدون استثنا عذاب کند، امّا هرگاه ببیند کهنسالان به سوی مساجد گام بر می دارند و نونهالان به سوی آموزش قرآن می شتابند، رحمت خدا بر خشم او پیشی می گیرد و عذاب را به تأخیر می اندازد.»
2. و نیز آن حضرت در یکی از خطبه های خود، فرمود: «تعلّموا القرآن ... واستشفوا بنوره فإنّه شفاء الصّدور، و أحسنوا تلاوته فإنّه أنفع القصص ...(15)؛ قرآن را فراگیرید ... و از قرآن شفا گیرید که قرآن درمان دردهای سینه هاست، و تلاوت قرآن را نیکو انجام دهید. زیرا قرآن بهترین داستان هاست...»
3. و فرمود: «تعلّموا القرآن فإنّه أحسن الحدیث، و تفقّهوا فیه فإنّه ربیع القلوب (16)؛ قرآن را فراگیرید. زیرا بهترین حدیث است، و در قرآن مطالعه کنید که بهار قلب ها است.»
4. ابوعمر نحوی می گوید: روزی غالب به همراه فرزندش، فرزدق شاعر، پس از جنگ جمل در بصره به حضور علی علیه السلام رسید، عرض کرد: فرزندم از شعرای مضر است، به شعرهایش گوش بفرمایید. علی علیه السلام فرمود: به او قرآن بیاموز. این سخن در روح فرزدق اثر گذارد و در زمانی - مناسب - ریسمانی به پای خود بست و با خود عهد کرد که تا قرآن را حفظ نکند، هرگز آن را باز ننماید. ابن ابی الحدید می گوید: تا زمانی که فرزدق قرآن را حفظ نکرده بود، پای خود را بازنکرد.(17)
عمل به دستورات قرآن
مهم ترین سیره قرآنی علی علیه السلام این بود که هم خود به دستورات قرآن عمل می کرد و هم از مردم می خواست تا به دستورات روحبخش و عالی این کتاب آسمانی عمل بنمایند. چنانچه تاریخ شاهد آن است که حضرت در مواقع گوناگون، چه در مدینه و چه در کوفه، در سخنان و خطبه ها، و نامه ها و بیانات و سفارش ها، بر این سیره فراوان تکیه می کرده است.
1. کجایند تلاوت کنندگان قرآن؟
حضرت در خطبه ای به یاد آنان که قرآن را تلاوت می کردند و به آن عمل می نمودند، افتاده و چنین فرموده است:
«أین القوم الّذین دُعُوا إلی الاسلام فقبلوه، و قرأوا القرآن فأحکموه، و هیجوا الی الجهاد فولهوا الله و له اللقاح إلی أولادها(18)؛ کجا هستند مردمی که به اسلام دعوت شده و پذیرفتند، قرآن را تلاوت کردند و معانی آیات را شناختند، به سوی جهاد برانگیخته شده و چونان شتری که به سوی بچه خود روی می آورد، شیفته جهاد گردیدند.»
2. عهدنامه مالک اشتر
و در عهدنامه ای که برای مالک اشتر نوشت، به او چنین سفارش فرمود: «امره بتقوی الله، و ایثار طاعته، و اتّباع ما أمر به فی کتابه من فرائضه و سننه، التی لایسعد أحد الاّ باتّباعها، و لایشقی الاّ مع جحودها و إضاعتها؛ او را به ترس از خدا فرمان می دهد، و این که اطاعت خدا را بر دیگر کارها مقدّم دارد، و آنچه در کتاب خدا آمده، از واجبات و سنّت ها را پیروی کند، دستوراتی که جز با پیروی آن رستگار نخواهد شد، و جز با نشناختن و ضایع کردن آن جنایتکار نخواهد گردید.»(19)
3. آخرین سفارش
و در توصیه و سفارشی که پس از ضربت خوردن، به امام حسن و امام حسین علیهما السلام داشت، بر این امر تکیه کرده و به آنان چنین فرمود: «والله، الله فی القرآن، لایسبقکم بالعمل به غیرکم؛ خدا را، خدا را، درباره قرآن! مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیشی گیرند.»(20)
کمک های مالی به قاریان قرآن
با استناد به چند حدیث شریف که از رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و امیرمؤمنان علیه السلام رسیده است، یکی از موارد مصرف بیت المال مسلمین به آن کسی است که قرآن را فراگرفته و مبلغ آن سالانه دویست دینار - معادل دویست سکّه طلا - می باشد.
حال باید دید این مبلغ از بابت تشویق که دولت اسلامی باید برای تشویق مردم نسبت به این کتاب آسمانی هر چه در توان دارد، به کار گیرد، آیا ایجاد حق می کند، و آیا این حق را می تواند مطالبه کند و اگر مطالبه نکرد یا این که دولت چنان بودجه ای نداشت و یا حکومت، غیر اسلامی بود و یا صرف رفاه مسلمانان کرد، آیا بازهم چنین حقّی باقی می ماند یا نه؟
این مباحثی است که باید پس از فارغ شدن از اسناد این روایات به آنها پرداخت. اما به یقین می توان گفت که دولت اسلامی در برابر برنامه های قرآنی وظیفه سنگینی دارد. امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: «من دخل فی الاسلام طائعاً و قرأ القرآن ظاهراً فله فی کلّ سنة مائتا دینار فی بیت مال المسلمین، و إنْ منع فی الدّنیا أخذها یوم القیامة وافیة أحوج مایکون إلیها(21)؛ کسی که اسلام را بپذیرد و قرآن را بخواند، همه ساله 200 دینار از بیت المال به او داده می شود، و اگر در دنیا به او ندهند، در آخرت؛ یعنی در روزی که بیشتر احتیاج دارد، به طور کامل به او پرداخت می شود.»
پی نوشت ها:
________________________________________
1. الجعفریات، ص 241.
2. وسایل الشیعه، ج 15، ص 171.
3. همان، ج 6، ص 199.
4. همان، ص 191.
5. همان.
6. همان، ص 190 و 191.
7. همان، ص 196 و 197.
8. نهج البلاغه، شرح و ترجمه دشتی، ص 404 - 402.
9. بحارالانوار، ج 92، ص 199.
10. وسائل الشیعه، ج 6، ص 173.
11. بحارالانوار، ج 92، ص 206 و 207.
12. همان، ص 209.
13. حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع)، محمد جواد طبسی، ص 227، دفتر تبلیغات اسلامی (بوستان کتاب)، قم، اوّل، 1374 ش.
14. وسائل الشیعه، ج 6، ص 180.
15. نهج البلاغه، خطبه 110.
16. همان.
17. قاموس الرجال، ج 7، ص 228؛ حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(ع)، ص 192.
18. نهج البلاغه، خطبه 121.
19. همان، نامه 53، ص 566.
20. همان، نامه 47، ص 558.
21. وسائل الشیعه، ج 6، ص 185.

تبلیغات