چکیده

امروزه تکنولوژی های دیجیتالی نفوذ گسترده ای در زندگی روزمره ما پیدا کرده و کنش های ارتباطی و عادتهای متن خوانی و متن سازی ما را بازتعریف کرده اند. چرخش از ارتباطات چهره به چهره به «ارتباطات رسانه ای شده» و گرایش به «ترارسانه ها» و «ابرمتنها» به جای متون آنالوگ، از جمله عادتهای زبانی و فرهنگی نوظهوری هستند که تحت تأثیر این تکنولوژی ها به وجود آمده اند. در پرتو این چرخش فناورانه، ادبیات نیز جلوه ها و نقش های ارتباطی جدیدی به خود گرفته و از حیث هستی شناختی و معرفت شناختی بازتعریف شده است. شاید بتوان این چرخش فناورانه را با دوران تاریخ ساز که در آن، تحولات بزرگ فرهنگی و تاریخی به وقوع پیوست قابل قیاس دانست؛ مثالا دوره ای که کاغذ جای طومار را گرفت، یا چاپ سربی اختراع شد. اکنون شاهد ظهور ژانر جدید ادبی موسوم به«ادبیات دیجیتال» هستیم؛ ژانری که در آن ادبیات با فناوری های اطلاعات وارد تعامل شده و افقهای جدیدی از خالقیت ادبی را رقم زده است. پیوند ادبیات با فناوری در حیطه ادبیات تطبیقی مکتب آمریکایی قرار میگیرد. واکاوی نحوه تعامل نظام ادبیات با سایر نظام های نشانه ای مثل: سینما، تئاتر، هنرهای زیبا؛ یکی از تغییرات پارادایمی در نظریه و عمل ادبیات تطبیقی است. این تغییر پارادایم که منجر به ظهور شاخه آمریکایی ادبیات تطبیقی شده، قلمرو ادبیات تطبیقی را گسترش داده و آن را از تحلیل های پوزیتیویستی معطوف به تأثیر و تأثرات بوطیقایی بین پلی سیستم ادبی ملل مختلف، به سمت پویش شناسی ادبی در پرتو تعامل نظام ادبیات با نظام های بازنمایی از قبیل سینما، تئاتر و هنرهای زیبا و یا تعامل ادبیات با تکنولوژی سوق داده است. طبق این پارادایم جدید، ملاحظات سنتی زیبایی شناسی ادبی و یا نقش گفتمانی ادبیات در بستر تکنولوژی های مدرن، بازتعریف شده و قلمروهای پژوهشی جدیدی شکل گرفته است که پژوهش در زمینه «ادبیات دیجیتال» یکی از آنهاست.

تبلیغات