آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

نقش آفرینان در تربیت فرزند
مادر خانواده که رکن دیگر خانواده است همانند پدر نقش عمده‏اى‏در تربیت فرزندان دارد، مادر علاوه بر اینکه از عوامل تاثیرگذار وراثتى به حساب مى‏آید از حیث تاثیر محیطى نیز نقش تعیین‏کننده‏اى دارد زیرا به عنوان رکن دیگر خانواده همانند پدر درتامین فضاى عاطفى و ایجاد محیط امن و آرام براى فرزندان موثراست و از این مهمتر نقش بسیار تعیین کننده او از هنگام انعقادنطفه تا رسیدن به سن آموزش و رفتن به مدرسه است که در مقایسه‏با نقش پدر در این مقطع بسیار با اهمیت‏تر است زیرا در دوران‏جنینى مادر مستقیم‏ترین نقش را دارا است و پس از او نیز به خصوص‏در سالهاى اولیه نقش مادر برجسته‏تر است و این تاثیر به ویژه‏در دو سال شیرخوارگى به اوج مى‏رسد چرا که شیر مادر به عنوان‏مهمترین منبع تغذیه کودک، علاوه بر تاثیر اساسى در تامین‏سلامتى کودک مى‏تواند در شکل گیرى روانى و اخلاقى او نیز موثرباشد از اینرو در سیره تربیتى معصومین(علیهم السلام) به خصوص‏امام على(ع)بر نقش و اهمیت‏شیر مادر و نیز انتخاب دایه شایسته‏بسیار تاکید شده است.
على(ع)فرموده است: «انظروا من ترضع‏اولادکم فان الولد یشب‏علیه‏» ; نگاه کنید کدام زن به فرزند شماشیر مى‏دهد، زیرا فرزند بر آن رشد مى‏کند.»
و در حدیث دیگر
مى‏فرماید «همچنان که براى ازدواج همسر انتخاب مى‏کنید براى شیردادن به فرزندانتان نیز دایه انتخاب نمایید زیرا شیر سرنوشت راتغییر مى‏دهد.»
علاوه براینکه حضرت بر انتخاب دایه و تاثیر شیرتاکید نموده‏اند از شیر دادن چند دسته زنان به فرزندان منع‏نموده‏اند و از آن جمله مى‏توان به زنان کودن، نادان، دیوانه،فاحشه و بدکار اشاره نمود; آن حضرت فرموده‏اند: «از دادن شیرزنان فاحشه و دیوانه به فرزندانتان بپرهیزید زیرا شیر تاثیرمى‏گذارد.» و در سخن دیگرى فرمودند: «از زنان کودن و نادان‏طلب شیر براى فرزندانتان ننمایید زیرا شیر بر سرنوشت غلبه‏مى‏کند.»
ب)دوستان:
دوستان و همسالان از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر تربیت‏فرزندان به حساب مى‏آیند; فرزندان به خصوص در دوران جوانى گرایش‏زیادى به دوستان دارند و فرصت زیادى را به همنشینى با آنان‏اختصاص مى‏دهندو همین همنشینى و رفاقت زمینه تاثیر پذیرى آنان‏از یکدیگر را فراهم مى‏سازد.
على(ع)در سیره تربیتى
خود توجه ویژه‏اى به نقش تربیتى دوستان معطوف داشته‏اند و ضمن‏بیان آثار مثبت و منفى دوستان، فرزندان خود را به همنشینى ورفاقت‏با دوستان صالح و شایسته توصیه مى‏نمودند.
آن حضرت خطاب‏به فرزندش امام حسن(ع)فرمودند: «قبل از پرسش از راه ومسیر(درمسافرت)از(اخلاق و خصوصیات) رفیق و همراهت پرسش نما.»
همچنین در توصیه به محمدبن حنفیه فرموده‏است: «فرزندم!...
ازبهترین بهره انسان دوست و همنشین صالح است، با نیکوکاران‏همنشین شو تا از آنان باشى و از بدکاران و اهل شر و کسانى‏که به‏واسطه کارهاى باطل و سخنان مهیج و ساختگى تو را از یاد خدا ومرگ باز مى‏دارند دورى کن، تااز آنان نباشى...»
على(ع)علاوه براینکه فرزندان خود را به دوستى با نیکوکاران سفارش و از دوستى‏باناصالحان برحذرمى‏داشته، مصادیق و نمونه‏هایى از دوستان ناصالح‏رانیز معرفى مى‏نمود تا اینکه فرزندان با آگاهى بیشتر و بینشى‏وسیعتر به انتخاب دوستان بپردازند. آن حضرت در موعظه‏اى به‏فرزندش حسن(ع)او را از همنشینى با افراد نادان و کودن، بخیل،تبهکار و دروغگو برحذر داشته‏اند: «...فرزندم! از دوستى نادان‏بپرهیز زیرا او آنچه را سخت‏بدان نیازمندى از تو دریغ دارد واز دوستى تبهکار بپرهیز که به اندک بهایى تو را بفروشد و ازدوستى دروغگو بپرهیز که او سرابى ماند که دور را به تو نزدیک ونزدیک را به تو دور مى‏کند.»
نکته این است که والدین به ویژه‏پدر نقش مهمى در دوست‏یابى شایسته براى فرزندانشان دارندعلى(ع)در دیدگاهى بلند و ظریف غیر مستقیم راهکارى جالب توجه دراین زمینه ارائه داده‏اند، و آن اینکه والدین با افراد صالح وشایسته که فرزندان صالح و شایسته دارند، رابطه‏دوستى و همنشینى‏پیدا نمایند تا در پرتو ارتباط والدین، فرزندان نیز با هم دوست‏و همنشین گردند،
آن حضرت فرموده‏اند: «موده الاباء قرابه‏بین‏الابناء...; دوستى پدران سبب نزدیکى فرزندان به هم‏مى‏گردد...» و از حدیث دیگرى از آن حضرت معلوم مى‏شود دوستى‏والدین چنان در ارتباط فرزندان موثر است که به منزله رابطه‏نسبى و خویشاوندى بین آنان به حساب مى‏آید.
ج)انجمنها و گروهها:
انجمنها، گروهها و تشکلها نیز یکى از عوامل محیطى موثر برتربیت فرزندان است، فرزندان، هنگامى که به گروه یا تشکلى تعلق‏گیرند و در مجالس و محافل آنان شرکت نمایند تحت تاثیر ویژگیهاو رفتارهاى آن گروه و تشکل قرار مى‏گیرند و چنان چه آن تشکل، ازمجموعه افراد نیک تشکیل یافته باشد بر فرزند تاثیر مثبت و اگراز ناصالحان تکون یافته باشد تاثیر منفى در او خواهدگذاشت،على(ع)در وصیت‏به امام حسن(ع)فرمود: «قارن اهل الخیر منهم وباین اهل الشر تبن‏عنهم; با گروه خوبان و نیکوکاران همنشین شوتا از آنان باشى و از گروه بدان و شرور دور باش تا از آنان‏نباشى.» همچنین در حدیث دیگر فرزندش را از حضور در مجالس ومحافل نامطمئن و در مظان بدى بر حذر داشته است
آن حضرت در وصیت‏به فرزندش امام حسن(ع)فرموده‏اند: «ایاک و مواطن التهمه والمجلس المظنون به السوء لان قرین السوء یغیر جلیسه; از حضور درمحلهاى تهمت‏زا و مجلسى که گمان بدى در آن مى‏رود بپرهیز، چون‏همنشین بد، همنشین خود را دگرگون مى‏کند.»
د)علماء و دانشمندان:
از دیگر عوامل تاثیر گذار در تربیت فرزندان، قشر عالم ودانشمندان هستند، علما و دانشمندان غالبابه خاطر برخوردارى ازفضایل علمى و عملى تاثیر شگرفى در دیگران بخصوص شاگردان خوددارند و بخصوص اگر عالم دینى و وارسته باشند همنشینى و ارتباطبا آنان در تهذیب نفس و الگوپذیرى اخلاقى تاثیر فراوانى خواهدداشت، فرزندان در پرتو ارتباط با چنین قشرى از جامعه کسب بزرگى‏و شرافت‏خواهند نمود. امیرمومنان(ع)در وصیت‏به فرزندش امام‏حسین(ع) فرموده‏اند: «...من خالط العلماء وقر و من خالط الانذال‏حقر...; فرزندم! کسى که با علماء و دانشمندان رفت و آمد داشته‏باشد از آنان کسب بزرگى نماید و کسى که با افراد پست ارتباطداشته باشد پست و حقیر گردد...»
ه)همسایگان:
همسایگان نیز یکى از عوامل تاثیر گذار محیطى به حساب‏مى‏آیند، آنها به دلیل ارتباط زیاد که به طور طبیعى وجود دارددر یکدیگر تاثیر مى‏گذارند و در این میان تاثیر فرزندان بریکدیگر و ارتباط آنها با هم به خصوص اگر همسال و هم‏جنس باشندچشمگیرتر است در سیره تربیتى امام‏على(ع)به دلیل تاثیر زیادتربیتى همسایگان بر یکدیگر، این عامل مورد توجه واقع گردید وسفارش شده انسان قبل از انتخاب محل زندگى از همسایگان و وضعیت‏اخلاقى آنان تحقیق کند. آن حضرت خطاب به فرزندش امام‏حسن(ع)فرمود: «...سل عن الرفیق قبل الطریق و عن الجار قبل‏الدار; فرزندم...! قبل از طى طریق سفر از وضعیت رفیق و همسفرت‏سوال کن و قبل از انتخاب خانه درباره همسایه(وضعیت اخلاقى‏آنان) پرسش نما.»
خلاصه و نتیجه گیرى
در این مقاله از چهار مبحث‏سخن به میان آمد و در مبحث اول‏ابتداء به اهمیت تربیت فرزندان از دیدگاه امام‏على(ع) اشاره‏گردید سپس به ضرورت تسریع در آن پرداخته شد و آنگاه به هدف‏نهایى از تربیت فرزند که همانا مطیع شدن آنها براى خداوند است‏اشاره شد، در مبحث دوم ابعادگوناگون تربیت انسان و انواع آن‏مورد بحث قرار گرفت و از تربیت دینى، اخلاقى، اجتماعى و جسمانى‏سخن به میان آمد و دیدگاههاى آن حضرت درباره هر یک بیان گردید،در مبحث‏سوم شیوه‏هاى تربیتى در سیره وکلام امام‏على(ع)مورد بررسى‏قرار گرفت و به چهار شیوه آن حضرت از جمله شیوه محبت، شیوه‏احترام به شخصیت فرزند، شیوه تشویق و تنبیه و شیوه الگویى‏اشاره گردید و براى هریک نمونه‏هایى از سیره عملى آن حضرت بیان‏گردید و در مبحث چهارم از عوامل تربیت‏سخن به میان آمد و این‏عوامل به دو دسته، عوامل وراثتى و محیطى تقسیم گردید و در بخش‏محیطى از عوامل مهم خانواده، عامل دوستان، عامل گروهها وتشکلها، عامل قشر خاص علماء و دانشمندان و عامل همسایگان یادشده است. از بررسى سیره و دیدگاههاى تربیتى امام على(ع)به‏مقدارى که در این مقاله آمده نتایج زیر قابل ارائه است:
1- در سیره تربیتى امام على(ع)همه عناصر یک نظام تربیتى جامع‏ارائه شده است. چرا که هم از اهمیت و ضرورت تربیت و هم ابعادگوناگون آن و هم از اهداف، شیوه‏ها و عوامل موثر در تربیت‏سخن‏به میان آمده است و این حکایت از جامعیت نظام تربیتى آن حضرت‏دارد.
2- از آنجا که در سیره تربیتى آن حضرت هدف نهایى از تربیت‏فرزندان اطاعت از خداوند و رسیدن به مقام عبودیت است در نتیجه‏در توجه به ابعاد تربیتى یکسان نگریسته نشده و بلکه در سیره‏تربیتى ایشان بعد دینى و اخلاقى بیش از سایر ابعاد مورد توجه‏واقع گردیده است، چرا که عمدتادر پرتو تربیت این دو بعد است که‏انسان به آن هدف نایل مى‏شود و سایر ابعاد عمدتاوسیله و ابزاربراى تربیت‏بهتر این دو بعد است، درحالى که در تربیت غیر اسلامى‏و غربى چون هدف عمدتاتربیت‏شهروند خوب و رسیدن به رفاه مادى‏است تربیت دینى و اخلاقى نه تنها در اولویت نیست که از سایرابعاد کمتر مورد توجه قرار مى‏گیرد.
3- على(ع)در بخش تربیت دینى مساله مراحل تربیت را به خوبى‏مورد توجه قرار داده‏اند و به ویژه در دوره کودکى تواناییها وظرفیت کودک را کاملا رعایت نموده‏اند و از این رو در مساله نمازکه از بارزترین نمودهاى تربیت دینى است تا قبل از سن ده‏سالگى(سن تمییز)فقط سفارش به تعلیم و آموزش نماز و زمینه‏سازى‏براى اقامه آن درسنین بعد نموده‏اند اما از ده سالگى به بعد براقامه نماز فرزندان تاکید نموده‏اند، همچنین در آشنا نمودن‏کودکان به علوم اهلبیت(علیهم السلام)و عقاید حقه در روایت تعبیربه «ما ینفعهم‏» شده که دلالت دارد در دوره کودکى، فرزندان‏استعداد فراگیرى و تعلیم همه آنها را ندارند; علاوه بر اینها آن‏حضرت، در سخنى کوتاه و عمیق به شیوه رفتار با کودکان در این‏دوره اشاره نموده‏اند و فرموده‏اند: «من کان له ولد صبا» ; هرکه فرزند کودک دارد باید کودکانه با او رفتار نماید. و همه‏اینها حکایت از توجه عمیق آن حضرت به مراحل رشد و تربیت‏فرزندان دارد.
4- از آنچه در این مقاله آمده معلوم گردید که از دیدگاه‏امام‏على(ع)و در سیره‏تربیتى آن حضرت خانواده مهمترین و اساسى‏ترین نقش را داراست ودر مقایسه با سایر عوامل از تاثیر بیشترى برخوردار است و این‏بدان دلیل است که اولا در تاثیر عامل وراثتى فقط عامل خانواده‏موثر است و سایر عوامل محیطى نقشى ندارند; ثانیا فرزندان تاپیش از بلوغ در مجموع بیشترین بخش عمرشان در کانون خانواده‏وتحت نظارت آنان سپرى مى‏شود; ثالثا نقش الگویى والدین به ویژه‏در تربیت اخلاقى بسیار چشمگیر و اساسى است و رابعا خانواده تنهاخود عامل تاثیرگذارى محیطى در تربیت فرزندان است که زمینه سازسایر عوامل محیطى است، چرا که از طریق ارتباطات اجتماعى زمینه‏دوست‏یابى شایسته را براى فرزندان فراهم مى‏نمایند، و این‏خانواده است که محله مناسب، همسایه لایق، مدرسه مطلوب و... رابراى فرزندان فراهم مى‏نمایند، همچنین معلوم گردید که نقش پدربه خصوص در زمینه‏سازى سایر عوامل محیطى برجسته‏تر از مادر بوده‏و در مقابل در دوران جنینى و سالهاى اول تولد نقش مستقیم مادربرجسته‏تر از پدر است ولى در مجموع وظیفه و مسوولیت پدر در قبال‏تربیت فرزندان سنگین‏تر و بیشتر از مادر است و به همین خاطرعلى(ع)در مواعظ و توصیه‏ها بیشتر فرزندان پسر خود را مورد خطاب‏قرار داده‏اند ومسوولیت آنهارا بیشتر تذکرداده‏اند.
5- پس از خانواده عامل دوستان و همسالان بیش از دیگر عوامل‏مورد توجه حضرت واقع گردید و این به خاطر نقش مهم و مستقیم‏دوستان در تربیت فرزندان است، علاوه بر این سایر عوامل مانندهمسایگان و انجمنها نیز به نحوى به عامل دوستان برمى‏گردد چون‏آنها نیز زمینه دوست‏یابى را فراهم مى‏نمایند.
6- در سیره تربیتى و دیدگاههاى حضرت على(ع)به نکاتى برمى‏خوریم که به روشنى معلوم مى‏شود آن حضرت پیشرو در بسیارى ازنکات تربیتى بوده که صاحب نظران امر تعلیم و تربیت دنیاى امروزبه خصوص صاحب‏نظران غربى سالهاى سال بعد و پس از آزمایش‏هاى مکرربدان رسیده‏اند، براى نمونه بحث تاثیر وراثت و محیط که ازکهن‏ترین مباحث تعلیم و تربیت و روانشناسى است و به‏نحو شایسته‏اى‏مورد توجه آن حضرت بوده است، همچنین بحث مراحل تربیت و رشدکودک و اصولا توجه به کودک و تربیت متناسب او که عمدتا در قرن‏نوزدهم و بیستم تحت عنوان روانشناسى رشد کودک مطرح گردید به‏نحو دقیق و ظریفى در سیره تربیتى آن حضرت مورد توجه واقع گردیداز همه مهمتر برخى تئوریهاى روانشناسى است که از شاهکارهاى‏روانشناسان و صاحب‏نظران امر تربیت‏به حساب مى‏آید و سالها تاریخ‏روانشناسى و علوم تربیتى را تحت تاثیر قرار داده است درحالى‏که اینها ریشه در سیره تربیتى آن حضرت دارند، در یا تئورى‏انعکاس مشروط ( Conditionet Reflx) اشاره نمود که عمدتا درروانشناسى یاد گیرى مطرح مى‏شوند، بر طبق این تئورى اساس‏یادگیرى بر انعکاس مشروط قرار دارد که بر اثر مجاورت و مشابهت‏دوشیى‏ء با یکدیگر امر یادگیرى آسان‏تر و بهتر صورت مى‏گیرد،تئورى فوق براى اولین بار توسط پاولف روسى مطرح گردید و بعد ازآزمایشهاى مختلفى که روى حیوان انجام داد نتیجه گرفت که‏عکس‏العمل طبیعى یک امر در شرایط خاصى به امر مجاور آن منتقل‏مى‏شود. با کمى دقت آشکار مى‏شود که این تئورى به‏نحو جامع‏تر وفراگیرتر در سخنان على(ع)به عنوان یک شیوه تربیتى در بعد تربیت‏دینى مطرح شده است، بدین بیان که حضرت على(ع)در حدیث‏خود درارتباط با نشان دادن اهمیت روز جمعه به عنوان روزى مقدس و بلکه‏عید هفته فرموده‏اند: «در روزهاى جمعه براى زن و فرزندان خودمقدارى میوه تهیه کنید تا آنان از جمعه‏ها خاطره خوش داشته‏باشند و از آن خوششان بیاید.» و این سخن عمیق و ظریف حضرت‏گرچه در خصوص روز جمعه مطرح گردید اما در واقع حضرت یک شیوه‏مهم رابراى تربیت دینى‏ارائه داده‏اند و جمعه به عنوان مثال ونمونه‏اى از آن است.

تبلیغات