آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

ابوبکر طرطوشی فقیه مالکی سده ششم قمری، در سراج الملوک نظریه خود درباره حاکمیت و جامعه ایده آل اسلامی، به ویژه ناظر به درک خود از جامعه سنّی مذهب مصر در دوران گذار از فاطمیان اسماعیلی را مطرح کرده است. این پژوهش با شیوه ای کتابخانه ای و روش های تحلیل تاریخی و تحلیل مضامین و همچنین بهره مندی از الگوی بحران شناختی توماس اسپریگنز، کوشیده است صورت بندی طبقات اجتماعی و جایگاه هر یک از آنها را در اندیشه طرطوشی بازشناسی کند. طرطوشی صورت بندی طبقات چهارگانه ایران باستان را در چارچوبی کلی أخذ کرده، اما از نظر محتوا و کارکرد تغییراتی داده و کوشیده است شرایط عصر خود، از جمله جامعه در حال گذار از فاطمیان را به شیوه ای نو در آن ترسیم نظری کند. او با قدرت بخشیدن به طبقه عالمان، آنان را در جایگاه مشاوران حکمران جانمایی کرده تا در دوران گذار به اقتدار اهل تسنّن یاری رسانند. او کارگزاران را نیز برای کارآمدی روال دولت به شکلی ساختارمند و وظیفه محور بازتعریف کرده و همچنین با نوعی طبقه انگاری اقلیت های دینی مسیحی و یهودی (اهل ذمّه)، اقتدار اجتماعی آنان را به نفع انسجام جامعه تسنن فرو کاسته است.

تبلیغات