چکیده

آمریکا همواره از تحریم در راستای تأثیرگذاری بر توسعه صنعت نفت استفاده نموده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای و استفاده از چارچوب نظری تحریم مارگارت داکسی ، درصدد پاسخگویی به این سؤال بوده است که وضعیت تحریم‌های اعمال‌شده علیه توسعه نفت ایران چه ارتباطی با تئوری تحریم تجمیعی مارگارت داکسی داشته و چه تأثیری در توسعه‌یافتگی صنعت نفت ایران است؟ یافته‌های این پژوهش حاکی از آن است که تحریم‌های اعمال‌شده در حوزه نفت علیه ایران منطبق با نظریه تحریم مارگارت داکسی به‌طور اعم و تحریم صنعت نفت ایران به‌طور اخص از منظر اجرایی هدفمند و از نوع تحریم‌های مدرن بوده و با طبقه‌بندی تحریم‌های ارائه‌شده توسط داکسی تناسب داشته و باهدف کنترل رفتار ایران در حوزه نقش‌آفرینی در جامعه بین‌الملل در ابعاد مختلف سیاسی ، اقتصادی ، روانی و ایدئولوژیک اعمال‌شده و علیرغم انتظار تحریم کنندگان در خصوص تأثیرگذاری تحریم‌ها بر شاخص‌های اقتصادی، کاهش درآمد و فعالیت شرکت‌های بین‌المللی حوزه صنعت نفت ، تحریم‌ها به دلایل مشکلات ساختاری کشورهای تحریم کننده از قبیل شکاف سیاسی عمیق بین کشورهای تحریم کننده ، وجود حق وتو و مصون بودن برخی کشورها از پیروی از تحریم‌های اجباری از مشارکت لازم بین‌المللی بهره‌مند نبوده است و همین مهم موجب ناکارآمدی تحریم‌ها از جنبه عملی و اجرایی گردیده است .

تبلیغات