آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۷

چکیده

تحولات جهانی، نبود اطمینان محیطی و لزوم سازگاری با چالش های ناشی از آن نظام های آموزشی را به سمت تربیت فراگیرانی سوق می دهد که صلاحیت های یادگیری مستقلانه و خودهدایت شده را دارند. پژوهش حاضر ضمن توجه به چنین چالش هایی، با هدف شناسایی الگوی روابط ساختاری یادگیری خودتنظیمی بر اساس هویت اخلاقی با میانجیگری هوش معنوی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم مشغول به تحصیل در مدارس دولتی شهر اردبیل بود. تعداد 250 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت برخط به پرسش نامه های یادگیری خودتنظیمی، هوش معنوی و هویت اخلاقی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و الگو یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که نمره کل هوش معنوی، هویت اخلاقی و مؤلفه های آنها با خودتنظیمی در یادگیری و همچنین، هوش معنوی با نمره کل هویت اخلاقی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت و معناداری داشت (001/0P<) و فرضیه پژوهش مبنی بر ارتباط بین متغیّرها و پیش بینی یادگیری خودتنظیمی بر اساس هویت اخلاقی با میانجی گری هوش معنوی تأیید می شود. نتیجه گیری: نتایج الگو یابی نشان می دهد که هویت اخلاقی دارای اثر مستقیم و غیرمستقیم -از طریق هوش معنوی- بر یادگیری خودتنظیمی است؛ از این منظر توصیه می شود ارتقای معنویت و هویت اخلاقی فراگیران و عاملان آموزشی با استفاده از روش های فردی، بین فردی و موقعیتی مدنظر قرار گیرد و از آن طریق جنبه های شناختی، فراشناختی، رفتاری، انگیزشی و عاطفی یادگیری بهبود یابد.

تبلیغات