چکیده

The present study investigated the relationship between technology acceptance, electronic assessment (e-assessment) methods and the satisfaction of students at Shahid Bahonar University of Kerman, Iran, using a descriptive-correlational design. The research population consisted of all the students (n = 14096) studying at Shahid Bahonar University of Kerman in the academic year 2021-2023. A sample of 387 students was selected using quota sampling. The data were collected using the Technology Acceptance Questionnaire (Teo, 2009) and two researcher-made satisfaction and e-assessment questionnaires, whose validity and reliability were estimated as 0.96 and 0.88, respectively. The collected data were analyzed using descriptive statistics and structural equation modeling (SEM). The proposed model was evaluated using a two-step approach (Anderson & Gerbing, 1988). The Baron and Kenny (1986) approach and Sobel’s test (1982) were used to test the mediating relationships in the proposed model and their significance. The results showed a positive and significant relationship between e-assessment and student satisfaction (β=0.78). There was also a positive and significant relationship between the degree of technology acceptance and student satisfaction (β=0.16), but no significant relationship was found between e-assessment and the degree of technology acceptance among the students (β=0.01). These findings imply that technology acceptance cannot play a mediating role in the relationship between e-assessment and student satisfaction at Shahid Bahonar University of Kerman. However, satisfaction acted as a mediating variable in the relationship between technology acceptance and the assessment method. Keywords: E-assessment, Technology Acceptance, Student Satisfaction, Students, University.

رابطه بین شیوه ارزشیابی الکترونیکی با پذیرش فناوری و رضایتمندی دانشجویان

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پذیرش فناوری با شیوه ارزشیابی الکترونیکی و رضایتمندی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 1401_1400 به تعداد 14096 نفر بود که از این میان، نمونهای به حجم 387 نفر با استفاده از نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادههای پژوهش شامل پرسشنامه پذیرش فناوری تئو (2009) و دو پرسشنامه محققساخته رضایتمندی و ارزشیابی الکترونیکی بود، که روایی و پایایی آنها به ترتیب 96/0 و 88/0 تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی و روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت. به منظور ارزیابی الگوی پیشنهادی، رویکرد دو مرحله ای آندرسون و گربینگ (1988) استفاده شد. برای آزمودن رابطه های میانجی در الگوی پیشنهادی و معنی داری آنها نیز از روش بارون و کنی (1986) و آزمون سوبل (1982) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شیوه ارزشیابی الکترونیکی و رضایتمندی دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (78/0= ). همچنین بین میزان پذیرش فناوری با رضایتمندی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان رابطه مثبت و معنادار برقرار بود (16/0= )، اما رابطه بین ارزشیابی الکترونیکی و میزان پذیرش فناوری دانشجویان، معنادار نبود (01/0= ). بر اساس این یافتهها، پذیرش فناوری نمی تواند در رابطه بین شیوه ارزشیابی الکترونیکی با رضایتمندی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان نقش میانجی را ایفا کند. اما در رابطه بین پذیرش فناوری و شیوه ارزشیابی، رضایتمندی از تحصیل نقش میانجی را ایفا میکند.
ارزشیابی الکترونیکی ،پذیرش فناوری ،رضایتمندی دانشجویان ،دانشجو ،دانشگاه

تبلیغات