آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

ادب فارسی سرشار از اسطوره های نابی است که از کنهِ ذات انسانی سرچشمه می گیرد، لذا برای شناخت دقیق تر تمدن بشری نیاز است تا اسطوره های ایرانی درکنار اسطوره های دیگری شناخته شوند که امروزه صبغه جهانی یافته اند. به همین دلیل اسطوره جمشید (که تا زمان پادشاهی فریدون را دربر می گیرد) به عنوان اسطوره الگوی ایرانی در گستره ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفته، و با معادل های مصری و هندی آن مقایسه شده است. شیوه روایی اسطوره جمشید از جهات بسیاری با روایت اسطوره اُزیریس به گونه ای کم نظیر مشابه است. هم چنین معادل روایی آن را در اسطوره های هندی به صورت پراکنده در ستیز «ایندرا» با «وریتره» و «تریته آپتیه» با «ویشورپه» می توان یافت، اما از آنجایی که می توان معادل هندی را تا حدی هم ریشه با معادل ایرانی اش دانست، در بحث حاضر بیشتر برای تکمیل اسطور ه ایرانی آورده و سعی شده است تا به جای تطبیق روایتی صرف، به وجوه شکل گیری این اساطیر با محوریت اسطوره ایرانی، از منظر رویکرد اسطوره شناسی طبیعت شناختی نگاهی افکنده شود. مهم ترین پرسش هایی که این پژوهش سعی دارد بدان ها پاسخ دهد بدین قرار است: 1. چگونه سه اسطوره با بن مایه های مشابه در سه تمدن بزرگ و دور از هم یعنی هند و ایران و مصر پدید می آیند؟ 2. منشأ بیرونی و درونی آن ها کجاست؟ 3. نقش طبیعت در ساخت این اسطوره ها چیست؟ بر این اساس با درنظر گرفتن عناصر طبیعت و خاصه پدیده های کیهانی، این اساطیر در سه بخش آب، خورشید، و آب و روشنایی مورد بررسی قرار گرفته اند تا وجوه اشتراک شکل گیری آن ها به خوبی آشکار شود. و اما نتایج این پژوهش را می توان در دو مورد خلاصه کرد؛ نخست، منشأ خارجی تمام این اسطوره ها را می توان تا حد زیادی مربوط به چرخه های موجود در طبیعت دانست و دیگر، قائل به شباهت بین ذهن اسطوره ساز انسان های گذشته و ذهن شاعرانه به عنوان عامل درونی ایجاد اسطوره ها شد.

تبلیغات