آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

امروزه یکی از مهمترین چالش های دانشگاه ها، آموزش رشته های دانشگاهی؛ از جمله حسابداری است. از چالش های مهم قرن بیست و یکم، چگونگی تربیت دانشجویانی است که از آمادگی لازم برای رویارویی با جامعه پویا و در حال تغییر برخوردار باشند. فرآیند یادگیری حسابداری باید به گونه ای طراحی شود که بتواند توانایی تفکر انتقادی دانشجویان را توسعه دهد. بدین جهت ارائه مدل بکارگیری شیوه تفکر انتقادی در آموزش حسابداری در دانشگاه های کشور مورد توجه محققین بوده است. پژوهش حاضر در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد: در مرحله کیفی، با استفاده از ادبیات تحقیق و نظر خبرگان، عوامل مؤثر بر آموزش حسابداری با رویکرد تفکر انتقادی شناسایی و دسته بندی شدند؛ در مرحله کمی، مدل به دست آمده با مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل اساتید برجسته حسابداری ودر بخش کمی، شامل اساتید و دانشجویان دکترای حسابداری دانشگاه ها بودند. حجم نمونه در مرحله کیفی، 12 نفر و در مرحله کمّی، شامل 286 نفر بود. نتایج حاصل از عناصر الگوی استخراج شده نشان داد که شرایط علی بر شرایط محوری؛ شرایط محوری، زمینه ای، مداخله گر بر راهبردها، و راهبردها بر پیامدها تاثیر معناداری داشته اند. همچنین نقش میانجیگری موثر شرایط محوری و عوامل راهبردی تایید شد. نتایج حاصل، بدین مفهوم است که مدل ارایه شده همه عوامل در جایگاه های علت و معلولی، نقش موثری دارند. در پایان شاخص اصلی مدل پارادایمی داده بنیاد از برازش مطلوبی برخوردار بوده است. نتایج این تحقیق، می تواند الگویی راهبردی و کاربردی برای مدرسین و آموزشکده های آموزش حسابداری باشد.

تبلیغات