آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

متن

اخلاق از نظر همزیستى و ارزش‏هاى انسانى
محمدتقى فلسفى
دو جلد، چاپ اول،هیات نشر معارف اسلامى، 448 - 392 صفحه
اخلاق از نظر همزیستى و ارزش‏هاى انسانى در بردارنده بیست گفتاردر موضوعات مختلف اخلاقى است که خطیب توانا مرحوم حجه‏الاسلام‏والمسلمین فلسفى در سخنرانى‏هاى مختلف بیان داشته است و پس ازتجدیدنظر و پاره‏اى اضافات توسط وى، به چاپ رسیده است.
هر گفتار به موضوع خاصى مى‏پردازد. گفتارها با آیه یا روایتى‏در موضوع مورد بحث، آغاز و با آیه یا روایتى پایان مى‏یابد.
نویسنده در طرح مباحث، علاوه بر استفاده از آیات و روایات،شواهدى از تاریخ و مطبوعات نیز آورده است. برجستگى دیگر این‏اثر نقل دیدگاه‏هاى دانشمندان و روان‏شناسان و نقد آن‏ها است.
گفتار اول: اخلاق و آراى دانشمندان
نویسنده، علاوه بر نقل سخنان دانشمندان طرفدار اخلاق، به بررسى‏دیدگاه مخالفین مقررات اخلاقى - از قدیم و جدید - نیز پرداخته‏و با استفاده از آیات و روایات به پاسخ‏گویى مى‏پردازد.
گفتار دوم: اخلاق بشرى و الهى
نویسنده در این بخش با تقسیم زندگى انسان به سه مرحله:
الف) زندگى حیوانى و حکومت‏بى‏قید و شرط غرایزب) زندگى اجتماعى و تعدیل تمایلات حیوانى‏ج) زندگى انسانى و نیل به کرامت نفس و تعالى معنوى‏به تشریح و تبیین این سه مرحله از دیدگاه روان شناسان و اسلام‏مى‏پردازد.
گفتار سوم: اخلاق بر اساس سودجویى یا ایمان؟
تمام رفتارهاى انسان‏ها از نیت و تصمیم درونى ناشى مى‏شود. اماافراد از جهت این که منشا نیت‏شان چیست و چه انگیزه‏اى آنان رابه چنین تصمیمى وا داشته به سه دسته تقسیم مى‏شوند:
گروه اول) انگیزه این گروه تنها خودپرستى و ارضاى غرایز خویش‏است‏گروه دوم) انگیزه اینان سودجویى و نفع‏طلبى است. این دسته به‏میزان قابل ملاحظه‏اى مصالح جامعه را رعایت مى‏کنند و سعادت خودرا وابسته به خوشبختى جامعه مى‏دانند.
گروه سوم) اینان افراد با فضیلتى‏اند که انگیزه‏شان در رفتاراخلاقى وظیفه‏شناسى و اداى تکلیف است.
نویسنده به گستردگى، طرز تفکر هر سه گروه را بررسى کرده واخلاق گروه دوم را «اخلاق انتفاعى‏» و اخلاق گروه سوم را «اخلاق‏ایمانى‏» مى‏نامد و تفاوت میان آن‏ها را بیان مى‏کند.
گفتار چهارم: اخلاق طبیعى و نظریه تکامل
گفتار چهارم به مقوله‏هاى زیر مى‏پردازد:
پایه صفات انسانى و نقد دیدگاه فروید و نقد نظریه کمونیسم وروش پیشواى اسلام و ارزش مکارم اخلاق و دنیاى امروز و انحطاط‏اخلاق و اخلاق منهاى مذهب، و وجدان اخلاقى و غرایز اجتماعى وتضاد وجدان و غریزه و اخلاق طبیعى بر اساس تربیت و بنیان‏گذارعدل جهانى و شرط ظهور امام(ع) و... .
گفتار پنجم: تشخیص بیمارى‏هاى اخلاقى
این گفتار عهده‏دار تبیین راه‏هاى شناخت عیوب اخلاقى از راه‏مراجعه به عالم بصیر، دوست‏شایسته، دشمن و افکار عمومى است.
گفتار ششم: پیش‏گیرى و درمان
پیش‏گیرى و درمان، دو راه مبارزه با امراض جسمى است. در امراض‏اخلاقى نیز این دو راه وجود دارد. نویسنده علاج بیمارى‏هاى اخلاقى‏از این دو راه را مبتنى بر چهار شرط اساسى مى‏داند که عبارت‏انداز: آگاهى از وجود بیمارى، شناخت منشا مرض و تشخیص راه علاج،تصمیم براى درمان، به کار بستن همه برنامه‏هاى درمانى.
گفتار هفتم: آفات طبیعى و شرور نفسانى
بشر همواره در معرض دو قسم «شر» است: شرور خارجى مانند:
زلزله و شرور درونى مانند: خودخواهى و صفات رذیله.
نویسنده در این بخش ابتدا بحث مفصلى در باره شرور خارجى وچگونگى دفع آن‏ها را بیان کرده و در ادامه، شرور درونى را اززاویه‏هاى مختلف -مانند منشا و راه مبارزه - بررسى مى‏کند.
در این گفتار، همچنین انواع پناهگاه‏هاى حق و ناحق در مواجهه‏با شرور خارجى و درونى بیان شده است.
گفتار هشتم: عیب‏جویى
آغاز این مبحث‏به لزوم نهى از منکر اختصاص دارد. نویسنده‏آنگاه با بررسى تفاوت عیب‏جویى و امر به معروف و نهى از منکربه این موضوعات پرداخته است: ریشه عیب‏جویى، هم‏نشینى باعیب‏جویان، نتیجه عیب‏جویى، بدبینان، پرده‏درى، حقارت عیب‏جویان‏و... .
گفتار نهم: انتقاد
نویسنده با تبیین معناى لغوى انتقاد، لزوم انتقاد و شرایط آن‏را مورد بحث قرار داده است و با استفاده از روایات یادآور شده‏است; براى این که انتقاد و تذکرات اخلاقى در جامعه، پایدار ونتیجه‏بخش باشد، رعایت‏سه نکته اساسى لازم است:
الف) مردم باید خواهان تذکر باشند و آن را با گشاده‏رویى‏بپذیرند.
ب) انتقاد کنندگان بدون حضور و اطلاع دیگران یادآور عیوب شوند.
ج) انتقاد باید همراه با ادب و احترام باشد.
گفتار دهم: تغافل
تظاهر به بى‏اطلاعى از آنچه انسان مى‏داند، اگر به جا باشد ازصفات پسندیده و از نشانه‏هاى عقل به شمار مى‏رود. نویسنده باتبیین اهمیت تغافل و ذکر شواهدى از تاریخ، انواع و نمونه‏هایى‏از تغافل را تشریح مى‏کند; از جمله: تغافل خلاف حق، تغافل حسود،تغافل ممدوح، تغافل والدین، تغافل مضر، تغافل مدیر.
گفتار یازدهم: خودشناسى و اخلاق
این گفتار که نخستین گفتار جلد دوم است، به موضوع خودشناسى‏اختصاص دارد. مرحوم فلسفى در این گفتار منشا محرومیت‏بشر ازسعادت واقعى را ناخودآگاهى و معلول خودناشناسى مى‏داند. نکته‏برجسته این گفتار، بى‏راهه رفتن بشر در طلب سعادت و خوشبختى‏است.
گفتار دوازدهم: ایمان ایمنى‏بخش
نویسنده با استفاده از آیات و روایات، توحید را دو مرحله‏دانسته است: توحید در عبادت و توحید در اطاعت. که این هر دو،زیربناى تکامل و تعالى بشر خوانده شده است.
گفتار سیزدهم: خودفراموشى
این بخش به تشریح رابطه خودفراموشى با خدافراموشى اختصاص‏دارد. امام على(ع) مى‏فرماید:
«من نسى الله سبحانه انساه الله نفسه و اعمى قلبه‏»;«کسى که خدا را فراموش کند خدا هم او را دچار خودفراموشى‏مى‏فرماید و چشم بصیرتش را نابینا مى‏سازد».
نویسنده با استناد به آیات و روایات و حوادث تاریخى و سخنان‏دانشمندان ثابت مى‏کند که خودفراموشى و بى‏اعتنایى به‏مسوولیت‏هاى انسانى مایه فساد اخلاق و موجب سقوط و تباهى است.
گفتار چهاردهم: ریا
مرحوم فلسفى ریاکارى را نفاق و ریشه آن را احساس حقارت باطنى‏مى‏داند. وى نه تنها ریا را منشا بسیارى از مفاسد معنوى بلکه‏آن را منشا بسیارى از مفاسد مادى مى‏داند و معتقد است‏بسیارى‏از مشکلات جوامع امروزى مانند تقلید از مدهاى غربى نوعى ریااست.
گفتار پانزدهم: تکلف
این گفتار به مشقت ممدوح و مذموم اختصاص دارد.
تکلف ممدوح: فعالیت‏هاى مشقت‏بارى است که به منظور تزکیه نفس،تعدیل غرایز، اداى تکالیف دینى، تحصیل علم، کسب معاش و دیگرامور ضرورى زندگى به شرط عدم افراط انجام مى‏شوند.
تکلف مذموم: فعالیت‏هایى است که انگیزه متکلف، هواى نفس یامعلول جهل است.
گفتار شانزدهم: نگرانى‏هاى معقول و موهوم
نویسنده عموم نگرانى و تشویش خاطر را از سر جهل و عجز مى‏داند.
او معتقد است که همه نگرانى‏ها غیرعاقلانه نیست; بلکه بخشى ازآن‏ها عاقلانه است.
ایشان در ادامه، پاره‏اى از راه‏هاى پیش‏گیرى و درمان نگرانى رابر مى‏شمرد.
گفتار هفدهم: درمان نگرانى
نویسنده در ادامه گفتار قبل، خواننده را متوجه مى‏سازد که راه‏کاهش نگرانى، دورى از آرزوهاى ناشدنى، تقویت اراده، عدم افسوس‏بر گذشته، تجزیه و تحلیل عوامل نگرانى، ایمان به خدا، اعتقادبه قیامت و... است.
گفتار هجدهم: آینده‏نگرى
نویسنده پس از طرح مباحثى در موضوع آینده‏نگرى چنین نتیجه‏گیرى‏مى‏کند که از شرایط سالم زیستن براى همه انسان‏ها آینده‏نگرى وتدبر است. فعالیت‏هاى تدبیرى هنگامى ارزش معنوى و عقلانى پیدامى‏کند که شرافت‏مندانه و در جهت گرایش‏هاى انسانى باشد وگرنه درزمره تدبیرهاى شیطانى خواهد بود.
گفتار نوزدهم: انتقام
مرحوم فلسفى پنج دلیل براى تقبیح انتقام براى تشفى خاطر آورده‏و در ادامه، مطالب سودمندى را طرح کرده است; غرایز در انسان،خشم در کودک، خطر آزادى خشم، شناخت‏خشم به‏جا و بیجا، تفاوت‏افراد در اظهار خشم، عفو و گذشت، تفاوت انتقام و مجازات و....
گفتار بیستم: انسان دوستى
تغییر مسیر و تغییر هدف غرایز، از جمله مسایلى است که فروید وپیروانش در زمینه غرایز و تمایلات واپس رانده شده، مورد توجه‏قرار داده‏اند. این جا به جاسازى نیروى غرایز را «تصعید»نامیده‏اند.
نویسنده پس از طرح مطالبى در موضوع انسان دوستى، پاره‏اى ازگفته‏هاى روان‏شناسان در موضوع «تصعید» را تبیین کرده و سپس‏تعالیم اسلام در این باره را مورد بررسى قرار داده است.

تبلیغات