آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۴

چکیده

تعامل میان اصناف معرفت می تواند دستاوردهای نیکویی برای جامعه بشری داشته باشد. رویکردهای چندرشته ای و  میان رشته ای نیز این ظرفیت را دارند تا ما را، هر چند به اندازه چند گام، به چیستی جهان واقعی نزدیک تر کنند. با این حال، همیشه اوضاع بر این منوال نیست! گاهی صنفی از اصناف معرفت سودای فراتر رفتن از قلمروی خود و تسلط بر سایر اصناف معرفت را دارد و این همان امپریالیسم علمی یک شاخه از دانش بر سایر شاخه ها است. در این مقاله می کوشم چنین تعامل استعماری را در باب سلطه مکتب نامینالیسم بر جامعه شناسی در قالب استیلای روانشناسی و اقتصاد نشان دهم. روش های تحقیق به کار رفته در این مقاله از دو نوع کتابخانه ای و تحلیل مبانی است. یافته نشان می دهد هستی شناسی اجتماعی نامینالیستی می تواند منجر به انزوا و کم رنگ شدن امر اجتماعی و فربه شدن گفتمان فردمحور شود. به ویژه، این واقعیت که دو علم روانشناسی و اقتصاد در این امر پیشگام شده اند. به این شیوه که هستی شناسی فردمحور آن ها بر هستی شناسی جمع گرای جامعه شناسی تسلط یافته و این نوع از هستی شناسی در تحلیل موضوعات اجتماعی نیز سلطه فزاینده ای یافته است. این شرایط سبب شده تا در تحلیل رویدادهای اجتماعی، نوعی تقلیل گرایی به سود فردگرایی رخ دهد. این امپریالیسم سبب می شود تا به جای افکندن نوری بر مسیر معرفت، تاریکی مضاعف بیافریند.

Sociology under Imperialism; the Scientific Imperialism of Nominalism in Sociology in the Form of Psychology and Economics

Interaction between knowledge branches can have good achievements for human society. Multidisciplinary and interdisciplinary approaches also have the potential to bring us, albeit by a few steps, closer to what the real world is. However, this is not always the case! Sometimes the guild of epistemology longs to go beyond its own territory and dominate other guilds of knowledge, and this is the scientific imperialism of one branch of knowledge over the other. In this article, I try to show such a colonial interaction regarding the dominance of the school of nominalism over sociology in the form of the domination of psychology and economics. The research methods used in this article are of two types: library and basics analysis. The finding shows that nominalist social ontology can lead to the isolation and diminution of the social and the fattening of individual-centered discourse. In particular, the fact that both psychology and economics have pioneered this. In such a way that the imperialist epistemology of these two types of knowledge is increasingly dominating sociological thinking. In a way, their individual-centered ontologies have dominated the collective ontologies of sociology, and this type of ontology has also increasingly dominated the analysis of social issues. These conditions have led to a kind of reductionism in the analysis of social events. In addition, sciences such as economics and psychology, based on individualistic ontologies, try to explain phenomena that are clearly social in nature, and this is nothing but an imperialist invasion of the field of knowledge that can lead to fallacies. This imperialism causes it to create double darkness instead of shedding light on the path of knowledge.

تبلیغات