آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵

چکیده

مقاله ی حاضر مسأله ی جبر و اختیار را از دیدگاه فیض کاشانی مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که وی طرفدار نظریه ی امربین الامرین است اما تبیینی که از این نظریه ارائه نموده با تبیین دیگران متفاوت است؛ او برای تبیین این نظریه، قائل به یک نظریه ی ابتکاری با عنوان «تفویض اختیار به انسان» شده و علی رغم تلاش برای نفی جبر و تفویض و اثبات امربین الامرین، به نظر می رسد به نوعی به نظریه ی تفویض نزدیک شده است هرچند تفویض مورد نظر او ظاهراً با نظریه ی تفویض مصطلح متفاوت است؛ چرا که نظریه ی تفویض به معنای استقلال انسان در افعال ارادی خود و نفی خالقیت و فاعلیت خداوند نسبت به آن افعال است در حالی که نظریه ی «تفویض اختیار به انسان» بنا بر ادعای صاحبش با خالقیت و فاعلیت خداوند منافاتی ندارد؛ زیرا همان گونه که خداوند قدرت دارد بنده را مجبور بر کاری کند، قدرت دارد اراده و اختیار را به او تفویض کند و این نه تنها با عمومیت خالقیت و قضا و قدر الهی منافات ندارد بلکه مؤکد آن نیز می باشد.

تبلیغات