آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

متن

اصل اول:
«تصور ما از یک فعالیت، روش‏هاى ما را در خصوص آن، تعیّن مى‏بخشد».
پژوهش مانند سایر حوزه‏هاى حرفه‏اى، محتاج اصول، مبانى و فنون معینى است. صحت، دقت و اعتبار علمى نتایج تحقیق و کارایى و اثر بخشى آن منوط بر اصول و فنون پژوهش است. در کتاب روش‏شناسى مطالعات دینى، بحث از اصول را به صورت پراکنده و البته ناقص به میان آورده‏ایم. اکنون مجالى است تا به هر یک از اصول راهبردى پژوهش به صورت مستقل توجه کنیم. به یارى خداوند متعال، هر اصلى، طى مقاله‏اى کوتاه و با جهت‏گیرى کاربردى ارائه مى‏شود و نخستین اصل بر ارتباط تصور فرد از تحقیق و روش‏هاى او و بالتبع ارتباط تصور محقق از پژوهش و میزان موفقیت وى ناظر است.
هدف از این مقالات ارائه اصول و فنونى است که کارایى و اثر بخشى تحقیق را افزایش مى‏دهد.
طرح مسئله
رمز و راز موفقیت افراد در مشاغل چیست؟ چرا فلانى استاد موفقى است و آن یکى نه؟ چرا این شخص مدیر موفقى است و آن یکى نه؟ چرا فلان پژوهشگر کامروا است و آن دیگر چنین نیست؟ گاهى گفته مى‏شود موفقیت مرهون خوش استعدادى و هوش سرشار افراد است، این تبیین روان شناختى قابل تأمل است؛ زیرا امروزه بر اساس تحقیقات تجربى نوین هوش شناختى IQ تنها یک درصد در موفقیت افراد بسیار موفق نقش دارد. علاوه بر آن تبیین‏هاى روان شناختى راه الگو قرار دادن افراد موفق را مى‏بندد.
ممکن است گفته شود، موفقیت در گرو روش‏هاى شایسته است و البته این تبیین روش شناختى درست است و مهم، اما نه کامل؛ زیرا از طرفى موفقیت یک انتخاب است و نه شانس و از طرف دیگر ممکن است از رمز و راز توفیق فرد در برگرفتن روش‏هاى شایسته نیز سؤال شود. چرا آدم‏هاى موفق روش‏هاى شایسته را بر مى‏گزینند؟ به عنوان مثال، در حوزه مدیریت غالب مدیران بر ضرورت اعتماد آفرینى واقفند و براى ایجاد اعتماد محیط نسبت به سازمان، هزینه‏هاى زیادى مى‏کنند؛ اما چرا غالبا ناکام هستند؟ اگر گفته شود: آن‏ها بر روش ایجاد اعتماد واقف نیستند، مى‏توان پرسید چرا مدیران از برگرفتن روش‏هاى درست اعتماد آفرینى ناکامند؟
تبیین شناخت گرایانه از موفقیت و ناکامى، به ذهنیت و تصور فرد از فعالیت اشاره مى‏کند. انسان‏ها بر حسب تصورى که از یک فعالیت دارند، روش‏ها و ابزارها را تعریف کرده و آن‏ها را بر مى‏گزینند. اگر مدیرى در اخذ روش‏هاى اعتماد آفرینى ناموفق است، عمدتا به علت آن است که تصورى نارسا از اعتماد آفرینى دارد. تصور ناقص از یک فعالیت. موجب بر گرفتن ابزارهاى ناشایست است. این اصل که به ظاهر بدیهى و بى نیاز از توضیح است، غالبا در فعالیت‏هاى حرفه‏اى به ویژه در برنامه‏هاى آموزشى، تبلیغى و پژوهشى سخت مورد غفلت واقع مى‏شود.
موفقیت در روش و انجام آن      <--------     تصور کامل و دقیق از یک فعالیت
توجه به این اصل و نقد تصور خویش از ارزش داورى و اظهار نظر فرد از قضاوت‏هاى خصمانه ناشى از جهل الناس اعداء لما جهلوا باز مى‏دارد. به عنوان مثال، به محض شنیدن امرى جدید، مانند اخلاق حرفه‏اى، به رد و طرد آن نپردازیم، بلکه ابتدا بپرسیم من چه تصورى از اخلاق حرفه‏اى دارم؟ آیا خصومت و انکار من ناشى از جهل و فقدان تصور دقیق و کامل از آن است؟ بر اساس این اصل موفقیت محقق در مقام تحقیق منوط به تصویر دقیق و کامل وى از پژوهش و فعالیت‏هاى مربوط به آن است.
تصور ما از پژوهش
در غالب کارگاه‏هاى روش تحقیق، پس از توضیح این اصل از شرکت کنندگان مى‏خواستم تا تصور خود را از پژوهش ترسیم کنند. آن‏ها بلافاصله به نوشتن تعریف خویش از پژوهش مى‏پرداختند و چون یادآور مى‏شدم که از این اصل به ظاهر روشن غافل شده‏اند، انگشت تعجب به دهان مى‏گزیدند؛ زیرا عمل تعریف یکى از فعالیت‏هاى پژوهشى است و هر کسى بر اساس تصورى که از این عمل (تعریف)دارد، امور را تعریف مى‏کند و بر اساس اصل یادشده، قبل از ارائه تعریف پژوهش، باید بپرسیم تصور ما از تعریف چیست؟ آیا با تعریف بر آن هستیم ماهیت شى‏ء را بشناسیم یا آن را از هر چه غیر او است متمایز سازیم و یا صرفا به تمایز آن از امور مشابه و مشتبه توجه داریم؟ بر حسب انگاره‏اى که از تعریف داریم به تعریف مى‏پردازیم. هم‏چنین است مقام استدلال، یکى از عوامل مهم قوت و ضعف ادله، تصویر کامل و یا ناقص استدلال کننده از استدلال است. اگر کسى نقد را همان رد و افشاگرى جنبه‏هاى منفى تلقى کند، بر حسب همین تلقى از سنجش و بیان بى‏طرفانه ضعف‏ها و قوت‏ها ناکام مى‏ماند.
براساس اصل یاد شده، پیش از پژوهش، باید تصور خود را از آن نقادى کنیم. وقتى در تحقیق مسئله‏اى بر آن هستیم تا مطالعه تاریخى یا تطبیقى را اخذ کنیم، ابتدا باید تصور خود را از مطالعه تطبیقى یا مطالعه تاریخى مورد بررسى قرار دهیم. کسانى که مطالعه تطبیقى را به معناى انطباق چیزى بر چیزى مى‏انگارند؛ البته آن‏ها در این مطالعه، از مشابهت‏ها خواهند پرسید و کسانى که مطالعه تطبیقى را به معناى کشف اختلاف‏ها مى‏دانند، در مطالعه خویش در پى خلاف‏ها خواهند بود. کسانى تطبیق را هدف مى‏انگارند و کسانى دیگر، آن راصرفا ابزار فهم عمیق‏تر مسئله مى‏دانند. با تأمل بر اصل یادشده، ناکامى بسیارى از تحقیقات رایج در پایان نامه‏هاى تحصیلى در مقاطع مختلف تبیین‏پذیر مى‏شود. محققى ادعاى بررسى سیمانتیکى دارد؛ اما در تحقیق وى چنین مطالعه‏اى دیده نمى‏شود. در این مقام بیش از هر امرى تصور محقق از آنچه ادعا کرده، محل تأمل و نقد است.
اصل تعین بخشى تصور ما از یک رفتار، نسبت به روش‏ها و ابزارها اقتضا مى‏کند تا بپرسیم پژوهش چیست؟ با آموزش، تبلیغ و اطلاع رسانى چه تمایزى دارد؟ گاهى واژه تحقیق و مطالعه را به معناى بسیار فراگیر و عام به کار مى‏بریم و هر گونه مطالعه و نگارش را تحقیق مى‏انگاریم و گاهى با عنایت به تمایز برنامه پژوهشى از برنامه‏هاى آموزشى، اطلاع رسانى و ترویج و تبلیغ، از هویت پژوهش مى‏پرسیم. فرایند پژوهش را باید به گونه‏اى تصور کرد که آن را از فرایندهاى دیگر، چون: تفکر، آموزش و اطلاع رسانى بازشناخت. به عنوان مثال، بین کار جادوگران و طالع بینان با فعالیت پژوهشگران چه تفاوتى است؟ آن‏ها هم به موضوع عینى مى‏پردازند و در جست‏وجوى طریقى براى تاثیر بر واقعیت‏اند و مى‏خواهند واقعیت را هدایت کنند و بر آن حاکم باشند، کسب اقتدار کنند و در نهایت هم به نظام معرفت گونه مى‏رسند. پس تفاوت در چیست؟
اگر کسى از پژوهش تصور فرایند محورى داشته باشد، نسبت به کسى که فاقد این تصور است، از موفقیت بیشترى در تحقیق مى‏تواند برخوردار باشد. اگر محققى تصور مسئله محورانه از پژوهش داشته باشد، نسبت به فردى که آن را موضوع محور تلقى مى‏کند، کام رواتر است. اگر کسى نوآورى را از مقومات پژوهش تلقى کند، به تحقیق با موازین علمى و جهانى نزدیک‏تر مى‏گردد.
فصل نخست روش‏شناسى مطالعات دینى به شما کمک مى‏کند تا تصور خویش از پژوهش را نقد کنید و براى ارزیابى تلقى خود از فعالیت‏هاى مربوط به پژوهش، از دیگر فصل‏هاى آن مى‏توانید بهره‏مند شوید.
بر حسب اصل یاد شده، نقد و ارزیابى تصور ما از پژوهش و همه فعالیت‏هاى آن، اولویت پیدا مى‏کند. در این ارزیابى بایدمشخص کنیم که تا چه اندازه‏اى تصور کامل و دقیق داریم و تا چه اندازه‏اى با تصور تحویلى نگرانه، ناقص و وارونه به انجام یک فعالیت اقدام مى‏کنیم.
تعریف پژوهش
پژوهش در درجه اول یک فرایند داراى سامان و نظام است که مراحل مختلف و به هم پیوسته‏اى دارد. موفقیت در هر مرحله، منوط به موفقیت در مرحله پیشین است. مهم‏ترین خصلت این فرایند، زایایى، بارورى و تولید است. پژوهش فرایندى است که به نوآورى مى‏انجامد. ملاک نوآورى، گستره و شاخه‏اى از علوم است که پژوهش به آن متعلق مى‏باشد. بنابراین، تصور نگارنده از پژوهش چنین است:
«پژوهش، پردازش اطلاعات است، با فرایند نظام‏مند، متعلق به گستره خاصى از علوم، داراى هویت جمعى و متضمن نوآورى».(1)
پی نوشت:
________________________________________
1. روش‏شناسى مطالعات دینى، ص 25

تبلیغات